رهروان حقیقت
3.18K subscribers
4.33K photos
161 videos
71 files
343 links
📬برای شرکت در دوره های رهروان حقیقت به آیدی زیر پیام بدین :
@class_RH_admin
اینستاگرام :
instagram.com/rahrovanehaghighat
سایت رهروان حقیقت
WWw.rahrovanehaghighat.ir
Download Telegram
گریه ات را قورت بده

قلبت را ببند

اما بدن صحبت میکند..

چگونه صحبت می کند؟!

نوک انگشتان روی میز ضربه می زنند

پاهایت روی تخت بی قرارند

دچار سردرد، ورم معده و رفلاکس می‌شوی

از توده‌ی غم در گلویت حرف بزن

رنج چین و چروک پیشانی را بگو

از بی خوابی و خواب زیادت صحبت کن

تو ساکت می‌شوی اما پچ پچهای درونی شروع می شود.

مردم مریض میشوند چون چیزهای هضم نشده را در دل خود پرورش می دهند و نگه میدارند...

ابراز وجود درد را کم میکند

قرار نیست درد برای همیشه احساس شود.

از زخم‌هایت بگو..
از درون درد، درس را بیرون بکش، درد آرام می‌گیرد

زخم‌ و تجربه موجب قدرت و درخشش توست..

با دردت یک نامه یک شعر یک کتاب یک آهنگ خلق کن

با خدا حرف بزن...

با خودت حرف بزن

دوستانت را ملاقات کن

ساکت نشو!!!

زیرا اگر هر آنچه را که احساس میکنی قورت دهی در نهایت غرق خواهی شد!


📚@rahrovanehaghighat
درون قلبم هیچگونه انرژی برای
تنفر از کسی ندارم
و قلبم جایی برای چنین آلودگی هایی ندارد
من یا دوستت خواهم داشت
یا برایت آرزو می کنم که بهبود پیدا کنی ...

📚@rahrovanehaghighat
هر نفسی که می‌کشیم،
هر گامی که برمی‌داریم،
هر لبخندی که می‌زنیم،
مشارکتی مثبت در صلح و آرامش است،
گامی ضروری در جهت صلح و آرامش
در این دنیاست.🦋


📚@rahrovanehaghighat
یکی از ماندگارترین پاراگراف‌های رمان سقوط، نوشتهٔ آلبر کامو قطعاً این قطعه است:

«‏من آنقدر بزرگوار نبودم که از اهانت‌ها بگذرم، امّا سرانجام فراموش می‌کردم. و آن‌که گمان می‌برد از او بیزارم مبهوت می‌شد. آن‌گاه که می‌دید لبخندزنان به او سلام می‌کنم، برحسب سرشتش عظمت روحم تحسینش را برمی‌انگیخت یا خفت منشم را خوار می‌شمرد.
غافل از این‌که علتِ رفتارم ساده‌تر از این حرف‌ها بود:

حتی نامش رافراموش کرده بودم.»

📚@rahrovanehaghighat
تو در زمان وجود داری
اما به ابدیت تعلق داری
تو حلولی از ابدیت در این جهان و زمان هستی

تو آن نمردنی هستی
که در این جسم مردنی زندگی می‌کنی

آگاهی تو، هیچ مرگی، هیچ زایشی نمی‌شناسد
این فقط جسم تو است که زاده شده و می‌میرد
اما تو از آگاهی‌ات هوشیار نیستی
تو از آگاهی‌ات آگاه نیستی
و این تمامی هنر مدیتیشن است
آگاه گشتن از خود‌‌آگاهی

#اشو

📚@rahrovanehaghighat
    ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
نسبت به گفتگوی
درونی ات هشیار باش.
چون در واقع گفتگو با کائنات است
کلمات مانند کلید هستند. اگر بدرستی آنها را انتخاب کنیم،
می توان هر قلبی را گشود و هر دهانی را بست!
زمانی که در درونت دشمنی نداری،
دشمن بیرونی نمی تواند به تو آسیبی برساند.
ذهن نیمه هشیار مانند چراغ جادوست.
آرام باش و با ملایمت از او راه حل بخواه
و منتظر جواب باش و همواره به حس هایت اعتماد کن
چون آنها پیام هایی از جانب روحت هستند...

🪐💥🪐

📎 به دوستان خود ارسال کنید 💯

📚@rahrovanehaghighat
انسان های بسیار جدی، دورترین انسان ها از خدایند. تصور نکن که هر چه جدی تر به نظر برسی، عارف تری! اینطور نیست. کسی که با خداست، لطیف است. و تمام وجودش یک لبخند زیباست. زیرا جهان در "مشاهده"ی او چیزی جز لبخند الهی نیست.

📚@rahrovanehaghighat
لذت تو، وجد تو، خیرخواهی تو ، باید به اشتراک گذاشته شوند.

هر چه بیشتر آن را به اشتراک بگذاری، بیشتر آن را خواهی داشت. 🦋


📚@rahrovanehaghighat
آرزويی نداشته باشيد
و ندانيد چه بايد رخ دهد،
‌آنگاه آنچه لازم است،‌ رخ می دهد.

آنهايی كه آرزوهای بزرگ دارند،
‌هرگز احساس سپاسگزاری و قدردانی نمی كنند؛‌
زيرا هرآنچه رخ دهد،
هميشه در مقايسه با آرزوهايشان اندك است


📚@rahrovanehaghighat
🪽زیبا اندیش که باشی
همه چیز را زیبا می بینی🌍

نگاه از درون تو می آید؛
نگاه درونیت را به دنیا زیبا کن🦋

🌍تا دنیا زیباییهایش را بر تو جاری کند🌱

تو زیبا ببین تا زیبا دیده شوی.
تو عشق بده تا عاشق شوی
نور باش تا نورانی گردی🔥

و در نهایت از خودت عشق را
برجای گذار تا ابدی شوی🦋


📚@rahrovanehaghighat
روزی  هر آنچه دلبسته‌ی آن هستید، دوستش دارید، می‌دانید و می‌شناسیدش، همگی از بین خواهند رفت. آگاهی به  این موضوع و به این‌که دنیا  ذهنیتی است که شما  برای خودتان می‌سازید، در آن نقش بازی می‌کنید، و از آن رنج می‌برید، چیزی است که به آن قوه‌ی تمیز دادن می‌گویند. 
واقعی را از غیر واقعی تمیز دهید، آنچه شناسایی شده‌است، غیر واقعی است؛ می‌آید و می‌رود؛ پس به آن  ناشناخته‌یِ بدونِ تغییر اتکا کنید، آن حقیقت...


دعوتید به کانال رهروان حقیقت👇

📚@rahrovanehaghighat
هرچیزی که نمی‌توانی کنترلش کنی 
دارد به تو یاد می‌دهد  چگونه رهایش کنی .🦋

📚@rahrovanehaghighat
❇️دوستان علاقمند به شرکت در جلسات حضوری به گروه واتساپ جوین بشن

❇️ فقط دوستانی که میتونن در تهران حضور پیدا کنند...
برای شهرهای دیگه بعدا اطلاع رسانی میشه

گروه واتساپ ویژه تور مدیتیشن و جلسات حضوری
https://chat.whatsapp.com/KXjJhU1dpbJHgsU9pETkQO
🧚‍♀☀️😍

از انرژی منفی ای که وجود دارد،
بهره بگیرید!
از انرژی منفی به عنوان علامتی استفاده کنید که یادآوری می کند :

"هشیارتر"باشید!

با هشیاری کامل،
مانع رشد آن می شوید.

نا امید نشوید و تمرین کنید!

انسانهای اندکی در زمین وجود دارند که "مهارت حفظ کردن حالت هشیاری مداوم" را دارند...

هر وقت احساس کردید منفی گرایی در درون شما به وجود آمده ،
چه علت بیرونی باشد یا یک فکر یا حتی موردی خاص که متوجه آن نیستید،
آن را ضعف تلقی نکنید، آن را مانند پیامی بدانیدکه به شما میگوید :

بیدار شو!
از ذهن خود رها شو!
هشیار باش!
همین الان و همین جا!
هشیار باش!

💜💫🌱🌱🌱

📚@rahrovanehaghighat
عشق می‌تواند دارای سه بُعد باشد:
يکی بُعدِ "وابستگی" است.
اين همان چيزی است كه در مورد اكثر مردم اتفاق می‌افتد.
شوهر به زن وابسته است و زن به شوهر؛ آنها يکديگر را مورد بهره‌كشی قرار می دهند. نسبت به يکديگر سلطه جويی می كنند، يکديگر را در تملک می‌گيرند و تا حد يک كالا تنزل می‌دهند.
در 99 درصد موارد اين چيزی است كه در دنيا روی می‌دهد.
به همين دليل هم عشقی كه می‌تواند دروازه‌های بهشت را باز كند، فقط در جهنم را به روی آن آدم‌ها می‌گشايد.

دومين حالت ممکن، عشق بين دو فرد مستقل است. اين نيز گهگاه اتفاق می‌افتد. اما اين هم موجب بدبختی است. چون تعارضی مداوم بين آنها وجود دارد. هيچ نوع سازگاری ممکن نيست.
هر دو بسيار مستقل و به خود متکی هستند و هيچ‌يک در اين ميان حاضر نيست كنار بيايد و خود را با ديگری وفق دهد.
زندگی با شاعران، هنرمندان، انديشمندان و دانشمندان كه در نوعی استقلال ذهنی به سر می‌برند، محال است.
آنها برای يک زندگی مشترک، افرادی نامتعارف به حساب می‌آیند.
هر چند به دیگری آزادی می‌دهند، اما آزادی آنها بيشتر بی‌تفاوتی و بی‌اعتنايی است تا آزادی.
گويی وجود تو برايشان اهميتی ندارد.
بود و نبود تو برايشان يکی است.
آنها با ترک يکديگر به فضای شخصی خويش پناه می‌برند.
رابطه‌ی آنها به نظر سطحی می‌آيد.
آنها از داشتن ارتباطی عميق‌تر با هم وحشت دارند، چون بيشتر به آزادی خودشان اهميت می‌دهند تا عشق

و سومين امکان، همبستگی است.
اين چيزی است كه به ندرت اتفاق می‌افتد، اما هر بار كه روی می‌دهد،
گويی بخشی از بهشت از آسمان به زمين می‌آيد.
در اين حال دو نفر نه به هم وابسته‌اند و نه مستقل از يکديگرند، بلکه در هماهنگی و همزمانی فوق العاده‌ای به سر می‌برند، گويی برای خاطر یکدیگر نفس می‌كشند يک روح در دو بدن.
هرگاه چنين حالتی اتفاق بيفتد، عشق حادث شده است.
عزیزان من:
فقط به این می شود گفت عشق.
آن دو مورد دیگر عشق واقعی نیستند. فقط نوعی قول و قرارند.
یک توافق اجتماعی، روانی يا زيست شناختی_ اما به هر حال فقط يک قرار و مدار خشک و خالی‌اند.
بُعد سوم، چيزی معنوی يا روحانی است.🦋

📚@rahrovanehaghighat
دین، شاخص اخلاق نیست؛
بلکه اخلاق باید بر فهم ما از دین اثر بگذارد. اگر دین را در جایگاهی فراتر از اخلاق بنشانیم و آن را به سنگ عقل و دانش نپیماییم، چیزی از آن باقی نمی‌ماند جز ریاکاری و ظاهرگرایی.

    امانوئل_کانت
📙دین در محدوده ی عقل تنها


📚@rahrovanehaghighat
تراپیستی داشتم که وسط جلسه، وقتی داشتم اشک می‌ریختم و یکی از آن فجایع دردناک زندگی‌ام را شرح می‌‌دادم، خمیازه کشید و گفت:

«توی این هوا، آش خیلی می‌چسبه». ایستاده بود کنار پنجره‌ی اتاق کوچکش و عجیب نبود اگر هوای ابری آن بیرون برایش جذاب‌تر از زخم‌های شخصی من باشد.

آن لحظه می‌دانستم که دیگر این اتاق و تراپیست خوش‌اشتهایش را نخواهم دید. ولی از آن‌جا که آدم باید از همه اتفاق‌های زندگی‌اش درس بگیرد و از قطعی اینترنت و گرانی و خمیازه تراپیست به نفع رشد فردی‌اش استفاده کند، آن تراپیست هم به من درس بزرگی آموخت.

جلسه اول ازم پرسید: فرض کن طنابی توی دستت است که سر دیگرش را یک اژدها گرفته و بین‌تان یک دره است. اژدها مدام طناب را می‌کشد و تو به لبه پرتگاه نزدیک می‌شوی، چه کار می‌کنی؟

مثل آدم‌های احمق جواب دادم تا جایی که زورم می‌رسد، تلاش می‌کنم و طناب را می‌کشم. گفت ولی او یک اژدهاست و زورش از تو خیلی بیش‌تر است، چیزی نمانده تا سقوط کنی. مستأصل نگاهش کردم.

گفت چرا طناب را رها نمی‌کنی؟ آن لحظه ناگهان روزنه‌ای به رویم باز شد، لابد دری به آگاهی. قاعده‌ها عوض شدند و اژدها خوار و خفیف شد.

آن موقع طناب‌های زیادی توی دستم بود، هم‌زمان داشتم با چند اژدها طناب‌کشی می‌کردم. جنگیدن بیهوده، مقاومت باطل، تلاش هرز همین است. پافشاری بر اتفاقی که نمی‌افتد، اصرار بر امر غیرممکن، وقتی می‌توانی طناب را زمین بگذاری. زور تو همیشه کفایت نمی‌کند، رها کردن ضعف نیست، پذیرش این نکته است که تو جنگجوی هر مبارزه‌ای نیستی و نجات یافتن گاهی در نجنگیدن است.


📚@rahrovanehaghighat
هرقدر خردمندتر شوي،
از اينكه چقدر كم مي داني آگاه تر مي شوي.🌱


📎 برای دوستان خود ارسال کنید 💯

📚@rahrovanehaghighat
درونت مانند خانه‌ایست که مدام کارهایی که می‌خواهی انجام دهی و نمی‌توانی را داخل زیر زمین آن می‌اندازی، به خاطر شرایط اجتماعی، فرهنگی، تمدن و... اما آنها آنجا روی هم تلنبار می‌شوند و روی اعمال تو اثر می‌گذارند.

آنها نمی‌توانند مستقیما با تو مواجه شوند تو به زور آنها را به تاریکی رانده‌ای، اما از همان نقطه تاریک آنها همچنان بر رفتار تو تاثیر می‌گذارند. نگه داشتن اینهمه منع و سرکوب در درونت خطرناک است . روزی منفجر خواهد شد.

باید راهی برای رها کردن تنشها و فشارهای حاصله از سرکوبها که درون تو انباشته شده بیابی. به خارج شهر برو و سوی آسمان تهی فریاد بکش، بالا و پایین بپر، روی یک بالش بکوب.... هر کاری لازم است بکن تا انرژی‌ات تکانی بخورد و آزادانه به گردش در آید. منتظر وقوع فاجعه نمان.

🌗 #مکتب_يونگ

📚@rahrovanehaghighat
به خدا كه هيچ يك را ثمر آنقدر نباشد

كه به روى نااُميدى ، در بسته باز كردن


"شيخ بهایی


📚@rahrovanehaghighat