انتشارات ‌روزنه
2.74K subscribers
1.5K photos
165 videos
38 files
1.51K links
کسی تنهاست که کتاب نمی‌خواند

آدرس: تهران، خیابان ولیعصر، بالاتر از خیابان شهید بهشتی، کوچه نادر، پلاک 3، واحد 2
شماره تماس:
88721514
86124538
اینستاگرام:
www.instagram.com/rowzanehnashr

ارتباط با ادمین:
@rowzanehadmin
Download Telegram
انتشارات ‌روزنه
#تازه_های_نشر نام کتاب : بی‌فکری نویسنده: پرویز صمدی‌مقدم چاپ : اول قطع : رقعی سال چاپ : 1397 تعداد صفحه : 154 قیمت: 165,000 ریال گاهی که بوزینه‌ها از خستگی به خواب می‌رفتند، ساقه علف‌هایی کمابیش زیبا و جالب از باغچه کوچک این زن و شوهر سر بر می‌آورد. قلب‌ها…
🔰 یادداشت بابک بهبد بر رمان بی فکری:

🔺«بي‌فكري» رماني‌ جامعه/روانشناسانه‌ است‌ و از طريق‌ افعال‌ روانكاوانه‌ شخصيت‌هاست‌ كه‌ شاكله‌ اصلي‌ و كليتش‌ رقم‌ مي‌خورد. شخصيت‌ها چنان‌ خوب‌ به‌ داستان‌ وارد و از آن‌ خارج‌ مي‌شوند كه‌ ستودني‌ است. اقشار و طبقات‌ مختلف‌ اجتماع‌ به‌ صورتي‌ ظريف‌ به‌ واسطه‌ اعمال‌ و ديالوگ‌هاي‌ فردي، تصوير شده‌اند و چه‌قدر عميق!

🔺«بي‌فكري» هدفي‌ دارد و آن‌ فكر كردن‌ است، نگاهي‌ دوباره‌ و منتقدانه‌ با شوخ‌طبعي‌ها و لوندي‌هاي‌ ظريف‌ قلم‌ مقدم‌ به‌ زندگي‌ فردي‌ و اجتماعي، به‌ خودمان‌ و يافتن‌ خود ميان‌ اين‌ همه‌ شخصيت. من‌ كه‌ در هر مورد و براي‌ هر شخصيت‌ مورد و وجهي‌ يافتم‌ و خود را سرشار از مشكلاتي‌ ديدم‌ اشكال‌آفرين‌ در جامعه‌اي‌ كه‌ بناست‌ انساني‌ باشد. بي‌فكري‌ مي‌خواهد انسانيت‌ انسان‌ را، ظرافت‌ جان‌ و روح‌ را، دل‌ را و عشق‌ را به‌ تصوير بكشد. مقدم‌ نگران‌ عشق‌ است. مرثيه‌خوان‌ ارزش‌هاي‌ از دست‌ رفته‌ نيست، نگران‌ فنا شدن‌ داشته‌ها و قرباني‌ شدن‌ انسانيت‌ است‌ و عشق‌ و دلش‌ با ماست‌ كه‌ به‌ دست‌ خود و با چاقوي‌ جهل، آينده‌اي‌ را با افعال‌ نابخردانه‌ خود ويران‌ مي‌سازيم. مقدم‌ مي‌خواهد نگرانت‌ نكند، وحشت‌ زده‌ات‌ كند، به‌ واسطه‌ آيينه‌اي‌ كه‌ پيش‌ رويت‌ مي‌گذارد به‌ نام‌ «بي‌فكري». آنچه‌ «بي‌فكري» را از اندك‌ قصص‌ روانشناسانه‌اي‌ كه‌ در ادبيات‌مان‌ داريم، متمايز مي‌كند، پرهيزش‌ از پند و اندرز دادن‌ است‌ و شدت‌ عملش‌ در تصوير كردن‌ افراطي‌ زندگي‌ روزمره‌ شخصيت‌هايي‌ گونه‌گون، از جاهايي‌ گونه‌گون‌ در محوطه‌ جغرافيايي‌ خاص. اما چيزي‌ كه‌ «بي‌فكري» را متمايز از اندك‌ داستان‌هاي‌ جامعه‌شناسانه‌ ادبياتي‌مان‌ مي‌كند، عدم‌ قياس‌ است. و اينكه‌ فرهنگ‌ جامعه‌اي‌ كه‌ «بي‌فكري» درش‌ رقم‌ مي‌خورد غيرقابل‌ قياس‌ است‌ با اجتماعات‌ ديگر و ساير فرهنگ‌هاي‌ بشري.

🔺«بي‌فكري» چهل‌ سيخ‌ داغ‌ تفكر است‌ بر جان‌ خواننده. چگونه‌ مي‌توان‌ فارغ‌ از انديشه‌ و بحث‌ پيرامون‌ پساپرده‌هايش، از آن‌ حرف‌ و حديثي‌ حتي‌ به‌ حكم‌ «يادداشت» و نه‌ «نقد» بر صفحه‌ قلم‌ زد و امضايش‌ كرد؟ عاقبت‌ آنكه‌ به‌ رغم‌ آنچه‌ در بار اول‌ خواندن‌ كتاب‌ انديشه‌ كردم، «بي‌فكري» راه‌ و رسم‌ و چگونگي‌ زندگي‌ كردن‌ در جامعه‌ و زندگي‌ شخصي‌ را نشانت‌ نمي‌دهد، بل‌ پرهيزي‌ كامل‌ است‌ از «چگونگي»، از «روزمرگي»، از «خط‌ عيان‌ و مشخص»، از «چارچوب‌ مدون»، از «كثافت‌ بي‌عشقي»، از «برهوت‌ جان‌ انسان‌ بي‌انسانيتش» و اين‌ «انسانيت» را، اين‌ «عشق» را برايت‌ تعريفي‌ نمي‌دهد. نشاني‌ مي‌دهد و نشانه‌اش، اشاره‌ به‌ سمت‌ يك‌ جفت‌ كفش‌ است‌ و يك‌ جاده‌ پرپيچاخم‌ و بي‌انتها.

🔺بي‌فكري‌ را كه‌ خواندم، بي‌اختيار گريستم‌ كه‌ هر قطره‌ اشك‌ كثافت، نجاست، نابخردي‌اي‌ بود. انباشته‌ جانم‌ كه‌ نويسنده‌ «بي‌فكري» به‌ قصد تطهير جان‌ از جسمم‌ بيرون‌ كشيد تا ديگر در زندگي‌ مجال‌ ندهم، مجال‌ ندهيم، به‌ «بي‌فكري» و يك‌ اميد مي‌دهدت؛ شناخت‌ «بوزينه‌ها» (چه‌ دروني‌ چه‌ بيروني) و پرهيز از «بي‌فكري»، از «روزمرگي»، بازگشت‌ دوباره‌ انسان‌ به‌ انسانيت‌ انسان، شدن‌ انسان‌ عاشق.
#بی_فکری
@rowzanehnashr