نیما حق پور (پازل جهان بینی)

Forwarded from کوتاه نگاریهای نیما حق پور

نوح ناجی بقاء بخشی از نسل بشریت

اگر داستان نوح را در قرآن بررسی کنیم، می توان زندگانی نوح و قومش را به چند دوره تقسیم نماییم. ابتدا اینکه قبل از بعث نوح به پیامبری فرستادگانی در میان قومش دعوت به هدایت الهی می کردند، بعد نوح پیامبر می شود و سالیان دراز قومش را انذار می دهد و به هدایت الهی دعوت می نماید اما جز اندکی گوشی شنوایی نیست و دعوت او راه به جایی نمی برد. اینجا نوح از خدای تعالی می خواد او را از بن بست درآورد و فرمان می گیرد که کشتی بسازد آما آنچنان که انگار خدا آن کشتی را ساخته یعنی مطابق قوانین نظام طبیعت و به نحوی که در سیلابهای سهمگین غرق شدنی نباشد. چرا؟! چون در محل اقامت نوح بزودی سیلاب ویرانگری خواهد آمد بنحوی که هر کسی که در آن منطقه بماند غرق خواهد شد! امروز خوب می دانیم که اگر مداخلات اراده های بشری نباشد پیش بینی تغییرات بلند مدت طبیعت امری ممکن الوقوع است و از این رو در زمانه نوح نیز خدای تعالی می دانسته است که تغییرات طبیعی جوی به یک سیلاب سهمگین منجر خواهد شد و از این رو خدای تعالی پیامبری را برمی گزیند تا آن قوم را نجات دهد اما قوم نوح پیامبری او را نمی پذیرند حتی در امور روزمره و منطقی، چه رسد به خبر از سیلاب بی سابقه! قومش او را در قبال ساختن کشتی او را مورد تمسخر قرار می دهند و می گویند آخر در این منطقه که دریایی نیست چه نیازی به کشتی ساختن! محتملا در محل اقامت نوح رودخانه ای هم بوده که آنجا مسیل بوده و قایق ساختن و قایقرانی هم یا چیزی شبیه آن معمول بوده است. اما کشتی ساختن به هیچ روی برای قوم نوح امری عقلانی نبوده چون هیچ تجربه ای از چنان سیلی نداشتند.

نوح که سالیان سال در میان قومش حقمداری کرده و ایشان را به بد کارهایهایشان انذار داده و حالا هم با مشقت کشتی می سازد، با این حال باز هم قومش پذیرای انذار او نمی شود و حتی وقتی می بینند که نوح خودش دست بکار شده و دارد کشتی می سازد در حالی که در کارنامه او حرف و کار ناروایی نبوده باز هم اعتماد نمی کنند! در حالی که خدا بهترین بنده خود را رسالت داده بود که در سالیان سال آنچنان عمل کند و دعوت کند تا هیچ کم و کاستی در کار نباشد! حال اگر حرف این بنده شایسته خدا را مبنی بر وقوع زود هنگام سیلاب سهمگین نپذیرد چگونه و به چه طریق خواهد پذیرفت؟!

نوح کشتی را می سازد چنان که هم نفراتی را بتواند حمل کند و هم زوجهایی از حیوانات اهلی را، چرا؟! چون حتی اگر نوح و پیروانش نجات پیدا کنند معاششان وابسته به حیوانات اهلی است و زاد و ولد آنها. باید توجه کرد که حیوانات اهلی از ابتدا اهلی نبوده اند بلکه در دوره های بلند مدت بشر توانسته به تدریج برخی از حیوانات را اهلی سازد و نسل اهلی آنها را تداوم بخشد. از این رو اگر این حیوانات نسلشان از بین می رفت بسیار بسیار باز زمان نیاز بود تا این سیر اهلی شدن تکرار شود.

بارشهای شدید آغاز می شود و سیلابها جاری می شود و بهم می پیوندند و سیلاب بسیار سهمگینی را ایجاد می کنند و قوم نوح را محتملا در دره ای زندگی می کرده اند هلاک می گرداند و حتی به جهت بارشهای سنگین و مستمر هم کسی به ارتفاعات نمی توانسته پناه ببرد چون در بارشهای شدید صعود به ارتفاع ممکن نیست، از این رو همه هلاک می شوند و فقط نوح و نفراتی که همراه او بودند و حیواناتی که با خود بردند نجات می یابند چون که با شروع بارشهای سنگین در کشتی جای گرفته بودند و وقتی سیلاب به آنها می رسد حجم زیاد آب کشتی را به حرکت درآورده و در مسیر خود می برد بدون اینکه کشتی غرق شود چون ارتفاع دیواره های آن به قدری بوده که آب مواج در آن نفوذ نکند و محتملا مسقف هم بوده تا آب باران هم آن را نگیرد. کشتی می رود تا آنجا که سیل فروکش می کند و آن را به گل می نشاند. حال نوح و همراهان و حیوانات همراهشان در مکان جدید که به جهت ارتفاع بالاتر از محل اقامت قبلی نسبت به سیلابها هم ایمن تر بوده بخش مهمی از نسل بشریت را نجات می دهند.

این واقعه نشان می دهد که حتی در هنگام بلایای طبیعی خدای تعالی توسط فرستادگانش انذار می دهد اما کسانی نجات می یابند که شنوای حقمداری باشند و به طور جمعی بدان عامل شوند ولی اگر قدرتمداری نموده یا عرصه را برای آن برای بخشی از خودشان باز گذارند جمیعا هلاک می شوند.

داستان کشتی نوح، باید سرلوحه هر روزه زندگی ما باشد و برای تداوم خوبیها و حفظ آنها از بلایای طبیعی و غیر طبیعی باید همواره کشتیهایی را بسازیم تا بتوانیم در سیلهای روزگار دوام بیاوریم و حتی به موقعیتهای بهتری برسیم!

امید که در فرصت مقتضی شواهد قرآنی چنین برداشتی را از داستان نوح مستندا ارائه دهم اما حال کلیت آن را نوشتم که مبادا ناگفته بماند. (نیما حق پور - ۱۲ آبان ۱۴۰۲)

nima.haghpoor@gmail.com

83 views11:18