مثل غزل که در تب باران شروع شد
با یک غزل - حوالی آبان - شروع شد
"آقا اجازه ما دلمان تنگ می شود"
و ماجرا درست پس از آن شروع شد
از مردِ خیس - حادثۀ اولین نگاه -
مردی که فکر کرده به پایان ... شروع شد
آوازهای عاشق یک زن از آن به بعد
از کوچه های سرد شمیران شروع شد
گنجشک های عاشقی اش چرخ می زدند
در کوچه ها، اگرچه زمستان شروع شد ...
#ناشناس #شعر #ادبیات #عاشقانه #حس_خوب #زندگی #دوستت_دارم #پاییز #عکس_نوشته #دل_نوشته #عشق
#آدم_سربه_حوا
Photo #maryamfiruzi
@adamesarbehava - 569
www.adamesarbehava.ir
با یک غزل - حوالی آبان - شروع شد
"آقا اجازه ما دلمان تنگ می شود"
و ماجرا درست پس از آن شروع شد
از مردِ خیس - حادثۀ اولین نگاه -
مردی که فکر کرده به پایان ... شروع شد
آوازهای عاشق یک زن از آن به بعد
از کوچه های سرد شمیران شروع شد
گنجشک های عاشقی اش چرخ می زدند
در کوچه ها، اگرچه زمستان شروع شد ...
#ناشناس #شعر #ادبیات #عاشقانه #حس_خوب #زندگی #دوستت_دارم #پاییز #عکس_نوشته #دل_نوشته #عشق
#آدم_سربه_حوا
Photo #maryamfiruzi
@adamesarbehava - 569
www.adamesarbehava.ir