شوهره بیست و سه ساعت و پنجاه و نه دقیقه به خانمش میگه:
عاشقتم دوستت دارم.
خانمه باز شک داره میگه:
واقعا؟!
❤️❤️🌹🌹💝💝💞💞
شوهره یه جمله میگه:
مانتوت برا خیابونه به درد مهمونی نمی خوره.
خانومه سر یه دیقه قهر میکنه میره!
😡😡😢😢
أی تف به اخلاق گند مردا! چقدر بی وفا و بی احساسن!
💔💔💔💘💘💘💔💔
ناثر: غین قاف
#نثر_طنز
#روز_مرد
#سبک_زندگی_ایرانی
#زن_سالاری
#قمپز 😎
@qompoz 😎
عاشقتم دوستت دارم.
خانمه باز شک داره میگه:
واقعا؟!
❤️❤️🌹🌹💝💝💞💞
شوهره یه جمله میگه:
مانتوت برا خیابونه به درد مهمونی نمی خوره.
خانومه سر یه دیقه قهر میکنه میره!
😡😡😢😢
أی تف به اخلاق گند مردا! چقدر بی وفا و بی احساسن!
💔💔💔💘💘💘💔💔
ناثر: غین قاف
#نثر_طنز
#روز_مرد
#سبک_زندگی_ایرانی
#زن_سالاری
#قمپز 😎
@qompoz 😎
جهان آفرین دو جهان آفرید.
جهان حقیقت و جهانی منطبق با نگاه "ماده" ها.
زین دو، فعلا دومی بر سر کار است تا روزی که جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا.
به امید آن روز رؤیایی!
😁😁👠👠👡👡🍅🍅
ناثر:غین قاف
#نثر_طنز
#روز_مرد
#سبک_زندگی_ایرانی
#زن_سالاری
#قمپز 😎
@qompoz 😎
جهان حقیقت و جهانی منطبق با نگاه "ماده" ها.
زین دو، فعلا دومی بر سر کار است تا روزی که جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا.
به امید آن روز رؤیایی!
😁😁👠👠👡👡🍅🍅
ناثر:غین قاف
#نثر_طنز
#روز_مرد
#سبک_زندگی_ایرانی
#زن_سالاری
#قمپز 😎
@qompoz 😎
انقد بد نگاه ام می کرد انگار دزد و قاچاقچی دیده. مثلا مهمونی اومده بود خونه ی ما.
به رفیق ام گفتم: این کیه آوردی اش خونه ی ما، مثل کره ی ماه از صد قدمی ام راه میره؟! همه ی اروپاییا اینجوری ان؟
گفت: نمی دونم. باور کن آدم خوبیه.
بعد شروع کرد باهاش خارجکی حرف زدن. بعد شروع کرد قاه قاه خندیدن. دوباره شروع کرد با طرف صحبت کرد. بعد طرف اومد شروع کرد دست دادن و احترام گذاشتن و خارجکی بلغور کردن با من.
رفیق ام گفت:
میگه تو کشور ما مجرمین بزرگ رو اعدام نمی کنن به جاش به کارای خطرناکی مثل کار با ماشینای گازکش و نفت کش وادارشون می کنن که اگه اتفاقی افتاد کارشون تموم بشه.
فکر کرده تو ایران هم هرکی کارای خطرناک بکنه جرم سنگین داره. مثل تو که راننده ی گازکشی.
گفتم:
عجب! اگه اینجور باشه که پس خیلی از ما ایرانیا مجرم ایم!
ناثر و طانز: غین قاف
#مستند_نگاری
#داستان_کوتاه
#روایت_گری
#نثر_طنز
#اعتراض_اجتماعی
#نقد_قانون_مدنی
#قمپز 😎
@qompoz 😎
به رفیق ام گفتم: این کیه آوردی اش خونه ی ما، مثل کره ی ماه از صد قدمی ام راه میره؟! همه ی اروپاییا اینجوری ان؟
گفت: نمی دونم. باور کن آدم خوبیه.
بعد شروع کرد باهاش خارجکی حرف زدن. بعد شروع کرد قاه قاه خندیدن. دوباره شروع کرد با طرف صحبت کرد. بعد طرف اومد شروع کرد دست دادن و احترام گذاشتن و خارجکی بلغور کردن با من.
رفیق ام گفت:
میگه تو کشور ما مجرمین بزرگ رو اعدام نمی کنن به جاش به کارای خطرناکی مثل کار با ماشینای گازکش و نفت کش وادارشون می کنن که اگه اتفاقی افتاد کارشون تموم بشه.
فکر کرده تو ایران هم هرکی کارای خطرناک بکنه جرم سنگین داره. مثل تو که راننده ی گازکشی.
گفتم:
عجب! اگه اینجور باشه که پس خیلی از ما ایرانیا مجرم ایم!
ناثر و طانز: غین قاف
#مستند_نگاری
#داستان_کوتاه
#روایت_گری
#نثر_طنز
#اعتراض_اجتماعی
#نقد_قانون_مدنی
#قمپز 😎
@qompoz 😎
دولت کریمه چه فرقی با دولت فخیمه دارد؟
فرق که زیاد داره. مثلاً مدیران بانکها اگه تو دوره حضرت، زیرآبی رفته باشند، باید برن اداره کل بازرسی مکه. اگه پاک باشند که هیچی دوباره مشغول کار میشن اما اگه حقهبازی کرده باشند از بانک و اقتصاد میان بیرون و تبعید میشن به جزیره خضرا و اونجا باید برن بالای درخت، نارگیل پایین بندازن و هر چند دقیقه یه بار هم یه صدای خاص دربیارن که معلوم بشه وظیفه صنفیشون رو خوب یاد گرفتن.
چون بعضیها فکر کردن دولت حضرت هم مثل این دولتهاست. طرف تا دیروز با کاپشن محمود عکس انتخاباتی میگرفت، تو دولت بعد، عکس کلید رو گذاشت پروفایلش و الان هم وقتی میخواد با خانمش آشتی کنی میگه: «برای خانه، برای وفاق» خوب چنین مدیری حتما با خودش میگه «مگه با ظهور امام زمان چه اتفاقی میافته؟ فوقش روش تبلیغاتمون رو عوض میکنیم و مثلاً تو تبلیغ بانکمون میگیم کسانی که در بانک ما سرمایهگذاری کنند به قید قرعه از جوایز زیر بهرهمند خواهند شد:
«- کمک هزینه سفر به مسجد سهله
- فیش تبرکی مسجد مقدس جمکران به تعداد اعضای خانواده
- کمک هزینه سفر سیاحتی – زیارتی به جزیره خضراء
- ده نفر شتر سرخموی مدینه
- و ده ها جایزه نقدی و غیر نقدی دیگر.
فراموش نکنید هر پنجاه درهم در هر روز یک امتیاز.»
نه خیر آقاجون! از این خبرها نیست. اون ۳۱۳ تا حواسشون به همه چی هست. حال مردم رو بگیری حالت رو میگیرن.
اما ماجرا فقط محدود به بانکیها نیست. تو دولت حضرت، نمیشه همزمان با ستاره جون بری رستوران و با مریم دافی شمال و با رکسانا قرار کوهنوردی بذاری و تازه شب هم نوک کوه چادر بزنی! اون موقع از این خبرها نیست. تو بیست سالگی یکی رو میگیری و بهش میگی: «از میان مومنات و صالحات، تو را من برگزیدم و تا آخر حیات خود باهات میمانم من الآن الی قیام یوم الدین.» البته قوانین اون دوره فقط محدود به سبک زندگی نیست. تو پیجشون هم هر کاری نمیتونن بکنن. مثلا نمیتونن جنس ۲۰۰ میلیونی رو بیان ۵۰ میلیون تبلیغ کنن و ملت بدبخت هم فریب بخورند. حتما پلیس مجازی دولت مهدوی، پایه دوربین میکنه تو یقهشون.
گروه دیگهای که چهرهشون بعد از ظهور حضرت دیدنیه، نمایندههای مجلسند. یعنی به تعداد احسنتهای مسخرهای که گفتند، چلوکبابهای اضافهای که خوردند، چرتهایی که تو صحن علنی زدن، سلفیهای ضایعی که با خارجیها گرفتن، شاسی بلندهایی که به اسم سختی رفتوآمد زدن به جیب، مالهای که رو چای دبش کشیدن، قراردادهای خوبی که آتیش زدن، سیسمونیهایی که از دولت همسایه آوردن، شفافیتی که رای ندادن، غیبتهایی که تو صحن علنی داشتن و از همه مهمتر رایهای ممتنع و خنثایی که دادن، کارگزارهای دولت مهدوی بابت همه اینها حالشون رو میگیرن.
جوری که نماینده از این که نماینده است پشیمون بشه و بگه: اون کسی که اولین بار، سیاست رو داد دست ما، صندوق رای رو داد دست ما، حزب و روزنامه رو داد دست ما پیداش کونم آ همین میکروفن نطق پیش از دستور رو بکنم تو حلقش و بوگم خدا لعنتت کنه!
اما مدیران حضرت هم ویژگیهایی دارن. یکیاش اینه که مدیر مهدوی، اینه که هر کاری بتونه واسه ارباب رجوع انجام میده. یعنی تو هر شعبهای که وارد بشید همونجا کارتون رو تا ته انجام میدن. دیگه نمیگن داداش اینجا شعبه بصره است. این رو باید ببری شعبه مسجد سهله یا مثلا اداره پست سامرا پست پیشتاز کن که سه روز دیگه تو اداره مرکزی مکه برسه به دست خادم الحرمین و از اونجا یه مهر فوری روش بزنن و ایشالا دو روز بعد هم شعبه قاهره بره رو میز بچههای اخوان المسلمین. نه خیر. هر اداره کار خودش رو انجام میده.
خصوصیت بعدی دولت مهدوی اینه که مدیرانش از تصمیماتی که میگیرن مطلعند. مثلا اگه یه مدیری دستور بده از فردا نون گرون بشه فردا صبح خودش تو نونوایی نمیگه «عه من الان فهمیدم. کی گرون کردید نامردا؟» مثل کاری که بعضی مسئولین آرژانتین انجام میدن یا مثلا اگه تو یکی از شهرهای حکومت حضرت، مردم معترض بیان تو خیابون و بگن: «نون و پنیر و عدس، مهدی به دادم برس» سریع یاران حضرت نمیگن اینها تفالههای سفیانی و دجالند. میگن صبر کن حرفهاشون رو بشنویم و مشکلشون رو حل کنیم.
انشاءالله زنده باشیم و ببینیم اون دولت رو ...
#نثر_طنز
#علی_بهاری
@qompoz
فرق که زیاد داره. مثلاً مدیران بانکها اگه تو دوره حضرت، زیرآبی رفته باشند، باید برن اداره کل بازرسی مکه. اگه پاک باشند که هیچی دوباره مشغول کار میشن اما اگه حقهبازی کرده باشند از بانک و اقتصاد میان بیرون و تبعید میشن به جزیره خضرا و اونجا باید برن بالای درخت، نارگیل پایین بندازن و هر چند دقیقه یه بار هم یه صدای خاص دربیارن که معلوم بشه وظیفه صنفیشون رو خوب یاد گرفتن.
چون بعضیها فکر کردن دولت حضرت هم مثل این دولتهاست. طرف تا دیروز با کاپشن محمود عکس انتخاباتی میگرفت، تو دولت بعد، عکس کلید رو گذاشت پروفایلش و الان هم وقتی میخواد با خانمش آشتی کنی میگه: «برای خانه، برای وفاق» خوب چنین مدیری حتما با خودش میگه «مگه با ظهور امام زمان چه اتفاقی میافته؟ فوقش روش تبلیغاتمون رو عوض میکنیم و مثلاً تو تبلیغ بانکمون میگیم کسانی که در بانک ما سرمایهگذاری کنند به قید قرعه از جوایز زیر بهرهمند خواهند شد:
«- کمک هزینه سفر به مسجد سهله
- فیش تبرکی مسجد مقدس جمکران به تعداد اعضای خانواده
- کمک هزینه سفر سیاحتی – زیارتی به جزیره خضراء
- ده نفر شتر سرخموی مدینه
- و ده ها جایزه نقدی و غیر نقدی دیگر.
فراموش نکنید هر پنجاه درهم در هر روز یک امتیاز.»
نه خیر آقاجون! از این خبرها نیست. اون ۳۱۳ تا حواسشون به همه چی هست. حال مردم رو بگیری حالت رو میگیرن.
اما ماجرا فقط محدود به بانکیها نیست. تو دولت حضرت، نمیشه همزمان با ستاره جون بری رستوران و با مریم دافی شمال و با رکسانا قرار کوهنوردی بذاری و تازه شب هم نوک کوه چادر بزنی! اون موقع از این خبرها نیست. تو بیست سالگی یکی رو میگیری و بهش میگی: «از میان مومنات و صالحات، تو را من برگزیدم و تا آخر حیات خود باهات میمانم من الآن الی قیام یوم الدین.» البته قوانین اون دوره فقط محدود به سبک زندگی نیست. تو پیجشون هم هر کاری نمیتونن بکنن. مثلا نمیتونن جنس ۲۰۰ میلیونی رو بیان ۵۰ میلیون تبلیغ کنن و ملت بدبخت هم فریب بخورند. حتما پلیس مجازی دولت مهدوی، پایه دوربین میکنه تو یقهشون.
گروه دیگهای که چهرهشون بعد از ظهور حضرت دیدنیه، نمایندههای مجلسند. یعنی به تعداد احسنتهای مسخرهای که گفتند، چلوکبابهای اضافهای که خوردند، چرتهایی که تو صحن علنی زدن، سلفیهای ضایعی که با خارجیها گرفتن، شاسی بلندهایی که به اسم سختی رفتوآمد زدن به جیب، مالهای که رو چای دبش کشیدن، قراردادهای خوبی که آتیش زدن، سیسمونیهایی که از دولت همسایه آوردن، شفافیتی که رای ندادن، غیبتهایی که تو صحن علنی داشتن و از همه مهمتر رایهای ممتنع و خنثایی که دادن، کارگزارهای دولت مهدوی بابت همه اینها حالشون رو میگیرن.
جوری که نماینده از این که نماینده است پشیمون بشه و بگه: اون کسی که اولین بار، سیاست رو داد دست ما، صندوق رای رو داد دست ما، حزب و روزنامه رو داد دست ما پیداش کونم آ همین میکروفن نطق پیش از دستور رو بکنم تو حلقش و بوگم خدا لعنتت کنه!
اما مدیران حضرت هم ویژگیهایی دارن. یکیاش اینه که مدیر مهدوی، اینه که هر کاری بتونه واسه ارباب رجوع انجام میده. یعنی تو هر شعبهای که وارد بشید همونجا کارتون رو تا ته انجام میدن. دیگه نمیگن داداش اینجا شعبه بصره است. این رو باید ببری شعبه مسجد سهله یا مثلا اداره پست سامرا پست پیشتاز کن که سه روز دیگه تو اداره مرکزی مکه برسه به دست خادم الحرمین و از اونجا یه مهر فوری روش بزنن و ایشالا دو روز بعد هم شعبه قاهره بره رو میز بچههای اخوان المسلمین. نه خیر. هر اداره کار خودش رو انجام میده.
خصوصیت بعدی دولت مهدوی اینه که مدیرانش از تصمیماتی که میگیرن مطلعند. مثلا اگه یه مدیری دستور بده از فردا نون گرون بشه فردا صبح خودش تو نونوایی نمیگه «عه من الان فهمیدم. کی گرون کردید نامردا؟» مثل کاری که بعضی مسئولین آرژانتین انجام میدن یا مثلا اگه تو یکی از شهرهای حکومت حضرت، مردم معترض بیان تو خیابون و بگن: «نون و پنیر و عدس، مهدی به دادم برس» سریع یاران حضرت نمیگن اینها تفالههای سفیانی و دجالند. میگن صبر کن حرفهاشون رو بشنویم و مشکلشون رو حل کنیم.
انشاءالله زنده باشیم و ببینیم اون دولت رو ...
#نثر_طنز
#علی_بهاری
@qompoz