Forwarded from داریوش
این کارت تبریک های سال نو یادتونه
آخر سال قبل از تعطیلی مدرسه و سر کلاس بهم میدادیم و میگفتیم نامرد نشی ها رفتی خونه نگاه کن، ما هم گوش میکردیم و یواشکی نگاه میکردیم 😄🌺
آخر سال قبل از تعطیلی مدرسه و سر کلاس بهم میدادیم و میگفتیم نامرد نشی ها رفتی خونه نگاه کن، ما هم گوش میکردیم و یواشکی نگاه میکردیم 😄🌺
Forwarded from فرید مرادی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکمی خاطره بازی کنیم و شاید بغص و شایدهم اشک چشم
Forwarded from Sepid
دلم تنگ است ،
نمی دانم برای چیست این دل تنگی !
برای درب آن خانه،
که نامش را بیاد دارم ،
و هر گز فراموشش نخواهم کرد نامش را
( خانه پدری )
برای شمعدانی های رنگارنگ کنار حوض ،
ویا سنبل های آبی رنگ در باغچه ،
برای بوی زعفران و دارچین غذاهایش !
دلم تنگ است :
برای باغبان پیر باغ انگوری ،
که در بالای بام سایبانش
آرمیده و آهسته هر دم
به سیگارش پکی آرام می زد ،
برای خواب پشت بام ،
همان خانه
برای خوردن یک استکان چای ،
مخصوص با سماور نفتی ،
در کنار مادر و قند های پهلویش ،
برای نمناکی دیوارهای ،
اطراف حیاط و اتاق های تو در تو،
و کوچه پس کوچه های تنگ شهر و زادگاهم،
همراه با هیاهوی بچه های پشت دیوار هر خانه ،
دلم تنگ است برای کودکی هایم ،
برای خاطرات همره بابا ،
انتظار شیرین متل های نا گفته مادر !
برای دعواهای کودکانه با برادر هام ،
و توپ و تشر های ظاهری مادر ،
دلم تنگ است :
برای کمانچه زن تنها و پیر دوره گرد ،
داخل کوچه
با دلی غمبار و نوای دل انگیزش ،
هر دم نوای تازه سر می داد ،
دلم تنگ است :
برای خاطرات دوره دبستانم ،
وان بچه ها و همکلاسی های
پاک و ساده دل و رعنا ،
و نیمکت های مالامال ،
از بر نوشته ها و یادگاری هاش ،
و نوشتن یادگاری ، دل تنگی
بر در و دیوار ،
دلم تنگ است :
برای دود چوب های نیم سوز
داخل تنور همسایه ،
وبوی نان های داغ و تازه آن خانه
و کلوچه های خوشمزه درون سفره رنگی ،
نمی دانم برای چیست این دلتنگی
نمی دانم !!!🥺🥺
نمی دانم برای چیست این دل تنگی !
برای درب آن خانه،
که نامش را بیاد دارم ،
و هر گز فراموشش نخواهم کرد نامش را
( خانه پدری )
برای شمعدانی های رنگارنگ کنار حوض ،
ویا سنبل های آبی رنگ در باغچه ،
برای بوی زعفران و دارچین غذاهایش !
دلم تنگ است :
برای باغبان پیر باغ انگوری ،
که در بالای بام سایبانش
آرمیده و آهسته هر دم
به سیگارش پکی آرام می زد ،
برای خواب پشت بام ،
همان خانه
برای خوردن یک استکان چای ،
مخصوص با سماور نفتی ،
در کنار مادر و قند های پهلویش ،
برای نمناکی دیوارهای ،
اطراف حیاط و اتاق های تو در تو،
و کوچه پس کوچه های تنگ شهر و زادگاهم،
همراه با هیاهوی بچه های پشت دیوار هر خانه ،
دلم تنگ است برای کودکی هایم ،
برای خاطرات همره بابا ،
انتظار شیرین متل های نا گفته مادر !
برای دعواهای کودکانه با برادر هام ،
و توپ و تشر های ظاهری مادر ،
دلم تنگ است :
برای کمانچه زن تنها و پیر دوره گرد ،
داخل کوچه
با دلی غمبار و نوای دل انگیزش ،
هر دم نوای تازه سر می داد ،
دلم تنگ است :
برای خاطرات دوره دبستانم ،
وان بچه ها و همکلاسی های
پاک و ساده دل و رعنا ،
و نیمکت های مالامال ،
از بر نوشته ها و یادگاری هاش ،
و نوشتن یادگاری ، دل تنگی
بر در و دیوار ،
دلم تنگ است :
برای دود چوب های نیم سوز
داخل تنور همسایه ،
وبوی نان های داغ و تازه آن خانه
و کلوچه های خوشمزه درون سفره رنگی ،
نمی دانم برای چیست این دلتنگی
نمی دانم !!!🥺🥺
Forwarded from فرید مرادی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خاطرات گذشته چقدر شیرین بود
کلیپ جالبیه حتما ببینید تا خاطرات بچگیمون دوباره بیاد جلوی چشمهامون!👌
کلیپ جالبیه حتما ببینید تا خاطرات بچگیمون دوباره بیاد جلوی چشمهامون!👌
Forwarded from بهار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوزاری ۲
محمدرضا ۱۴۰۱
پادکست دوزاری
آوا : محمدرضا
اجرا و تولید : ۱۴۰۱
تقدیم به بچه های دیروز 😊🌺
آوا : محمدرضا
اجرا و تولید : ۱۴۰۱
تقدیم به بچه های دیروز 😊🌺
Forwarded from Sepid
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چند سال دیگه تو خیابون زیر نم دلگیر بارون●♪♫
رد میشی از کنار هم دیگه چشم های تو از غصه ها میگه●♪♫
چند سال دیگه تو خیابون میون اشک و گریه هامون●♪♫
با بغض میگی اشتباه کردی●♪♫
دوست داری به گذشته برگردی●♪♫
باز عاشقم باش حالا که میشه باید دلامون با هم یکی شه●♪♫
حرفامو گوش کن دونه به دونه فردا برامون حسرت میمونه باز عاشقم باش●♪♫
معین جانم❤️
رد میشی از کنار هم دیگه چشم های تو از غصه ها میگه●♪♫
چند سال دیگه تو خیابون میون اشک و گریه هامون●♪♫
با بغض میگی اشتباه کردی●♪♫
دوست داری به گذشته برگردی●♪♫
باز عاشقم باش حالا که میشه باید دلامون با هم یکی شه●♪♫
حرفامو گوش کن دونه به دونه فردا برامون حسرت میمونه باز عاشقم باش●♪♫
معین جانم❤️
Forwarded from √
قديما…
نمیدونم قد ما کوتاه بود یا برف بیشتر میومد!!
نمیدونم دل ما خوش بود یا بیشتر خوش میگذشت!!
نمیدونم سلامتی بیشتر بود یا ما مریض نبودیم!!
نمیدونم ما بی نیاز بودیم یا توقعها پایین بود!!
نمیدونم همه چی داشتیم یا چشم و هم چشمی نداشتیم!!
نمیدونم اون موقعا حوصله داشتیم یا الان وقت نداریم!!
نمیدونم چی داشتیم چی نداشتیم
ولی روزای خوبی داشتیم...
نمیدونم قد ما کوتاه بود یا برف بیشتر میومد!!
نمیدونم دل ما خوش بود یا بیشتر خوش میگذشت!!
نمیدونم سلامتی بیشتر بود یا ما مریض نبودیم!!
نمیدونم ما بی نیاز بودیم یا توقعها پایین بود!!
نمیدونم همه چی داشتیم یا چشم و هم چشمی نداشتیم!!
نمیدونم اون موقعا حوصله داشتیم یا الان وقت نداریم!!
نمیدونم چی داشتیم چی نداشتیم
ولی روزای خوبی داشتیم...
از همراهی شما عزیزان در این ۱۳ سال با مجموعه بچه های دیروز و خصوصا هفت سال گذشته در تلگرام از شما بی نهایت سپاسگزارم،که با وجود تمام کاستیها و روند نزولی، بازهم قابل دونستید و تشریف داشتید.
مواظب خودتون و خوبی هاتون باشید❤️
شمارو به خدای بزرگ میسپارم 🌹
مواظب خودتون و خوبی هاتون باشید❤️
شمارو به خدای بزرگ میسپارم 🌹