بيدارزنى
Photo
🟣 یادداشتی برای شریفه محمدی
نویسنده: زهره اسدپور
⚪️ متن ارسالی به بیدارزنی
«زنگ زدهای تا برای عیادت مازیار بیایی، یک هفته پیش از آن بازداشت عجیب در خیابان، بازداشتی که در بدبینانهترین حالت فکر نمیکردیم حتی به یک هفته برسد... گلدانی از زاموفیلیا در دست داری، گلدان هنوز همانجا است که خودت گذاشتی، روی کانتر آشپزخانه و عجب رشدی دارد! در چشم بههمزدنی پاجوشها از گوشه و کنار گلدان سر برمیآورند و قد میکشند، هربار نگاهشان میکنم تو را تصور میکنم، آزاد شدهای و آمدهای و با حیرت زاموفیلیا را نگاه میکنی و با شوقی کودکانه از سرعت رشدش کیفور میشوی...بیش از بیست سال است که میشناسمت شریفه!
روز اولی که دیدمت را به یاد میآورم، با آن موهای بلند بافتهی خرمایی، چهرهی زیبای بیآرایش و سادگی و مهربانی رفتارت ... و آن لهجهی زیبای ترکی که بیش از هر چیز دوستش میدارم ... چشمهایم را میبندم و تو را میبینم با آن پیراهن بلند و سادهی آبی و سربند ترکی که همچون پروانهای آرام میرقصی.... با همان طرح لبخند زیبایی که همیشه بر لب داشتی ...
زنگ زدهای، میگویی دلت برای کوهها و قلهها، برای کوهنوردی تنگ شده است، میگویی قدم به قدم خود را کنارتان تصور میکنم...شگفتا که دلتنگی، اما همچنان صدایت پر از انرژی و شادمانی است ...شگفتا که چه سرسختی و مهربان، تو که رویایت جهانی است که در آن "قفل افسانهای است و قلب برای زندگی بس است".
زنگ زدهای، از مواجههات با حکم اعدام میگویی، از اینکه چگونه همهی ناباوری و حیرتت از چنین حکم ناعادلانهای، همهی حجم خشم و وحشتت، در برابر کودکی که به همراه مادرش در زندان است و به سوی تو آمده تا در آغوشش بگیری و با او بازی کنی، دود شده و به هوا رفته است...تعریف میکنی که حتی در آن وضعیت، نتوانستی کودک را پس بزنی، او را بر شانههایت نشاندهای، با او بازی کردهای برایش قصه گفتهای ... و من به یاد میآورم که چه سخاوتمندانه به همهی کودکان عشق میورزیدی و به یاد میآورم که چه صبور و جدی و مهربان برای آیدین همیشه آنچنان مادری کردی که همهی اسطورههای مادری را در دسترس و واقعی کردهای...و از یاد نخواهم برد که برای دومینبار حکم اعدام تو را در روز تولد فرزندت ابلاغ کردند، در همان روزی که تو با همان نداشتههای زندان، به مناسبت تولد آیدین کیک درست کرده بودی...
زنگ زدهای، میگویم قلب میلیونها نفر در تمام جهان با تو است... میگویم جهان میداند که تو بیگناهی، میگویم به تو افتخار میکنیم و در کنارت هستیم ... و میخندی و میدانیم اینها همه کیفر ایمان ما است به دنیایی که در آن " قفل افسانه ای است و قلب برای زندگی بس است". »
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
نویسنده: زهره اسدپور
⚪️ متن ارسالی به بیدارزنی
«زنگ زدهای تا برای عیادت مازیار بیایی، یک هفته پیش از آن بازداشت عجیب در خیابان، بازداشتی که در بدبینانهترین حالت فکر نمیکردیم حتی به یک هفته برسد... گلدانی از زاموفیلیا در دست داری، گلدان هنوز همانجا است که خودت گذاشتی، روی کانتر آشپزخانه و عجب رشدی دارد! در چشم بههمزدنی پاجوشها از گوشه و کنار گلدان سر برمیآورند و قد میکشند، هربار نگاهشان میکنم تو را تصور میکنم، آزاد شدهای و آمدهای و با حیرت زاموفیلیا را نگاه میکنی و با شوقی کودکانه از سرعت رشدش کیفور میشوی...بیش از بیست سال است که میشناسمت شریفه!
روز اولی که دیدمت را به یاد میآورم، با آن موهای بلند بافتهی خرمایی، چهرهی زیبای بیآرایش و سادگی و مهربانی رفتارت ... و آن لهجهی زیبای ترکی که بیش از هر چیز دوستش میدارم ... چشمهایم را میبندم و تو را میبینم با آن پیراهن بلند و سادهی آبی و سربند ترکی که همچون پروانهای آرام میرقصی.... با همان طرح لبخند زیبایی که همیشه بر لب داشتی ...
زنگ زدهای، میگویی دلت برای کوهها و قلهها، برای کوهنوردی تنگ شده است، میگویی قدم به قدم خود را کنارتان تصور میکنم...شگفتا که دلتنگی، اما همچنان صدایت پر از انرژی و شادمانی است ...شگفتا که چه سرسختی و مهربان، تو که رویایت جهانی است که در آن "قفل افسانهای است و قلب برای زندگی بس است".
زنگ زدهای، از مواجههات با حکم اعدام میگویی، از اینکه چگونه همهی ناباوری و حیرتت از چنین حکم ناعادلانهای، همهی حجم خشم و وحشتت، در برابر کودکی که به همراه مادرش در زندان است و به سوی تو آمده تا در آغوشش بگیری و با او بازی کنی، دود شده و به هوا رفته است...تعریف میکنی که حتی در آن وضعیت، نتوانستی کودک را پس بزنی، او را بر شانههایت نشاندهای، با او بازی کردهای برایش قصه گفتهای ... و من به یاد میآورم که چه سخاوتمندانه به همهی کودکان عشق میورزیدی و به یاد میآورم که چه صبور و جدی و مهربان برای آیدین همیشه آنچنان مادری کردی که همهی اسطورههای مادری را در دسترس و واقعی کردهای...و از یاد نخواهم برد که برای دومینبار حکم اعدام تو را در روز تولد فرزندت ابلاغ کردند، در همان روزی که تو با همان نداشتههای زندان، به مناسبت تولد آیدین کیک درست کرده بودی...
زنگ زدهای، میگویم قلب میلیونها نفر در تمام جهان با تو است... میگویم جهان میداند که تو بیگناهی، میگویم به تو افتخار میکنیم و در کنارت هستیم ... و میخندی و میدانیم اینها همه کیفر ایمان ما است به دنیایی که در آن " قفل افسانه ای است و قلب برای زندگی بس است". »
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 پیوستن زندان دیزلآباد کرمانشاه به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" و همراهی جمعی از زندانیان جرایم عادی زندان لاکان در هفته پنجاه و ششم
🔸 دفاع از "حق حیات"، از محکومان به اعدام تا کودکان مبتلا به سرطان را وظیفهی خود میدانیم
کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در حالی وارد پنجاه و ششمین هفتهی خود میشود که جمعی از زندانیان زندان دیزلآباد کرمانشاه، بهعنوان سیوششمین زندان، در نامهای اعلام کردند که از ۳۰ بهمن به این کارزار میپیوندند و علیه حکم قرونوسطایی اعدام، دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
اعضای کارزار "سهشنبههای نه به اعدام"، جانباختن دانشجوی دانشگاه تهران، امیرمحمد خالقی، که مظلومانه و به شکلی بسیار مشکوک به قتل رسید، را به خانواده او، دانشجویان و مردم ایران تسلیت میگویند. این کارزار حکومت را مسئول این حادثه میداند و ضمن حمایت از اعتراضات بهحق دانشجویان این دانشگاه، سایر دانشگاهها را به همراهی و همبستگی با دانشجویان تهران دعوت میکند.
حکومت اعدامی، با ماشین کشتار و سرکوب خود، بیوقفه در حال ادامهی جنایت است. تنها در بهمنماه، دستکم ۶۲ تن را اعدام کرده که دو تن از آنان زن بودهاند. در هفتهی گذشته، حکم اعدام زندانی سیاسی، شریفه محمدی، که پیشتر توسط دیوان عالی کشور نقض شده بود، مجدداً توسط بیدادگاه همعرض انقلاب رشت تأیید شد.
در اعتراض به این حکم و سایر احکام اعدام، زندانیانِ جرایم عادی در زندان لاکان اعلام کردهاند که به همراه بند زنان و مردان سیاسی این زندان، در همراهی با کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" این هفته دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
از سوی دیگر، شاهد سرکوب خونین اعتراضات مردمی در شهر دهدشت بودیم. حاکمیت، علاوه بر بازداشت گستردهی جوانان قیام، از سلاح گرم برای سلب حیات و کشتار مردم استفاده میکند تا جامعه را مرعوب کند؛ اما جامعه آبستن خیزشی دیگر علیه استبداد است.
مرور اخبار نشان میدهد که جنایتهای حاکمیت ولایت فقیه تنها به سرکوب، زندان، اعدام و کشتار مردم معترض و بیدفاع در خیابان خلاصه نمیشود. این کشتار و "سلب حیات"، حتی شامل کودکان مبتلا به سرطان و بیماریهای خاص نیز شده است. خانوادههای این کودکان، به دلیل فقر و ناتوانی مالی، از درمان عزیزانشان انصراف میدهند و ناچار به تماشای مرگ تدریجی فرزندان خود مینشینند.(روزنامه اطلاعات ۲۵ بهمن)
حتی حکومت حاضر نیست حداقلهای مورد نیاز کودکان معلول را تأمین کند. از نظر کارزار، تعرض به معیشت و سلامت مردم، بهویژه کودکان، مصداق بارز جنایت است.
کارزار، ضمن محکوم کردن این جنایات و اقدامات غیرانسانی، دفاع از حق حیات را، از محکومان به اعدام تا کودکان مبتلا به بیماریهای خاص و کودکان معلول و ... وظیفهی خود میداند.
در هفتهی گذشته، شاهد تجمع خانوادههای زندانیان محکوم به اعدام، در مقابل زندانهای اوین و سقز و حمایتهای مردمی از آنها بودیم. همچنین، کانون نویسندگان ایران نیز، در ادامهی حمایتهای تشکلهای مدنی و صنفی، با صدور بیانیهای از کارزار حمایت و خواستار توقف اعدامهای وحشیانه شد.
ما از این حمایتها استقبال و قدردانی میکنیم و خواستار گسترش تجمعات در مقابل زندانها هستیم.
کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" سهشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۳، برای پنجاه و ششمین هفتهی پیاپی، در ۳۶ زندان زیر، اعتصاب غذا خواهد داشت:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)
زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)
زندان مرکزی کرج
زندان تهران بزرگ
زندان خورین ورامین
زندان اراک
زندان خرمآباد
زندان اسدآباد اصفهان
زندان دستگرد اصفهان
زندان شیبان اهواز
زندان سپیدار اهواز
زندان نظام شیراز
زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)
زندان برازجان
زندان رامهرمز
زندان بم
زندان کهنوج
زندان طبس
زندان جوین
زندان مشهد
زندان گنبدکاووس
زندان قائمشهر
زندان رشت (بند مردان و زنان)
زندان رودسر
زندان حویق تالش
زندان اردبیل
زندان تبریز
زندان ارومیه
زندان سلماس
زندان خوی
زندان نقده
زندان سقز
زندان بانه
زندان مریوان
زندان کامیاران
زندان دیزلآباد کرمانشاه
هفته پنجاه و ششم
سهشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۳
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🔸 دفاع از "حق حیات"، از محکومان به اعدام تا کودکان مبتلا به سرطان را وظیفهی خود میدانیم
کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در حالی وارد پنجاه و ششمین هفتهی خود میشود که جمعی از زندانیان زندان دیزلآباد کرمانشاه، بهعنوان سیوششمین زندان، در نامهای اعلام کردند که از ۳۰ بهمن به این کارزار میپیوندند و علیه حکم قرونوسطایی اعدام، دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
اعضای کارزار "سهشنبههای نه به اعدام"، جانباختن دانشجوی دانشگاه تهران، امیرمحمد خالقی، که مظلومانه و به شکلی بسیار مشکوک به قتل رسید، را به خانواده او، دانشجویان و مردم ایران تسلیت میگویند. این کارزار حکومت را مسئول این حادثه میداند و ضمن حمایت از اعتراضات بهحق دانشجویان این دانشگاه، سایر دانشگاهها را به همراهی و همبستگی با دانشجویان تهران دعوت میکند.
حکومت اعدامی، با ماشین کشتار و سرکوب خود، بیوقفه در حال ادامهی جنایت است. تنها در بهمنماه، دستکم ۶۲ تن را اعدام کرده که دو تن از آنان زن بودهاند. در هفتهی گذشته، حکم اعدام زندانی سیاسی، شریفه محمدی، که پیشتر توسط دیوان عالی کشور نقض شده بود، مجدداً توسط بیدادگاه همعرض انقلاب رشت تأیید شد.
در اعتراض به این حکم و سایر احکام اعدام، زندانیانِ جرایم عادی در زندان لاکان اعلام کردهاند که به همراه بند زنان و مردان سیاسی این زندان، در همراهی با کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" این هفته دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
از سوی دیگر، شاهد سرکوب خونین اعتراضات مردمی در شهر دهدشت بودیم. حاکمیت، علاوه بر بازداشت گستردهی جوانان قیام، از سلاح گرم برای سلب حیات و کشتار مردم استفاده میکند تا جامعه را مرعوب کند؛ اما جامعه آبستن خیزشی دیگر علیه استبداد است.
مرور اخبار نشان میدهد که جنایتهای حاکمیت ولایت فقیه تنها به سرکوب، زندان، اعدام و کشتار مردم معترض و بیدفاع در خیابان خلاصه نمیشود. این کشتار و "سلب حیات"، حتی شامل کودکان مبتلا به سرطان و بیماریهای خاص نیز شده است. خانوادههای این کودکان، به دلیل فقر و ناتوانی مالی، از درمان عزیزانشان انصراف میدهند و ناچار به تماشای مرگ تدریجی فرزندان خود مینشینند.(روزنامه اطلاعات ۲۵ بهمن)
حتی حکومت حاضر نیست حداقلهای مورد نیاز کودکان معلول را تأمین کند. از نظر کارزار، تعرض به معیشت و سلامت مردم، بهویژه کودکان، مصداق بارز جنایت است.
کارزار، ضمن محکوم کردن این جنایات و اقدامات غیرانسانی، دفاع از حق حیات را، از محکومان به اعدام تا کودکان مبتلا به بیماریهای خاص و کودکان معلول و ... وظیفهی خود میداند.
در هفتهی گذشته، شاهد تجمع خانوادههای زندانیان محکوم به اعدام، در مقابل زندانهای اوین و سقز و حمایتهای مردمی از آنها بودیم. همچنین، کانون نویسندگان ایران نیز، در ادامهی حمایتهای تشکلهای مدنی و صنفی، با صدور بیانیهای از کارزار حمایت و خواستار توقف اعدامهای وحشیانه شد.
ما از این حمایتها استقبال و قدردانی میکنیم و خواستار گسترش تجمعات در مقابل زندانها هستیم.
کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" سهشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۳، برای پنجاه و ششمین هفتهی پیاپی، در ۳۶ زندان زیر، اعتصاب غذا خواهد داشت:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)
زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)
زندان مرکزی کرج
زندان تهران بزرگ
زندان خورین ورامین
زندان اراک
زندان خرمآباد
زندان اسدآباد اصفهان
زندان دستگرد اصفهان
زندان شیبان اهواز
زندان سپیدار اهواز
زندان نظام شیراز
زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)
زندان برازجان
زندان رامهرمز
زندان بم
زندان کهنوج
زندان طبس
زندان جوین
زندان مشهد
زندان گنبدکاووس
زندان قائمشهر
زندان رشت (بند مردان و زنان)
زندان رودسر
زندان حویق تالش
زندان اردبیل
زندان تبریز
زندان ارومیه
زندان سلماس
زندان خوی
زندان نقده
زندان سقز
زندان بانه
زندان مریوان
زندان کامیاران
زندان دیزلآباد کرمانشاه
هفته پنجاه و ششم
سهشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۳
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 طوفان توییتری و اینستاگرامی | دوشنبه ۶ اسفند | ساعت ۲۱ به وقت ایران | ۱۸:۳۰ به وقت اروپای مرکزی
⚪️ مبارزه برای زندگی، مبارزه برای آزادی است!
این طوفان توییتری و اینستاگرامی فراخوانی است برای اعتراض به قتل عمد حکومتی و به رژیمی که با وحشیانهترین شیوهها به زندگی، آزادی، برابری و کرامت انسانی حمله میکند. اعدامها تنها نتیجهی سیاستهای سرکوبگرانه نیستند، بلکه ابزاری برای تحمیل مرگ و از بین بردن هرگونه مقاومت است. در سال ۲۰۲۴، دستکم ۹۴۱ نفر را در زندانهای ایران قتلعام کردند، قتلعامی که نام آن اعدام است.
محکوم کردن این جنایتها باید از هر دیوار و مرزی عبور کند و جهان را به لرزه درآورد. صدای پخشان عزیزی، شریفه محمدی، وریشه مرادی و همه معترضان، مخالفان، فرودستان و گروههای به حاشیه رانده شده که در صف اعدام قرار دارند باید در این مبارزه برای زندگی و آزادی شنیده شود. ما مبارزهای بیپایان داریم و با مقاومت تمام، نشان خواهیم داد که زندگی و آزادی برای ما یک اصل است، نه یک گزینه.
دوشنبه ۶ اسفند، ساعت ۹ شب به وقت ایران، صدای اعتراضمان را در خیابانهای مجازی بلند خواهیم کرد. با هشتگ #WeProtestExecution نشان خواهیم داد که هرگز از مبارزه برای زندگی، آزادی و برابری دست نخواهیم کشید، چرا که مقاومت زندگی است.
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
⚪️ مبارزه برای زندگی، مبارزه برای آزادی است!
این طوفان توییتری و اینستاگرامی فراخوانی است برای اعتراض به قتل عمد حکومتی و به رژیمی که با وحشیانهترین شیوهها به زندگی، آزادی، برابری و کرامت انسانی حمله میکند. اعدامها تنها نتیجهی سیاستهای سرکوبگرانه نیستند، بلکه ابزاری برای تحمیل مرگ و از بین بردن هرگونه مقاومت است. در سال ۲۰۲۴، دستکم ۹۴۱ نفر را در زندانهای ایران قتلعام کردند، قتلعامی که نام آن اعدام است.
محکوم کردن این جنایتها باید از هر دیوار و مرزی عبور کند و جهان را به لرزه درآورد. صدای پخشان عزیزی، شریفه محمدی، وریشه مرادی و همه معترضان، مخالفان، فرودستان و گروههای به حاشیه رانده شده که در صف اعدام قرار دارند باید در این مبارزه برای زندگی و آزادی شنیده شود. ما مبارزهای بیپایان داریم و با مقاومت تمام، نشان خواهیم داد که زندگی و آزادی برای ما یک اصل است، نه یک گزینه.
دوشنبه ۶ اسفند، ساعت ۹ شب به وقت ایران، صدای اعتراضمان را در خیابانهای مجازی بلند خواهیم کرد. با هشتگ #WeProtestExecution نشان خواهیم داد که هرگز از مبارزه برای زندگی، آزادی و برابری دست نخواهیم کشید، چرا که مقاومت زندگی است.
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 تداوم بازداشت و پروندهسازی وزارت اطلاعات علیه ارغوان فلاحی
ارغوان فلاحی که حدود یک ماه است در بازداشت وزارت اطلاعات و در بند ۲۰۹ زندان اوین محبوس است، برای گرفتن اعتراف اجباری تحت فشار و شکنجه است. بنابر گزارشات دریافتی، نیروهای امنیتی برخی افراد را احضار و تحت فشار قرار میدهند که علیه وی اعتراف نمایند.
وی روز ۶ بهمن ۱۴۰۳، در شهرک پرند بازداشت شد.
ارغوان فلاحی پیش از این در آبان ماه ۱۴۰۱، همراه با پدرش نصرالله فلاحی و برادرش اردوان به اتهام عضویت در «سازمان مجاهدین خلق» بازداشت شدند. آنها بیش از دو ماه در بازداشتگاههای اصفهان تحت شکنجه و بازجویی قرار داشتند.
بازداشت آنها هنگامی بود که در یک مسافرت خانوادگی از اصفهان به شیراز رفته بودند. آنها بعد از اداره اطلاعات اصفهان به زندان اوین منتقل شده و به اتهامات «عضویت سازمان در مجاهدین خلق»، «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی و خارجی» و «تبلیغ علیه نظام» توسط قاضی ایمان افشاری محاکمه شدند.
بازداشت مجدد او و تلاش وزارت اطلاعات جهت کسب اعترافات اجباری، نگرانی پیرامون وضعیت سلامت وی را تشدید کرده است.
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
ارغوان فلاحی که حدود یک ماه است در بازداشت وزارت اطلاعات و در بند ۲۰۹ زندان اوین محبوس است، برای گرفتن اعتراف اجباری تحت فشار و شکنجه است. بنابر گزارشات دریافتی، نیروهای امنیتی برخی افراد را احضار و تحت فشار قرار میدهند که علیه وی اعتراف نمایند.
وی روز ۶ بهمن ۱۴۰۳، در شهرک پرند بازداشت شد.
ارغوان فلاحی پیش از این در آبان ماه ۱۴۰۱، همراه با پدرش نصرالله فلاحی و برادرش اردوان به اتهام عضویت در «سازمان مجاهدین خلق» بازداشت شدند. آنها بیش از دو ماه در بازداشتگاههای اصفهان تحت شکنجه و بازجویی قرار داشتند.
بازداشت آنها هنگامی بود که در یک مسافرت خانوادگی از اصفهان به شیراز رفته بودند. آنها بعد از اداره اطلاعات اصفهان به زندان اوین منتقل شده و به اتهامات «عضویت سازمان در مجاهدین خلق»، «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی و خارجی» و «تبلیغ علیه نظام» توسط قاضی ایمان افشاری محاکمه شدند.
بازداشت مجدد او و تلاش وزارت اطلاعات جهت کسب اعترافات اجباری، نگرانی پیرامون وضعیت سلامت وی را تشدید کرده است.
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 بیش از ۴ ماه بلاتکلیفی هدی و محمدعلی مهرگانفر در زندان عادلآباد شیراز
#محمدعلی_مهرگانفر و فرزندش #هدی_مهرگانفر، متهمان سیاسی ساکن زرقان، بیش از چهار ماه است که بازداشت شدهاند و به صورت بلاتکلیف در زندان عادل آباد شیراز نگهداری میشوند.
این دو عضو یک خانواده، با وجود مشکلات جسمانی، از رسیدگی پزشکی و دسترسی به دارو در زندان نیز محروم ماندهاند.
بنا بر گزارشات دریافتی، محمدعلی مهرگانفر به همراه دخترش هدی در تاریخ ۱ آبان ماه سال جاری، توسط نیروهای امنیتی در شهر زرقان بازداشت شدند. آنها پس از ۵۸ روز، از یکی از بازداشتگاههای اطلاعات سپاه به زندان عادل آباد شیراز منتقل شدند. اتهامات این دو عضو یک خانواده، ارتباط با یکی از گروههای مخالف نظام عنوان شده است. علیرغم پایان دوران بازجویی همچنان این دو زندانی به صورت غیر قانونی در بازداشت به سر میبرند.
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
#محمدعلی_مهرگانفر و فرزندش #هدی_مهرگانفر، متهمان سیاسی ساکن زرقان، بیش از چهار ماه است که بازداشت شدهاند و به صورت بلاتکلیف در زندان عادل آباد شیراز نگهداری میشوند.
این دو عضو یک خانواده، با وجود مشکلات جسمانی، از رسیدگی پزشکی و دسترسی به دارو در زندان نیز محروم ماندهاند.
بنا بر گزارشات دریافتی، محمدعلی مهرگانفر به همراه دخترش هدی در تاریخ ۱ آبان ماه سال جاری، توسط نیروهای امنیتی در شهر زرقان بازداشت شدند. آنها پس از ۵۸ روز، از یکی از بازداشتگاههای اطلاعات سپاه به زندان عادل آباد شیراز منتقل شدند. اتهامات این دو عضو یک خانواده، ارتباط با یکی از گروههای مخالف نظام عنوان شده است. علیرغم پایان دوران بازجویی همچنان این دو زندانی به صورت غیر قانونی در بازداشت به سر میبرند.
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 محکومیت معصومه عسگری، معلم زندانی به ۳سال حبس تعزیری
معصومه عسگری، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، به ۳سال زندان محکوم شده است. اتهامات مطروحه علیه وی در دادگاه عبارتند از: همکاری با گروههای ضد نظام و عضویت در گروههای مخالف نظام.
پیش از این در آذرماه ۱۴۰۳، زندانی سیاسی معصومه عسگری به دستور مقامات زندان اوین، از دسترسی به خدمات پزشکی محروم شده بود. وی از بیماریهای مزمن و مشکلات جسمی در رنج است اما مقامات زندان اوین وی را از رسیدگیهای پزشکی محروم کردهاند.
معصومه عسگری، از مردادماه ۱۴۰۳، توسط ماموران اطلاعات بازداشت و پس از پایان بازجویی به بند زنان زندان اوین منتقل شده بود».
⚪️ این معلم زندانی سیاسی در تاریخ ۱۱ مرداد ماه ۱۳۹۷، در جریان تجمعات اعتراضی معلمان توسط ماموران امنیتی بازداشت و پس از انتقال به بند زنان زندان قرچک ورامین، چند روز بعد آزاد شد.
معصومه عسگری در آذرماه سال ۹۷ مجددا بازداشت و به مدت یک ماه در بند ۲۰۹ زندان اوین تحت بازجویی قرار داشت. وی در تاریخ ۲۹ بهمن ۹۸ ، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی به ۵ سال زندان محکوم شد».
⚪️ کارشکنی وزارت اطلاعات و سازمان امور زندانها در رسیدگی به حق درمان و خدمات پزشکی، وضعیت سلامت این معلم زندانی را بهخطر انداخته است.
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
معصومه عسگری، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، به ۳سال زندان محکوم شده است. اتهامات مطروحه علیه وی در دادگاه عبارتند از: همکاری با گروههای ضد نظام و عضویت در گروههای مخالف نظام.
پیش از این در آذرماه ۱۴۰۳، زندانی سیاسی معصومه عسگری به دستور مقامات زندان اوین، از دسترسی به خدمات پزشکی محروم شده بود. وی از بیماریهای مزمن و مشکلات جسمی در رنج است اما مقامات زندان اوین وی را از رسیدگیهای پزشکی محروم کردهاند.
معصومه عسگری، از مردادماه ۱۴۰۳، توسط ماموران اطلاعات بازداشت و پس از پایان بازجویی به بند زنان زندان اوین منتقل شده بود».
⚪️ این معلم زندانی سیاسی در تاریخ ۱۱ مرداد ماه ۱۳۹۷، در جریان تجمعات اعتراضی معلمان توسط ماموران امنیتی بازداشت و پس از انتقال به بند زنان زندان قرچک ورامین، چند روز بعد آزاد شد.
معصومه عسگری در آذرماه سال ۹۷ مجددا بازداشت و به مدت یک ماه در بند ۲۰۹ زندان اوین تحت بازجویی قرار داشت. وی در تاریخ ۲۹ بهمن ۹۸ ، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی به ۵ سال زندان محکوم شد».
⚪️ کارشکنی وزارت اطلاعات و سازمان امور زندانها در رسیدگی به حق درمان و خدمات پزشکی، وضعیت سلامت این معلم زندانی را بهخطر انداخته است.
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 تداوم کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در ۳۷ زندان کشور در هفته پنجاهوهفتم با پیوستن زندان چوبیندر قزوین
حکومت مستبد ولایتفقیه پس از پایان مراسم حکومتی در بهمنماه، بار دیگر اجرای احکام اعدام را افزایش داده است؛ بهطوری که تنها در روزهای اول و دوم اسفندماه، ۱۷ تن از زندانیان اعدام شدند که ۱۰ نفر از آنان در زندان قزلحصار به دار آویخته شدند.
کشتار زندانیان صرفاً از طریق اعدام صورت نمیگیرد؛ متأسفانه در هفته گذشته، سه تن از زندانیان در زندانهای ارومیه، لاجوردی ایرانشهر و دهدشت بر اثر نبود رسیدگیهای پزشکی جان باختند. این وضعیت، جان بسیاری از زندانیان دیگر را نیز تهدید میکند. مرگ زندانیان بیمار به دلیل عدم رسیدگی پزشکی بهموقع، چیزی جز «قتل سیستماتیک» نیست.
با افزایش اعدامها و سرکوب گسترده زندانیان، جمعی از زندانیان زندان قزوین اعلام کردند که در راستای مقابله با احکام ظالمانه اعدام زندانیان سیاسی و غیرسیاسی، روز سهشنبه این هفته، هفتم اسفندماه، همسو با سایر اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» دست به اعتصاب غذا خواهند زد و تا توقف ماشین سرکوب و اعدام، این اعتصاب را در همراهی با کارزار ادامه خواهند داد.
طبق اخبار منتشرشده، روز یکشنبه ۵ اسفند، اعاده دادرسی زندانیان سیاسی #مهدی_حسنی و #بهروز_احسانی - که پیشتر به اعدام محکوم شده بودند - از سوی دیوان عالی کشور رد شد و این دو زندانی در خطر قریبالوقوع اجرای حکم اعدام قرار دارند. این شرایط هولناک برای زندانیانی چون #پخشان_عزیزی و #وریشه_مرادی در زندان اوین، #شریفه_محمدی در زندان لاکان رشت و بسیاری دیگر نیز وجود دارد.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» پیشتر با انتصاب جعفر منتظری - دادستان سابق کل کشور - به ریاست دیوان عالی کشور، با توجه به سوابق او در حاکمکردن نهادهای امنیتی بر قوه قضائیه و نقض بیشتر استقلال دستگاه قضایی، احتمال «کانالیزهکردن پروندههای زندانیان» در دیوان و تعیین شعبات خاص برای تأیید احکام بیپایه و اساس دادگاه انقلاب را پیشبینی کرده بود. این انتصاب، ناکارآمدی این ارگان در تأمین دادرسی منصفانه را بهطور کامل نمایان ساخت.
اعضای این کارزار در دفاع از «حق دادخواهی»، بهویژه برای شهروندانی که عزیزانشان از «حق حیات» محروم شدهاند، خواهان آزادی تمامی دادخواهان در بند، بهویژه خانم ناهید شیرپیشه - معلم دادخواه و مادر جانباخته زندهیاد پویا بختیاری، معترض آبان ۹۸ - هستند. متأسفانه او هفته گذشته در پی فشارهای زندان و نهادهای امنیتی دست به خودکشی زده است. بیتردید، روزی خواهد رسید که دادخواهی محقق شده و آمران و عاملان این جنایات محاکمه خواهند شد.
این کارزار تمامی احکام اعدام، صرفنظر از اتهامات منتسب به محکومان را قویاً محکوم میکند و برای پیشگیری و لغو مجازات اعدام در ایران از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد بود. از این رو، از همه مدافعان حقوق بشر، فعالان سیاسی، مدنی، صنفی و وجدانهای بیدار در ایران و سراسر جهان دعوت میکند تا برای لغو اعدام در ایران، همراه و متحد شوند و صدای زندانیان محکوم به اعدام باشند.
🔸 اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته پنجاهوهفتم، روز سهشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۳، در ۳۷ زندان زیر دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
۱. زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)
۲. زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)
۳. زندان مرکزی کرج
۴. زندان تهران بزرگ
۵. زندان خورین ورامین
۶. زندان اراک
۷. زندان خرمآباد
۸. زندان اسدآباد اصفهان
۹. زندان دستگرد اصفهان
۱۰. زندان شیبان اهواز
۱۱. زندان سپیدار اهواز
۱۲. زندان نظام شیراز
۱۳. زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)
۱۴. زندان برازجان
۱۵. زندان رامهرمز
۱۶. زندان بم
۱۷. زندان کهنوج
۱۸. زندان طبس
۱۹. زندان جوین
۲۰. زندان مشهد
۲۱. زندان گنبدکاووس
۲۲. زندان قائمشهر
۲۳. زندان رشت (بند زنان و مردان)
۲۴. زندان رودسر
۲۵. زندان حویق تالش
۲۶. زندان دیزلآباد کرمانشاه
۲۷. زندان اردبیل
۲۸. زندان تبریز
۲۹. زندان ارومیه
۳۰. زندان سلماس
۳۱. زندان خوی
۳۲. زندان نقده
۳۳. زندان سقز
۳۴. زندان بانه
۳۵. زندان مریوان
۳۶. زندان کامیاران
۳۷. زندان چوبیندر قزوین
هفته پنجاه و هفتم
سهشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۳
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
حکومت مستبد ولایتفقیه پس از پایان مراسم حکومتی در بهمنماه، بار دیگر اجرای احکام اعدام را افزایش داده است؛ بهطوری که تنها در روزهای اول و دوم اسفندماه، ۱۷ تن از زندانیان اعدام شدند که ۱۰ نفر از آنان در زندان قزلحصار به دار آویخته شدند.
کشتار زندانیان صرفاً از طریق اعدام صورت نمیگیرد؛ متأسفانه در هفته گذشته، سه تن از زندانیان در زندانهای ارومیه، لاجوردی ایرانشهر و دهدشت بر اثر نبود رسیدگیهای پزشکی جان باختند. این وضعیت، جان بسیاری از زندانیان دیگر را نیز تهدید میکند. مرگ زندانیان بیمار به دلیل عدم رسیدگی پزشکی بهموقع، چیزی جز «قتل سیستماتیک» نیست.
با افزایش اعدامها و سرکوب گسترده زندانیان، جمعی از زندانیان زندان قزوین اعلام کردند که در راستای مقابله با احکام ظالمانه اعدام زندانیان سیاسی و غیرسیاسی، روز سهشنبه این هفته، هفتم اسفندماه، همسو با سایر اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» دست به اعتصاب غذا خواهند زد و تا توقف ماشین سرکوب و اعدام، این اعتصاب را در همراهی با کارزار ادامه خواهند داد.
طبق اخبار منتشرشده، روز یکشنبه ۵ اسفند، اعاده دادرسی زندانیان سیاسی #مهدی_حسنی و #بهروز_احسانی - که پیشتر به اعدام محکوم شده بودند - از سوی دیوان عالی کشور رد شد و این دو زندانی در خطر قریبالوقوع اجرای حکم اعدام قرار دارند. این شرایط هولناک برای زندانیانی چون #پخشان_عزیزی و #وریشه_مرادی در زندان اوین، #شریفه_محمدی در زندان لاکان رشت و بسیاری دیگر نیز وجود دارد.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» پیشتر با انتصاب جعفر منتظری - دادستان سابق کل کشور - به ریاست دیوان عالی کشور، با توجه به سوابق او در حاکمکردن نهادهای امنیتی بر قوه قضائیه و نقض بیشتر استقلال دستگاه قضایی، احتمال «کانالیزهکردن پروندههای زندانیان» در دیوان و تعیین شعبات خاص برای تأیید احکام بیپایه و اساس دادگاه انقلاب را پیشبینی کرده بود. این انتصاب، ناکارآمدی این ارگان در تأمین دادرسی منصفانه را بهطور کامل نمایان ساخت.
اعضای این کارزار در دفاع از «حق دادخواهی»، بهویژه برای شهروندانی که عزیزانشان از «حق حیات» محروم شدهاند، خواهان آزادی تمامی دادخواهان در بند، بهویژه خانم ناهید شیرپیشه - معلم دادخواه و مادر جانباخته زندهیاد پویا بختیاری، معترض آبان ۹۸ - هستند. متأسفانه او هفته گذشته در پی فشارهای زندان و نهادهای امنیتی دست به خودکشی زده است. بیتردید، روزی خواهد رسید که دادخواهی محقق شده و آمران و عاملان این جنایات محاکمه خواهند شد.
این کارزار تمامی احکام اعدام، صرفنظر از اتهامات منتسب به محکومان را قویاً محکوم میکند و برای پیشگیری و لغو مجازات اعدام در ایران از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد بود. از این رو، از همه مدافعان حقوق بشر، فعالان سیاسی، مدنی، صنفی و وجدانهای بیدار در ایران و سراسر جهان دعوت میکند تا برای لغو اعدام در ایران، همراه و متحد شوند و صدای زندانیان محکوم به اعدام باشند.
🔸 اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته پنجاهوهفتم، روز سهشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۳، در ۳۷ زندان زیر دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
۱. زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)
۲. زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)
۳. زندان مرکزی کرج
۴. زندان تهران بزرگ
۵. زندان خورین ورامین
۶. زندان اراک
۷. زندان خرمآباد
۸. زندان اسدآباد اصفهان
۹. زندان دستگرد اصفهان
۱۰. زندان شیبان اهواز
۱۱. زندان سپیدار اهواز
۱۲. زندان نظام شیراز
۱۳. زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)
۱۴. زندان برازجان
۱۵. زندان رامهرمز
۱۶. زندان بم
۱۷. زندان کهنوج
۱۸. زندان طبس
۱۹. زندان جوین
۲۰. زندان مشهد
۲۱. زندان گنبدکاووس
۲۲. زندان قائمشهر
۲۳. زندان رشت (بند زنان و مردان)
۲۴. زندان رودسر
۲۵. زندان حویق تالش
۲۶. زندان دیزلآباد کرمانشاه
۲۷. زندان اردبیل
۲۸. زندان تبریز
۲۹. زندان ارومیه
۳۰. زندان سلماس
۳۱. زندان خوی
۳۲. زندان نقده
۳۳. زندان سقز
۳۴. زندان بانه
۳۵. زندان مریوان
۳۶. زندان کامیاران
۳۷. زندان چوبیندر قزوین
هفته پنجاه و هفتم
سهشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۳
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 برای سهشنبههای نه به اعدام
نویسنده: الصا
⚪️ متن ارسالی به بیدارزنی
«زادهی دههی شصتام. برای تو نامه مینویسم پدر، مادر، برادر و خواهری که نگرانی عزیزت علیه اعدام اعتراض کند و به زندان بیفتد.
زادهی دههی شصتام. دههی اشک و خون. دههی تبعید به ناکجاآباد و ساختن (( لعنتآبادهای)) زندهبهگوری… بزرگترهای ما تاریخ شکنجه و اندوه را به یاد داشتند؛ اما با این وجود مرا و بسیاری از ما را که کودکی بیش نبودیم، در میدانهای اعدام برای تماشا میبردند. باید چه چیزی را میدیدم؟ ما کودکان که قرار بود طناب بازی کنیم، اما گردن جوانی را در پیچش طناب دیدیم.
چرا باید یک کودک به خودش بگوید: «نلرز، اون آدم برادر تو نیست، پدر تو نیست، خویشان تو نیست!»
چرا باید دولت برای یک کودک، زن و مردم تئاتری خونین اجرا کنند و تو پدر یا مادر یا معلم در جواب اضطراب کودک بگویی: «همیشه دیگری خطاکار است که اعدام میشود، تو اعدام نمیشوی چون قرار نیست خاطی شوی».
بزرگترهای من دیدند که صنوبر چگونه در کنار رودخانه، در انتظار سه رولهاش چشم گردانید و روزی لباسسبزها آمدند و به او گفتند که رولههایش را اعدام کردند. نه وسایلی دارد و نه قبری. آنان دیدند صنوبر چگونه هر روز از خانه تا رودخانه طی میکرد، تا فلج شد و دیگر نتوانست. بزرگترهای عزیز ما! شما تاریخ صنوبرهای زیادی را دیدهاید. اما چگونه اعدام برایتان عادی شد و در تمام جواب سوالهای ما گفتید: «حتما دلیلی داشته. مثلا بچههای زحمتکش صنوبر بچههای خوبی بودند. اما تودهای بودند!»
شما گلعنبر را دیدید و همیشه با دیدنش میگفتید: «چشمهای سبز قشنگی داشت. ایوب سیزده سالهاش را بردند و سر به نیست کردند. مجاهد بود برای همین اعدامش کردند!» شما هر بار برای گلعنبر دلسوزی میکردید اما هر بار دوباره او و فرزندش را کشتید وقتی که میگفتید: «خب تودهای بود، مجاهد بود...»
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/ic3D3
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
نویسنده: الصا
⚪️ متن ارسالی به بیدارزنی
«زادهی دههی شصتام. برای تو نامه مینویسم پدر، مادر، برادر و خواهری که نگرانی عزیزت علیه اعدام اعتراض کند و به زندان بیفتد.
زادهی دههی شصتام. دههی اشک و خون. دههی تبعید به ناکجاآباد و ساختن (( لعنتآبادهای)) زندهبهگوری… بزرگترهای ما تاریخ شکنجه و اندوه را به یاد داشتند؛ اما با این وجود مرا و بسیاری از ما را که کودکی بیش نبودیم، در میدانهای اعدام برای تماشا میبردند. باید چه چیزی را میدیدم؟ ما کودکان که قرار بود طناب بازی کنیم، اما گردن جوانی را در پیچش طناب دیدیم.
چرا باید یک کودک به خودش بگوید: «نلرز، اون آدم برادر تو نیست، پدر تو نیست، خویشان تو نیست!»
چرا باید دولت برای یک کودک، زن و مردم تئاتری خونین اجرا کنند و تو پدر یا مادر یا معلم در جواب اضطراب کودک بگویی: «همیشه دیگری خطاکار است که اعدام میشود، تو اعدام نمیشوی چون قرار نیست خاطی شوی».
بزرگترهای من دیدند که صنوبر چگونه در کنار رودخانه، در انتظار سه رولهاش چشم گردانید و روزی لباسسبزها آمدند و به او گفتند که رولههایش را اعدام کردند. نه وسایلی دارد و نه قبری. آنان دیدند صنوبر چگونه هر روز از خانه تا رودخانه طی میکرد، تا فلج شد و دیگر نتوانست. بزرگترهای عزیز ما! شما تاریخ صنوبرهای زیادی را دیدهاید. اما چگونه اعدام برایتان عادی شد و در تمام جواب سوالهای ما گفتید: «حتما دلیلی داشته. مثلا بچههای زحمتکش صنوبر بچههای خوبی بودند. اما تودهای بودند!»
شما گلعنبر را دیدید و همیشه با دیدنش میگفتید: «چشمهای سبز قشنگی داشت. ایوب سیزده سالهاش را بردند و سر به نیست کردند. مجاهد بود برای همین اعدامش کردند!» شما هر بار برای گلعنبر دلسوزی میکردید اما هر بار دوباره او و فرزندش را کشتید وقتی که میگفتید: «خب تودهای بود، مجاهد بود...»
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/ic3D3
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from دادبان؛ مرکز مشاوره و آموزش حقوقی ویژه کنشگران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همزمان با روز وکیل به یادآر
در جریان خیزش «زن، زندگی، آزادی» شمار زیادی از وکلا به دفاع از معترضان برخاستند.
بسیاری از آنان بازداشت شدند و دستکم سه تن از آنان جان سپردند.
🔹نرگس خرمیفرد
- متولد اسفند ۱۳۶۹، وکیل دادگستری در مشهد
- علاوه بر حضور در اعتراضات، وکالت بازداشتشدگان بر عهده میگرفت.
- ۹ آذر ۱۴۰۱، پس از مدتی بیخبری او را بیهوش و بدون تلفن همراه و مدارک، جلو در خانهاش پیدا کردند.
- چند ساعت بعد در بیمارستان جان باخت و در بلوک ۶۲ بهشت زهرای مشهد به خاک سپرده شد.
🔹مریم آروین
- ۲۹ ساله، عضو کانون وکلای استان کرمان
- اوایل آذر ۱۴۰۱ در دادگاه کنار معترضی ۱۶ساله ایستاد.
- همانجا بازداشت شد و پس از سه هفته به قید کفالت آزاد شد.
- ۱۸ بهمن کبد و ریهاش از کار افتاد، به کما رفت و جان سپرد.
🔹محبت مظفری
- متولد ۱۳۶۸، اهل بهبهان و وکیل دادگستری با رتبه دکترا.
- علاوه بر حضور در اعتراضات، وکالت برخی بازداشتشدگان را بر عهده گرفت.
- اواخر آبان ۱۴۰۱ با ضربوشتم بازداشت شد.
- طی بازداشت داروهای مختلف به او خورانده شد. پس از آزادی نیز آثار شکنجه بر بدن او دیده میشد.
- ۱۳ بهمن، چند روز پس از آزادی، در خواب از دماغاش خون آمد و جان باخت.
آنها را فراموش نکنیم!
تماس مستقیم با وکیل در واتساپ
+905510332575
#نرگس_خرمی_فرد
#محبت_مظفری
#مریم_آروین #دادبان #وکلای_حقوق_بشر
#مشاوره_حقوقی_رایگان
در جریان خیزش «زن، زندگی، آزادی» شمار زیادی از وکلا به دفاع از معترضان برخاستند.
بسیاری از آنان بازداشت شدند و دستکم سه تن از آنان جان سپردند.
🔹نرگس خرمیفرد
- متولد اسفند ۱۳۶۹، وکیل دادگستری در مشهد
- علاوه بر حضور در اعتراضات، وکالت بازداشتشدگان بر عهده میگرفت.
- ۹ آذر ۱۴۰۱، پس از مدتی بیخبری او را بیهوش و بدون تلفن همراه و مدارک، جلو در خانهاش پیدا کردند.
- چند ساعت بعد در بیمارستان جان باخت و در بلوک ۶۲ بهشت زهرای مشهد به خاک سپرده شد.
🔹مریم آروین
- ۲۹ ساله، عضو کانون وکلای استان کرمان
- اوایل آذر ۱۴۰۱ در دادگاه کنار معترضی ۱۶ساله ایستاد.
- همانجا بازداشت شد و پس از سه هفته به قید کفالت آزاد شد.
- ۱۸ بهمن کبد و ریهاش از کار افتاد، به کما رفت و جان سپرد.
🔹محبت مظفری
- متولد ۱۳۶۸، اهل بهبهان و وکیل دادگستری با رتبه دکترا.
- علاوه بر حضور در اعتراضات، وکالت برخی بازداشتشدگان را بر عهده گرفت.
- اواخر آبان ۱۴۰۱ با ضربوشتم بازداشت شد.
- طی بازداشت داروهای مختلف به او خورانده شد. پس از آزادی نیز آثار شکنجه بر بدن او دیده میشد.
- ۱۳ بهمن، چند روز پس از آزادی، در خواب از دماغاش خون آمد و جان باخت.
آنها را فراموش نکنیم!
تماس مستقیم با وکیل در واتساپ
+905510332575
#نرگس_خرمی_فرد
#محبت_مظفری
#مریم_آروین #دادبان #وکلای_حقوق_بشر
#مشاوره_حقوقی_رایگان
بيدارزنى
Photo
🟣 نامهی زینب جلالیان: با تمام رنجها و دلتنگیها، هفده سال گذشت
از متن: «با تمام رنجها و دلتنگیها، هفده سال گذشت… هفده سال!
مردم شریف ایران!
مسئولان این رژیم دارند سرزمین مادریمان را به نابودی میکشانند. جوانانمان را میکشند، اعدام میکنند یا به زندان میفرستند. ذخایر و منابع طبیعیمان را به تاراج بردهاند. اقتصاد کشور را ویران کردهاند. فقر و گرسنگی بیداد میکند. شما، تا کی میخواهید در برابر این نابودگران بیرحم سکوت کنید؟! تا کی میخواهید با فقر و گرسنگی دست و پنجه نرم کنید؟!
تا کی میخواهید نظارهگر نابودی کشور و آینده فرزندانتان باشید و دم نزنید؟! آیا حق ما، این زندگی ذلتبار است؟!
مردم نازنین این سرزمین!
بیایید با هم متحد شویم و یکصدا فریاد بزنیم:
نه به آدمکشی، نه به اعدام، نه به زندان، نه به فقر، نه به گرسنگی…
«اگر تو از دیدن هر بیعدالتی، از خشم تکان بخوری، همرزم من هستی…»
⚪️ متن کامل نامه را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/ms1mC
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
از متن: «با تمام رنجها و دلتنگیها، هفده سال گذشت… هفده سال!
مردم شریف ایران!
مسئولان این رژیم دارند سرزمین مادریمان را به نابودی میکشانند. جوانانمان را میکشند، اعدام میکنند یا به زندان میفرستند. ذخایر و منابع طبیعیمان را به تاراج بردهاند. اقتصاد کشور را ویران کردهاند. فقر و گرسنگی بیداد میکند. شما، تا کی میخواهید در برابر این نابودگران بیرحم سکوت کنید؟! تا کی میخواهید با فقر و گرسنگی دست و پنجه نرم کنید؟!
تا کی میخواهید نظارهگر نابودی کشور و آینده فرزندانتان باشید و دم نزنید؟! آیا حق ما، این زندگی ذلتبار است؟!
مردم نازنین این سرزمین!
بیایید با هم متحد شویم و یکصدا فریاد بزنیم:
نه به آدمکشی، نه به اعدام، نه به زندان، نه به فقر، نه به گرسنگی…
«اگر تو از دیدن هر بیعدالتی، از خشم تکان بخوری، همرزم من هستی…»
⚪️ متن کامل نامه را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/ms1mC
#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Telegraph
🟣 نامهی زینب جلالیان: با تمام رنجها و دلتنگیها، هفده سال گذشت
زینب جلالیان متولد ۱۳۶۱ در روستای «دیم قشلاق» ماکو، قدیمیترین و تنها زن زندانی سیاسی با حکم حبس ابد در ایران است. او از ۷ اسفند ۱۳۸۶ در زندان به سر میبرد و تاکنون از حق مرخصی و در بیشتر این سالها از حق ملاقات با خانواده محروم بوده است. با وجود ابتلا به…
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
رهاییِ ناتمام: زنان و کار در آلمان شرقی
این متن به تاریخ و کارِ ناتمام رهاییِ زنان در جمهوری دموکراتیک آلمان میپردازد؛ از جمله دستاوردها، میراث و چالشهایی که با آن مواجه بودند.
متنِ حاضر در ماه مارسِ ۲۰۲۴ از سوی مؤسسه پژوهشهای اجتماعی تریکانتیننتال به انتشار رسید و اکنون در آستانهی هشت مارس ۲۰۲۵ توسط صدای ماهی سیاه به فارسی برگردانده شده است. ترجمهی این متن، تقدیم میشود به زنانِ شالیکارِ فومن.
https://blackfishvoice.com/?p=996
#زنان_کارگر #هشت_مارس #روز_جهانی_زنان #مبارزه_طبقاتی #آلمان_شرقی #کار_خانگی #کار_مضاعف #ستم_مضاعف
@Blackfishvoice1
این متن به تاریخ و کارِ ناتمام رهاییِ زنان در جمهوری دموکراتیک آلمان میپردازد؛ از جمله دستاوردها، میراث و چالشهایی که با آن مواجه بودند.
متنِ حاضر در ماه مارسِ ۲۰۲۴ از سوی مؤسسه پژوهشهای اجتماعی تریکانتیننتال به انتشار رسید و اکنون در آستانهی هشت مارس ۲۰۲۵ توسط صدای ماهی سیاه به فارسی برگردانده شده است. ترجمهی این متن، تقدیم میشود به زنانِ شالیکارِ فومن.
https://blackfishvoice.com/?p=996
#زنان_کارگر #هشت_مارس #روز_جهانی_زنان #مبارزه_طبقاتی #آلمان_شرقی #کار_خانگی #کار_مضاعف #ستم_مضاعف
@Blackfishvoice1
صدای ماهی سیاه
رهاییِ ناتمام: زنان و کار در آلمان شرقی - صدای ماهی سیاه
دریافت فایل به صورت PDF این متن به تاریخ و کارِ ناتمام رهاییِ زنان در جمهوری دموکراتیک آلمان میپردازد؛ از جمله دستاوردها، میراث و چالشهایی که با آن مواجه بود. متنِ حاضر در ماه مارسِ ۲۰۲۴ از سوی مؤسسه پژوهشهای اجتماعی تریکانتیننتال به انتشار رسید و اکنون…