اعتماد کن به هر چه که میاید
اعتماد کن به چه که میرود
اعتماد کن به هر چه که می ماند
اعتماد کن به هر چه که ترکت میکند

ذهن‌های ما شرطی شده‌اند و این ‌یک حقیقت واضح است، آنها توسط یک فرهنگ خاص یا جامعه شرطی شده‌اند، ذهن‌های ما تحت تأثیر عقاید و باورهای گوناگون توسط فشارها و استرس‌های روابط، اقتصاد، آب‌وهوا، فاکتورهای آموزشی، انطباق مذهبی و غیره قرارگرفته‌اند. ذهن‌های ما آموزش دیده‌اند تا ترس را بپذیرند و (اگر واقعاً بتوانند) از آن ترس فرار کنند. ذهن‌های ما هرگز قادر نیستند تا به‌طور تمام و کمال کلیت ماهیت و ساختار ترس را برطرف کنند؛ بنابراین اولین پرسش ما این ست: آیا ذهن با این بار سنگینی که دارد می‌تواند به‌طور کامل نه فقط شرطی شدگی‌هایش بلکه ترس‌هایش را نیز برطرف کند؟ زیرا این ترس است که باعث می‌شود ما شرطی شدگی‌ها را بپذیریم.

#بودی_دارما به چین سفر کرد و امپراطور چین به دیدارش رفت، امپراطور به او گفت:
"ذهنم بسیار بی قرار، مشوش و پریشان است. تو فرزانه ای بزرگ هستی، به من کمک کن و بگو چگونه می توانم ذهنم را آرامش ببخشم."

بودی دارما پاسخ داد: "نیاز به انجام هیچ کاری نیست، تنها ذهنت را نزد من بیاور."

امپراطور پاسخ او را درک نکرد و پرسید: "منظورت چیست؟"

بودی دارما گفت: "صبح ساعت چهار بیا، تنها بیا و به یاد داشته باش كه ذهنت را نیز با خودت بیاوری."

امپراطور نتوانست تمام آن شب را بخوابد. بارها از رفتن پیش بودی دارما منصرف شد: "این مرد به نظر آدم دیوانه ای می آید، منظورش چیست كه می گوید با ذهنت بیا و آن را فراموش نكن!"

اما بودی دارما چنان جذبه ای در خود داشت كه امپراطور نتوانست آن وعدۀ دیدار را نادیده بگیرد، قبل از ساعت چهار گویی كه آهنربایی او را می كشاند، از تخت بیرون آمد و گفت "هراتفاقی كه پیش بیاید، من باید بروم، شاید این مرد چیزی داشته باشد، چشمانش می گوید كه چیزی دارد، قدری دیوانه به نظر می آید، ولی با این وجود باید بروم و ببینم چه خواهد شد."

نزد بودی دارما رسید كه با عصای بزرگش نشسته بود، بودی دارما گفت: "پس تو آمدی! ذهنت كجاست؟ آیا آن را با خودت آوردی یا نه؟"

امپراطور گفت: "حرف های بی معنی می زنی، وقتی من اینجا باشم، ذهنم نیز اینجاست و چیزی نیست كه بتوانم آن را در جایی فراموش كنم. در من است."

سپس بودی دارما گفت: "خب، پس اولین نكته معلوم شد كه ذهن در درون تو است.

امپراطور گفت: "باشد، ذهن در درون من است."

بودی دارما گفت: "حالا چشمانت را ببند و ببین كه ذهنت در كجاست و اگر بتوانی پیدایش كنی كه كجاست، فوراً به من نشانش بده و من آن را آرام خواهم كرد."

سپس امپراطور چشمانش را بست، سعی كرد و سعی كرد و نگاه كرد و نگاه كرد، هرچه بیشتر نگاه كرد بیشتر آگاه شد كه ذهنی وجود ندارد، ذهن یك فعالیت است، چیزی آنجا نیست كه بتوانی آن را نشانه روی و بگویی كه این ذهن است، ولی لحظه ای كه او تشخیص داد كه ذهن یك چیز نیست، آنگاه مسخره بودن سوالش برایش آشكار شد، اگر ذهن چیزی نباشد، هیچكاری در موردش نمی‌توان كرد، اما اگر یك فعالیت باشد، آنوقت آن عمل را انجام نده، همین، اگر مانند راه رفتن باشد، راه نرو!

چشم هایش را باز كرد، در برابر بودی دارما تعظیم كرد و گفت: "ذهنی وجود ندارد كه یافته شود."

بودی دارما گفت: "پس من آن را آرام كرده ام و هرگاه احساس كردی كه ناراحتی، فقط به دورن بنگر، آن ناراحتی در كجاست؟

ای دوستان من، چیزی نیست که بشود به شما آموخت و هم اکنون در دانش بالقوه شگفتیهای روح شما پنهان نباشد.

🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿

✨🕊



اگر شما در آرامش هستید،
این به معنای آن ست که شما در حال زیستن در لحظه ی اکنون هستید.

🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿

اگر هنوز در رنجی،
بدان به آنجا که باید، نرسیده‌ای.

بهترين راه براي عكس العمل نشان دادن در مقابل يك مشكل، سكوت است.
اين سكوت، با فكر نكردن در مورد مشكل بدست مي آيد. هيچ كس نمي تواند اين سكوت را تعليم دهد. با خودش مي رسد.
اين سكوت، زماني فرا مي رسد كه ما درك مي كنيم، هيچ چيز با تعارض و تناقض حل نمي شود. وقتي ما مشكلي از هر نوعي داريم، چه اخلاقي، اقتصادي، مذهبي، خانوادگي، زناشويي و ... اولين عكس العمل ما اين است كه در موردش فكر كنيم، مقاومت كنيم، انكارش كنيم، بپذيريم، قبول كنيم و توضيح اش دهيم و ... ضروري است كه درك كنيم با اين درد ذهني، تناقض، نگراني، تعارض، نمي توان هيچ مشكلي را حل كرد.

زماني مي رسد كه ما مي فهميم هيچ مشكلي با مقاومت، قبول كردن، تاييد يا توضيح و ... حل نمي شود. از سكوت ذهني، عمل هوشمندانه زاده مي شود؛ عمل حكيمانه و شهودي، كه مشكل را حل خواهد كرد. مهم نيست چقدر سخت باشد.

#سامائل_آئون_ويور
@rahrovanehaghighat
🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿

ما در مقام انسان از لحاظ قدرت خود تفاوتي نداريم تنها تفاوت در ميزان قدرتي است كه خود در وجود خويش تشخيص مي دهيم.

🌟🦋🌟🦋🌟🦋🌟

هر آنچه مي انديشيد، خواه خوب، بد يا خنثي، ناگزير بايد از آن شما گردد.

🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃

جایی که عشق خالص باشد پیوندی با روح حق شکل میگیرد که از منشاء اصلی سرچشمه الهی بصورت سیلانی از عشق به او وصل میشود . اگر عشقی صمیمانه از برای خدا داشته باشی به فیض او به درجات بالای معنوی راهبر میشوی و رحمت ونور مقدس او تدریجا خویش تو را منور می کند . آنگاه همه آرزو های بیرونی کم کم ناپدید میشوند. می گویم که عشق مرزی ندارد حدی نمیشناسد و با هیچ شرطی محدود نمیشود و همانند منشاء خود، خدا حاضر مطلق ،قادر مطلق و عالم مطلق است با همه نتایج منفعت بارش. با هر موجی از عشق که از دل عاشق برمیخیزد با خود خبرهای خوش و شعف از جانب معشوق به ارمغان می آورد و هر فکری که بر چنین قلبی خطور کند نشانی است از یک عمل نیکو و خدمت به خاطر معشوق .خدا عشق می ورزد و از آنهایی که با تمام قلب و روح به وی عشق میورزند مواظبت میکند. و اندک اندک آنان را به سوی خود جذب میکند، به سوی مرکز نور خالص . عشق در جوهر ، خالص و مقدس است و آدمی باید همواره خویش را در این نور نگه دارد .

@rahrovanehaghighat
🌿✨🌿✨🌿✨🌿✨🌿

اگر می خواهید زندگی ، زیبایی و آزادی را به زندگی خود دعوت کنیم ، باید ابتدا هارمونی و نظم را در افکار خود برقرار سازیم.
آنگاه خود را نقطه آغاز سلسله ای از آفرینش های تازه می بینیم.
و این کار نه تنها با نیروی اراده فردی ، بلکه به واسطه وحدت با روح الهی صورت می گیرد ، همان روح الهی که با متجلی ساختن عشق و زیبایی ذاتی خود همه چیز را نو می کند.

@rahrovanehaghighat
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

✨هر چيزی که اذیتت میکنه
داره صبر کردن رو بهت یاد میده

✨هر کسی که ترکت میکنه داره بهت یاد میده چجوری رو پاهای خودت بایستی

✨هر چيزی که عصبانیت میکنه داره بهت بخشش و شفقت رو یاد میده

✨هر چيزی که ازش متنفری داره بهت عشق بی قید و شرط رو یاد میده

✨هر چيزی که ازش میترسی داره بهت شهامت مقابله باهاش رو یاد میده

✨و هر چیزی که نمیتونی کنترلش کنی داره بهت چگونه رها کردن رو یاد میده

@rahrovanehaghighat
🌟🌟🌟🌟🌟🌟

فهم این که چگونه می شود ذهن را رها کرد و هنوز چیزی دانست به نظر مشکل می نماید.
علت اش آن است که ما این چنین عادت کرده ایم که ذهن را به عنوان ابزار دانستن تلقی کنیم،

اما این ذهن نیست که می داند، ذهن بخودی خود فاقد هرگونه قدرت دانائی است، همانطوری که یک کتاب، تمامی دانش در آن می تواند نوشته شده باشد اما خود بر چیزی دانا نیست.

ذهن ابزاریست که روح از آن برای ارتباط با محتوای دانش در جهانهای دوگانه استفاده می کند.

🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿

ذهن،ابزار بسیار مفیدی است به شرط اینکه تحت کنترل روح باشد .
ذهن بهترین خدمتکار است اما تحت هیچ عنوانی ارباب نیست.
در موقعیت یک ارباب،
ذهن مانند یک اتومببل بدون راننده است. هیچ اراده ای از خود ندارد، بجز آنچه ما به آن میدهیم. هیچ کاری بلد نیست، مگر کاری را که برایش آموزش دیده باشد.
هیچ قدرت استدلال ندارد وصاحب عقیده و رفتار هم نیست.

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

هنگامي كه افكار شما از جنس باور محض باشند، آنچه در ذهن تصور مي كنيد، عنصر آفرينندگي را به خود جذب مي كنند مشروط بر اينكه به افكار ترديد آميز و نيز هراس ها اجازه ندهيد مانعي ايجاد كنند.
آگاهي با عمل تصوير سازي زهداني را مي آفرينند و عنصر هستي آن را پر مي كند و سپس قالب جان مي گيرد.
از آنجا كه شما كوچك ترين ترديدي به خود راه نمي دهيد، زهدان يا قالبي را فراهم مي كنيد كه از زندگي پر مي شود و سپس آنچه كه تصور كرده ايد به ظهور مي رسد.


🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨🌷