جبهه فرهنگی میر
48 subscribers
1.54K photos
321 videos
64 files
245 links
کانال فرهنگی حسینیه محبان امیر المومنین(علیه السلام)
سایت:Www.mir.ir
جلسات هفتگی (دوشنبه شبها) بزرگراه فتح خ خلیج فارس خ حسینی ک 8 حسینی -حسینیه امیرالمومنین (ع)


ارتباط با ادمین
@mir313ir
Download Telegram
"من پسر زنی هستم که با دست هایش از بزها شیر می دوشید"؛ این را به عرب بیابانی گفت. عرب بیابانی از هیبت پیامبری که همة قبایل به او ایمان آورده بودند؛ لکنت گرفته بود. آمده بود جمله ای بگوید و نتوانسته بود و کلماتش بریده بریده شده بودند.

رسول الله از جایش بلند شده بود؛ آمده بود نزدیک و ناگهان او را در آغوش گرفته بود؛ تنگ تنگ؛ آن طور که تنش تن او را لمس کند و در گوشش گفته بود: «من برادر توام؛ اَنَا اَخوکُ». گفته بود فکر می کنی من کی ام؟ فکر می کنی پادشاهم؟ نه، من از آن سلطان ها که خیال می کنی نیستم.

«من اصلاً پادشاه نیستم؛ لَیسَ بَمَلکٍ». من محمدم؛ پسر همان بیابان هایی هستم که تو از آنها آمده ای. «من پسر زنی هستم که با دست هایش از بزها شیر می دوشید»؛ حتی نگفته بود که پسر عبدالله و آمنه است. حرف دایة صحرانشینش را پیش کشیده بود که مرد راحت باشد. آخرش هم دست گذاشته بود روی شانة او و گفته بود: «هَوِنٌ علیک؛ آسان بگیر»؛ من برادرتم.
مرد بیابانی خندید و صورت او را بوسید؛ «عجب برادری دارم».

راستی هم عجب برادری بود؛ یک برادر با کارهای عجیب و غریب؛ مثل دوست های خجالتی؛ از آنها که صداشان در نمی آید. داشت می رفت مسجد؛ تو کوچه یک یهودی جلویش را گرفت و گفت: «من از تو طلبکارم؛ همین الان باید طلبم را بدهی». رسول الله گفت: «اول این که از من طلبکار نیستی و همین طوری داری این را می گویی؛ دوم هم این که من پول همراهم نیست؛ بگذار رد شوم». یهودی گفت: «یک قدم هم نمی گذارم جلو بروی». رسول الله گفت: «درست نگاهم کن؛ تو از من طلبکار نیستی»؛ ولی یهودی همین طور یکی به دو کرد و بعد هم با حضرت گلاویز شد. کوچه خلوت بود و کسی رد نمی شد که بیاید کمک. مردم دیدند پیامبر برای نماز نرسید؛ آمدند پی اش؛ دیدند یهودی ردای پیغمبر را لوله کرده، دور گردن حضرت پیچانده و طوری می کشد که پوست گردن او قرمز شده، تا آمدند کاری کنند، از دور بهشان اشاره کرد که نیایید؛ گفت: «من خودم می دانم با رفیقم چه بکنم». رفیقش؛ منظورش همین رفیقی بود که با ردا او را می کشاند. چشمشان افتاد در چشم هم؛ یهودی گفت: «بهت ایمان آوردم؛ با این بزرگواری، تو بی تردید، پیغمبری».

بعضی وقت ها یک جوری با مردم راه می آمد که مردم سر به سرش می گذاشتند. قرآن می گوید: مردم به او می گفتند: «زودباور» است؛ حالا حتی تعبیرشان یک ذره از این هم تندتر بود؛ فکر می کردند مثلاً خودشان زرنگ ترند؛ (وَ یَقوُلونَ هُو أُذُن، قُلْ اُذُنُ خَیْرٌ لَکُمْ).[1] این «اُذُن»، یک معنی این جوری می دهد. از آن طرف نامه می فرستاد به دربار خسرو پرویز و قیصر که بیایید تسلیم من شوید و آب هم تو دلش تکان نمی خورد و از این طرف مردم می آمدند خانة او؛ ناهار می ماندند و بعد از ناهار هم می نشستند برای خودشان گپ می زدند؛ اصلاً هم حواسشان نبود که این پیغمبر است و از حرف بیخودی اذیت می شود. آن وقت نمی گفت به اینها: «برید خونه تون». جوری شد که خدا دخالت کرد و آیه نازل شد؛ «مردم! این پیغمبر من، دارد اذیت می شود؛ خودش حیا می کند بگوید؛ من به شما می گویم» إِنَّ ذلِکُمْ کانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیِی مِنْکُمْ وَ اللَّهُ لا یَسْتَحْیِی مِنَ الْحَقِّ.[2]

یک دوست عجیب غریب، از آنها که توی دوستی حساب کتاب هم نمی کنند. دیده یکی محتاج است؛ تنها ردایش را هم بخشیده، حالا نشسته توی خانه و نمی تواند آن طور بیاید مسجد. خداست که دوباره عتابش می کند (وَلا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْط)؛[3] «دیگر نگفتم که همة دستت را باز کن؛ طوری که برای خودت هیچی نماند». این چه جور دلی است که تو داری؟

دل رهبر جامعه، طاقت گریة کودکی را ندارد. سر نماز، صدای گریة بچه می آید؛ نماز را تند می کند و رکوع و سجود را
کوتاه؛ سریع تمامش می کند؛ تا مادر بچه او را بغل کند. به مردم حیرت زده هم می گوید: «خوب، بچه گریه می کرد دیگر».

یک دوست عجیب غریب که آن قدر برای دوست هایش دل می سوزاند که نزدیک است کار دست خودش بدهد؛ نزدیک است جان از تنش در بیاید. باز خداست که باید موعظه کند؛ «تو قرار بود به گمراهی این مردم دل بسوزانی؛ به راهشان بیاوری؛ ولی قرار نبود دیگر از فکر اینها خودت را هلاک کنی» (فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلی آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِیثِ أَسَفاً)؛[4] تو قرار بود اینها را بیاوری توی راه؛ ولی از قرار هم رفتی آن طرف تر و داری حرص می زنی. پیغمبر و حرص؟ حرص می زنی گم شده ها را برگردانی به راه (حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ).[5]

عتاب ها فایده ای نداشت؟ جنس دل که عوض نمی شود. وسط جنگ احد، همان جا که مردم گلوگاهی را که سپرده بود مراقبت کنند، رها کردند و تنهاش گذاشته بودند، پیشانی و دندانش را شکستند، همان جا توی همان حال، دلش شور می زند که نکند خدا اینها را نبخشد.
همان جا دست بلند می کرد؛ خدایا! «قوم مرا هدایت کن؛ اینها نمی دانند» اَللّهُمَّ اهْدِ قوُمی فَاِنَّهُمْ لایَعْلَمُون».

از همه قشنگ تر، حال و روز او را علی توصیف می کند. علی می گوید: «رسول الله، یک طبیب دوره گرد بود»؛ دلش نمی آمد
که خیلی با ابهت بنشیند آن بالا و مریض ها شرفیاب حضور بشوند؛ لوازم معالجه اش را برمی داشت راه می افتاد دور شهر؛ پی مریض ها. (طَبیبٌ دَوّارٌ بِطّبِه).[6]
چی با خودش برمی داشت؟ یک دستش «مرهم» می گرفت؛ یک دستش «وَسَم»؛ برای آنها که فقط زخم داشتند، مرهم می گذاشت؛ ولی بعضی ها، دمل های چرکی داشتند؛ باید جراحی هم می کرد؛ «وسم»، مال همین کار بود. وسم، یعنی داغ هایی که در قدیم برای شکافتن استفاده می کردند؛ جراحی سرپایی.
علی می گوید: «مرهم هایش کاری بودند؛ اثر داشتند (أَحْکَمَ مَرَاهِمَهُ)[7]؛ وسم هایش هم حسابی بودند (وَ أَحْمَی مَوَاسِمَهُ).[8]


اول فکر کردم از همه قشنگ تر را علی گفته؛ ولی الان یک جملة حتی قشنگ تر هم یادم آمد که درست همین حال را بگوید؛ آن هم توصیف خداست از او؛ «یک رسولی آمده سراغتان که تحمل رنج شما برایش سخت است» (لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ).[9] آخرش هم تقصیر همین دلش شد که در آن روایت گفت: «هیچ پیامبری به اندازة من سختی نکشید». حساب دو دو تایی اگر بخواهی بکنی، نسبت به بقیة پیغمبرها خیلی هم اوضاع برای او سخت نبود. در طائف، سنگش زدند. در اُحد هم پیشانی و دندانش را شکستند. بقیه هم از این جور مصیبت ها داشته اند؛ ولی از حساب دو دو تایی که بزنیم بیرون، اگر حواست به حرف خدا باشد که «رنج های شما، برای او گران تمام می شود، طاقتش را می برد». این جوری اگر چرتکه بیندازی، راستی هم چقدر سختی کشیده! اندازة نادانی و غل و زنجیرهایی که همة ما به خودمان بسته ایم اگر بخواهد رنج بکشد، اگر حرص بزند که ما را به راه بیاورد، واقعاً هم چه کارش سخت است.
**
آخرش این که خدا داشت تماشایش می کرد و بعد گفت: «چه اخلاق شگرفی داری» (إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ).[10] انگار که از دست پخت خودش در شگفت مانده باشد... .

پی نوشت:
1. توبه، آیة 61.
2. احزاب، آیة 53.
3. اسراء، آیة 29.
4. کهف، آیة 6.
5. توبه، آیة 128.
6. نهج البلاغه، خطبة 108.
7. همان.
8. همان.
9. توبه، آیة 128.
10. قلم، آیة 4.
صلوات

@wwwmir_ir
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
Forwarded from h D
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌸در هفته بسیج خدمتی دیگر از گروه جهادی امیرالمومنین مسجد چهارده معصوم به محرومین 🌸

به همت بسیجیان پایگاه امام رضا علیه السلام رنگ آمیزی خانه بچه های ایتام در محله خلیج فارس جنوبی انجام شد .

🙏بر خود لازم می دانیم از همه خیرین و بانیان این امر خیر تشکر کنیم 🙏


🌸دلی را شاد کنید تا خداوند دلتان را شاد کند🌸


جهاد ادامه دارد ...


#گروه_جهادی_امیرالمومنین
#هفته_بسیج
#مسجد_چهارده_معصوم
Forwarded from h D
قابل توجه خیرین عزیز تا اطلاع ثانوی از واریز وجوه به کارت گروه جهادی امیرالمومنین خودداری فرمائید.
شما می توانید کمک های نقدی خود را به شماره کارت مرکز نیکو کاری امیرالمومنین واریز نمائید.

6037997950178617

با تشکر فراوان
🌷🌷مراسم یادواره شهدای محله خلیج فارس جنوبی 🌷🌷

به مناسبت گرامیداشت هفته بسیج

🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

با روایتگری : حجت الاسلام وکیل پور

🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

با نوای : کربلایی محمد حسن دانا

🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇

لازم بذکر است مراسم مزین به حضور شهید گمنام می باشد .

🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

وعده ما : جمعه ۵ آذر بعد از نماز مغرب و عشا

🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

میعادگاه : بزرگراه فتح ، خیابان خلیج فارس ، خیابان ابوسعید شرقی ، خیابان شهید حسینی بعد از ۸ متری اول بن بست یاس مسجد چهارده معصوم

👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇

شورای فرهنگی مسجد چهارده معصوم
🌺گرامیداشت هفته بسیج 🌺

مراسم پرفیض دعای ندبه

سخنران : حجت الاسلام محمدی
( با موضوع امام زمان و خانواده )

👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇

ندبه خوان : کربلایی علی دانا

🔖با مداحی ذاکرین اهل بیت


وعده ما : جمعه ۵ آذر ساعت :۶:۳۰

میعادگاه: خیابان شهید حسینی . بن بست یاس مسجد چهارده معصوم

🌺شورای فرهنگی مسجد چهارده معصوم🌺
💐مراسم پرفیض دعای ندبه 💐

👇👇👇👇👇👇👇👇👇
سخنران : حجت الاسلام عباس پور


ندبه خوان : کربلایی عباس بهمن

👇👇👇👇👇👇👇👇👇
وعده ما: جمعه ۱۲ آذر ساعت : ۶:۳۰


👈👈👈میعادگاه : خیابان حسینی بن بست یاس مسجد چهارده معصوم


شورای فرهنگی مسجد چهارده معصوم
Forwarded from h D
خداوند به بانیان خیر عزت دهد با کمک خیرین عزیز، امشب تحویل یک تخته فرش و اجاق گاز تحویل خانواده محروم و نیازمند شد .

جهاد ادامه دارد ....

#گروه_جهادی_امیرالمومنین
#مسجد_چهارده_معصوم
🌸یلدای همدلی 🌸

👇👇👇👇👇👇👇👇👇
بسته شب یلدا به نیاز مندان
(هر بسته ۱۰۰ هزار تومان )

🌺🌺🌺شما می توانید کمک های خود را به شماره کارت
👇👇👇👇👇👇
۶۰۳۷۹۹۷۹۵۰۱۷۸۶۱۷

مرکز نیکو کاری امیرالمومنین واریز نمائید.

جهاد ادامه دارد ...
دعای ندبه و ویژه برنامه ولادت حضرت زینب سلام الله و تقدیر از شهدای مدافع حرم و کادر درمان در مسجد چهارده معصوم به همت پایگاه امام رضا علیه السلام در روز ولادت آن حضرت برگزار شد .

در این مراسم فرمانده ناحیه بسیج حضرت مسلم بن عقیل جناب سرهنگ صفری به سخنرانی پرداختند

و در ادامه نیز ذاکرین اهل بیت ، مولود خوانی و مدیحه سرایی نمودند

این مراسم معنوی مزین به حضور پرچم گنبد حضرت زینب سلام الله و حرم حضرت عباس علیه السلام بود

در پایان از خانواده شهید مدافع حرم علی سلطان مرادی و از کادر درمان بیمارستان فیروزگر تهران( سر کار خانم دکتر دانا ) تقدیر بعمل آمد.

#دعای_ندبه
#مسجد_چهارده_معصوم
#روز_پرستار
#ولادت_حضرت_زینب
🌺امام حسین علیه السلام
نیاز مردم به شما از نعمت های خدا بر شما است ،از این نعمت افسرده و بیزار نباشید .( بحار الانوار)🌺


🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏

شما می توانید کمک های نقدی خود را به شماره کارت

👇👇👇👇👇👇

۶۲۷۳۸۱۷۰۱۰۱۸۰۱۴۳

بنام گروه جهادی امیرالمومنین واریز نمائید.

جهاد ادامه دارد ...
🌸یلدای همدلی 🌸

👇👇👇👇👇👇👇👇👇
بسته شب یلدا به نیاز مندان
(هر بسته ۱۰۰ هزار تومان )

🌺🌺🌺شما می توانید کمک های خود را به شماره کارت
👇👇👇👇👇👇
۶۲۷۳۸۱۷۰۱۰۱۸۰۱۴۳

مرکز نیکو کاری امیرالمومنین واریز نمائید.

جهاد ادامه دارد ...
🌺امام حسین علیه السلام
نیاز مردم به شما از نعمت های خدا بر شما است ،از این نعمت افسرده و بیزار نباشید .( بحار الانوار)🌺


🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏

شما می توانید کمک های نقدی خود را به شماره کارت

👇👇👇👇👇👇

۶۲۷۳۸۱۷۰۱۰۱۸۰۱۴۳

بنام گروه جهادی امیرالمومنین واریز نمائید.

جهاد ادامه دارد ...
روزی علمای اهل تسنن مرحوم علامه امینی(ره) را برای صرف شام دعوت می کنند.
اما علامه امینی امتناع می ورزد و قبول نمی کند.

آنها اصرار می کنند که علامه امینی را به مجلس خود ببرند.

به علت اصرار زیاد علامه امینی دعوت را می پذیرد و شرط می گذارد که فقط صرف شام باشد و هیچ گونه بحثی صورت نگیرد، آنها نیز می پذیرند.

پس از صرف شام یکی از علمای اهل سنت که در آن جمع زیادی از علما نشسته بود، می خواست بحث را شروع کند که علامه امینی گفت:
 قرار ما این بود که بحثی صورت نگیرد!

اما باز آنها گفتند:
پس قرار بر این شد که از آن جایی که تمام حضّار در جلسه، حافظ حدیث بودند برای متبرک شدن جلسه، هر نفر یک حدیث نقل کند تا مجلس نورانی گردد.
آنان شروع کردند یکی یکی حدیث نقل کردند تا اینکه نوبت به علامه امینی رسید.

علامه به آنها گفت شرطم بر گفتن حدیث این است که ابتدا همگی بر معتبر بودن یا نبودن سند حدیث اقرار کنید.
همه قبول کردند.

سپس علامه امینی فرمود:
 قال رسول الله(ص): مَنْ ماتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة»
 حضرت رسول اکرم(ص) فرموه است: هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلی مرده است.(۱)

سپس از تک تک حضار در جلسه در رابطه با معتبر بودن حدیث اقرار گرفت و همه حدیث را تایید کردند.
سپس گفت:
حال که همه حدیث را تایید کردید یک سوال از شما دارم!
بعد از کل جمع پرسید:
آیا فاطمه الزهراء(س) امام زمان خود را می شناخت یا نمی شناخت؟!!
اگر می شناخت، امام زمان فاطمه(س) چه کسی بود؟

تمام حضار مجلس به مدت ربع ساعت، بیست دقیقه ساکت شدند و سرشان را به زیر انداختند و چون جوابی برای گفتن نداشتند یکی یکی جلسه را ترک کردند و با خود می گفتند:
اگر بگوییم نمی شناخت، پس باید بگوییم که فاطمه(س) کافر از دنیا رفته است و حاشا که سیده نساء العالمین کافر از دنیا رفته باشد؟!!
و اگر بگوییم می شناخت چگونه بگوییم امام زمانش ابوبکر بوده؟
در حالی که بخاری (از سرشناس ترین علمای اهل سنت) گفته:
 «فَاطِمَةُ(س) مَاتَت وَ هِیَ سَاخِطَةٌ عَلَیهِمَا»
 فاطمه(س) در حالی از دنیا رفت که از ابوبکر و عمر غضبناک بود.(۲)

و چون حضار مجبور می شدند بر حقانیت و امامت علی بن ابیطالب (ع) اقرار بورزند سکوت کرده و جلسه را با خجالت ترک کردند.

 منابع:
۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص۲۴۶
۲)صحیح بخاری، ج۶، ص۱۴۵



•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•

@wwwmir_ir
گروه جهادی پزشکی حامی با همکاری گروه جهادی امیرالمومنین به مناسبت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها برگزار می نماید .

ویزیت رایگان خانواده های تحت پوشش مرکز نیکو کاری امیرالمومنین توسط پزشکان متخصص


زمان : جمعه ۲۶ آذر مسجد چهارده معصوم


جهاد ادامه دارد ...
Forwarded from h D
🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉

با کمک شما خیرین عزیز توانستیم ۷۰ پک شب یلدا شامل ( انار ،سیب ، تخمه ، شرینی،گوشت گوسفندی ) برای خانواده های محروم و نیازمند تحت پوشش گروه جهادی و مرکز نیکو کاری امیرالمومنین مسجد چهارده معصوم تهیه نمائیم.

🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉


🌺امام حسین علیه السلام
نیاز مردم به شما از نعمت های خدا بر شما است ،از این نعمت افسرده و بیزار نباشید .( بحار الانوار)🌺


🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏

شما می توانید کمک های نقدی خود را به شماره کارت

👇👇👇👇👇👇

۶۲۷۳۸۱۷۰۱۰۱۸۰۱۴۳

بنام گروه جهادی امیرالمومنین واریز نمائید.



#جهاد_ادامه_دارد


#گروه_جهادی_امیرالمومنین
#مرکز_نیکو_کاری_امیرالمومنین
#یلدای_مهربانی
شما هم دعوت هستید ...


🌺مراسم دعای ندبه 🌺


👇👇👇👇👇👇👇👇👇

سخنران : شیخ علیرضا درستکار

👈👈ندبه خوان : کربلایی احمد اسدی


با مداحی ذاکرین اهل بیت


وعده ما : جمعه سوم دیماه ساعت : ۶:۳۰

میعادگاه: خیابان شهید حسینی بن بست یاس

شورای فرهنگی مسجد چهارده معصوم
Forwarded from h D
🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉
الحمد الله مرحله دوم پک شب یلدا شامل ( برنج ، مرغ ، لپه، عدس ، ماکارونی، روغن ) برای خانواده های محروم و نیازمند تحت پوشش گروه جهادی و مرکز نیکو کاری امیرالمومنین مسجد چهارده معصوم انجام شد .

🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉


🌺امام حسین علیه السلام
نیاز مردم به شما از نعمت های خدا بر شما است ،از این نعمت افسرده و بیزار نباشید .( بحار الانوار)🌺


🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏

شما می توانید کمک های نقدی خود را به شماره کارت

👇👇👇👇👇👇

۶۲۷۳۸۱۷۰۱۰۱۸۰۱۴۳

بنام گروه جهادی امیرالمومنین واریز نمائید.



#جهاد_ادامه_دارد


#گروه_جهادی_امیرالمومنین
#مرکز_نیکو_کاری_امیرالمومنین
#یلدای_مهربانی