درباره دیدار هیئتهای آمریکا و روسیه در ریاض؛
نگاه ترامپ به جنگ اوکراین و پایان آن
یک مقام روسی مذاکرات هیئتهای بلندپایۀ آمریکا و روسیه در ریاض را «بسیار مثبت» ارزیابی کرده است. دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا برای پایان دادن به جنگ بین روسیه و اوکراین خود را کاملاً مصمم نشان میدهد و از همین رو، در پی یک گفتوگوی تلفنی طولانی با ولادیمیر پوتین همتای روس خود، روند کار را با فرستادن هیئتی سهنفره به عربستان به منظور دیدار با مقامهای روسی به سرعت آغاز کرده است. مرحلۀ بعد از این مذاکرات، دیدار رودرروی ترامپ با پوتین در خاک عربستان است که برای روزهای آینده برنامهریزی شده است.
ترامپ در طول چهارسالی که از کاخ سفید دور مانده بود، بیوقفه تکرار میکرد که اگر به جای جو بایدن او زمام قدرت در آمریکا را به دست میداشت، جنگ اوکراین هرگز اتفاق نمیافتاد. به همین جهت او پایان دادن به این جنگ را آسان میدانست و تأکید میکرد که در نخستین روزهای حضور مجدد خود در کاخ سفید، به این جنگ پرهزینه خاتمه خواهد داد.
فرمولی که ترامپ و تیم همکارش برای پایان دادن به جنگ بین روسیه و اوکراین در سر دارند، تا این لحظه هنوز در هالهای از ابهام، پنهان مانده است. ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین به همراه سران کشورهای اروپایی از آن بیم دارند که ترامپ برای دستیابی به صلح با روسیه، تسلیم خواستههای پوتین شود و خاک اوکراین و امنیت اروپا را قربانی بلندپروازی خود در این زمینه کند.
سران اروپا و اوکراین بهخصوص از این موضوع که ترامپ بخواهد از جانب آنان تصمیم بگیرد و خودشان را از میز مذاکره حذف و به حاشیه براند، به شدت خشمگینند اما از آنجا که از نقطه نظر امنیتی به حمایت آمریکا محتاجند، فعلاً از آنها کاری در مقابل ترامپ برنمیآید. این وضعیت در دورۀ 70 سالۀ پس از پایان جنگ جهانی دوم بیسابقه است و روابط دو سوی آتلانتیک را با مشکل روبهرو کرده است.
ترامپ و طیف حامیانش در حزب جمهوریخواه آمریکا، نوعی از «ناسیونالیسم» را در دستور کار خود قرار دادهاند که مخالف پذیرش مهاجران خارجی و همینطور هر نوع کمک بدون فایدۀ آشکار آمریکا به نهادهای بینالمللی و کشورهای خارجی است. همین مسئله ظاهراً آنها را از لیبرالیسم سیاسی و حامیان آن در آمریکا و اروپا متنفر کرده است و ابایی هم از بیان آن در مواجهه با حزب دموکرات آمریکا و چه رهبران اروپا ندارند.
بر همین اساس، جی.دی.ونس معاون ترامپ در اجلاس امنیتی مونیخ، به صورتی بیسابقه رهبران کشورهای اصلی اروپا را به دلیل پذیرش «بیرویۀ» مهاجران در جوامع خود، هدف انتقاد خود قرار داد و آنها را به تضعیف «دموکراسی و آزادی بیان» در سطح قاره متهم کرد. منظور او از تضعیف دموکراسی و آزادی بیان، به طور مشخص، محدودیتهای قانونی کشورهای اروپایی در برابر احزاب راست افراطی و هواداران آنها در جوامع خود بود.
در واقع، ترامپ و همکارانش، لیبرالیسم سیاسی را به مثابه آفتی در جوامع غربی میدانند، آفتی که بهزعم آنها اقتصاد و انسجام فرهنگی و سنتهای پایدار و قدرت نظامی این جوامع را از طریق گسترش نظام تأمین اجتماعی، پذیرش مهاجران آفریقایی و آسیایی، نسبیگرایی فرهنگی و بیعلاقگی به افزایش بودجۀ نظامی، آسیب رسانده است. از این رو، دولت جدید آمریکا در پی تقویت احزابی در اروپاست که در این نگرانیها با کاخ سفید سهیم باشند و معمولاً احزاب راست افراطی در این نوع نگرانیها با تیم ترامپ همدلی کامل دارند.
به همین علت است که ایلان ماسک، مسئول وزارت «کارآمدی دولت» در کابینۀ ترامپ از تبلیغ علنی برای پیروزی حزب «آلترناتیو برای آلمان» به عنوان یک حزب راست افراطی در انتخابات پارلمانی آن کشور ابایی ندارد و جی.دی.ونس از ملاقات با آلیس وایدال رهبر این حزب هراسی به خود راه نمیدهد.
در واقع، ترامپ همانطور که در داخل آمریکا، لیبرالیسم سیاسی حزب دموکرات را زیر ضرب قرار داده در قارۀ اروپا و بریتانیا نیز به نبرد مشابهی دست زده است. او خواهان تضعیف احزاب لیبرال در اروپا و به قدرت رسیدن گروههای راست افراطی همسو با طیف متمایل به خود در حزب جمهوریخواه آمریکاست.
در نگاه ترامپ و همکارانش، جنگ اوکراین حاصل عملکرد حکومت احزاب لیبرال در اروپا و آمریکاست و تداوم این جنگ نیز جز به هدر دادن منابع مالی و تسلیحاتی جهان غرب و تقویت برنامههای احزاب لیبرال در دو سوی آتلانتیک کمک دیگری نمیکند.......(ادامۀ یادداشت در لینک زیر)
@ahmadzeidabad
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-32687
نگاه ترامپ به جنگ اوکراین و پایان آن
یک مقام روسی مذاکرات هیئتهای بلندپایۀ آمریکا و روسیه در ریاض را «بسیار مثبت» ارزیابی کرده است. دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا برای پایان دادن به جنگ بین روسیه و اوکراین خود را کاملاً مصمم نشان میدهد و از همین رو، در پی یک گفتوگوی تلفنی طولانی با ولادیمیر پوتین همتای روس خود، روند کار را با فرستادن هیئتی سهنفره به عربستان به منظور دیدار با مقامهای روسی به سرعت آغاز کرده است. مرحلۀ بعد از این مذاکرات، دیدار رودرروی ترامپ با پوتین در خاک عربستان است که برای روزهای آینده برنامهریزی شده است.
ترامپ در طول چهارسالی که از کاخ سفید دور مانده بود، بیوقفه تکرار میکرد که اگر به جای جو بایدن او زمام قدرت در آمریکا را به دست میداشت، جنگ اوکراین هرگز اتفاق نمیافتاد. به همین جهت او پایان دادن به این جنگ را آسان میدانست و تأکید میکرد که در نخستین روزهای حضور مجدد خود در کاخ سفید، به این جنگ پرهزینه خاتمه خواهد داد.
فرمولی که ترامپ و تیم همکارش برای پایان دادن به جنگ بین روسیه و اوکراین در سر دارند، تا این لحظه هنوز در هالهای از ابهام، پنهان مانده است. ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین به همراه سران کشورهای اروپایی از آن بیم دارند که ترامپ برای دستیابی به صلح با روسیه، تسلیم خواستههای پوتین شود و خاک اوکراین و امنیت اروپا را قربانی بلندپروازی خود در این زمینه کند.
سران اروپا و اوکراین بهخصوص از این موضوع که ترامپ بخواهد از جانب آنان تصمیم بگیرد و خودشان را از میز مذاکره حذف و به حاشیه براند، به شدت خشمگینند اما از آنجا که از نقطه نظر امنیتی به حمایت آمریکا محتاجند، فعلاً از آنها کاری در مقابل ترامپ برنمیآید. این وضعیت در دورۀ 70 سالۀ پس از پایان جنگ جهانی دوم بیسابقه است و روابط دو سوی آتلانتیک را با مشکل روبهرو کرده است.
ترامپ و طیف حامیانش در حزب جمهوریخواه آمریکا، نوعی از «ناسیونالیسم» را در دستور کار خود قرار دادهاند که مخالف پذیرش مهاجران خارجی و همینطور هر نوع کمک بدون فایدۀ آشکار آمریکا به نهادهای بینالمللی و کشورهای خارجی است. همین مسئله ظاهراً آنها را از لیبرالیسم سیاسی و حامیان آن در آمریکا و اروپا متنفر کرده است و ابایی هم از بیان آن در مواجهه با حزب دموکرات آمریکا و چه رهبران اروپا ندارند.
بر همین اساس، جی.دی.ونس معاون ترامپ در اجلاس امنیتی مونیخ، به صورتی بیسابقه رهبران کشورهای اصلی اروپا را به دلیل پذیرش «بیرویۀ» مهاجران در جوامع خود، هدف انتقاد خود قرار داد و آنها را به تضعیف «دموکراسی و آزادی بیان» در سطح قاره متهم کرد. منظور او از تضعیف دموکراسی و آزادی بیان، به طور مشخص، محدودیتهای قانونی کشورهای اروپایی در برابر احزاب راست افراطی و هواداران آنها در جوامع خود بود.
در واقع، ترامپ و همکارانش، لیبرالیسم سیاسی را به مثابه آفتی در جوامع غربی میدانند، آفتی که بهزعم آنها اقتصاد و انسجام فرهنگی و سنتهای پایدار و قدرت نظامی این جوامع را از طریق گسترش نظام تأمین اجتماعی، پذیرش مهاجران آفریقایی و آسیایی، نسبیگرایی فرهنگی و بیعلاقگی به افزایش بودجۀ نظامی، آسیب رسانده است. از این رو، دولت جدید آمریکا در پی تقویت احزابی در اروپاست که در این نگرانیها با کاخ سفید سهیم باشند و معمولاً احزاب راست افراطی در این نوع نگرانیها با تیم ترامپ همدلی کامل دارند.
به همین علت است که ایلان ماسک، مسئول وزارت «کارآمدی دولت» در کابینۀ ترامپ از تبلیغ علنی برای پیروزی حزب «آلترناتیو برای آلمان» به عنوان یک حزب راست افراطی در انتخابات پارلمانی آن کشور ابایی ندارد و جی.دی.ونس از ملاقات با آلیس وایدال رهبر این حزب هراسی به خود راه نمیدهد.
در واقع، ترامپ همانطور که در داخل آمریکا، لیبرالیسم سیاسی حزب دموکرات را زیر ضرب قرار داده در قارۀ اروپا و بریتانیا نیز به نبرد مشابهی دست زده است. او خواهان تضعیف احزاب لیبرال در اروپا و به قدرت رسیدن گروههای راست افراطی همسو با طیف متمایل به خود در حزب جمهوریخواه آمریکاست.
در نگاه ترامپ و همکارانش، جنگ اوکراین حاصل عملکرد حکومت احزاب لیبرال در اروپا و آمریکاست و تداوم این جنگ نیز جز به هدر دادن منابع مالی و تسلیحاتی جهان غرب و تقویت برنامههای احزاب لیبرال در دو سوی آتلانتیک کمک دیگری نمیکند.......(ادامۀ یادداشت در لینک زیر)
@ahmadzeidabad
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-32687
هممیهن
نگاه ترامپ به جنگ اوکراین و پایان آن/درباره دیدار هیئتهای آمریکا و روسیه در ریاض
دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا برای پایان دادن به جنگ بین روسیه و اوکراین خود را کاملاً مصمم نشان میدهد و از همین رو، در پی یک گفتوگوی تلفنی طولانی با ولادیمیر پوتین همتای روس خود، روند کار را با فرستادن هیئتی سهنفره به عربستان به منظور دیدار با مقامهای…
لنگش کن!
به دلیل بالارفتن قیمت ارزهای خارجی، وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی از هر سو تحت فشار قرار گرفتهاند.
نمیخواهم بگویم که لزوماً هر دو بخصوص آقای فرزین مناسب پستشان هستند، اما این را میدانم که گر هر دو را عوض کنند و به جای آنها قویترین اقتصاددانان جهان را به کار گیرند، باز هم نمیتوان جلو روند صعودی بهای ارز و سقوط ارزش پول ملی را گرفت؛ چون کنترل این دو با مکانیسمهای صرفاً اقتصادی ممکن نیست.
مشکلات جاری در اقتصاد ایران دلایل روشنِ سیاسی در هر دو عرصۀ داخلی و خارجی دارد. این نکته بارها گفته شده است، اما ظاهراً قرار است به کلی نادیده گرفته شود.
قاعدتاً از مسیری که برخی اقتصاددانان دولتگرا مانند دکتر حسین راغفر و دوستانش بر آن اصرار دارند، میتوان برای مدت کوتاهی قیمت ارز را کنترل کرد، اما چنین سیاستی به بهای تخریب و ویرانی دیگر حوزههای اقتصاد، ته کشیدن منابع ارزی، رواج بیشتر رانت و فساد و فشرده شدن زورکی فنر تورم و بعد جهش ناگهانی و سیلآسای آن تمام میشود.
قبلاً پیشنهاد دادهام و حالا هم آن را تکر ار میکنم که برای یک دورۀ آزمایشی وزارت اقتصاد و بانک مرکزی در اختیار آقای راغفر و دوستانش قرار گیرد تا ببینیم چطور در این وانفسای سیاست داخلی و خارجی، میتوانند قیمت ارز را کنترل کنند.
اگر در یک بازۀ یک ساله کنترل کردند که مرحبا به آنها و باید مدیریت کل اقتصاد را در اختیار آنان قرار داد و اگر نتوانستند که در آن صورت امیدواریم شیوۀ مألوف ما ایرانیان در برابر مشکلات یعنی همان "لنگش کن" را از "بیرون گود" کنار بگذارند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
به دلیل بالارفتن قیمت ارزهای خارجی، وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی از هر سو تحت فشار قرار گرفتهاند.
نمیخواهم بگویم که لزوماً هر دو بخصوص آقای فرزین مناسب پستشان هستند، اما این را میدانم که گر هر دو را عوض کنند و به جای آنها قویترین اقتصاددانان جهان را به کار گیرند، باز هم نمیتوان جلو روند صعودی بهای ارز و سقوط ارزش پول ملی را گرفت؛ چون کنترل این دو با مکانیسمهای صرفاً اقتصادی ممکن نیست.
مشکلات جاری در اقتصاد ایران دلایل روشنِ سیاسی در هر دو عرصۀ داخلی و خارجی دارد. این نکته بارها گفته شده است، اما ظاهراً قرار است به کلی نادیده گرفته شود.
قاعدتاً از مسیری که برخی اقتصاددانان دولتگرا مانند دکتر حسین راغفر و دوستانش بر آن اصرار دارند، میتوان برای مدت کوتاهی قیمت ارز را کنترل کرد، اما چنین سیاستی به بهای تخریب و ویرانی دیگر حوزههای اقتصاد، ته کشیدن منابع ارزی، رواج بیشتر رانت و فساد و فشرده شدن زورکی فنر تورم و بعد جهش ناگهانی و سیلآسای آن تمام میشود.
قبلاً پیشنهاد دادهام و حالا هم آن را تکر ار میکنم که برای یک دورۀ آزمایشی وزارت اقتصاد و بانک مرکزی در اختیار آقای راغفر و دوستانش قرار گیرد تا ببینیم چطور در این وانفسای سیاست داخلی و خارجی، میتوانند قیمت ارز را کنترل کنند.
اگر در یک بازۀ یک ساله کنترل کردند که مرحبا به آنها و باید مدیریت کل اقتصاد را در اختیار آنان قرار داد و اگر نتوانستند که در آن صورت امیدواریم شیوۀ مألوف ما ایرانیان در برابر مشکلات یعنی همان "لنگش کن" را از "بیرون گود" کنار بگذارند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
عدالت هم اما و اگر بردار است؟
رییس دیوان عالی کشور : "اجرای عدالت وظیفه اصلی قاضی است، اما این به معنای بیتفاوتی او نسبت به شرایط سیاسی و اجتماعی نیست. قاضی باید در مقابله با مکر دشمنان، نقش خود را ایفا کند."
منظور رئیس محترم دیوان از قید "امّا" در عبارت بالا چیست؟ "اما" معمولاً به منظور ایجاد تضاد و تعارض بین دو جمله به کار میرود.
در واقع سخن آقای منتظری این است که اجرای عدالت وظیفۀ قاضی است مگر اینکه شرایط سیاسی و اجتماعی خلاف آن یعنی بیعدالتی را اقتضاء کند! ظاهراً از نگاه او "مقابله با مکر دشمنان" مستلزم این است که قاضی خود را چندان هم مقید به رعایت"عدالت" نبیند و با عینک سیاسی رأی دهد!
اگر قرار باشد قاضی بنا به اقتضائات سیاسی رأی دهد که در آن صورت، فاتحۀ قانون و عدالت برای همیشه خوانده شده است.
همه میدانیم که برخی قضات در برخی پروندهها به جای حکم حقوقی، حکم سیاسی میدهند، با این حال اگر متهم یا وکیل او به سیاسی بودن حکم اشاره کنند، به دلیل اتهام زدن به قاضی و دستگاه قضا، مورد تعقیب قرار میگیرند! حالا رئیس دیوان عالی کشور به طور علنی قضات را به انشای حکم و رأی سیاسی دعوت کرده است! همین یک جملهاش محکمترین سند برای آن دسته از نهادها و محافل بینالمللی است که دستگاه دادگستری را به برخورد سیاسی و غیرحقوقی و جانبدارانه با متهمان متهم میکنند.
متأسفانه در ردههای مختلف دستگاه قضا بعضاً افرادی مشغول به کار هستند که گویی با بدیهیترین اصول و مبانی حقوقی و قضایی ناآشنایند و برخی از آنها به جانبداری و عدم بیطرفی سیاسی خود افتخار میکنند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
رییس دیوان عالی کشور : "اجرای عدالت وظیفه اصلی قاضی است، اما این به معنای بیتفاوتی او نسبت به شرایط سیاسی و اجتماعی نیست. قاضی باید در مقابله با مکر دشمنان، نقش خود را ایفا کند."
منظور رئیس محترم دیوان از قید "امّا" در عبارت بالا چیست؟ "اما" معمولاً به منظور ایجاد تضاد و تعارض بین دو جمله به کار میرود.
در واقع سخن آقای منتظری این است که اجرای عدالت وظیفۀ قاضی است مگر اینکه شرایط سیاسی و اجتماعی خلاف آن یعنی بیعدالتی را اقتضاء کند! ظاهراً از نگاه او "مقابله با مکر دشمنان" مستلزم این است که قاضی خود را چندان هم مقید به رعایت"عدالت" نبیند و با عینک سیاسی رأی دهد!
اگر قرار باشد قاضی بنا به اقتضائات سیاسی رأی دهد که در آن صورت، فاتحۀ قانون و عدالت برای همیشه خوانده شده است.
همه میدانیم که برخی قضات در برخی پروندهها به جای حکم حقوقی، حکم سیاسی میدهند، با این حال اگر متهم یا وکیل او به سیاسی بودن حکم اشاره کنند، به دلیل اتهام زدن به قاضی و دستگاه قضا، مورد تعقیب قرار میگیرند! حالا رئیس دیوان عالی کشور به طور علنی قضات را به انشای حکم و رأی سیاسی دعوت کرده است! همین یک جملهاش محکمترین سند برای آن دسته از نهادها و محافل بینالمللی است که دستگاه دادگستری را به برخورد سیاسی و غیرحقوقی و جانبدارانه با متهمان متهم میکنند.
متأسفانه در ردههای مختلف دستگاه قضا بعضاً افرادی مشغول به کار هستند که گویی با بدیهیترین اصول و مبانی حقوقی و قضایی ناآشنایند و برخی از آنها به جانبداری و عدم بیطرفی سیاسی خود افتخار میکنند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
این کار فقط از ترامپ برمیآید!
رفتار دونالد ترامپ در برابر جنگ اوکراین گرچه شبیه جابجا کردن باری از تخممرغ با بیل مکانیکی یعنی خالی از هر نوع ظرافت و احتیاط است، اما حق با مخالفان غربیاش هم نیست.
جنگ روسیه و اوکراین عملاً فرسایشی شده و دولت بایدن و رهبران اروپا و زلنسکی جز لفاظی، چشمانداز روشنی برای سرانجام آن مطرح نکرده و نمیکنند!
زلنسکی برای شکست دادن روسیه، خواهان دریافت پیشرفتهترین سلاحهای دفاعی و تهاجمی از اعضای ناتو و عضویت اوکراین در این سازمان است، اما ناتو ارادهای برای این کار از خود نشان نمیدهد، چون رویارویی تمامعیار با کرملین را به صلاح اروپا و جهان نمیداند.
با این حساب، فقط دو راه وجود دارد. اول، ادامۀ فرسایشی جنگ تا اطلاع ثانوی بدون هرگونه چشمانداز روشن. این سناریو منابع مالی و تسلیحاتی اروپا را میبلعد و جان و مال اوکراینیها و روسها را هم تلف میکند. دوم، خاتمۀ جنگ با همۀ عواقب دردناک آن برای زلنسکی در کنار ملزم کردن پوتین به امنیت اروپا به طوری که از خطوط تعیین شده، گامی به جلو برندارد. به نظرم ترامپ مشغول همین کار جسورانه به شیوۀ بیملاحظه و متفرعنانۀ خود است. فقط هم از او برمیآید!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
رفتار دونالد ترامپ در برابر جنگ اوکراین گرچه شبیه جابجا کردن باری از تخممرغ با بیل مکانیکی یعنی خالی از هر نوع ظرافت و احتیاط است، اما حق با مخالفان غربیاش هم نیست.
جنگ روسیه و اوکراین عملاً فرسایشی شده و دولت بایدن و رهبران اروپا و زلنسکی جز لفاظی، چشمانداز روشنی برای سرانجام آن مطرح نکرده و نمیکنند!
زلنسکی برای شکست دادن روسیه، خواهان دریافت پیشرفتهترین سلاحهای دفاعی و تهاجمی از اعضای ناتو و عضویت اوکراین در این سازمان است، اما ناتو ارادهای برای این کار از خود نشان نمیدهد، چون رویارویی تمامعیار با کرملین را به صلاح اروپا و جهان نمیداند.
با این حساب، فقط دو راه وجود دارد. اول، ادامۀ فرسایشی جنگ تا اطلاع ثانوی بدون هرگونه چشمانداز روشن. این سناریو منابع مالی و تسلیحاتی اروپا را میبلعد و جان و مال اوکراینیها و روسها را هم تلف میکند. دوم، خاتمۀ جنگ با همۀ عواقب دردناک آن برای زلنسکی در کنار ملزم کردن پوتین به امنیت اروپا به طوری که از خطوط تعیین شده، گامی به جلو برندارد. به نظرم ترامپ مشغول همین کار جسورانه به شیوۀ بیملاحظه و متفرعنانۀ خود است. فقط هم از او برمیآید!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
جنگ بیرحم و سنگدل است!
بالا، کودکان غزه در زیر بمباران ارتش اسرائیل.
پایین، افرادی که جنازهشان را حماس امروز تحویل اسرائیل داد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
بالا، کودکان غزه در زیر بمباران ارتش اسرائیل.
پایین، افرادی که جنازهشان را حماس امروز تحویل اسرائیل داد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
کودتای غیرسیاه!
زندهیاد دکتر جواد شیخالاسلامی استاد فقید دانشگاه تهران برای نخستین بار پس از انقلاب در سال 1369 در مجلهٔ اطلاعات سیاسی-اقتصادی نوشت که کودتای سوم اسفند سال 1299 را سیاه نمیداند.
همین یک جمله در آن زمان، کلی تفسیر و تحلیلهای بیاساس را در محافل سیاسی دامن زد و موجب دردسرهای فراوان برای استاد فقید شد.
رویدادهای تاریخی، از جهات مختلف، تأثیرات مختلف به دنبال دارند و از همین رو لازم است به طور دائم مورد تبیین و تحلیلهای جدید قرار گیرند.
نگاه ایدئولوژیک ذهن افراد را نسبت به هر موضوعی از جمله حوادث تاریخی بسیار محدود و فریز و منجمد میکند به گونهای که از هر پدیدهای فقط یک تفسیر کهنه و کلیشهای ارائه میشود.
بدون تردید بریتانیا در سازماندهی و انجام کودتا نقش اصلی را داشت، اما در آن مقطع خاص، ترس از ظهور بلشویسم در روسیه، کمک به بازسازی یکپارچگی و شکلگیری دولتی مقتدر در ایران را همسو با منافع بریتانیا کرده بود.
این هم یکی دیگر از جلوههای سرشت تراژیک سیاست در تاریخ معاصر ماست که داوری منصفانه در بارهٔ آنها نیاز به ریزبینیهای همه جانبه دارد.
شادروان دکتر شیخالاسلامی این ریزبینی همهجانبه را داشت و در شرایط بستهٔ زمان خود خطر بیان آن را به جان میخرید و به زحمت هم میافتاد.
روحش شاد.
زندهیاد دکتر جواد شیخالاسلامی استاد فقید دانشگاه تهران برای نخستین بار پس از انقلاب در سال 1369 در مجلهٔ اطلاعات سیاسی-اقتصادی نوشت که کودتای سوم اسفند سال 1299 را سیاه نمیداند.
همین یک جمله در آن زمان، کلی تفسیر و تحلیلهای بیاساس را در محافل سیاسی دامن زد و موجب دردسرهای فراوان برای استاد فقید شد.
رویدادهای تاریخی، از جهات مختلف، تأثیرات مختلف به دنبال دارند و از همین رو لازم است به طور دائم مورد تبیین و تحلیلهای جدید قرار گیرند.
نگاه ایدئولوژیک ذهن افراد را نسبت به هر موضوعی از جمله حوادث تاریخی بسیار محدود و فریز و منجمد میکند به گونهای که از هر پدیدهای فقط یک تفسیر کهنه و کلیشهای ارائه میشود.
بدون تردید بریتانیا در سازماندهی و انجام کودتا نقش اصلی را داشت، اما در آن مقطع خاص، ترس از ظهور بلشویسم در روسیه، کمک به بازسازی یکپارچگی و شکلگیری دولتی مقتدر در ایران را همسو با منافع بریتانیا کرده بود.
این هم یکی دیگر از جلوههای سرشت تراژیک سیاست در تاریخ معاصر ماست که داوری منصفانه در بارهٔ آنها نیاز به ریزبینیهای همه جانبه دارد.
شادروان دکتر شیخالاسلامی این ریزبینی همهجانبه را داشت و در شرایط بستهٔ زمان خود خطر بیان آن را به جان میخرید و به زحمت هم میافتاد.
روحش شاد.
حزن!
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
حال این روزهای ولودیمیر زلنسکی
زلنسکی در اوکراین کمدین معروفی بود و بعد رئیسجمهور کشورش شد. با هجوم ارتش روسیه به خاک اوکراین، زلنسکی طرف دیگرِ سکۀ وجودش را به نمایش گذاشت و به عنوان رهبری بسیار مصمم و جدی در مقابل متجاوزان ایستاد و بخش بزرگی از دنیا را علیه پوتین بسیج کرد.
او کشورش را نه فقط قربانی "استبداد" و "جهانگشایی"و "تجاوز " سران کرملین میدید بلکه تصورش این بود که ایستادگی و مقاومت او و هموطنانش در برابر ارتش روس، دفاع از "دنیای آزاد" است و اگر این سنگر در هم شکسته شود، تمام اروپا و سپس آمریکا در معرض ناامنی و نابودی قرار میگیرد. از این رو، با زبانی طلبکارانه در مقابل رهبران غرب سخن میگفت و آنها را به کوتاهی و اهمال در کمکرسانی به مردم و ارتش اوکراین و ترسشان از متجاوزان روس متهم میکرد. سران غرب در مقابل طلبکاری او احساس بدهکاری میکردند و اغلب با لحنی شرمسارانه در برابرش ظاهر میشدند.
اینک اما فردی در کاخ سفید قبای ریاستجمهوری آمریکا را به تن کرده است که نه فقط زلنسکی و مردمش را قربانی تجاوز نمیداند بلکه تجاوز روسیه به خاک اوکراین و اشغال بخش بزرگی از خاک آن را، به حساب عملکرد خود او مینویسد! دونالد ترامپ حتی منکر مشروعیت قانونی زلنسکی میشود و محبوبیت او را در بین مردمش فقط چهار درصد میداند!
طبیعی است که زلنسکی در خلوت خود ترامپ را آدم نادان و ناسپاس و نمک به حرامی میبیند که نه درکی از منافع کشور خودش دارد و نه بویی از انصاف و متانت برده است.
حال زلنسکی مثل دانشآموزی است که به دلیل نمرات عالی در درس ریاضی، همواره مورد تحسین و تشویق معلمانش بوده و این تحسین و تشویق او را مسرور و مفتخر میکرده است، اما در این وسط ناگهان معلمی از راه رسیده که ریاضی را نه تنها علمی خوار و بیارزش میداند بلکه اشتغال به این درس را سبب پریشانی مغز معلم و همکلاسان قلمداد میکند! به چنین معلمی فقط میتوان از ته دل فحش داد اما به طوری که خودش خیلی هم بو نبرد، اما او ممکن است از آنچه در ذهن دانشآموز میگذرد بو ببرد و در صدد اخراج از مدرسه و چه بسا ممنوعالتحصیلی او برآید!
در این دنیا بین احساس خوشبختی و بدبختی فقط یک گام فاصله است!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
زلنسکی در اوکراین کمدین معروفی بود و بعد رئیسجمهور کشورش شد. با هجوم ارتش روسیه به خاک اوکراین، زلنسکی طرف دیگرِ سکۀ وجودش را به نمایش گذاشت و به عنوان رهبری بسیار مصمم و جدی در مقابل متجاوزان ایستاد و بخش بزرگی از دنیا را علیه پوتین بسیج کرد.
او کشورش را نه فقط قربانی "استبداد" و "جهانگشایی"و "تجاوز " سران کرملین میدید بلکه تصورش این بود که ایستادگی و مقاومت او و هموطنانش در برابر ارتش روس، دفاع از "دنیای آزاد" است و اگر این سنگر در هم شکسته شود، تمام اروپا و سپس آمریکا در معرض ناامنی و نابودی قرار میگیرد. از این رو، با زبانی طلبکارانه در مقابل رهبران غرب سخن میگفت و آنها را به کوتاهی و اهمال در کمکرسانی به مردم و ارتش اوکراین و ترسشان از متجاوزان روس متهم میکرد. سران غرب در مقابل طلبکاری او احساس بدهکاری میکردند و اغلب با لحنی شرمسارانه در برابرش ظاهر میشدند.
اینک اما فردی در کاخ سفید قبای ریاستجمهوری آمریکا را به تن کرده است که نه فقط زلنسکی و مردمش را قربانی تجاوز نمیداند بلکه تجاوز روسیه به خاک اوکراین و اشغال بخش بزرگی از خاک آن را، به حساب عملکرد خود او مینویسد! دونالد ترامپ حتی منکر مشروعیت قانونی زلنسکی میشود و محبوبیت او را در بین مردمش فقط چهار درصد میداند!
طبیعی است که زلنسکی در خلوت خود ترامپ را آدم نادان و ناسپاس و نمک به حرامی میبیند که نه درکی از منافع کشور خودش دارد و نه بویی از انصاف و متانت برده است.
حال زلنسکی مثل دانشآموزی است که به دلیل نمرات عالی در درس ریاضی، همواره مورد تحسین و تشویق معلمانش بوده و این تحسین و تشویق او را مسرور و مفتخر میکرده است، اما در این وسط ناگهان معلمی از راه رسیده که ریاضی را نه تنها علمی خوار و بیارزش میداند بلکه اشتغال به این درس را سبب پریشانی مغز معلم و همکلاسان قلمداد میکند! به چنین معلمی فقط میتوان از ته دل فحش داد اما به طوری که خودش خیلی هم بو نبرد، اما او ممکن است از آنچه در ذهن دانشآموز میگذرد بو ببرد و در صدد اخراج از مدرسه و چه بسا ممنوعالتحصیلی او برآید!
در این دنیا بین احساس خوشبختی و بدبختی فقط یک گام فاصله است!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
ترهای خرد کنید!
دکتر مسعود پزشکیان بدون تردید انسان صادق و درستکاری است. او در جایگاه بسیار دشواری قرار گرفته و این دشواری با ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید چند برابر شده است. بازی درست در جایگاه دشوار، اشراف و پیچیدگی و مهارت و قدرت فوقالعادهای را میطلبد اما همۀ اینها به لحاظ سازمانی یا شخصی نزد آقای پزشکیان مفقود است. بنابراین به هر میزان که وضع دشوارتر میشود، سخنان دکتر پزشکیان هم پریشانی و تناقض بیشتری به خود میگیرد.
چنین اتفاقی، حامیان را نومید و زبان منتقدان منصف و نامنصف را دراز و امکان هر سطح از موفقیت را منتفی میکند. بدین جهت به نظرم لازم است که آقای پزشکیان و همکارانش یک ارزیابی مجدد از شرایط و نقش خودشان در آن به عمل آورند و بر اساس آن تصمیم تازهای بگیرند.
دولتهای اصلاحطلب و اصولگرا و اعتدالی که هیچوقت برای اینگونه توصیهها تره هم خرد نکردند، امیدوارم دولت آقای پزشکیان حداقل ترهای خرد کند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
دکتر مسعود پزشکیان بدون تردید انسان صادق و درستکاری است. او در جایگاه بسیار دشواری قرار گرفته و این دشواری با ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید چند برابر شده است. بازی درست در جایگاه دشوار، اشراف و پیچیدگی و مهارت و قدرت فوقالعادهای را میطلبد اما همۀ اینها به لحاظ سازمانی یا شخصی نزد آقای پزشکیان مفقود است. بنابراین به هر میزان که وضع دشوارتر میشود، سخنان دکتر پزشکیان هم پریشانی و تناقض بیشتری به خود میگیرد.
چنین اتفاقی، حامیان را نومید و زبان منتقدان منصف و نامنصف را دراز و امکان هر سطح از موفقیت را منتفی میکند. بدین جهت به نظرم لازم است که آقای پزشکیان و همکارانش یک ارزیابی مجدد از شرایط و نقش خودشان در آن به عمل آورند و بر اساس آن تصمیم تازهای بگیرند.
دولتهای اصلاحطلب و اصولگرا و اعتدالی که هیچوقت برای اینگونه توصیهها تره هم خرد نکردند، امیدوارم دولت آقای پزشکیان حداقل ترهای خرد کند!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
حزبالله پس از نصرالله
جمعیتی که رسانههای لبنانی شمار آنها را «دهها هزار» نفر اعلام کردهاند، روز یکشنبه پیکرهای سیدحسن نصرالله، رهبر فقید حزبالله و جانشین او سیدهاشم صفیالدین را از استودیوم ورزشی کامیل شمعون در حومۀ جنوبی بیروت تا محلی در بین دو جادۀ اصلی منتهی به فرودگاه رفیق حریری تشییع کردند. هیئتهایی از ایران و حشدالشعبی عراق و حوثیهای یمن در این مراسم حضور داشتند.
نبیه بری رئیس جنبش شیعی امل که ریاست پارلمان لبنان را نیز به عهده دارد، به نمایندگی از جوزف عون، رئیسجمهور لبنان و شخص خودش در مراسم تشییع شرکت کرد. در بین چهرههای سیاسی لبنانی حاضر در مراسم، از سلیمان فرنجیه رهبر جنبش مسیحی المرده و متحد حزبالله نیز اسم برده شده است. این سطح از حضور مقامهای دولتی داخلی و خارجی در تشییع پیکر آقای نصرالله حاکی از تغییراتی است که در موقعیت رسمی حزبالله در دوران پس از جنگ با اسرائیل پدید آمده است.
مقامهای دولت آمریکا همین اندازه از حضور رسمی را هم تحمل نکردهاند و چهرههای لبنانی حاضر در مراسم را مورد انتقاد قرار دادهاند. از نگاه اغلب ناظران، حزبالله با تدارک یک «تشییع باشکوه» درصدد برآمده است تا «قدرت مردمی» خود را پس از ازدستدادن سران سیاسی و نظامی خود در جنگ با اسرائیل به نمایش بگذارد.
دهها هزار شیعۀ لبنانی از درۀ بقاع و بعلبک و جنوب لبنان خود را به ضاحیۀ بیروت رساندند تا با شرکت در مراسم تشییع سیدحسن نصرالله و جانشین او، به هدف حزبالله برای نمایش قدرت خود کمک کنند. بسیاری از این شیعیان هنوز به فقدان آقای نصرالله باور ندارند و آنچه را که در جریان جنگ برایشان رخ داده است، غیرقابل پذیرش میدانند..............
.......جنگندههای اسرائیلی حتی همزمان با تشییع پیکر سیدحسن نصرالله در ارتفاع پایین در آسمان بیروت ظاهر شدند و نیز هدفی را در ده کیلومتری محل مراسم تشییع بمباران کردند. افزون بر این، با آنکه ارتش اسرائیل بر اساس توافقنامۀ آتشبس، روستاهای اشغالی جنوب لبنان را با تأخیری توافقشده، ترک کرده اما پنج نقطۀ استراتژیک را در نزدیکی مرز در اشغال خود نگه داشته است تا به ادعای خود بر تحرکات نیروهای حزبالله و اطمینان از پایبندی آنها به مفاد قطعنامۀ 1701 شورای امنیت سازمان ملل نظارت کند.
حزبالله این مسئله را به ضرورت وجود «نیروی مقاومت» در لبنان پیوند داده حال آنکه جوزف عون ضمن مخالفت با اقدام اسرائیل تأکید کرده است که مردم لبنان از جنگ خسته شدهاند و اختلاف با اسرائیل باید از طریق دیپلماتیک و شکایت به ناظران آمریکایی و فرانسوی حل و فصل شود.
آنچه فعلاً مشخص است این است که پس از دو سال خلأ قدرت در لبنان، دولتی در این کشور به قدرت رسیده است که قاطعانه خواهان سیطرۀ حاکمیت خود بر تمامی خاک لبنان و انحصار سلاح در دست ارتش است و این بدان معناست که علاوه بر طرفهای منطقهای و بینالمللی، دولت حاکم بر لبنان نیز گزینۀ بازسازی نظامی حزبالله و یا حفظ سلاحهای آن در شمال رود لیطانی را از روی میز برداشته است. (متن کامل یادداشت در لینک زیر)
@ahmadzeidabad
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-33066
جمعیتی که رسانههای لبنانی شمار آنها را «دهها هزار» نفر اعلام کردهاند، روز یکشنبه پیکرهای سیدحسن نصرالله، رهبر فقید حزبالله و جانشین او سیدهاشم صفیالدین را از استودیوم ورزشی کامیل شمعون در حومۀ جنوبی بیروت تا محلی در بین دو جادۀ اصلی منتهی به فرودگاه رفیق حریری تشییع کردند. هیئتهایی از ایران و حشدالشعبی عراق و حوثیهای یمن در این مراسم حضور داشتند.
نبیه بری رئیس جنبش شیعی امل که ریاست پارلمان لبنان را نیز به عهده دارد، به نمایندگی از جوزف عون، رئیسجمهور لبنان و شخص خودش در مراسم تشییع شرکت کرد. در بین چهرههای سیاسی لبنانی حاضر در مراسم، از سلیمان فرنجیه رهبر جنبش مسیحی المرده و متحد حزبالله نیز اسم برده شده است. این سطح از حضور مقامهای دولتی داخلی و خارجی در تشییع پیکر آقای نصرالله حاکی از تغییراتی است که در موقعیت رسمی حزبالله در دوران پس از جنگ با اسرائیل پدید آمده است.
مقامهای دولت آمریکا همین اندازه از حضور رسمی را هم تحمل نکردهاند و چهرههای لبنانی حاضر در مراسم را مورد انتقاد قرار دادهاند. از نگاه اغلب ناظران، حزبالله با تدارک یک «تشییع باشکوه» درصدد برآمده است تا «قدرت مردمی» خود را پس از ازدستدادن سران سیاسی و نظامی خود در جنگ با اسرائیل به نمایش بگذارد.
دهها هزار شیعۀ لبنانی از درۀ بقاع و بعلبک و جنوب لبنان خود را به ضاحیۀ بیروت رساندند تا با شرکت در مراسم تشییع سیدحسن نصرالله و جانشین او، به هدف حزبالله برای نمایش قدرت خود کمک کنند. بسیاری از این شیعیان هنوز به فقدان آقای نصرالله باور ندارند و آنچه را که در جریان جنگ برایشان رخ داده است، غیرقابل پذیرش میدانند..............
.......جنگندههای اسرائیلی حتی همزمان با تشییع پیکر سیدحسن نصرالله در ارتفاع پایین در آسمان بیروت ظاهر شدند و نیز هدفی را در ده کیلومتری محل مراسم تشییع بمباران کردند. افزون بر این، با آنکه ارتش اسرائیل بر اساس توافقنامۀ آتشبس، روستاهای اشغالی جنوب لبنان را با تأخیری توافقشده، ترک کرده اما پنج نقطۀ استراتژیک را در نزدیکی مرز در اشغال خود نگه داشته است تا به ادعای خود بر تحرکات نیروهای حزبالله و اطمینان از پایبندی آنها به مفاد قطعنامۀ 1701 شورای امنیت سازمان ملل نظارت کند.
حزبالله این مسئله را به ضرورت وجود «نیروی مقاومت» در لبنان پیوند داده حال آنکه جوزف عون ضمن مخالفت با اقدام اسرائیل تأکید کرده است که مردم لبنان از جنگ خسته شدهاند و اختلاف با اسرائیل باید از طریق دیپلماتیک و شکایت به ناظران آمریکایی و فرانسوی حل و فصل شود.
آنچه فعلاً مشخص است این است که پس از دو سال خلأ قدرت در لبنان، دولتی در این کشور به قدرت رسیده است که قاطعانه خواهان سیطرۀ حاکمیت خود بر تمامی خاک لبنان و انحصار سلاح در دست ارتش است و این بدان معناست که علاوه بر طرفهای منطقهای و بینالمللی، دولت حاکم بر لبنان نیز گزینۀ بازسازی نظامی حزبالله و یا حفظ سلاحهای آن در شمال رود لیطانی را از روی میز برداشته است. (متن کامل یادداشت در لینک زیر)
@ahmadzeidabad
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-33066
هممیهن
حزبالله پس از نصرالله
مراسم تشییع جنازۀ رهبران حزبالله نشان داد که محبوبیت عمومی این گروه در بین جمعیت شیعۀ لبنان آسیب مورد نظر دشمنان آن را به دنبال نداشته است، اما آیا حفظ این محبوبیت امکانی برای بازگشت حزبالله به جایگاه قبلی آن فراهم میکند؟
حکایت کوزه و قنات!
سریال خانگی تاسیان توقیف شد!
در عصر و روزگاری که تکنولوژی ارتباطی دسترسی به هر نوع فیلم و شبکهای را ممکن کرده است، توقیف یک سریال داخلی قرار است چه چیزی را حفظ و چه چیزی را اثبات کند؟
مردی در ماه رمضان فرزندانش را به دلیل نزدیک شدن به کوزۀ آب به باد کتک میگرفت، حال آنکه قناتی در چند قدمی منزل آنها در جریان بود!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
سریال خانگی تاسیان توقیف شد!
در عصر و روزگاری که تکنولوژی ارتباطی دسترسی به هر نوع فیلم و شبکهای را ممکن کرده است، توقیف یک سریال داخلی قرار است چه چیزی را حفظ و چه چیزی را اثبات کند؟
مردی در ماه رمضان فرزندانش را به دلیل نزدیک شدن به کوزۀ آب به باد کتک میگرفت، حال آنکه قناتی در چند قدمی منزل آنها در جریان بود!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
گیج کننده است!
در بین دوستانی که نسبت به نوشتههای من واکنش نشان میدهند، واکنشهای حسین دهباشی بیش از همه مرا گیج و متحیر میکند.
آقای دهباشی اصرار من بر خشونتپرهیزی در جریان اعتراضات خیابانی سال 1401 را نشانۀ گرفتار شدنم به "سندرم استکهلم" دانست! همین چند روز پیش نیز حضورم در انتخابات ریاست جمهوری اخیر را که به قصد جلوگیری از تسلط سعید جلیلی و دوستانش بر قوۀ مجریۀ کشور صورت رفت، به "جوگیر" شدن نسبت داد!
آقای دهباشی پس از این نوع موضعگیریها، حالا ناگهان متعرض من شده است که چرا به نقل از رسانههای لبنانی تعداد افراد حاضر در مراسم تشییع پیکر سیدحسن نصرالله را "دهها هزار" تن ذکر کردهام حال آنکه به گفتۀ وی رسانههای لبنانی تعداد حاضران را صدها هزار و بلکه میلیونها تن گزارش دادهاند.
به گمان من هر که به هر نحوی وارد حوزۀ سیاست میشود، لازم است ابتدا جایگاه و نقطهای که در شطرنج سیاسی برای خود در نظر گرفته است، روشن کند، وگرنه مخاطبان خود را واقعاً گیج و گمراه میکند. واکنشهای قبلی آقای دهباشی این ذهنیت را برای من ایجاد کرده بود که او از موضع نفی با جمهوری اسلامی برخورد میکند، اما واکنش اخیرش ظاهراً عکس آن را به نمایش میگذارد.
به هر حال، محض اطلاع این دوست عزیز باید بگویم که منبع من سایت انگلیسی روزنامۀ النهار بود که رویدادهای لبنان را حرفهایتر و بیطرفانهتر بازتاب میدهد. خبر البته برآوردی اولیه بود و از این جهت مورد استناد من قرار گرفت که به دلیل ضیق وقت باید ساعت چهار عصر یادداشتم را مینوشتم. درست به همین دلیل "دهها هزار" را داخل گیومه گذاشتم تا خواننده آن را قطعی فرض نکند. از این گذشته، دهها هزار نفر، جمعیتی تا دویستهزار نفر را هم شامل میشود، زیرا صدها هزار حتماً باید بیش از دویستهزار باشد.
تعداد حاضران در تشییع جنازۀ مرحوم نصرالله قطعاً چیزی به من کم یا اضافه نمیکند که بخواهم تعصبی نسبت به آن نشان دهم! این نوع تعصبات متعلق به نیروهای سیاه و سفید بین است که حتی بر سر شمارش یک جمعیت حاضرند تا نقطۀ مرگ با هم ستیز کنند!
به هر حال آقای دهباشی گاه به گاه در محل کافه تاریخ میزبان من برای برگزاری کلاس است. امیدوارم در این نوشته، ادب و آداب مهمانی را زیر پا نگذاشته باشم، هر چند میزبان خود ممکن است چنین قید و بندهایی را در مرام خود دست و پا گیر فرض کند.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
در بین دوستانی که نسبت به نوشتههای من واکنش نشان میدهند، واکنشهای حسین دهباشی بیش از همه مرا گیج و متحیر میکند.
آقای دهباشی اصرار من بر خشونتپرهیزی در جریان اعتراضات خیابانی سال 1401 را نشانۀ گرفتار شدنم به "سندرم استکهلم" دانست! همین چند روز پیش نیز حضورم در انتخابات ریاست جمهوری اخیر را که به قصد جلوگیری از تسلط سعید جلیلی و دوستانش بر قوۀ مجریۀ کشور صورت رفت، به "جوگیر" شدن نسبت داد!
آقای دهباشی پس از این نوع موضعگیریها، حالا ناگهان متعرض من شده است که چرا به نقل از رسانههای لبنانی تعداد افراد حاضر در مراسم تشییع پیکر سیدحسن نصرالله را "دهها هزار" تن ذکر کردهام حال آنکه به گفتۀ وی رسانههای لبنانی تعداد حاضران را صدها هزار و بلکه میلیونها تن گزارش دادهاند.
به گمان من هر که به هر نحوی وارد حوزۀ سیاست میشود، لازم است ابتدا جایگاه و نقطهای که در شطرنج سیاسی برای خود در نظر گرفته است، روشن کند، وگرنه مخاطبان خود را واقعاً گیج و گمراه میکند. واکنشهای قبلی آقای دهباشی این ذهنیت را برای من ایجاد کرده بود که او از موضع نفی با جمهوری اسلامی برخورد میکند، اما واکنش اخیرش ظاهراً عکس آن را به نمایش میگذارد.
به هر حال، محض اطلاع این دوست عزیز باید بگویم که منبع من سایت انگلیسی روزنامۀ النهار بود که رویدادهای لبنان را حرفهایتر و بیطرفانهتر بازتاب میدهد. خبر البته برآوردی اولیه بود و از این جهت مورد استناد من قرار گرفت که به دلیل ضیق وقت باید ساعت چهار عصر یادداشتم را مینوشتم. درست به همین دلیل "دهها هزار" را داخل گیومه گذاشتم تا خواننده آن را قطعی فرض نکند. از این گذشته، دهها هزار نفر، جمعیتی تا دویستهزار نفر را هم شامل میشود، زیرا صدها هزار حتماً باید بیش از دویستهزار باشد.
تعداد حاضران در تشییع جنازۀ مرحوم نصرالله قطعاً چیزی به من کم یا اضافه نمیکند که بخواهم تعصبی نسبت به آن نشان دهم! این نوع تعصبات متعلق به نیروهای سیاه و سفید بین است که حتی بر سر شمارش یک جمعیت حاضرند تا نقطۀ مرگ با هم ستیز کنند!
به هر حال آقای دهباشی گاه به گاه در محل کافه تاریخ میزبان من برای برگزاری کلاس است. امیدوارم در این نوشته، ادب و آداب مهمانی را زیر پا نگذاشته باشم، هر چند میزبان خود ممکن است چنین قید و بندهایی را در مرام خود دست و پا گیر فرض کند.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
شرم ندارد؟
دولتهای ترامپ و نتانیاهو در کنار دولت پوتین قرار گرفتند و به قطعنامۀ پیشنهادی اروپا در مجمع عمومی سازمان ملل در بارۀ جنگ اوکراین رأی منفی دادند!
حالا این روسوفیلهای وطنی که دیگران را به صرفِ مخالفت با سیاست روسیه به "غربگدایی" متهم میکردند، احساس شرم نمیکنند؟
نتانیاهو و ترامپ در صددند که مسئلۀ فلسطین و ایران را در برابر مسئلۀ اوکراین با پوتین تاخت بزنند! برای همین است که روسها حاضر نشدهاند در مقابل برنامۀ ترامپ برای اخراج فلسطینیها از نوارغزه حتی یک موضع خشک و خالی بگیرند!
ایدئولوژیک کردن روابط بینالملل نتیجهای بهتر از این ندارد! مبارک اصولگرایان افراطی باشد! از این پس با چه رویی میخواهند چشم به چشم دیگران بدوزند؟
این تازه نصف بدبختی است! از این به بعد باید شاهد دفاع از پوتین توسط اپوزیسیونی باشیم که به نتانیاهو دخیل بسته است! روسها دیگر آن خائنانی که خاک ایران را به توبره کردهاند، نخواهند بود! آنها بخشی از نیروی آزادیبخشی معرفی خواهند شد که به کمک ترامپ و نتانیاهو قرار است ما را از "استبداد آخوندها" نجات دهند! ابتذال هم مثل بدبختی ته ندارد!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
دولتهای ترامپ و نتانیاهو در کنار دولت پوتین قرار گرفتند و به قطعنامۀ پیشنهادی اروپا در مجمع عمومی سازمان ملل در بارۀ جنگ اوکراین رأی منفی دادند!
حالا این روسوفیلهای وطنی که دیگران را به صرفِ مخالفت با سیاست روسیه به "غربگدایی" متهم میکردند، احساس شرم نمیکنند؟
نتانیاهو و ترامپ در صددند که مسئلۀ فلسطین و ایران را در برابر مسئلۀ اوکراین با پوتین تاخت بزنند! برای همین است که روسها حاضر نشدهاند در مقابل برنامۀ ترامپ برای اخراج فلسطینیها از نوارغزه حتی یک موضع خشک و خالی بگیرند!
ایدئولوژیک کردن روابط بینالملل نتیجهای بهتر از این ندارد! مبارک اصولگرایان افراطی باشد! از این پس با چه رویی میخواهند چشم به چشم دیگران بدوزند؟
این تازه نصف بدبختی است! از این به بعد باید شاهد دفاع از پوتین توسط اپوزیسیونی باشیم که به نتانیاهو دخیل بسته است! روسها دیگر آن خائنانی که خاک ایران را به توبره کردهاند، نخواهند بود! آنها بخشی از نیروی آزادیبخشی معرفی خواهند شد که به کمک ترامپ و نتانیاهو قرار است ما را از "استبداد آخوندها" نجات دهند! ابتذال هم مثل بدبختی ته ندارد!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
روسها در مقام میانجی؟
گذشته از قبح همگرایی ترامپ و نتانیاهو و پوتین، آیا روسها میتوانند بین ایران و آمریکا نقش میانجی را بازی کنند و مانع بروز جنگ و کنترل اوضاع شوند؟
شاید بتوانند! چون به نظر میرسد صاحب نفوذ زیادی در ایران هستند. به هر حال آنها مجبورند و به احتمال زیاد قول دادهاند که خدمت ترامپ به پوتین را در ماجرای اوکراین به نحوی جبران کنند. به نظرم لاوروف به تهران آمده است تا بگوید نظم تازهای در جهان ظهور کرده که قواعد و قوانین مخصوص به خود را دارد. تا دیر نشده با آن همراه شوید! شاید این هم برای خودش فرصتی باشد، البته فرصتی زشت و زننده، اما از جنگ و برخورد تمامعیار که بهتر است!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
گذشته از قبح همگرایی ترامپ و نتانیاهو و پوتین، آیا روسها میتوانند بین ایران و آمریکا نقش میانجی را بازی کنند و مانع بروز جنگ و کنترل اوضاع شوند؟
شاید بتوانند! چون به نظر میرسد صاحب نفوذ زیادی در ایران هستند. به هر حال آنها مجبورند و به احتمال زیاد قول دادهاند که خدمت ترامپ به پوتین را در ماجرای اوکراین به نحوی جبران کنند. به نظرم لاوروف به تهران آمده است تا بگوید نظم تازهای در جهان ظهور کرده که قواعد و قوانین مخصوص به خود را دارد. تا دیر نشده با آن همراه شوید! شاید این هم برای خودش فرصتی باشد، البته فرصتی زشت و زننده، اما از جنگ و برخورد تمامعیار که بهتر است!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
Forwarded from هممیهن
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
محبوبیت رو به کاهش
احمد زیدآبادی:
🔹نارضایتی از دولت در بین رای دهندگان به آقای پزشکیان در حال افزایش است رئیسجمهور و کابینهاش مشغول چه کاری هستند؟
@hammihanonline
hammihanonline.ir
WhatsApp
احمد زیدآبادی:
🔹نارضایتی از دولت در بین رای دهندگان به آقای پزشکیان در حال افزایش است رئیسجمهور و کابینهاش مشغول چه کاری هستند؟
@hammihanonline
hammihanonline.ir
لاوروف حامل چه پیامی بود؟
سفر یکروزۀ سرگئی لاوروف وزیر خارجۀ روسیه به تهران، بسیار مهمتر و متفاوتتر از سفر قبلی او به ایران در آبان سال 1402 به نظر میرسد. آقای لاوروف به احتمال زیاد به مقامهای جمهوری اسلامی توضیح داده است که با ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید، جهانی تازه با روابطی تازه ظهور کرده است و ایران به ناگزیر باید خود را با واقعیت جدید همساز و هماهنگ کند.
تا همین دو ماه پیش، نظم جهانی حول تعارض آمریکا و اروپا از یک طرف و روسیه و چند متحد نزدیکش از طرف دیگر بر سر جنگِ اوکراین تعریف میشد، اما اینک به طرفةالعینی کل این معادله از بنیاد عوض شده و آمریکای ترامپ با قرار گرفتن در کنار روسیة پوتین، اروپا را به حاشیه برده و رئیسجمهور جسور اوکراین را به بدترین وضعی تحت فشار گذاشته است.
دونالد ترامپ برای پایان دادن به جنگ اوکراین و نجات ولادیمیر پوتین از انزوا و یک جنگ فرسایشی بیسرانجام، از هر جهت مصمم است تا بدانجا که به متحدان تاریخی خود در اروپا پشت کرده و به مخالفت با قطعنامهای در سازمان ملل برخاسته است که روسیه را طرفِ متجاوز جنگ معرفی میکند. ترامپ بدون تردید عاشق چشم و ابروی پوتین و مشتاق تأمین منافع روسیه نیست و در مقابل خدمتش انتظارات مشخصی از کرملین دارد.
انتظارات ترامپ از کرملین ظاهراً کمک به اجرای همان نقشهای است که در همان ابتدای حملۀ روسیه به اوکراین از سوی طیفی از جمهوریخواهان حامی جناح راست افراطی اسرائیل در آمریکا مطرح شد. در آن دوران، نفتالی بنت نخستوزیر و یائیر لپید وزیر خارجۀ اسرائیل بودند. بنت خاستگاهش راست افراطی و لپید راست میانه بود. با این حال، هیچکدام حاضر به محکوم کردن صریح حملۀ روسیه به خاک اوکراین نشدند و به جای موضعگیری شفاف، نوعی لفاظی مبهم و دوپهلو را انتخاب کردند.
در واقع پس از اعمال فشار سنگینِ جو بایدن رئیسجمهور و آنتونی بلینکن وزیر خارجۀ وقت آمریکا، مقامهای اسرائیلی مجبور به تغییر لحن خود شدند و به صف محکومکنندگان نهچندان پرشور تجاوز روسیه به خاک اوکراین پیوستند. در آن زمان، علت بیمیلی مقامهای اسرائیلی برای محکوم کردن مسکو، به نیاز آنها به چشم بستن روسیه بر روی حملات جنگندههای ارتش اسرائیل به اهدافی در خاک سوریه نسبت داده میشد، اما موضوع پیچیدهتر از این بود.
در حقیقت طیف حامی راستگرایان افراطی اسرائیل در حزب جمهوریخواه آمریکا، بر این باور بودند که واشینگتن نباید خود را در صف مقدم دفاع از اوکراین قرار دهد و یا این جنگ را چنان بزرگ ببیند که دیگر «تهدیدهای جهانی» را تحتالشعاع قرار دهد. بهزعم این طیف، مهمترین «تهدید»، جمهوری اسلامی و گروههای متحد آن در خاورمیانه بودند و به همین جهت لازم بود که کاخ سفید به هزینه و خرج اوکراین، با کاخ کرملین مدارا کند و در عوض، پوتین را برای کمک به خنثیسازی «تهدید» جمهوری اسلامی و گروههای متحدش علیه اسرائیل، ترغیب کند.....(ادامۀ یادداشت در لینک زیر)
@ahmadzeidabad
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-33260
سفر یکروزۀ سرگئی لاوروف وزیر خارجۀ روسیه به تهران، بسیار مهمتر و متفاوتتر از سفر قبلی او به ایران در آبان سال 1402 به نظر میرسد. آقای لاوروف به احتمال زیاد به مقامهای جمهوری اسلامی توضیح داده است که با ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید، جهانی تازه با روابطی تازه ظهور کرده است و ایران به ناگزیر باید خود را با واقعیت جدید همساز و هماهنگ کند.
تا همین دو ماه پیش، نظم جهانی حول تعارض آمریکا و اروپا از یک طرف و روسیه و چند متحد نزدیکش از طرف دیگر بر سر جنگِ اوکراین تعریف میشد، اما اینک به طرفةالعینی کل این معادله از بنیاد عوض شده و آمریکای ترامپ با قرار گرفتن در کنار روسیة پوتین، اروپا را به حاشیه برده و رئیسجمهور جسور اوکراین را به بدترین وضعی تحت فشار گذاشته است.
دونالد ترامپ برای پایان دادن به جنگ اوکراین و نجات ولادیمیر پوتین از انزوا و یک جنگ فرسایشی بیسرانجام، از هر جهت مصمم است تا بدانجا که به متحدان تاریخی خود در اروپا پشت کرده و به مخالفت با قطعنامهای در سازمان ملل برخاسته است که روسیه را طرفِ متجاوز جنگ معرفی میکند. ترامپ بدون تردید عاشق چشم و ابروی پوتین و مشتاق تأمین منافع روسیه نیست و در مقابل خدمتش انتظارات مشخصی از کرملین دارد.
انتظارات ترامپ از کرملین ظاهراً کمک به اجرای همان نقشهای است که در همان ابتدای حملۀ روسیه به اوکراین از سوی طیفی از جمهوریخواهان حامی جناح راست افراطی اسرائیل در آمریکا مطرح شد. در آن دوران، نفتالی بنت نخستوزیر و یائیر لپید وزیر خارجۀ اسرائیل بودند. بنت خاستگاهش راست افراطی و لپید راست میانه بود. با این حال، هیچکدام حاضر به محکوم کردن صریح حملۀ روسیه به خاک اوکراین نشدند و به جای موضعگیری شفاف، نوعی لفاظی مبهم و دوپهلو را انتخاب کردند.
در واقع پس از اعمال فشار سنگینِ جو بایدن رئیسجمهور و آنتونی بلینکن وزیر خارجۀ وقت آمریکا، مقامهای اسرائیلی مجبور به تغییر لحن خود شدند و به صف محکومکنندگان نهچندان پرشور تجاوز روسیه به خاک اوکراین پیوستند. در آن زمان، علت بیمیلی مقامهای اسرائیلی برای محکوم کردن مسکو، به نیاز آنها به چشم بستن روسیه بر روی حملات جنگندههای ارتش اسرائیل به اهدافی در خاک سوریه نسبت داده میشد، اما موضوع پیچیدهتر از این بود.
در حقیقت طیف حامی راستگرایان افراطی اسرائیل در حزب جمهوریخواه آمریکا، بر این باور بودند که واشینگتن نباید خود را در صف مقدم دفاع از اوکراین قرار دهد و یا این جنگ را چنان بزرگ ببیند که دیگر «تهدیدهای جهانی» را تحتالشعاع قرار دهد. بهزعم این طیف، مهمترین «تهدید»، جمهوری اسلامی و گروههای متحد آن در خاورمیانه بودند و به همین جهت لازم بود که کاخ سفید به هزینه و خرج اوکراین، با کاخ کرملین مدارا کند و در عوض، پوتین را برای کمک به خنثیسازی «تهدید» جمهوری اسلامی و گروههای متحدش علیه اسرائیل، ترغیب کند.....(ادامۀ یادداشت در لینک زیر)
@ahmadzeidabad
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-33260
هممیهن
لاوروف حامل چه پیامی بود؟
سفر یکروزۀ سرگئی لاوروف وزیر خارجۀ روسیه به تهران، بسیار مهمتر و متفاوتتر از سفر قبلی او به ایران در آبان سال 1402 به نظر میرسد. آقای لاوروف به احتمال زیاد به مقامهای جمهوری اسلامی توضیح داده است که با ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید، جهانی تازه با روابطی…
https://www.youtube.com/watch?v=i_8QILcpSdo
مردمآزاری!
از افغان ها میپرسم از بنگلادشیها از عراقیها، از مالیاییها و سومالیاییها! آیا در مملکت شما هم برای آپلود یک فیلم نیمساعته، هفت ساعت وقتتان تلف میشود؟ آیا شما هم اسیر فیلتر و فیلترشکن هستید؟ آیا استفاده از اینترنت مایۀ اذیت و آزارتان است؟
در کشور ما که اینطور است! در ایران باستانی با تمدن کهن و مرز پرگهر!
آقایان! مگر قبل از انقلاب روی منبرها نمیگفتید:
می بخور، منبر بسوزان، مردم آزاری نکن!
خب این چه مردمآزاری است که پیشه کردهاید؟ امری که با فشردن یک دکمه بر مردم سهل و آسان میشود، برای چه آن را به صورت معضلی اعصابخراش در آوردهاید؟ چرا آزار مردم و نفرین آنها اینقدر به کامتان شیرین آمده است؟
@ahmadzeidabad
مردمآزاری!
از افغان ها میپرسم از بنگلادشیها از عراقیها، از مالیاییها و سومالیاییها! آیا در مملکت شما هم برای آپلود یک فیلم نیمساعته، هفت ساعت وقتتان تلف میشود؟ آیا شما هم اسیر فیلتر و فیلترشکن هستید؟ آیا استفاده از اینترنت مایۀ اذیت و آزارتان است؟
در کشور ما که اینطور است! در ایران باستانی با تمدن کهن و مرز پرگهر!
آقایان! مگر قبل از انقلاب روی منبرها نمیگفتید:
می بخور، منبر بسوزان، مردم آزاری نکن!
خب این چه مردمآزاری است که پیشه کردهاید؟ امری که با فشردن یک دکمه بر مردم سهل و آسان میشود، برای چه آن را به صورت معضلی اعصابخراش در آوردهاید؟ چرا آزار مردم و نفرین آنها اینقدر به کامتان شیرین آمده است؟
@ahmadzeidabad
YouTube
روسها وارد میشوند!
همکاری پوتین و ترامپ چه تاثیری بر ایران میگذارد؟