#خاطرهای_از_یک_شهید 🌹
دفترچهای داشت که آخرِ شب، اعمال خوب و بدش را در آن یادداشت میکرد و نفس را به محکمۀ وجدان میبرد.
شبی دیدم که در مقابل گناه چشم، علامت مثبت گذاشت.
گفتم: « کِی و کجا چشم تو مرتکب گناه شد؟» بعد هم به شوخی ادامه دادم: «حتماً به کلاغها نگاه کردی که آن هم گناه کبیره است!»
سرش را زیر انداخت و گفت: «نه خانم! ما ظاهرمان از باطنمان بهتر است.امروز که آمدم محل کارِ تو، یکی از همکارانت جلو آمد و احوالپرسی کرد که برای لحظهای چشمم افتاد توی چشمش.»
📕کتاب طلایهداران نور
🖋خاطره ای از #شهید حمیدرضا شریف الحسینی
💐 #یادش_گرامی 💐
🔰 کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
دفترچهای داشت که آخرِ شب، اعمال خوب و بدش را در آن یادداشت میکرد و نفس را به محکمۀ وجدان میبرد.
شبی دیدم که در مقابل گناه چشم، علامت مثبت گذاشت.
گفتم: « کِی و کجا چشم تو مرتکب گناه شد؟» بعد هم به شوخی ادامه دادم: «حتماً به کلاغها نگاه کردی که آن هم گناه کبیره است!»
سرش را زیر انداخت و گفت: «نه خانم! ما ظاهرمان از باطنمان بهتر است.امروز که آمدم محل کارِ تو، یکی از همکارانت جلو آمد و احوالپرسی کرد که برای لحظهای چشمم افتاد توی چشمش.»
📕کتاب طلایهداران نور
🖋خاطره ای از #شهید حمیدرضا شریف الحسینی
💐 #یادش_گرامی 💐
🔰 کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
#خاطرهای_از_یک_شهید 🌹
به زحمت جارو را از دستش گرفتم.
داشت محوطه را آب و جارو میکرد.
کار هر روز صبحش بود.
ناراحت شد و گفت: «بگذار
خودم جارو کنم. اینطوری
بدیهای درونم هم جارو میشوند!»
📕کتاب طلایهداران نور
🖋خاطره ای از #شهید محمدابراهیم همت
▫️ #یادش_گرامی ▫️
❣ کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
به زحمت جارو را از دستش گرفتم.
داشت محوطه را آب و جارو میکرد.
کار هر روز صبحش بود.
ناراحت شد و گفت: «بگذار
خودم جارو کنم. اینطوری
بدیهای درونم هم جارو میشوند!»
📕کتاب طلایهداران نور
🖋خاطره ای از #شهید محمدابراهیم همت
▫️ #یادش_گرامی ▫️
❣ کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir