سلام داستانی رو میخوندم برام جالب بود گفتم برای شما هم بزارم. استالین دیکتاتور روسیهً در ١٩٥١ در یکی از جلسات معمول خود خواست که برای او مرغی بیاورند او آنرا گرفت در حالیکه با یک دست آنرا میفشرد با دست دیگر شروع به کندن پرهای آن مرغ کرد مرغ از درد فریاد می زد و سعی می کرد از هر راه ممکن فرار کند.دستان استالین برای او خیلی نیرومند بود استالین بدون هیچ مشکلی توانست همه پرها را از بین ببرد و پس از پایان کار به یارانش گفت: "حالا ببینید چه اتفاقی میافتد"او مرغ را روی زمین گذاشت و چند دانه گندم جلوی او ریخت و از او دور شد همکارانش در کمال تعجب دیدند که مرغ بیچاره در حال درد و خونریزی او را دنبال میکند استالین با دانههای گندم ، مرغ را به هر گوشه از اتاق بسمت خود میکشید در همه این مراحل مرغ پی در پی ، او را تعقیب میکرد و قدم به قدم همراه او بود!! در این مرحله استالین به دستیاران شگفت زده خود گفت : مشاهده میکنید که مرغ با وجود تحملِ تمام دردهایی که من برای او ایجاد کردم؛ به دنبال من میآید استالین افزود: احمقها به همین راحتی اداره میشوند!
@wwwgapir
@wwwgapir
👍2🤯1😡1
زنی که با یک کتاب، شعر، آهنگ یا حتی یک فنجان قهوه حالش خوب میشود، هیچکس در برابر او پیروز نمیشود.
حتی زندگی در مقابلش شکست میخورد.
#جبران_خلیل_جبران
حتی زندگی در مقابلش شکست میخورد.
#جبران_خلیل_جبران
👍6
یکروز
فردی قدم به زندگیتان خواهد گذاشت.
آنوقت متوجه میشوید که چرا هرگز با هیچکس دیگری دوام نیاوردید!
#پل_بنجامین_اوستر
فردی قدم به زندگیتان خواهد گذاشت.
آنوقت متوجه میشوید که چرا هرگز با هیچکس دیگری دوام نیاوردید!
#پل_بنجامین_اوستر
👍5🔥1
ﺁﺩﻡﻫﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯه ﻧﺎﮔﻔﺘﻪﻫﺎﯾﺸﺎﻥ
ﺍﺯ ﻫﻢ ﺩﻭﺭ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ
ﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻗﺪﻡﻫﺎﯾﺸﺎﻥ...
حیف ک شنونده ی خوبی نداریم
وگرنه حرف بسیار است...
@Wwwgap8ir
ﺍﺯ ﻫﻢ ﺩﻭﺭ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ
ﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻗﺪﻡﻫﺎﯾﺸﺎﻥ...
حیف ک شنونده ی خوبی نداریم
وگرنه حرف بسیار است...
@Wwwgap8ir
👍3
تفکری از نیچه
به اعتقاد نیچه،
مسیحیت از افکار بردگان ترسوی امپراتوری روم نشات گرفتهاست.
بردگانی که دل و جرئت صعود به ارتفاعات کوهستانی را نداشتند و بنابراین برای خودشان فلسفهای ساختند که ادعا میکرد رفتارهای حقیرانه آنها فضیلت است.
مسیحیان میخواستند از مولفههای واقعی رضایت خاطر (مقام و منصب، رابطه جنسی، مهارت عقلانی و فکری، خلاقیت) بهرهمند شوند ولی شجاعت نداشتند سختیهایی را تحمل کنند که لازمه این چیزهای خوب است؛
بنابراین عقیده ریاکارانهای را رواج دادند که همان چیزی را لعن و نفرین میکرد که دوست داشتند و به آن متمایل بودند ولی آنقدر ضعیف بودند که نمیتوانستند برای کسب آن مبارزه کنند
و همزمان چیزی را میستودند که دوست نداشتند ولی تصادفاً از آن بهرهمند بودند. ضعیف بودن به «خوب بودن»، حقارت به «فروتنی»، فرمانبرداری از افراد مورد تنفر به «اطاعت» و به بیان صریح نیچه، «ناتوانی از انتقامگیری» به «بخشایش» بدل شد.
#فردریش_نیچه
به اعتقاد نیچه،
مسیحیت از افکار بردگان ترسوی امپراتوری روم نشات گرفتهاست.
بردگانی که دل و جرئت صعود به ارتفاعات کوهستانی را نداشتند و بنابراین برای خودشان فلسفهای ساختند که ادعا میکرد رفتارهای حقیرانه آنها فضیلت است.
مسیحیان میخواستند از مولفههای واقعی رضایت خاطر (مقام و منصب، رابطه جنسی، مهارت عقلانی و فکری، خلاقیت) بهرهمند شوند ولی شجاعت نداشتند سختیهایی را تحمل کنند که لازمه این چیزهای خوب است؛
بنابراین عقیده ریاکارانهای را رواج دادند که همان چیزی را لعن و نفرین میکرد که دوست داشتند و به آن متمایل بودند ولی آنقدر ضعیف بودند که نمیتوانستند برای کسب آن مبارزه کنند
و همزمان چیزی را میستودند که دوست نداشتند ولی تصادفاً از آن بهرهمند بودند. ضعیف بودن به «خوب بودن»، حقارت به «فروتنی»، فرمانبرداری از افراد مورد تنفر به «اطاعت» و به بیان صریح نیچه، «ناتوانی از انتقامگیری» به «بخشایش» بدل شد.
#فردریش_نیچه
👍5