نیما حق پور (پازل جهان بینی)
49 subscribers
12 photos
2 videos
9 files
40 links
Download Telegram
نمودار تعداد کلمات سور قرآن

@QurCel
Haghpoor - bishtarin tavali.pdf
611.4 KB
بیشترین توالی ریشه های قرآن

کوششی از نیما حق پور
نسخه اول - ۲۲ دی ۱۴۰۲

nima.haghpoor@gmail.com
پادکست «حقوند شو» مرکز پژوهش‌های حقوندی؛ اپیزود با عنوان« قرآن و قانون؛ از منظر گفتمان حقوندی»

https://youtu.be/1g3ns7Nysqg?si=Fc9-GVbjfJ7cHyj0

با حضور: نیما حق‌پور
فرنشین: ایمان فلاح

نیما حق‌پور؛ پژوهش‌گر و نویسنده در علوم قرآنی و مبتکر مطالعه قرآن به روش پازلی است.

#حقوند_شو مجموعه پادکست‌هایی است که به صورت گفتگوی دونفره (یا چند نفره) بدون‌حضور شنوندگان برگزار می‌گردد.

«به دلیل مسایل امنیتی از قراردادن فرتور جناب حق‌پور اجتناب شده است.»

مرکز
پژوهش‌های
حقوندی
https://t.me/haghvand/776

#قرآن
#نیما_حقپور
#گفتمان_حقوندی
Audio
پادکستی از «حقوند شو» با عنوان:

قرآن و قانون؛
از منظر گفتمان حقوندی


با حضور: نیما حق‌پور
فرنشین: ایمان فلاح

@haghvand
Haghpoor - TTG 072 - Jen.pdf
1.1 MB
ترجمه و توضیح سوره جن
نیما حق پور

نسخه یکم - ۶ بهمن ۱۴۰۲

nima.haghpoor@gmail.com
پادکست «حقوند شو» مرکز پژوهش‌های حقوندی؛ اپیزود با عنوان« امر، اولی‌الامر و شورا در قرآن؛ از منظر گفتمان حقوندی»

https://youtu.be/AaqeI_7Ap_U?si=WgaCfcz_9-uDKXKA

با حضور: نیما حق‌پور
فرنشین: ایمان فلاح

نیما حق‌پور؛ پژوهش‌گر و نویسنده در علوم قرآنی و مبتکر مطالعه قرآن به روش پازلی است.

#حقوند_شو مجموعه پادکست‌هایی است که به صورت گفتگوی دونفره (یا چند نفره) بدون‌حضور شنوندگان برگزار می‌گردد.

«به دلیل مسایل امنیتی از قراردادن فرتور جناب حق‌پور اجتناب شده است.»

لینک کلاب‌هاوس:
https://www.clubhouse.com/c/join/UfWPP2C0

مرکز
پژوهش‌های
حقوندی
https://t.me/haghvand/787

#قرآن
#نیما_حقپور
#گفتمان_حقوندی
Audio
پادکستی از «حقوند شو» با عنوان:

امر، اولی الامر و شورا در قرآن


با حضور: نیما حق‌پور
فرنشین: ایمان فلاح

@haghvand
حکمیت و حکومت در قرآن

در ذیل گفتگوی بنده با جناب ایمان فلاح در پادکست حقوندشو با عنوان "امر، اولی الامر و شورا در قرآن" ناقد محترمی نوشته اند: "این مطلبی که جناب حق پور مطرح می کند ربطی به حکومت ندارد بلکه بیشتر به قضاوت مربوط است چون پایان آیه می گوید هرگاه اختلافی بین مردم اتفاق افتاد از حکم کسانی که اهل فن یا قضاوت است اطاعت کنید ربطی به حکومت ندارد."

حق پور: موضوع آیه ۵۹ سوره نساء حتی اگر ناظر بر امر داوری و قضاوت باشد، باز هم قابل تعمیم به امر حکومت است چرا که یکی از شئون اصلی حکومت، حکمرانی است و حکمرانی امر داوری و قضاوت را هم در بر می گیرد. بنابراین این آیه بر امر حکومت حداقل از منظر حکمرانی در داوریها نظارت دارد.

اما باید توجه کرد که منشا حکومت یا بر اساس اعمال قدرت اقلیتی بر اکثریتی است یا بر اساس توافق اکثریتی بر انتصاب اقلیتی به حکمرانی و حکومت است. شق اول مشمول آیه ۵۹ سوره نساء نمی شود اما شق دوم که در واقع تعمیم حکمیت داوریهای سطح خرد به سطح کلان است مشمول این آیه می شود‌ چرا که این شق بر پایه انتخاب و انتصاب اولی الامرها می باشد.

حل اختلاف در قرآن اساسا بر پایه حکمیت است به نحوی که اگر دو طرف نزاع بر سر یک حَکَم توافق کنند آن یک نفر داوری می کند مانند داوری داوود و اگر طرفین نزاع بر سر یک حَکَم توافق نکنند هر یک جداگانه حَکَمی را معرفی می کنند چرا که حَکَمها که در نزاع یا ذینفع نیستند یا به طور غیر مسقیم ذینفعند احتمال توافقشان در حل نزاع محتمل تر است.

بنابراین در قرآن انتخاب حَکَم از پایین به بالا اساس حل تنازعات است نه اینکه از بالا به پایین توسط حاکمیت امر داوری صورت گیرد. از سوی دیگر؛ چون در قرآن احقاق حقوق اصل الاساس است، اگر تنازعی نباشد نیاز به نهاد داوری و قضاوت هم نیست و چون امور مومنان باید بر اساس مشورت با هم و اطاعت از اولی الامر انتخابی خودهاشان صورت پذیرد حکومت از بالا به پایین هم موضوعیت ندارد و از این منظر آیه ۵۹ سوره نساء ربطی با حکومت از بالا به پایین ندارد اما به حکومت از پایین به بالا مرتبط است.

راهکار قرآن در مواجه با حکومتهای قدرتمدار از بالا به پایین جهاد و قتال و برقراری حکومتهای حقمدار از پایین به بالاست البته بر اساس قاعده صلح اجتماعی. (نیما حق پور - ۳۰ بهمن ۱۴۰۲)

nima.haghpoor@gmail.com
نکته ای که باید من به مقاله "معنای ملک یمین در قرآن و پاسخ به چند ایراد و اتهام مرتبط" (نوشتار شماره ۵۱۲) اضافه کنم این است که زنان در حصن دو دسته هستند البته حصن به معنای مانعی برای ازدواج؛ دسته اول زنان شوهردارند که بدون طلاق از شوهر خود نمی توانند ازدواج مجدد کنند و دسته دوم زنانی که ملک یمین هستند یعنی در حصن مالک یمین خود هستند و به همین جهت امکان ازدواج نداشتند. استثنای ما ملکت ایمانکم از والمحصنات من النساء در آیه ۲۴ سوره نساء این مانع ازدواج با ملک یمینها را برمی دارد یعنی مسلمانان از پس نزول این آیه می توانستند با ملک یمینهای یکدیگر ازدواج کنند و حصن مالک یمینها نمی توانسته مانع ازدواج ملک یمینها شود. یعنی این آیه؛ حصن ملک یمینی را برای منع ازدواج ملغی می کند. (نیما حق پور - ۳ اسفند ۱۴۰۲)

nima.haghpoor@gmail.com
پرواز قاصدکها و طبابت عیسی

آنچه به عنوان معجزات پیامبران در طول تاریخ شناخته شده در واقع نمودار کننده عجز و ناتوانی ذاتی مخاطبان پیامبران در برابر ایشان نبوده بلکه باب آگاهی و مایه توانمندسازی مومنان به ایشان می شده است به نحوی که می توانستند راه نجات و رستگاری از بلایای طبیعی و سلطه ستمگران را بیابند و پای در آن نهند.

از این دیدگاه؛ چندی بود که مندرجات آیات ۴۹ آل عمران و ۱۱۰ مائده گهگاه ذهن مرا به خود مشغول می داشت که معانی و مصادیق آنها چه می تواند باشد که بکار مردمان پیرامونی عیسی می آمده و از این بابت او را در مرکز توجه قرار می داده به نحوی که به او ایمان می آوردند البته بعضاً و نه همگان و نه حتی بیشتر مردمان که اگر عیسی مشتی گل برمی داشت و آن را بسان پرنده ای پرداخت می کرد و در آن می دمید و آن گل بواقع پرنده ای می شد و پرواز می کرد هیچ کس را توان نپذیرفتنش نبود و آنکه می توانست چنین کند می توانست بنای ظلم را از جا برکند و خود هم مصلوب نشود!

با این دیدگاه؛ می فهمیدم که عیسی به اذن خدا یعنی در چارچوب قوانین طبیعت، طبابت می کرده و بیمارانی را درمان و حتی برخی از آنانی که در بستر مرگ از حیات انسانی باز مانده بودند را احیاء می نموده است و از حال و روز مردمان می فهمیده که خوراکشان چه بوده در حالی که آن خوراکها را در خانه هاشان پنهان می کردند، اینها را می فهمیدم اما مصداقی برای خلق گلی به شکل پرندگان و دمیدن در آن و به پرواز در آمدن آن به ذهنم نمی رسید! تا اینکه امروز به مفهوم واژه "خلق" دقت کردم که به معنای "آفرینش" است و منطقاً نباید برای ساختن و صناعت بکار رفته باشد که برداشتن مشتی گل و به شکل پرنده درآوردنش؛ آفرینش نیست بلکه ساختن است. پس  کاری که عیسی می کرده باید در مراتبی از آفرینش درک شود و برایش مصداق جست‌.

نکته دوم اینکه وقتی می گوید از گل خلق کردم به این معنا نیست که خود گل را برداشتم و بدان شکل دادم بلکه بدین معناست که از دل گل چیزی شبیه شکل پرندگان در آوردم. آدمی هم از گل خلق شده اما به تدریج و تطور نه اینکه گلی را به شکل او ساخته و پرداخته باشند و بعد جاندارش کرده باشند.

نکته سومی که باید بدان دقت کرد اینکه عیسی خطاب به بنی اسرائیل می گوید که من "برای شما" از گل پرنده شکلی می آفرینم یعنی این چیزی که می آفرینم برای کار شماست و بدرد شما می خورد.

با این دیدگاه؛ رفتم به سراغ یافتن گیاهی که هیات آن شبیه پرندگان باشد و برای پرواز نیازمند دمیدن باشد؛ قاصدک! در اینترنت جستجویی کردم درباره قاصدکها و نقششان در طبیعت و دیدم که این گیاه مطلوب زنبورهای عسل هم خواص درمانی دارد و هم در بارور کردن دیگر گیاهان نقش دارد و هم بیشتر در غرب آسیا و شمال اروپا و شمال آفریقا می روید. این موارد هم به درد مردمان پیرامونی عیسی می خورد هم با طبابت عیسی خوانایی دارد هم با منطقه جفرافیایی سکونت عیسی. (نیما حق پور - ۵ اسفند ۱۴۰۲)

nima.haghpoor@gmail.com

آل عمران ۴۸ و ۴۹:
وَيُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ
وَ رَسُولاً إِلَي‌ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ
أَنِّي‌ قَدْ جِئْتُكُمْ‌ بِآيَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ
أَنِّي‌ أَخْلُق‌ُ لَكُمْ‌ مِن‌َ الطِّين‌ِ كَهَيْئَة‌ِ الطَّيْرِ
فَأَنْفُخ‌ُ فِيه‌ِ فَيَكُون‌ُ طَيْرَاً بِإِذْن‌ِ الله‌ِ
وَ أُبْرِئ‌ُ الْأَكْمَه‌َ وَالْأَبْرَص‌َ
وَ أُحْيِي‌ الْمَوْتَي‌ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ
وَ أُنَبِّئُكُمْ‌ بِمَا تَأْكُلُون‌َ وَ مَا تَدَّخِرُون‌َ فِي‌ بُيُوتِكُم‌ْ
إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً لَكُم‌ْ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ مُؤْمِنِين‌َ

مائده ۱۱۰
إِذْ قَال‌َ الله‌ُ يَا عِيسَي‌ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ
اذْكُرْ نِعْمَتِي‌ عَلَيْك‌َ وَ عَلَي‌ وَالِدَتِك‌َ
إِذْ أَيَّدتُّك‌َ بِرُوح‌ِ الْقُدُس‌ِ
تُكَلِّم‌ُ النَّاس‌َ فِي‌ الْمَهْدِ وَ كَهْلاً
وَ إِذْ عَلَّمْتُك‌َ الْكِتَاب‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَالتَّوْرَاة‌َ وَالْإِنْجِيل‌َ
وَ إِذْ تَخْلُق‌ُ مِن‌َ الطِّين‌ِ كَهَيْئَة‌ِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي‌
فَتَنْفُخ‌ُ فِيهَا فَتَكُون‌َ طَيْرَاً بِإِذْنِي‌
وَ تُبْرِءُ‌ الْأَكْمَه‌َ وَالْأَبْرَص‌َ بِإِذْنِي‌
وَ إِذْ تُخْرِج‌ُ الْمَوْتَي‌ بِإِذْنِي‌
وَ إِذْ كَفَفْت‌ُ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ عَنْك‌َ إِذْ جِئْتَهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ
فَقَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْهُم‌ْ إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِين‌ٌ
نسبت خدا با آسمانها و زمین

پرسش: در آیت 35 سوره نور آمده است: اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ... یعنی خداوند نور آسمان ها و زمین است. آیا تشبیه الله متعال به " نور" یعنی حضور مطلق به مفهوم تأیید تئوری مکتب وحدت الوجودی نیست؟ در چنین صورتی یک عالم پرسش دیگر در مورد اصل توحید در ذهن تداعی می گردد؛ چون تفکر وحدت الوجودی به قول علامه اقبال "مخالف توحید" است. یا این که از "نور" چه تعریف علمی می توان ارائه کرد، نور چیست که خداوند خودش را به آن تشبیه کرده است؟ این جا اقوال مفسران و عالمان دین مقنع و کافی نیست و باید متخصص فیزیک این آیه را تفسیر کند!

حق پور: در این آیه خدای تعالی نسبت خود را با آسمانها و زمین به نوری مرواریدگون یعنی براق و یکدست تشبیه می کند که حاصل از شعله ای برافروخته از روغن خالص در شیشه ای است و البته آن شیشه در چراغدانی است. اما چرا اینگونه وصف می کند؟! چون آنچه تماشاگر از دور یا خیلی نزدیک می بیند فقط نور است و دیگر اجزا چراغدان را نمی بیند ولی اگر در فاصله نه چندان دور و نه خیلی نزدیک ببیند هم نور را می بیند و هم سایر اجزا چراغدان را. ما هم وقتی از نزدیک به پدیده های آسمانها و زمین می نگریم هم وجهی از خدا را می بینیم و هم سایرین را. اما اگر از دور و بی تاثر بنگریم یا اگر از خیلی نزدیک ببینیم خدا را می بینیم. این آیه گویای این است که خالق با خلقش درآمیخته به نظر می رسند وقتی تماشاگر نه خیلی نزدیک باشد نه خیلی دور. و نکته دیگر اینکه با اینکه هستی از خداست اما تجلی گر خدا هم هست مانند نور چراغی که اگر چراغدانی نباشد آن نور هم متجلی نمی شود. پس همه آنچه ما می بینیم خدا نیست همه هم غیر خدا نیست بلکه آنچه به ما شناسایی می دهد نور خداست که اگر غیر او نباشند آن نور برای ما قابل رویت نیست. (نیما حق پور - ۶ اسفند ۱۴۰۲)

nima.haghpoor@gmail.com
بعد از انتشار ترجمه و توضیح بنده از سوره جن، دو نظر انتقادی مطرح شده که در این مجال بدانها می پردازم:

۱- با توجه به معنی شما از سوره جن، به نظر می آید این معنی "باطنیون" زیاد با مفهوم اصلی جور نیست. به عنوان مثال آنجایی که خداوند می فرماید "خلق الجان من نار" چگونه توجیه می شود؟ ممنون می شوم توضیح دهید.

۲- این معنی شما از کلمه جن چندان با دیگر آیات جور در نمی آید. مثلا می فرماید ابلیس از جن بود یا جن را قبل از آدم از آتش خلق کردیم و دیگر آیات.

حق پور: منتقدان گرامی دقت نکرده اند که بنده فقط معنا و دلالت واژه "الجن" در سوره جن را حمل بر "گروهی باطن گرا" یا "باطنیان" نمودم و نه در همه آیات قرآن. جن مفهوما به هر چیز پوشیده و پنهان از نظرها اطلاق شده است و این مفهوم در مصادیق گوناگونی تجلی داشته است. وقتی جن در برابر انس قرار می گیرد گویای منِ درونی هر آدمی است در برابر منِ بیرونی او که دیگران می توانند آن را ببیند و با آن انس بگیرند. وقتی جن در موضوع شیطان و خلق از آتش مطرح می شود، چون شیطان از فرشتگان است و فرشتگان نیروهای واقع در هستی می باشند که از دیدگان انسانها به ظاهر پنهانند، از این منظر نسبت به انسان جن است یعنی پوشیده و پنهان و چون فرشته یا نیرویی سرکش و برتری طلب و خودبزرگ کن است ذاتا آتش صفت است بنابراین برخی از جنیان شیطان صفت از آتشند. شق دیگری که در سوره جن از جنیان مطرح شده گروهی از انسانها هستند که با جامع مانوس نیستند و در واقع درون گرا و باطن گرا هستند یعنی می خواهند بیشتر از طریق درون گرایی یا باطن گرایی به رستگاری برسند. این گروه بیشتر به دور از اجتماع بزرگتر در اجتماع کوچک خود بسر می بردند مانند خانقاه نشینان و دیگر فرقهایی که به نوعی انزواگرایانه عرفان و تصوف می جسته اند. (نیما حق پور - ۹ اسفند ۱۴۰۲)

nima.haghpoor@gmail.com
دوستی در نیمه شب دیشب پیغام داده بودند که بنا بر نجوم امروز دوشنبه اول ماه رمضان است و متاسفانه بنده پیغام ایشان را دیر دیدم. الان هم دیدم جناب موسوی عقیقی این مطلب را منتشر کرده اند. با این حال برای آن دوست نوشتم:
سلام و درود. متاسفانه پیام شما را صبح دیدم و اعلام آن فایده ای جز تشویش اذهان نداشت. البته اعلام بر اساس نجوم زمانی مفید فایده است که اجماع نسبی بر اصالت آن باشد و حال آنکه هنوز چنین اجماعی نیست. از سوی دیگر قرآن می گوید "فمن شهد" یعنی هرکه گواهی داد بر شروع ماه رمضان روزه را شروع کند و این امری نسبتا فردی است و نه جمعی چنانکه پایان رمضان هم مصادف با پایان روزه داری همه افراد نیست. (نیما حق پور - ۲۱ اسفند ۱۴۰۲)
سالی که هیچ وقت نو نشده است!

در ساعات پایانی سال ۱۴۰۲ به این می اندیشم که هیچ سال نویی را بواقع تجربه نکرده ام چرا که سالهاست در هر آنچه کوشیده ام در بر همان پاشنه چرخیده و بعضاً هم به جیر جیر افتاده و حتی دیگر نچرخیده! آری! هیچ تحویلی رخ نداده که حال مرا خوب کند و حال من همچنان همانی است که سالیان سال پیش بوده با این تفاوت که آن موقع امید تحویل داشتم و حالا آن امید بسیار بسیار کم سوء شده و شاید هم چشمان انتظار من همانند دو چشمم کم سوء شده که امید الهی را نمی بینم! به هر حال روزگار می گذرد چه با روی خوش چه با حال ناخوش! دیگر خوب فهمیده ام که اراده های انسانی در میانه خدایی خدا چه بسیار ناخدایی می کنند و کشتیها را به پیچشهای طوفانها می کشانند و اینگونه طومارشان در هم پیچیده می شود! با همه این احوال من از راهی که تا اینجا پیموده ام پشیمان نیستم هرچند که احتمال توقفم کم نیست! (نیما حق پور - ۲۹ اسفند ۱۴۰۲)

nima.haghpoor@gmail.com
Audio
🎙 مبانی فلسفی دعا
برنامه پرگار

دعا بر چه فلسفه‌ای استوار است؟ آیا مبانی دعا ما را به این نتیجه می‌رساند که خدا تغییر‌پذیر و تاثیرپذیر است؟

میهمان‌ها:
وریا امیری، پژوهشگر فلسفه و فیزیک
یاسر میردامادی، پژوهشگر فلسفه و دین

🌾 @Sedanet
🌾 @veriaamiri
🌾 @YMirdamadi
Faramarz Aslani Roozhaye Taraneho Andooh [BibakMusic.com]
Faramarz Aslani [BibakMusic.com]
روزهای بهانه و تشویش
روزگار ترانه و اندوه
روزهای بلند و بی فرجام
از فغان نگفته ها انبوه
روزگار سکوت و تنهایی
پی هم انس خویشتن، گشتن
سالخوردن، به کوچه های غریب
تیغ افسوس بر فراغ آوردن
من از این خسته ام که می بینم
تیرگی هست و شب، چراغی نیست ...
نظریه تکامل داروین؛ نقطه عطفی در خداشناسی!

آنقدر که نظریه تکامل داروین می تواند در فهم فلسفی از هستی و سیر آفرینش و نسبت آن با خدا موثر باشد، تاریخ دینداری دینداران راهی نگشوده بلکه آن را همواره به بیراهه ها هم بسیار برده است. با نظریه تکامل داروین به خوبی می توان سیر آفرینش را تا آدم درک کرد و از پس او نیز تا امروز و بدین طریق دلالت آیات قرآن در این باره را دریافت. نمی دانم پیامبران الهی فهمشان از آنچه خود واسطه ابلاغ آن به بشریت بودند در چه مراتبی بوده اما اگر مفاهیم آنها را اینچنین می فهمیدند چه زجری از بدفهمی مردمانشان می کشیدند! از تصورات موهومشان از معجزات! از بدفهمی آنها از توصیه ها و احکام الهی! از بدعتها و خرافات و انحرافاتی که روزافزون به عنوان سنت دینی نهادینه می شده اند. در این میان؛ تنها راه نجات؛ بازگشت به متن قرآن است، تنها متن خود قرآن بدون هیچ نوعی از ملحقات مذهبی! و کوشیدن در فهم آن با تمسک به انسجام آن هم با خودش و هم با امور مستمر واقع که همواره در طبیعت هستی جاری هستند. (نیما حق پور - ۳ فروردین ۱۴۰۳)

nima.haghpoor@gmail.com