تجمع بیرمق حامیان رضا پهلوی در مونیخ
با وجود ده روز تبلیغات گسترده رسانههای وابسته به رضا پهلوی برای برگزاری تجمعی در شهر مونیخ آلمان، تنها حدود ۷۰ نفر در این برنامه شرکت کردند.
این تجمع که قرار بود نمایش قدرتی از حامیان جریان سلطنتطلب در قلب اروپا باشد، به شکلی آشکار با شکست مواجه شد و بار دیگر نشان داد که فراخوانهای رضا پهلوی در جامعه ایرانیان خارج از کشور نیز دیگر جذابیت پیشین خود را از دست دادهاند.
🌎 آراز نیوز؛ ایلک بیلن سیز اولون
🔗 @ArazNews
با وجود ده روز تبلیغات گسترده رسانههای وابسته به رضا پهلوی برای برگزاری تجمعی در شهر مونیخ آلمان، تنها حدود ۷۰ نفر در این برنامه شرکت کردند.
این تجمع که قرار بود نمایش قدرتی از حامیان جریان سلطنتطلب در قلب اروپا باشد، به شکلی آشکار با شکست مواجه شد و بار دیگر نشان داد که فراخوانهای رضا پهلوی در جامعه ایرانیان خارج از کشور نیز دیگر جذابیت پیشین خود را از دست دادهاند.
🌎 آراز نیوز؛ ایلک بیلن سیز اولون
🔗 @ArazNews
🤣268🤪15👍7❤5👎5
🔴چرا سازمان مجاهدین خلق از حرکت ملی آزربایجان نفرت دارد؟
✍️رئوف حکمت دوست
در روزهای اخیر یکی از کانالهای وابسته به سازمان مجاهدین خلق با انتشار مطالبی توهینآمیز، به شکلی سازمانیافته به حرکت ملی آزربایجان حمله کرده و فعالان این جنبش را به طرز زنندهای مورد خطاب قرار داده است؛ اما پرسش اساسی اینجاست: چرا سازمانی که خود را اپوزیسیون رژیم جمهوری اسلامی مینامد، اینچنین نسبت به حرکت ملی آزربایجان کینه میورزد؟
ادامه مطلب👇👇👇
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
✍️رئوف حکمت دوست
در روزهای اخیر یکی از کانالهای وابسته به سازمان مجاهدین خلق با انتشار مطالبی توهینآمیز، به شکلی سازمانیافته به حرکت ملی آزربایجان حمله کرده و فعالان این جنبش را به طرز زنندهای مورد خطاب قرار داده است؛ اما پرسش اساسی اینجاست: چرا سازمانی که خود را اپوزیسیون رژیم جمهوری اسلامی مینامد، اینچنین نسبت به حرکت ملی آزربایجان کینه میورزد؟
ادامه مطلب👇👇👇
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
👍108❤8👎5👌3💘1
Araz News آراز نیوز
🔴چرا سازمان مجاهدین خلق از حرکت ملی آزربایجان نفرت دارد؟ ✍️رئوف حکمت دوست در روزهای اخیر یکی از کانالهای وابسته به سازمان مجاهدین خلق با انتشار مطالبی توهینآمیز، به شکلی سازمانیافته به حرکت ملی آزربایجان حمله کرده و فعالان این جنبش را به طرز زنندهای…
پاسخ روشن است. حرکت ملی آزربایجان، امروز گستردهترین جنبش سیاسی-هویتی در جغرافیای آزربایجان جنوبی است. از ماکو تا قزوین و همدان، از اردبیل تا بیجار و قروه و سونقور، این گفتمان به شکلی عمیق در دل مردم نفوذ کرده و حتی مسئولان رژیم برای کسب رأی در انتخابات مجبور به استفاده از ادبیات آن شدهاند. نفوذ گفتمان ملی آزربایجان چنان عمیق است که حتی مخالفان جمهوری اسلامی نیز مجبور به بهرهبرداری از آن شدهاند؛ چنانکه برخی رسانههای مجاهدین خلق نام «آزربایجان» را بر خود نهاده و سعی در فریب افکار عمومی با پوشش آزربایجاندوستی دارند.
اما برای آنان که تاریخ این سازمان در دهههای ۵۰ و ۶۰ و تا امروز را به یاد دارند، این رفتار چیزی جز ریاکاری نیست. سازمانی که در اردوگاهها و خانههای تیمیاش، حتی حرف زدن به زبان تورکی ممنوع بود و افراد به خاطر سخن گفتن به زبان مادری خود تحقیر، سرکوب و توهین میشدند، اکنون چگونه جرأت میکند با اشعار تورکی و آهنگهای فولکلور، نام آزربایجان را بر خود بگذارد؟ این در حالی است که بسیاری از اعضای پیشین همین سازمان، امروز با پشیمانی عمیق و اعتراف به گمراهی گذشته، از آن فرقهی سیاهبخت گسسته و به صفوف حرکت ملی پیوستهاند تا در فضای مترقی و دموکراتیک این جنبش دوباره خود را بیایند؛ آنان، مجاهدین خلق را نه یک سازمان که لکهای ننگین و خیانتی تاریخی بر پیشانی ملت آزربایجان میدانند.
واقعیت این است که از نگاه ملت آزربایجان، سازمان مجاهدین خلق و سپاه تروریستی پاسداران، دو روی یک سکهاند که هر دو در خدمت حفظ هژمونی مرکزگرای فارس محور و ضد منافع ملتهای غیر فارس هستند. چه رهبرشان مسعود رجوی باشد و چه علی خامنهای، هردو در یکچیز مشترکاند: نفرت از ملتهای غیر فارس و در رأس آنها ملت تورک آزربایجان.
سازمان مجاهدین خلق باید بداند که ملت آزربایجان نه کودک است، نه سادهلوح. ما فراموش نکردهایم که این سازمان، ابزار سرکوب فرهنگی و زبانی ما بوده و اکنون نیز با زبان فریب، قصد نفوذ دوباره دارد. ادبیاتی که در آن، فعالان ملی آزربایجان تهدید به قتل و نابودی با «غرش مسلسلها» شدهاند، تنها مهر تأییدی بر ماهیت تروریستی و ضد ملی این سازمان است.
و درنهایت باید گفت؛ همانگونه که مزدوران رژیم جمهوری اسلامی جایی در خاک آزربایجان ندارند، اعضای این سازمان سیاهبخت نیز جایی در این سرزمین نخواهند داشت. نه از کمپهایتان خواهید توانست خارج شوید و نه به سرزمین ما پای خواهید گذاشت. آزربایجان، خانه ملت تورک است؛ نه میدان جولان رژیمهای ارتجاعی و نه پایگاه جریانهای فاشیستی با نقاب آزادیخواهی.
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
اما برای آنان که تاریخ این سازمان در دهههای ۵۰ و ۶۰ و تا امروز را به یاد دارند، این رفتار چیزی جز ریاکاری نیست. سازمانی که در اردوگاهها و خانههای تیمیاش، حتی حرف زدن به زبان تورکی ممنوع بود و افراد به خاطر سخن گفتن به زبان مادری خود تحقیر، سرکوب و توهین میشدند، اکنون چگونه جرأت میکند با اشعار تورکی و آهنگهای فولکلور، نام آزربایجان را بر خود بگذارد؟ این در حالی است که بسیاری از اعضای پیشین همین سازمان، امروز با پشیمانی عمیق و اعتراف به گمراهی گذشته، از آن فرقهی سیاهبخت گسسته و به صفوف حرکت ملی پیوستهاند تا در فضای مترقی و دموکراتیک این جنبش دوباره خود را بیایند؛ آنان، مجاهدین خلق را نه یک سازمان که لکهای ننگین و خیانتی تاریخی بر پیشانی ملت آزربایجان میدانند.
واقعیت این است که از نگاه ملت آزربایجان، سازمان مجاهدین خلق و سپاه تروریستی پاسداران، دو روی یک سکهاند که هر دو در خدمت حفظ هژمونی مرکزگرای فارس محور و ضد منافع ملتهای غیر فارس هستند. چه رهبرشان مسعود رجوی باشد و چه علی خامنهای، هردو در یکچیز مشترکاند: نفرت از ملتهای غیر فارس و در رأس آنها ملت تورک آزربایجان.
سازمان مجاهدین خلق باید بداند که ملت آزربایجان نه کودک است، نه سادهلوح. ما فراموش نکردهایم که این سازمان، ابزار سرکوب فرهنگی و زبانی ما بوده و اکنون نیز با زبان فریب، قصد نفوذ دوباره دارد. ادبیاتی که در آن، فعالان ملی آزربایجان تهدید به قتل و نابودی با «غرش مسلسلها» شدهاند، تنها مهر تأییدی بر ماهیت تروریستی و ضد ملی این سازمان است.
و درنهایت باید گفت؛ همانگونه که مزدوران رژیم جمهوری اسلامی جایی در خاک آزربایجان ندارند، اعضای این سازمان سیاهبخت نیز جایی در این سرزمین نخواهند داشت. نه از کمپهایتان خواهید توانست خارج شوید و نه به سرزمین ما پای خواهید گذاشت. آزربایجان، خانه ملت تورک است؛ نه میدان جولان رژیمهای ارتجاعی و نه پایگاه جریانهای فاشیستی با نقاب آزادیخواهی.
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
👍184❤13💯6👎5👌5🤣4👏1🥱1💘1
در پی موج حمایت از ییلماز مهرعلیبیگلی، فعال مدنی آذربایجانی، نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی برخی از فعالین حامی او را با تماسهای تهدیدآمیز به احضار و بازداشت تهدید کردهاند.
طی روزهای اخیر، پس از بازداشت ییلماز مهرعلیبیگلی، شماری از فعالین مدنی و سیاسی آذربایجانی با انتشار ویدیوها و پیامهایی در شبکههای اجتماعی، ضمن محکومکردن این بازداشت، حمایت خود را از او اعلام کردهاند.
در واکنش به این موج حمایتی، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با برقراری تماسهای تلفنی با برخی از این فعالان، آنان را به احضار و بازداشت تهدید کردهاند. منابع مطلع از افزایش فشارهای امنیتی بر این افراد خبر میدهند و میگویند دستگاههای امنیتی در تلاشاند با ایجاد رعب و وحشت، از گسترش حمایتها از مهرعلیبیگلی جلوگیری کنند.
پیشتر فعالان حرکت ملی آذربایجان در بیانیههایی تأکید کرده بودند که ییلماز مهرعلیبیگلی فقط یک فرد نیست، بلکه نماد اراده ملتیست که برای زبان، هویت و حقوق انسانی خود سالهاست در برابر تبعیض و سرکوب مقاومت میکند.
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
طی روزهای اخیر، پس از بازداشت ییلماز مهرعلیبیگلی، شماری از فعالین مدنی و سیاسی آذربایجانی با انتشار ویدیوها و پیامهایی در شبکههای اجتماعی، ضمن محکومکردن این بازداشت، حمایت خود را از او اعلام کردهاند.
در واکنش به این موج حمایتی، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با برقراری تماسهای تلفنی با برخی از این فعالان، آنان را به احضار و بازداشت تهدید کردهاند. منابع مطلع از افزایش فشارهای امنیتی بر این افراد خبر میدهند و میگویند دستگاههای امنیتی در تلاشاند با ایجاد رعب و وحشت، از گسترش حمایتها از مهرعلیبیگلی جلوگیری کنند.
پیشتر فعالان حرکت ملی آذربایجان در بیانیههایی تأکید کرده بودند که ییلماز مهرعلیبیگلی فقط یک فرد نیست، بلکه نماد اراده ملتیست که برای زبان، هویت و حقوق انسانی خود سالهاست در برابر تبعیض و سرکوب مقاومت میکند.
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
🤬155❤14👎3👌3🤣2💘2🕊1
جنگ روایتها علیه آذربایجان، نقش روایت نخست و راهکارهای مقابله
✍️یالچین اهراب
آذربایجان بهسبب بنیانهای فرهنگی، تاریخی و هویتی قدرتمند خود همواره خاری در چشم نظامهای مرکزگرا و تمامیتخواه بوده است. از همینرو، گستردهترین، سازمانیافتهترین و روشمندترین سرکوبها در تاریخ معاصر ایران، متوجه این خطه شده است. بیش از یک قرن، آذربایجان در دو سطح سخت و نرم تحت استعمار و استثمار قرار گرفته و این فشارها بهویژه در حوزهی “قدرت نرم” با دقت و زیرکی و با مشارکت نخبگان جریان فاشیستی طراحی و اجرا شدهاند.
از ممنوعیت آموزش زبان ترکی در مدارس، تا تحمیل زبان فارسی بهعنوان تنها زبان رسمی در عرصههای عمومی، از طریق نهادهایی چون “سپاه دانش” در دوره پهلوی و “نهضت سوادآموزی” در جمهوری اسلامی، تا جعل تاریخ، تخریب آثار باستانی، تحریف باورهای مذهبی و تقلیل هویت فرهنگی ترکها به کلیشههای تحقیرآمیز — همگی بخشی از پروژهای وسیع برای انکار و حذف آذربایجان از حافظهی جمعی ایران بودهاند.
ادامه مطلب👇👇👇
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
✍️یالچین اهراب
آذربایجان بهسبب بنیانهای فرهنگی، تاریخی و هویتی قدرتمند خود همواره خاری در چشم نظامهای مرکزگرا و تمامیتخواه بوده است. از همینرو، گستردهترین، سازمانیافتهترین و روشمندترین سرکوبها در تاریخ معاصر ایران، متوجه این خطه شده است. بیش از یک قرن، آذربایجان در دو سطح سخت و نرم تحت استعمار و استثمار قرار گرفته و این فشارها بهویژه در حوزهی “قدرت نرم” با دقت و زیرکی و با مشارکت نخبگان جریان فاشیستی طراحی و اجرا شدهاند.
از ممنوعیت آموزش زبان ترکی در مدارس، تا تحمیل زبان فارسی بهعنوان تنها زبان رسمی در عرصههای عمومی، از طریق نهادهایی چون “سپاه دانش” در دوره پهلوی و “نهضت سوادآموزی” در جمهوری اسلامی، تا جعل تاریخ، تخریب آثار باستانی، تحریف باورهای مذهبی و تقلیل هویت فرهنگی ترکها به کلیشههای تحقیرآمیز — همگی بخشی از پروژهای وسیع برای انکار و حذف آذربایجان از حافظهی جمعی ایران بودهاند.
ادامه مطلب👇👇👇
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
👍101👎8👌8💯7❤6🤬1
Araz News آراز نیوز
جنگ روایتها علیه آذربایجان، نقش روایت نخست و راهکارهای مقابله ✍️یالچین اهراب آذربایجان بهسبب بنیانهای فرهنگی، تاریخی و هویتی قدرتمند خود همواره خاری در چشم نظامهای مرکزگرا و تمامیتخواه بوده است. از همینرو، گستردهترین، سازمانیافتهترین و روشمندترین…
روایت بهمثابه ابزار سلطه
در این میان، یکی از مؤثرترین ابزارهای قدرت نرم، تسلط بر «روایت» است. روایتها، بهویژه در لحظات بحرانی، نقش تعیینکنندهای در شکلدهی به افکار عمومی ایفا میکنند. آنچه «نخستین روایت» خوانده میشود، قدرت بالایی در تثبیت ذهنیتها و برساخت پیشفرضهای عمومی دارد. این پدیده، که در روانشناسی شناختی بهنام «اثر اولویت» (Primacy Effect) شناخته میشود، سبب میشود اولین روایتی که مردم از یک رویداد یا مسئله دریافت میکنند، ذهنها را تسخیر کند و بر احساسات، باورها و تصمیمات آنها تأثیر عمیق بگذارد.
«جنگ روایتها» در واقع نبردی بر سر معناست؛ رقابت و کشمکش برای تبیین، تفسیر و چارچوببندی رویدادها و واقعیات. هدف این جنگ، تسلط بر اذهان عمومی از طریق القای روایتهایی است که هویت و خواست حاکمان را مشروع و هرگونه مقاومت را بیاعتبار جلوه دهد.
مصادیق جنگ روایتها علیه آذربایجان
۱. خلق کلیشههای منفی و انسانزدایی از ترکها
آذربایجانیها در روایت رسمی و رسانهای نظام حاکم، اغلب با صفاتی چون «بیمنطق»، «وابسته به بیگانه»، و «فاقد قدرت تحلیل» تصویر میشوند. این کلیشهها نهتنها شخصیت انسانی آنان را انکار میکنند بلکه هرگونه سرکوب و خشونت علیه آنان را در ذهن مخاطب، مشروع و حتی ضروری جلوه میدهند.
۲.انکار هویت فرهنگی و زبانی
هویت ترکی در ایران همواره با ممنوعیت، تمسخر و تحقیر مواجه بوده است. زبان، موسیقی، ادبیات و آیینهای آذربایجان نهتنها سانسور شدهاند، بلکه اغلب بهعنوان نشانههایی از «عقبماندگی»، «ابتذال» و «بیکلاسی» معرفی شدهاند.
۳.محرومیت ساختاری از توسعه اقتصادی و سیاسی
با بهرهگیری از روایتهایی چون «آذربایجان منطقهای ناامن، عقبمانده و نامناسب برای سرمایهگذاری است»، مردم این منطقه عملاً از فرصتهای شغلی، بهداشتی، آموزشی و توسعهای محروم شدهاند. برای مثال، در جنوب استان آذربایجان شرقی، تنها در شهرستانهای اطراف هشترود (سراسکند)، بیش از یک میلیون کد ملی صادر شده، حال آنکه جمعیت فعلی ساکن در منطقه کمتر از ۶۰ هزار نفر است—شکافی فاحش که حاصل مهاجرت اجباری و سیاستهای محرومسازانه است.
ابزارهای جنگ روایتها
جنگ روایتها محدود به صدور بیانیه یا انتشار اخبار نیست، بلکه طیف وسیعی از ابزارهای فرهنگی و رسانهای را در بر میگیرد:
۱. رسانههای رسمی و اپوزیسیونِ همسو
چه رسانههای وابسته به جمهوری اسلامی و چه برخی رسانههای اپوزیسیون، هر دو در بازتولید کلیشههای ضدآذربایجانی همصدا هستند. در بسیاری از شبکههای تلویزیونی، سایتها و روزنامهها، روایت غالب، تکرار همان نگاه امنیتی، تحقیرآمیز و مرکزگراست.
۲. پلتفرمهای آنلاین و شبکههای اجتماعی
در فضای مجازی نیز موجی از اخبار جعلی، میمهای تمسخرآمیز، تحریف واقعیتها و تولید محتوای هدایتشده بهصورت سازمانیافته علیه آذربایجان فعالیت میکنند.
۳. هنر، ادبیات و سینما
از دیرباز در فیلمها، سریالها و آثار ادبی فارسیزبان، شاهد بازنمایی منفی آذربایجان بودهایم. این بازنماییها بخشی از پروپاگاندا برای نهادینهسازی تبعیض بودهاند.
۴. سخنرانیها و گزارشهای بهظاهر بیطرفانه
برخی تحلیلها و گزارشها که در ظاهر علمی یا بیطرفانه بهنظر میرسند، در واقع نسخهای پالایششده از همان روایت رسمیاند که هدف آنها تلطیف چهرهی سرکوب است.
راهکارهای مقابله
متأسفانه، آذربایجان بهدلیل نبود رسانههای نیرومند، در برابر جنگ روایتها بسیار آسیبپذیر است. نمونهی بارز آن، جنگ ۱۲ روزهی اخیر میان اسرائیل و ایران بود که در خلال آن، روایتسازیهای هدفمند علیه جمهوری آذربایجان(شمالی) حتی بر افکار عمومی آذربایجان جنوبی نیز تأثیر گذاشت.
با توجه به شرایط کنونی، راهکارهایی برای مقابله و خنثیسازی جنگ روایتها میتوان پیشنهاد کرد:
۱.تقویت انسجام داخلی و هویت جمعی
احیای زبان ترکی، ترویج آیینها، داستانگویی سنتی، و انتقال شفاهی ارزشها و تاریخ، مؤلفههای مهمی در تقویت هویت جمعی هستند.
۲.شهروندخبرنگار
هر فرد آذربایجانی باید خود را مسئول ثبت و اشتراکگذاری واقعیتهای میدانی بداند. تأسیس صفحات و کانالهایی در شبکههای اجتماعی، با رعایت اصول امنیت دیجیتال، یکی از ابزارهای مهم بازپسگیری روایت است.
۳.شبکهسازی محلی و خانوادگی
ایجاد شبکههای ارتباطی بین دوستان، خویشاوندان و هممحلهایها با هدف تبادل اطلاعات صحیح، گفتوگو و تشویق به مشارکت اجتماعی مؤثر، راهکاری بنیادین است.
ادامه مطلب👇👇👇
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
در این میان، یکی از مؤثرترین ابزارهای قدرت نرم، تسلط بر «روایت» است. روایتها، بهویژه در لحظات بحرانی، نقش تعیینکنندهای در شکلدهی به افکار عمومی ایفا میکنند. آنچه «نخستین روایت» خوانده میشود، قدرت بالایی در تثبیت ذهنیتها و برساخت پیشفرضهای عمومی دارد. این پدیده، که در روانشناسی شناختی بهنام «اثر اولویت» (Primacy Effect) شناخته میشود، سبب میشود اولین روایتی که مردم از یک رویداد یا مسئله دریافت میکنند، ذهنها را تسخیر کند و بر احساسات، باورها و تصمیمات آنها تأثیر عمیق بگذارد.
«جنگ روایتها» در واقع نبردی بر سر معناست؛ رقابت و کشمکش برای تبیین، تفسیر و چارچوببندی رویدادها و واقعیات. هدف این جنگ، تسلط بر اذهان عمومی از طریق القای روایتهایی است که هویت و خواست حاکمان را مشروع و هرگونه مقاومت را بیاعتبار جلوه دهد.
مصادیق جنگ روایتها علیه آذربایجان
۱. خلق کلیشههای منفی و انسانزدایی از ترکها
آذربایجانیها در روایت رسمی و رسانهای نظام حاکم، اغلب با صفاتی چون «بیمنطق»، «وابسته به بیگانه»، و «فاقد قدرت تحلیل» تصویر میشوند. این کلیشهها نهتنها شخصیت انسانی آنان را انکار میکنند بلکه هرگونه سرکوب و خشونت علیه آنان را در ذهن مخاطب، مشروع و حتی ضروری جلوه میدهند.
۲.انکار هویت فرهنگی و زبانی
هویت ترکی در ایران همواره با ممنوعیت، تمسخر و تحقیر مواجه بوده است. زبان، موسیقی، ادبیات و آیینهای آذربایجان نهتنها سانسور شدهاند، بلکه اغلب بهعنوان نشانههایی از «عقبماندگی»، «ابتذال» و «بیکلاسی» معرفی شدهاند.
۳.محرومیت ساختاری از توسعه اقتصادی و سیاسی
با بهرهگیری از روایتهایی چون «آذربایجان منطقهای ناامن، عقبمانده و نامناسب برای سرمایهگذاری است»، مردم این منطقه عملاً از فرصتهای شغلی، بهداشتی، آموزشی و توسعهای محروم شدهاند. برای مثال، در جنوب استان آذربایجان شرقی، تنها در شهرستانهای اطراف هشترود (سراسکند)، بیش از یک میلیون کد ملی صادر شده، حال آنکه جمعیت فعلی ساکن در منطقه کمتر از ۶۰ هزار نفر است—شکافی فاحش که حاصل مهاجرت اجباری و سیاستهای محرومسازانه است.
ابزارهای جنگ روایتها
جنگ روایتها محدود به صدور بیانیه یا انتشار اخبار نیست، بلکه طیف وسیعی از ابزارهای فرهنگی و رسانهای را در بر میگیرد:
۱. رسانههای رسمی و اپوزیسیونِ همسو
چه رسانههای وابسته به جمهوری اسلامی و چه برخی رسانههای اپوزیسیون، هر دو در بازتولید کلیشههای ضدآذربایجانی همصدا هستند. در بسیاری از شبکههای تلویزیونی، سایتها و روزنامهها، روایت غالب، تکرار همان نگاه امنیتی، تحقیرآمیز و مرکزگراست.
۲. پلتفرمهای آنلاین و شبکههای اجتماعی
در فضای مجازی نیز موجی از اخبار جعلی، میمهای تمسخرآمیز، تحریف واقعیتها و تولید محتوای هدایتشده بهصورت سازمانیافته علیه آذربایجان فعالیت میکنند.
۳. هنر، ادبیات و سینما
از دیرباز در فیلمها، سریالها و آثار ادبی فارسیزبان، شاهد بازنمایی منفی آذربایجان بودهایم. این بازنماییها بخشی از پروپاگاندا برای نهادینهسازی تبعیض بودهاند.
۴. سخنرانیها و گزارشهای بهظاهر بیطرفانه
برخی تحلیلها و گزارشها که در ظاهر علمی یا بیطرفانه بهنظر میرسند، در واقع نسخهای پالایششده از همان روایت رسمیاند که هدف آنها تلطیف چهرهی سرکوب است.
راهکارهای مقابله
متأسفانه، آذربایجان بهدلیل نبود رسانههای نیرومند، در برابر جنگ روایتها بسیار آسیبپذیر است. نمونهی بارز آن، جنگ ۱۲ روزهی اخیر میان اسرائیل و ایران بود که در خلال آن، روایتسازیهای هدفمند علیه جمهوری آذربایجان(شمالی) حتی بر افکار عمومی آذربایجان جنوبی نیز تأثیر گذاشت.
با توجه به شرایط کنونی، راهکارهایی برای مقابله و خنثیسازی جنگ روایتها میتوان پیشنهاد کرد:
۱.تقویت انسجام داخلی و هویت جمعی
احیای زبان ترکی، ترویج آیینها، داستانگویی سنتی، و انتقال شفاهی ارزشها و تاریخ، مؤلفههای مهمی در تقویت هویت جمعی هستند.
۲.شهروندخبرنگار
هر فرد آذربایجانی باید خود را مسئول ثبت و اشتراکگذاری واقعیتهای میدانی بداند. تأسیس صفحات و کانالهایی در شبکههای اجتماعی، با رعایت اصول امنیت دیجیتال، یکی از ابزارهای مهم بازپسگیری روایت است.
۳.شبکهسازی محلی و خانوادگی
ایجاد شبکههای ارتباطی بین دوستان، خویشاوندان و هممحلهایها با هدف تبادل اطلاعات صحیح، گفتوگو و تشویق به مشارکت اجتماعی مؤثر، راهکاری بنیادین است.
ادامه مطلب👇👇👇
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
👍101👎8👌7💯5❤4
Araz News آراز نیوز
جنگ روایتها علیه آذربایجان، نقش روایت نخست و راهکارهای مقابله ✍️یالچین اهراب آذربایجان بهسبب بنیانهای فرهنگی، تاریخی و هویتی قدرتمند خود همواره خاری در چشم نظامهای مرکزگرا و تمامیتخواه بوده است. از همینرو، گستردهترین، سازمانیافتهترین و روشمندترین…
۴.همکاری با اینفلوئنسرهای محلی و جهانی
بهرهگیری از چهرههای شناختهشده، مانند دیکاپریو که درباره دریاچه اورمیه واکنش نشان داد، میتواند توجه بینالمللی را جلب و روایتهای تحریفشده را تضعیف کند.
۵.پیوند با ملتهای مشابه در سراسر جهان
ایجاد ارتباط با ملتهایی که تجربههای مشابهی از سرکوب و جنگ روایتها داشتهاند، نهتنها زمینهی همبستگی را فراهم میکند بلکه در خنثیسازی تبلیغات منفی مؤثر است.
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
بهرهگیری از چهرههای شناختهشده، مانند دیکاپریو که درباره دریاچه اورمیه واکنش نشان داد، میتواند توجه بینالمللی را جلب و روایتهای تحریفشده را تضعیف کند.
۵.پیوند با ملتهای مشابه در سراسر جهان
ایجاد ارتباط با ملتهایی که تجربههای مشابهی از سرکوب و جنگ روایتها داشتهاند، نهتنها زمینهی همبستگی را فراهم میکند بلکه در خنثیسازی تبلیغات منفی مؤثر است.
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
👍113👌8👎7💯4❤3💔2🤬1
مردم استان البرز در اوج گرمای تابستان با قطعیهای بیبرنامه برق، افت شدید فشار آب و نبود اطلاعرسانی شفاف از سوی مقامات روبرو هستند.
به رغم وجود دو سد مهم (کرج و طالقان) در استان البرز، سهم ناچیز این استان از منابع آبی و انتقال عمده آب به تهران، بحران بیآبی را تشدید کرده است.
براساس اعلام شرکت آبفا، کاهش ۵۰ درصدی ذخایر سدها نسبت به سال گذشته و قطعی برق در چاههای آبرسان، باعث افت فشار و قطعی گسترده در شهرهایی چون کرج، فردیس و مهرشهر شده است.
خاموشیهای خارج از برنامه و نوسانات برق، خساراتی به وسایل برقی شهروندان وارد کرده و نارضایتی گسترده بهدنبال داشته است. به نوشته ایلنا ساکنان ناراضی میگویند: «ما از ناترازی انرژی، دچار ناامیدی شدهایم.»
مقامات حکومت تا کنون هیچ برنامه راهبردی برای رفع بحران آب در کشور ارائه ندادهاند. در استانهای پرجمعیت کشور چون البرز، علاوه بر ضعف مدیریتی و توزیع ناعادلانه برق، انتقال آب سدها به تهران نیز در وخیمتر شدن بحران سهم داشته است.
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
به رغم وجود دو سد مهم (کرج و طالقان) در استان البرز، سهم ناچیز این استان از منابع آبی و انتقال عمده آب به تهران، بحران بیآبی را تشدید کرده است.
براساس اعلام شرکت آبفا، کاهش ۵۰ درصدی ذخایر سدها نسبت به سال گذشته و قطعی برق در چاههای آبرسان، باعث افت فشار و قطعی گسترده در شهرهایی چون کرج، فردیس و مهرشهر شده است.
خاموشیهای خارج از برنامه و نوسانات برق، خساراتی به وسایل برقی شهروندان وارد کرده و نارضایتی گسترده بهدنبال داشته است. به نوشته ایلنا ساکنان ناراضی میگویند: «ما از ناترازی انرژی، دچار ناامیدی شدهایم.»
مقامات حکومت تا کنون هیچ برنامه راهبردی برای رفع بحران آب در کشور ارائه ندادهاند. در استانهای پرجمعیت کشور چون البرز، علاوه بر ضعف مدیریتی و توزیع ناعادلانه برق، انتقال آب سدها به تهران نیز در وخیمتر شدن بحران سهم داشته است.
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
👌44👍19😁8❤6💔2🤪1
حکمت حاجییئو، دستیار رئیسجمهور آذربایجان، در گفتوگو با یک رسانه آلمانی تأکید کرد که با توجه به وقوع سانحه در حریم هوایی روسیه، این کشور باید مسئولیت آن را بپذیرد و عدالت را برقرار سازد.
حکمت حاجییئو، در مصاحبهای با روزنامه آلمانی Berliner Zeitung، حادثه سقوط هواپیمای شرکت هواپیمایی آذال را نقطه عطفی در روابط میان باکو و مسکو دانست.
او با اشاره به اینکه این سانحه در قلمرو و حریم هوایی روسیه رخ داده، گفت: «ما دقیقاً میدانیم که این حادثه چگونه روی داده است و این موضوع برای ما پنهان نیست.»
حاجیاف افزود: «جمهوری آذربایجان بهعنوان کشوری همسایه و شریک، انتظار دارد که روسیه مسئولیت این اتفاق را بر عهده بگیرد و عدالت را در این زمینه برقرار کند.»
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
حکمت حاجییئو، در مصاحبهای با روزنامه آلمانی Berliner Zeitung، حادثه سقوط هواپیمای شرکت هواپیمایی آذال را نقطه عطفی در روابط میان باکو و مسکو دانست.
او با اشاره به اینکه این سانحه در قلمرو و حریم هوایی روسیه رخ داده، گفت: «ما دقیقاً میدانیم که این حادثه چگونه روی داده است و این موضوع برای ما پنهان نیست.»
حاجیاف افزود: «جمهوری آذربایجان بهعنوان کشوری همسایه و شریک، انتظار دارد که روسیه مسئولیت این اتفاق را بر عهده بگیرد و عدالت را در این زمینه برقرار کند.»
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
🤝94👌57👏12❤8👍6🤣4🙏1
نگاهی به پیام خامنهای به مناسبت چهلم آغاز جنگ ۱۲ روزه؛
آیا وجه اسلامی رژیم نیز بعد از وجه جمهوری آن پایان یافت؟!
✍️ مجید جوادی آراز
خامنهای به مناسبت چهلم شروع جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل پیامی منتشر کرده است که آن را «پیامی بهمناسبت چهلمین روز شهادت جمعی از هممیهنان، سرداران نظامی و دانشمندان هستهای؛ پیامی خطاب به ملت ایران» عنوان کرده است.
این پیام اساساً به غیر از تکرار مقداری کلیگویی و تأکید بر مواضع شکستخورده هیچ محتوای بهخصوصی ندارد، ولی نکته حائز دقت این است که، در این پیام بهجز نام جمهوری اسلامی هیچ نشان و تأکیدی راجع به مواضع اسلامگرایانه و امتگرایانه رژیم وجود ندارد. مضمون پیام تماماً حول مفاهیمی مانند ملت ایران، اتحاد ملی، استقلال و امنیت ملی شکل گرفته است، یعنی حامل دیدگاه ملیگرایانه است.
ادامه مطلب👇👇👇
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
آیا وجه اسلامی رژیم نیز بعد از وجه جمهوری آن پایان یافت؟!
✍️ مجید جوادی آراز
خامنهای به مناسبت چهلم شروع جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل پیامی منتشر کرده است که آن را «پیامی بهمناسبت چهلمین روز شهادت جمعی از هممیهنان، سرداران نظامی و دانشمندان هستهای؛ پیامی خطاب به ملت ایران» عنوان کرده است.
این پیام اساساً به غیر از تکرار مقداری کلیگویی و تأکید بر مواضع شکستخورده هیچ محتوای بهخصوصی ندارد، ولی نکته حائز دقت این است که، در این پیام بهجز نام جمهوری اسلامی هیچ نشان و تأکیدی راجع به مواضع اسلامگرایانه و امتگرایانه رژیم وجود ندارد. مضمون پیام تماماً حول مفاهیمی مانند ملت ایران، اتحاد ملی، استقلال و امنیت ملی شکل گرفته است، یعنی حامل دیدگاه ملیگرایانه است.
ادامه مطلب👇👇👇
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
👍49😁20❤6👎3🤩1
Araz News آراز نیوز
نگاهی به پیام خامنهای به مناسبت چهلم آغاز جنگ ۱۲ روزه؛ آیا وجه اسلامی رژیم نیز بعد از وجه جمهوری آن پایان یافت؟! ✍️ مجید جوادی آراز خامنهای به مناسبت چهلم شروع جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل پیامی منتشر کرده است که آن را «پیامی بهمناسبت چهلمین روز شهادت…
مدت مدیدی است که رژیم «جمهوری اسلامی ایران» از مفهوم جمهوریت تهی شده است. مفهوم انتخاب و نهاد انتخابات دیرزمانی است در این رژیم از معنا خالی شده و ارگانهای انتخابی تحت سیطره کامل ارگانهای انتصابی قرار گرفتهاند که معدل سن زمامداران آنها بالای ۸۰ سال است.
از وقتی احمدینژاد چفیه بر گردن کوروش انداخت، نشانههای تهی شدن وجه اسلامی رژیم هم نمایان شده بود. این موضوع با روند روبهافزایش کوروشستایی روحانیون عالیمنصب حکومتی هر روز نمایانتر میشد ولی حداقل شخص خامنهای بهعنوان رأس نظام حفظ ظاهر میکرد. اما گویا جنگ ۱۲ روزه آخرین میخ بر تابوت اسلامیت رژیم بوده است. جمهوری اسلامی عمری بر روی جبههبندی اسلامی (البته از نوع فرقهگرا، تحت عنوان محور مقاومت) سرمایهگذاری کرد؛ سرمایهگذاریای به قیمت متلاشی شدن زیرساختهای اقتصادی، سیاسی، مشروعیتی و حتی محیطزیستی، تا جایی که حتی از اساسیترین مسئله یعنی آب پایتخت غفلت شد. ولی در جنگ اخیر، رژیم عملاً هیچ حمایتی از این جبهه ندید. محور مقاومت رژیم به میزان زیادی قبل از شروع رودررویی مستقیم نابود شد و مابقی آن هم مانند حزبالله لبنان و حشد شعبی عراق بعد از شروع جنگ مستقیم عملاً خود را کنار کشید. لذا حتی خامنهای هم دیگر در این موضوع حرفی برای گفتن ندارد و مجبور شده است سنگر اسلامگرایی را به نفع سنگر ملیگرایی تخلیه کند.
ولی ملیگرایی رژیم با دو چالش اساسی روبهروست.
اولاً رژیم دههها ولو در ظاهر، با ملیگرایی باستانگرایانه مخالفت کرده است و سعی کرده است با تکیه بر نوعی ملیگرایی زیر پرده شیعهگرایی (شعوبیگری)، سیاستهای ماجراجویانه خود را پیش ببرد. اکنون یک چرخش آنی، آنهم تحت فشار جنگ و حمله خارجی، برای جامعه مخاطب باورپذیر نیست و صمیمانه نمینماید.
ثانیاً ملیگرایی مورد استناد رژیم، در اساس ملیگرایی فارسی/تاجیکی، آنهم از نوع تهاجمی و دیگرستیز است. فلذا بین ۴۰ تا ۵۰ درصد شهروندان کشور مخاطب این نوع ملیگرایی محسوب میشوند و مابقی شهروندان از دایره مخاطبان خارج هستند.
پیدا کردن راهحل برای این دو چالش بنیادی برای رژیمی با ذهنیت و ساختار بهشدت دُگماتیستی ساده نیست.
پیشتر در مقالهای با عنوان «ایرانگرایی جمهوری اسلامی و تورانگرایی عثمانی» استدلال کرده بودم که دوره اسلامگرایی جمهوری اسلامی تمام خواهد شد و در بحبوحه بحران وارد مرحله ایرانگرایی خواهد شد و چون ایرانگرایی جمهوری اسلامی مبتنی بر ملیگرایی فارسی/تاجیکی است، این مرحله نیز دیری نخواهد پایید و مرحله فارسگرایی حکومت مرکزی آغاز خواهد شد؛ اندیشهای که برای ایران کثیرالمله قابل تطبیق نیست.
سؤال این است: پیام دیروز خامنهای را میتوان پایان بالفعل وجه اسلامی رژیم محسوب کرد؟!
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
از وقتی احمدینژاد چفیه بر گردن کوروش انداخت، نشانههای تهی شدن وجه اسلامی رژیم هم نمایان شده بود. این موضوع با روند روبهافزایش کوروشستایی روحانیون عالیمنصب حکومتی هر روز نمایانتر میشد ولی حداقل شخص خامنهای بهعنوان رأس نظام حفظ ظاهر میکرد. اما گویا جنگ ۱۲ روزه آخرین میخ بر تابوت اسلامیت رژیم بوده است. جمهوری اسلامی عمری بر روی جبههبندی اسلامی (البته از نوع فرقهگرا، تحت عنوان محور مقاومت) سرمایهگذاری کرد؛ سرمایهگذاریای به قیمت متلاشی شدن زیرساختهای اقتصادی، سیاسی، مشروعیتی و حتی محیطزیستی، تا جایی که حتی از اساسیترین مسئله یعنی آب پایتخت غفلت شد. ولی در جنگ اخیر، رژیم عملاً هیچ حمایتی از این جبهه ندید. محور مقاومت رژیم به میزان زیادی قبل از شروع رودررویی مستقیم نابود شد و مابقی آن هم مانند حزبالله لبنان و حشد شعبی عراق بعد از شروع جنگ مستقیم عملاً خود را کنار کشید. لذا حتی خامنهای هم دیگر در این موضوع حرفی برای گفتن ندارد و مجبور شده است سنگر اسلامگرایی را به نفع سنگر ملیگرایی تخلیه کند.
ولی ملیگرایی رژیم با دو چالش اساسی روبهروست.
اولاً رژیم دههها ولو در ظاهر، با ملیگرایی باستانگرایانه مخالفت کرده است و سعی کرده است با تکیه بر نوعی ملیگرایی زیر پرده شیعهگرایی (شعوبیگری)، سیاستهای ماجراجویانه خود را پیش ببرد. اکنون یک چرخش آنی، آنهم تحت فشار جنگ و حمله خارجی، برای جامعه مخاطب باورپذیر نیست و صمیمانه نمینماید.
ثانیاً ملیگرایی مورد استناد رژیم، در اساس ملیگرایی فارسی/تاجیکی، آنهم از نوع تهاجمی و دیگرستیز است. فلذا بین ۴۰ تا ۵۰ درصد شهروندان کشور مخاطب این نوع ملیگرایی محسوب میشوند و مابقی شهروندان از دایره مخاطبان خارج هستند.
پیدا کردن راهحل برای این دو چالش بنیادی برای رژیمی با ذهنیت و ساختار بهشدت دُگماتیستی ساده نیست.
پیشتر در مقالهای با عنوان «ایرانگرایی جمهوری اسلامی و تورانگرایی عثمانی» استدلال کرده بودم که دوره اسلامگرایی جمهوری اسلامی تمام خواهد شد و در بحبوحه بحران وارد مرحله ایرانگرایی خواهد شد و چون ایرانگرایی جمهوری اسلامی مبتنی بر ملیگرایی فارسی/تاجیکی است، این مرحله نیز دیری نخواهد پایید و مرحله فارسگرایی حکومت مرکزی آغاز خواهد شد؛ اندیشهای که برای ایران کثیرالمله قابل تطبیق نیست.
سؤال این است: پیام دیروز خامنهای را میتوان پایان بالفعل وجه اسلامی رژیم محسوب کرد؟!
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
Telegram
Araz News آراز نیوز
🌍ایرانگرایی جمهوری اسلامی و تورانگرایی عثمانی
✍️ مجید جوادی
✍️ مجید جوادی
👍70💯12❤11👎5👌5
ریکاردو آلوز، هافبک پرتغالی تیم فوتبال تراختور، با انتشار پیامی در صفحه اینستاگرام خود از پایان همکاریاش با این باشگاه خبر داد.
ریکاردو آلوز، بازیکن پرتغالی باشگاه تراختور، پس از سه سال حضور در این تیم، رسماً اعلام کرد که دوران حضورش در تبریز به پایان رسیده است. او در پیامی که در اینستاگرام منتشر کرد نوشت: «این خداحافظیای نبود که تصورش را میکردم یا امیدوار به آن بودم، اما زندگی در فوتبال همیشه منصفانه یا ساده نیست.»
آلوز با بیان اینکه تمام توان خود را برای تراختور گذاشته، گفت برخی افراد با رفتارشان ادامه همکاری را برای او غیرممکن کردند. او در ادامه افزود: «ارتباطی که با هواداران داشتم همیشه خاص، واقعی، عمیق و فراموشنشدنی خواهد بود.»
این هافبک پرتغالی در پایان پیام خود از کسانی که در این مدت در کنار او بودند تشکر کرد و تأکید کرد که با احترام به مسیر حرفهای خود ادامه خواهد داد.
ریکاردو آلوز یکی از مهرههای کلیدی تراختور در سالهای اخیر بود و جدایی او میتواند تأثیر مهمی بر ترکیب این تیم داشته باشد.
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
ریکاردو آلوز، بازیکن پرتغالی باشگاه تراختور، پس از سه سال حضور در این تیم، رسماً اعلام کرد که دوران حضورش در تبریز به پایان رسیده است. او در پیامی که در اینستاگرام منتشر کرد نوشت: «این خداحافظیای نبود که تصورش را میکردم یا امیدوار به آن بودم، اما زندگی در فوتبال همیشه منصفانه یا ساده نیست.»
آلوز با بیان اینکه تمام توان خود را برای تراختور گذاشته، گفت برخی افراد با رفتارشان ادامه همکاری را برای او غیرممکن کردند. او در ادامه افزود: «ارتباطی که با هواداران داشتم همیشه خاص، واقعی، عمیق و فراموشنشدنی خواهد بود.»
این هافبک پرتغالی در پایان پیام خود از کسانی که در این مدت در کنار او بودند تشکر کرد و تأکید کرد که با احترام به مسیر حرفهای خود ادامه خواهد داد.
ریکاردو آلوز یکی از مهرههای کلیدی تراختور در سالهای اخیر بود و جدایی او میتواند تأثیر مهمی بر ترکیب این تیم داشته باشد.
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
💔135👎23❤15🤣8🤬7🥱3🕊2😱1🤩1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زنگهزور کریدورو و ایرانین آزربایجانا قارشی تهدیدلری
ایراندا زنگهزور کریدورو ایله باغلی عکسالعمل منطق چرچوهسیندن چیخیب و حربی عملیات چاغریشلارینا قدر چاتیب
فارس مدیاسی زنگهزور کریدورونو ایران اوچون «حیاتی» آدلاندیریرلار.
دوغرودور، زنگهزور حیاتیدیر اما ایرانین ایتیرهجگی اقتصادی امتیازلارا گؤره یوخ؛
ایرانین ایچینده کی «گونئی آزربایجان» و «تورک مسالهسی»ینه گؤره
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
ایراندا زنگهزور کریدورو ایله باغلی عکسالعمل منطق چرچوهسیندن چیخیب و حربی عملیات چاغریشلارینا قدر چاتیب
فارس مدیاسی زنگهزور کریدورونو ایران اوچون «حیاتی» آدلاندیریرلار.
دوغرودور، زنگهزور حیاتیدیر اما ایرانین ایتیرهجگی اقتصادی امتیازلارا گؤره یوخ؛
ایرانین ایچینده کی «گونئی آزربایجان» و «تورک مسالهسی»ینه گؤره
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
👍124❤14👎6💯6🤬2
🔴مواجهه با پرسنل تورک در ساختار حاکمیتی جمهوری اسلامی؛
ضرورت عقلانیت راهبردی در عصر گذار
✍️شامیل چچنی
در ساختار اجتماعی کنونی ایران، شکاف عمیقی میان اکثریت مردم و ساختار حاکم ایجادشده است. شکافی که دیگر صرفاً به قشر معترض محدود نشده، بلکه لایههای میانی جامعه (آنچه در ادبیات سیاسی به «طبقه خاکستری» شناخته میشود) را نیز در برگرفته است. جز اقلیتی اندک که منافع مستقیمشان با بقای رژیم گرهخورده و در قالب وابستگان اقتصادی و سیاسی حاکمیت فعالیت میکنند، غالب مردم نسبت به نظم موجود بیاعتماد و دچار انزجار پنهان و گاه آشکارشدهاند. این نفرت اجتماعی در بزنگاههای سیاسی، خود را با جلوههایی بیپرده نمایان میسازد. چنانکه در جریان جنگ ۱۲ روزه اخیر، شماری از مردم، کشته شدن فرماندهان نظامی وابسته به سپاه را با نوعی رضایت خاموش دنبال کردند، واکنشی که فراتر از مخالفت سیاسی، نشانی از گسست عاطفی عمیق با نهاد قدرت بود.
ادامه مطلب👇👇👇
🔹بخش اول
🔹بخش دوم
🔹بخش سوم
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
ضرورت عقلانیت راهبردی در عصر گذار
✍️شامیل چچنی
در ساختار اجتماعی کنونی ایران، شکاف عمیقی میان اکثریت مردم و ساختار حاکم ایجادشده است. شکافی که دیگر صرفاً به قشر معترض محدود نشده، بلکه لایههای میانی جامعه (آنچه در ادبیات سیاسی به «طبقه خاکستری» شناخته میشود) را نیز در برگرفته است. جز اقلیتی اندک که منافع مستقیمشان با بقای رژیم گرهخورده و در قالب وابستگان اقتصادی و سیاسی حاکمیت فعالیت میکنند، غالب مردم نسبت به نظم موجود بیاعتماد و دچار انزجار پنهان و گاه آشکارشدهاند. این نفرت اجتماعی در بزنگاههای سیاسی، خود را با جلوههایی بیپرده نمایان میسازد. چنانکه در جریان جنگ ۱۲ روزه اخیر، شماری از مردم، کشته شدن فرماندهان نظامی وابسته به سپاه را با نوعی رضایت خاموش دنبال کردند، واکنشی که فراتر از مخالفت سیاسی، نشانی از گسست عاطفی عمیق با نهاد قدرت بود.
ادامه مطلب👇👇👇
🔹بخش اول
🔹بخش دوم
🔹بخش سوم
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
👍69❤10👎9👌6👏5🤣1🤪1
Araz News آراز نیوز
🔴مواجهه با پرسنل تورک در ساختار حاکمیتی جمهوری اسلامی؛ ضرورت عقلانیت راهبردی در عصر گذار ✍️شامیل چچنی در ساختار اجتماعی کنونی ایران، شکاف عمیقی میان اکثریت مردم و ساختار حاکم ایجادشده است. شکافی که دیگر صرفاً به قشر معترض محدود نشده، بلکه لایههای میانی…
ملت تورک آذربایجان نیز، همچون سایر ملل تحت ستم در درون ساختار فرسوده جمهوری اسلامی، از این قاعده مستثنا نبوده و از یکسو نگران سرنوشت و آیندهی جغرافیای تاریخی خود در آذربایجان جنوبی بودند و از سوی دیگر، در مواجهه با تضعیف یا حذف نیروها و چهرههایی که بهعنوان مجریان سیاستهای استعماری و سرکوبگر شناخته میشوند، حس رضایت و نوعی آسودگی پنهان را تجربه میکردند. این دوگانهی روانی که در لایههای مختلف جامعهی تورک بهویژه در میان روشنفکران، کنشگران سیاسی و بدنهی آگاه اجتماعی مشاهده میشد، نشاندهندهی پیچیدگی وضعیت فعلی و ضرورت داشتن راهبردهای دقیق و چندوجهی برای گذار از نظام موجود و تضمین آیندهی ملت آذربایجان در بستر تحولات آتی ایران است.
یکی از واقعیتهای بنیادین و کمتر مورد واکاوی قرارگرفته شده در ساختار قدرت جمهوری اسلامی ایران، حضور چشمگیر و تعیینکنندهی تورکهای آذربایجانی در بدنه نظامی، امنیتی و اطلاعاتی کشور است. در سطوح مختلف فرماندهی و پرسنلی نیروهای مسلح، پلیس و نهادهای اطلاعاتی، سهم نیروهای تورک بهمراتب بیشتر از سایر گروههای قومی و اتنیکی است. از همین رو، در هر تحول سیاسی، بهویژه در بزنگاههای فروپاشی یا گذار قدرت، نمیتوان نقش این شبکهی درهمتنیده را نادیده گرفت یا کماهمیت تلقی کرد.
از این منظر، ما بهعنوان یک جنبش و جریان سیاسی متعهد به سعادت، کرامت و رفاه ملت تورک آذربایجان، موظف به تحلیل دقیق و واقعبینانهی این پدیده هستیم. لازم است با نگاهی ورای عواطف لحظهای و رویکردهای سطحی، مسئلهی کشته شدن فرماندهان و افسران تورکتبار در سپاه پاسداران، ارتش و نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی را از زاویهای ژرفتر بررسی کنیم.
در علم سیاست و حکمرانی، اصلی پذیرفتهشده وجود دارد که بر مبنای آن، هنگام افول اقتدار سیاسی یا فروپاشی ساختار مرکزی قدرت، انسجام دستگاههای حکومتی (بهویژه ساختار نظامی) بهتدریج ازهمگسسته و به سمت واگرایی میرود. این روند در جوامع چند اتنیکی شتاب بیشتری دارد، چراکه نیروهای نظامی و امنیتی، در شرایط خلأ قدرت، بهجای حفظ پیوستگی ملی، گرایش به ریشههای اتنیکی یا جغرافیایی خود پیدا میکنند.
تاریخ معاصر ایران نیز مؤید این قاعده است. در فرازوفرودهای سیاسی قرن اخیر، هنگامیکه مرکز دچار ضعف یا فروپاشی شده، تکنوکراتها، بوروکراتها و امرای ارتش هر یک به موطن اتنیکی خود بازگشتهاند، گاه در پی حیات مسالمتآمیز و گاه در راستای همراهی با نیروهای انقلابی همان منطقه. این الگو تنها مختص ایران نیست. حتی در مورد رهبران استبدادی مانند صدام حسین یا معمر قذافی نیز دیدهایم که پس از فروپاشی نظامشان، تلاش کردهاند به زادگاه خود بازگردند و در پناه بافت قبیلهای یا قومی، از خشم انقلابی مصون بمانند.
از همین رو، تحلیل ما نباید صرفاً معطوف به نفرت از یک ساختار یا خوشحالی از مرگ یک فرمانده باشد، بلکه باید متوجه زیرساختهای جامعهی خودمان و نقش آتی نیروهای تورک در معادلات احتمالی آینده ایران باشد. پرسش کلیدی آن است که این نیروها در لحظهی گذار تاریخی چگونه عمل خواهند کرد و ما بهعنوان یک جریان سیاسی چه راهبردی برای هدایت یا خنثیسازی تأثیرات این شبکه در اختیارداریم؟
در شرایطی که ساختار ژئوپلیتیکی خاورمیانه با شتابی فزاینده در حال بازآرایی است و عقربههای ساعت تاریخ جمهوری اسلامی ایران بهسوی «ساعت صفر» نزدیک میشوند، مسئلهی تورکهای ایران و آیندهی آذربایجان جنوبی به یکی از حساسترین پروندههای روی میز بازیگران منطقهای و قدرتهای جهانی بدل شده است. در چنین معادلهی پیچیده و پرتلاطم، ملت آذربایجان، جنبش ملی آن و تشکیلاتهای سیاسی برآمده از بطن این حرکت، ناگزیر از مواجههی عاقلانه و مسئولانه با واقعیتی چندلایه حضور انکارناپذیر و تأثیرگذار عناصر تورک در بدنهی نیروهای مسلح، اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی هستند.
ادامه مطلب👇👇👇
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
یکی از واقعیتهای بنیادین و کمتر مورد واکاوی قرارگرفته شده در ساختار قدرت جمهوری اسلامی ایران، حضور چشمگیر و تعیینکنندهی تورکهای آذربایجانی در بدنه نظامی، امنیتی و اطلاعاتی کشور است. در سطوح مختلف فرماندهی و پرسنلی نیروهای مسلح، پلیس و نهادهای اطلاعاتی، سهم نیروهای تورک بهمراتب بیشتر از سایر گروههای قومی و اتنیکی است. از همین رو، در هر تحول سیاسی، بهویژه در بزنگاههای فروپاشی یا گذار قدرت، نمیتوان نقش این شبکهی درهمتنیده را نادیده گرفت یا کماهمیت تلقی کرد.
از این منظر، ما بهعنوان یک جنبش و جریان سیاسی متعهد به سعادت، کرامت و رفاه ملت تورک آذربایجان، موظف به تحلیل دقیق و واقعبینانهی این پدیده هستیم. لازم است با نگاهی ورای عواطف لحظهای و رویکردهای سطحی، مسئلهی کشته شدن فرماندهان و افسران تورکتبار در سپاه پاسداران، ارتش و نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی را از زاویهای ژرفتر بررسی کنیم.
در علم سیاست و حکمرانی، اصلی پذیرفتهشده وجود دارد که بر مبنای آن، هنگام افول اقتدار سیاسی یا فروپاشی ساختار مرکزی قدرت، انسجام دستگاههای حکومتی (بهویژه ساختار نظامی) بهتدریج ازهمگسسته و به سمت واگرایی میرود. این روند در جوامع چند اتنیکی شتاب بیشتری دارد، چراکه نیروهای نظامی و امنیتی، در شرایط خلأ قدرت، بهجای حفظ پیوستگی ملی، گرایش به ریشههای اتنیکی یا جغرافیایی خود پیدا میکنند.
تاریخ معاصر ایران نیز مؤید این قاعده است. در فرازوفرودهای سیاسی قرن اخیر، هنگامیکه مرکز دچار ضعف یا فروپاشی شده، تکنوکراتها، بوروکراتها و امرای ارتش هر یک به موطن اتنیکی خود بازگشتهاند، گاه در پی حیات مسالمتآمیز و گاه در راستای همراهی با نیروهای انقلابی همان منطقه. این الگو تنها مختص ایران نیست. حتی در مورد رهبران استبدادی مانند صدام حسین یا معمر قذافی نیز دیدهایم که پس از فروپاشی نظامشان، تلاش کردهاند به زادگاه خود بازگردند و در پناه بافت قبیلهای یا قومی، از خشم انقلابی مصون بمانند.
از همین رو، تحلیل ما نباید صرفاً معطوف به نفرت از یک ساختار یا خوشحالی از مرگ یک فرمانده باشد، بلکه باید متوجه زیرساختهای جامعهی خودمان و نقش آتی نیروهای تورک در معادلات احتمالی آینده ایران باشد. پرسش کلیدی آن است که این نیروها در لحظهی گذار تاریخی چگونه عمل خواهند کرد و ما بهعنوان یک جریان سیاسی چه راهبردی برای هدایت یا خنثیسازی تأثیرات این شبکه در اختیارداریم؟
در شرایطی که ساختار ژئوپلیتیکی خاورمیانه با شتابی فزاینده در حال بازآرایی است و عقربههای ساعت تاریخ جمهوری اسلامی ایران بهسوی «ساعت صفر» نزدیک میشوند، مسئلهی تورکهای ایران و آیندهی آذربایجان جنوبی به یکی از حساسترین پروندههای روی میز بازیگران منطقهای و قدرتهای جهانی بدل شده است. در چنین معادلهی پیچیده و پرتلاطم، ملت آذربایجان، جنبش ملی آن و تشکیلاتهای سیاسی برآمده از بطن این حرکت، ناگزیر از مواجههی عاقلانه و مسئولانه با واقعیتی چندلایه حضور انکارناپذیر و تأثیرگذار عناصر تورک در بدنهی نیروهای مسلح، اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی هستند.
ادامه مطلب👇👇👇
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
👍76👌11👎9❤7👏2🤬1🤣1
Araz News آراز نیوز
ملت تورک آذربایجان نیز، همچون سایر ملل تحت ستم در درون ساختار فرسوده جمهوری اسلامی، از این قاعده مستثنا نبوده و از یکسو نگران سرنوشت و آیندهی جغرافیای تاریخی خود در آذربایجان جنوبی بودند و از سوی دیگر، در مواجهه با تضعیف یا حذف نیروها و چهرههایی که بهعنوان…
جنبش ملی آذربایجان، با همه تنوع فکری و گفتمانی خود، پدیدهای ریشهدار و ارگانیک در بطن ملت تورک است؛ جریانی تاریخی که با گذر از دههها سرکوب سیستماتیک پانفارسیسم، در پی آن است تا بر خاکستر ویرانههای یک نظم اقتدارگرا، ملتی مدرن و دولتی مردمسالار بنا کند؛ دولتی که کرامت انسانی، رفاه ملی و آزادیهای بنیادین در آن به رسمیت شناختهشده باشد. زن و مرد این حرکت، در قالب تشکیلاتها، سازمانها و گروههای مختلف، شبانهروز برای ساختن آیندهای روشن و دموکراتیک در آذربایجان جنوبی تلاش میکنند؛ اما روشن است که نیل به چنین آیندهای، نیازمند سرمایهای عظیم از نیروهای متخصص، تکنوکرات، بوروکرات و عناصر حرفهای در حوزهی ادارهی کشور است.
این منابع انسانی، صرفاً در دایرهی محدود فعالین سیاسی کنونی خلاصه نمیشوند. بدنهی قابلتوجهی از فرزندان ملت تورک که امروز در ساختارهای اداری، نظامی و امنیتی مشغول به کارند، نیز میتوانند و «باید» بخشی از نیروی بازسازی آینده باشند. به همین دلیل، عقلانیت سیاسی ایجاب میکند که جنبش ملی، با نگاهی کلان، افق نگر و منافع محور، آغوش خود را بهسوی این افراد بگشاید؛ افرادی که ممکن است در چارچوب ساختار پیشین، بنا بهاجبار یا انتخاب، نقشی ایفا کرده باشند، اما در فردای آزاد و دموکراتیک آذربایجان، میتوانند در خدمت تأمین امنیت، ثبات و تمامیت ارضی ملت قرار گیرند. طرد مطلق و برخورد احساسی با آنان، خطایی استراتژیک خواهد بود که به زیان همبستگی ملی تمام میشود.
این ضرورت، بهویژه در شرایطی حیاتی است که فضای عمومی کشور با انباشت شدید نفرت و خشونت همراه شده است. امروز در میان تودههای مردم، شعارهایی با مضامین افراطی مانند «یک تیر چراغبرق برای هر آخوند و پاسدار» شنیده میشود و در صحنهی اعتراضات، مواردی از خشونت کور علیه نیروهای گرفتار در میان مردم رخداده است. در کنار این فضا، جریانهای رسانهای و سیاسی فاناتیک بهویژه از میان گروههای ناسیونالیست افراطی فارس نیز، تلاش میکنند تنشهای اتنیکی و خشونت اجتماعی را تشدید کرده و به سمت نزاعهای خونین سوق دهند.
در چنین شرایطی، جنبش ملی تورکهای آذربایجان باید مرزبندی روشنی میان عدالت و انتقام، میان مسئولیتپذیری و نفرت پراکنی داشته باشد. در گذار از یک نظام سرکوبگر به یک ساختار دموکراتیک، آنچه اهمیت دارد، بازسازی ملت و دولت بر پایهی عقلانیت، عدالت و وحدت اجتماعی است، نه بازتولید خشونت و انزجار.
پرواضح است که وضعیت ملت تورک آذربایجان با بسیاری از جریانهای سیاسی درون جغرافیای ایران تفاوتی بنیادین دارد. ما نه صرفاً درگیر تغییر یک نظام حاکمیتی هستیم، بلکه در میانهی تلاشی تاریخی برای بازسازی بنیانهای ازهمگسستهی هویت ملی خویش ایستادهایم. فاشیسم فارسی و ارتجاع مذهبی جمهوری اسلامی طی دههها سلطه، ساختارهای مدنی و فرهنگی ما را تخریب و ملت ما را از حافظهی تاریخی، هویت زبانی و حق تعیین سرنوشت تهی محروم ساخته است. در چنین شرایطی، مبارزان حرکت ملی آذربایجان، برخلاف دیگر جریانهایی که به دنبال جابهجایی در رأس قدرت هستند، در حال انقلاب برای ساختن نظمی نو و تأسیس یک دولت مدرن بر پایهی سعادت و رفاه ملیاند.
البته این نگاه مسالمتجویانه بههیچوجه شامل آن دسته از عناصر نمیشود که به ابزار جنایت، سرکوب و خشونت علیه ملت خود بدل شدهاند. افسران و پرسنلی که در زندانها و بازداشتگاهها، شخصاً در سرکوب فعالین ملی مشارکت داشتهاند، حتی اگر تورکتبار هم باشند، باید در دادگاههای عادلانهی جمهوری آزاد و دموکراتیک آذربایجان پاسخگو باشند. این تفکیک میان «کارمند ساختار» و «آمر جنایت»، میان «متخصص مأمور به خدمت» و «مزدور آگاه به خیانت»، یکی از ستونهای اصلی عدالت انتقالی در آیندهی ملت ما خواهد بود.
ادامه مطلب👇👇👇
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
این منابع انسانی، صرفاً در دایرهی محدود فعالین سیاسی کنونی خلاصه نمیشوند. بدنهی قابلتوجهی از فرزندان ملت تورک که امروز در ساختارهای اداری، نظامی و امنیتی مشغول به کارند، نیز میتوانند و «باید» بخشی از نیروی بازسازی آینده باشند. به همین دلیل، عقلانیت سیاسی ایجاب میکند که جنبش ملی، با نگاهی کلان، افق نگر و منافع محور، آغوش خود را بهسوی این افراد بگشاید؛ افرادی که ممکن است در چارچوب ساختار پیشین، بنا بهاجبار یا انتخاب، نقشی ایفا کرده باشند، اما در فردای آزاد و دموکراتیک آذربایجان، میتوانند در خدمت تأمین امنیت، ثبات و تمامیت ارضی ملت قرار گیرند. طرد مطلق و برخورد احساسی با آنان، خطایی استراتژیک خواهد بود که به زیان همبستگی ملی تمام میشود.
این ضرورت، بهویژه در شرایطی حیاتی است که فضای عمومی کشور با انباشت شدید نفرت و خشونت همراه شده است. امروز در میان تودههای مردم، شعارهایی با مضامین افراطی مانند «یک تیر چراغبرق برای هر آخوند و پاسدار» شنیده میشود و در صحنهی اعتراضات، مواردی از خشونت کور علیه نیروهای گرفتار در میان مردم رخداده است. در کنار این فضا، جریانهای رسانهای و سیاسی فاناتیک بهویژه از میان گروههای ناسیونالیست افراطی فارس نیز، تلاش میکنند تنشهای اتنیکی و خشونت اجتماعی را تشدید کرده و به سمت نزاعهای خونین سوق دهند.
در چنین شرایطی، جنبش ملی تورکهای آذربایجان باید مرزبندی روشنی میان عدالت و انتقام، میان مسئولیتپذیری و نفرت پراکنی داشته باشد. در گذار از یک نظام سرکوبگر به یک ساختار دموکراتیک، آنچه اهمیت دارد، بازسازی ملت و دولت بر پایهی عقلانیت، عدالت و وحدت اجتماعی است، نه بازتولید خشونت و انزجار.
پرواضح است که وضعیت ملت تورک آذربایجان با بسیاری از جریانهای سیاسی درون جغرافیای ایران تفاوتی بنیادین دارد. ما نه صرفاً درگیر تغییر یک نظام حاکمیتی هستیم، بلکه در میانهی تلاشی تاریخی برای بازسازی بنیانهای ازهمگسستهی هویت ملی خویش ایستادهایم. فاشیسم فارسی و ارتجاع مذهبی جمهوری اسلامی طی دههها سلطه، ساختارهای مدنی و فرهنگی ما را تخریب و ملت ما را از حافظهی تاریخی، هویت زبانی و حق تعیین سرنوشت تهی محروم ساخته است. در چنین شرایطی، مبارزان حرکت ملی آذربایجان، برخلاف دیگر جریانهایی که به دنبال جابهجایی در رأس قدرت هستند، در حال انقلاب برای ساختن نظمی نو و تأسیس یک دولت مدرن بر پایهی سعادت و رفاه ملیاند.
البته این نگاه مسالمتجویانه بههیچوجه شامل آن دسته از عناصر نمیشود که به ابزار جنایت، سرکوب و خشونت علیه ملت خود بدل شدهاند. افسران و پرسنلی که در زندانها و بازداشتگاهها، شخصاً در سرکوب فعالین ملی مشارکت داشتهاند، حتی اگر تورکتبار هم باشند، باید در دادگاههای عادلانهی جمهوری آزاد و دموکراتیک آذربایجان پاسخگو باشند. این تفکیک میان «کارمند ساختار» و «آمر جنایت»، میان «متخصص مأمور به خدمت» و «مزدور آگاه به خیانت»، یکی از ستونهای اصلی عدالت انتقالی در آیندهی ملت ما خواهد بود.
ادامه مطلب👇👇👇
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
👍67👌12👎11❤7👏2🤬1🤣1
Araz News آراز نیوز
جنبش ملی آذربایجان، با همه تنوع فکری و گفتمانی خود، پدیدهای ریشهدار و ارگانیک در بطن ملت تورک است؛ جریانی تاریخی که با گذر از دههها سرکوب سیستماتیک پانفارسیسم، در پی آن است تا بر خاکستر ویرانههای یک نظم اقتدارگرا، ملتی مدرن و دولتی مردمسالار بنا کند؛…
به همین جهت، فعالان و تشکیلاتهای ملی آذربایجان بارها در بیانیهها و مواضع خود خطاب به این افراد هشدار دادهاند که از نقشآفرینی در سرکوب مردم و مشارکت در جنایتها فاصله بگیرند و بهصف ملت خود بازگردند. برای آنان که در رأس قدرت، وطن را فراموش نکردهاند، همیشه جایی در قلب ملت وجود خواهد داشت؛ اما آنان که در خون و خیانت غوطهور شدهاند، بیهیچ تردیدی باید در فردای آزادی، در برابر عدالت ملت پاسخگو باشند.
تا آنجا که نگارنده مطلع است، در این مسئلهی راهبردی و استراتژیک (مدیریت بدنهی نظامی و امنیتی تورک شاغل در ساختار فعلی جمهوری اسلامی) تنها تشکیلات «مقاومت ملی آذربایجان» موفق به تدوین پروژهها و تزهای عملیاتی و ارائه جزوات هدفمند بوده است. هدف از این طرحها، ایجاد اعتماد در این قشر و ارسال پیام اطمینان است: در انقلاب ملی آذربایجان، جان، خانواده و کرامت شما در امان خواهد بود، اگر بهسوی ملت خود بازگردید. این ابتکار عمل، نهتنها در سطح ملی، بلکه نزد نهادهای بینالمللی و حتی دولتهای دوست و برادر ترک نیز بهعنوان الگویی مثبت و قابل حمایت تلقی شده است. آنان نیز بهدرستی این بدنهی متخصص را بهمثابه پتانسیلی مهم برای ثبات، بازسازی و مدیریت دوران گذار میشناسند.
بنابراین، در شرایطی که جمهوری اسلامی در مسیر فروپاشی گام برمیدارد و فرصت تاریخی ملت ما برای ساختن وطنی آزاد، دموکراتیک و مستقل بیش از هر زمان دیگری محتمل است، جنبش ملی نباید دچار سادهسازی یا احساس زدگی شود. این لحظه، نیازمند تعقل، جامعنگری و انسجام راهبردی است. هیچ پتانسیل ارزشمندی را نباید از دست داد. آذربایجان جدید به نیروهای متخصص و ملت محور در همه حوزهها نیاز دارد. این وظیفهی ماست که با برنامه، خرد و شجاعت، آنان را از دل ساختار پوسیدهی موجود بهسوی ساختن آیندهای روشن فرابخوانیم.
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
تا آنجا که نگارنده مطلع است، در این مسئلهی راهبردی و استراتژیک (مدیریت بدنهی نظامی و امنیتی تورک شاغل در ساختار فعلی جمهوری اسلامی) تنها تشکیلات «مقاومت ملی آذربایجان» موفق به تدوین پروژهها و تزهای عملیاتی و ارائه جزوات هدفمند بوده است. هدف از این طرحها، ایجاد اعتماد در این قشر و ارسال پیام اطمینان است: در انقلاب ملی آذربایجان، جان، خانواده و کرامت شما در امان خواهد بود، اگر بهسوی ملت خود بازگردید. این ابتکار عمل، نهتنها در سطح ملی، بلکه نزد نهادهای بینالمللی و حتی دولتهای دوست و برادر ترک نیز بهعنوان الگویی مثبت و قابل حمایت تلقی شده است. آنان نیز بهدرستی این بدنهی متخصص را بهمثابه پتانسیلی مهم برای ثبات، بازسازی و مدیریت دوران گذار میشناسند.
بنابراین، در شرایطی که جمهوری اسلامی در مسیر فروپاشی گام برمیدارد و فرصت تاریخی ملت ما برای ساختن وطنی آزاد، دموکراتیک و مستقل بیش از هر زمان دیگری محتمل است، جنبش ملی نباید دچار سادهسازی یا احساس زدگی شود. این لحظه، نیازمند تعقل، جامعنگری و انسجام راهبردی است. هیچ پتانسیل ارزشمندی را نباید از دست داد. آذربایجان جدید به نیروهای متخصص و ملت محور در همه حوزهها نیاز دارد. این وظیفهی ماست که با برنامه، خرد و شجاعت، آنان را از دل ساختار پوسیدهی موجود بهسوی ساختن آیندهای روشن فرابخوانیم.
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
👌82👍20👎11❤10😁2🤣2👏1🤪1
دفتر نخستوزیری بریتانیا اعلام کرد که کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا، در گفتوگویی با امانوئل مکرون، رییسجمهوری فرانسه، و فریدریش مرتس، صدراعظم آلمان، درباره تحولات منطقه، از جمله وضعیت ایران، تبادل نظر کردند.
بر اساس بیانیه منتشرشده از سوی دفتر نخستوزیری بریتانیا، سه رهبر توافق کردند که در صورت ادامه عدم همکاری جمهوری اسلامی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و بازنگشتن به مسیر دیپلماسی، در پایان ماه اوت مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد.
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
بر اساس بیانیه منتشرشده از سوی دفتر نخستوزیری بریتانیا، سه رهبر توافق کردند که در صورت ادامه عدم همکاری جمهوری اسلامی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و بازنگشتن به مسیر دیپلماسی، در پایان ماه اوت مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد.
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
🥴30👏25👍12❤5😭2🤪1
«ملل تحت ستم در ایران بازگشت به دیکتاتوری را قبول نخواهند کرد»
✍️آراز نیوز
در ایرانِ چندملیتی، تجربهی قرن گذشته با روشنی نشان داده که هرگاه قدرت سیاسی در مرکز متمرکز شده، سهم ملل تحت سرکوب، تبعیض، تحقیر و انکار هویت بوده است. چه در دوران پهلوی و چه در جمهوری اسلامی، دستگاههای حکومتی تلاش کردهاند با زور زبان، فرهنگ و خواست سیاسی ملتهای غیرفارس را حذف کنند و آنان را به تبعیضهای اقتصادی و سیاسی محکوم کرده اند. در دوره های پهلوی و جمهوری اسلامی ملل تحت ستم قربانی استعمار داخلی و تبعیض سیستماتیک بودهاند. اما مقاومت پیوسته این ملل، ثابت کرده که دوران دیکتاتوریهای تکقومگرا به پایان رسیده است.
ادامه مطلب👇👇👇
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
✍️آراز نیوز
در ایرانِ چندملیتی، تجربهی قرن گذشته با روشنی نشان داده که هرگاه قدرت سیاسی در مرکز متمرکز شده، سهم ملل تحت سرکوب، تبعیض، تحقیر و انکار هویت بوده است. چه در دوران پهلوی و چه در جمهوری اسلامی، دستگاههای حکومتی تلاش کردهاند با زور زبان، فرهنگ و خواست سیاسی ملتهای غیرفارس را حذف کنند و آنان را به تبعیضهای اقتصادی و سیاسی محکوم کرده اند. در دوره های پهلوی و جمهوری اسلامی ملل تحت ستم قربانی استعمار داخلی و تبعیض سیستماتیک بودهاند. اما مقاومت پیوسته این ملل، ثابت کرده که دوران دیکتاتوریهای تکقومگرا به پایان رسیده است.
ادامه مطلب👇👇👇
🌎 آرازنیوز، خبرین دوغرو یئری
🔗 @ArazNews
👍82👌11❤5👎2💯2😱1🤣1