بیا مشهد 1️⃣
🌿وقتی شروع کردم کتاب بیا مشهد، را بخوانم، ابتدا و مقدمه آن خیلی نظرم را به خودش جلب کرد..
🌾زنده بودن شهدا خیلی وقت ها نمود خارجی پیدا می کند و انسان به این واقعیت ها بهتر واقف می شود.
📌در کتاب چنین آمده بود: ( تلخیص )
تصمیم گرفتیم که خاطرات شهید علی سیفی را که از شهدای شهرمان یعنی مراغه بود جمع آوری کنیم.. با یکی دو نفر در این باره صحبت کردیم اما فرد سومی بود که می توانست خیلی در این وادی به ما کمک کند.
🍁در واقع شهید علی سیفی در عالم رویا، توصیه کرده بود که نزد این فرد برویم و از ایشان کمک بگیریم..
اما در کمال ناباوری، بار اول این فرد از کمک به ما ممانعت کرد و گفت که خود شهید باید به من اذن بدهد..
🌹و اما ما نا امیدانه به سمت نفر چهارم رفتیم اما بعد از یکی دو هفته، نفر سوم با ما تماس گرفت و تصمیم گرفت کمک کند.
علت شوق او به این کار بعد از ممانعت سر سختانه چند روز پیش را جویا شدیم و ایشان گفتند:
📢شهید سیفی را در خواب دیدم، ایشان به من گفت:
این بچه ها از طرف من آمده اند، من آن ها را فرستاده ام، تمام خاطرات را برایشان بگو و هر چه از دستت بر می آید برایشان انجام بده ..
🌺بعد از این، متوجه شدیم که در شهرهای دیگر هم کسانی هستند که بتوانند در این باره به ما کمک کنند و برای مراجعه به آن ها نیاز به پول داشتیم که با توسل به خود شهید، به طریق عجیبی این هزینه هنگفت فراهم شد و توانستیم مصاحبه ها را یکی یکی به خوبی به اتمام برسانیم.
🌱وقتی به این بخش از کتاب رسیدم، با خودم فکر کردم که در این کتاب باید حرفهای خوبی برای گفتن وجود داشته باشد که تا این اندازه این شهید، خود پا در میانی کرده که این کتاب ایجاد شود و به چاپ برسد.
💐از این رو پاره ای از بخش های این کتاب را برای تان به مرور از طریق کانال #شهید_ابراهیم_هادی نشر خواهیم داد..
📎برگرفته از بخش ابتدای، کتاب #بیا_مشهد، خاطرات #شهیدعلی_سیفی ( شهیدی که امام زمان (عج) او را به مشهد دعوت کرد )
👉 @Alamdarkomeil 👈
بیا مشهد 1️⃣
🌿وقتی شروع کردم کتاب بیا مشهد، را بخوانم، ابتدا و مقدمه آن خیلی نظرم را به خودش جلب کرد..
🌾زنده بودن شهدا خیلی وقت ها نمود خارجی پیدا می کند و انسان به این واقعیت ها بهتر واقف می شود.
📌در کتاب چنین آمده بود: ( تلخیص )
تصمیم گرفتیم که خاطرات شهید علی سیفی را که از شهدای شهرمان یعنی مراغه بود جمع آوری کنیم.. با یکی دو نفر در این باره صحبت کردیم اما فرد سومی بود که می توانست خیلی در این وادی به ما کمک کند.
🍁در واقع شهید علی سیفی در عالم رویا، توصیه کرده بود که نزد این فرد برویم و از ایشان کمک بگیریم..
اما در کمال ناباوری، بار اول این فرد از کمک به ما ممانعت کرد و گفت که خود شهید باید به من اذن بدهد..
🌹و اما ما نا امیدانه به سمت نفر چهارم رفتیم اما بعد از یکی دو هفته، نفر سوم با ما تماس گرفت و تصمیم گرفت کمک کند.
علت شوق او به این کار بعد از ممانعت سر سختانه چند روز پیش را جویا شدیم و ایشان گفتند:
📢شهید سیفی را در خواب دیدم، ایشان به من گفت:
این بچه ها از طرف من آمده اند، من آن ها را فرستاده ام، تمام خاطرات را برایشان بگو و هر چه از دستت بر می آید برایشان انجام بده ..
🌺بعد از این، متوجه شدیم که در شهرهای دیگر هم کسانی هستند که بتوانند در این باره به ما کمک کنند و برای مراجعه به آن ها نیاز به پول داشتیم که با توسل به خود شهید، به طریق عجیبی این هزینه هنگفت فراهم شد و توانستیم مصاحبه ها را یکی یکی به خوبی به اتمام برسانیم.
🌱وقتی به این بخش از کتاب رسیدم، با خودم فکر کردم که در این کتاب باید حرفهای خوبی برای گفتن وجود داشته باشد که تا این اندازه این شهید، خود پا در میانی کرده که این کتاب ایجاد شود و به چاپ برسد.
💐از این رو پاره ای از بخش های این کتاب را برای تان به مرور از طریق کانال #شهید_ابراهیم_هادی نشر خواهیم داد..
📎برگرفته از بخش ابتدای، کتاب #بیا_مشهد، خاطرات #شهیدعلی_سیفی ( شهیدی که امام زمان (عج) او را به مشهد دعوت کرد )
👉 @Alamdarkomeil 👈
