نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
72.9K subscribers
357 photos
64 videos
58 files
1.99K links
احمد زیدآبادی
Download Telegram
می‌زند یا نمی‌زند؟

در محافل سیاسی خبرها داغ است. بحث جنگ یا توافق بالا گرفته است. قاعدتاً مردم عادی باید با نگرانی خبرها را دنبال کنند، اما خیلِ گردشگرانی که به سواحل جنوبی هجوم آورده‌اند، اصلاً خیال‌شان هم نیست!
صدای پخش ترانه را تا سرحد ممکن بلند می‌کنند، می‌رقصند، تخمه می‌شکنند، سوار قایق‌های موتوری و جت اسکی می‌شوند، شنا می‌کنند، قلیان می‌کشند و تا دل‌تان بخواهد زباله تولید می‌کنند!
ظاهراً نسبت به خبرها بی‌حس و بی‌اعتمادند.
اگر به فرض، بین چند نفر موضوع جنگ پیش آید، معمولاً با قاطعیت نظر می‌دهند. برخی قاطعانه می‌گویند جنگ نمی‌شود، زیرا "آخوندها" زرنگ‌تر از این حرف‌ها هستند!
برخی دیگر جنگ را حتمی و فوری می‌دانند و عجیب این‌که عواقب آن را هم خوب می‌بینند!
آنها که شبکهٔ ایران‌اینترنشنال را دنبال می‌کنند، مدعی‌اند که به زودی جنگ می‌شود و بعد "پسر شاه" برمی‌گردد! اگر بپرسی چطور برمی‌گردد، حرف‌شان این است که آمریکا و اسرائیل خودشان نقشه‌اش را ریخته‌اند. یک جوری که به ذهن ما نمی‌رسد، او را برمی‌گردانند!
همین افراد، جنگ را هم فاقد تلفات در بین مردم عادی می‌دانند. می‌گویند طوری می‌زنند که خون از دماغ هیچ آدم معمولی نیاید!
نمونهٔ تلفات انسانی در غزه را استثنا می‌پندارند و یا می‌گویند، حق‌شان است!
با این‌حال، در گفتگوهای "عیددیدنی" متوجه شدم که وقتی عواقب جنگ برای افراد توضیح داده می‌شود، اکثریت قاطع آنها واقعاً نگران می‌شوند و می‌پرسند: "پس این کارشناس‌ها چی می‌گن؟"
منظورشان همان افرادی است که در شبکه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور ظاهر می‌شوند و تحت عنوان "کارشناس" علایق و آرزوها و اوهام خود را به عنوان "نظر کارشناسی" به مردم القا می‌کنند.
جالب اینکه به هیچکدام از این "کارشناس‌ها" هم اعتماد ندارند. می‌گویند‌؛ هر روز یه چیزی می‌گن! گیج‌مون کرده‌اند!
اگر در بارهٔ "کارشناسان" صدا و سیما از افراد پرسیده شود، بلافاصله می‌گویند که برنامه‌های صدا و سیما روی اعصاب‌شان است از بس که مزخرف است. به ندرت به شبکه‌های صدا و سیما سر می‌زنند: "مگر چطور بشه! سریالی چیزی مثل همین نقی معمولی را ببینیم!"
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
زخم بر چهرهٔ طبیعت!

ایرانیان سیزده بدر را روز طبیعت می‌نامند. قاعدتاً در این روز طبعیت باید مورد احترام قرار گیرد و تکریم شود. آنچه اما عملاً در این روز رخ می‌دهد زخمی کردن طبیعت از طریق آسیب زدن به درختان و علفزارها و بوته‌ها و رها کردن حجم مخربی از انواع و اقسام زباله‌های آلوده و پلاستیکی در دل دشت‌ها و جنگل‌ها و سواحل دریاها و رودخانه‌ها و پارک‌هاست!
بسیاری از مردم ایران به طبیعت احترام می‌گذارند و حریم پاک و پاک‌کنندهٔ آن را پاس می‌دارند، اما بسیاری هم از اقشار و طبقات متفاوت، گویی کمترین فهم و دانشی از مشکل آلودگی محیط زیست ندارند و به طرز غیرقابل باور و تحملی، بر چهرهٔ طبیعت بی‌رحمانه زخم می‌زنند.
بدون تردید این رفتار نهایت انحطاط فرهنگی است! علتش چیست؟ اگر بگوییم علتش فقط نظام حاکم است، خیلی‌ها به وجد می‌آیند و هورا می‌کشند، اما اگر بگوییم ضعف و چه بسا فقدان مسئولیت فردی در بین ما ایرانیان هم در این انحطاط مؤثر است، همان خیلی‌ها رو ترش می‌کنند و بانگ برمی‌آورند که چرا با سرزنش مردم، حکومت را تبرئه می‌کنید!
این نوع واکنش‌ها نیز خودش علامت انحطاط سیاسی پایداری است که بیش از یک قرن در ایران سابقه دارد!
همین انحطاط سبب شده است که حتی نتوان مسئولیت فردی یک شخص را در رعایت حریم و بهداشت طبیعت به او تذکر داد. به محض تذکر، طرف برمی‌گردد و با پرخاش پاسخ می‌دهد: "زورت به من می‌رسه؟ اگه راست می‌گی برو جلو دزدی و چپاول حکومتی‌ها را بگیر!"
اگر از او بپرسی که مگر دزدی و چپاول دیگران مجوزی برای رها کردن پوشک آلودهٔ بچهٔ شما در ساحل دریاست؟ دعوا و زد و خورد را به جان خریده‌ای!
در ایام نوروز در بارهٔ خرابی جاده‌ها و تأثیر آن بر تخریب خودروها و اعصاب مردم و بالا رفتن خطر تصادف نوشته بودم.
فردی که ادعای سیاسی بودن دارد، انتقاد کرده بود که ظاهراً فلانی از مشکلات کشور خبر ندارد که توجه خود را معطوف به خرابی جاده‌ها کرده است!
این افراد که خود نمادی از انحطاط سیاسی در جامعهٔ ما هستند، از یک طرف گمان می‌کنند که فعالیت سیاسی درست و واقعی یعنی فحش بی‌وقفه به حکومت در همهٔ سطوح آن! و از طرف دیگر تصورشان این است که اگر حکومت عوض شود تمامی مشکلات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و زیرساختی کشور یک‌شبه به طور کامل و به صورت اتوماتیک حل می‌شود!
در زندان گوهردشت کرج وقتی به یک زندانی مخالف حکومت توضیح دادم که در هدر دادن آب کمی رعایت کند، پاسخش این بود: "مشکل تو این است که جای تضاد اصلی و فرعی را عوض کرده‌ای!"
طفلک در کمال سادگی باور داشت که اگر حکومت سرنگون شود و سازمان آنها قدرت را به دست گیرد، بارش برف و باران چند برابر خواهد شد و بحران آب هم به خودی خود یک‌شبه حل می‌شود!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
راه یا چاه؟

قدرتِ نظامیِ معطوف به مقابله با آنچه "نظام جهانی" خوانده می‌شود، اگر از حدود متعارف خود خارج شود، به جای بازدارندگی خودش به تهدید تبدیل می‌شود.
نمونهٔ روشنش وضعیت عراق پس از جنگ 8 ساله با ایران است. عراق که در طول جنگ برای مهار "امواج انسانی نیروهای ایرانی" مورد حمایت قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای قرار گرفته بود، توانست زرادخانهٔ عظیمی از موشک و تسلیحات شیمیایی برای خود فراهم کند. با فرونشستن آتش جنگ، اسرائیل همین زرادخانه را به عنوان تهدیدی علیه خود و به هم خوردن توازن قوا در خاورمیانه به حساب آورد و حامیان غربی‌اش را به حمله نظامی علیه آن کشور ترغیب کرد.
برخی تحلیلگران عرب می‌پنداشتند که قدرت موشکی و شیمیایی عراق، آن کشور را غیرقابل شکست و مصون از حملهٔ نظامی آمریکا و متحدانش کرده است، حال آنکه همان قدرت موشکی و شیمیایی، دلیل اصلیِ تعریف عراق به عنوان تهدیدی منطقه‌ای و جهانی و زمینه‌ساز حمله به آن شد.
بنا بر این تجربه، مقام‌های جمهوری اسلامی هر چه بیشتر در بارهٔ توانایی‌های نظامی کشور داد سخن دهند و بخصوص از تغییر استراتژی اتمی کشور حرف به میان آورند، کار را برای خودشان سخت‌تر و برای آمریکا و اسرائیل آسان‌تر می‌کنند.
رفع تهدید نظامی از کشور، نه تهدید به ساخت سلاح اتمی و نه دعوت به همکاری اقتصادی با آمریکا بدون رفع چالش‌های امنیتی و سیاسی با آن است! راهش حل منازعات سیاسی و امنیتی با طرف مقابل در یک گفتگوی رو در رو بر اساس یک فرمول منصفانه است.
بنابراین، آنچه این روزها علی لاریجانی مطرح کرده و شماری دیگر از حرف او استقبال کرده‌اند، حرکت در جهت افتادن به چاهی است که اسرائیلی‌ها پیش پای ایران کنده‌اند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
ملایمات و ناملایمات سفرهای عیدی

سفر عیدی 20 روزۀ ما دیشب ساعت یک بامداد به پایان رسید. در این سفر بیش از 5 هزار کیلومتر را طی کردیم. هدف اصلی، دیدار با خانواده در زادگاه و آشنایی با شهرهای ساحلی خلیج فارس از بندرعباس تا بندر عسلویه و سیراف بود.
این سفرها برای من عمدتاً نوعی مطالعۀ میدانی غیرکلاسیک به منظور درک عینی و بی‌واسطۀ مسائل و مشکلات جامعۀ ایران است تا در تحلیل شرایط کشور حتی‌المقدور از ذهنیت‌گرایی فاصله بگیرم. سفر بخصوص در ایام نوروز لذت‌بخش و مفرح است اما ناملایمات و سختی‌های مخصوص خود را دارد. تراکم مسافران، کمبود اقامتگاه و گرانی آن، اجبار به اقامت در محل‌های نه چندان تمیز و گاهی به شدت کثیف، جاده‌های بسیار شلوغ و ناهموار و بعضاً غیراستاندارد، رانندگی‌های پرریسک و گاه دیوانه‌وار، خبرهای دلخراش مربوط به تصادفات و سوگواری دردناک خانواده‌ها، بی‌مبالاتی بسیاری از افراد در آلوده کردن محیط زیست و عدم رعایت اخلاق اجتماعی، خودروی نامطمئن و آسیب‌پذیر و تأسف و تأثر عمیق و دائمی از توسعه نیافتگی و عدم استفادۀ صحیح از امکانات بکر و ناب این کشور بخشی از ناملایماتی است که گریبان آدمی را رها نمی‌کند!
واقعیت این است که عموم مردم ایران در ایام عید تمام همت خود را به کار می‌گیرند که شاد باشند، اما آنچه عیش بسیاری از آنان را منغص می‌کند، احساس بی‌ثباتی عمیق اقتصادی و نامطمئنی از روز بعد است. هنوز خیلی از مردم نسبت به مردم برخی از کشورها، امکانات مادی و رفاهی مناسب و حتی بعضاً بی‌رویه‌ای دارند اما گرانی و تورم سیل‌آسا، و بی‌ثباتی فزاینده و تصاعدی قیمت‌ها، آنها را دل‌نگران و مضطرب فردای خود می‌کند.
پرسش تکراری و لاینقطع آنان این است که قیمت‌ها قرار است به کجا برسد؟ این وضع قرار است به کدام نقطه ختم شود؟ و چرا حکومت با آمریکا "آشتی" نمی‌کند که هم خودش پابرجا بماند و هم مردم از زیر بار این همه فشار و دلهره و استرس نجات یابند؟
در بارۀ تجربیات تلخ و شیرین این سفر به مناسبت های مختلف بعد از این خواهم نوشت.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
استراتژی عاشورایی؟

این روزها برخی سخن از استراتژی کربلایی-عاشورایی می‌گویند و منظورشان این است که حتی به قیمت نابودی کامل کشور و از بین رفتن ایران باید در برابر آمریکا و اسرائیل ایستادگی کرد و جنگید!
بارها گفته و نوشته‌ام که این نوع برداشت از حرکت حسین بن علی که درود خدا بر او باد، بدترین و خطرناک‌ترین تحریفی است که از کربلا و عاشورا صورت گرفته است.
حسین از موضع فردی خارج از نظام حاکم، برای حفظ شرافت و عزت شخصی خود تن به مرگ داد و حاضر به بیعت با یزید نشد. این موضوع، می‌تواند الگویی برای همۀ افراد شرافتمند در شرایط مشابه باشد، اما تبدیل آن به یک استراتژی حکومتی، بزرگ‌ترین ظلمی است که می‌توان نسبت به حسین روا داشت. حسین بعد از مرگ برادرش حسن، به مدت ده سال به عهدنامۀ صلح او با معاویه پایبندی کامل نشان داد و از مفاد آن تخطی نکرد؛ همان عهدنامه‌ای که طبق آن حسن که درود خدا بر او باد، قدرت و خلافت را به طور کامل به معاویه واگذار کرد و از این جهت مورد شماتت جمعی از یاران نزدیک خود قرار گرفت.
بنابراین، استراتژی کربلایی-عاشورایی می‌تواند استراتژی یک فرد یا سازمان مبارز باشد، اما در سطح دولت اساساً فاقد معناست. مهمترین کارویژۀ هر دولت و حکومت با هر نوع ماهیت و ادعایی، حفظ موجودیت کشور و جان و مال اتباع است، اگر آنها را به خطر اندازد دیگر دولت نیست!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
عزت حفظ کشور است

در عصر ملت-دولت، بالاترین فضیلت و مهمترین وظیفۀ اخلاقی و اجتماعی شهروندان در هر پست و مقام و موقعیتی حفظ کشور است. به خطر انداختن موجودیت کشور توسط هر کسی و تحت هر شرایطی، از نقطه نظر اخلاق سیاسی، نامش عزت نیست، بلکه عین ذلت است. عزت به واقع حفظ کشور است.
بدبختانه ناآشنایی با ماهیت اخلاق سیاسی و خلط آن با برخی معیارهای اخلاق در حوزۀ فردی، گرفتاری‌های بسیار عمیقی برای کشور ما ایجاد کرده است. اصلاً از تعریف دستگاه مفهومی در این باره عاجز بوده‌ایم و به همین جهت، مفاهیم اصولی را چنان در هم آمیخته‌ایم که سبب گمراهی و پریشان‌فکری‌مان شده است.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
موضع برابر؟

دکتر مسعود پزشکیان: "ایران خواهان گفت‌و‌گو از موضع برابر است."
بدبختانه در عالم انسانی و بخصوص در روابط بین‌الملل چیزی به عنوان "موضع برابر" وجود ندارد! آدم‌ها با اتکاء به اندازۀ دانش و قدرت نرم خود و دولت‌ها به پشتوانۀ مجموعۀ قدرت سخت و نرم خود با طرف مقابل گفتگو می‌کنند.
شاید منظور آقای پزشکیان این باشد که گفتگو ادب و آدابی دارد که باید رعایت شود. این سخن درستی است، اما موازین ادب و آداب گفتگو خود نیاز به توافق دارد که آن هم در پشت میز گفتگو قابل دستیابی است!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
طرفِ خودتان را هم ببینید!

سید عباس عراقچی: "علی‌الاصول، مذاکره مستقیم با طرفی که مدام تهدید به توسل به زور بر خلاف منشور ملل متحد می‌کند و مواضع متناقضی توسط مقام‌های مختلف آن بیان می‌شود، بی‌معنا خواهد بود اما ما همچنان به دیپلماسی پایبند بوده و حاضریم مسیر مذاکره غیرمستقیم را بیازماییم."
آیا منظور آقای عراقچی این است که در طرفِ جمهوری اسلامی، تناقضی دیده نمی‌شود و تهدیدی علیه آمریکا صورت نمی‌گیرد و عموم مقام‌های مسئول با زبان و موضعی واحد و مبتنی بر صلح‌طلبی و مفاد منشور ملل متحد با طرف مقابل سخن می‌گویند؟
همین دیروز یک روزنامۀ تحت مدیریت حاکمیت، به صراحت از شلیک قریب‌الوقوع به "کلۀ پوک" ترامپ دفاع کرد تا "ریق لعنت" را سر بکشد! اگر حرفی مشابه این، از سوی یکی از منصوبان ترامپ علیه مقام‌های ایرانی مطرح می‌شد، آقای عراقچی چه واکنشی نشان می‌داد؟
انصاف حکم می‌کند که اگر تهدیدها و تناقضات طرف مقابل را می‌بینید، نیم‌نگاهی هم به تهدیدها و تناقضاتِ طرف خودتان بیاندازید!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
ارمغان سفر نوروزی!
بحران آب

در سفرهای نوروزی چشم من یکسره به قلۀ کوه‌هاست تا ببینیم چه میزان برف بر نوک و دامنۀ آنها نشسته است. جاده‌ای که از شهر گلوگاه تا چشمه‌علی در نزدیکی دامغان از میان جنگل و دشت و ییلاق و کوهستان می‌گذرد، یکی از زیباترین جاده‌های ایران است.
در بلندترین ارتفاعات این مسیر که جناح شرقی سلسله جبال البرز به شمار می‌رود، اثری از برف انبوه سال‌های قبل به چشم نیامد. در بزرگراه قم به کاشان که بر اثر تخریب آسفالت، خودروها زیر پای راننده و مسافرانش همچون نخود بر روی تابۀ داغ، بالا و پایین می‌پرند، نگاهم معطوف به رشته کوه کرکس بود، اما دریغ از برفی که هر ساله بر دامن این کوهستان می‌نشست.
تنها در نوک قلۀ کرکس در غرب شهر نطنز، چند مثقالی برف از دور خودنمایی می‌کرد. کوه‌های بین اردستان تا نائین که سال پیش پوشیده در برفی ملایم بود، امسال از خشکی فریاد می‌زد. شیرکوه در غرب یزد هم وضعی بهتر از کوه کرکس نداشت و بعد از آن، به فاصلۀ 650 کیلومتر تا بندرعباس، دیگر هیچ اثری از برف بر روی هیچ کوهی در دو سوی جاده، به چشم نمی‌خورد.
اگر بگویم هیچ پدیده‌ای مثل کوهی خفته در برفی عمیق و سنگین در ایام نوروز دل مرا شاد و حالم را خوب نمی‌کند، اغراق نکرده‌ام. در مقابل، یک کوه مرتفع اما خالی از برف در ابتدای سال نو، همۀ غم و غصه‌های عالم را در دلم خالی می‌کند.....(ادامۀ یادداشت در لینک زیر)
@ahmadzeidabad
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-35280
واقعاً چه کاره است؟

به جای اینکه هیئت نظارت بر مطبوعات، بدون ذکر نام مدیر مسئول روزنامۀ کیهان، خبر از تذکر به او دهد، بهتر است یک بار و برای همیشه از طرف نهادهای مسئول اعلام شود که اصولاً این روزنامه و گردانندگان آن، چه نسبتی با نظام جمهوری اسلامی دارند.
آیا همانطور که برخی ادعا می‌کنند، این روزنامه و مدیرمسئول آن واقعاً سخنگوی نظام هستند؟ یا نظرات شخصی خود را منعکس می‌کنند؟ یا اینکه وضعیتی بینابین دارند و مثلاً خصولتی و نیمه‌رسمی محسوب می‌شوند؟
بعید می‌دانم که در هیچ کشوری پدیده‌ای مثل روزنامۀ کیهان وجود داشته باشد به طوری که ناظران و تحلیل‌گران از جایگاه و کارویژۀ واقعی و رسمی آن سر در نیاورند!
هنگامی که دیپلمات‌های خارجی نوشته‌های کیهان را در مقابل دیپلمات‌های ایرانی می‌گذارند و از آنها می پرسند که اینها چیست، بدون تردید پاسخ کلیشه‌ای دیپلمات‌های ایرانی این است که : "در کشور ما مطبوعات در بیان نظرات خود آزادند و این نوشته‌ها هم نظر شخصی نویسندگان آنهاست و ربطی به مواضع رسمی دولت و نظام ندارد!"
ولی آیا واقعاً همینطور است؟ یعنی نوشته‌های کیهان نظرات شخصی نویسندگان آن است؟ اگر اینطور است چرا این موضوع به طور رسمی و علنی اعلام نمی‌شود تا افکار عمومی هم نسبت به آن مطمئن شود. و اگر اینطور نیست، آیا طرفِ مذاکره، نفاق و دروغِ نهفته در پشتِ پاسخ دیپلمات ایرانی را متوجه نمی‌شود و به حرف او اعتماد می‌کند؟ یا اینکه در همان گام نخست مطمئن می‌شود که با پدیدۀ غریب و غیرقابل فهمی روبروست؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
نقدعلی و نگرانی از سرمایۀ اجتماعی؟

شیخ محمدتقی نقدعلی: "در شأن نظام جمهوری اسلامی نیست که سرمایه‌های اجتماعی خود را بر اثر تصادف از دست بدهد."
آقای نقدعلی همان فردی است که در به در به دنبال ابلاغ لایحۀ "عفاف و حجاب" است!
اگر وی واقعاً نگران "سرمایه‌های اجتماعی" ایران است، پس چرا بر اجرایی شدن مصوبه‌ای اصرار می‌ورزد که از یک طرف سرمایه‌های جوان ایران را گروه گروه از کشور فراری می‌دهد و از طرف دیگر، موجبات درگیری‌های اجتماعی داخلی و به باد رفتن سرمایه‌های جانی و مالی کشور را فراهم می‌کند؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
عزت بود یا ذلت؟

تندروهایی که ادعای پیروی از "خط امام" را دارند، به نظرشان پذیرش قطعنامۀ 598 شورای امنیت سازمان ملل از طرف مرحوم آیت‌الله خمینی، ذلت بوده است یا عزت؟
اگر نظرشان این است که ذلت بوده است، پس چرا آیت‌الله آن را پذیرفت و چرا آنان همچنان خود را پیرو او می‌دانند؟ اما اگر بگویند عزت بوده است، پس چرا تصمیمی مشابه آن را نماد ذلت می‌دانند؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
منطقی نمی‌نماید!

آنچه سردار کاظمی قمی تحت عنوان خواسته‌های آمریکا از جمهوری اسلامی در مصاحبه با صدا و سیما گفته است، منطقاً نمی‌تواند بخشی از نامۀ ترامپ به آقای خامنه‌ای باشد.
به نظرم سردار دریافت خود را از نتایج غایی درخواست‌های آمریکا از ایران مطرح کرده است، اما رسانه‌ها آن را به حساب افشای نامۀ ترامپ گذاشته‌اند! البته آقای کاظمی قمی هم در القاء این اشتباه بی‌تقصیر نیست چون حرف خود را به طور واضح مطرح نکرده است.
مسئله اما این است که چرا تا این لحظه این سوءتفاهم رسانه‌ای از سوی مقام‌های ایرانی تکذیب نشده است؟
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
شروع شد!

آنچه فعلاً واضح است این است که مقام‌های سیاسی بلندپایهٔ ایران و آمریکا قرار است روز شنبه در جایی با هم مذاکره کنند.
ظاهراً مذاکرات زیر یک سقف انجام خواهد شد تا نظر دونالد ترامپ مبنی بر مستقیم بودن مذاکرات نادرست از کار در نیاید، اما در عین حال، صندلی مذاکره‌کنندگان مقدارِ غیر متعارفی از هم فاصله خواهد داشت تا نظر طرف ایرانی در مورد غیرمستقیم بودن مذاکرات هم تأمین شود!
در هر صورت خبر خوبی است و امیدوارم به نتیجهٔ خیر بیانجامد و مانع بروز جنگ و درگیری شود گر چه روند مذاکره بی‌نهایت سخت به نظر می‌رسد.
تازه شروع ماجراست، بنابراین لازم است کیهانیان و برخی اپوزیسیونی‌ها کمی اعصاب خود را کنترل کنند که وسط این ماجرا کار دست خودشان ندهند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
تو بِدَم خوابیده بِدَم!

به قول مرحوم عبید زاکانی، هندوانه را برای حرام و حلال بودنش نمی‌خورند، برای خنکی‌اش می‌خورند! مذاکره را هم برای مستقیم یا غیرمستقیم بودنش انجام نمی‌دهند برای نتایجش انجام می‌دهند!
از این رو، جر و بحث بر سر مستقیم یا غیرمستقیم بودن مذاکرات ایران و آمریکا بیشتر به سرگرمی شبیه است. مهم این است که مذاکره‌ای جدی و معنادار بین دو طرف به قصد اجتناب از رویارویی نظامی صورت گیرد و به نتیجه هم برسد حال به هر شکل و صورتی که می‌خواهند باشد. به قول معروف تو بِدَم، ایستاده یا نشسته یا خوابیده بِدَم!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
Forwarded from هم‌میهن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹 چه کاره است؟

🔹پراکندگی مراکز قدرت و تصمیم‌گیری بلای جان کشور شده است

📌هم‌میهن را در فضای مجازی دنبال کنید:

🔗سایت | 🔗اینستاگرام | 🔗 واتساپ | 🔗تلگرام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
در بارۀ مذاکرات ایران و آمریکا در عمان؛
مسیری بسیار پیچیده و شکننده و بغرنج

مذاکراتی که قرار است روز شنبه بین ایران و آمریکا در مسقط آغاز شود، محدودیت زمانی دارد و آثار موفقیت یا شکست آن نیز خارج از حد تصور است. از این رو، این مذاکرات بسیار حساس، خطیر، پیچیده و در نهایتِ شکنندگی است!
واقعیت این است که مذاکرات مسقط، شبیه هیچکدام از مذاکرات پیشین بینِ دولت‌های جمهوری اسلامی و ایالات متحده از جمله مذاکرات منتج به توافقنامۀ برجام نیست. مذاکرات قبلی یا بر سر مسائل فنی و تاکتیکی و یا به قصد دفع‌الوقت برای عبور موقت از یک بحران خطرناک و یا با هدفِ آزمون عملکرد آتی طرف مقابل صورت گرفته است، حال آنکه مذاکرات بین سیدعباس عراقچی وزیر خارجۀ جمهوری اسلامی با استیو ویتکاف نمایندۀ ویژۀ رئیس‌جمهور آمریکا در خاورمیانه در پایتخت عمان، هدفی بسیار فراتر از موارد فوق دارد.
هدف اصلی دولت دونالد ترامپ از مذاکره با جمهوری اسلامی ظاهراً در دو سطح تعریف شده است. سطح نخست، رفع خصومت نیم قرنه بین تهران و واشنگتن و همکاری متقابل بین دو کشور است......(به همۀ مخاطبانی که این کانال را دنبال می کنند، توصیه می شود که متن کامل این یادداشت را که در لینک زیر آمده است، به دقتِ تمام بخوانند.)
@ahmadzeidabad
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-35451
https://www.youtube.com/watch?v=EHaEoSFS40A
این ویدئو قبل از اعلام مذاکرات ایران و آمریکا ضبط شده است. در آن، پیامدهای یک جنگ احتمالی یا توافق احتمالی را توضیح داده‌ام. پیامدهای جنگ برای کشور خیلی خطرناک‌تر از آن است که عده‌ای در داخل و خارج برای آن هورا می‌کشند و تبعات توافق هم بسیار عمیق‌تر از آن است که به هر ذهن ساده‌ای خطور کند!
@ahmadzeidabad
ادبیات سیاه و مسموم!

سیاست هنر تطبیق با شرایط است. شرایط هم دائم در حال تغییر است و تمامیت آن نیز در کنترل یک نفر و یک گروه و یک کشور نیست. میلیاردها عامل دست به دست می‌دهند و شرایط را می‌سازند!
به همین دلیل ،اقتضای سیاست آمادگی دائم برای پذیرش تغییر و تحول به قصد اعاده، حفظ یا تداوم "خیر ممکن" و یا "دفع شر" است. به عبارت دیگر برای دستیابی به این دو مقصود، انعطاف لازم است. انعطافِ به موقع، همان قدرت تطبیق و هنر سیاست است. فقط ذهن‌های سنگواره شده، انعطاف را امری مذموم می‌پندارند و از آن با عباراتِ تحقیرآمیزی چون، خفت و ذلت نام می‌برند.
میخکوب شدن در یک نقطه، عزت نیست، حماقت است. انعطاف در امر حکمرانی، ذلت نیست، تعقیب خیر عموم است.
برخی حامیان و مخالفان حکومت، گویی با این بدیهیات بیگانه‌اند. بنابراین، ادبیات کاملاً مشابهی در توصیف انعطاف به کار می‌گیرند! از نظر آنها پنداری مرغ در هر حال باید یک پا داشته باشد، حتی اگر بر سر آن مملکتی به کلی ویران شود!
برای آنکه در جامعۀ ما از سیاست اعادۀ حیثیت شود، اهل سیاست باید از سیطرۀ این ادبیات سیاه و مسموم و حاملان آن نجات یابند. این سطح از انحطاط بالاترین سطح آن است!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad