#دلنوشته
هنوز برای گذشتن و بخشیدن اونقدرا بزرگ نشدم، بهش افتخار نمیکنم اما راستش ترجیح میدم آدمها رو با اشتباهاتشون تنها بگذارم، نه برای انتقام یا تربیت کردن یا هر انگیزهی کودکانهی دیگهای، بلکه فقط به این دلیل ساده که درک میکنم خامیها و نارساییهای اونا هم درست مثل من یا بقیه پیچیدگیهای خودش رو داره و معلول هزار و یک اتفاق محو شده و یا از یاد رفتهای هست که ممکنه حتی یکیش هم به گوش کسی نرسیده باشه
اما فکر میکنم در قبال همچین گرههایی کار زیادی از دست کسی بر نمیاد
قصه سادهتر از این حرفاست، فارغ از هر رنج و گذشتهای، لحظاتی هست که آدم باید تصمیم بگیره میخواد برای خودش کاری کنه یا نه؟!
چرا که تا ابد نمیشه گندها رو پشت رنجها پنهان کرد، همین...
هِدا کووالی زنی بود که اوایل جوونیش اسیر جنایت نازیها شد و بعد از سقوط نازیسم هم گرفتار خفقان کمونیسم، و در تمام این سالها هم مدام در حال از دست دادن بود، از پدر و مادر گرفته تا ثروت و شوهر، توی خاطراتش نوشته که مردم همیشه ازش میپرسیدن که چطور این همه سال تونسته دووم بیاره؟
و هِدا بهشون جواب میداده که ادامه دادن و زندهموندن به شکلی غریزی ساده و طبیعیه، که از قضا چیزی که سخته و تلاش دوچندان میخواد کاری نکردن و در انتظار پایان موندنه...
📡 @amirtoday
هنوز برای گذشتن و بخشیدن اونقدرا بزرگ نشدم، بهش افتخار نمیکنم اما راستش ترجیح میدم آدمها رو با اشتباهاتشون تنها بگذارم، نه برای انتقام یا تربیت کردن یا هر انگیزهی کودکانهی دیگهای، بلکه فقط به این دلیل ساده که درک میکنم خامیها و نارساییهای اونا هم درست مثل من یا بقیه پیچیدگیهای خودش رو داره و معلول هزار و یک اتفاق محو شده و یا از یاد رفتهای هست که ممکنه حتی یکیش هم به گوش کسی نرسیده باشه
اما فکر میکنم در قبال همچین گرههایی کار زیادی از دست کسی بر نمیاد
قصه سادهتر از این حرفاست، فارغ از هر رنج و گذشتهای، لحظاتی هست که آدم باید تصمیم بگیره میخواد برای خودش کاری کنه یا نه؟!
چرا که تا ابد نمیشه گندها رو پشت رنجها پنهان کرد، همین...
هِدا کووالی زنی بود که اوایل جوونیش اسیر جنایت نازیها شد و بعد از سقوط نازیسم هم گرفتار خفقان کمونیسم، و در تمام این سالها هم مدام در حال از دست دادن بود، از پدر و مادر گرفته تا ثروت و شوهر، توی خاطراتش نوشته که مردم همیشه ازش میپرسیدن که چطور این همه سال تونسته دووم بیاره؟
و هِدا بهشون جواب میداده که ادامه دادن و زندهموندن به شکلی غریزی ساده و طبیعیه، که از قضا چیزی که سخته و تلاش دوچندان میخواد کاری نکردن و در انتظار پایان موندنه...
📡 @amirtoday
#دلنوشته
چیزی به اسم رنج انتخاب وجود نداره، این اجبار به انتخابه که آزاردهندهست، خستهکنندگی این حقیقت که مدام باید انتخاب کنی، حتی وقتهایی که تنهایی و هیچکاری نمیکنی، استراحتی نیست، انتخاب و تصمیم شغل تماموقت بشره، سنگینترین مالیاتِ «بودن»
📡 @amirtoday
چیزی به اسم رنج انتخاب وجود نداره، این اجبار به انتخابه که آزاردهندهست، خستهکنندگی این حقیقت که مدام باید انتخاب کنی، حتی وقتهایی که تنهایی و هیچکاری نمیکنی، استراحتی نیست، انتخاب و تصمیم شغل تماموقت بشره، سنگینترین مالیاتِ «بودن»
📡 @amirtoday