📸 #ناهیدخداکرمی در توییتر خود نوشت: #ایران کشور #وقف #خیریه و #نذر است بگذاریم تا مردم همچنان با عشق به امور مذهبی و معنوی خود بپردازند.
#برای_تهران
@nkhodakarami
#برای_تهران
@nkhodakarami
📸 سپنتا نیکنام در توییتر خود از بازگشتش به شورای شهر یزد خبر داد. به گفته او با این حساب بعد از این هم عضویت اقلیتهای دینی در شوراهای شهر #بلامانع است.
#برای_ایران
#ایران_برای_همه_ایرانیان
#برای_ایران
#ایران_برای_همه_ایرانیان
⚫️در روز جهانی صلح، تروريستها بيرحمانه اهواز را به خاک و خون کشیدند. این داغ بزرگ را به خانواده محترم شهدای این حادثه و مردم شريف و شجاع خوزستان تسلیت میگویم.
#تروریست_محکوم_است
#ایران_تسلیت
#تروریست_محکوم_است
#ایران_تسلیت
رفتن مزدک و تأملاتی درباره «یک سَکّو»
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ خبر ساده است: مزدک میرزایی گزارشگر فوتبال ایران را به مقصد کار در شبکه تلویزیونی «ایران اینترنشنال» ترک کرده است. من از منظری جامعهشناختی، هیچ موضعگیری اخلاقی درباره این خبر و اقدام مزدک میرزایی ندارم. خوب و بد رفتن او به انتخاب اخلاقی ایشان ربط دارد.
✅ اول. رفتن مزدک میرزایی از آن جهت مهم است که او کار در شبکه ایران اینترنشنال را انتخاب کرده است. مزدک میرزایی حتماً به اندازه کافی بررسی کرده و مطلع بوده که ایران اینترنشنال در رسانهها و عرصه سیاسی، تلویزیونی است که به ارتباط با عربستان سعودی و تأمین مالی از این کشور متهم است. این بدان معناست که مزدک میدانسته همکاری با این شبکه به احتمال زیاد منجر به تخریب همه پلهای پشت سر برای بازگشت به ایران میانجامد. اگر خبر درست باشد، او «قید ایران را زده است.»
✅ دوم. ایران و عربستان اگرچه امروز مشکل دارند، اما این گونه مشکلات در تاریخ کشورها بوده و بالاخره روزی روابط عادیسازی میشود. این درخصوص دو کشور همسایه احتمال بیشتری دارد. عادیسازی روابط احتمالاً به معنای پایان حمایت مالی عربستان از تلویزیون ایران اینترنشنال هم هست.
✅ کشورها دشمنانشان را میبخشند و در آینده با آنها همکاری هم میکنند (نمونهاش ایران و عراق) اما شهروندان خودشان را که با دشمنان همکاری کردهاند نمیبخشند. مزدک میرزایی این را هم میدانسته و بنابراین «قید ایران را زده است.»
✅ سوم. سؤال بسیار مهم از همین نقطه آغاز میشود. چرا شهروندان یک کشور به نقطهای میرسند که «قید کشورشان را بزنند؟» اینجا باید به واقعیت دیگری نیز توجه کرد. مدتهاست در اطرافم، فضای عمومی، خویشاوندان و دانشجویان دانشگاه، عده زیادی را میبینم که «میخواهند بروند.» هر کس که دستاش میرسد اینجا کار میکند و پول درمیآورد که برود جای دیگری خرج کند، و نظرسنجی منتشرشدهای که نشان میدهد حدود 30 درصد جامعه مایلاند در جایی غیر از این زندگی کنند، همین را نشان میدهد.
✅ ایران ما به «یک سَکّو» برای پریدن تبدیل شده است. همه تلاش میکنند تا از یکی از نردبانهای این سکو بالا بروند. یکی از نردبان تحصیلات تا بتواند بورس بگیرد، دیگری از نردبان ثروت تا بتواند خرج تحصیل و اقامت فرزندان و خانوادهاش را بدهد، آن یکی از نردبان هنر و سینما و تلویزیون تا بتواند کسب درآمد کند و جایی دیگر زندگی کند. یکی دیگر پروژههای عمرانی صد من یک غاز به کشور میچپاند تا از درآمد آنها خرج خانهای را که در آن سوی دنیا خریده و اقامت زن و فرزند را تأمین کند.
✅ من از منظر جامعهشناسی و علمی که مدعی بیطرفی اخلاقی است به خوب و بد این «سَکّو کردن» کشور کاری ندارم؛ خواه مزدک میرزایی باشد یا پیمانکار، پزشک یا معلم دانشگاه. سؤال مهم که حکمرانان باید بیشتر دغدغه آنرا داشته باشند این است که «چه شد این گونه شد؟» آیا میشود با کشور و مردمی که اکثریتی از نخبگانش در فکر رفتن هستند، به بردن سرمایههایشان میاندیشند و حداکثر به آن به عنوان «سَکّویی برای پریدن» میاندیشند، تمدن، تعالی، اقتدار و توسعه ساخت؟
✅ «رفتن مزدک» فقط یک نشانه مشهود است. اهمیت نمادین چنین نشانههایی در این است که ایده «اینجا جای ماندن نیست» را تقویت میکنند. اعتماد عمومی که تا به حال تضعیف شده با چنین نمادهایی، بیشتر از گذشته بیرمق میشود.
✅ آن مصیبتی که باید برایش گریست، تبدیل ایران از خانه مشترک همه ایرانیان، به ایران به مثابه سکویی برای نجات فردی و پرش به سوی زندگی فارغ از دیگران و ایران است.
✅ #ایران_همچون_سَکّو
#براى_تهران
#برای_ایران
@nkhodakarami
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ خبر ساده است: مزدک میرزایی گزارشگر فوتبال ایران را به مقصد کار در شبکه تلویزیونی «ایران اینترنشنال» ترک کرده است. من از منظری جامعهشناختی، هیچ موضعگیری اخلاقی درباره این خبر و اقدام مزدک میرزایی ندارم. خوب و بد رفتن او به انتخاب اخلاقی ایشان ربط دارد.
✅ اول. رفتن مزدک میرزایی از آن جهت مهم است که او کار در شبکه ایران اینترنشنال را انتخاب کرده است. مزدک میرزایی حتماً به اندازه کافی بررسی کرده و مطلع بوده که ایران اینترنشنال در رسانهها و عرصه سیاسی، تلویزیونی است که به ارتباط با عربستان سعودی و تأمین مالی از این کشور متهم است. این بدان معناست که مزدک میدانسته همکاری با این شبکه به احتمال زیاد منجر به تخریب همه پلهای پشت سر برای بازگشت به ایران میانجامد. اگر خبر درست باشد، او «قید ایران را زده است.»
✅ دوم. ایران و عربستان اگرچه امروز مشکل دارند، اما این گونه مشکلات در تاریخ کشورها بوده و بالاخره روزی روابط عادیسازی میشود. این درخصوص دو کشور همسایه احتمال بیشتری دارد. عادیسازی روابط احتمالاً به معنای پایان حمایت مالی عربستان از تلویزیون ایران اینترنشنال هم هست.
✅ کشورها دشمنانشان را میبخشند و در آینده با آنها همکاری هم میکنند (نمونهاش ایران و عراق) اما شهروندان خودشان را که با دشمنان همکاری کردهاند نمیبخشند. مزدک میرزایی این را هم میدانسته و بنابراین «قید ایران را زده است.»
✅ سوم. سؤال بسیار مهم از همین نقطه آغاز میشود. چرا شهروندان یک کشور به نقطهای میرسند که «قید کشورشان را بزنند؟» اینجا باید به واقعیت دیگری نیز توجه کرد. مدتهاست در اطرافم، فضای عمومی، خویشاوندان و دانشجویان دانشگاه، عده زیادی را میبینم که «میخواهند بروند.» هر کس که دستاش میرسد اینجا کار میکند و پول درمیآورد که برود جای دیگری خرج کند، و نظرسنجی منتشرشدهای که نشان میدهد حدود 30 درصد جامعه مایلاند در جایی غیر از این زندگی کنند، همین را نشان میدهد.
✅ ایران ما به «یک سَکّو» برای پریدن تبدیل شده است. همه تلاش میکنند تا از یکی از نردبانهای این سکو بالا بروند. یکی از نردبان تحصیلات تا بتواند بورس بگیرد، دیگری از نردبان ثروت تا بتواند خرج تحصیل و اقامت فرزندان و خانوادهاش را بدهد، آن یکی از نردبان هنر و سینما و تلویزیون تا بتواند کسب درآمد کند و جایی دیگر زندگی کند. یکی دیگر پروژههای عمرانی صد من یک غاز به کشور میچپاند تا از درآمد آنها خرج خانهای را که در آن سوی دنیا خریده و اقامت زن و فرزند را تأمین کند.
✅ من از منظر جامعهشناسی و علمی که مدعی بیطرفی اخلاقی است به خوب و بد این «سَکّو کردن» کشور کاری ندارم؛ خواه مزدک میرزایی باشد یا پیمانکار، پزشک یا معلم دانشگاه. سؤال مهم که حکمرانان باید بیشتر دغدغه آنرا داشته باشند این است که «چه شد این گونه شد؟» آیا میشود با کشور و مردمی که اکثریتی از نخبگانش در فکر رفتن هستند، به بردن سرمایههایشان میاندیشند و حداکثر به آن به عنوان «سَکّویی برای پریدن» میاندیشند، تمدن، تعالی، اقتدار و توسعه ساخت؟
✅ «رفتن مزدک» فقط یک نشانه مشهود است. اهمیت نمادین چنین نشانههایی در این است که ایده «اینجا جای ماندن نیست» را تقویت میکنند. اعتماد عمومی که تا به حال تضعیف شده با چنین نمادهایی، بیشتر از گذشته بیرمق میشود.
✅ آن مصیبتی که باید برایش گریست، تبدیل ایران از خانه مشترک همه ایرانیان، به ایران به مثابه سکویی برای نجات فردی و پرش به سوی زندگی فارغ از دیگران و ایران است.
✅ #ایران_همچون_سَکّو
#براى_تهران
#برای_ایران
@nkhodakarami