اشکال جمله اول اینه که زمانی که راجع به وعده های غذایی صحبت میکنیم نباید از حرف اضافه the قبل از اونها استفاده کنیم.
@ataeionline
@ataeionline
هر دوی این کلمات به معنی ممنوع کردن هستن اما در کاربرد متفاوت از هم هستن:
ban:
معمولا زمانی استفاده میشه که بخواهیم راجع به ممنوع بودن یک «چیز» صحبت کنیم. برای مثال:
My school banned fidget spinners.
forbid:
اما این کلمه زمانی استفاده میشه که بخواهیم انجام کاری رو ممنوع کنیم. مثلا:
My school forbids the use of fidget spinners.
@ataeionline
ban:
معمولا زمانی استفاده میشه که بخواهیم راجع به ممنوع بودن یک «چیز» صحبت کنیم. برای مثال:
My school banned fidget spinners.
forbid:
اما این کلمه زمانی استفاده میشه که بخواهیم انجام کاری رو ممنوع کنیم. مثلا:
My school forbids the use of fidget spinners.
@ataeionline
این اصطلاح برای مواقعی کاربرد داره که میخواهیم بگیم از روی ظاهر کسی یا چیزی نباید قضاوت کنیم.
- او به نظر خیلی آروم میرسه اما نباید از روی ظاهرش قضاوت کنی.
@ataeionline
- او به نظر خیلی آروم میرسه اما نباید از روی ظاهرش قضاوت کنی.
@ataeionline
این اصطلاح زمانی استفاده میشه که بخواهیم راجع به چیزی و یا کاری صحبت کنیم که معمولا و مرتبا تکرار میشه و اتفاق میفته.
- تام معمولا دیر میکنه، فقط هیچ وقت گیر نمیفته!
@ataeionline
- تام معمولا دیر میکنه، فقط هیچ وقت گیر نمیفته!
@ataeionline
gust of wind:
وزش باد
ever:
تاکنون
record:
ثبت کردن
#facts
سریع ترین وزش باد که تا به حال بر روی زمین ثبت شده، ۲۵۳ مایل بر ساعت بوده است.
@ataeionline
وزش باد
ever:
تاکنون
record:
ثبت کردن
#facts
سریع ترین وزش باد که تا به حال بر روی زمین ثبت شده، ۲۵۳ مایل بر ساعت بوده است.
@ataeionline
حتما همه ما کسانی رو دیدم که به لحاظ شخصیتی و رفتاری کاملا شبیه والدینشون هستن. برای مثال شبیه پدرشون. این ضرب المثل در چنین مواقعی کاربرد داره. در زبان فارسی در چنین مواقعی از اصطلاح پسر کو ندارد نشان از پدر استفاده میکنیم.
- تامی کله شق و عجول است. درست مثل پدرش!
@ataeionline
- تامی کله شق و عجول است. درست مثل پدرش!
@ataeionline
این دو کلمه رو در این روزهای کرونایی ممکنه که زیاد بشنویم اما چه تفاوتی با هم دارن؟
endemic:
به معنی بومی هست و زمانی استفاده میشه که شیوع یک ویروس و یا بیماری در حد یک منطقه و کشور خاص باشه. اما
pandemic:
به معنی فراگیر و همه گیر هست و زمانی کاربرد داره که شیوع بیماری در حد جهانی و کشورهای مختلف باشه. برای مثال برای ویروس کرونا از این کلمه استفاده میکنیم. به مثال های زیر دقت کنید:
Cholera was endemic in Mexico in the 19th century.
The Coronavirus infection is an evolving pandemic with high morbidity and mortality.
@ataeionline
endemic:
به معنی بومی هست و زمانی استفاده میشه که شیوع یک ویروس و یا بیماری در حد یک منطقه و کشور خاص باشه. اما
pandemic:
به معنی فراگیر و همه گیر هست و زمانی کاربرد داره که شیوع بیماری در حد جهانی و کشورهای مختلف باشه. برای مثال برای ویروس کرونا از این کلمه استفاده میکنیم. به مثال های زیر دقت کنید:
Cholera was endemic in Mexico in the 19th century.
The Coronavirus infection is an evolving pandemic with high morbidity and mortality.
@ataeionline
این اصطلاح رو زمانی استفاده میکنیم که بخواهیم تاکید کنیم که اگرچه چیزی عجیبه اما حقیقت داره و واقعا اتفاق افتاده.
- عجیبه، همین الان داشتم راجع بهت فکر میکردم که زنگ زدی.
@ataeionline
- عجیبه، همین الان داشتم راجع بهت فکر میکردم که زنگ زدی.
@ataeionline
hug:
در آغوش گرفتن
partner:
شریک، یار
instant:
فوری
reliever:
تسکین دهنده
#facts
در آغوش گرفتن شریک عاطفیتان، به سرعت باعث تسکین استرس میشود.
@ataeionline
در آغوش گرفتن
partner:
شریک، یار
instant:
فوری
reliever:
تسکین دهنده
#facts
در آغوش گرفتن شریک عاطفیتان، به سرعت باعث تسکین استرس میشود.
@ataeionline
این اصطلاح زمانی استفاده میشه که بخواهیم بگیم کسی نسبت به گذشته در وضعیت بهتری هست و در واقع خوشحال تر و یا خوشبخت تر هست.
- فکر میکنم او بدون شوهرش خوشبخت تره!
@ataeionline
- فکر میکنم او بدون شوهرش خوشبخت تره!
@ataeionline
وقتی میخواهیم راجع به هزینه و قیمت چیزی صحبت کنیم هم از حرف اضافه at و هم از حرف اضافه for میتونیم استفاده کنیم، اما هر کدوم کاربرد مخصوص خودش رو داره. اگر قیمت واقعی ذکر شده باشه باید از حرف اضافه for استفاده کنیم. اما اگر قیمت واقعی بیان نشده باشه از حرف اضافه at میتونیم استفاده کنیم. برای مثال:
I can't buy it at such a high price.
@ataeibasic
I can't buy it at such a high price.
@ataeibasic
شاید اینطور بنظر برسه که این دو کلمه رو میتونیم کاملا به جای هم استفاده کنیم اما چنین نیست:
in the center:
از این کلمه زمانی استفاده میکنیم که دقت اندازه گیری برامون مهم باشه مثلا در ریاضیات و بخواهیم راجع به نقطه دقیقی صحبت کنیم که از حاشیه های یک شی یا یک منطقه فاصله برابری داشته باشه و دقیقا در مرکز باشه. برای مثال:
Make sure you print the logo in the center of each placemat.
in the middle:
اما این کلمه علی رغم اینکه کاربرد بالا رو داره، اما دقت اندازه گیریش به اون اندازه نیست و به عنوان یک تخمین و تقریب استفاده میشه. این عبارت کاربردهای دیگه ای هم داره. مثلا وقتی بخواهیم راجع به وسط یک بازه زمانی یا وسط یک مراسمی صحبت کنیم یا برای مثال وقتی بخواهیم راجع به وسط یک مسیری صحبت کنیم، مثلا وسط یک جاده، خیابان و یا رودخانه (البته این میانه از لحاظ عرضی هست.) به مثال های زیر دقت کنید:
I’m thinking of planting a tree in the middle of my garden.
Try to keep the raft in the middle of the river to avoid the rocks.
I’m planning to take a holiday in the middle of April.
In the middle of the party there was a power cut.
@ataeionline
in the center:
از این کلمه زمانی استفاده میکنیم که دقت اندازه گیری برامون مهم باشه مثلا در ریاضیات و بخواهیم راجع به نقطه دقیقی صحبت کنیم که از حاشیه های یک شی یا یک منطقه فاصله برابری داشته باشه و دقیقا در مرکز باشه. برای مثال:
Make sure you print the logo in the center of each placemat.
in the middle:
اما این کلمه علی رغم اینکه کاربرد بالا رو داره، اما دقت اندازه گیریش به اون اندازه نیست و به عنوان یک تخمین و تقریب استفاده میشه. این عبارت کاربردهای دیگه ای هم داره. مثلا وقتی بخواهیم راجع به وسط یک بازه زمانی یا وسط یک مراسمی صحبت کنیم یا برای مثال وقتی بخواهیم راجع به وسط یک مسیری صحبت کنیم، مثلا وسط یک جاده، خیابان و یا رودخانه (البته این میانه از لحاظ عرضی هست.) به مثال های زیر دقت کنید:
I’m thinking of planting a tree in the middle of my garden.
Try to keep the raft in the middle of the river to avoid the rocks.
I’m planning to take a holiday in the middle of April.
In the middle of the party there was a power cut.
@ataeionline
گاهی پیش میاد که از کسی حرفی میشنویم که به نظرمون خنده دار، احمقانه، نامنصفانه و یا بی منطق هست. در چنین مواقعی برای اینکه نظر و مخالفتمون رو مودبانه به طرف مقابل انتقال بدیم و از جدی بودن حرفش مطمئن بشیم از این اصطلاح استفاده میکنیم.
- صاحبخونه دوباره اجارمون رو افزایش داده.
- جدی میگی؟ توانشو نداریم که!
@ataeionline
- صاحبخونه دوباره اجارمون رو افزایش داده.
- جدی میگی؟ توانشو نداریم که!
@ataeionline
turkey:
بوقلمون/ ترکیه
name after:
نام کسی را روی کسی دیگر گذاشتن
despite:
علی رغم اینکه
#facts
نام مناطق ترک (ترکیه) را روی بوقلمون ها گذاشته اند، اگرچه که آنها بومی آمریکای شمالی هستند!
@ataeionline
بوقلمون/ ترکیه
name after:
نام کسی را روی کسی دیگر گذاشتن
despite:
علی رغم اینکه
#facts
نام مناطق ترک (ترکیه) را روی بوقلمون ها گذاشته اند، اگرچه که آنها بومی آمریکای شمالی هستند!
@ataeionline
این اصطلاح زمانی به کار میره که بخواهیم با انجام کاری دست از فکر کردن بیش از حد، نگرانی و... برداریم و حواسمون رو به انجام اون کار پرت کنیم.
- ورزش کردن حواست رو از مشکلات پرت میکنه و بهت زمان میده برای استراحت.
@ataeionline
- ورزش کردن حواست رو از مشکلات پرت میکنه و بهت زمان میده برای استراحت.
@ataeionline