روز خبرنگار بر همکاران خبرنگار مبارک باد
انشاءالله به زودی خبر آزادی قدس را مخابره کنید
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #روز_خبرنگار
انشاءالله به زودی خبر آزادی قدس را مخابره کنید
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #روز_خبرنگار
تهیه خبر از نحوه درمان مجروحین در اورژانس بیمارستان صحرایی _ دوران دفاع مقدس
روز خبرنگار مبارک باد
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #روز_خبرنگار
روز خبرنگار مبارک باد
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #روز_خبرنگار
ورود پزشکان با تجربه ایرانی در بیمارستانی که ناگهان پنجاه مجروح یک انفجار تروریستی را با وضعیت وخیم می آوردند آرامش برقرار میکرد
بخشی از کتاب صبح شام روایتی از بحران سوریه/ خاطرات شهید دکتر حسین امیرعبداللهیان
به مناسبت ۱۸ مرداد روز مدافعان حرم
یکی دیگر از حوزه های همکاری ایران و سوریه موضوع بهداشت و درمان بود. پزشکان جراح ایرانی به دلیل حضور در هشت سال دفاع مقدس تخصص بالایی دارند. ظرفیت علمی دانشگاههای کشور هم برای تربیت پزشکان و پیراپزشکان فراوان است. به همین دلیل تبادل تجربیات بین پزشکان ایرانی و سوری اهمیت زیادی داشت و بر این اساس هیئتهای پزشکی ایرانی به بیمارستانهای سوریه اعزام شدند. ورود پزشکان با تجربه ایرانی در بیمارستانی که ناگهان پنجاه مجروح یک انفجار تروریستی را با وضعیت وخیم می آوردند آرامش برقرار میکرد. در چنین وضعی پزشکان سوری هم با جدیت حضور داشتند. خیلی از این پزشکان آمدند و در ایران آموزشهای تکمیلی دیدند. اینکه تصور شود ایران فقط مستشار نظامی به سوریه فرستاده تصور باطلی است. بخش عمدهای از اقداماتی که جمهوری اسلامی انجام داد در حوزههایی غیر از عرصهٔ مستقیم جنگ و در چارچوب کمک انسان دوستانه بود.
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #روز_مدافعان_حرم | #سوریه | #پزشک_ایرانی
بخشی از کتاب صبح شام روایتی از بحران سوریه/ خاطرات شهید دکتر حسین امیرعبداللهیان
به مناسبت ۱۸ مرداد روز مدافعان حرم
یکی دیگر از حوزه های همکاری ایران و سوریه موضوع بهداشت و درمان بود. پزشکان جراح ایرانی به دلیل حضور در هشت سال دفاع مقدس تخصص بالایی دارند. ظرفیت علمی دانشگاههای کشور هم برای تربیت پزشکان و پیراپزشکان فراوان است. به همین دلیل تبادل تجربیات بین پزشکان ایرانی و سوری اهمیت زیادی داشت و بر این اساس هیئتهای پزشکی ایرانی به بیمارستانهای سوریه اعزام شدند. ورود پزشکان با تجربه ایرانی در بیمارستانی که ناگهان پنجاه مجروح یک انفجار تروریستی را با وضعیت وخیم می آوردند آرامش برقرار میکرد. در چنین وضعی پزشکان سوری هم با جدیت حضور داشتند. خیلی از این پزشکان آمدند و در ایران آموزشهای تکمیلی دیدند. اینکه تصور شود ایران فقط مستشار نظامی به سوریه فرستاده تصور باطلی است. بخش عمدهای از اقداماتی که جمهوری اسلامی انجام داد در حوزههایی غیر از عرصهٔ مستقیم جنگ و در چارچوب کمک انسان دوستانه بود.
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #روز_مدافعان_حرم | #سوریه | #پزشک_ایرانی
تبدیل پارکینگ به بیمارستانهای اضطراری در سرزمینهای اشغالی
در مرکز شهر حیفا، در شمال سرزمین های اشغالی یک بیمارستان بزرگ زیرزمینی با صدها تخت خواب وجود دارد که مجهز به اتاق های عمل، بخش زایمان و بخش اورژانس است.
مرکز خدمات پزشکی «رامبام» که پس از جنگ ۳۳ روزه میان اسرائیل و حزب الله در سال ۲۰۰۶ راه اندازی شد، در شرایط عادی یک پارکینگ چند طبقه است. این پناهگاه بیمارستانی پس از مدت کوتاهی بعد از طوفان الاقصی در روز ۷ اکتبر در حالت آماده باش قرار گرفت.
با توجه به پیام قاطع ایران و حزب الله برای پاسخگویی به اقدام تجاوزکارانه صهیونیست ها در شهادت اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس و فؤاد شکر، فرمانده ارشد حزب الله در هفته گذشته، پزشکان حاضر در این بیمارستان در حالت آماده باش به سر می برند.
دکتر آوی وایزمن، مدیر این بیمارستان زیر زمینی به «بی بی سی جهانی» گفت: "کی این اتفاق میافتد؟ هیچ کس نم یداند. ما زیاد در مورد آن صحبت می کنیم و مردم نگران هستند."
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #حماس | #فلسطین | #رژیم_صهیونیستی
در مرکز شهر حیفا، در شمال سرزمین های اشغالی یک بیمارستان بزرگ زیرزمینی با صدها تخت خواب وجود دارد که مجهز به اتاق های عمل، بخش زایمان و بخش اورژانس است.
مرکز خدمات پزشکی «رامبام» که پس از جنگ ۳۳ روزه میان اسرائیل و حزب الله در سال ۲۰۰۶ راه اندازی شد، در شرایط عادی یک پارکینگ چند طبقه است. این پناهگاه بیمارستانی پس از مدت کوتاهی بعد از طوفان الاقصی در روز ۷ اکتبر در حالت آماده باش قرار گرفت.
با توجه به پیام قاطع ایران و حزب الله برای پاسخگویی به اقدام تجاوزکارانه صهیونیست ها در شهادت اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس و فؤاد شکر، فرمانده ارشد حزب الله در هفته گذشته، پزشکان حاضر در این بیمارستان در حالت آماده باش به سر می برند.
دکتر آوی وایزمن، مدیر این بیمارستان زیر زمینی به «بی بی سی جهانی» گفت: "کی این اتفاق میافتد؟ هیچ کس نم یداند. ما زیاد در مورد آن صحبت می کنیم و مردم نگران هستند."
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #حماس | #فلسطین | #رژیم_صهیونیستی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فراخوان خاطرات رانندگان آمبولانس
مؤسسه بهداری رزمی دفاع مقدس در حال تکمیل مجموعههای فیلم و کتاب درباره رانندگان آمبولانس در جبهههای نبرد هشت سال دفاع مقدس است.
بدین منظور، از تمام کسانی که با این افراد در ارتباط هستند، دعوت میکند تا با معرفی آنها ما را در این کار یاری دهند.
اگر خودتان در دوران دفاع مقدس راننده آمبولانس بودهاید و یا کسی را میشناسید اطلاعات تماس را به این شماره به صورت پیامک ارسال نمایید.
۰۹۳۷۷۹۰۴۱۸۵
موسسه بهداری رزمی دفاع مقدس و مقاومت
مؤسسه بهداری رزمی دفاع مقدس در حال تکمیل مجموعههای فیلم و کتاب درباره رانندگان آمبولانس در جبهههای نبرد هشت سال دفاع مقدس است.
بدین منظور، از تمام کسانی که با این افراد در ارتباط هستند، دعوت میکند تا با معرفی آنها ما را در این کار یاری دهند.
اگر خودتان در دوران دفاع مقدس راننده آمبولانس بودهاید و یا کسی را میشناسید اطلاعات تماس را به این شماره به صورت پیامک ارسال نمایید.
۰۹۳۷۷۹۰۴۱۸۵
موسسه بهداری رزمی دفاع مقدس و مقاومت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر محمدرضا ظفرقندی: بین مجروحین میچرخیدم و با خودم فکر میکردم، اینها هر کدامشان بچههای یک خانواده هستند
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #دکتر_محمد_رضا_ظفرقندی | #مجروحین | #تریاژ
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #دکتر_محمد_رضا_ظفرقندی | #مجروحین | #تریاژ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با ارههای معمولی که چوب میبریدند، من جراحی کردم
روایتی از آزاده سرافراز مرحوم دکتر بیگدلی
سالروز بازگشت آزادگان مبارک
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #اسارت #مرحوم_دکتر_بیگدلی | #آزادگان | #جراحی
روایتی از آزاده سرافراز مرحوم دکتر بیگدلی
سالروز بازگشت آزادگان مبارک
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #اسارت #مرحوم_دکتر_بیگدلی | #آزادگان | #جراحی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفتم دکتر درد دارم...گفت درد چی!؟
گفتم درد اسارت...
روایتی از خلبان آزاده مجتبی جعفری
در سیصد و پنجاه و نهمین برنامه شب خاطره
سالروز بازگشت آزادگان مبارک
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #اسارت | #آزادگان | #آزاده | #شب_خاطره
گفتم درد اسارت...
روایتی از خلبان آزاده مجتبی جعفری
در سیصد و پنجاه و نهمین برنامه شب خاطره
سالروز بازگشت آزادگان مبارک
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #اسارت | #آزادگان | #آزاده | #شب_خاطره
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در عمرم بهش نه نگفتم
به من گفت یکی از سنگرهای خودت را بده به یگان دریایی و یکی دیگر را هم به یگان تدارکات...
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #دکتر_اسماعیل_جبارزاده | #شهید_مهدی_باکری | #لشکر_عاشورا | #پزشکی_جنگ
به من گفت یکی از سنگرهای خودت را بده به یگان دریایی و یکی دیگر را هم به یگان تدارکات...
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #دکتر_اسماعیل_جبارزاده | #شهید_مهدی_باکری | #لشکر_عاشورا | #پزشکی_جنگ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مجروح را بدون برگ تردد سوار آمبولانس کردم
با ۱۲۰تا سرعت میرفتم...
روایت اسماعیل فروتنی؛ راننده آمبولانس در دوران دفاع مقدس
بسته پشتیبان درسنامه | فصل ۷: امداد و انتقال | آشنایی با فرهنگ و معارف دفاع مقدس ویژه دانشجویان علوم پزشکی
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #جنگ_ایران_و_عراق | #دفاع_مقدس | #بهداری | #راننده_آمبولانس
با ۱۲۰تا سرعت میرفتم...
روایت اسماعیل فروتنی؛ راننده آمبولانس در دوران دفاع مقدس
بسته پشتیبان درسنامه | فصل ۷: امداد و انتقال | آشنایی با فرهنگ و معارف دفاع مقدس ویژه دانشجویان علوم پزشکی
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #جنگ_ایران_و_عراق | #دفاع_مقدس | #بهداری | #راننده_آمبولانس
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
روز پزشک گرامی باد
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #جنگ_ایران_و_عراق | #دفاع_مقدس | #بهداری | #روز_پزشک | #حکیم_ابوعلی_سینا
روز پزشک گرامی باد
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #جنگ_ایران_و_عراق | #دفاع_مقدس | #بهداری | #روز_پزشک | #حکیم_ابوعلی_سینا
خدا میداند خمپاره چندم بود که ترکشش سمت آغوش عباس میآید
داستان سر - قسمت اول
(برگرفته از صفحه اینستاگرام مرحوم مریم کاظمزاده)
@kazemzadeh_maryam
عکس نمای بیرونی بهداری سرپل
داستان سر - قسمت اول
(برگرفته از صفحه اینستاگرام مرحوم مریم کاظمزاده)
@kazemzadeh_maryam
عکس نمای بیرونی بهداری سرپل
خدا میداند خمپاره چندم بود که ترکشش سمت آغوش عباس میآید
داستان سر - قسمت اول
(برگرفته از صفحه اینستاگرام مرحوم مریم کاظمزاده)
@kazemzadeh_maryam
هر روز که میگذشت منتظر بودم هوای سرپل ذهاب رو به خنکی برود. در حیاط بهداری قدم کند میکردم به امید این که بادی به صورتم بخورد. سکونی که در هوا بود دلم را ناآرام میکرد آن روز حتی نسیم هم نمیوزید. ۱۱ آبان بود. اصغر و بچهها رفته بودند عملیات اسمش را گذاشته بودند «عملیات دار بلوط».
از صبح حواسم را پرت میکردم ضد عفونی میکردم رگ میگرفتم، پانسمان میکردم اما حالا عملیات تمام شده بود و هر دقیقه که میگذشت صورت اصغر در ذهنم پررنگتر میشد دیگر بدن تکه تکه و خون آلود مجروحها در شلوغی بهداری زورشان به دل نگرانم نمیرسید. آنهایی که به هوش بودند و میتوانستند حرف بزنند از جهنمی میگفتند که عراق برای بچهها ساخته.
داشتم رگ سرباز جوانی را میگرفتم که از درد ناله میکرد بین نالههایش صدای دوری را شنیدم که گفت «مریم» گوشم تیز شد فقط نالههای جوان بود. دوباره مشغول شدم از دور کسی بلند گفت «خواهر مریم» صدایش در همهمهی بهداری گم بود اما من اسم خودم را شنیده بودم رگ جوانک را گرفتم سرپرستار را صدا زدم و دویدم سمت صدا اصغر نبود. اما از پشت گردنش دستمال سرخ گره زدهاش را دیدم یکی از بچه ها بود.
نزدیک تر که شدم دیدم عباس اردستانی است. سرش را که برگرداند جا خوردم عینک نداشت. صورتش برایم غریب شده بود من را که دید خندید.
با ذوق انگار بخواهد خبر پیروزی جنگ را بدهد گفت «خواهر! نذاشتم حتی یه ترکش بخوره نذاشتم»
گفتم «چی میگی؟»
تازه دست مجروحش را دیدم، سر و وضعش خونی و خاکی بود اما میخندید، «کی ترکش بخوره؟»
«اصغر آقا خواهر، خوب خوبه خیالت راحت باشه»
اسم اصغر را که آورد انگار برای اولین بار از صبح نفس کشیدم، به صورت عباس نگاه کردم به چشمهایش که حالا بدون عینک از همیشه براقتر بود.
به گرد خاک روی موهایش به خندهی شادانهاش به قطرههای خون روی گونهاش،
صورتش تار شد اشک و نگاهم را دزدیدم با صدای گرفته، گفتم «بیا اینجا زخم تو ببینم»
اصغر و بچه ها آمدند عباس را دست میانداختند بدون عینک مظلومتر از قبل شده بود. بچهها برایم تعریف کردند؛ هربار که خمپاره میخورد عباس سر اصغر را بغل میگرفت، یک خمپاره دو خمپاره سه خمپاره اصغر کلافه میشود که «عباس منو ول کن برو خودت پناه بگیر» اما گوش نمیداد. خدا میداند خمپاره چندم بود که ترکشش سمت آغوش عباس میآید و به جای سر اصغر در دست عباس جا میگیرد هیچ کدام نمیدانستیم ترکشها سمجتر از آغوشها هستند، ۱۷ روز بعد، اصغر با ترکشی که به سرش خورد شهید شد.
عکس نمای بیرونی بهداری سرپل
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #جنگ_ایران_و_عراق | #دفاع_مقدس | #بهداری | #مریم_کاظم_زاده | #عملیات_داربلوط
داستان سر - قسمت اول
(برگرفته از صفحه اینستاگرام مرحوم مریم کاظمزاده)
@kazemzadeh_maryam
هر روز که میگذشت منتظر بودم هوای سرپل ذهاب رو به خنکی برود. در حیاط بهداری قدم کند میکردم به امید این که بادی به صورتم بخورد. سکونی که در هوا بود دلم را ناآرام میکرد آن روز حتی نسیم هم نمیوزید. ۱۱ آبان بود. اصغر و بچهها رفته بودند عملیات اسمش را گذاشته بودند «عملیات دار بلوط».
از صبح حواسم را پرت میکردم ضد عفونی میکردم رگ میگرفتم، پانسمان میکردم اما حالا عملیات تمام شده بود و هر دقیقه که میگذشت صورت اصغر در ذهنم پررنگتر میشد دیگر بدن تکه تکه و خون آلود مجروحها در شلوغی بهداری زورشان به دل نگرانم نمیرسید. آنهایی که به هوش بودند و میتوانستند حرف بزنند از جهنمی میگفتند که عراق برای بچهها ساخته.
داشتم رگ سرباز جوانی را میگرفتم که از درد ناله میکرد بین نالههایش صدای دوری را شنیدم که گفت «مریم» گوشم تیز شد فقط نالههای جوان بود. دوباره مشغول شدم از دور کسی بلند گفت «خواهر مریم» صدایش در همهمهی بهداری گم بود اما من اسم خودم را شنیده بودم رگ جوانک را گرفتم سرپرستار را صدا زدم و دویدم سمت صدا اصغر نبود. اما از پشت گردنش دستمال سرخ گره زدهاش را دیدم یکی از بچه ها بود.
نزدیک تر که شدم دیدم عباس اردستانی است. سرش را که برگرداند جا خوردم عینک نداشت. صورتش برایم غریب شده بود من را که دید خندید.
با ذوق انگار بخواهد خبر پیروزی جنگ را بدهد گفت «خواهر! نذاشتم حتی یه ترکش بخوره نذاشتم»
گفتم «چی میگی؟»
تازه دست مجروحش را دیدم، سر و وضعش خونی و خاکی بود اما میخندید، «کی ترکش بخوره؟»
«اصغر آقا خواهر، خوب خوبه خیالت راحت باشه»
اسم اصغر را که آورد انگار برای اولین بار از صبح نفس کشیدم، به صورت عباس نگاه کردم به چشمهایش که حالا بدون عینک از همیشه براقتر بود.
به گرد خاک روی موهایش به خندهی شادانهاش به قطرههای خون روی گونهاش،
صورتش تار شد اشک و نگاهم را دزدیدم با صدای گرفته، گفتم «بیا اینجا زخم تو ببینم»
اصغر و بچه ها آمدند عباس را دست میانداختند بدون عینک مظلومتر از قبل شده بود. بچهها برایم تعریف کردند؛ هربار که خمپاره میخورد عباس سر اصغر را بغل میگرفت، یک خمپاره دو خمپاره سه خمپاره اصغر کلافه میشود که «عباس منو ول کن برو خودت پناه بگیر» اما گوش نمیداد. خدا میداند خمپاره چندم بود که ترکشش سمت آغوش عباس میآید و به جای سر اصغر در دست عباس جا میگیرد هیچ کدام نمیدانستیم ترکشها سمجتر از آغوشها هستند، ۱۷ روز بعد، اصغر با ترکشی که به سرش خورد شهید شد.
عکس نمای بیرونی بهداری سرپل
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #جنگ_ایران_و_عراق | #دفاع_مقدس | #بهداری | #مریم_کاظم_زاده | #عملیات_داربلوط
سازمان جهانی بهداشت می گوید در اولین مورد فلج اطفال نوع 2 در غزه پس از 25 سال، یک نوزاد فلج شد.
سازمان بهداشت جهانی روز جمعه اعلام کرد که در غزه جنگ زده به دلیل ویروس فلج اطفال نوع 2 نوزادی فلج شده است که اولین مورد از این قبیل در این منطقه در 25 سال گذشته است و آژانس های سازمان ملل خواستار واکسیناسیون فوری همه نوزادان شدند.
ویروس نوع 2 (cVDPV2)، اگرچه ذاتاً خطرناکتر از انواع 1 و 3 نیست، اما در سالهای اخیر رکورد جدیدی را برای اکثر همهگیریها، بهویژه در مناطقی با نرخ واکسیناسیون پایین ثبت کرده است.
آژانسهای سازمان ملل از رژیم صهیونیستی و حماس، خواستهاند تا با توقف هفت روزه بشردوستانه در جنگ 10 ماههشان موافقت کنند تا کمپینهای واکسیناسیون در این منطقه ادامه یابد.
رئیس آژانس آوارگان فلسطینی سازمان ملل متحد روز جمعه در پستی در ایکس گفت: فلج اطفال بین کودکان فلسطینی و اسرائیلی تفاوتی قائل نمی شود.
فیلیپ لازارینی افزود: «تاخیر یک توقف بشردوستانه، خطر شیوع بیماری را در بین کودکان افزایش میدهد».
منبع: رویترز
🔻پوشش ویژه اخبار امداد و درمان جنگ غزه
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #جنگ_ایران_و_عراق | #دفاع_مقدس | #بهداری | #غزه | #فلسطین | #فلج_اطفال | #سازمان_بهداشت_جهانی | #واکسیناسیون
سازمان بهداشت جهانی روز جمعه اعلام کرد که در غزه جنگ زده به دلیل ویروس فلج اطفال نوع 2 نوزادی فلج شده است که اولین مورد از این قبیل در این منطقه در 25 سال گذشته است و آژانس های سازمان ملل خواستار واکسیناسیون فوری همه نوزادان شدند.
ویروس نوع 2 (cVDPV2)، اگرچه ذاتاً خطرناکتر از انواع 1 و 3 نیست، اما در سالهای اخیر رکورد جدیدی را برای اکثر همهگیریها، بهویژه در مناطقی با نرخ واکسیناسیون پایین ثبت کرده است.
آژانسهای سازمان ملل از رژیم صهیونیستی و حماس، خواستهاند تا با توقف هفت روزه بشردوستانه در جنگ 10 ماههشان موافقت کنند تا کمپینهای واکسیناسیون در این منطقه ادامه یابد.
رئیس آژانس آوارگان فلسطینی سازمان ملل متحد روز جمعه در پستی در ایکس گفت: فلج اطفال بین کودکان فلسطینی و اسرائیلی تفاوتی قائل نمی شود.
فیلیپ لازارینی افزود: «تاخیر یک توقف بشردوستانه، خطر شیوع بیماری را در بین کودکان افزایش میدهد».
منبع: رویترز
🔻پوشش ویژه اخبار امداد و درمان جنگ غزه
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #جنگ_ایران_و_عراق | #دفاع_مقدس | #بهداری | #غزه | #فلسطین | #فلج_اطفال | #سازمان_بهداشت_جهانی | #واکسیناسیون
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز هیئتمان یک هیئت هزار نفره است
یک اربعین گذشته و زینب رسیده است
بالای تربتی که خودش آرمیده است
هیئت امدادگران عاشورا در اربعين سالار شهیدان خادم عزاداران حسینی خواهد بود
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #جنگ_ایران_و_عراق | #دفاع_مقدس | #امدادگران_عاشورا | #ظهر_عاشورا | #اربعین
یک اربعین گذشته و زینب رسیده است
بالای تربتی که خودش آرمیده است
هیئت امدادگران عاشورا در اربعين سالار شهیدان خادم عزاداران حسینی خواهد بود
@behdarirazmi
#بهداری_رزمی_دفاع_مقدس_و_مقاومت | #جنگ_ایران_و_عراق | #دفاع_مقدس | #امدادگران_عاشورا | #ظهر_عاشورا | #اربعین