روان‌کوک
585 subscribers
488 photos
39 videos
1 file
136 links
تحلیل رفتار متقابل و انیاگرام

گرداننده:سیدفریدالدین میرعمادی

برگزاری دوره های آموزشی در تهران

برای اطلاع بیشتر با @Ravankook_shima در تماس باشید.
Download Telegram
روان‌کوک
#پیشنویس #نمایشنامه #روان_کوک @TA9Gram 👇👇👇👇
#پیش #نمایشنامه

تو چند پست انشالله جریان جودی ابوت و همذات پنداری با اون رو جمع بندی می کنیم.
اول بریم سراغ نقشهای قربانی و ناجی و ستمگر.
در گام اول به نظر میرسه که این داستان ستمگر به شکل کلاسیک نداره.اما وقتی دقیق تر بررسی کنیم می بینیم که جودی به دلایلی پدر و مادر نداره و این شده نقطه تمایز اون با آدمهای عادی و وقتی تو یه مدرسه شبانه روزی قرار می گیره این ماجرا نقطه ضعفش حساب میشه.از این زاویه که خودش در این کمبود و نقص نقشی نداشته به وضوح پیش نیازهای یک قربانی رو داره...اما ستمگر کیه...ستمگر تمام اون جو و فضایی هست که احساس قربانی بودن رو در جودی زنده نگه می داره که تو این داستان از آدمی به آدم دیگه و از شرایطی به شرایط دیگه تغییر میکنه.
اما در ناجی بودن بابا لنگ دراز یا همون آقای پندلتون نمیشه شک کرد.
من این کارتون رو خیلی وقت پیش دیدم.اما یادمه در یکی از قسمتها که تعطیلات بود و همه داشتن پیش خانواده هاشون می رفتن، جودی تنها بود و از این بابت غمگین افسرده که درست سر بزنگاه نامه ای دریافت می کنه و نتیجش میشه ملاقات با عموی دوستش یا همون بابا لنگ دراز(اگر اشتباه می کنم شما بگید) که خود این نجات در سخت ترین شرایط و آخرین لحظات از قصه های تکراریه تمام نمایشنامه هاست.
🚩برای جمع بندی این بخش
کسی که با جودی همذات پنداری کرده قطعا در کودکی و در ناخودآگاه احساس یک قربانی رو داشته،حالا پدر یا مادر،مدیر یا معلم مدرسه ،خواهر یا برادر و یا فضای حاکم بر زندگی اون در اون دوران از دیدگاه اون حکم ستمگر رو داشته و اون با خودش میگه ببین،تو تنها نیستی،جودی هم مثل توست شایدم بدتر ولی بالاخره نجات پیدا کرد.کافیه خوشحال باشی،سخت کوش باشی،برای همه خوب بخوای،ناامید نشی،درسته که غمگینی ولی تا می تونی نشون نده و اگه این کار ها رو بکنی تو هم نجات پیدا می کنی.(یک نفر پیدا میشه و نجاتت میده)

ادامه دارد

#روان_کوک
@TA9Gram
Forwarded from روان‌کوک
#پیش #نمایشنامه

تو چند پست انشالله جریان جودی ابوت و همذات پنداری با اون رو جمع بندی می کنیم.
اول بریم سراغ نقشهای قربانی و ناجی و ستمگر.
در گام اول به نظر میرسه که این داستان ستمگر به شکل کلاسیک نداره.اما وقتی دقیق تر بررسی کنیم می بینیم که جودی به دلایلی پدر و مادر نداره و این شده نقطه تمایز اون با آدمهای عادی و وقتی تو یه مدرسه شبانه روزی قرار می گیره این ماجرا نقطه ضعفش حساب میشه.از این زاویه که خودش در این کمبود و نقص نقشی نداشته به وضوح پیش نیازهای یک قربانی رو داره...اما ستمگر کیه...ستمگر تمام اون جو و فضایی هست که احساس قربانی بودن رو در جودی زنده نگه می داره که تو این داستان از آدمی به آدم دیگه و از شرایطی به شرایط دیگه تغییر میکنه.
اما در ناجی بودن بابا لنگ دراز یا همون آقای پندلتون نمیشه شک کرد.
من این کارتون رو خیلی وقت پیش دیدم.اما یادمه در یکی از قسمتها که تعطیلات بود و همه داشتن پیش خانواده هاشون می رفتن، جودی تنها بود و از این بابت غمگین افسرده که درست سر بزنگاه نامه ای دریافت می کنه و نتیجش میشه ملاقات با عموی دوستش یا همون بابا لنگ دراز(اگر اشتباه می کنم شما بگید) که خود این نجات در سخت ترین شرایط و آخرین لحظات از قصه های تکراریه تمام نمایشنامه هاست.
🚩برای جمع بندی این بخش
کسی که با جودی همذات پنداری کرده قطعا در کودکی و در ناخودآگاه احساس یک قربانی رو داشته،حالا پدر یا مادر،مدیر یا معلم مدرسه ،خواهر یا برادر و یا فضای حاکم بر زندگی اون در اون دوران از دیدگاه اون حکم ستمگر رو داشته و اون با خودش میگه ببین،تو تنها نیستی،جودی هم مثل توست شایدم بدتر ولی بالاخره نجات پیدا کرد.کافیه خوشحال باشی،سخت کوش باشی،برای همه خوب بخوای،ناامید نشی،درسته که غمگینی ولی تا می تونی نشون نده و اگه این کار ها رو بکنی تو هم نجات پیدا می کنی.(یک نفر پیدا میشه و نجاتت میده)

ادامه دارد

#روان_کوک
@TA9Gram