یاشیل وطن _ اخبار روز
54.1K subscribers
96.1K photos
16.6K videos
179 files
28.2K links
رسانه خبری

اینستاگرام👇
Instagram.com/yashil.vatan.ir 👈

روبیکا https://rubika.ir/yashil_vatan_ir

eitaa.com/yashilvatan_ir ایتا

ادمین آگهی:
@yashilvatanchannel

پیامهای مردمی👇

@yashil_admin

.
.
📞دفتر: 04142229250
ثبت در وزارت فرهنگ و ارشاد
Download Telegram
#روایت_واقعی این است....

در زمان پهلوی کار به جایی رسیده بود که ایران از افغانستان آب و برق میخرید😐

💯یاشیل وطن
🆔 @yashilvatan_ir
#روایت_واقعی

🔰 بزرگترین ننگ تاریخی دوران حکومت رضاخان و جدایی بخش عظیمی از ایران و دادن مناطق استراتژیک به همسایه های ایران در پیمان سعد آباد

⭕️ رضا پهلوي ارتفاعات آرارات در غرب ايران را به تركيه، قسمت‌هائي از شرق ايران را به افغانستان و منطقه سوق الجيشي اروند رود (شط العرب) را به عراق بخشيد.

💯یاشیل وطن
🆔 @yashilvatan_ir
#روایت_واقعی

قبل از انقلاب مردم در چه وضعیتی به سر می بردند؟

کاش فقط بخش ۳ از فصل ۵ کتاب #تاریخ_ایران_مدرن نوشته آبراهامیان(یک مورخ امریکایی است که رابطه خوبی هم با جمهوری اسلامی ندارد) را کپی می‌گرفتیم و وسط مردم پخش می‌کردیم! در اینجا تنها چندتا از عناوینی که در این بخش از کتاب شرح داده شدند را می آوریم:

تو این بخش به خوبی اوضاع اقتصادی اجتماعی مردم تو اوایل دهه ۵۰ شرح داده شده، ایران در دهه ۵۰ یکی از بدترین کشورهای جهان در توزیع نابرابری ثروت بوده!

ایران یکی از بدترین کشورهای جهان در #بهداشت عمومی نیز بوده، در نرخ #مرگ و میر و نسبت پزشک به بیمار ایران بدترین کشور خاورمیانه بوده

ایران در دهه ۵۰ یکی از پایین‌ترین نرخ‌های #آموزش عالی رو داشته، ۶۸٪ جمعیت بزرگ سال #بیسواد بودند و ۶۰٪ کودکان نمی‌توانستند دوره دبستان را تا انتها طی کنند و تنها ۳۰٪ متقاضیان کنکور میتوانستند وارد #دانشگاه شوند

در دهه ۵۰ شمار #پزشکان ایرانی در نیویورک بیشتر از شهرهای ایران بود و اصطلاح #فرارمغزها اولین بار برای ایران در این سالها مطرح شد

در دهه ۵۰ بخش عمده‌ای از مناطق روستایی بدون #برق، مدرسه، آب لوله کشی و #امکانات رفاهی بودند

جالب است بدونید در تهران از هر ۱۰ نفر یک نفر #خودروی_شخصی داشت اما این نسبت در دیگر مناطق کشور ۹۰ به ۱ بود

تو این بخش به صورت خلاصه نکات زیادی برای روشن شدن وضعیت ایران در دهه ۵۰ موجود است، بدبختی امروز ما حاصل داشتن نرخ پایین #کتاب‌خوانی در کشور است، نسلی که تقریبا از تاریخ هیچ نخوانده و فقط طلبکار است و عصبانی.

💯یاشیل وطن
🆔 @yashilvatan_ir
#روایت_واقعی

کولبرها در صف منظم در هوای برفی حرکت میکنند؛ ابتدا خیلی ها تحسین و دلسوزی میکنند اما روایت واقعی این است که اینها به اقتصاد من و شما آسیب میزنند، کولبرها به تولید داخلی و برنامه های اقتصادی ضرر میزنند، پول خوبی هم نصیبشان میشود تا جایی که خیلی هایشان کولبری را به شغل ثابت اداری ترجیح میدهند!

💯یاشیل وطن
🆔 @yashilvatan_ir
⚡️#روایت_واقعی
پشت پرده میکشند و ظلم میکنند و در ظاهر نمایش بازی میکنند!!

رییس جمهوری آلمان در حال دست کشیدن به شیر بیچاره "تاکسیدرمی" شده

💯یاشیل وطن/رسانه آنلاین↙️
🆔 @yashilvatan_ir
#روایت_واقعی

‼️ ‏در یمن که به خیابان بیایید، از نظر ترامپ شورشی هستید، چون بن سلمان را که شریک تجاری آمریکا است ناراحت کرده‌اید

‼️در ونزوئلا که به خیابان بیایید از نظر ترامپ حرکتی آزادی‌خواهانه هستید، چون مادورو شریک تجاری روسیه است، نه آمریکا.
امروز سالگرد انقلاب یمن بود.

💯یاشیل وطن/رسانه آنلاین↙️
🆔 @yashilvatan_ir
#روایت_واقعی این است....

در زمان پهلوی کار به جایی رسیده بود که ایران از افغانستان آب و برق میخرید😐

💯یاشیل وطن
🆔 @yashilvatan_ir
#روایت_واقعی

✍️جوانی می‌گوید: با پدرم بحث کردم و صداها بالا رفت. از هم جدا شدیم. شب به تخت خوابم رفتم. به خدا قسم اندوه قلب و عقلم را فراگرفته بود. مثل همیشه سرم را روی بالش گذاشتم. چون هر وقت غم‌ها زیاد می‌شوند با خواب از آن‌ها می‌گریزم. روز بعد از دانشگاه بیرون آمدم و موبایلم را جلو در دانشگاه در آوردم و پیامی برای پدرم نوشتم تا به این وسیله از او دلجویی کنم.

در آن نوشتم: شنیدم که کف پای انسان از پشت آن نرم‌تر و لطیف‌تر است. آیا پای شما به من اجازه می‌دهد که با لبم از درستی این ادعا مطمئن شوم؟ به خانه رسیدم و در را باز کردم. دیدم پدرم در سالن منتظر من هست و چشمانش اشکبار هست. پدرم گفت: اجازه نمی‌دهم که پایم را ببوسی، ولی این ادعا درست است و من شخصا بارها آن را انجام داده‌ام.

وقتی کوچک بودی کف و پشت پای تو را می‌بوسیدم. اشک از چشمانم سرازیر شد. یک روز پدرتان از این دنیا می‌رود. قبل از این که او را از دست دهید به او نزدیک شوید. اگر هم از دنیا رفته است، یادش را گرامی دارید و بر او رحمت و درود بفرستید.

🌺🍃عضویت در یاشیل وطن⬇️

🆔 @yashilvatan_ir
#روایت_واقعی

✍️جوانی می‌گوید: با پدرم بحث کردم و صداها بالا رفت. از هم جدا شدیم. شب به تخت خوابم رفتم. به خدا قسم اندوه قلب و عقلم را فراگرفته بود. مثل همیشه سرم را روی بالش گذاشتم. چون هر وقت غم‌ها زیاد می‌شوند با خواب از آن‌ها می‌گریزم. روز بعد از دانشگاه بیرون آمدم و موبایلم را جلو در دانشگاه در آوردم و پیامی برای پدرم نوشتم تا به این وسیله از او دلجویی کنم.

در آن نوشتم: شنیدم که کف پای انسان از پشت آن نرم‌تر و لطیف‌تر است. آیا پای شما به من اجازه می‌دهد که با لبم از درستی این ادعا مطمئن شوم؟ به خانه رسیدم و در را باز کردم. دیدم پدرم در سالن منتظر من هست و چشمانش اشکبار هست. پدرم گفت: اجازه نمی‌دهم که پایم را ببوسی، ولی این ادعا درست است و من شخصا بارها آن را انجام داده‌ام.

وقتی کوچک بودی کف و پشت پای تو را می‌بوسیدم. اشک از چشمانم سرازیر شد. یک روز پدرتان از این دنیا می‌رود. قبل از این که او را از دست دهید به او نزدیک شوید. اگر هم از دنیا رفته است، یادش را گرامی دارید و بر او رحمت و درود بفرستید.

🌺🍃عضویت در یاشیل وطن⬇️

🆔 @yashilvatan_ir