📚 #یک_دقیقه_مطالعه
🍁برگ 5️⃣ از هشت
📖گریه و سوگ
🔰دلیل جواز گریه
👈گریه بر عزیز ازدست رفته امری فطری است که سیره و سخن معصومان(ع) بر جواز آن گواهی میدهد و حتی در سوگ بزرگان دین نیز مستحب شمرده میشود. نمونه های زیر نشان از مشروع بودن گریه دارد:
◾️ رسول الله(ص) روزی به زیارت قبر مادرشان رفتند و گریستند و همراهانشان نیز گریستند.
◾️پیامبر(ص) عثمان بن مظعون را درحالیکه از دنیا رفته بود، بوسیدند و سپس گریه کردند.
◾️حضرت زهرا(س) پس از رحلت پیامبر(ص)، پیوسته میگریستند و میفرمودند: «ای پدر، تو به پروردگارت نزدیک شدی و دعوتش را اجابت کردی؛ اکنون بهشتِ برین جایگاه توست.»
◾️ امیرالمؤمنین(ع)بعد از شهادت فاطمۀ زهرا(س) هر روز به زیارت قبر ایشان میآمدند. روزی خود را به روی قبر فاطمه(س) انداختند و گریه کنان اشعاری سرودند.
◾️ امیرمؤمنان(ع) پس از اطلاع از شهادت عماربن یاسر گریستند و بر او رحمت فرستادند.
◾️وقتی خبر شهادت مالک اشتر به کوفه رسید، امیرمؤمنان(ع) بسیار اندوهناک شدند، با صدای بلند گریستند و تا چند روز آثار غم بر چهره شان نمایان بود. در سوگ مالک می گفتند: «به خدا سوگند ای مالک، مرگ تو بسیاری را لرزانید و بسیاری را خوشدل کرد. گریندگان باید بر چونان تویی بگریند. أینَ مثلُ مالک؟ ( آیا مردی چونان مالک هرگز توان یافت؟)»
◾️ امام حسن(ع) در صبح آن شبی که امیرالمؤمنین(ع) به شهادت رسیدند، وارد مسجد کوفه شدند و بعد از حمد و ثنای الهی، شروع به معرفی امیرالمؤمنین(ع) کردند که ناگهان، بغض گلویشان را گرفت و گریه کردند؛ تمام مردم نیز با آن حضرت در غم فراق مولاعلی(ع) گریستند... .
◾️از امام سجاد(ع) از سبب گریۀ بسیار ایشان بر امام حسین(ع) پرسیدند. حضرت فرمودند: «مرا ملامت نکنید؛ زیرا یکی از فرزندان یعقوب غایب شد و یعقوب آنقدر گریست که چشمانش سفید شد، درحالیکه نمیدانست که او مرده است یا نه؛ ولی من در یک روز مشاهده کردم که چهارده [و به روایتی هجده] نفر از اهلبیتم را به شهادت رساندند و سر بریدند. آیا شما می خواهید که حزن و اندوه این مصیبت از دل من بیرون رود؟
◾️ بعد از شهادت امام حسین(ع)، ابن عباس دائماً گریه میکرد تا اینکه چشمانش کور شد. امسلمه نیز وقتی خبر شهادت امام حسین(ع) را شنید، با تعجب گفت: «آیا مرتکب چنین عملی شدند؟ خداوند قبرهایشان را از آتش پر کند.» آنگاه به حدی گریست که بیهوش شد.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
🍁برگ 5️⃣ از هشت
📖گریه و سوگ
🔰دلیل جواز گریه
👈گریه بر عزیز ازدست رفته امری فطری است که سیره و سخن معصومان(ع) بر جواز آن گواهی میدهد و حتی در سوگ بزرگان دین نیز مستحب شمرده میشود. نمونه های زیر نشان از مشروع بودن گریه دارد:
◾️ رسول الله(ص) روزی به زیارت قبر مادرشان رفتند و گریستند و همراهانشان نیز گریستند.
◾️پیامبر(ص) عثمان بن مظعون را درحالیکه از دنیا رفته بود، بوسیدند و سپس گریه کردند.
◾️حضرت زهرا(س) پس از رحلت پیامبر(ص)، پیوسته میگریستند و میفرمودند: «ای پدر، تو به پروردگارت نزدیک شدی و دعوتش را اجابت کردی؛ اکنون بهشتِ برین جایگاه توست.»
◾️ امیرالمؤمنین(ع)بعد از شهادت فاطمۀ زهرا(س) هر روز به زیارت قبر ایشان میآمدند. روزی خود را به روی قبر فاطمه(س) انداختند و گریه کنان اشعاری سرودند.
◾️ امیرمؤمنان(ع) پس از اطلاع از شهادت عماربن یاسر گریستند و بر او رحمت فرستادند.
◾️وقتی خبر شهادت مالک اشتر به کوفه رسید، امیرمؤمنان(ع) بسیار اندوهناک شدند، با صدای بلند گریستند و تا چند روز آثار غم بر چهره شان نمایان بود. در سوگ مالک می گفتند: «به خدا سوگند ای مالک، مرگ تو بسیاری را لرزانید و بسیاری را خوشدل کرد. گریندگان باید بر چونان تویی بگریند. أینَ مثلُ مالک؟ ( آیا مردی چونان مالک هرگز توان یافت؟)»
◾️ امام حسن(ع) در صبح آن شبی که امیرالمؤمنین(ع) به شهادت رسیدند، وارد مسجد کوفه شدند و بعد از حمد و ثنای الهی، شروع به معرفی امیرالمؤمنین(ع) کردند که ناگهان، بغض گلویشان را گرفت و گریه کردند؛ تمام مردم نیز با آن حضرت در غم فراق مولاعلی(ع) گریستند... .
◾️از امام سجاد(ع) از سبب گریۀ بسیار ایشان بر امام حسین(ع) پرسیدند. حضرت فرمودند: «مرا ملامت نکنید؛ زیرا یکی از فرزندان یعقوب غایب شد و یعقوب آنقدر گریست که چشمانش سفید شد، درحالیکه نمیدانست که او مرده است یا نه؛ ولی من در یک روز مشاهده کردم که چهارده [و به روایتی هجده] نفر از اهلبیتم را به شهادت رساندند و سر بریدند. آیا شما می خواهید که حزن و اندوه این مصیبت از دل من بیرون رود؟
◾️ بعد از شهادت امام حسین(ع)، ابن عباس دائماً گریه میکرد تا اینکه چشمانش کور شد. امسلمه نیز وقتی خبر شهادت امام حسین(ع) را شنید، با تعجب گفت: «آیا مرتکب چنین عملی شدند؟ خداوند قبرهایشان را از آتش پر کند.» آنگاه به حدی گریست که بیهوش شد.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
🍁برگ 6️⃣ از هشت
📖گریه و سوگ
🔰حکمت گریه
👈اندوه انسان و گریستن او هنگام مرگ عزیزانش، از نشانههای عطوفت و علاقه و مهربانی انسان است که آرامش را به دنبال دارد؛ همچنین باعث جلای قلب میشود. بدیهی است سرکوب و نفی آن، گواه نابخردی است؛ زیرا گریه نوعی تخلیۀ هیجانی است و این نکته بسیار مهم و ارزشمند است. ازاین رو، بزرگان گریه و اشک ریختن در فراق عزیزان را رحمتی الهی دانستهاند. پیغمبر اکرم(ص) خاطرنشان کردهاند: «اندوه و گریه وقتی از دل و چشم سرچشمه بگیرد، از ناحیۀ خدا و ناشی از ترحم است.» وقتی ابن صامت از سبب گریۀ پیامبر(ص) برای دخترِ درگذشتهشان پرسید، حضرت اینگونه پاسخ دادند: «گریه رحمتی است که خداوند در نهاد فرزندان آدم قرار داده است و خداوند فقط بر بندگان مهربان و باعاطفۀ خود رحم خواهد کرد.»
✨گریه بر هر درد بی درمان دواست
چشم گریان چشمۀ فیض خداست✨
🔹رسول خدا(ص) به اباذر اینگونه توصیه کردهاند: «کسیکه توان گریه دارد، باید گریه کند و کسیکه توان گریه ندارد، قلبش را محزون دارد و خود را به حالت گریه کنندهها درآورد. به درستی که دل سخت از خدا دور است؛ ولی شما متوجه نیستید.» آنگاه که ابراهیم، پسر پیامبر(ص) جان میداد، حضرت آمدند و او را در دامان مادرش دیدند. او را گرفتند و در دامان خویش نهادند و فرمودند: «ای ابراهیم، ما در مقابل خواست خدا نمی توانیم برایت کاری کنیم.» سپس، چشمانشان اشک آلود شد و فرمودند: «ای ابراهیم، ما برای تو اندوهناکیم. چشم میگرید و دل غمگین میشود؛ ولی چیزی نمیگوییم که مبادا خدا به خشم آید. اگر نبود که این امری حق و وعدهای راست و راهی است که برای همه خواهد آمد، بر تو بیش از این بسیار اندوهگین میشدیم؛ بیش از این.» عبدالرحمان بن عوف به آن حضرت گفت: «مگر ما را از گریه نهی نکرده بودید؟» حضرت فرمودند: «نه، از دو صدای احمقانه و دو چیز دیگر نهی کرده بودم: یکی صدای هنگام مصیبت و خراشیدن صورت و گریبان چاکزدن و نالۀ شیطان؛ دیگری هم صدای نغمه، نغمۀ لهو و بیهوده. این گریه ترحم است و هرکس رحم نکند، مورد ترحم قرار نمیگیرد.»
🔹امام صادق(ع) نیز دراینباره میفرمودند: «زنان در مصیبتها، نیاز به نوحه سرایی و شیون و زاری دارند و باید اشکهایشان جاری شود؛ اما نباید سخنان باطل و بیهوده بگویند.» حکمت گریه در سوگ حسین بن علی(ع) بیشتر تجلی دارد که درنگ در آن شایسته است.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
🍁برگ 6️⃣ از هشت
📖گریه و سوگ
🔰حکمت گریه
👈اندوه انسان و گریستن او هنگام مرگ عزیزانش، از نشانههای عطوفت و علاقه و مهربانی انسان است که آرامش را به دنبال دارد؛ همچنین باعث جلای قلب میشود. بدیهی است سرکوب و نفی آن، گواه نابخردی است؛ زیرا گریه نوعی تخلیۀ هیجانی است و این نکته بسیار مهم و ارزشمند است. ازاین رو، بزرگان گریه و اشک ریختن در فراق عزیزان را رحمتی الهی دانستهاند. پیغمبر اکرم(ص) خاطرنشان کردهاند: «اندوه و گریه وقتی از دل و چشم سرچشمه بگیرد، از ناحیۀ خدا و ناشی از ترحم است.» وقتی ابن صامت از سبب گریۀ پیامبر(ص) برای دخترِ درگذشتهشان پرسید، حضرت اینگونه پاسخ دادند: «گریه رحمتی است که خداوند در نهاد فرزندان آدم قرار داده است و خداوند فقط بر بندگان مهربان و باعاطفۀ خود رحم خواهد کرد.»
✨گریه بر هر درد بی درمان دواست
چشم گریان چشمۀ فیض خداست✨
🔹رسول خدا(ص) به اباذر اینگونه توصیه کردهاند: «کسیکه توان گریه دارد، باید گریه کند و کسیکه توان گریه ندارد، قلبش را محزون دارد و خود را به حالت گریه کنندهها درآورد. به درستی که دل سخت از خدا دور است؛ ولی شما متوجه نیستید.» آنگاه که ابراهیم، پسر پیامبر(ص) جان میداد، حضرت آمدند و او را در دامان مادرش دیدند. او را گرفتند و در دامان خویش نهادند و فرمودند: «ای ابراهیم، ما در مقابل خواست خدا نمی توانیم برایت کاری کنیم.» سپس، چشمانشان اشک آلود شد و فرمودند: «ای ابراهیم، ما برای تو اندوهناکیم. چشم میگرید و دل غمگین میشود؛ ولی چیزی نمیگوییم که مبادا خدا به خشم آید. اگر نبود که این امری حق و وعدهای راست و راهی است که برای همه خواهد آمد، بر تو بیش از این بسیار اندوهگین میشدیم؛ بیش از این.» عبدالرحمان بن عوف به آن حضرت گفت: «مگر ما را از گریه نهی نکرده بودید؟» حضرت فرمودند: «نه، از دو صدای احمقانه و دو چیز دیگر نهی کرده بودم: یکی صدای هنگام مصیبت و خراشیدن صورت و گریبان چاکزدن و نالۀ شیطان؛ دیگری هم صدای نغمه، نغمۀ لهو و بیهوده. این گریه ترحم است و هرکس رحم نکند، مورد ترحم قرار نمیگیرد.»
🔹امام صادق(ع) نیز دراینباره میفرمودند: «زنان در مصیبتها، نیاز به نوحه سرایی و شیون و زاری دارند و باید اشکهایشان جاری شود؛ اما نباید سخنان باطل و بیهوده بگویند.» حکمت گریه در سوگ حسین بن علی(ع) بیشتر تجلی دارد که درنگ در آن شایسته است.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
🍁برگ 7️⃣ از 8
📖گریه و سوگ
🔰در سوگ امام حسین(ع)🏴
👈در روز نخست محرم، ریان بن شبیب حضور امام رضا(ع) رسیده بود. امام از این ماه و غم محرم و عزای امام حسین(ع) گفتند و آنگاه فرمودند: یَابْنَ شبیب إِن کُنتَ باکِیاً لِشَیءٍ فَابْکِ لِلْحُسَینِ بنِ عَلیِّ بن اَبیطالب فإنه ذُبِحَ کما یذبَحُ الکَبش؛ ( ای پسر شبیب، اگر گریه میکنی، برای حسین بن علی بن ابیطالب گریه کن که او را مانند گوسفندی ذبح کردند و او را با هجده نفر از اهلبیتش شهید کردند که هیچیک از آنها در روی زمین شبیه و مانندی نداشتند.)
◾️گریه بر مصائب خاندان رسول الله پسندیده و مستحب است و گریۀ بر امام حسین(ع) از نیکوترین راههای نزدیکی به خداست. امام رضا (ع) در جای دیگر فرمودهاند: «کسیکه یادآور مصیبت ما شود و برای آن ستمهایی که در حق ما شده، گریه کند، درجۀ وی فردای قیامت نظیر درجۀ ما خواهد بود. کسیکه ذکر مصیبت ما را کند و گریان شود و دیگران را هم گریان کند، چشم وی در آن روزی که همۀ چشمها گریاناند، گریان نخواهد بود.»
👈هرگاه پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) و فاطمۀ زهرا(س) از شهادت امام حسین(ع) یاد میکردند، اشکشان جاری میشد و حتی امام مجتبی(ع) به حسین بن علی(ع) میفرمودند: لا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یا أَبا عَبْدِ الله؛ ( هیچ مصیبتی به اندازۀ مصیبت تو سنگین نیست.) (ابن شهرآشوب، مناقب، ج4، ص86)
👈نقل کردهاند که روزی امیرالمؤمنین(ع) به امام حسین(ع) نظری کردند و فرمودند: «ای اشک هر مؤمن.» امام حسین(ع)عرضه داشتند: «ای پدر، من اشک هر مؤمنی هستم؟» امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «آری، پسرم.» ابن خارجه نیز نقل میکند که نزد امام جعفر صادق(ع) بودیم و نامی از امام حسین(ع) برده شد. امام صادق(ع) گریان شدند و ما هم گریستیم. سپس آن بزرگوار فرمودند که امام حسین(ع) فرموده است: أنا قَتیلُ الْعَبَرات؛ (من کشتۀ اشکها هستم؛ هیچ مؤمنی یادآور من نمیشود، مگر اینکه گریان خواهد شد.) گویا امام با بیان این سخن، چنین پیام میدهند که من کشتۀ رحمت هستم؛ یعنی به شهادت رسیدم تا جامعۀ اسلامی با اشک ریختن بر من، لبریز از رحمت شده و دلها نرم شود و با یکدیگر الفت گیرد. گریه بر حسین(ع) به واقع تأسی به انبیا و ملائکه و عباد صالح خداست و به وسیلۀ آن، به نوعی، حق پیامبر(ص) و خدا و ائمۀ هُدا(ع) ادا میشود.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
🍁برگ 7️⃣ از 8
📖گریه و سوگ
🔰در سوگ امام حسین(ع)🏴
👈در روز نخست محرم، ریان بن شبیب حضور امام رضا(ع) رسیده بود. امام از این ماه و غم محرم و عزای امام حسین(ع) گفتند و آنگاه فرمودند: یَابْنَ شبیب إِن کُنتَ باکِیاً لِشَیءٍ فَابْکِ لِلْحُسَینِ بنِ عَلیِّ بن اَبیطالب فإنه ذُبِحَ کما یذبَحُ الکَبش؛ ( ای پسر شبیب، اگر گریه میکنی، برای حسین بن علی بن ابیطالب گریه کن که او را مانند گوسفندی ذبح کردند و او را با هجده نفر از اهلبیتش شهید کردند که هیچیک از آنها در روی زمین شبیه و مانندی نداشتند.)
◾️گریه بر مصائب خاندان رسول الله پسندیده و مستحب است و گریۀ بر امام حسین(ع) از نیکوترین راههای نزدیکی به خداست. امام رضا (ع) در جای دیگر فرمودهاند: «کسیکه یادآور مصیبت ما شود و برای آن ستمهایی که در حق ما شده، گریه کند، درجۀ وی فردای قیامت نظیر درجۀ ما خواهد بود. کسیکه ذکر مصیبت ما را کند و گریان شود و دیگران را هم گریان کند، چشم وی در آن روزی که همۀ چشمها گریاناند، گریان نخواهد بود.»
👈هرگاه پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) و فاطمۀ زهرا(س) از شهادت امام حسین(ع) یاد میکردند، اشکشان جاری میشد و حتی امام مجتبی(ع) به حسین بن علی(ع) میفرمودند: لا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یا أَبا عَبْدِ الله؛ ( هیچ مصیبتی به اندازۀ مصیبت تو سنگین نیست.) (ابن شهرآشوب، مناقب، ج4، ص86)
👈نقل کردهاند که روزی امیرالمؤمنین(ع) به امام حسین(ع) نظری کردند و فرمودند: «ای اشک هر مؤمن.» امام حسین(ع)عرضه داشتند: «ای پدر، من اشک هر مؤمنی هستم؟» امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «آری، پسرم.» ابن خارجه نیز نقل میکند که نزد امام جعفر صادق(ع) بودیم و نامی از امام حسین(ع) برده شد. امام صادق(ع) گریان شدند و ما هم گریستیم. سپس آن بزرگوار فرمودند که امام حسین(ع) فرموده است: أنا قَتیلُ الْعَبَرات؛ (من کشتۀ اشکها هستم؛ هیچ مؤمنی یادآور من نمیشود، مگر اینکه گریان خواهد شد.) گویا امام با بیان این سخن، چنین پیام میدهند که من کشتۀ رحمت هستم؛ یعنی به شهادت رسیدم تا جامعۀ اسلامی با اشک ریختن بر من، لبریز از رحمت شده و دلها نرم شود و با یکدیگر الفت گیرد. گریه بر حسین(ع) به واقع تأسی به انبیا و ملائکه و عباد صالح خداست و به وسیلۀ آن، به نوعی، حق پیامبر(ص) و خدا و ائمۀ هُدا(ع) ادا میشود.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
🍁برگ آخر
📖گریه و سوگ
🔰در سوگ امام حسین(2)
◾️گریه برای سالار شهیدان(ع) و اهلبیت ایشان از مظاهر محبت به این خاندان و مصداقی از تعظیم شعائر الهی است. سوگواری و گریه بر ایشان درواقع پیامهایی دارد. این پیامها عبارتاند از: قرارگرفتن در صف دفاع از مظلوم کربلا، تکریم فرهنگ شهادت، ادامه دادن و زنده نگهداشتن راه او، همانندسازی و الگوگیری از او و به واقع، مرهمی بر قلب سوختۀ عاشقان حسینی است.
👈حال ممکن است این پرسش مطرح شود که شهادت، رستگاری و سعادت است؛ بنابراین، چرا در برابر این پدیده و فیض الهی، به خصوص شهادت سالار شهیدان(ع)، باید به جای شادمانی گریست؟ در پاسخ به این پرسش، باید بگوییم که شهادت را در دو منظر به نظاره مینشینند و هر منظری رویکردی خواهد داشت: شهادت از جنبۀ فردی و برای شخص شهید، ارتقا و رستگاری بزرگ و پیروزی عظیم است. شهادت امام حسین(ع) برای آن امام همام، عالیترین حد کمال است؛ آنگونه که امام میفرمودند: «جدم به من فرموده است که تو درجهای نزد خدا داری که جز با شهادت، به آن درجه نخواهی رسید.» همین شهادت ازنظر اجتماعی و بازخورد آن در جامعه، به گونهای دیگر تحلیل میشود. گریه بر شهید، یعنی شرکت در حماسۀ او، هماهنگی با روح او، موافقت با نشاط او، حرکت در مسیر او و مخالفت با جبهۀ مخالف او، آنگونه که ضمن تقویت صف دینداران، توان مقابله با ستمگران را میافزاید و همین روحیه زمینهساز حفظ مکتب حسینی است. 👈دراین باره، امام خمینی(ره) میفرمودند: «هر مکتبی تا پایش سینه زن نباشد، تا پایش گریه کُن نباشد، حفظ نمیشود.»
🔹امام حسین(ع) با شخصیت عالیقدرش و به سبب شهادت قهرمانانهاش، مالک قلبها و احساسات صدها میلیون انسان است. دوستداران او در حال گریه و عزا، بیش از هر حالت دیگر، خود را به محبوبی که برای او میگریند، نزدیک می بینند و درحقیقت، «اشک، زبانِ دل و شاهد عشق است.»
راز ماندگاری مکتب و حماسه امام حسین(ع) این است که نهضت او ضمن داشتن منطق عقلانی، در عمق احساسات پاک و عواطف زلال مردم راه یافته است و به لطف توصیۀ ائمۀ اطهار، گریه بر امام حسین(ع) زمینۀ نفوذ این نهضت در عمق جان مردم شده است.
📚برای مطالعۀ بیشتر 👇
🔹شهید ثانی، آرام بخش دل داغدیدگان (ترجمۀ مسکن الفؤاد)، ترجمۀ جناتی شاهرودی.
🔹 شرفالدین، سید عبدالحسین، اجتهاد در مقابل نص، ترجمۀ علی دوانی.
🔹علامه امینی، ترجمۀ الغدیر، ج۱۱.
🔹 طبسی، نجم الدین، چرایی گریه و سوگواری.
🔹 مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۴، موضوع شهید.
📚 #کتابخانه_حرم
🔚تمام
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
🍁برگ آخر
📖گریه و سوگ
🔰در سوگ امام حسین(2)
◾️گریه برای سالار شهیدان(ع) و اهلبیت ایشان از مظاهر محبت به این خاندان و مصداقی از تعظیم شعائر الهی است. سوگواری و گریه بر ایشان درواقع پیامهایی دارد. این پیامها عبارتاند از: قرارگرفتن در صف دفاع از مظلوم کربلا، تکریم فرهنگ شهادت، ادامه دادن و زنده نگهداشتن راه او، همانندسازی و الگوگیری از او و به واقع، مرهمی بر قلب سوختۀ عاشقان حسینی است.
👈حال ممکن است این پرسش مطرح شود که شهادت، رستگاری و سعادت است؛ بنابراین، چرا در برابر این پدیده و فیض الهی، به خصوص شهادت سالار شهیدان(ع)، باید به جای شادمانی گریست؟ در پاسخ به این پرسش، باید بگوییم که شهادت را در دو منظر به نظاره مینشینند و هر منظری رویکردی خواهد داشت: شهادت از جنبۀ فردی و برای شخص شهید، ارتقا و رستگاری بزرگ و پیروزی عظیم است. شهادت امام حسین(ع) برای آن امام همام، عالیترین حد کمال است؛ آنگونه که امام میفرمودند: «جدم به من فرموده است که تو درجهای نزد خدا داری که جز با شهادت، به آن درجه نخواهی رسید.» همین شهادت ازنظر اجتماعی و بازخورد آن در جامعه، به گونهای دیگر تحلیل میشود. گریه بر شهید، یعنی شرکت در حماسۀ او، هماهنگی با روح او، موافقت با نشاط او، حرکت در مسیر او و مخالفت با جبهۀ مخالف او، آنگونه که ضمن تقویت صف دینداران، توان مقابله با ستمگران را میافزاید و همین روحیه زمینهساز حفظ مکتب حسینی است. 👈دراین باره، امام خمینی(ره) میفرمودند: «هر مکتبی تا پایش سینه زن نباشد، تا پایش گریه کُن نباشد، حفظ نمیشود.»
🔹امام حسین(ع) با شخصیت عالیقدرش و به سبب شهادت قهرمانانهاش، مالک قلبها و احساسات صدها میلیون انسان است. دوستداران او در حال گریه و عزا، بیش از هر حالت دیگر، خود را به محبوبی که برای او میگریند، نزدیک می بینند و درحقیقت، «اشک، زبانِ دل و شاهد عشق است.»
راز ماندگاری مکتب و حماسه امام حسین(ع) این است که نهضت او ضمن داشتن منطق عقلانی، در عمق احساسات پاک و عواطف زلال مردم راه یافته است و به لطف توصیۀ ائمۀ اطهار، گریه بر امام حسین(ع) زمینۀ نفوذ این نهضت در عمق جان مردم شده است.
📚برای مطالعۀ بیشتر 👇
🔹شهید ثانی، آرام بخش دل داغدیدگان (ترجمۀ مسکن الفؤاد)، ترجمۀ جناتی شاهرودی.
🔹 شرفالدین، سید عبدالحسین، اجتهاد در مقابل نص، ترجمۀ علی دوانی.
🔹علامه امینی، ترجمۀ الغدیر، ج۱۱.
🔹 طبسی، نجم الدین، چرایی گریه و سوگواری.
🔹 مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۴، موضوع شهید.
📚 #کتابخانه_حرم
🔚تمام
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
🍁برگ 1️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰پیامهای اخلاقی (تبیین)
اخلاق، یکی از سه بعد عمده دین است و اسلام بر سه بعد اصلی اعتقاد، احکام و اخلاق استوار است و تکمیل ارزشهای اخلاقی و جهت خدایی بخشیدن به صفات و رفتار انسان ها از اهداف بعثت انبیا است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز فرمود: انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق✨
تصحیح منش و رفتار انسان و کاشتن بذر کمالات اخلاقی و خصال متعالی انسانی در نهاد جان انسان ها، بخشی مهم از رسالت پیامبر و امامان را تشکیل میدهد. اخلاق را از کجا میتوان آموخت؟ از گفتار و رفتار معصوم. چرا که آنان اسوه اند و مظهر شایستهترین خصلتهای انسانی و خداپسند و عاشورا چیست؟ جلوهگاه خالق و خوی حسینی و مکارم اخلاق در برخوردهای یک حجت معصوم.
حادثه کربلا و سخنانی که امام حسین (علیه السلام) و خانواده او داشتند و روحیات و خلق و خویی که از حماسه سازان عاشورا به ثبت رسیده است، منبع ارزشمندی برای آموزش اخلاق و الگوگیری در زمینه خود سازی، سلوک اجتماعی، تربیت دینی و کرامت انسانی است.
مسائلی همچون صبوری، ایثار، جوانمردی، وفا، عزت، شجاعت، وارستگی از تعلقت، توکل، خداجویی، همدردی و بزرگواری، نمونههایی از پیامهای اخلاقی عاشورا است و در گوشه گوشه این واقعه جاویدان، میتوان جلوههای اخلاق را دید.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
🍁برگ 1️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰پیامهای اخلاقی (تبیین)
اخلاق، یکی از سه بعد عمده دین است و اسلام بر سه بعد اصلی اعتقاد، احکام و اخلاق استوار است و تکمیل ارزشهای اخلاقی و جهت خدایی بخشیدن به صفات و رفتار انسان ها از اهداف بعثت انبیا است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز فرمود: انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق✨
تصحیح منش و رفتار انسان و کاشتن بذر کمالات اخلاقی و خصال متعالی انسانی در نهاد جان انسان ها، بخشی مهم از رسالت پیامبر و امامان را تشکیل میدهد. اخلاق را از کجا میتوان آموخت؟ از گفتار و رفتار معصوم. چرا که آنان اسوه اند و مظهر شایستهترین خصلتهای انسانی و خداپسند و عاشورا چیست؟ جلوهگاه خالق و خوی حسینی و مکارم اخلاق در برخوردهای یک حجت معصوم.
حادثه کربلا و سخنانی که امام حسین (علیه السلام) و خانواده او داشتند و روحیات و خلق و خویی که از حماسه سازان عاشورا به ثبت رسیده است، منبع ارزشمندی برای آموزش اخلاق و الگوگیری در زمینه خود سازی، سلوک اجتماعی، تربیت دینی و کرامت انسانی است.
مسائلی همچون صبوری، ایثار، جوانمردی، وفا، عزت، شجاعت، وارستگی از تعلقت، توکل، خداجویی، همدردی و بزرگواری، نمونههایی از پیامهای اخلاقی عاشورا است و در گوشه گوشه این واقعه جاویدان، میتوان جلوههای اخلاق را دید.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
🍁برگ 2️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰آزادگی
آزادی در مقابل بردگی، اصطلاحی حقوقی و اجتماعی است، اما آزادگی برتر از آزادی است و نوعی حریت انسانی و رهایی انسان از قید و بندهای ذلت آور و حقارت بار است. تعلقات و پای بندیهای انسان به دنیا، ثروت، اقوام، مقام، فرزند و... در مسیر آزاری روح او، مانع ایجاد میکند. اسارت در برابر تمنیات نفسانی و علقههای مادی، نشانه ضعف اراده بشری است.
وقتی کمال و ارزش انسان به روح بلند و همت عالی و خصال نیکوست، خود را به دنیا و شهوات فروختن، نوعی پذیرش حقارت است و خود را ارزان فروختن.
امام علی (علیه السلام) میفرماید:
الا حر یدع هذه اللماظه لاهلها؟ انه لیس لانفسکم ثمن الاالجنه فلا تبیعوها الا بها.(55)
آیا هیچ آزادهای نیست که این نیم خورده ( دنیا) را برای اهلش واگذارد؟
یقیناً بهای وجود شما چیزی جز بهشت نیست، پس خود را جز به بهشت نفروشید!
آزادگی در آن است که انسان کرامت و شرافت خویش را بشناسد و تن به پستی و ذلت و حقارت نفس و اسارت دنیا و زیر پا نهادن ارزشهای انسانی ندهد.
در پیچ و خمها و فراز و نشیبهای زندگی، گاهی صحنههایی پیش میآید که انسانها به خاطر رسیدن به دنیا با حفظ آنچه دارید با امید تمنیات و خاستهها یا چند روز زنده ماندن، هرگونه حقارت و اسارت را میپذیرد. اما احرار و آزادگان، گاهی با ایثار جان هم، بهای آزادگی را میپردازند و تن به ذلت نمیدهند.
امام حسین (علیه السلام) فرمود:
موت فی عز خیر من حیاه فی ذل.(56)
مرگ با عزت بهتر از حیات ذلیلانه است.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
🍁برگ 2️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰آزادگی
آزادی در مقابل بردگی، اصطلاحی حقوقی و اجتماعی است، اما آزادگی برتر از آزادی است و نوعی حریت انسانی و رهایی انسان از قید و بندهای ذلت آور و حقارت بار است. تعلقات و پای بندیهای انسان به دنیا، ثروت، اقوام، مقام، فرزند و... در مسیر آزاری روح او، مانع ایجاد میکند. اسارت در برابر تمنیات نفسانی و علقههای مادی، نشانه ضعف اراده بشری است.
وقتی کمال و ارزش انسان به روح بلند و همت عالی و خصال نیکوست، خود را به دنیا و شهوات فروختن، نوعی پذیرش حقارت است و خود را ارزان فروختن.
امام علی (علیه السلام) میفرماید:
الا حر یدع هذه اللماظه لاهلها؟ انه لیس لانفسکم ثمن الاالجنه فلا تبیعوها الا بها.(55)
آیا هیچ آزادهای نیست که این نیم خورده ( دنیا) را برای اهلش واگذارد؟
یقیناً بهای وجود شما چیزی جز بهشت نیست، پس خود را جز به بهشت نفروشید!
آزادگی در آن است که انسان کرامت و شرافت خویش را بشناسد و تن به پستی و ذلت و حقارت نفس و اسارت دنیا و زیر پا نهادن ارزشهای انسانی ندهد.
در پیچ و خمها و فراز و نشیبهای زندگی، گاهی صحنههایی پیش میآید که انسانها به خاطر رسیدن به دنیا با حفظ آنچه دارید با امید تمنیات و خاستهها یا چند روز زنده ماندن، هرگونه حقارت و اسارت را میپذیرد. اما احرار و آزادگان، گاهی با ایثار جان هم، بهای آزادگی را میپردازند و تن به ذلت نمیدهند.
امام حسین (علیه السلام) فرمود:
موت فی عز خیر من حیاه فی ذل.(56)
مرگ با عزت بهتر از حیات ذلیلانه است.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
🍁برگ 3️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰ایثار
ایثار، مقدم داشتن دیگری بر خود است، چه در مسائل مالی و چه در موضوع جان. این صفت نیک یکی از خصلتهای ارزشمند اخلاقی است که در قرآن کریم و روایات، مورد ستایش فراوان است و از وارستگی انسان از خودخواهی سرچشمه میگیرد. قرآن از مومنانی یاد میکند که با آنکه خودشان نیازمندند، دیگران را بر خویشتن مقدم میدارند:
و یورثون علی انفسهم و او کان بهم خصاصه.
گذشتن از خواستههای خود و نیز چشم پوشیدن از آنچه مورد علاقه انسان است، به خاطر دیگری و در راه دیگری ایثار است. اوج ایثار، ایثار خون و جان است. ایثارگر، کسی است که حاضر باشد هستی و جان خود را برای دین خدا فدا کند، با در راه رضای او از تمنیات خویش بگذرد.
در صحنه عاشورا، نخستین ایثارگر، سیدالشهداء (علیه السلام) بود که حاضر شد فدای دین خدا گردد و رضای او را بر همه چیز برگزید و از امام نیز خواست کسانی که حاضرند خون خود را در این راه نثار کنند، با او همسفر کربلا شوند.
این نیز ایثارگری او را نشان میدهد که در آستانه شهادت، اگر هم گریه میکند نه بر حال خویش، که بر حسین میگرید که طبق گزارش او از وضع کوفه، روی به این شهر پرنیرنگ و مردم و مردم پیمان شکن نهاده است.
وقتی امام حسین (علیه السلام) به فرزندان عقیل و مسلم بن عقیل فرمود که شهادت مسلم برایتان کافی است، شما صحنه را ترک کنید، یکصدا گفتند:
به خدا سوگند چنین نخواهیم کرد. جان و مال و خانواده و هستی خود را فدای تو میکنیم و در رکابت میجنگیم تا شهادت.
اظهارات ایثارگرانه یاران امام در شب عاشورا مشهور است؛ یک به یک برخاستند و آمادگی خود را برای جانبازی و ایثار خون در راه امام اظهار کردند. از آن همه سخن، این نمونه از کلام مسلم بن عوسجه کافی است که به امام عرض کرد:
هرگز از تو جدا نخواهم شد. اگر سلاحی برای جنگ با آنان هم نداشته باشم، سنگ با آنان خواهم جنگید تا همراه تو به شهادت برسم.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
🍁برگ 3️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰ایثار
ایثار، مقدم داشتن دیگری بر خود است، چه در مسائل مالی و چه در موضوع جان. این صفت نیک یکی از خصلتهای ارزشمند اخلاقی است که در قرآن کریم و روایات، مورد ستایش فراوان است و از وارستگی انسان از خودخواهی سرچشمه میگیرد. قرآن از مومنانی یاد میکند که با آنکه خودشان نیازمندند، دیگران را بر خویشتن مقدم میدارند:
و یورثون علی انفسهم و او کان بهم خصاصه.
گذشتن از خواستههای خود و نیز چشم پوشیدن از آنچه مورد علاقه انسان است، به خاطر دیگری و در راه دیگری ایثار است. اوج ایثار، ایثار خون و جان است. ایثارگر، کسی است که حاضر باشد هستی و جان خود را برای دین خدا فدا کند، با در راه رضای او از تمنیات خویش بگذرد.
در صحنه عاشورا، نخستین ایثارگر، سیدالشهداء (علیه السلام) بود که حاضر شد فدای دین خدا گردد و رضای او را بر همه چیز برگزید و از امام نیز خواست کسانی که حاضرند خون خود را در این راه نثار کنند، با او همسفر کربلا شوند.
این نیز ایثارگری او را نشان میدهد که در آستانه شهادت، اگر هم گریه میکند نه بر حال خویش، که بر حسین میگرید که طبق گزارش او از وضع کوفه، روی به این شهر پرنیرنگ و مردم و مردم پیمان شکن نهاده است.
وقتی امام حسین (علیه السلام) به فرزندان عقیل و مسلم بن عقیل فرمود که شهادت مسلم برایتان کافی است، شما صحنه را ترک کنید، یکصدا گفتند:
به خدا سوگند چنین نخواهیم کرد. جان و مال و خانواده و هستی خود را فدای تو میکنیم و در رکابت میجنگیم تا شهادت.
اظهارات ایثارگرانه یاران امام در شب عاشورا مشهور است؛ یک به یک برخاستند و آمادگی خود را برای جانبازی و ایثار خون در راه امام اظهار کردند. از آن همه سخن، این نمونه از کلام مسلم بن عوسجه کافی است که به امام عرض کرد:
هرگز از تو جدا نخواهم شد. اگر سلاحی برای جنگ با آنان هم نداشته باشم، سنگ با آنان خواهم جنگید تا همراه تو به شهادت برسم.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
🍁برگ 4️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰تکریم انسان
بر خلاف جبهه باطل که به انسانها به عنوان ابزاری برای تامین خواستهها و منافع خویش مینگرند، در جبهه حق، مومن ارزش و کرامت دارد. کرامتش هم نشات گرفته از ارزش حق است. انسانها احترام دارند و به لحاظ ایمانشان مورد تکریماند، معیار هم تقوا و ایمان و تعهد، است نه رنگ و زبان و قبیله و نژاد و منطقه جغرافیایی. امام حسین (علیه السلام) در عاشورا، به یاران خویش عزت بخشید، آنان را باوفاترین یاوران حق نامید؛ خود را به بالین یکایک یاران شهیدش میرساند و سر آنان را بر دامن میگرفت. بین آنان تفاوت قائل نمیشد. هم بر بالین علی اکبر (علیه السلام) حاضر شد، هم بر بالین غلام خویش.
یکجا رخ غلام و پسر بوسه داد و گفت - در دین ما سیه نکند فرق با سفید
وقتی حر، بیدار شد و توبه کرد و به اردوی امام پیوست، تردید داشت که امام حسین او را میپذیرد یا نه؟ سوال حر هل لی من توبه؟ آیا برای من توبهای هست، نشان دهنده نقطه امید او به بزرگواری امام حسین (علیه السلام) بود.
حضرت هم توبه و بازگشت و حقگرایی او را ارج نهاد و با سخن نعم، یتوب الله علیک، او را به بخشایش و رستگاری امید داد.
این ارج نهادن به مقام یک انسان تائب است که خود را از ظلمت رهانده و به نور رسانده است. هر چند سابقهای تیره و گناه آلوده دارد، ولی اینک به نور، ایمان آورده است.
جون، غلام ابوذر بود. روز عاشورا از امام حسین (علیه السلام) اذن میدان خواست. امام به او رخصت داد که از صحنه بیرون برود و کشته نشود؛ چرا که در روزهای سخت و دشوار، همراه این خاندان بوده لذا الان مجاز است که جان خویش را برگیرد و برود. ولی چون به پای امام افتاد و بوسید و گریست و درخواست کرد که اجازه یابد خونش با خون اهل بیت در این میدان آمیخته شود. امام هم اجازه داد. به میدان رفت و پس از جنگی دلاورانه به شهادت رسید و امام به بالین او آمد و دعایش کرد:
خدایا چهره اش را نورانی و بدنش را خوشبو ساز و او را با محمد و آل محمد محشور کن.
این نیز نمونهای از ترکیم انسان بود، در آن کرامت و شرافت. ارج نهادن امام به فداکاری یارانش، ترکیم انسان و انسانیت بود. سید الشهداء (علیه السلام) کنار پیکر خونین اصحاب شهید خویش میآمد، آنان را آغشته به خون میدید و عطر شهادت را از آن اجساد مطهر استشمام میفرمود. و در ستایش از آنان و ملامت قاتلانشان میفرمود: قتله کقتله النبیین و آل النبین قاتلانی، همچون قاتلان پیامبران و دودمان رسولان! یعنی یاران شهیدش را همسنگ و هم تراز با پیامبران الهی میدانست و قاتلان آنان را همچون کشندگان پیامبر الهی.
شخصیت دادن به افراد با ایمان و فداکار در راه خدا و دین، پیام عاشورا است که از رفتار حسین بن علی (علیه السلام) آموخته میشود. جامعهای که وارث فرهنگ جهاد و شهادت است، باید به چنین انسانهای از جان گذشته، به جانبازان و آزادگان، به خانوادههای شهدا و ایثارگران، حرمتی عظیم قائل شود، تا این خط خدایی، همواره پرجاذبه و دوست داشتنی بماند و مشتاق، داشته باشد.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
🍁برگ 4️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰تکریم انسان
بر خلاف جبهه باطل که به انسانها به عنوان ابزاری برای تامین خواستهها و منافع خویش مینگرند، در جبهه حق، مومن ارزش و کرامت دارد. کرامتش هم نشات گرفته از ارزش حق است. انسانها احترام دارند و به لحاظ ایمانشان مورد تکریماند، معیار هم تقوا و ایمان و تعهد، است نه رنگ و زبان و قبیله و نژاد و منطقه جغرافیایی. امام حسین (علیه السلام) در عاشورا، به یاران خویش عزت بخشید، آنان را باوفاترین یاوران حق نامید؛ خود را به بالین یکایک یاران شهیدش میرساند و سر آنان را بر دامن میگرفت. بین آنان تفاوت قائل نمیشد. هم بر بالین علی اکبر (علیه السلام) حاضر شد، هم بر بالین غلام خویش.
یکجا رخ غلام و پسر بوسه داد و گفت - در دین ما سیه نکند فرق با سفید
وقتی حر، بیدار شد و توبه کرد و به اردوی امام پیوست، تردید داشت که امام حسین او را میپذیرد یا نه؟ سوال حر هل لی من توبه؟ آیا برای من توبهای هست، نشان دهنده نقطه امید او به بزرگواری امام حسین (علیه السلام) بود.
حضرت هم توبه و بازگشت و حقگرایی او را ارج نهاد و با سخن نعم، یتوب الله علیک، او را به بخشایش و رستگاری امید داد.
این ارج نهادن به مقام یک انسان تائب است که خود را از ظلمت رهانده و به نور رسانده است. هر چند سابقهای تیره و گناه آلوده دارد، ولی اینک به نور، ایمان آورده است.
جون، غلام ابوذر بود. روز عاشورا از امام حسین (علیه السلام) اذن میدان خواست. امام به او رخصت داد که از صحنه بیرون برود و کشته نشود؛ چرا که در روزهای سخت و دشوار، همراه این خاندان بوده لذا الان مجاز است که جان خویش را برگیرد و برود. ولی چون به پای امام افتاد و بوسید و گریست و درخواست کرد که اجازه یابد خونش با خون اهل بیت در این میدان آمیخته شود. امام هم اجازه داد. به میدان رفت و پس از جنگی دلاورانه به شهادت رسید و امام به بالین او آمد و دعایش کرد:
خدایا چهره اش را نورانی و بدنش را خوشبو ساز و او را با محمد و آل محمد محشور کن.
این نیز نمونهای از ترکیم انسان بود، در آن کرامت و شرافت. ارج نهادن امام به فداکاری یارانش، ترکیم انسان و انسانیت بود. سید الشهداء (علیه السلام) کنار پیکر خونین اصحاب شهید خویش میآمد، آنان را آغشته به خون میدید و عطر شهادت را از آن اجساد مطهر استشمام میفرمود. و در ستایش از آنان و ملامت قاتلانشان میفرمود: قتله کقتله النبیین و آل النبین قاتلانی، همچون قاتلان پیامبران و دودمان رسولان! یعنی یاران شهیدش را همسنگ و هم تراز با پیامبران الهی میدانست و قاتلان آنان را همچون کشندگان پیامبر الهی.
شخصیت دادن به افراد با ایمان و فداکار در راه خدا و دین، پیام عاشورا است که از رفتار حسین بن علی (علیه السلام) آموخته میشود. جامعهای که وارث فرهنگ جهاد و شهادت است، باید به چنین انسانهای از جان گذشته، به جانبازان و آزادگان، به خانوادههای شهدا و ایثارگران، حرمتی عظیم قائل شود، تا این خط خدایی، همواره پرجاذبه و دوست داشتنی بماند و مشتاق، داشته باشد.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
🍁برگ 5️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰توکل
داشتن تکیهگاهی قدرتمند و استوار در شداید و حوادث، عامل ثبات قدم و نهراسیدن از دشمنان و مشکلات است. توکل، تکیه داشتن بر نیروی الهی و نصرت و امداد اوست. قرآن کریم دستور میدهد که مومنان تنها بر خدا تکیه کنند و در روایات اسلامی آمده است که هر که به غیر خدا اتکاء و پشت گریم داشته باشد، خوار و ضعیف میشود.
امام حسین (علیه السلام) در آغاز حرکت خویش از مدینه، تنها با توکل بر خدا این راه بر برگزید و هنگام خروج از مکه به سوی کوفه، گرچه برای پاسخگویی به دعوتنامههای کوفیان آهنگ آن دیار کرد، ولی باز هم تکیهگاهش خدا بود، نه نامهها و دعوتهای مردم کوفه. به همین جهت نیز وقتی میان راه خبر بی وفایی مردم و شهادت مسلم بن عقیل را شنید، باز نگشت و برای انجام تکلیف با توکل بر خدا، راه را ادامه داد.
حتی توکلش بر یاران همراه هم نبود. از این رو از آنان نیز خواست که هر که میخواهد برگردد. با این توکل بود که هیچ پیش آمدی در عزم او خلل وارد نمیکرد در وصیتی که به برادرش محمد حنیفه در آغاز حرکت از مدینه داشت، ضمن بیان انگیزه و هدف خویش از این قیام، در پایان فرمود:
ما توفیق الا بالله، علیه توکلت والیه انیب.
وقتی در منزل خزیمیه حضرت زینت (علیها السلام)شعری را از هاتفی شنید که خبر از سرانجام مرگ برای کاروان میداد، نگرانی خویش را به امام ابراز کرد. حضرت فرمود: خواهرم! آنچه تقدیر است، خواهد شد.
در منزل خزیمیه حضرت زینب (علیها السلام) شعری را از هاتفی شنید که خبر از سرانجام مرگ برای کاروان میداد، نگرانی خویش را به امام ابراز کرد. حضرت فرمود: خواهرم! آنچه تقدیر است، خواهد شد.
در منزل بیضه، در یک سخنرانی که خطاب به اصحاب خود و سربازان حر انجام داد، ضمن انتقاد از پیمان شکنی کوفیان و نیرنگ آنان که به او نامه نوشته بودند، فرمود: و سیغنی الله عنکم و از نصرت آنان اظهار بی نیازی کرد و چشم به خداوند دوخت.
صبح عاشورا با شروع حمله دشمن به اردوگاه امام، آن حضرت در نیایشی به درگاه خدا، این اتکان و اعتماد به پرودگارش را در هر گرفتاری و شدت و پیشامد سخت چنین بیان کرد:
اللهم انت ثقی فی کل کرب و انت رجائی فی کل شده و انت لی فی کل امر نزل بی ثقه و عده....
و خدا را هم به عنوان عامل پشت گرمی و اطمینان نفس (ثقه) و هم نیروی حمایتگر و پشتیبان خویش (عده) خواند و اینگونه مناجات در صحنه درگیری و آستانه شهادت، جز از روحهای متوکل بر نمیآید. در سخنرانیهای دیگری که خطاب به سپاه کوفه داشت، با تلاوت آیاتی که متضمن ولایت و نصرت الهی نسبت به صالحان است، توکل خویش را بر خدا ابراز نمود: ان ولیی الله الذی نزل الکتاب و هو یتولی الصالحین.
و در خطبهای در روز عاشورا، جمله انی توکلت علی الله ربی و ربکم را بیان کرد که شاهد دیگری بر این روحیه و باور است.
در طول راه نیز در برخورد با ضحاک بن عبدالله مشرقی، وقتی وی آمادگی کوفیان را برای جنگ با سیدالشهداء (علیه السلام) اعلام کرد، تنها پاسخ امام این بود:
حسبی الله و نعم الوکیل.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
🍁برگ 5️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰توکل
داشتن تکیهگاهی قدرتمند و استوار در شداید و حوادث، عامل ثبات قدم و نهراسیدن از دشمنان و مشکلات است. توکل، تکیه داشتن بر نیروی الهی و نصرت و امداد اوست. قرآن کریم دستور میدهد که مومنان تنها بر خدا تکیه کنند و در روایات اسلامی آمده است که هر که به غیر خدا اتکاء و پشت گریم داشته باشد، خوار و ضعیف میشود.
امام حسین (علیه السلام) در آغاز حرکت خویش از مدینه، تنها با توکل بر خدا این راه بر برگزید و هنگام خروج از مکه به سوی کوفه، گرچه برای پاسخگویی به دعوتنامههای کوفیان آهنگ آن دیار کرد، ولی باز هم تکیهگاهش خدا بود، نه نامهها و دعوتهای مردم کوفه. به همین جهت نیز وقتی میان راه خبر بی وفایی مردم و شهادت مسلم بن عقیل را شنید، باز نگشت و برای انجام تکلیف با توکل بر خدا، راه را ادامه داد.
حتی توکلش بر یاران همراه هم نبود. از این رو از آنان نیز خواست که هر که میخواهد برگردد. با این توکل بود که هیچ پیش آمدی در عزم او خلل وارد نمیکرد در وصیتی که به برادرش محمد حنیفه در آغاز حرکت از مدینه داشت، ضمن بیان انگیزه و هدف خویش از این قیام، در پایان فرمود:
ما توفیق الا بالله، علیه توکلت والیه انیب.
وقتی در منزل خزیمیه حضرت زینت (علیها السلام)شعری را از هاتفی شنید که خبر از سرانجام مرگ برای کاروان میداد، نگرانی خویش را به امام ابراز کرد. حضرت فرمود: خواهرم! آنچه تقدیر است، خواهد شد.
در منزل خزیمیه حضرت زینب (علیها السلام) شعری را از هاتفی شنید که خبر از سرانجام مرگ برای کاروان میداد، نگرانی خویش را به امام ابراز کرد. حضرت فرمود: خواهرم! آنچه تقدیر است، خواهد شد.
در منزل بیضه، در یک سخنرانی که خطاب به اصحاب خود و سربازان حر انجام داد، ضمن انتقاد از پیمان شکنی کوفیان و نیرنگ آنان که به او نامه نوشته بودند، فرمود: و سیغنی الله عنکم و از نصرت آنان اظهار بی نیازی کرد و چشم به خداوند دوخت.
صبح عاشورا با شروع حمله دشمن به اردوگاه امام، آن حضرت در نیایشی به درگاه خدا، این اتکان و اعتماد به پرودگارش را در هر گرفتاری و شدت و پیشامد سخت چنین بیان کرد:
اللهم انت ثقی فی کل کرب و انت رجائی فی کل شده و انت لی فی کل امر نزل بی ثقه و عده....
و خدا را هم به عنوان عامل پشت گرمی و اطمینان نفس (ثقه) و هم نیروی حمایتگر و پشتیبان خویش (عده) خواند و اینگونه مناجات در صحنه درگیری و آستانه شهادت، جز از روحهای متوکل بر نمیآید. در سخنرانیهای دیگری که خطاب به سپاه کوفه داشت، با تلاوت آیاتی که متضمن ولایت و نصرت الهی نسبت به صالحان است، توکل خویش را بر خدا ابراز نمود: ان ولیی الله الذی نزل الکتاب و هو یتولی الصالحین.
و در خطبهای در روز عاشورا، جمله انی توکلت علی الله ربی و ربکم را بیان کرد که شاهد دیگری بر این روحیه و باور است.
در طول راه نیز در برخورد با ضحاک بن عبدالله مشرقی، وقتی وی آمادگی کوفیان را برای جنگ با سیدالشهداء (علیه السلام) اعلام کرد، تنها پاسخ امام این بود:
حسبی الله و نعم الوکیل.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
🍁برگ 6️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰جهاد با نفس
برتر و دشوارتر از جهاد و دشمن بیرونی، مبارزه با تمنیات نفس و کنترل هوای نفس و خشم و شهوت و حب دنیا و فداکردن خواستههای خویش در راه خواسته خدا است.
این خود ساختگی و مجاهده با نفس، زیر بنای جهاد با دشمن بیرونی است و بدون آن، این هم بی ثمر یا بی ثواب است؛ چون سر از ریا، عجب، غرور، ظلم و بی تقوایی در میآورد.
کسی که در جبهه درونی و غلبه بر هوای نفس، پیروز باشد، در صحنههای مختلف بیرون نیز پیروز می شود و کسی که تمنیات نفس خویش را لجام گسیخته و بی مهار، بر آورده سازد، نفس سرکش انسان را بر زمین میزند و به تعبیر حضرت امیر (علیه السلام) او را به آتش میافکند.
در صحنه عاشورا، کسانی حضور داشتند که اهل جهاد با نفس بودند و هیچ هوا و هوسی در انگیزه آنان دخیل و شریک نبود. از همین رو، بر جاذبههای مال، مقام، شهوت، عافیت و رفاه، ماندن و زیستن، نوشیدن و کامیاب شدن و... پیروز شدند.
عمربن قرظه انصاری، از شهدای کربلا، در جبهه امام حسین (علیه السلام) بود و برادرش علی بن قرظه در جبهه عمر سعد. اما خودساختگی او سبب شد که هرگز محبت برادرش، سبب سستی در حمایت از امام نشود و دلیرانه در صف یاران امام، ایستادگی و مبارزه کند.
محمد بن بشر حضرمی در سپاه امام بود. فرزندش در مرز ری اسیر شده بود. با اینکه امام به او رخصت داد که کربلا را ترک کند و در پی آزاد کردن فرزند اسیرش برود او مساله علاقه به فرزند را در راه هدفی دینی، حل کرده بود. حاضر نشد امام را ترک کند و وفا نشان داد.
نافع بن هلال، شهیدی دیگر از عاشوراییان بود. نامزد داشت و هنوز عروسی نکرده بود. در کربلا هنگامی که می خواست برای نبرد به میدان رود، همسرش دست به دامان او شد و گریست. این صحنه کافی بود که هر جوانی را متزلزل کند، و انگیزه جهاد را از او سلب کند. با آنکه امام حسین (علیه السلام) نیز او را خواست که شادمانی همسرش را بر میدان رفتن ترجیح دهد، بر این محبت بشری غلبه یافت و گفت: ای پسر پیامبر! اگر امروز تو را یاری نکنم، فردا جواب پیامبر را چه بدهم؟ آنگاه به میدان رفت و جنگید تا شهید شد.
در یکی از شبهای عطش در کربلا، نافع بن هلال همراه جمعی برای آوردن آب برای خیمههای امام، به فرات رفتند. نگهبانان فرات گفتند: میتوانی خودت آب بخوری ولی برای امام، حق نداری آب ببری. گفت: محال است که حسین و یارانش تشنه باشند و من آب بنوشم!
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
🍁برگ 6️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰جهاد با نفس
برتر و دشوارتر از جهاد و دشمن بیرونی، مبارزه با تمنیات نفس و کنترل هوای نفس و خشم و شهوت و حب دنیا و فداکردن خواستههای خویش در راه خواسته خدا است.
این خود ساختگی و مجاهده با نفس، زیر بنای جهاد با دشمن بیرونی است و بدون آن، این هم بی ثمر یا بی ثواب است؛ چون سر از ریا، عجب، غرور، ظلم و بی تقوایی در میآورد.
کسی که در جبهه درونی و غلبه بر هوای نفس، پیروز باشد، در صحنههای مختلف بیرون نیز پیروز می شود و کسی که تمنیات نفس خویش را لجام گسیخته و بی مهار، بر آورده سازد، نفس سرکش انسان را بر زمین میزند و به تعبیر حضرت امیر (علیه السلام) او را به آتش میافکند.
در صحنه عاشورا، کسانی حضور داشتند که اهل جهاد با نفس بودند و هیچ هوا و هوسی در انگیزه آنان دخیل و شریک نبود. از همین رو، بر جاذبههای مال، مقام، شهوت، عافیت و رفاه، ماندن و زیستن، نوشیدن و کامیاب شدن و... پیروز شدند.
عمربن قرظه انصاری، از شهدای کربلا، در جبهه امام حسین (علیه السلام) بود و برادرش علی بن قرظه در جبهه عمر سعد. اما خودساختگی او سبب شد که هرگز محبت برادرش، سبب سستی در حمایت از امام نشود و دلیرانه در صف یاران امام، ایستادگی و مبارزه کند.
محمد بن بشر حضرمی در سپاه امام بود. فرزندش در مرز ری اسیر شده بود. با اینکه امام به او رخصت داد که کربلا را ترک کند و در پی آزاد کردن فرزند اسیرش برود او مساله علاقه به فرزند را در راه هدفی دینی، حل کرده بود. حاضر نشد امام را ترک کند و وفا نشان داد.
نافع بن هلال، شهیدی دیگر از عاشوراییان بود. نامزد داشت و هنوز عروسی نکرده بود. در کربلا هنگامی که می خواست برای نبرد به میدان رود، همسرش دست به دامان او شد و گریست. این صحنه کافی بود که هر جوانی را متزلزل کند، و انگیزه جهاد را از او سلب کند. با آنکه امام حسین (علیه السلام) نیز او را خواست که شادمانی همسرش را بر میدان رفتن ترجیح دهد، بر این محبت بشری غلبه یافت و گفت: ای پسر پیامبر! اگر امروز تو را یاری نکنم، فردا جواب پیامبر را چه بدهم؟ آنگاه به میدان رفت و جنگید تا شهید شد.
در یکی از شبهای عطش در کربلا، نافع بن هلال همراه جمعی برای آوردن آب برای خیمههای امام، به فرات رفتند. نگهبانان فرات گفتند: میتوانی خودت آب بخوری ولی برای امام، حق نداری آب ببری. گفت: محال است که حسین و یارانش تشنه باشند و من آب بنوشم!
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
🍁برگ 7️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰شجاعت
شجاعت آن است که انسان در برخورد با سختیها و خطرها، دلی استوار داشته باشد. بیشتر کاربرد این واژه، در مسائل مبارزات و جهاد و برخورد با حریف در نبرد و نهراسیدن از رویارویی با دشمن در جنگها است. این نیروی قلبی و صلابت اراده و قوت روح، سبب میشود که انسان هم از گفتن حق در برابر ظالمان نهراسد، هم هنگام نیاز به مقابله و نبرد بپردازد، هم از فداکاری و جانبازی نهراسد. درجایی که اغلب مردم می هراسند، شجاعت آن است که انسان علی رغم وجود زمینه های هراس، نترسد و خود را نبازد و با غلبه بر مشکلات، تصمیم گیری حق و درست داشته باشد.
همه رشادتها و حماسه آفرینیهای میدانهای جهاد، مدیون دلیری شجاعان در نبرد بوده است و همه درهم شکستن ابهت طاغوتها و قدرتهای جابر نیز در شجاعت افراد مصمم در رویارویی با آنان نهفته است. نترسیدن از مرگ، یکی از مظاهر آشکار شجاعت است و همین عامل، امام حسین (علیه السلام) و یارانش را به نبرد عاشورا کشاند تا حماسهای ماندگار بیافرینند.
وقتی امام از مکه به سمت کوفه حرکت میکرد و در طول راه کسانی با وی برخورد میکردند و با طرح اوضاع آشفته عراق و استیلای ابن زیاد بر مردم، او را از عواقب این سفر میترساندند، شجاعت و بی باکی امام حسین (علیه السلام) از مرگ بود که این سفر را حتمی میساخت. در برخورد با سپاه حر، فرمود:
لیس شانی شان من یخاف الموت.
شان و موقعیت من، موقعیت کسی نیست که از مرگ بهراسد.
درجایی دیگر فرمود که من نه دست ذلت به اینان میدهم و نه چون بردگان فرار یا اقرار میکنم. سخن امام حسین (علیه السلام) و دیگر خاندان او در مواقع مختلف که ابالموت تخوفنی (آیا مرا از مرگ میترسانی؟) نشان دهنده بی هراسی این خاندان از مرگ است.
خصلت شجاعت در بنی هاشم و خاندان پیامبر، زبان زد بود. امام سجاد (علیه السلام) نیز در سخنرانی شورانگیز خویش در مجلس یزید، فرمود که به ما شش چیز داده شده و با هفت چیز دیگران برتریم؛ و شجاعت را در زمره آنها برشمرد: اعطینا العلم و الحلم و السماحه و الشحاعه...
بالاتر از همه اینها، شجاعتی است که امام حسین (علیه السلام) و اهل بیت او و یارانش در صحنههای مختلف عاشورا نشان دادند که خود کتابی مفصل میشود؛ مانند رشادتی که مسلم بن عقیل در کوفه نبرد از خود نشان داد یا شجاعت و رزم آوری یاران امام در میدان کربلا، آن چنان بود که فریاد همه را برآورد و یکی از سران سپاه کوفه خطاب به سربازان فریاد زد: ای بی خردان احمق! میدانید با چه کسانی میجنگید؟ با شیران شرزه، با گروهی که مرگ آفریناند، هیچ کدامتان به هماوردی آنان به میدان نروید که کشته میشوید! دلاوری عبدالله بن عفیف ازدی در مقابل ابن زیاد و سپس درگیری اش با سپاه مهاجم به خانهاش و صدها نمونه این دلیریها. دشمنان امام حسین (علیه السلام) و یاران شجاع او را اینگونه توصیف کردهاند: کسانی بر ما تاختند که پنجههایشان بر قبضه شمشیرها بود، همچون شیران خشمگین بر سواره های ما تاختند و آنان را از چپ و راست تار و مار کردند و خود را در کام مرگ میافکندند....
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
🍁برگ 7️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰شجاعت
شجاعت آن است که انسان در برخورد با سختیها و خطرها، دلی استوار داشته باشد. بیشتر کاربرد این واژه، در مسائل مبارزات و جهاد و برخورد با حریف در نبرد و نهراسیدن از رویارویی با دشمن در جنگها است. این نیروی قلبی و صلابت اراده و قوت روح، سبب میشود که انسان هم از گفتن حق در برابر ظالمان نهراسد، هم هنگام نیاز به مقابله و نبرد بپردازد، هم از فداکاری و جانبازی نهراسد. درجایی که اغلب مردم می هراسند، شجاعت آن است که انسان علی رغم وجود زمینه های هراس، نترسد و خود را نبازد و با غلبه بر مشکلات، تصمیم گیری حق و درست داشته باشد.
همه رشادتها و حماسه آفرینیهای میدانهای جهاد، مدیون دلیری شجاعان در نبرد بوده است و همه درهم شکستن ابهت طاغوتها و قدرتهای جابر نیز در شجاعت افراد مصمم در رویارویی با آنان نهفته است. نترسیدن از مرگ، یکی از مظاهر آشکار شجاعت است و همین عامل، امام حسین (علیه السلام) و یارانش را به نبرد عاشورا کشاند تا حماسهای ماندگار بیافرینند.
وقتی امام از مکه به سمت کوفه حرکت میکرد و در طول راه کسانی با وی برخورد میکردند و با طرح اوضاع آشفته عراق و استیلای ابن زیاد بر مردم، او را از عواقب این سفر میترساندند، شجاعت و بی باکی امام حسین (علیه السلام) از مرگ بود که این سفر را حتمی میساخت. در برخورد با سپاه حر، فرمود:
لیس شانی شان من یخاف الموت.
شان و موقعیت من، موقعیت کسی نیست که از مرگ بهراسد.
درجایی دیگر فرمود که من نه دست ذلت به اینان میدهم و نه چون بردگان فرار یا اقرار میکنم. سخن امام حسین (علیه السلام) و دیگر خاندان او در مواقع مختلف که ابالموت تخوفنی (آیا مرا از مرگ میترسانی؟) نشان دهنده بی هراسی این خاندان از مرگ است.
خصلت شجاعت در بنی هاشم و خاندان پیامبر، زبان زد بود. امام سجاد (علیه السلام) نیز در سخنرانی شورانگیز خویش در مجلس یزید، فرمود که به ما شش چیز داده شده و با هفت چیز دیگران برتریم؛ و شجاعت را در زمره آنها برشمرد: اعطینا العلم و الحلم و السماحه و الشحاعه...
بالاتر از همه اینها، شجاعتی است که امام حسین (علیه السلام) و اهل بیت او و یارانش در صحنههای مختلف عاشورا نشان دادند که خود کتابی مفصل میشود؛ مانند رشادتی که مسلم بن عقیل در کوفه نبرد از خود نشان داد یا شجاعت و رزم آوری یاران امام در میدان کربلا، آن چنان بود که فریاد همه را برآورد و یکی از سران سپاه کوفه خطاب به سربازان فریاد زد: ای بی خردان احمق! میدانید با چه کسانی میجنگید؟ با شیران شرزه، با گروهی که مرگ آفریناند، هیچ کدامتان به هماوردی آنان به میدان نروید که کشته میشوید! دلاوری عبدالله بن عفیف ازدی در مقابل ابن زیاد و سپس درگیری اش با سپاه مهاجم به خانهاش و صدها نمونه این دلیریها. دشمنان امام حسین (علیه السلام) و یاران شجاع او را اینگونه توصیف کردهاند: کسانی بر ما تاختند که پنجههایشان بر قبضه شمشیرها بود، همچون شیران خشمگین بر سواره های ما تاختند و آنان را از چپ و راست تار و مار کردند و خود را در کام مرگ میافکندند....
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
🍁برگ 8️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰صبر و استقامت
برای مقابله با فشارهای درونی و بیرونی و غلبه بر مشکلات در راه رسیدن به هدف، پایداری و استقامت لازم است. بدون صبر، در هیچ کاری نمیتوان به نتیجه مطلوب رسید. برای اینکه مصیبتهای وارده و دشواریهای، وای انسان را از پای در نیاورد، باید صبور بود. این، دعوت دین در همه مراحل است و در عاشورا نیز با این جلوه روحی رو به رو هستیم و آنچه حماسه کربلا را به اوج ماندگاری و تاثیر گذاری و فتح رساند، روحیه مقاومت امام حسین (علیه السلام) و یاران و همراهان او بود.
امام از آغاز نیروهایی را به همراهی طلبید که مقاوم باشند. در یکی از منزلگاههای میان راه، فرمود:
ایها الناس! فمن کان منکم یصبر علی حد السیف و طعن الاسنه فلیقم معنا و الا فلینصرف عنا.
ای مردم! هر کدام از شما که تحمل تیزی شمشیر و زخم و ضربت نیزهها را دارد همراه ما بماند، و الا باز گردد!
با توجه به اینکه صحنه کارزار، همراه با زخم و ضربه و مرگ و تشنگی و درگیری و اسارت و و صدها خوف و خطر است، امام حسین (علیه السلام) شرط همراهی را صبر دانست، تا یاران صبورش تا نهایت کار، بمانند، شعار ایستادگی در خطبههای امام و رجزهای آن حضرت و دیگر شهداء دیده میشود. از سفارشهای اکید امام به همرزمان و خواهر خویش و دیگر زنها و دختران حاضر در صحنه، به ویژه در مرحله پس از شهادت، موضوع صبر بود.
روز عاشورا، در خطبهای به یاران خویش فرمود:
صبرا بنی الاکرام! فما الموت الا قنطره تعبر بکم عن البوس و الضراء الی الجنان الواسعه و النعیم الدائمه.
صبر و مقاومت کنید، ای بزرگ زادگان! چرا که مرگ، تنها یکی است که شما را از رنج و سختی عبور میدهد و به سوی بهشت گسترده و نعمتهای همیشگی میرساند.
در توصیههای که حضرت خطاب به خانواده خود داشت فرمود: بنگرید، هرگاه که من کشته شدم، به خاطر من گریبان خود را چاک ندهید و صورت مخراشید.
روز عاشورا پس از نماز با یاران، با زهم دعوت به صبر داشت: فاتقوا الله و اصبروا یاران نیز در رجزهای خویش شعار مقاومت و پایداری سر میدادند. خالد بن عمر، میگفت: ای بنی قحطان! برای کسب رضای رحمان و رسیدن به مجد و عزت صبر کنید. سعد بن حنظله چنین رجز میخواند:
صبرا علی الاسیاف و الاسنه - صبرا علیها لدخول الجنه
برای رسیدن به بهشت، بر شمشیرها و نیزهها صبر میکنیم.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
🍁برگ 8️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰صبر و استقامت
برای مقابله با فشارهای درونی و بیرونی و غلبه بر مشکلات در راه رسیدن به هدف، پایداری و استقامت لازم است. بدون صبر، در هیچ کاری نمیتوان به نتیجه مطلوب رسید. برای اینکه مصیبتهای وارده و دشواریهای، وای انسان را از پای در نیاورد، باید صبور بود. این، دعوت دین در همه مراحل است و در عاشورا نیز با این جلوه روحی رو به رو هستیم و آنچه حماسه کربلا را به اوج ماندگاری و تاثیر گذاری و فتح رساند، روحیه مقاومت امام حسین (علیه السلام) و یاران و همراهان او بود.
امام از آغاز نیروهایی را به همراهی طلبید که مقاوم باشند. در یکی از منزلگاههای میان راه، فرمود:
ایها الناس! فمن کان منکم یصبر علی حد السیف و طعن الاسنه فلیقم معنا و الا فلینصرف عنا.
ای مردم! هر کدام از شما که تحمل تیزی شمشیر و زخم و ضربت نیزهها را دارد همراه ما بماند، و الا باز گردد!
با توجه به اینکه صحنه کارزار، همراه با زخم و ضربه و مرگ و تشنگی و درگیری و اسارت و و صدها خوف و خطر است، امام حسین (علیه السلام) شرط همراهی را صبر دانست، تا یاران صبورش تا نهایت کار، بمانند، شعار ایستادگی در خطبههای امام و رجزهای آن حضرت و دیگر شهداء دیده میشود. از سفارشهای اکید امام به همرزمان و خواهر خویش و دیگر زنها و دختران حاضر در صحنه، به ویژه در مرحله پس از شهادت، موضوع صبر بود.
روز عاشورا، در خطبهای به یاران خویش فرمود:
صبرا بنی الاکرام! فما الموت الا قنطره تعبر بکم عن البوس و الضراء الی الجنان الواسعه و النعیم الدائمه.
صبر و مقاومت کنید، ای بزرگ زادگان! چرا که مرگ، تنها یکی است که شما را از رنج و سختی عبور میدهد و به سوی بهشت گسترده و نعمتهای همیشگی میرساند.
در توصیههای که حضرت خطاب به خانواده خود داشت فرمود: بنگرید، هرگاه که من کشته شدم، به خاطر من گریبان خود را چاک ندهید و صورت مخراشید.
روز عاشورا پس از نماز با یاران، با زهم دعوت به صبر داشت: فاتقوا الله و اصبروا یاران نیز در رجزهای خویش شعار مقاومت و پایداری سر میدادند. خالد بن عمر، میگفت: ای بنی قحطان! برای کسب رضای رحمان و رسیدن به مجد و عزت صبر کنید. سعد بن حنظله چنین رجز میخواند:
صبرا علی الاسیاف و الاسنه - صبرا علیها لدخول الجنه
برای رسیدن به بهشت، بر شمشیرها و نیزهها صبر میکنیم.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
🍁برگ 9️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰عزت
عزت چه به عنوان خصلت فردی یا روحیه جمعی، به معنای مقهور عوامل بیرونی نشدن، شکست ناپذیری، صلابت نفس، کرامت و والایی روح انسانی و حفظ شخصیت است. به زمین سفت و سخت و نفوذناپذیر، عزاز گفته میشود. آنان که از عزت برخوردارند، تن به پستی و دنائت نمیدهند، کارهای زشت و حقیر نمیکنند، و برای حفظ کرامت خود و دومان خویش، گاهی جان میبازند.
ستمپذیری و تحمل سلطه باطل و سکوت در برابر تعدی و زیر بار منت دونان رفت و تسلیم فرومایگان شدن و اطاعت از کافران و فاجران، همه و همه از ذلت نفس و زبونی و حقارت روح سرچشمه میگیرد.
خداوند عزیز است و عزت را برای خود پیامبر و صاحبان ایمان قرار داده است.
در احادیث متعدد، از ذلت و خواری نکوهش شده و به یک مسلمان و مومن حق ندادهاند که خود را به پستی و فرومایگی و ذلت بیفکند. به فرموده امام صادق (علیه السلام):
ان الله فوض الی المومن امره کله و لم یفوض الیه آن یکون ذلیلا...(127)
خداوند همه کارهای مومن را به خودش واگذاشته، ولی اینکه ذلیل باشد، به او واگذار نکرده.
چرا که خدا فرموده است عزت از آن خدا و رسول و مومنان است.
مومن عزیز است، نه ذلیل؛ مومن سرسختتر از کوه است؛ کوه را با کلنگ و تیشه میتوان کند ولی از دین مومن نمیتوان چیزی جدا کرد!
عزت یک مومن در آن است که چشم ظمع به مال دیگری نداشته باشد و مناعت طبع داشته و منت دیگران را نکشد. حتی در فقه، یکی از موارد جواز تیمم با وجود آب، آنجاست که اگر انسان بخواهد از کسی آب بگیرد، همراه با منت و ذلت و خواری باشد. در این گونه موارد نمازگزار میتواند به جای وضو، تیمم کند و ذلت آب طلبیدن از دیگری را تحمل نکند.
دودمان بنی امیه میخواستند ذلت بیعت با خویش را بر آل محمد تحمیل کنند و به زور هم شده، آنان را وادار به گردن نهادن به فرمان یزید کنند و این چیزی نشدنی بود و آل الله زیر بار آن نرفتند، هر چند به قیمت شهادت و اسارت.
از آستان همت ما ذلت است دور - و اندر کنام غیرت ما نیستش ورود
بر ما گمان بردگی زور برده اند - ای مرگ! همتی که نخواهیم این قیود
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
🍁برگ 9️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰عزت
عزت چه به عنوان خصلت فردی یا روحیه جمعی، به معنای مقهور عوامل بیرونی نشدن، شکست ناپذیری، صلابت نفس، کرامت و والایی روح انسانی و حفظ شخصیت است. به زمین سفت و سخت و نفوذناپذیر، عزاز گفته میشود. آنان که از عزت برخوردارند، تن به پستی و دنائت نمیدهند، کارهای زشت و حقیر نمیکنند، و برای حفظ کرامت خود و دومان خویش، گاهی جان میبازند.
ستمپذیری و تحمل سلطه باطل و سکوت در برابر تعدی و زیر بار منت دونان رفت و تسلیم فرومایگان شدن و اطاعت از کافران و فاجران، همه و همه از ذلت نفس و زبونی و حقارت روح سرچشمه میگیرد.
خداوند عزیز است و عزت را برای خود پیامبر و صاحبان ایمان قرار داده است.
در احادیث متعدد، از ذلت و خواری نکوهش شده و به یک مسلمان و مومن حق ندادهاند که خود را به پستی و فرومایگی و ذلت بیفکند. به فرموده امام صادق (علیه السلام):
ان الله فوض الی المومن امره کله و لم یفوض الیه آن یکون ذلیلا...(127)
خداوند همه کارهای مومن را به خودش واگذاشته، ولی اینکه ذلیل باشد، به او واگذار نکرده.
چرا که خدا فرموده است عزت از آن خدا و رسول و مومنان است.
مومن عزیز است، نه ذلیل؛ مومن سرسختتر از کوه است؛ کوه را با کلنگ و تیشه میتوان کند ولی از دین مومن نمیتوان چیزی جدا کرد!
عزت یک مومن در آن است که چشم ظمع به مال دیگری نداشته باشد و مناعت طبع داشته و منت دیگران را نکشد. حتی در فقه، یکی از موارد جواز تیمم با وجود آب، آنجاست که اگر انسان بخواهد از کسی آب بگیرد، همراه با منت و ذلت و خواری باشد. در این گونه موارد نمازگزار میتواند به جای وضو، تیمم کند و ذلت آب طلبیدن از دیگری را تحمل نکند.
دودمان بنی امیه میخواستند ذلت بیعت با خویش را بر آل محمد تحمیل کنند و به زور هم شده، آنان را وادار به گردن نهادن به فرمان یزید کنند و این چیزی نشدنی بود و آل الله زیر بار آن نرفتند، هر چند به قیمت شهادت و اسارت.
از آستان همت ما ذلت است دور - و اندر کنام غیرت ما نیستش ورود
بر ما گمان بردگی زور برده اند - ای مرگ! همتی که نخواهیم این قیود
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
🍁برگ 🔟 ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰عفاف و حجاب
کرامت انسانی زن، در سایه عفاف او تامین میشود. حجاب نیز یکی از احکام دنیا است که برای حفظ عفت و پاکدامنی زن و نیز حفظ جامعه از آلودگیهای اخلاقی تشریع شده است. نهضت عاشورا برای احیای ارزشهای دینی بود. در سایه آن حجاب و عفاف زن مسلمان نیز جایگاه خود را یافت و امام حسین (علیه السلام) و زینب کبری و دودمان رسالت، چه با سخنانش، چه با نحوه عمل خویش، یاد آور این گوهر ناب گشتند. باری زنان در عین مشارکت در حماسه عظیم و ادای رسالت و خطیر اجتماعی، متانت و عفاف را هم مراعات کردند و اسوه همگان شدند.
حسین بن علی (علیه السلام) بن خواهران خویش و به دخترش، فاطمه، توصیه فرمود که اگر من کشته شوم، گریبان چاک نزنید، صورت مخراشید و سخنان ناروا نکوهیده مگویید. اینگونه حالات، در شان خاندان قهرمان آن حضرت نبود، بخصوص که چشم دشمن ناظر صحنهها و رفتار آنان بود.
در آخرین لحظات، وقتی آن حضرت صدای، گریه بلند دخترانش را شنید برادرش عباس و پسرش علی اکبر را فرستاد که آنان را به صبوری و مراعات آرامش دعوت کنند.
رفتار توام با عفاف و رعایت حجاب همسران و دختران شهدای کربلا و حضرت زینب، نمونه عملی متانت بانوی اسلام بود. امام سجاد (علیه السلام) نیز تا میتوانست، مراقب حفظ شوون آن بانوان بود. در کوفه به ابن زیاد گفت: مرد مسلمان و پاکدامنی را همراه این زنان بفرست، اگر اهل تقوایی!
به نقل شیخ مفید: پس از کشته شدن امام حسین (علیه السلام) وقتی گذرعمرسعد نزد زنان و دختران امام شهدا افتاد، زنان بر سر او فریاد زدند و گریستند و از او خواستند که آنچه را از آنان غارت شده به آنان بازگردانند، تا به وسیله آنان خود را بپوشانند.
به نقل سید بن طاووس، شب عاشورا امام حسین (علیه السلام) در گفت گو با خانوادهاش آنان را به حجاب و عفاف و خویشتن داری توصیه کرد. روز عاشورا وقتی زینب کبری، بیطاقت و صبر شد و به صورت خود زد، امام به او فرمود: آرام باش، زبان شماتت این گروه را نسبت به ما دراز مکن.
در حادثه حمله دشمن به خیمهها و غارت آنچه آنجا بود، زنی از بنی بکر بن وائل از بانوان حرم دفاع کرد و خطاب کرد که: ای آل بکر بن وائل! آیا دختران پیامبر را غارت میکنند و جامعههایشان را میبرند و شما مینگرید؟
دختران و خواهران امام، مواظب بودند تا حریم عفاف و حجاب اهل بیت پیامبر تا آنجا که میشود، حفظ و رعایت شود. ام کلثوم به مامور بردن اسیران گفت: وقتی ما را وارد شهر دمشق میکنید از دری وارد کنید که تماشاچی کمتری داشته باشد. و از آنان درخواست کرد که سرهای شهدا را از میان کجاوههای اهل بیت فاصله بدهند تا نگاه مردم به آنها باشد و حرم رسول الله را تماشا نکنند و گفت: از بس که مردم ما را در این حال تماشا کردند، خوار شدیم.!
از اعتراضهای شدید حضرت زینب (علیها السلام) به یزید، این بود که: ای یزید! آیا از عدالت است که کنیزان خود را در حرمسرا پوشیده نگاه داشتهای و دختران پیامبر را به صورت اسیر شهر به شهر میگردانی، حجاب آنها را هتک کرده، چهرههایشان را در معرض دید همگان قرار دادهای که دور و نزدیک به صورت آنان گناه میکنند؟!
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
🍁برگ 🔟 ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰عفاف و حجاب
کرامت انسانی زن، در سایه عفاف او تامین میشود. حجاب نیز یکی از احکام دنیا است که برای حفظ عفت و پاکدامنی زن و نیز حفظ جامعه از آلودگیهای اخلاقی تشریع شده است. نهضت عاشورا برای احیای ارزشهای دینی بود. در سایه آن حجاب و عفاف زن مسلمان نیز جایگاه خود را یافت و امام حسین (علیه السلام) و زینب کبری و دودمان رسالت، چه با سخنانش، چه با نحوه عمل خویش، یاد آور این گوهر ناب گشتند. باری زنان در عین مشارکت در حماسه عظیم و ادای رسالت و خطیر اجتماعی، متانت و عفاف را هم مراعات کردند و اسوه همگان شدند.
حسین بن علی (علیه السلام) بن خواهران خویش و به دخترش، فاطمه، توصیه فرمود که اگر من کشته شوم، گریبان چاک نزنید، صورت مخراشید و سخنان ناروا نکوهیده مگویید. اینگونه حالات، در شان خاندان قهرمان آن حضرت نبود، بخصوص که چشم دشمن ناظر صحنهها و رفتار آنان بود.
در آخرین لحظات، وقتی آن حضرت صدای، گریه بلند دخترانش را شنید برادرش عباس و پسرش علی اکبر را فرستاد که آنان را به صبوری و مراعات آرامش دعوت کنند.
رفتار توام با عفاف و رعایت حجاب همسران و دختران شهدای کربلا و حضرت زینب، نمونه عملی متانت بانوی اسلام بود. امام سجاد (علیه السلام) نیز تا میتوانست، مراقب حفظ شوون آن بانوان بود. در کوفه به ابن زیاد گفت: مرد مسلمان و پاکدامنی را همراه این زنان بفرست، اگر اهل تقوایی!
به نقل شیخ مفید: پس از کشته شدن امام حسین (علیه السلام) وقتی گذرعمرسعد نزد زنان و دختران امام شهدا افتاد، زنان بر سر او فریاد زدند و گریستند و از او خواستند که آنچه را از آنان غارت شده به آنان بازگردانند، تا به وسیله آنان خود را بپوشانند.
به نقل سید بن طاووس، شب عاشورا امام حسین (علیه السلام) در گفت گو با خانوادهاش آنان را به حجاب و عفاف و خویشتن داری توصیه کرد. روز عاشورا وقتی زینب کبری، بیطاقت و صبر شد و به صورت خود زد، امام به او فرمود: آرام باش، زبان شماتت این گروه را نسبت به ما دراز مکن.
در حادثه حمله دشمن به خیمهها و غارت آنچه آنجا بود، زنی از بنی بکر بن وائل از بانوان حرم دفاع کرد و خطاب کرد که: ای آل بکر بن وائل! آیا دختران پیامبر را غارت میکنند و جامعههایشان را میبرند و شما مینگرید؟
دختران و خواهران امام، مواظب بودند تا حریم عفاف و حجاب اهل بیت پیامبر تا آنجا که میشود، حفظ و رعایت شود. ام کلثوم به مامور بردن اسیران گفت: وقتی ما را وارد شهر دمشق میکنید از دری وارد کنید که تماشاچی کمتری داشته باشد. و از آنان درخواست کرد که سرهای شهدا را از میان کجاوههای اهل بیت فاصله بدهند تا نگاه مردم به آنها باشد و حرم رسول الله را تماشا نکنند و گفت: از بس که مردم ما را در این حال تماشا کردند، خوار شدیم.!
از اعتراضهای شدید حضرت زینب (علیها السلام) به یزید، این بود که: ای یزید! آیا از عدالت است که کنیزان خود را در حرمسرا پوشیده نگاه داشتهای و دختران پیامبر را به صورت اسیر شهر به شهر میگردانی، حجاب آنها را هتک کرده، چهرههایشان را در معرض دید همگان قرار دادهای که دور و نزدیک به صورت آنان گناه میکنند؟!
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
🍁برگ 1️⃣1️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰عمل به تکلیف
مکتبی بودن یک مسلمان را از اینجا میتوان شناخت که در همه ابعاد زندگی و کارهای فردی و اجتماعی، نسبت به آن چه وظیفه دینی است، متعبد و عامل باشد. تکلیف در شرایط مختلف فرق میکند. ممکن است مطابق خواسته قلبی انسان باشد یا مخالف، مورد پسند مردم باشد یا نه مسلمان چون در برابر خداوند تعهد سپرده است، عملکرد او نیز باید طبق خواسته او باشد و هیچ چیز را فدای عمل به تکلیف نکند. در این صورت، هر چند به ظاهر شکست هم بخورد، پیروز است؛ چون در انجام وظیفه کوتاهی نکرده است.
فرهنگ عمل به تکلیف وقتی در جامعه و میان افرادی حاکم باشد، همواره احساس پیروزی میکنند. به تعبیر قرآن کریم به احدی الحسنیین دست مییابند و در مبارزات هم چه کشته شوند چه به پیروزی نظامی و سیاسی برسند، هر دو صورت برای آنان خوب است.
امامان شیعه، در شرایط مختلف اجتماعی طبق تکلیف عمل کردند. حادثه عاشورا نیز یکی از جلوههای عمل به وظیفه بود و تکلیف را هم اقتضای شرایط و شناخت زمینهها تعیین میکرد، البته در چهارچوب کلی دین و معیارهای قرآنی. فریاد یا سکوت، قیام یا قعود امامان نیز تابع همین تکلیف بود.
امام حسین (علیه السلام)، امام بر حق بود و خلافت و رهبری را حق خود می دانست، ولی در نامهای که به اهل بصره نوشت، فرمود: قوم ما حکومت را برای خود برگزیدند و ما به خاطر آنکه تفرقه امت را خوش ندانستیم به آن رضایت دادیم، در حالی که ما خاندان پیامبر میدانیم که ما به خلافت و رهبری، شایستهتر از کسانی هستیم که آن را بر عهده گرفته اند. همان حسین بن علی (علیه السلام) که یک لحظه هم حکومت یزید را تحمل نکرده، ده سال در حکومت معاویه زیست و دست به قیام نزد، چرا که تکلیف امام در این دو دوره، متفاوت بود. تعبد یک مسلمان به حکم دین بسیار مقدس و ستودنی است. در ایامی که مسلم بن عقیل در کوفه و در خانه هانی پنهان بود، روزی ابن زیاد به عنوان عیادت هانی به خانه او آمد. نقشه ترور ابن زیاد را کشیده بودند، ولی مسلم برای اجرای برنامه از نهانگاه بیرون نیامد و ابن زیاد از خانه بیرون رفت. وقتی پرسیدند چرا او را نکشتی؟ گفت: دو چیز سبب شد؛ یکی اینکه هانی خوش نداشت که قتل در خانه او انجام گیرد، دیگر آنکه به یاد حدیث پیامبر که ایمان بازدارنده ترور است.
امام حسین (علیه السلام) وقتی میخواست از مکه به سوی کوفه بیرون آید، بعضی از اصحاب، از جمله ابن عباس او را نصیحت میکردند که رفتن به سمت عراق، صلاح نیست. ولی امام حسین (علیه السلام) به او فرمود: با آنکه میدانم تو از روی خیر خواهی و شفقت چنین میگویی، اما من تصمیم خود را گرفتهام. در منزل صفاح نیز پس از ملاقات با فرزدق و گزارش او به امام از اوضاع نامطمئن کوفه، حضرت زیر را فرمود و سپس به حرکت خود ادامه داد.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
🍁برگ 1️⃣1️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰عمل به تکلیف
مکتبی بودن یک مسلمان را از اینجا میتوان شناخت که در همه ابعاد زندگی و کارهای فردی و اجتماعی، نسبت به آن چه وظیفه دینی است، متعبد و عامل باشد. تکلیف در شرایط مختلف فرق میکند. ممکن است مطابق خواسته قلبی انسان باشد یا مخالف، مورد پسند مردم باشد یا نه مسلمان چون در برابر خداوند تعهد سپرده است، عملکرد او نیز باید طبق خواسته او باشد و هیچ چیز را فدای عمل به تکلیف نکند. در این صورت، هر چند به ظاهر شکست هم بخورد، پیروز است؛ چون در انجام وظیفه کوتاهی نکرده است.
فرهنگ عمل به تکلیف وقتی در جامعه و میان افرادی حاکم باشد، همواره احساس پیروزی میکنند. به تعبیر قرآن کریم به احدی الحسنیین دست مییابند و در مبارزات هم چه کشته شوند چه به پیروزی نظامی و سیاسی برسند، هر دو صورت برای آنان خوب است.
امامان شیعه، در شرایط مختلف اجتماعی طبق تکلیف عمل کردند. حادثه عاشورا نیز یکی از جلوههای عمل به وظیفه بود و تکلیف را هم اقتضای شرایط و شناخت زمینهها تعیین میکرد، البته در چهارچوب کلی دین و معیارهای قرآنی. فریاد یا سکوت، قیام یا قعود امامان نیز تابع همین تکلیف بود.
امام حسین (علیه السلام)، امام بر حق بود و خلافت و رهبری را حق خود می دانست، ولی در نامهای که به اهل بصره نوشت، فرمود: قوم ما حکومت را برای خود برگزیدند و ما به خاطر آنکه تفرقه امت را خوش ندانستیم به آن رضایت دادیم، در حالی که ما خاندان پیامبر میدانیم که ما به خلافت و رهبری، شایستهتر از کسانی هستیم که آن را بر عهده گرفته اند. همان حسین بن علی (علیه السلام) که یک لحظه هم حکومت یزید را تحمل نکرده، ده سال در حکومت معاویه زیست و دست به قیام نزد، چرا که تکلیف امام در این دو دوره، متفاوت بود. تعبد یک مسلمان به حکم دین بسیار مقدس و ستودنی است. در ایامی که مسلم بن عقیل در کوفه و در خانه هانی پنهان بود، روزی ابن زیاد به عنوان عیادت هانی به خانه او آمد. نقشه ترور ابن زیاد را کشیده بودند، ولی مسلم برای اجرای برنامه از نهانگاه بیرون نیامد و ابن زیاد از خانه بیرون رفت. وقتی پرسیدند چرا او را نکشتی؟ گفت: دو چیز سبب شد؛ یکی اینکه هانی خوش نداشت که قتل در خانه او انجام گیرد، دیگر آنکه به یاد حدیث پیامبر که ایمان بازدارنده ترور است.
امام حسین (علیه السلام) وقتی میخواست از مکه به سوی کوفه بیرون آید، بعضی از اصحاب، از جمله ابن عباس او را نصیحت میکردند که رفتن به سمت عراق، صلاح نیست. ولی امام حسین (علیه السلام) به او فرمود: با آنکه میدانم تو از روی خیر خواهی و شفقت چنین میگویی، اما من تصمیم خود را گرفتهام. در منزل صفاح نیز پس از ملاقات با فرزدق و گزارش او به امام از اوضاع نامطمئن کوفه، حضرت زیر را فرمود و سپس به حرکت خود ادامه داد.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
🍁برگ 2️⃣1️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰غیرت
یکی از خصلتهای پسندیده، غیرت است. در لغت، غیرت به معنای آن است که سرشت و طبیعت انسان از مشارکت غیر در امر مورد علاقهاش نفرت داشته باشد.
در اصطلاح، آن است که کسی نسبت به ناموس خود همسر یا فرد مورد علاقهاش به حدی اهتمام ورزد که به دیگری اجازه و تعرض به حریم خویش ندهد. انسان غیور، نمیتواند تحمل کند که دیگران با نگاههای ناپاک یا انگیزههای فاسد، به همسر و بستگان او نزدیک شوند و قصد سوء داشته باشند. غیرت ورزیدن، خلقی ارزشمند و پسندیده است. غیرت دینی نیز سبب میشود که انسان از هر نوع سوء قصد و هجوم مخالفان به دین و ارزشهای مقدس و معتقدات دینی بر آشوبد و عکس العمل نشان دهد و در دفع تعرض بکوشد.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: غیرت از ایمان است؛ الغیره من الایمان.
غیرت، نشانه ارزشمندی شخصیت یک انسان محسوب میشود.
حضرت علی (علیه السلام) فرموده است: ارزش انسان به قدر و همت اوست، صدق او به اندازه جوانمردی اوست، شجاعتش به اندازه پاکدامنی اوست و عفت او به قدر غیرت اوست:
... و عفته علی قدر غیرته.
و خداوند نیز بندگان غیرتمند خویش را دوست میدارد: ان الله یحب من عباده الغیور.
بنی هاشم، غیرتمندان روزگار خویش بودند و برای عترت پیامبر حرمتی فوق العاده قائل بودند. جوانان بنی هاشم نیز پیوسته اهل بیت امام حسین (علیه السلام) را در طول سفر به کربلا، محافظت میکردند. شبها نیز با حراست این جوانان، بویژه قمربنی هاشم، زنان حرم آسوده و بیهراس میخفتند. حسین بن علی (علیه السلام) در رجز حماسی خویش در روز عاشورا از جمله بر حمایت از ذریه پیامبر و خانواده پدرش تاکید میفرمود: احمی عیالات ابی امضی علی دین النبی.(171)
آن حضرت، روز عاشورا خانواده و دختران و خواهر خود را توصیه کرد که پس از شهادتش، گریبان ندرند و چهره مخراشند و آه و زاری و واویلا سر ندهند و پیش دشمنان صدایشان را به گریه بلند نکنند. در واپسین لحظات هم که مجروح بر زمین افتاده بود، وقتی شنید که گروهی از سپاه دشمن قصد حمله به خیمهها و تعرض به زنان و کودکان دارند، بر سرشان فریاد کشید: ان لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعاد فکونوا احرارا فی دنیا کم...، ای پیروان آل ابوسفیان، اگر دین ندارید و از معاد نمیترسید، پس در دنیایتان آزاده باشید و اگر عربید، به اصل و تبار خویش برگردید... من با شما میجنگم و شما با من میجنگید، به زنان که نباید تعرض کرد، تا وقتی من زندهام، طغیان گرانتان را از تعرض نسبت به حرم من باز دارید: فامنعوا عتاتکم عن التعرض لحرمی ما دمت حیا.
از غیرت او بود که در همان حال هم از کار ناجوانمردانه سپاه دشمن برآشفت و اعتراض کرد و تا زنده بود نتوانست تحمل کند که نامردان به حریم ناموس او نزدیک شوند. غیرت دینی او و یارانش نیز زمینهساز آن حماسه بزرگ شد. امام، کشته شدن را بر ننگ ذلت و تسلیم، ترجیح داد و این از غیرت و حمیت او بود. یاران شهیدش هم شب عاشورا و در فرصتهای دیگر تا پای جان ابراز وفاداری کردند و غیرتشان اجازه نداد که امام و اهل بیت او را در صحرا و میان انبوه دشمن رها کنند و خود، در پی زندگی و عافیت خویش روند. عباس امان نامه دشمن را رد کرد، خودش تیغها و شمشیرهای دشمن را بر خواری و مذلت ترجیح داد.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
🍁برگ 2️⃣1️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰غیرت
یکی از خصلتهای پسندیده، غیرت است. در لغت، غیرت به معنای آن است که سرشت و طبیعت انسان از مشارکت غیر در امر مورد علاقهاش نفرت داشته باشد.
در اصطلاح، آن است که کسی نسبت به ناموس خود همسر یا فرد مورد علاقهاش به حدی اهتمام ورزد که به دیگری اجازه و تعرض به حریم خویش ندهد. انسان غیور، نمیتواند تحمل کند که دیگران با نگاههای ناپاک یا انگیزههای فاسد، به همسر و بستگان او نزدیک شوند و قصد سوء داشته باشند. غیرت ورزیدن، خلقی ارزشمند و پسندیده است. غیرت دینی نیز سبب میشود که انسان از هر نوع سوء قصد و هجوم مخالفان به دین و ارزشهای مقدس و معتقدات دینی بر آشوبد و عکس العمل نشان دهد و در دفع تعرض بکوشد.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: غیرت از ایمان است؛ الغیره من الایمان.
غیرت، نشانه ارزشمندی شخصیت یک انسان محسوب میشود.
حضرت علی (علیه السلام) فرموده است: ارزش انسان به قدر و همت اوست، صدق او به اندازه جوانمردی اوست، شجاعتش به اندازه پاکدامنی اوست و عفت او به قدر غیرت اوست:
... و عفته علی قدر غیرته.
و خداوند نیز بندگان غیرتمند خویش را دوست میدارد: ان الله یحب من عباده الغیور.
بنی هاشم، غیرتمندان روزگار خویش بودند و برای عترت پیامبر حرمتی فوق العاده قائل بودند. جوانان بنی هاشم نیز پیوسته اهل بیت امام حسین (علیه السلام) را در طول سفر به کربلا، محافظت میکردند. شبها نیز با حراست این جوانان، بویژه قمربنی هاشم، زنان حرم آسوده و بیهراس میخفتند. حسین بن علی (علیه السلام) در رجز حماسی خویش در روز عاشورا از جمله بر حمایت از ذریه پیامبر و خانواده پدرش تاکید میفرمود: احمی عیالات ابی امضی علی دین النبی.(171)
آن حضرت، روز عاشورا خانواده و دختران و خواهر خود را توصیه کرد که پس از شهادتش، گریبان ندرند و چهره مخراشند و آه و زاری و واویلا سر ندهند و پیش دشمنان صدایشان را به گریه بلند نکنند. در واپسین لحظات هم که مجروح بر زمین افتاده بود، وقتی شنید که گروهی از سپاه دشمن قصد حمله به خیمهها و تعرض به زنان و کودکان دارند، بر سرشان فریاد کشید: ان لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعاد فکونوا احرارا فی دنیا کم...، ای پیروان آل ابوسفیان، اگر دین ندارید و از معاد نمیترسید، پس در دنیایتان آزاده باشید و اگر عربید، به اصل و تبار خویش برگردید... من با شما میجنگم و شما با من میجنگید، به زنان که نباید تعرض کرد، تا وقتی من زندهام، طغیان گرانتان را از تعرض نسبت به حرم من باز دارید: فامنعوا عتاتکم عن التعرض لحرمی ما دمت حیا.
از غیرت او بود که در همان حال هم از کار ناجوانمردانه سپاه دشمن برآشفت و اعتراض کرد و تا زنده بود نتوانست تحمل کند که نامردان به حریم ناموس او نزدیک شوند. غیرت دینی او و یارانش نیز زمینهساز آن حماسه بزرگ شد. امام، کشته شدن را بر ننگ ذلت و تسلیم، ترجیح داد و این از غیرت و حمیت او بود. یاران شهیدش هم شب عاشورا و در فرصتهای دیگر تا پای جان ابراز وفاداری کردند و غیرتشان اجازه نداد که امام و اهل بیت او را در صحرا و میان انبوه دشمن رها کنند و خود، در پی زندگی و عافیت خویش روند. عباس امان نامه دشمن را رد کرد، خودش تیغها و شمشیرهای دشمن را بر خواری و مذلت ترجیح داد.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
🍁برگ 3️⃣1️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰فتوت و جوانمردی
مردانگی و جوانمردی، از خصلتهای ارزشمندی است که انسان را به اصول انسانی، شرافت، تعهد و پیمان و رعایت حال درماندگان پای بند میسازد. کسی که به حق وفادار بماند و از پستی و ستم گریزان باشد، از ضعیفان پشتیبانی کند، از خیانت و نیرنگ دوری گزیند، و به ظلم و حقارت و دنائت تن ندهد، اهل گذشت و ایثار و فداکاری باشد، جوانمرد است. فتی به جوانمرد گفته میشود و فتوت، همان مردانگی است. در فرهنگ گذشته، به معنای عیاری به کار میرفته که جنبه اجتماعی داشته و عیاران گروهی بودند که به خنجر و سلاح مجهز بودند و از دیگران مال میگرفتند و از محلی به محلی میرفتند، در عین حال، جانب مردانگی و بلند نظری را نگه میداشتند و گاهی دفاع یک قسمت از شهر یا محله به عهده آنان بود. به اهل محل دروغ نمیگفتند، تجاوز نمیکردند، اهل خیانت نبودند و به صفاتی همچون بخشش، آزادگی، شجاعت، مهمان نوازی، بزرگ منشی و وفای به عهد آراسته بودند. اینان برای خود آداب و عارت و فرهنگ خاصی داشتند.
در فرهنگ دینی، فتوت به نوعی بذل و بخشش، نیکی به دیگران، گشاده رویی، عفاف و خویشتن داری، پرهیز از آزار دیگران، و دوری از دنائت و پستی تفسیر شده است. حضرت علی (علیه السلام) فرموده است:
نظام فتوت و جوانمردی، تحمل لغزشهای برادران و رسیدگی شایسته به همسایگان است.
قرآن کریم از جوانان یکتاپرستی که در دوران حاکمیت دقیانوس، از ظلم و شرک او گریختند و به غار پناه بردند (اصحاب کهف) با تعبیر فتیه ( جوانمردان) یاد میکند.
یاران امام حسین (علیه السلام) زیباترین جلوههای جوانمردی و فتوت را در حماسه عاشورا از خود نشان دادند، چه با حمایتشان از حق، چه با جانبازی در رکاب امام تا شهادت، چه در برخورد انسانی با دیگران، حتی دشمنان. ابا عبدالله الحسین (علیه السلام)، خود مظهر اعلای فتوت بود. وی از یاران شهیدش و جوانمردانی از آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) که روز عاشورا به شهادت رسیدند، با همین عنوان یاد میکند و از زندگی پس از شهادت آن عزیزان به خون آرمیده، احساس دلتنگی میکند. به نقل تواریخ، حتی سر مطهر امام حسین بر فراز نی، آیاتی از سوره کهف تلاوت کرد و از ایمان آن جوانمردان (فتیه) یاد نمود.
عمل مسلم بن عقیل، در خانه هانی مبنی بر ترور نکردن ابن زیاد را نیز میتوان از جوانمردی مسلم دانست.
هانی هم به نوبه خود جوانمرد بود. وقتی او را به اتهام پنهان نکردن مسلم در خانهاش دستگیر کرده و دارالاماره بردند، ابن زیاد از او میخواست که مسلم را تحویل دهد. امام هانی این را نامردی میدانست، در پاسخ آنان گفت:
به خدا قسم هرگز او را نخواهم آورد. آیا مهمان خودم را بیاورم و تحویل بدهم که او را بکشی؟ به خدا قسم سوگند اگر تنهای تنها و بدون یاور هم باشم او را تحویل نخواهم داد، تا در راه او کشته شوم!
در مسیر راه کوفه، وقتی امام حسین (علیه السلام) با سپاه حر برخورد کرد و آنان راه را بر کاروان حسینی بستند، زهیر بن قین به امام پیشنهاد کرد که اینان گروهیاند کند و ما میتوانیم آنان را از بین ببریم و جنگ با اینها آسانتر از نبرد با گروههایی است که بعدا میآیند. امام فرمود: ما کنت لابداهم بالقتال، من شروع به جنگ نمیکنم. این یک گوشه از مردانگی امام است. صحنه دیگر، آب دادن به سپاه تشنه حر بود که از راه رسید بودند. سید الشهداء (علیه السلام) دستور داد همه آن لشکر هزار نفری را حتی اسبهایشان را سیراب کنند! یکی از آنان که دیرتر رسیده و تشنهتر و بیرمقتر بود، امام به دست خود او و اسبش را سیراب کرد.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
🍁برگ 3️⃣1️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰فتوت و جوانمردی
مردانگی و جوانمردی، از خصلتهای ارزشمندی است که انسان را به اصول انسانی، شرافت، تعهد و پیمان و رعایت حال درماندگان پای بند میسازد. کسی که به حق وفادار بماند و از پستی و ستم گریزان باشد، از ضعیفان پشتیبانی کند، از خیانت و نیرنگ دوری گزیند، و به ظلم و حقارت و دنائت تن ندهد، اهل گذشت و ایثار و فداکاری باشد، جوانمرد است. فتی به جوانمرد گفته میشود و فتوت، همان مردانگی است. در فرهنگ گذشته، به معنای عیاری به کار میرفته که جنبه اجتماعی داشته و عیاران گروهی بودند که به خنجر و سلاح مجهز بودند و از دیگران مال میگرفتند و از محلی به محلی میرفتند، در عین حال، جانب مردانگی و بلند نظری را نگه میداشتند و گاهی دفاع یک قسمت از شهر یا محله به عهده آنان بود. به اهل محل دروغ نمیگفتند، تجاوز نمیکردند، اهل خیانت نبودند و به صفاتی همچون بخشش، آزادگی، شجاعت، مهمان نوازی، بزرگ منشی و وفای به عهد آراسته بودند. اینان برای خود آداب و عارت و فرهنگ خاصی داشتند.
در فرهنگ دینی، فتوت به نوعی بذل و بخشش، نیکی به دیگران، گشاده رویی، عفاف و خویشتن داری، پرهیز از آزار دیگران، و دوری از دنائت و پستی تفسیر شده است. حضرت علی (علیه السلام) فرموده است:
نظام فتوت و جوانمردی، تحمل لغزشهای برادران و رسیدگی شایسته به همسایگان است.
قرآن کریم از جوانان یکتاپرستی که در دوران حاکمیت دقیانوس، از ظلم و شرک او گریختند و به غار پناه بردند (اصحاب کهف) با تعبیر فتیه ( جوانمردان) یاد میکند.
یاران امام حسین (علیه السلام) زیباترین جلوههای جوانمردی و فتوت را در حماسه عاشورا از خود نشان دادند، چه با حمایتشان از حق، چه با جانبازی در رکاب امام تا شهادت، چه در برخورد انسانی با دیگران، حتی دشمنان. ابا عبدالله الحسین (علیه السلام)، خود مظهر اعلای فتوت بود. وی از یاران شهیدش و جوانمردانی از آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) که روز عاشورا به شهادت رسیدند، با همین عنوان یاد میکند و از زندگی پس از شهادت آن عزیزان به خون آرمیده، احساس دلتنگی میکند. به نقل تواریخ، حتی سر مطهر امام حسین بر فراز نی، آیاتی از سوره کهف تلاوت کرد و از ایمان آن جوانمردان (فتیه) یاد نمود.
عمل مسلم بن عقیل، در خانه هانی مبنی بر ترور نکردن ابن زیاد را نیز میتوان از جوانمردی مسلم دانست.
هانی هم به نوبه خود جوانمرد بود. وقتی او را به اتهام پنهان نکردن مسلم در خانهاش دستگیر کرده و دارالاماره بردند، ابن زیاد از او میخواست که مسلم را تحویل دهد. امام هانی این را نامردی میدانست، در پاسخ آنان گفت:
به خدا قسم هرگز او را نخواهم آورد. آیا مهمان خودم را بیاورم و تحویل بدهم که او را بکشی؟ به خدا قسم سوگند اگر تنهای تنها و بدون یاور هم باشم او را تحویل نخواهم داد، تا در راه او کشته شوم!
در مسیر راه کوفه، وقتی امام حسین (علیه السلام) با سپاه حر برخورد کرد و آنان راه را بر کاروان حسینی بستند، زهیر بن قین به امام پیشنهاد کرد که اینان گروهیاند کند و ما میتوانیم آنان را از بین ببریم و جنگ با اینها آسانتر از نبرد با گروههایی است که بعدا میآیند. امام فرمود: ما کنت لابداهم بالقتال، من شروع به جنگ نمیکنم. این یک گوشه از مردانگی امام است. صحنه دیگر، آب دادن به سپاه تشنه حر بود که از راه رسید بودند. سید الشهداء (علیه السلام) دستور داد همه آن لشکر هزار نفری را حتی اسبهایشان را سیراب کنند! یکی از آنان که دیرتر رسیده و تشنهتر و بیرمقتر بود، امام به دست خود او و اسبش را سیراب کرد.
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
🍁برگ 4️⃣1️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰مواسات
یکی از زیباترین خصلتهای معاشرتی مواسات است؛ یعنی غمخواری و همدردی و یاری کردن دیگران. از ریشه اسوه است یعنی دیگری را در مال و جان، همچنین خود دیدن و دانستن، یادگیری را بر خود مقدم قرار دادن، به دوستان و برادران دینی یاری و کمک مالی و جانی رساندن، غمخواری کردن کسی را به مال خود، برابر گردانیدن او را با خویش؛... شرکت دادن دیگری در کفاف رزق و معاش خویش؛... شخص در مورد جلب منافع و دفع مضار دیگران را همچون خود بشناسد و ایثار آن است که آدمی دیگران را در دو مورد بالابر برخود مقدم بدارد.
با نمونههای نقل شده از لغت، اجمالا مفهوم این خصلت روشن میشود.
انسان مواسی کسی است که با دیگران همدردی و همراهی داد و خود را در رنج دیگران شریک میداند و با مال و جان، از آنها دفاع میکند و میان خود و دیگران فرقی نمیگذارد.
این صفت نیکو، در روایات اسلامی بسیار ستوده شده است و در کنار نماز اول وقت از اهمیت برخوردار است و به فرموده پیامبر، مواساه الاخ فی الله عز و جل یکی از سه عمل برتر محسوب شده است؛ یعنی با بردار دینی به خاطر خدا مواسات کردن. در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) یکی از معیارهای آزمون شیعه بودن اشخاص، و نیز وسیله تقرب به خدا، مواسات با برادران دینی است تقربوا الی الله تعالی بمواسفاه اخوانکم.
امیرالمومنین (علیه السلام) نیز مواسات با برادر دینی را موجب افزایش رزق و روزی میداند. امام صادق (علیه السلام) دعای انسان اهل مواسات را مستجاب میشمارد. در حدیث دیگری در مورد جان دادن راحت و دلپسند مومن میفرماید: این ویژگی برای کسانی است که نسبت به برادران دینی خویش مواسی باشند.
در حماسه آفرینان عاشورا، این خصلت برجسته به وضوح دیده میشود و در مرحله بالاتر به ایثار میرسد. یاران امام نسبت به امام و اصحاب نسبت به یکدیگر این حالت را داشتند و از بذل هیچ چیز مضایقه نداشتند و به این مواسات، افتخار میکردند.
سیدالشهدا (علیه السلام) در راه کربلا پس از برخورد با سپاه حر و گفت و گوهای مفصل، سروده شاعری را بر زبان آورد که مضمونش چنین است:
من به راه خود میروم. مرگ، برای جوانمردی که نیت خیر کند و جهاد کند و با مردان صالح، مواسات به جان داشته باشد، هیچ عار و ننگ نیست.
در شبی از شبهای محرم نیز امام حسین (علیه السلام) در جمع یاران خویش، ضمن بیان این سخن که هر که میخواهد برگردد از تاریکی شب استفاده کند، فرمود: هر کس میرود برود ولی هر کس با ما، با جانش مواسات داشته باشد، فردای قیامت در بهشت با ما خواهد بود و از خشم الهی خواهد رست: من واسانا بنفسه کان معنا غدا فی الجنان نجیبا من غضب الرحمان.
حر نیز وقتی توبه کرد و نزد امام آمد، با این حالت آمد که جان خود را فدای امام کند: مواسیا لک بنفسی و چنان نیز کرد. وقتی امام حسین (علیه السلام) به بالین حر شهید رسید و سر او را به دامن گرفت و حریت او را ستود، با تمثیل و اشعاری مقام مساوات او را بر زبان آورد:
و نعم الحر اذ واسی حسینا - و جاد بنفسه عند الصباح
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
🍁برگ 4️⃣1️⃣ ازپانزده
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰مواسات
یکی از زیباترین خصلتهای معاشرتی مواسات است؛ یعنی غمخواری و همدردی و یاری کردن دیگران. از ریشه اسوه است یعنی دیگری را در مال و جان، همچنین خود دیدن و دانستن، یادگیری را بر خود مقدم قرار دادن، به دوستان و برادران دینی یاری و کمک مالی و جانی رساندن، غمخواری کردن کسی را به مال خود، برابر گردانیدن او را با خویش؛... شرکت دادن دیگری در کفاف رزق و معاش خویش؛... شخص در مورد جلب منافع و دفع مضار دیگران را همچون خود بشناسد و ایثار آن است که آدمی دیگران را در دو مورد بالابر برخود مقدم بدارد.
با نمونههای نقل شده از لغت، اجمالا مفهوم این خصلت روشن میشود.
انسان مواسی کسی است که با دیگران همدردی و همراهی داد و خود را در رنج دیگران شریک میداند و با مال و جان، از آنها دفاع میکند و میان خود و دیگران فرقی نمیگذارد.
این صفت نیکو، در روایات اسلامی بسیار ستوده شده است و در کنار نماز اول وقت از اهمیت برخوردار است و به فرموده پیامبر، مواساه الاخ فی الله عز و جل یکی از سه عمل برتر محسوب شده است؛ یعنی با بردار دینی به خاطر خدا مواسات کردن. در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) یکی از معیارهای آزمون شیعه بودن اشخاص، و نیز وسیله تقرب به خدا، مواسات با برادران دینی است تقربوا الی الله تعالی بمواسفاه اخوانکم.
امیرالمومنین (علیه السلام) نیز مواسات با برادر دینی را موجب افزایش رزق و روزی میداند. امام صادق (علیه السلام) دعای انسان اهل مواسات را مستجاب میشمارد. در حدیث دیگری در مورد جان دادن راحت و دلپسند مومن میفرماید: این ویژگی برای کسانی است که نسبت به برادران دینی خویش مواسی باشند.
در حماسه آفرینان عاشورا، این خصلت برجسته به وضوح دیده میشود و در مرحله بالاتر به ایثار میرسد. یاران امام نسبت به امام و اصحاب نسبت به یکدیگر این حالت را داشتند و از بذل هیچ چیز مضایقه نداشتند و به این مواسات، افتخار میکردند.
سیدالشهدا (علیه السلام) در راه کربلا پس از برخورد با سپاه حر و گفت و گوهای مفصل، سروده شاعری را بر زبان آورد که مضمونش چنین است:
من به راه خود میروم. مرگ، برای جوانمردی که نیت خیر کند و جهاد کند و با مردان صالح، مواسات به جان داشته باشد، هیچ عار و ننگ نیست.
در شبی از شبهای محرم نیز امام حسین (علیه السلام) در جمع یاران خویش، ضمن بیان این سخن که هر که میخواهد برگردد از تاریکی شب استفاده کند، فرمود: هر کس میرود برود ولی هر کس با ما، با جانش مواسات داشته باشد، فردای قیامت در بهشت با ما خواهد بود و از خشم الهی خواهد رست: من واسانا بنفسه کان معنا غدا فی الجنان نجیبا من غضب الرحمان.
حر نیز وقتی توبه کرد و نزد امام آمد، با این حالت آمد که جان خود را فدای امام کند: مواسیا لک بنفسی و چنان نیز کرد. وقتی امام حسین (علیه السلام) به بالین حر شهید رسید و سر او را به دامن گرفت و حریت او را ستود، با تمثیل و اشعاری مقام مساوات او را بر زبان آورد:
و نعم الحر اذ واسی حسینا - و جاد بنفسه عند الصباح
📚 #کتابخانه_حرم
🔹ادامه دارد...
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
🍁برگ آخر
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰وفا
وفا، پای بندی به عهد و پیمانی است که با کسی میبندیم. نشانه صداقت و ایمان انسان و مردانگی و فتوت اوست. وفا، هم نسبت به پیمانهایی است که با خدا میبندیم، هم آنچه با دوستان قول و قرار میگذاریم، هم عهدی که با دشمن میبندیم، هم تعهدی که به صورت نذر بر عهده خویش میگذاریم، هم پیمان و بیعتی که با امام و ولی امر میبندیم. وفای به عهد در همه این موارد، واجب است و نقض عهد و زیر پاگذاشتن پیمان و بیوفایی نسبت به بیعت و قرار دوستی و حقوق برادری نشان ضعف ایمان و از بدترین خصلتهاست. خداوند وفای به عهد را لازم شمرده است و از عهد، بازخواست خواهد کرد: اوفوا بالعهد آن العهد کال مسوولا.
در آیات قرآن، به ستایش خداوند از کسانی که صادق الوعد و وفادار بودند مثل حضرت اسماعیل، و به نکوهش الهی از اشخاص و اقوامی که نقض عهد و پیمان شکنی کردند، بر میخوریم. حضرت علی (علیه السلام) هم وفا را جزء گرامیترین خصلتها شمرده است: اشرف الخلائق الوفاء و در سخنی دیگر، وفای به عهد را از نشانههای ایمان دانسته است: من دلائل الایمان الوفاء بالهد.
با این مقدمه، وقتی به صحنه عاشورا مینگریم، در یک طرف مظاهر برجستهای از وفا را میبینیم و در سوی دیگر، نمونههای زشتی از عهد شکنی و بیوفایی و نقض پیمان و بیعت و زیر پاگذاشتن تعهدات را.
حتی از نقاط ضعفی که امام حسین (علیه السلام) برای معاویه بر میشمرد آن است که وی به هیچ یک از تعهداتی که نسبت به امام حسن مجتبی و سید الشهدا (علیهما السلام) داشته است، وفا نکرد.
از نقاط ضعف کوفیان نیز بی وفایی بود، چه بیعتی که با مسلم بن عقیل کردند و قول یاری دادند و تنهایش گذاشتند، چه نامههایی که به امام حسین (علیه السلام) نوشته، وعده نصرت و یاری دادند، ولی در وقت لازم، نه تنها به یاری امام برنخاستند، بلکه در صف دشمنان او قرار گرفتند و آن نامهها و عهدها و امضاهای خود را زیر پاگذاشتند.
امام حسین (علیه السلام) در منزل بیضه، در سخنی که با لشکریان حر داشت، ضمن یادآوری نامه نگاریها و بیعتی که برای حمایت و یاری بسته بودند، میفرماید:
اگر اهل وفا به پیمان نیستند و عهد خویش را شکستهاید و بیعت مرا از گردن خود کنار نهادهاید، به جانم سوگند، این روش از شما کوفیان چندان ناشناخته و شگفت نیست، با پدرم، با برادرم و با پسر عمویم مسلم بن عقیل نیز همین کار را کردید...
📚برای مطالعۀ بیشتر 👇
پیامهای عاشورا
نویسنده : جواد محدثی
📚 #کتابخانه_حرم
🔚تمام
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
🍁برگ آخر
📖پیامهای اخلاقی عاشورا
🔰وفا
وفا، پای بندی به عهد و پیمانی است که با کسی میبندیم. نشانه صداقت و ایمان انسان و مردانگی و فتوت اوست. وفا، هم نسبت به پیمانهایی است که با خدا میبندیم، هم آنچه با دوستان قول و قرار میگذاریم، هم عهدی که با دشمن میبندیم، هم تعهدی که به صورت نذر بر عهده خویش میگذاریم، هم پیمان و بیعتی که با امام و ولی امر میبندیم. وفای به عهد در همه این موارد، واجب است و نقض عهد و زیر پاگذاشتن پیمان و بیوفایی نسبت به بیعت و قرار دوستی و حقوق برادری نشان ضعف ایمان و از بدترین خصلتهاست. خداوند وفای به عهد را لازم شمرده است و از عهد، بازخواست خواهد کرد: اوفوا بالعهد آن العهد کال مسوولا.
در آیات قرآن، به ستایش خداوند از کسانی که صادق الوعد و وفادار بودند مثل حضرت اسماعیل، و به نکوهش الهی از اشخاص و اقوامی که نقض عهد و پیمان شکنی کردند، بر میخوریم. حضرت علی (علیه السلام) هم وفا را جزء گرامیترین خصلتها شمرده است: اشرف الخلائق الوفاء و در سخنی دیگر، وفای به عهد را از نشانههای ایمان دانسته است: من دلائل الایمان الوفاء بالهد.
با این مقدمه، وقتی به صحنه عاشورا مینگریم، در یک طرف مظاهر برجستهای از وفا را میبینیم و در سوی دیگر، نمونههای زشتی از عهد شکنی و بیوفایی و نقض پیمان و بیعت و زیر پاگذاشتن تعهدات را.
حتی از نقاط ضعفی که امام حسین (علیه السلام) برای معاویه بر میشمرد آن است که وی به هیچ یک از تعهداتی که نسبت به امام حسن مجتبی و سید الشهدا (علیهما السلام) داشته است، وفا نکرد.
از نقاط ضعف کوفیان نیز بی وفایی بود، چه بیعتی که با مسلم بن عقیل کردند و قول یاری دادند و تنهایش گذاشتند، چه نامههایی که به امام حسین (علیه السلام) نوشته، وعده نصرت و یاری دادند، ولی در وقت لازم، نه تنها به یاری امام برنخاستند، بلکه در صف دشمنان او قرار گرفتند و آن نامهها و عهدها و امضاهای خود را زیر پاگذاشتند.
امام حسین (علیه السلام) در منزل بیضه، در سخنی که با لشکریان حر داشت، ضمن یادآوری نامه نگاریها و بیعتی که برای حمایت و یاری بسته بودند، میفرماید:
اگر اهل وفا به پیمان نیستند و عهد خویش را شکستهاید و بیعت مرا از گردن خود کنار نهادهاید، به جانم سوگند، این روش از شما کوفیان چندان ناشناخته و شگفت نیست، با پدرم، با برادرم و با پسر عمویم مسلم بن عقیل نیز همین کار را کردید...
📚برای مطالعۀ بیشتر 👇
پیامهای عاشورا
نویسنده : جواد محدثی
📚 #کتابخانه_حرم
🔚تمام
💠دوستانتان را نیز مهمان کنید؛
✅کانال حرم مطهر امام رضا(ع)
┄┅─═◈═─┅┄
🆔 T.me/joinchat/BfsvDzwA9TSOHaKfU1a01A
💠 به مناسبت روز بزرگداشت شیخ بهایی💠
📖فقیه ذوفنون
👈زمانی شیخ بهایی به همراه گروهی از شاگردانش برای خواندن فاتحه به قبرستان میرفت. بر سر قبرها مینشست و فاتحهای نثار میکرد، تا اینکه به قبر بابارکنالدین رسید. آوایی شنید که سخت او را تکان داد. از شاگردانش پرسید: «شنیدید چه گفت؟» گفتند: «نه.»
🔹پس از آن، شیخ حال دیگری داشت: همواره درحال دعا و عبادت بود. گرچه هیچگاه از عبادت غافل نبود، اکنون بیش ازپیش به مناجات و دعا اهمیت میداد. مدتی بعد، شاگرانش از او پرسیدند: «آن روز چه شنیدی؟» پاسخ داد: «گفتند آمادۀ مرگ باشم.»
شش ماه گذشت. ۱۲شوال۱۰۳۰ق یا ۱۰۳۱ق فرا رسید. مرگ به پیشواز شیخ بهایی آمد. او نیز سبکبال به سوی معبود پر کشید. بیش از پنجاه هزار نفر مردم اصفهان در تشییع جنازۀ او شرکت کردند. سپس پیکرش را به مشهد مقدس آوردند و بنا بر وصیتش، او را در خانهاش در نزدیکی حرم امام رضا(ع) که روزگاری محل تدریس ایشان بود، دفن کردند. اکنون آرامگاه ایشان در ضلع جنوبی صحن آزادی در یکی از رواقهای حرم مطهر به نام خود ایشان، «رواق شیخ بهایی»، قرار دارد.
📚 #کتابخانه_حرم
❤️ کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir
📖فقیه ذوفنون
👈زمانی شیخ بهایی به همراه گروهی از شاگردانش برای خواندن فاتحه به قبرستان میرفت. بر سر قبرها مینشست و فاتحهای نثار میکرد، تا اینکه به قبر بابارکنالدین رسید. آوایی شنید که سخت او را تکان داد. از شاگردانش پرسید: «شنیدید چه گفت؟» گفتند: «نه.»
🔹پس از آن، شیخ حال دیگری داشت: همواره درحال دعا و عبادت بود. گرچه هیچگاه از عبادت غافل نبود، اکنون بیش ازپیش به مناجات و دعا اهمیت میداد. مدتی بعد، شاگرانش از او پرسیدند: «آن روز چه شنیدی؟» پاسخ داد: «گفتند آمادۀ مرگ باشم.»
شش ماه گذشت. ۱۲شوال۱۰۳۰ق یا ۱۰۳۱ق فرا رسید. مرگ به پیشواز شیخ بهایی آمد. او نیز سبکبال به سوی معبود پر کشید. بیش از پنجاه هزار نفر مردم اصفهان در تشییع جنازۀ او شرکت کردند. سپس پیکرش را به مشهد مقدس آوردند و بنا بر وصیتش، او را در خانهاش در نزدیکی حرم امام رضا(ع) که روزگاری محل تدریس ایشان بود، دفن کردند. اکنون آرامگاه ایشان در ضلع جنوبی صحن آزادی در یکی از رواقهای حرم مطهر به نام خود ایشان، «رواق شیخ بهایی»، قرار دارد.
📚 #کتابخانه_حرم
❤️ کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
🆔 @razavi_aqr_ir