اپلیکیشن نینوایان( آموزش موسیقی ایران)
195 subscribers
112 photos
234 videos
14 files
131 links
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سعدی:
همه‌ کس را دندان به ترشی کند شود مگر قاضیان را که به شیرینی.

قاضی چو به‌ رشوت بخورد پنج خیار
ثابت کند از بهر تو ده خربزه‌زار
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دستگیر عاشقان
بیات اصفهان
مولانا
ای جان جان جان جان ما نامدیم از بهر نان
برجه گدارویی مکن در بزم سلطان ساقیا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ابوعطا
به احترام کولبرهای شریف.
کولبری شغل است.
نیاز به ساماندهی دارد.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بیات ترک
به احترام کولبرهای شریف.
کولبری شغل است.
نیاز به ساماندهی دارد.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ضیافت ۲۳
همایون، مولانا

من از کجا پند از کجا باده بگردان ساقیا
آن جام جان افزای را برریز بر جان ساقیا

بر دست من نه جام جان ای دستگیر عاشقان
دور از لب بیگانگان پیش آر پنهان ساقیا

نانی بده نان خواره را آن طامع بیچاره را
آن عاشق نانباره را کنجی بخسبان ساقیا

ای جان جان جان جان ما نامدیم از بهر نان
برجه گدارویی مکن در بزم سلطان ساقیا

اول بگیر آن جام مه بر کفه آن پیر نه
چون مست گردد پیر ده رو سوی مستان ساقیا

رو سخت کن ای مرتجا مست از کجا شرم از کجا
ور شرم داری یک قدح بر شرم افشان ساقیا

برخیز ای ساقی بیا ای دشمن شرم و حیا
تا بخت ما خندان شود پیش آی خندان ساقیا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ضیافت ۲۹
( بیات ترک )
چهارمضراب
کتاب هفت شهر نی، صفحه ۵۱۱
کتاب ضیافت صفحه ۱۱۵
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مولانا

ای یوسف خوش نام ما خوش می‌روی بر بام ما
انا فتحنا الصلا بازآ ز بام از در درآ

ای بحر پرمرجان من والله سبک شد جان من
این جان سرگردان من از گردش این آسیا

ای ساربان با قافله مگذر مرو زین مرحله
اشتر بخوابان هین هله نه از بهر من بهر خدا

نی نی برو مجنون برو خوش در میان خون برو
از چون مگو بی‌چون برو زیرا که جان را نیست جا

گر قالبت در خاک شد جان تو بر افلاک شد
گر خرقه تو چاک شد جان تو را نبود فنا

از سر دل بیرون نه‌ای بنمای رو کایینه‌ای
چون عشق را سرفتنه‌ای پیش تو آید فتنه‌ها

گویی مرا چون می‌روی گستاخ و افزون می‌روی
بنگر که در خون می‌روی آخر نگویی تا کجا

گفتم کز آتش‌های دل بر روی مفرش‌های دل
می غلط در سودای دل تا بحر یفعل ما یشا

هر دم رسولی می‌رسد جان را گریبان می‌کشد
بر دل خیالی می‌دود یعنی به اصل خود بیا

دل از جهان رنگ و بو گشته گریزان سو به سو
نعره زنان کان اصل کو جامه دران اندر وفا
_______
ضیافت ۲۹، یوسف خوش نام، بیات زند
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ضیافت هفتم
چهارگاه
نی فادیز
هفت شهر نی، ص ۴۳۵
ضیافت امجد، ص ۳۹
__
یارب این ماه کدامین مه و این شب چه شب است
که فلک غرق نشاط است و زمین در طربست
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اگر انسان این است که انسان عاشق او می شود، پس خالقش کیست که گفته اند انسان، فقط لایق اوست؟

#شناخت #عشق #خدا #خلقت #کارخانه #نی #زمزمه #سیاوش قمیشی
#آنتی_سوسولیست #نینوازان #شجریان #حامد_امجدیان #نینوایان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اگر واقعا انسان یک زمانی با خدا آشنا شود

می کوشد تا از کارخانه عظیم او با خبر شود پس چشمش قطعاً به محصولی بسیار وزین و با شکوه به نام "انسان" می افتد
خب عاشق او می شود چرا که گفته اند او عزیز خداست
بهترین خلقت خداست
لقد خلقنالانسان فی احسن التقویم
یعنی حد والای هنر و تناسب در ساخت او به کار رفته
پس می کوشد که حقیقتا سهامدار این کارخانه شود،

اما خب "ایمان" لازمه آگاهی از این کارخانه است .

بایست به عظمتِ این کارخانه ایمان بیاورد و سعی کند سهامش را ارزان نفروشد
اگر دوام بیاورد

هر که او را اصل ایمان همره است
او ز اصل کارخانه آگه است

#انسان #ایمان #خلقت #کارخانه #هنر #سهامدار #نینوایان #آنتی_سوسولیست #شجریان #شرافت #هستی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یلدا مبارک

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم

گرد آن شمع طرب می‌سوختم پروانه‌وار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم

آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بود
عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم

چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی
چون غبار از شکر سر بر آستانی داشتم

در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود
در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم

درد بی‌عشقی ز جانم برده طاقت ورنه من
داشتم آرام تا آرام جانی داشتم

بلبل طبعم رهی باشد ز تنهایی خموش
نغمه‌ها بودی مرا تا همزبانی داشتم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اژدها کشی نیاموزیم !

گفتند یک زمانی یک شخصی بود که عمرش را در راه کشتن اژدها صرف کرد و استاد این کار شد.
یک روز به خود آمد و دید که حقیقتا اژدهایی وجود ندارد که بکشد و بیکار است .
با خود گفت اشکالی ندارد یک آموزشگاه ثبت می کنم و به تعلیم اژدها کشی می پردازم .

خلاصه عده ای گرد وی جمع آمدند و پس از سالها طریقه کشتن اژدها را کامل اموختند،
اما وارد زندگی واقعی که شدند ، خبری از اژدها نبود .

خدمت استاد رسیدند که اقا تکلیف چیست؟
استاد هم گفت : اشکالی نداره شما هم بروید و هر کدام یک آموزشگاه ثبت کنید !
______
دوستان عزیز بیایید از امروز به کسب علوم مفید بپردازیم چرا که عمر در حال گذر است.
اژدها هم حقیقتا نیست. دروغ است. حقیقت ندارد . پس علم خوب بیاموزیم و بیاموزانیم .


#یلدا_مبارک
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴دستورالعمل حاکمیت شرکتی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران
♦️پرده سبز و کروماک
♦️نسخه کامل
♦️استفاده برای عموم مجاز است
دانلود نسخه کامل HD با کیفیت رایگان 👇

https://www.aparat.com/v/KROUQ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ضیافت دهم
بیات زند
چهارمضراب در مایه دوگاه
کوک نی فادیز
هفت شهر نی،چاپ دوم،صفحه 443
ضیافت امجد، چاپ اول، صفحه 47
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مولانا و پزشکان مغرور
ضیافت دهم بیات ترک

بشنوید ای دوستان این داستان
خود حقیقت نقد حال ماست آن

بود شاهی در زمانی پیش ازین
ملک دنیا بودش و هم ملک دین

اتفاقا شاه روزی شد سوار
با خواص خویش از بهر شکار

یک کنیزک دید شه بر شاه‌راه
شد غلام آن کنیزک پادشاه

مرغ جانش در قفس چون می‌طپید
داد مال و آن کنیزک را خرید

چون خرید او را و برخوردار شد
آن کنیزک از قضا بیمار شد

آن یکی خر داشت و پالانش نبود
یافت پالان گرگ خر را در ربود

کوزه بودش آب می‌نامد بدست
آب را چون یافت خود کوزه شکست

شه طبیبان جمع کرد از چپ و راست
گفت جان هر دو در دست شماست

جان من سهلست جان جانم اوست
دردمند و خسته‌ام درمانم اوست

هر که درمان کرد مر جان مرا
برد گنج و در و مرجان مرا

جمله گفتندش که جانبازی کنیم
فهم گرد آریم و انبازی کنیم

هر یکی از ما مسیح عالمیست
هر الم را در کف ما مرهمیست

گر خدا خواهد نگفتند از بطر
پس خدا بنمودشان عجز بشر

هرچه کردند از علاج و از دوا
گشت رنج افزون و حاجت ناروا

حامد امجدیان: انسان در هر لباس و مقامی که هست بایست نهایتاً به خدا توکل کند.

حضرت حافظ ما را فرمود:
راهوار گر صد هنر دارد توکل بایدش
نینوایان👈 کافه بازار