ای گریه ی شوق! با چه ناز آوردند
تا هدیه ی موردِ نیاز آوردند
امسال تمامِ دوستانِ خوبم
کادوی تولدم پیاز آوردند
.
#احمد_شهریار
#قمپز 😎
😎 @qompoz
تا هدیه ی موردِ نیاز آوردند
امسال تمامِ دوستانِ خوبم
کادوی تولدم پیاز آوردند
.
#احمد_شهریار
#قمپز 😎
😎 @qompoz
خرید کتاب
به بهانهی #نمایشگاه_کتاب
.
بدونِ دغدغه و میل و انتخاب خریدم
دوباره پول هدر دادم و کتاب خریدم
.
نه اینکه اهلِ کتاب و مطالعه شدهام، نه!
به خواهشِ دو تن از دوستانِ ناب خریدم
.
یکیش گفت: فلان شاعر است و شاعرِ خوبیست
و کلیاتی از آن شاعرِ حباب خریدم
.
کتابِ دیگری از شاعری که غرقِ خودش بود
برای اینکه در آمد رفیق از آب، خریدم
.
یکیش گفت که این داستاننویس چه عالیست
کتابِ تازهی او را چه با شتاب خریدم!
.
زنی حجابش را چون نکرده بود رعایت
بهپیشِ چشمِ خودش از برای امر بهمعروف
دو تا کتاب که در موردِ حجاب... خریدم
.
و آنطرف تر صف بود، مثلِ یک صفِ نذری
نوشت و با امضای خودش کتاب خریدم
.
خلاصه اینکه بقدری زیاد بودند، انگار
که من کتاب نه انبوهی از عذاب خریدم
.
و با مطالعهی صفحهی کتاب نخستین
چنان به خواب فرورفتم ای عزیزِ برادر
که من کتاب نه انگار قرصِ خواب خریدم
#احمد_شهریار
#قمپز 😎
😎 @qompoz
به بهانهی #نمایشگاه_کتاب
.
بدونِ دغدغه و میل و انتخاب خریدم
دوباره پول هدر دادم و کتاب خریدم
.
نه اینکه اهلِ کتاب و مطالعه شدهام، نه!
به خواهشِ دو تن از دوستانِ ناب خریدم
.
یکیش گفت: فلان شاعر است و شاعرِ خوبیست
و کلیاتی از آن شاعرِ حباب خریدم
.
کتابِ دیگری از شاعری که غرقِ خودش بود
برای اینکه در آمد رفیق از آب، خریدم
.
یکیش گفت که این داستاننویس چه عالیست
کتابِ تازهی او را چه با شتاب خریدم!
.
زنی حجابش را چون نکرده بود رعایت
بهپیشِ چشمِ خودش از برای امر بهمعروف
دو تا کتاب که در موردِ حجاب... خریدم
.
و آنطرف تر صف بود، مثلِ یک صفِ نذری
نوشت و با امضای خودش کتاب خریدم
.
خلاصه اینکه بقدری زیاد بودند، انگار
که من کتاب نه انبوهی از عذاب خریدم
.
و با مطالعهی صفحهی کتاب نخستین
چنان به خواب فرورفتم ای عزیزِ برادر
که من کتاب نه انگار قرصِ خواب خریدم
#احمد_شهریار
#قمپز 😎
😎 @qompoz