Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سعدی :
از نفس پرور، هنرپروري نايد، و بي هنر را سروري نشايد.
مکن رحم بر گاو بسيارخوار
که بسيارخسبست و بسيارخوار
چو گاو ار همي بايدت فربهي
چو خر تن بجور کسان در دهي
_________
از نفس پرور، هنرپروري نايد، و بي هنر را سروري نشايد.
مکن رحم بر گاو بسيارخوار
که بسيارخسبست و بسيارخوار
چو گاو ار همي بايدت فربهي
چو خر تن بجور کسان در دهي
_________
Forwarded from نینوایان ( اپلیکیشن آموزش موسیقی ایران)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دشتی
ضیافت ۱۷
چهارمضراب
ضیافت امجد، چاپ اول
هفت شهر نی، چاپ دوم، ضیافت ۲۱
__
ضیافت ۱۷
چهارمضراب
ضیافت امجد، چاپ اول
هفت شهر نی، چاپ دوم، ضیافت ۲۱
__
Audio
☝️ اجرای تصویری
✍نکته قابل عرض اینکه در چند نت ابتدایی ضیافت هفدهم نیازی به برداشتن انگشتان نیست
✍نکته قابل عرض اینکه در چند نت ابتدایی ضیافت هفدهم نیازی به برداشتن انگشتان نیست
Forwarded from نینوایان ( اپلیکیشن آموزش موسیقی ایران)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سعدی :
هرکه در پیش سخن دیگران افتد تا مایه فضلش را بدانند پایه جهلش بشناسند
ندهد مرد هوشمند جواب
مگر آنکه کزو سوال کنند
گرچه بر حق بود مزاج سخن
حمل دعویش بر محال کنند
_____
در بیات زند
هرکه در پیش سخن دیگران افتد تا مایه فضلش را بدانند پایه جهلش بشناسند
ندهد مرد هوشمند جواب
مگر آنکه کزو سوال کنند
گرچه بر حق بود مزاج سخن
حمل دعویش بر محال کنند
_____
در بیات زند
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دستگاه همایون
ضیافت ۲۳
هفت شهر نی، ص ۴۸۹
ضیافت امجد، ص ۹۳
___
لینک خرید آسان از دیجیکالا مجددا فعال شد
https://affstat.adro.co/click/85b142e3-48f1-4999-af9e-60d384a571da
ضیافت ۲۳
هفت شهر نی، ص ۴۸۹
ضیافت امجد، ص ۹۳
___
لینک خرید آسان از دیجیکالا مجددا فعال شد
https://affstat.adro.co/click/85b142e3-48f1-4999-af9e-60d384a571da
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بیات اصفهان
گویند رفیقانم که در عشق چه سر داری
گویم که سری دارم در باخته در پایی
____
ضیافت ۲۶ ( باغ ملی )
چهارمضراب
کتاب هفت شهر نی، صفحه ۵۰۲
کتاب ضیافت صفحه ۱۰۶
__________
گویند رفیقانم که در عشق چه سر داری
گویم که سری دارم در باخته در پایی
____
ضیافت ۲۶ ( باغ ملی )
چهارمضراب
کتاب هفت شهر نی، صفحه ۵۰۲
کتاب ضیافت صفحه ۱۰۶
__________
Forwarded from نینوایان ( اپلیکیشن آموزش موسیقی ایران)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سعدی:
همه کس را دندان به ترشی کند شود مگر قاضیان را که به شیرینی.
قاضی چو به رشوت بخورد پنج خیار
ثابت کند از بهر تو ده خربزهزار
همه کس را دندان به ترشی کند شود مگر قاضیان را که به شیرینی.
قاضی چو به رشوت بخورد پنج خیار
ثابت کند از بهر تو ده خربزهزار
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دستگیر عاشقان
بیات اصفهان
مولانا
ای جان جان جان جان ما نامدیم از بهر نان
برجه گدارویی مکن در بزم سلطان ساقیا
بیات اصفهان
مولانا
ای جان جان جان جان ما نامدیم از بهر نان
برجه گدارویی مکن در بزم سلطان ساقیا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ابوعطا
به احترام کولبرهای شریف.
کولبری شغل است.
نیاز به ساماندهی دارد.
به احترام کولبرهای شریف.
کولبری شغل است.
نیاز به ساماندهی دارد.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بیات ترک
به احترام کولبرهای شریف.
کولبری شغل است.
نیاز به ساماندهی دارد.
به احترام کولبرهای شریف.
کولبری شغل است.
نیاز به ساماندهی دارد.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ضیافت ۲۳
همایون، مولانا
من از کجا پند از کجا باده بگردان ساقیا
آن جام جان افزای را برریز بر جان ساقیا
بر دست من نه جام جان ای دستگیر عاشقان
دور از لب بیگانگان پیش آر پنهان ساقیا
نانی بده نان خواره را آن طامع بیچاره را
آن عاشق نانباره را کنجی بخسبان ساقیا
ای جان جان جان جان ما نامدیم از بهر نان
برجه گدارویی مکن در بزم سلطان ساقیا
اول بگیر آن جام مه بر کفه آن پیر نه
چون مست گردد پیر ده رو سوی مستان ساقیا
رو سخت کن ای مرتجا مست از کجا شرم از کجا
ور شرم داری یک قدح بر شرم افشان ساقیا
برخیز ای ساقی بیا ای دشمن شرم و حیا
تا بخت ما خندان شود پیش آی خندان ساقیا
همایون، مولانا
من از کجا پند از کجا باده بگردان ساقیا
آن جام جان افزای را برریز بر جان ساقیا
بر دست من نه جام جان ای دستگیر عاشقان
دور از لب بیگانگان پیش آر پنهان ساقیا
نانی بده نان خواره را آن طامع بیچاره را
آن عاشق نانباره را کنجی بخسبان ساقیا
ای جان جان جان جان ما نامدیم از بهر نان
برجه گدارویی مکن در بزم سلطان ساقیا
اول بگیر آن جام مه بر کفه آن پیر نه
چون مست گردد پیر ده رو سوی مستان ساقیا
رو سخت کن ای مرتجا مست از کجا شرم از کجا
ور شرم داری یک قدح بر شرم افشان ساقیا
برخیز ای ساقی بیا ای دشمن شرم و حیا
تا بخت ما خندان شود پیش آی خندان ساقیا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ضیافت ۲۹
( بیات ترک )
چهارمضراب
کتاب هفت شهر نی، صفحه ۵۱۱
کتاب ضیافت صفحه ۱۱۵
( بیات ترک )
چهارمضراب
کتاب هفت شهر نی، صفحه ۵۱۱
کتاب ضیافت صفحه ۱۱۵
Forwarded from نینوایان ( اپلیکیشن آموزش موسیقی ایران)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مولانا
ای یوسف خوش نام ما خوش میروی بر بام ما
انا فتحنا الصلا بازآ ز بام از در درآ
ای بحر پرمرجان من والله سبک شد جان من
این جان سرگردان من از گردش این آسیا
ای ساربان با قافله مگذر مرو زین مرحله
اشتر بخوابان هین هله نه از بهر من بهر خدا
نی نی برو مجنون برو خوش در میان خون برو
از چون مگو بیچون برو زیرا که جان را نیست جا
گر قالبت در خاک شد جان تو بر افلاک شد
گر خرقه تو چاک شد جان تو را نبود فنا
از سر دل بیرون نهای بنمای رو کایینهای
چون عشق را سرفتنهای پیش تو آید فتنهها
گویی مرا چون میروی گستاخ و افزون میروی
بنگر که در خون میروی آخر نگویی تا کجا
گفتم کز آتشهای دل بر روی مفرشهای دل
می غلط در سودای دل تا بحر یفعل ما یشا
هر دم رسولی میرسد جان را گریبان میکشد
بر دل خیالی میدود یعنی به اصل خود بیا
دل از جهان رنگ و بو گشته گریزان سو به سو
نعره زنان کان اصل کو جامه دران اندر وفا
_______
ضیافت ۲۹، یوسف خوش نام، بیات زند
ای یوسف خوش نام ما خوش میروی بر بام ما
انا فتحنا الصلا بازآ ز بام از در درآ
ای بحر پرمرجان من والله سبک شد جان من
این جان سرگردان من از گردش این آسیا
ای ساربان با قافله مگذر مرو زین مرحله
اشتر بخوابان هین هله نه از بهر من بهر خدا
نی نی برو مجنون برو خوش در میان خون برو
از چون مگو بیچون برو زیرا که جان را نیست جا
گر قالبت در خاک شد جان تو بر افلاک شد
گر خرقه تو چاک شد جان تو را نبود فنا
از سر دل بیرون نهای بنمای رو کایینهای
چون عشق را سرفتنهای پیش تو آید فتنهها
گویی مرا چون میروی گستاخ و افزون میروی
بنگر که در خون میروی آخر نگویی تا کجا
گفتم کز آتشهای دل بر روی مفرشهای دل
می غلط در سودای دل تا بحر یفعل ما یشا
هر دم رسولی میرسد جان را گریبان میکشد
بر دل خیالی میدود یعنی به اصل خود بیا
دل از جهان رنگ و بو گشته گریزان سو به سو
نعره زنان کان اصل کو جامه دران اندر وفا
_______
ضیافت ۲۹، یوسف خوش نام، بیات زند
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ضیافت هفتم
چهارگاه
نی فادیز
هفت شهر نی، ص ۴۳۵
ضیافت امجد، ص ۳۹
__
یارب این ماه کدامین مه و این شب چه شب است
که فلک غرق نشاط است و زمین در طربست
چهارگاه
نی فادیز
هفت شهر نی، ص ۴۳۵
ضیافت امجد، ص ۳۹
__
یارب این ماه کدامین مه و این شب چه شب است
که فلک غرق نشاط است و زمین در طربست