✍️ دلنوشته همسر یک طلبه پیرامون ترور چند طلبه در حرم مطهر حضرت رضا(ع)
✅ این را میدانید و شنیدهاید که توی هر صنفی آدم خوب و بد هست. اما اینجا توی صنف #طلبه تنها جاییست که همه اعضا را به کردار آدم بده میشناسند و با دست نشانش میدهند.
📚 در سالهای دور روایت های زیادی از کتکزدن و شکنجهکردن بچهها در #مدرسه دیدهایم و شنیدهایم اما هیچ کس این صنف را به #شکنجه گری نمیشناسند.
👨🏻🎓 وقتی کسی می گوید که پدرش #معلم بوده، هیچکس به خنده نمیگوید: «عه! بابای شما هم ترکه به دست بوده؟»
🧑🏻⚕️ توی این سالها بارها و بارها از زیر میزی گرفتن برخی #پزشک ها، بیاخلاقی برخی پرستارها، روابط پیچیده و غیر اخلاقی برخی #بازیگر ها، کمفروشی کارخانهدارها، رشوهگیری برخی قاضیها و... شنیدهایم. اما هیچ کدام را مطلقا #سیاه نمی بینیم.
✴️ هنوز هم پزشکها، پرستارها، قاضیها و معلمها #محترم و #تاج_سر هستند و #انصاف ما تشخیص میدهد که باید برای عدهای واژه استثنا را استفاده کرد.
‼️ اما اینجا، توی صنف ما همه به پای هم میسوزند. اگر خبر فلان نماینده مجلس و خورد و بردهایش بپیچد، از فرداش نگاه مردم روی قبای زمستانه همسر من سنگینی میکند. اگر #بنزین گران شود، روغن نایاب و جوجههای یک روزه را در دارقوزآباد زنده زنده دفن کنند...شوهرم در بقالی باید به ده نفر پاسخ بگوید. چرا؟ چون #رئیس_جمهور هملباس اوست.
🔰 فرقی نمیکند که #فاصله_طبقاتی ما از آقای رئیسجمهور چقدر باشد، اینکه گرانی بنزین اول از همه کمر #زندگی نحیف ما را میشکند، اینکه ما مدتهاست رنگ گوشت قرمز را ندیدهایم، مهم نیست. #عقل مردم به #چشم است و چشم فقط لباس را میبیند.
💔 خانواده #طلبه فشار زیادی را تحمل میکنند. این را فقط از تجربه زیسته خودم نمیگویم. ده سال است که دارم کنار طلبههای زیادی زندگی میکنم.
محرومیتها، سختیهای زندگی، #فشار_اجتماعی که گاهی تا اندرونی خانواده خودشان هم حضور دارد، ناامنی اجتماعی که گاهی از کودکی تجربهاش می کنند.
❓شما از چهارتا فرزند طلبه بپرسید که کجای زندگیاش بخاطر لباس پدرش #برچسب خورده. اول از همه #مدرسه! اگر بچه #شیطنت کند، معاون مدرسه گوشش را میکشد و میگوید: «بچه آخونده دیگه.»
‼️ اگر خوب درس نخواند، اگر توی #دعوا با هم کلاسی بخواهد حقش را بگیرد. محال است توی جمعی بنشیند و یک بامزهای پیدا نشود که با نیشخند بپرسد: «تو ام میخوای عین بابات #آخوند بشی؟!» یک طور پلشتواری به بچهات از همان اول میفهمانند که پدرش چه جایگاه دوست نداشتنیای دارد.
⚠️ نتیجهی محرومیتها، نان و پنیر سق زدنها، دوریکشیدنها از بستگان و زندگی در هر روستای دور افتادهای برای ما جز برچسب، #تمسخر و نگاههای سنگین نیست.
‼️ حواس همه نکتهسنجهای عالم که شغلشان توجه به جزئیاتیست که دیگران نمیبینند، به همه چیز هست. الا اینکه #طلبه و #خانواده و بچههایش #انسان هستند. ما هیچ کجای دستهبندی اخلاقی انسانی تربیتی آنها جایی نداریم. همین حالا که دارید این مطلب را میخوانید همه دارند توی توییتر و اینستا به هم تذکر میدهند که حواستان به جمعیت #افغانستانیهایی باشد که این وسط هیچ کارهاند.
⛔️ مراقب باشید مبادا صرفا بخاطر #ملیت ضارب اتفاق دیروز، رفتارتان با این عزیزان عوض شود. خیلی هم خوب. من هم همین نظر را دارم. اما دلم میخواست یک نفر از همینها که دینشان #انسانیت است، درباره آن سه نفر که با زبان #روزه در خون خودشان غلطیدند و خانواده هاشان که با خون دل #افطار کردند، حرف بزند. از دختر هشت ساله شهید اصلانی که نمیدانم توی دل کوچک تبدارش چه کربلایی ست...
👤 #زهرا_کاردانی
@arazkhabarir
✅ این را میدانید و شنیدهاید که توی هر صنفی آدم خوب و بد هست. اما اینجا توی صنف #طلبه تنها جاییست که همه اعضا را به کردار آدم بده میشناسند و با دست نشانش میدهند.
📚 در سالهای دور روایت های زیادی از کتکزدن و شکنجهکردن بچهها در #مدرسه دیدهایم و شنیدهایم اما هیچ کس این صنف را به #شکنجه گری نمیشناسند.
👨🏻🎓 وقتی کسی می گوید که پدرش #معلم بوده، هیچکس به خنده نمیگوید: «عه! بابای شما هم ترکه به دست بوده؟»
🧑🏻⚕️ توی این سالها بارها و بارها از زیر میزی گرفتن برخی #پزشک ها، بیاخلاقی برخی پرستارها، روابط پیچیده و غیر اخلاقی برخی #بازیگر ها، کمفروشی کارخانهدارها، رشوهگیری برخی قاضیها و... شنیدهایم. اما هیچ کدام را مطلقا #سیاه نمی بینیم.
✴️ هنوز هم پزشکها، پرستارها، قاضیها و معلمها #محترم و #تاج_سر هستند و #انصاف ما تشخیص میدهد که باید برای عدهای واژه استثنا را استفاده کرد.
‼️ اما اینجا، توی صنف ما همه به پای هم میسوزند. اگر خبر فلان نماینده مجلس و خورد و بردهایش بپیچد، از فرداش نگاه مردم روی قبای زمستانه همسر من سنگینی میکند. اگر #بنزین گران شود، روغن نایاب و جوجههای یک روزه را در دارقوزآباد زنده زنده دفن کنند...شوهرم در بقالی باید به ده نفر پاسخ بگوید. چرا؟ چون #رئیس_جمهور هملباس اوست.
🔰 فرقی نمیکند که #فاصله_طبقاتی ما از آقای رئیسجمهور چقدر باشد، اینکه گرانی بنزین اول از همه کمر #زندگی نحیف ما را میشکند، اینکه ما مدتهاست رنگ گوشت قرمز را ندیدهایم، مهم نیست. #عقل مردم به #چشم است و چشم فقط لباس را میبیند.
💔 خانواده #طلبه فشار زیادی را تحمل میکنند. این را فقط از تجربه زیسته خودم نمیگویم. ده سال است که دارم کنار طلبههای زیادی زندگی میکنم.
محرومیتها، سختیهای زندگی، #فشار_اجتماعی که گاهی تا اندرونی خانواده خودشان هم حضور دارد، ناامنی اجتماعی که گاهی از کودکی تجربهاش می کنند.
❓شما از چهارتا فرزند طلبه بپرسید که کجای زندگیاش بخاطر لباس پدرش #برچسب خورده. اول از همه #مدرسه! اگر بچه #شیطنت کند، معاون مدرسه گوشش را میکشد و میگوید: «بچه آخونده دیگه.»
‼️ اگر خوب درس نخواند، اگر توی #دعوا با هم کلاسی بخواهد حقش را بگیرد. محال است توی جمعی بنشیند و یک بامزهای پیدا نشود که با نیشخند بپرسد: «تو ام میخوای عین بابات #آخوند بشی؟!» یک طور پلشتواری به بچهات از همان اول میفهمانند که پدرش چه جایگاه دوست نداشتنیای دارد.
⚠️ نتیجهی محرومیتها، نان و پنیر سق زدنها، دوریکشیدنها از بستگان و زندگی در هر روستای دور افتادهای برای ما جز برچسب، #تمسخر و نگاههای سنگین نیست.
‼️ حواس همه نکتهسنجهای عالم که شغلشان توجه به جزئیاتیست که دیگران نمیبینند، به همه چیز هست. الا اینکه #طلبه و #خانواده و بچههایش #انسان هستند. ما هیچ کجای دستهبندی اخلاقی انسانی تربیتی آنها جایی نداریم. همین حالا که دارید این مطلب را میخوانید همه دارند توی توییتر و اینستا به هم تذکر میدهند که حواستان به جمعیت #افغانستانیهایی باشد که این وسط هیچ کارهاند.
⛔️ مراقب باشید مبادا صرفا بخاطر #ملیت ضارب اتفاق دیروز، رفتارتان با این عزیزان عوض شود. خیلی هم خوب. من هم همین نظر را دارم. اما دلم میخواست یک نفر از همینها که دینشان #انسانیت است، درباره آن سه نفر که با زبان #روزه در خون خودشان غلطیدند و خانواده هاشان که با خون دل #افطار کردند، حرف بزند. از دختر هشت ساله شهید اصلانی که نمیدانم توی دل کوچک تبدارش چه کربلایی ست...
👤 #زهرا_کاردانی
@arazkhabarir
🔺قتل به بهانه تطهیر؛ آنکه یافت مینشود آنم آرزوست!
✍شفیع بهرامیان
▫️بارها و بارها برای تکتک ما پیشآمده که در حال و احوال دیگران، چه نزدیکان، چه دوستان و آشنایان و حتی غریبهها، تجسس کنیم، در مورد باطن نادیده و ظاهر معلومشان قضاوت کنیم و در ضمیرمان، برایشان به حکمی کمتر از م رگ شان راضی نبوده و با زبان و بیزبان در موردشان، برای دیگران داد سخن سر دهیم.
جالب اینکه شاید در بسیاری از موارد، آن تار موی نازکی که ما در هزارتوی ماست زندگی دیگران یافته و علیهشان در بوق و کرنا میکنیم در احوال و اقوال و رفتار خودمان ایبسا نه بهقدر یک تار مو بلکه در حجم یک کلاف، حی و حاضر است اما کیست که عیب خود ببیند و بر خبط دیگران، خموشی پیشه سازد!
▫️همه ما در این سالهای دور و نزدیک، البته از گوشه و کنار خبر قتل به بهانه غیرت و ناموس را شنیده و بازهم خواهیم شنید، ایبسا متأثر از رفتار خواهر، همسر و یا دخترانمان، رگ غیرتمان متورم شود، خون جلوی چشمانمان بگیرد و «جنونی» ناشی از تعصبات نادرست، «مالکیتی غاصبانه» و نگاه محقرانه و سخنان و کنایه دوست و دشمن، به سمتی ما را بکشاند که هیچ راه بازگشتی نتوان برایش تصور نمود.
درحالیکه زندگی همه آنانی که ما را به آن سمتوسو برده و سرشار از نقاط لغزش و تاریکی است که بهمراتب میتواند از رفتار کسی که مورد تیغ کین زبان یا بدن ما قرارگرفته، بسی نکوهیدهتر و مشکلدارتر باشد!
▫️این روزها هم دوباره شنیدن ماجرای خود کُشتن و «کُشتانیدنهای» متوالی در منطقه، بالأخص مناطق مرزی در میان سایر مشکلات و ناخوشیهای روزگار، کام هر انسان منصفی را تلخ کرده و به این فکر فرو برده که سهم هر یک از ما در این عاقبت سیاه برای دختران و زنان این مناطق یا هر جای دیگری از این نوار مرزی چیست؟
چه میزان متأثر از رسوم و سنتهای نادرست خود را مالک بر «بدن» و وجود و «روح» و حیات هرکسی جز خودمان میدانیم و چه مقدار کوشیدهایم در قضاوت و رفتار و کردار- در این باب- بهجای خداوند، به داوری و حکم و اجرا ننشینیم!
▫️ایکاش تلاش کنیم که هرگز هیزمکش آتشی نباشیم که در آن بیگناهانی به بهانه آبرو «سوزانده» و «دارانده» میشوند چه اینکه بیگناه مطلق و داور نهایی فقط و فقط خداوند است و هیچکسی، هیچ حقی برای سلب حق حیات از هیچ انسانی، با چنین بهانههایی نداشته و ندارد.(چه در شرع و چه در قانون چنین جایگاهی برای هیچ وابسته سببی و نسبی تعریف نشده است!) قانون و شرع در این باب واضح، روشن و راهگشاست.
اما آیا وقت آن نرسیده است برای صیانت و حفاظت از جان انسانها، قانونگذاران و افکارعمومی مجازات بازدارندهتری برای عاملین و آمرین و معاونین جنایاتی که با نام تطهیر طایفه و عشیره و آبرو و غیرت و ناموس بر اینگونه دختران، زنان و مادران این سرزمین رفته و میرود، وضع نمایند؟!
▫️در حیرتم از روزی که مردان را هم برای تطهیر به پای میز حساب کِشند؛ به گمانم شهر خلوت و خاموش خواهد بود….
به قول شاعر:
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت مینشود جستهایم ما
گفت آنکه یافت مینشود آنم آرزوست
#قانون #تعصبات #رسوم_غلط
#قتلهای_بنام_ناموس #جامعه_سنتی
#آسیبهای_اجتماعی #حق_حیات
#خانواده #آبرو #مسئولیت_اجتماعی
@arazkhabarir
✍شفیع بهرامیان
▫️بارها و بارها برای تکتک ما پیشآمده که در حال و احوال دیگران، چه نزدیکان، چه دوستان و آشنایان و حتی غریبهها، تجسس کنیم، در مورد باطن نادیده و ظاهر معلومشان قضاوت کنیم و در ضمیرمان، برایشان به حکمی کمتر از م رگ شان راضی نبوده و با زبان و بیزبان در موردشان، برای دیگران داد سخن سر دهیم.
جالب اینکه شاید در بسیاری از موارد، آن تار موی نازکی که ما در هزارتوی ماست زندگی دیگران یافته و علیهشان در بوق و کرنا میکنیم در احوال و اقوال و رفتار خودمان ایبسا نه بهقدر یک تار مو بلکه در حجم یک کلاف، حی و حاضر است اما کیست که عیب خود ببیند و بر خبط دیگران، خموشی پیشه سازد!
▫️همه ما در این سالهای دور و نزدیک، البته از گوشه و کنار خبر قتل به بهانه غیرت و ناموس را شنیده و بازهم خواهیم شنید، ایبسا متأثر از رفتار خواهر، همسر و یا دخترانمان، رگ غیرتمان متورم شود، خون جلوی چشمانمان بگیرد و «جنونی» ناشی از تعصبات نادرست، «مالکیتی غاصبانه» و نگاه محقرانه و سخنان و کنایه دوست و دشمن، به سمتی ما را بکشاند که هیچ راه بازگشتی نتوان برایش تصور نمود.
درحالیکه زندگی همه آنانی که ما را به آن سمتوسو برده و سرشار از نقاط لغزش و تاریکی است که بهمراتب میتواند از رفتار کسی که مورد تیغ کین زبان یا بدن ما قرارگرفته، بسی نکوهیدهتر و مشکلدارتر باشد!
▫️این روزها هم دوباره شنیدن ماجرای خود کُشتن و «کُشتانیدنهای» متوالی در منطقه، بالأخص مناطق مرزی در میان سایر مشکلات و ناخوشیهای روزگار، کام هر انسان منصفی را تلخ کرده و به این فکر فرو برده که سهم هر یک از ما در این عاقبت سیاه برای دختران و زنان این مناطق یا هر جای دیگری از این نوار مرزی چیست؟
چه میزان متأثر از رسوم و سنتهای نادرست خود را مالک بر «بدن» و وجود و «روح» و حیات هرکسی جز خودمان میدانیم و چه مقدار کوشیدهایم در قضاوت و رفتار و کردار- در این باب- بهجای خداوند، به داوری و حکم و اجرا ننشینیم!
▫️ایکاش تلاش کنیم که هرگز هیزمکش آتشی نباشیم که در آن بیگناهانی به بهانه آبرو «سوزانده» و «دارانده» میشوند چه اینکه بیگناه مطلق و داور نهایی فقط و فقط خداوند است و هیچکسی، هیچ حقی برای سلب حق حیات از هیچ انسانی، با چنین بهانههایی نداشته و ندارد.(چه در شرع و چه در قانون چنین جایگاهی برای هیچ وابسته سببی و نسبی تعریف نشده است!) قانون و شرع در این باب واضح، روشن و راهگشاست.
اما آیا وقت آن نرسیده است برای صیانت و حفاظت از جان انسانها، قانونگذاران و افکارعمومی مجازات بازدارندهتری برای عاملین و آمرین و معاونین جنایاتی که با نام تطهیر طایفه و عشیره و آبرو و غیرت و ناموس بر اینگونه دختران، زنان و مادران این سرزمین رفته و میرود، وضع نمایند؟!
▫️در حیرتم از روزی که مردان را هم برای تطهیر به پای میز حساب کِشند؛ به گمانم شهر خلوت و خاموش خواهد بود….
به قول شاعر:
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت مینشود جستهایم ما
گفت آنکه یافت مینشود آنم آرزوست
#قانون #تعصبات #رسوم_غلط
#قتلهای_بنام_ناموس #جامعه_سنتی
#آسیبهای_اجتماعی #حق_حیات
#خانواده #آبرو #مسئولیت_اجتماعی
@arazkhabarir