این پیرمرد عزیزِ در آستانهٔ ۹۰ سالگی که امشب مهمان خانهمان بود، داشت میگفت که من نمیدانم چطور از کوت عبدالله اهواز افتادم وسط آلمان و ۶۰ سال آنجا دوام آوردم؛ فقط میدانم که «او» میخواست که اینطور مقدر شود برایم.
مقدر شده بود تا در آلمان نشان شایستگی فدرال را دریافت کند، رییس بخش جراحی بیمارستان یوهانس شود و در نهایت بتواند پذیرای ۶۰۰ جانباز و مجروح جنگی برای مداوا و درمان باشد.
مقدر شده بود تا پروفسور نجابت در شب میلاد مسیح به دخترش زهرا که به کلیسایی رفته بود، زنگ بزند و بگوید: هپی کریسمس دخترم! امشب شب مهمیه برای تو! میلاد مسیح بر تو مبارک!
#آدمها
نویسنده:فاطمه بهروزفخر
🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️
@behdarirazmi
🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت
مقدر شده بود تا در آلمان نشان شایستگی فدرال را دریافت کند، رییس بخش جراحی بیمارستان یوهانس شود و در نهایت بتواند پذیرای ۶۰۰ جانباز و مجروح جنگی برای مداوا و درمان باشد.
مقدر شده بود تا پروفسور نجابت در شب میلاد مسیح به دخترش زهرا که به کلیسایی رفته بود، زنگ بزند و بگوید: هپی کریسمس دخترم! امشب شب مهمیه برای تو! میلاد مسیح بر تو مبارک!
#آدمها
نویسنده:فاطمه بهروزفخر
🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️
@behdarirazmi
🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️🔹️
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت