هر چند قشنگ و خوش تراشی بانو
مانند گل و گلاب پاشی بانو
از بوسه به لب های تو معذورم چون
شايد كرونا گرفته باشی بانو
#احمد_آوازه
#کرونا
#قمپز 😎
😎 @qompoz
مانند گل و گلاب پاشی بانو
از بوسه به لب های تو معذورم چون
شايد كرونا گرفته باشی بانو
#احمد_آوازه
#کرونا
#قمپز 😎
😎 @qompoz
((هنگام سپيده دم خروس سحری))
میگفت از آمار چرا بیخبری
با پول خريدن سواری ديروز
امروز نمیشود خری هم بخری!
#احمد_آوازه
#قمپز 😎
😎@qompoz
میگفت از آمار چرا بیخبری
با پول خريدن سواری ديروز
امروز نمیشود خری هم بخری!
#احمد_آوازه
#قمپز 😎
😎@qompoz
خداوند از تنم غم میرهاند
به جايش بذر شادی میفشاند
ولی كاري كند ای كاش ايزد
كرونا هم كه رفت الكل بماند
#احمد_آوازه
#کرونا
#قمپز 😎
😎@qompoz
به جايش بذر شادی میفشاند
ولی كاري كند ای كاش ايزد
كرونا هم كه رفت الكل بماند
#احمد_آوازه
#کرونا
#قمپز 😎
😎@qompoz
نه كردم به عمرم در آفاق سِير
نه جز خواب و خور كرده ام كار غير
ولي لااقل دائماً ... بي خيال!
جواني كجايي كه يادت به خير
#احمد_آوازه
#قمپز 😎
😎@qompoz
نه جز خواب و خور كرده ام كار غير
ولي لااقل دائماً ... بي خيال!
جواني كجايي كه يادت به خير
#احمد_آوازه
#قمپز 😎
😎@qompoz
در خانهی ما كه با قرنطينه شده
دلگيرتر از فضای آسايشگاه
نه هيچ كسی ميل به بازی دارد
نه حوصلهی رفتن تا ورزشگاه
نه هست كسی در غم ارزانی نفت
نه در غم تعطيلی پالايشگاه
نه دلهرهی گشودن مدرسه هست
نه حوزه علميه و نه دانشگاه
نه غصهی كم بودن دارو داريم
نه بحث نبود دكتر و زايشگاه
در خانهی ما بحث اساسی اين است
كی باز شود دوباره آرايشگاه
#احمد_آوازه
#قمپز 😎
😎@qompoz
دلگيرتر از فضای آسايشگاه
نه هيچ كسی ميل به بازی دارد
نه حوصلهی رفتن تا ورزشگاه
نه هست كسی در غم ارزانی نفت
نه در غم تعطيلی پالايشگاه
نه دلهرهی گشودن مدرسه هست
نه حوزه علميه و نه دانشگاه
نه غصهی كم بودن دارو داريم
نه بحث نبود دكتر و زايشگاه
در خانهی ما بحث اساسی اين است
كی باز شود دوباره آرايشگاه
#احمد_آوازه
#قمپز 😎
😎@qompoz
از لحظهی رفتنت دلم مبهوت است
مانند جنازههای در تابوت است
بی روت، دلم شبيه بيروت شده
انگار خزانهای پر از باروت است
#احمد_آوازه
#قمپز 😎
😎@qompoz
مانند جنازههای در تابوت است
بی روت، دلم شبيه بيروت شده
انگار خزانهای پر از باروت است
#احمد_آوازه
#قمپز 😎
😎@qompoz
وضعيت بازار شديداً نوسانيست
دلال از اين قصه عميقاً هيجانيست
از اين نوسانات و هجوم هيجانات
سهميهی بی مايه! بروز نگرانيست
#احمد_آوازه
#قمپز 😎
😎@qompoz
دلال از اين قصه عميقاً هيجانيست
از اين نوسانات و هجوم هيجانات
سهميهی بی مايه! بروز نگرانيست
#احمد_آوازه
#قمپز 😎
😎@qompoz
خواهی که زنت همدم خاصت باشد
باید به همه چیز حواست باشد
تو زندگیات به تار مویی بند است
مخصوصا اگر روی لباست باشد
#احمد_آوازه
#قمپز 😎
😎@qompoz
باید به همه چیز حواست باشد
تو زندگیات به تار مویی بند است
مخصوصا اگر روی لباست باشد
#احمد_آوازه
#قمپز 😎
😎@qompoz
با جان و دلم یکسره محشور کتاب است
این یار وفاپيشهی مشهور کتاب است
آچار فرانسه همه دیدند، ولیکن
در خانهی من آلت مذکور کتاب است
هرجا که بهمشکل بخورد کار من آنجا
تا حل بشود عامل و مأمور کتاب است
منباب مثَل یک پشه وزوز کند و من
با آنچه کنم آن پشه را دور کتاب است
هرجا که هلیمی به سر سفره گذارم
قطعاً تهِ آن کاسهی بلغور کتاب است
با پنجهی خود بر سر جلدش بزنم دف
هی میزنم و همدم تنبور کتاب است
گاهی کنمش لوله و در آن بدمم سور
گاهی نی و گاهی شده شیپور کتاب است
هم جای نمکدان من و فلفل و زیره
گاهی طَبَق کشمش و انگور کتاب است
با آنچه به منقل بزنم باد برایِ
برپاشدنِ محشرِ وافور کتاب است
یک پایهی میزم شده لق، آنكه تعادل
بخشيده به آن پایهی مزبور کتاب است
میكوبمش آن را به سر كودک خود چون
من معتقدم سنبهی پُرزور کتاب است
چیزی که قطورش شده بالشت و یکی هم
بر چهره كه بر آن نخورد نور کتاب است
در مخزدن دخترکان توی خیابان
با آنچه که گسترده کنم تور کتاب است
یکچیز بگویم که بخندید، رفیقم
میگفت که بوفی که بُود کور کتاب است
شاید که توهّم زده زیرا به خیالش
بوف و خر و اسب و شتر و مور کتاب است
طنزش بهكنار اين غزل، امّا به حقيقت
در زندگیِ ما همه مهجور كتاب است
ما اهل کتابيم ولی خواندن آن نه
در دورهی ما وصلهی ناجور کتاب است
چیپس و پفک و پسته و چایی همه جمعند
بیمزّه فقط موعد کنکور کتاب است
با اين همه مشتاقِ به دنيای مجازی
صد البته كه حوزهی منفور كتاب است
با اينهمه تحقير بهخود ديده هم اكنون
جز قيمت آن چيست كه مغرور كتاب است
با وضعيت حاكمِ بر جامعهی ما
الفاتحه كه مردهی بیگور كتاب است
#احمد_آوازه
#قمپز 😎
😎 @qompoz
این یار وفاپيشهی مشهور کتاب است
آچار فرانسه همه دیدند، ولیکن
در خانهی من آلت مذکور کتاب است
هرجا که بهمشکل بخورد کار من آنجا
تا حل بشود عامل و مأمور کتاب است
منباب مثَل یک پشه وزوز کند و من
با آنچه کنم آن پشه را دور کتاب است
هرجا که هلیمی به سر سفره گذارم
قطعاً تهِ آن کاسهی بلغور کتاب است
با پنجهی خود بر سر جلدش بزنم دف
هی میزنم و همدم تنبور کتاب است
گاهی کنمش لوله و در آن بدمم سور
گاهی نی و گاهی شده شیپور کتاب است
هم جای نمکدان من و فلفل و زیره
گاهی طَبَق کشمش و انگور کتاب است
با آنچه به منقل بزنم باد برایِ
برپاشدنِ محشرِ وافور کتاب است
یک پایهی میزم شده لق، آنكه تعادل
بخشيده به آن پایهی مزبور کتاب است
میكوبمش آن را به سر كودک خود چون
من معتقدم سنبهی پُرزور کتاب است
چیزی که قطورش شده بالشت و یکی هم
بر چهره كه بر آن نخورد نور کتاب است
در مخزدن دخترکان توی خیابان
با آنچه که گسترده کنم تور کتاب است
یکچیز بگویم که بخندید، رفیقم
میگفت که بوفی که بُود کور کتاب است
شاید که توهّم زده زیرا به خیالش
بوف و خر و اسب و شتر و مور کتاب است
طنزش بهكنار اين غزل، امّا به حقيقت
در زندگیِ ما همه مهجور كتاب است
ما اهل کتابيم ولی خواندن آن نه
در دورهی ما وصلهی ناجور کتاب است
چیپس و پفک و پسته و چایی همه جمعند
بیمزّه فقط موعد کنکور کتاب است
با اين همه مشتاقِ به دنيای مجازی
صد البته كه حوزهی منفور كتاب است
با اينهمه تحقير بهخود ديده هم اكنون
جز قيمت آن چيست كه مغرور كتاب است
با وضعيت حاكمِ بر جامعهی ما
الفاتحه كه مردهی بیگور كتاب است
#احمد_آوازه
#قمپز 😎
😎 @qompoz