"این گریه ها برای توبه نیست"
شهید علی نجفی
ساعت حدود ۵ صبح بود که برای نماز بیدارم کرد. مثل همیشه بعد از وضو پشت سرش اقامه بستم و با هم نمازمون رو خوندیم. بعد از نماز میخواستم دوباره کمی بخوابم که صدام زد و گفت:
امروز دارم میرم منطقه... این هفته عملیاته...
خواب‌آلود جواب دادم:
خب مگه چیز تازه‌ایه؟ تو ۴ ساله داری میری جبهه...
کمی سکوت کرد و جواب داد:
آخه این دفعه فرق داره... دوباره خواب اون سید رو دیدم... یادته که؟!
بعدن فهمیدم که یه جورایی این اطلاع‌رسانی رو جاهای دیگه هم کرده بوده؛ اون اول یه جلسه تو بیمارستان گذاشته بوده و برای همه سخنرانی کرده و بعد به روستای "بور بور" محل تولدش تو بجنورد رفته و از تک تک اقوام و آشناهاش حلالیت طلبیده بوده.
بزرگترین آرزوی علی شهادت بود و بالاخره نصیبش شد؛ بعضی شبها اونقدر موقع نماز گریه میکرد که من شاکی میشدم و میگفتم بابا تو گناهی نکردی که داری اینجوری میکنی؛ جواب می‌داد این گریه‌ها برای توبه نیست؛ من آرزویی دارم که با گریه و تضرع به دست میاد...!
عملیات کربلای ۵ بود. همکارش تو بهداری رزمی می‌گفت: "تو اون عملیات حجم آتیش دشمن خیلی سنگین بود... من هیچ وقت همچین چیزی ندیده بودم... از زمین و زمان بمب و خمپاره می‌بارید و ما مجبور بودیم پست‌های امداد رو خیلی جلو ببریم. تقریبا همه‌ی اورژانس‌های ما تو این عملیات زیر آتیش دشمن بود. شهید علی نجفی با وجودی که معاون بهداری لشکر بود، خودش برای سرکشی از یکی از این پست‌های امداد، با وجودی که میدونسته تو تیررس دشمنه، دل به دریا میزنه و راه میفته، اما زیاد دور نشده بود که یه خمپاره کنارش میخوره و ترکشش پهلوی چپ شهید نجفی رو پاره می‌کنه..."
علی فقط ۲۲ ساله‌اش بود که من و ۳ تا بچه‌شو گذاشت و رفت.
اون فقط ۲۲ ساله‌اش بود که تو بیمارستان شهید کامیاب کار میکرد و با همکاری چند نفر دیگه بیمارستان امام حسین (ع) رو تاسیس کردند.
اون فقط ۲۲ ساله‌اش بود که تو دوران دانشجویی به طور داوطلبانه تو عمليات فتح‌المبین شرکت کرد و بعدش تازه عضو سپاه شد.
اون فقط ۲۲ ساله‌اش بود که مسئول بیمارستان امام حسین (ع) و معاون بهداری لشکر ۵ نصر شده بود.
اون فقط ۲۲ ساله‌اش بود که ۲۵ دی ۱۳۶۵ شهید شد...!
تازگیا فکر میکنم ارزش عمر آدم به طولش نیست؛ این عرض زندگیه که خیلی مهمه؛ برای اثباتش هم همین کافیه که الان اسم علی، با وجود این عمر کوتاه، نه تنها برای من، بلکه برای یه ملت جاودان شده.
🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️
@behdarirazmi
🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
#شهید_علی_نجفی
شهید علی نجفی
ساعت حدود ۵ صبح بود که برای نماز بیدارم کرد. مثل همیشه بعد از وضو پشت سرش اقامه بستم و با هم نمازمون رو خوندیم. بعد از نماز میخواستم دوباره کمی بخوابم که صدام زد و گفت:
امروز دارم میرم منطقه... این هفته عملیاته...
خواب‌آلود جواب دادم:
خب مگه چیز تازه‌ایه؟ تو ۴ ساله داری میری جبهه...
کمی سکوت کرد و جواب داد:
آخه این دفعه فرق داره... دوباره خواب اون سید رو دیدم... یادته که؟!
بعدن فهمیدم که یه جورایی این اطلاع‌رسانی رو جاهای دیگه هم کرده بوده؛ اون اول یه جلسه تو بیمارستان گذاشته بوده و برای همه سخنرانی کرده و بعد به روستای "بور بور" محل تولدش تو بجنورد رفته و از تک تک اقوام و آشناهاش حلالیت طلبیده بوده.
بزرگترین آرزوی علی شهادت بود و بالاخره نصیبش شد؛ بعضی شبها اونقدر موقع نماز گریه میکرد که من شاکی میشدم و میگفتم بابا تو گناهی نکردی که داری اینجوری میکنی؛ جواب می‌داد این گریه‌ها برای توبه نیست؛ من آرزویی دارم که با گریه و تضرع به دست میاد...!
عملیات کربلای ۵ بود. همکارش تو بهداری رزمی می‌گفت: "تو اون عملیات حجم آتیش دشمن خیلی سنگین بود... من هیچ وقت همچین چیزی ندیده بودم... از زمین و زمان بمب و خمپاره می‌بارید و ما مجبور بودیم پست‌های امداد رو خیلی جلو ببریم. تقریبا همه‌ی اورژانس‌های ما تو این عملیات زیر آتیش دشمن بود. شهید علی نجفی با وجودی که معاون بهداری لشکر بود، خودش برای سرکشی از یکی از این پست‌های امداد، با وجودی که میدونسته تو تیررس دشمنه، دل به دریا میزنه و راه میفته، اما زیاد دور نشده بود که یه خمپاره کنارش میخوره و ترکشش پهلوی چپ شهید نجفی رو پاره می‌کنه..."
علی فقط ۲۲ ساله‌اش بود که من و ۳ تا بچه‌شو گذاشت و رفت.
اون فقط ۲۲ ساله‌اش بود که تو بیمارستان شهید کامیاب کار میکرد و با همکاری چند نفر دیگه بیمارستان امام حسین (ع) رو تاسیس کردند.
اون فقط ۲۲ ساله‌اش بود که تو دوران دانشجویی به طور داوطلبانه تو عمليات فتح‌المبین شرکت کرد و بعدش تازه عضو سپاه شد.
اون فقط ۲۲ ساله‌اش بود که مسئول بیمارستان امام حسین (ع) و معاون بهداری لشکر ۵ نصر شده بود.
اون فقط ۲۲ ساله‌اش بود که ۲۵ دی ۱۳۶۵ شهید شد...!
تازگیا فکر میکنم ارزش عمر آدم به طولش نیست؛ این عرض زندگیه که خیلی مهمه؛ برای اثباتش هم همین کافیه که الان اسم علی، با وجود این عمر کوتاه، نه تنها برای من، بلکه برای یه ملت جاودان شده.
🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️
@behdarirazmi
🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
#شهید_علی_نجفی