گپ 8
49 subscribers
737 photos
77 videos
2.06K links
فلسفه، ادبیات،متن، اشعار
🔹

ادرس سایت : www.gap8.ir که مورد صیانت قرار گرفت و فیلتر شد
مدیر کانال



@gharib811


@F2022_400









@wwwgap8ir : ایدی کانال
Download Telegram
۷

ضحاک چنان از فریدون به ترس و بیم افتاده بود که روزی بزرگان و نامداران را انجمن کرد تا بر دادگری و بخشندگی او گواهی بنویسند و آن را مُهر کنند

همهٔ بزرگان موبدان از ترس جانشان با ضحاک هم داستان شدند و بر دادگری او گواهی کردند. در همین هنگام بانگی از بیرون به گوش ضحاک رسید که فریاد می‌کرد - فرمان داد تا کسی را که فریاد می‌کند به نزدش ببرند - او کسی نبود جز کاوهٔ آهنگر.


کاوه فریاد زد که فرزندان من همه برای ساختن خورش مارانت کشته شدند و هم‌اکنون آخرین فرزندم را نیز می‌خواهند بکشند - ضحاک فرمان می‌دهد تا فرزند او را آزاد کنند و از کاوه می‌خواهد تا او نیز آن گواهی را مُهر کند.

کاوه نامه را پاره کرده و به زیر پا می‌اندازد و بیرون می‌رود.

سران از این کار کاوه به خشم می‌آیند و از ضحاک می‌پرسند چرا کاوه را زینهار دادی؟

او پاسخ می‌دهد که نمی‌دانم چرا پنداشتم میان من و او کوهی از آهن است و دست من بر کاوه کوتاه.


کاوه وقتی از بارگاه ضحاک بیرون می‌آید چرم آهنگریش را بر سر نیزه‌ای می‌زند و مردم را گرد خود گروه می‌کند و به سوی فریدون می‌روند.


این در جهان نخستین بار بود که پرچم به دست گرفته شد تا دوستان از دشمنان شناخته شوند.


فریدون با دیدن سپاه کاوه شاد شد و آن پرچم را به گوهرهای گوناگون بیاراست و نامش را درفش کاویانی نهاد.


فریدون پس از تاج گذاری پیش مادر می‌رود و رخصت می‌گیرد تا به جنگ با ضحاک برود.

فرانک برای او نیایش می‌کند و آرزوی کامیابی. فریدون به دو برادر بزرگ‌تر از خودش به نام‌های کیانوش و پرمایه می‌گوید تا به یاری آهنگران رفته و گرزی مانند سر گاومیش بسازند.

آن گرز را گرز گاوسَر می‌نامند.
👍3
۸

فریدون در روز ششم ماه (ایرانیان به روز ششم ماه خرداد روز می‌گفتند) با سپاهیان به جنگ ضحاک رفت.

به نزدیکی اروند رور که اعراب آن را دجله می‌خوانند می‌رسد.


فریدون از نگهبان رود خواست تا همهٔ سپاهیانش را با کشتی به آن سوی رود برساند؛ ولی نگهبان گفت فرمان پادشاه است که کسی بدون فرمان (مجوز) و مُهر شاه اجازه گذر از این رود را ندارد.

فریدون از شنیدن این سخن خشمگین شد و بر اسب خویش (گلرنگ) نشست و بی‌باکانه به آب زد. سپاهیانش نیز به پیروی از او به آب زدند و تا آنجا داخل آب شدند که زین اسبان به درون آب رفته بود.

چون به خشکی رسیدند به سوی دژ (قلعه) ضحاک در گنگ دژهوخت رفتند.


فریدون یک میل مانده دژ ضحاک را دید. دژ ضحاک چنان سر به آسمان می‌کشید که گویی می‌خواست ستاره از آسمان برباید.

فریدون بی‌درنگ به یارانش می‌گوید که جنگ را آغاز کنند و خود با گرز گران در دست و سوار بر اسب تیزتک، چو زبانهٔ آتش از برابر دژبانان ضحاک جهید و به درون دژ رفت.

فریدون، نشان ضحاک را که جز به نام پروردگار بود، به زیرکشید.

با گرز گران، سردمدارانِ ضحاک را نابود کرد و برتخت نشست. فریدون را در تاریخ ادبیات فارسی به نام افریدون و آفریدن نیز شناخته‌اند؛

و گنج فریدونی یا گنج افریدون در تاریخ نیز مشهور بوده‌است که گویند زر و سیم بسیار داشته و حتی خاقانی که شاعری مشهور بوده‌است درزندان قصیده‌ای سروده‌است که نیم بیت شعرش اشاره به گنج افریدون دارد. آنجا که می‌گوید: «گنج افریدون چه سود اندر دل شیدای من»
👍3
۹


فریدون هنگامی بر ضحاک ماردوش چیرگی پیدا می‌کند به ناگاه سروشی بر وی فرو آمده و او را از کشتن ضحاک اژدهافش بازمی‌دارد و از فریدون می‌خواهد که او را در کوه به بند کشد.

در کوه نیز، هنگامی که او قصد جان ضحاک می‌کند، سروش، دیگر بار، از وی می‌خواهد که ضحاک را به کوه دماوند برده و در آن جا به بند کشد.

فرجام آنکه، ضحاک به دست فریدون کشته نمی‌شود،

بلکه او را در شکافی بن‌ناپدید، با میخ‌های گران بر سنگ فرو می‌بندد.

و این پایان کار ضحاک  بود
👍3
۱۰


در سروده های حکیم بزرگ فردوسی نامدار در قسمت افسانه ی ضحاک چنین روایت شده است که:


جمشید شاه بزرگ ایران زمین، پس از قرن ها جنگ دیوان را شکست داد و بر مسند پادشاهی ایران تکیه زد.

جمشید دستور داد تا نوروز را جشن بگیرند و بدین ترتیب نوروز پدید آمد.

با گذشت زمان جمشید پادشاه درست کار ایران زمین دچار غرور و نخوت شد و چون پیمان شکنی کرد فرّ ایزدی از او گرفته شد.

از آن سوی در دیار تازیان در قسمتی از سرزمین اعراب که سوریه کنونی می باشد. مردی نیکو سرشت به نام مرداس حکمرانی می کرد.

ضحاک پسر مرداس با خدعه و نیرنگ پدر نیک سرشت خود مرداس را کشته و بر تخت او می نشیند.


نیروی اهریمنی وارد بارگاه ضحاک می شود و بر شانه هایش بوسه می زند.

از محل بوسه ی شیطان بر شانه های ضحاک، دو مار سر بر می آوردند.

از آن پس هر شب مغز دو جوان در آشپزخانه‌ی دربار ضحاک برای تغذیه مارها فراهم می‌شد.


سالها بدین منوال سپری شد. و جوانان زیادی به کام مرگ فرو رفتند. تا ضحاک ماردوش از مغز آنها تغذیه شود.

سپس ضحاک مار دوش به ایران زمین حمله ور شد. و مردم ایران که از ستم و بی تدبیری‌های جمشید شاه به ستوه آمده بودند. و از طرفی آوازه‌ی مرداس پدر ضحاک به گوششان رسیده بود. فریب خورده و ضحاک را پذیرفتند.

و بدین ترتیب ضحاک حدود هزار سال بر مردمان فرمانروایی کرد. و خونهای بسیاری ریخت.
👍2
۱۱

گفتیم که اشپزها هر روز یک جوان را نجات میدادند و به کوهستان میفرستاند .

در این مورد
فردوسی چنین میگوید


خورشگر بدیشان بزی چند و میش
سپردی و صحرا نهادند پیش
کنون کُرد از آن تخمه دارد نژاد
که از آباد ناید به دل برش یاد



از معنی این ابیات چنین پیداست که از افزایش نسل این جوانان رشید و نژاده ،اقوام کرد به وجود آمدند.

سپس در هنگامه ی قیام کاوه آهنگر بر علیه ضحاک مار دوش مجددا شاهد حضور پر رنگ کُردها هستیم .

در هنگامه ی نبرد علیه ضحاک جوانان نجات یافته ساکن در کوهستان که تعدادشان زیاد شده بود. فراخوانده‌ می‌شوند.این جوانان یا همان کُردها به کمک کاوه آهنگر می‌شتابند.

و در نبرد علیه ضحاک تا نابودی ضحاک مبارزه می‌کنند.


فردوسی از زبان کاوه آهنگر در این رابطه چنین می‌سراید:


بپویید کاین مهتر اهرمنست
جهان آفرین را به دل دشمنست
همی رفت پیش اندرون مرد کُرد
جهانی برو انجمن شد نه خرد
👍2
۱۲


بدون شک اقوام کُرد یکی از مشهورترین قومیت های ایرانی هستند.

طبق مستندات تاریخی. مورخان سابقه سکونت کُردها در ایران را ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد می دانند.

در کاوش های باستانشناسی اسنادی از دولت های بابل. آشور و آکد بر جای مانده است. که در آنها نام اقوامی ذکر شده که شباهت بسیاری به اقوام کُرد دارد.


به گفته بسیاری از محققان، اقوام کُرد از بازماندگان مادها می‌باشند.


از نظر زبانشناسی واژه ی کُرد امروزی همان واژه‌ی کورد میباشد.
که در زمان هخامنشیان به این اقوام اطلاق می‌شده است.


متاسفانه در طول تاریخ قلمرو سکونت اقوام کورد در اثر جنگهای متفاوت تغییر کرده است . از جمله در جنگ چالدران که بین نیروهای شاه اسماعیل صفوی و سلطان سلیم در سال ۱۳۵۴ میلادی در گرفت. سرزمین قلمرو اقوام کورد بین کشورهای ایران، ترکیه، سوریه و عراق تقسیم شد.


از زمانهای دور و تاکنون اقوام کرد به خاطر اصالت، رشادت، میهن پرستی، دلاوری، همبستگی،پاسداری ازمرزها و ایستادگی تا اخرین نفس در مقابل بیگانگان شهرت داشته و شناخته شده اند.
👍3
اگر مسئولیت یک صحرا را به دولتی ناکارآمد واگذار کنید، بعد از گذشت پنج سال با کمبود شن مواجه میشوید!




#میلتون_فریدمن
👍3
👍1
۱
رفتگان زنده


هیچ وقت نه سوالی لازم بود نه جوابی

ما همیشه درست همانجایی بودیم که آخرین بار رهایمان کرده بودند .

شعار و شعر  کار ادمهای رفته است .

آنکه  دلگیر است میرود .
و آنکه دلش گیر است بازمیگردد .

درست به همان نقطه که آخرین بار شما را در آن رها کرده بود .

دلتنگی برای کسی که راهش بسته نیست به تظاهر میماند .

کافیست دست درازکند و شما را بیابد ..
وقتی راه همان . شما همان . و مقصد همان است ...



#a_f
👍1
۲
رفتگان زنده

بدون سوال و بدون پاسخ
به آنها بگوییم

روزگارت خوش باد و راهت از خار و خس تهی
و لبخند بر لبت دائم و در چشمان زیبایت نور شادی .

غم نبینی  تنها نگردی بیکسی مونس شبهای زیبایت نگردد .

چون چنین شد بیاد آور .‌.
کسی هست . راهی هست . میلی هست . و شاید مرهمی . هر چند ناچیز و بیمقدار . اما شفاف . و بی رنگ و لعاب ..

رفتگان زنده را راه همیشه هموار است .
پس هیچ نگو و جز این مپندار  ...

که ما در انتهای جاده ای خلوت که انسانی نمیپوید . راه میپوییم .

.....


ادمی انچه را که دارد بی ارزش میپندارد و آنچه را ندارد ارزو .

بگوییم تا ارزویی بی ارزش شویم . بهتر که حسرتی از دست رفته ..

و شاید کسی فهمید . دلش ارام شد و  چیز های بی ارزش را رها کرد ..
و یا روزی به چنگ آورد و برگشت .‌..


#a_f
👍1
رفتگان مرده

رفتگان مرده را به دو چیز بسپاریم .
به خاک و به یاد .

خاک سرد است و یاد گرم ..


مرگ حقیقی فراموش شدن است .

چه بسیاریم جماعتی که از یادها رفته ایم .

و چه بسیار آنانکه  مرده اند و هنوز در خاطرات ما زندگی میکنند .


پس به گرمی خاطراتمان بسپاریم رفتگان مرده را آنها که یادشان از بودن بسیاری از زندگان زنده تر است ..



#a_f
👍3
👍3
👍3
همیشه سکوت نشانه ی تایید حرفِ طرف مقابل نیست .

گاهی نشانه ی قطع امید از سطح شعور اوست.



#میشل_فوکو
👍2
آدم کور وقتی چشاش باز بشه اولین چیزی که
میشکونه عصای دستشه! همون چیزی که
وقتی کور بود بهش نیاز داشت
داستان خیلیاست..

#قدر_نشناسی
👍5
این که چه داشته باشی، یا چه کسی باشی، یا کجا باشی، یا مشغول چه کاری باشی تو را خوشبخت یا بدبخت نمی‌کند.

فکر تو، تو را خوشبخت یا بدبخت می‌کند.



#ديل_كارنگی
👍3
#اثر_پروانه_ای

اثر پروانه‌ای نام پدیده‌ای است که به دلیل حساسیت سیستم‌های آشوب‌ناک به شرایط اولیه ایجاد می‌شود.

این پدیده به این اشاره می‌کند که تغییری کوچک در یک سیستم آشوب‌ناک چون جو سیارهٔ زمین (مانند بال‌زدن پروانه) می‌تواند باعث تغییرات شدید (وقوع طوفان در کشوری دیگر) در آینده شود.




اثر پروانه‌ای به این معناست که تغییر جزئی در شرایط اولیه می‌تواند به نتایج وسیع و پیش‌بینی نشده در ستاده‌های سیستم منجر گردد

و این سنگ بنای تئوری آشوب است.

در نظریه آشوب یا بی‌نظمی اعتقاد بر آن است که در تمامی پدیده‌ها، نقاطی وجود دارند که تغییری اندک در آن‌ها باعث تغییرات عظیم خواهد شد


اثر پروانه ای گاهی به یک واکنش زنجیره ای تبدیل میشود

واکنش زنجیره‌ای  دنباله‌ای از واکنش‌های پی‌رفتی (متوالی) است که یک عامل واکنشی (انفعالی) یا محصول جانبی آن، باعث وقوع واکنش‌های اضافی می‌شود.

در یک واکنش زنجیره‌ای پی آمد مثبت هر واکنش می‌تواند باعث نیرومندتر گردانیدن پی‌آمد واکنش پیشین باشد.



مثال ساده
مثل گولوله برفی که از سراشیبی پایین میغلتد  در ابتدا کوچک است اما دایما بزرگتر و بزرگتر میشود




دنیای ما پر هست از این اثرات
کارهای بظاهر کوچک که بمرور زمان رشد کرده و پیامدهای بزرگتری را بدنبال دارد .

وقتی روز یک انسان را بهتر میکنید  تا مدتها حال بهتری دارد .  با دیگران رفتار بهتری دارد و در کل رنج کمتری میبرد و رنج کمتری میسازد

مثال
شما با کسی مشاجره بدی میکنید . او بسمت خانه میرود ممکن است با راننده مسافر رهگذر یا هر کس دیگری درگیر شود . به خانه میرود با همسرش مشاجره میکند سر فرزندش فریاد میکشد و این تازه اول ماجراست . چون پیامد تمام این رفتارها در اینده وجود خواهد داشت .
همسری دلشکسته فرزندی با خاطرات بد زندگی ای با بنیان متزلزل و هزار پیامد ریز و درشت .



گاهی فقط با یک لبخند در وقت مناسب و بجا میتوان یک اثر پروانه ای مطلوب  درست کرد

یا مثل بعضی از متعصبین مذهبی که با دخالت و ازار و اذیت هر انچه که قادر به درکش نیستند روزهای بیشماری را خراب میکنند .

مهربانی مهربانی میزاید و نفرت نفرت . و جهان پر میشود از  امواج مهربانی و نفرتی که اولین موجش را ما خود ساخته ایم
👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گاهی نمیدونیم چه تاثیری تو زندگی دیگران میذاریم
#مراقب_باشیم
👍4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وفاداری، سبک زندگی نجیب زاده هاست 🤚🏻

جنس نر بودن هدیه طبیعت به شما است، ولی مرد شدن یک دستاورده. به همین دلیله که مسی نه تنها در صحنه فوتبال محبوب و قهرمانه بلکه در صحنه زندگی خصوصی خودش هم یک مرد واقعیه.
👍4
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم

بر این تکرار در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم

ولی از خویش جز گردی به دامانی نمی بینم

به غواصان بگو کافیست هرچه بی سبب گشتند

در این دریای طوفان دیده مرجانی نمی بینم

چه بر ما رفته است؟ ای عمر! ای یاقوت بی قیمت!

که غیر از مرگ گردنبند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی ست یا من چشم و دل سیرم؟!

که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد

که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم…
 
 
 
#فاضل_نظری
👍3