آرتیچیوم 🌱 دغدغه‌مند نسل آینده
455 subscribers
513 photos
277 videos
4 files
187 links
رویداد، معماری و محصولات آموزشی
منشی: @arteachiumbot
.
.
.
. . . . . . . . . . .
🌐 arteachium.ir
🚀تلگرام @rtipm
✉️ پیامک ۰۹۰۵۷۳۹۳۵۰۶
فهرست کانال 🗂️
t.me/arteachium/86
Download Telegram
#مدرسه

دانش‌آموزان ناسازگار

فرض کنید معلم هستید و در کلاستان دانش‌آموزی دارید که همیشه دیر می‌آید، ردیف آخر کلاس می‌نشیند، هروقت نگاهتان به او می‌افتد می‌بینید پوزخند تحقیرکننده‌ای گوشۀ لبش نشسته و چشم‌هایش با اعتنایی جایی خیره مانده، دم به دم سوالات بی‌ربط می‌پرسد که تقریباً اطمینان دارید هدفش از پرسیدن آن‌‌ها دست‌انداختن یا عصبانی‌کردن شماست. نمره‌هایش ضعیف است و تکالیفش نیمه‌تمام و بی‌نظم و به حرف هیچکس هم گوش نمی‌دهد. چه آینده‌ای برای او متصور می‌شوید؟ آیا می‌توانید تصور کنید وقتی بزرگ شد، کسی مثل اینشتین شود؟

اینشتین در دوران مدرسه، یکی از این دانش‌آموز به اصطلاح «ناسازگار» بود. رایج است بدرفتاری‌ها و ضعف درسی او را به هوش خارق‌العادۀ او نسبت می‌دهند. البته اینشتین واقعاً قدرت ذهنی استثنایی‌ای داشته است، اما رفتارهای او در مدرسه آنقدرها هم استثنایی نبوده است. در واقع هر معلمی احتمالاً در کلاسش یکی دو نفر مثل او می‌شناسد.

ما آدم‌های سرکش را دوست داریم. کسانی که روحیۀ مستقل و تمایلاتی خلاف جریان دارند، قوانین را می‌شکنند و راه‌و‌رسم خاص خودشان را پی می‌گیرند. اما اگر ببینیم دانش‌آموزی در مدرسه چنین رفتاری می‌کند، به حالش تأسف می‌خوریم. در یک تحقیق از چند صد معلم پرسیده شد که از نظرشان دانش‌آموز خوب چه خصوصیاتی دارد؟ «خودداری» و «مشارکت» در صدر فهرست قرار گرفتند. در واقعیت هم دانش‌آموزی که در کلاس آرام و منظم است و در بحث‌ها مشارکت می‌کند، احتمال بیشتری دارد که به موفقیت‌های تحصیلی برسد. بااین‌حال، دانش‌آموزان ناسازگار در نقطۀ مقابل می‌ایستند.

تحقیقات متعددی نشان داده است که در محیط کار نیز «نظم» و «وظیفه‌شناسی» و «سازگاری» از جمله مهارت‌های نرمی هستند که دارندگانشان موفقیت‌های بیشتری کسب می‌کنند. اگر اینطور باشد، پس باید واقعاً برای بچه‌های ناسازگار نگران بود. اما واقعیت چیز دیگری است.

مدرسه‌ها اغلب تعریف خیلی محدودی از موفقیت دارند و چارچوب رفتاری سفت‌و‌سختی را در پیش می‌گیرند. دقیقاً به همین دلیل است که دانش‌آموزان به اصطلاح «ناسازگار» که نمی‌توانند در این چارچوب عمل کنند، طرد می‌شوند. بااین‌حال بسیاری از آن‌ها راهشان را با آزمون و خطا پیدا می‌کنند و به نسخۀ خاص خودشان از موفقیت می‌رسند. آدام گرنت در کتابی با نام اصیل‌ها می‌گوید: طفره‌رفتن، تأخیر همیشگی، و گرایش به واژگون‌کردنِ مظاهرِ قدرت، ویژگی‌های مهمِ متفکران اصیل است. در واقع، اغلب سرکش‌ها هستند که بیشترین تغییر را در جهان به وجود آورده‌اند.

اشتباه نشود، تدریس خودش به اندازۀ کافی دشوار است، پس شاید واقعاً نباید از معلم‌ها انتظار داشته باشیم تا دانش‌آموزان را به بدرفتاری و گستاخی تشویق کنند، آن هم به امید اینکه این‌ها در بزرگسالی به متفکرانی اصیل تبدیل خواهند شد؛ اما با این‌حال، روش‌هایی وجود دارد تا معلم‌ها بتوانند چنین رفتاری را کنترل کنند و به راه درست بیاندازد.

یکی از این راه‌حل‌ها «کلاس‌های استعدادمحور» است که به دانش‌آموزانی که درس برایشان حوصله‌سربر یا ناخوشایند است، اجازه می‌دهد تا توانایی‌های دیگر خودشان را بروز دهند و با ایجاد تجربۀ مثبت یادگیری و احساس موفقیت، آن‌ها را ترغیب کند تا بقیۀ برنامۀ درسی‌شان را نیز راحت‌تر پیگیری کنند. راه‌حل سادۀ دیگر «پرهیز از برچسب‌زدن» است. اگر معلم هستید و دانش‌آموزی واقعاً آزارتان می‌دهد، به او برچسب «بچۀ شرور کلاس» را ندهید. این برچسب او را بین بچه‌ها محبوب خواهد کرد، پس برای حفظ محبوبتش هر کاری می‌کند تا اشکتان را درآورد.

📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «هدف؟ به گریه انداختن معلم‌ها» برای خواندن نسخۀ کامل این مطلب، به وب‌سایت ترجمان سر بزنید:
B2n.ir/q86795

آرتیچیوم، دغدغه‌مند نسل آینده 🌱 @arteachium