#دلنوشته
تکراری‌ترین درد آدمیزاد رنج انتخابه و سختی روزگارش تصمیم‌هاییِ که به وقتش گرفته نمیشن
تصمیم‌هایی تلنبار شده در برزخی خودخواسته و حواله‌شده به بعدی نامعلوم، غافل از اینکه ما همیشه قبلا انتخابمون رو کردیم اما پنهان از همه، حتی از خودمون، چرا که هیچ تصمیمی سخت نیست
در واقع چیزی که سخته، دوست‌داشتن تصمیمی هست که خیلی دوست‌داشتنی نیست

📡 @amirtoday

#دلنوشته
همین روزاست که میشه ۲سال...
۲ساله که از خانوادم جدا شدم و تنها زندگی میکنم چون خانوادم با وجود تحصیل‌کرده بودنشون درکی از کار من ندارن...
از ۲۵سالگی مجبور شدم جمع کنم و برم تنها زندگی کنم با همه‌ی مشکلاتی که هست ولی دارم ادامه میدم...
یه شبا همین ساعتا میرسم خونه و لباس عوض نکرده میشینم روی کاناپه‌ی روبروی تلویزیون و همینجور که هدست توی گوشم داره موزیک پخش میکنه زل زدم به صفحه‌ی خاموش تلویزیون و به این فکر میکنم که خب تهش چی؟!
یکی از درونم بهم میگه تهه این ۱۵ و ۱۶ ساعت کار کردنت چیه...
راستش جوابی ندارم به خودم بدم ولی میدونم تهش خوبه، تهش روشنیه، تهش رسیدنه...
شاید...

📡 @amirtoday

#دلنوشته
من اصلا دوست ندارم حرف‌های زردِ انگیزشی بزنم
دلم میخواد همیشه با واقعیات زندگی جلو برم
واقعیت‌های زندگی داره بهم میگه وقتی روزگار و اتفاقاتش، میخواد من رو ببره توی نقاط تاریک‌تر، من باید بیشتر مراقب خودم باشم
اره سخته، خیلی سخته و دردناکه که هرروز زیرِ بمبارون اخبار منفی و سمی باشیم
یه روز اخبار قتل، یه روز خودکشی، یه روز تجاوز، یه روز جنگ، یه روز تحریم، یه روز فیلتر و و و...
اما رفیقِ من، تو عامل حال خرابی خودت نباش
تو باعث بدتر شدن حال خودت نباش
تو به خودت کمک کن، تو بیشتر حواست به خودت باشه
به والله که این حرف‌ها انگیزشی نیست چون همش رو با بغض واستون نوشتم
دوست ندارم توی این شرایط، ناامیدیتون رو ببینم
دوست ندارم اون انرژی و انگیزه‌تون از بین بره
دوست ندارم از اهدافی که برای سال جدید ۱۴۰۱ توی ذهنت داری، دست بکشی
رفیقِ جان، لطفا این سه هفته آخر سال ۱۴۰۰ رو با تمرکز بیشتر روی رشدت به پایان برسون
ممنونم ازت🙏🏽🧡🌻💫

📡 @amirtoday

#دلنوشته
به گذشتم که نگاه می‌کنم روزهای زیادی رو خاطرم میاد که توی سختی‌ها گذشتند...
نتیجه این سختی‌ها واسم درس بزرگی داشت
این بود که بدونم از هر آدمی و هر چیزی به جز باور به خودم و پروردگارم بی‌نیازم و میتونم به تنهایی توی سخت‌ترین مسیرها جلو برم
نفر اول بودن همیشه حرف‌ها و نگاه‌های منفی و دلسرد کننده دیگران رو واسم همراه داشت
این به من یاد که من هرچقدر هم تلاش کنم نمیتونم همه رو همراه و هم‌نظر خودم کنم
در نتیجه از تلاش برای متقاعد کردن و راضی نگه داشتن همه از خودم دست برداشتم و تمام انرژی و نیروی خودم رو ذخیره کردم و در مسیر بهتر شدنم به کار بردم

📡 @amirtoday

#دلنوشته

من هرجور حساب و کتاب میکنم برای اونی که بالای ۱۰ سال سابقه کار توی برنامه نویسی و حوزه‌های مرتبط باهاش داره؛ واقعا ایران جای موندن و کار کردنش نیست

دروغ چرا ولی غمگینم خیلی غمگینم، یه وقتایی ترس تمام وجودم رو از آینده میگیره

خدایا خودت میبینی و شاهدی این همه جوون مثل من با همه خستگی‌هاشون دارن ادامه میدن و واسه آینده‌ای که معلوم نیست توی این کشور چیه میجنگن
ما فقط نمی‌دونیم تهش چی میخواد بشه
کاش دوباره آرامش و امید بهمون برگرده

یه وقتایی ازم میپرسن تو چرا نمیری، ولی نمیدونن با این سوالشون چقدرررررررررررررر حالم خراب میشه
به خودم میگم کجا برم، این همه سال سختی کشیدم، چندین سال درس خوندم، کار کردم، هدفامو ساختم، حالا کجا برم...

دلم میخواد بذر هدف‌هایی که دارم رو همینجا توی همین مملکت بکارم و رشدشون بدم

من کاری ندارم این مملکت دست چه حکومتی هستش و داره چجوری مردم رو میتازونه و آزارشون میده
اما دلم میخواد توی چهره‌ی مردم شهرم، جوونای کشورم امید ببینم، شادی ببینم، دلخوشی ببینم

والله قسم این حقمون نیست...

📡 @amirtoday

#دلنوشته
من همونی بودم که سال سوم دبیرستان، ریاضی رو با نمره ۸٫۵ تجدید شدم و افتادم چون از ریاضی متنفر بودم ولی سال بعد توی کنکور ریاضی رو ۱۰۰ زدم!
عجیب نیست که در عرض یه سال یه جوری تغییر کردم که برای خیلی‌ها باورش سخته...
عجیب نیست که بعد از گذشت این همه سال، بخش زیادی از کارم با ریاضیات درگیره
حضور بعضی از آدم‌ها مثل دکتر مریم میرزاخانی، برای من نقطه عطفی بود که زندگیم رو تغییر داد
کاش دنیا اینجور آدم‌ها رو ازمون نمی‌گرفت...
ولی راه ایشون همچنان ادامه داره🌱🍃

📡 @amirtoday

#دلنوشته
براش نوشتم تقصیر کسی نیست، گفتم که این خاصیت عادت به تنهاییه
اینکه وقتی مدت زیادی تنها مونده باشی، یادت میره که چجوری از دور بنظر میای
دیگه نمیتونی تصور کنی بعضی از حرف‌ها و کارهات ممکنه چجوری شنیده و دیده بشه
تو دنیای یه نفره خبری از انعکاس وجودت نیست
همین میشه که بی‌خبر میمونی از چیزی که یواش‌ یواش بهش تبدیل شدی و فقط موقعی میفهمی چی شده که میبینی یکنفر داره ازت فرار میکنه
آره، ماها مقصر نبودیم! فقط زیادی به حال خودمون رها شده بودیم...

📡 @amirtoday

#دلنوشته

هیچوقت نپرس که چیشد که موفق شدی؟
بپرس که چقدر شکست خوردی تا موفق شدی؟

به جرات میتونم بگم که باخت‌های ما و شکست‌های ما، باارزش‌ترین دارایی‌هایی ما توی زندگی هستند که قابل مقایسه با هیچ عدد و رقمی نیستند

شکست خوردی؟ زمین خوردی؟ باختی؟ فدای سرت...
پاشو ادامه بده، انقدر شکست بخور تا دیگه هیچ شکستی وجود نداشته باشه که شکست بخوری تا موفق بشی
انقدر برو و نشه، برو و نشه، برو و نشه تا دیگه هیچ نشه‌ای وجود نداشته باشه تا بالاخره بشه

من الان توی همون روزای بعد از شکستم هستم که میخوام از صفر شروع کنم، میخوام چشمم رو به همه‌ی اون سال‌های دانشگاهم که شبانه‌روز برای تک تک روزاش جنگیدم ببندم و دوباره از نو شروع کنم
خیلی سخته ولی تجربه‌ست هرچقدر تلخ اما باارزش‌ترینن...

مراقب نورِ امیدِ درونتون باشید 💫💫💫

#دلنوشته
به گذشتم که نگاه می‌کنم روزهای زیادی رو خاطرم میاد که توی سختی‌ها گذشتند...
نتیجه این سختی‌ها واسم درس بزرگی داشت
این بود که بدونم از هر آدمی و هر چیزی به جز باور به خودم و پروردگارم بی‌نیازم و میتونم به تنهایی توی سخت‌ترین مسیرها جلو برم
نفر اول بودن همیشه حرف‌ها و نگاه‌های منفی و دلسرد کننده دیگران رو واسم همراه داشت
این به من یاد که من هرچقدر هم تلاش کنم نمیتونم همه رو همراه و هم‌نظر خودم کنم
در نتیجه از تلاش برای متقاعد کردن و راضی نگه داشتن همه از خودم دست برداشتم و تمام انرژی و نیروی خودم رو ذخیره کردم و در مسیر بهتر شدنم به کار بردم

پی نوشت: بیاد روزی که با چشمای پر از گریه و اشک از سر شوق به خودت بگی که تونستم...

📡 @amirtoday

#دلنوشته

یکیش بالاخره از راه میرسه، یکی از همون ترس‌ها، بی‌صدا پیدات میکنه، خیلی مطمئن اطرافت میچرخه و دورت پرسه میزنه

یه‌ جوری که انگار طبیعی‌ترین کار دنیاست، که انگار اگر غیر از این باشه عجیبه، و بعد یواش‌یواش بهت نزدیک میشه، یا شایدم این تویی که آروم‌آروم بهش نزدیک میشی

خلاصه که همون نزدیکی‌ها میمونه، با حوصله و سر صبر، اونقدر سرجاش میمونه که دیگه نمیبینیش، تا جایی که تبدیل میشه به قسمتی از اطرافت، به بخشی از همون چیزی که بهش میگن زندگی

حالا هیچ چیزش مثل قدیم نیست، حتی دیگه به سختی میتونی تشخیص بدی که هنوز توی راهه یا اصلا ازت گذشته

هیچکس بهتر از بورخس درباره‌ی این روبروشدن ننوشته:
«روز شنبه از خواب پرید. بی‌صبری بود نه بی‌قراری و چاره‌ی ویژه‌اش سرانجام، آن روز بود. دیگر لازم نبود نقشه بکشد و خیالبافی کند؛ چند ساعت دیگر، سادگی حقایق کفایت می‌کرد»
مثل طبیعی‌ترین رسم روزگار، شبیه عادی‌ترین کار دنیا

📡 @amirtoday

#دلنوشته
همین روزاست که میشه ۲سال...
۲ساله که از خانوادم جدا شدم و تنها زندگی میکنم چون خانوادم با وجود تحصیل‌کرده بودنشون درکی از کار من ندارن...
از ۲۵سالگی مجبور شدم جمع کنم و برم تنها زندگی کنم با همه‌ی مشکلاتی که هست ولی دارم ادامه میدم...
یه شبا همین ساعتا میرسم خونه و لباس عوض نکرده میشینم روی کاناپه‌ی روبروی تلویزیون و همینجور که هدست توی گوشم داره موزیک پخش میکنه زل زدم به صفحه‌ی خاموش تلویزیون و به این فکر میکنم که خب تهش چی؟!
یکی از درونم بهم میگه تهه این ۱۵ و ۱۶ ساعت کار کردنت چیه...
راستش جوابی ندارم به خودم بدم ولی میدونم تهش خوبه، تهش روشنیه، تهش رسیدنه...
شاید...

📡 @amirtoday

#دلنوشته

من همیشه عادت دارم که یه روز بعد از سال نو تبریک بگم 🍃🌸
شاید خیلی عجیب و مسخره باشه ولی خب اینجوری راحت‌ترم 😁

سالی که بر همه‌ی ما گذشت به شدتتتتتتت تلخ و سخت بود...
برای من یکی که قابل وصف نیست که چی بهم گذشت اما هر چی که بود، واسم تجربه شد 💎
اینکه در مقابل دردها صبورترم و همیشه آمادگی این رو دارم که برای سختی‌های بعدی آماده‌تر باشم، برام یه موهبتی هست که قدردانشم 🙏🏽🙏🏽

توی این روزها جای شلوغ کردن ذهن خودتون با پرونده‌های نیمه باز زندگیتون🧠 یه کاغذ بردارید و دستاوردهای سال ۱۴۰۱ی که تموم شد رو بنویسید و روبروش اهدافی که برای ۱۴۰۲ دارید بنویسید ✍🏽
بدون هیچ جوگیری و در عین واقعیت با آگاهی کامل نسبت به وضعیت و شرایط، برای سال ۱۴۰۲ تصمیم بگیرید ✅

سال ۱۴۰۲، یه سال سخت تری نسبت به سال ۱۴۰۱ هست پس خودتون رو برای هر وضعیتی آماده کنید🚫

توی سال ۱۴۰۲ متعهدتر باشید✔️ نسبت به خودتون، نسبت به اهدافتون، نسبت به رویاهاتون 💯

در نهایت، برای همتون دلم میخواد همونی بشه که همیشه میگفتید هیچوقت نمیشه❗️ولی با اشک ذوق بگید دیدید شد، دیدید تونستم 💪🏽 صبور باشید و ادامه بدید 🪴

بیشتر از قبل مراقب خودتون و خوبیاتون باشید🌿 بیشتر مراقب سلامتیتون باشید🌟 بیشتر مهربونی کنید ☺️ و راوی شجاعت باشید 💫

راستی! سال نو هم مبارک خودتون و خانوادتون 🌺🍃

ارادتمند همگی🧡🌻

#دلنوشته

❗️یه حقیقت خیلی ترسناک 💥

🔶 به احتمال خیلی زیاد، ده سال، بیست سال یا سی سال دیگه حاضری همه چیزت رو بدی و زمان رو برگردونی به عقب یا سلامتی و انرژی الانت رو که داری توی اون موقع داشته باشی!!!

📢 فقط خواستم بهت یادآوری کنم تا هستی
🔻 قدر الانت رو بیشتر بدون
🔻 بیشتر روی خودت متمرکز باش
🔻 وقت بیشتری برای خودت بذار
🔻 بیشتر یاد بگیر
🔻 بیشتر تجربه کن
🔻 بذار شکست بخوری و تجربت بیشتر بشه
🔻 انرژی که داری رو تا جایی که میتونی به بهترین شکل ازش استفاده کن

✅ این حرف‌هایی که براتون مینویسیم، نه انگیزشی نه هیچ چیز دیگه، فقط حرف‌های دلم هست که میخوام رشد و پیشرفت همتون رو ببینم 🌟💎

📡 @amirtoday

#دلنوشته
من همونی بودم که سال سوم دبیرستان، ریاضی رو با نمره ۸٫۵ تجدید شدم و افتادم چون از ریاضی متنفر بودم ولی سال بعد توی کنکور ریاضی رو ۱۰۰ زدم!
عجیب نیست که در عرض یه سال یه جوری تغییر کردم که برای خیلی‌ها باورش سخته...
عجیب نیست که بعد از گذشت این همه سال، بخش زیادی از کارم با ریاضیات درگیره
حضور بعضی از آدم‌ها مثل دکتر مریم میرزاخانی، برای من نقطه عطفی بود که زندگیم رو تغییر داد
کاش دنیا اینجور آدم‌ها رو ازمون نمی‌گرفت...
ولی راه ایشون همچنان ادامه داره🌱🍃

📡 @amirtoday

#دلنوشته
چیزی به اسم رنج انتخاب وجود نداره، این اجبار به انتخابه که آزاردهنده‌ست، خسته‌کنندگی این حقیقت که مدام باید انتخاب کنی، حتی وقت‌هایی که تنهایی و هیچ‌کاری نمیکنی، استراحتی نیست، انتخاب و تصمیم شغل تمام‌وقت بشره، سنگین‌ترین مالیاتِ «بودن»

📡 @amirtoday

#دلنوشته
مادرم یه‌ بار بهم گفت میرید و می‌چرخید و آخرشم می‌رسید به حرفای ما...
منم رفتم و چرخیدم و آخرش فهمیدم دنیا رسم و قانون جدیدی پیدا نمیکنه
هرچی که هست همینطور بوده، از همون اول هرچقدرم که زور میزنی یه‌جور دیگه نگاهش کنی و بفهمیش، بازم آخر سر میرسی به همون جمله‌های کوتاه و ساده‌ای که از قدیم می‌گفتن
ولی خب آدمیزاده دیگه، حتما باید به چشم ببینه تا باور کنه، غریبه شدن رفیق‌رو، پیر شدن عزیز رو، تموم نشدن آرزو یا کفایت نکردن خوشی‌رو...
مادر راست می‌گفت، فرقی نداره با کدوم واژه بخونی یا از کدوم راه تجربه کنی
آخر کار میبینی زندگی همون جمله‌های کوتاه و ساده‌ای بود که یه روزی دلت نمی‌خواست باور کنی...

📡 @amirtoday

#دلنوشته
همین روزاست که میشه ۲سال...
۲ساله که از خانوادم جدا شدم و تنها زندگی میکنم چون خانوادم با وجود تحصیل‌کرده بودنشون درکی از کار من ندارن...
از ۲۵سالگی مجبور شدم جمع کنم و برم تنها زندگی کنم با همه‌ی مشکلاتی که هست ولی دارم ادامه میدم...
یه شبا همین ساعتا میرسم خونه و لباس عوض نکرده میشینم روی کاناپه‌ی روبروی تلویزیون و همینجور که هدست توی گوشم داره موزیک پخش میکنه زل زدم به صفحه‌ی خاموش تلویزیون و به این فکر میکنم که خب تهش چی؟!
یکی از درونم بهم میگه تهه این ۱۵ و ۱۶ ساعت کار کردنت چیه...
راستش جوابی ندارم به خودم بدم ولی میدونم تهش خوبه، تهش روشنیه، تهش رسیدنه...
شاید...

📡 @amirtoday