محسن جامعی شاعر و ترانه سرا
87 subscribers
204 photos
47 videos
2 files
26 links
کانال رسمی
شاعر و ترانه سرا جوان
شعرهایی از بقیه و گاهی هم شعر های خودم
(زیاد حوصلتونو سر نمیبرم )
مرسی از حضورتون
محسن جامعی

ایدی ارتباطی :
@mohsenjamei

ممنون از حضورتون
Download Telegram
@mohsrnjamei
ازبهلول پرسیدند در
قبرستان چه میکني؟
گفت:باجمعےنشسته ام
که آزارنميرسانند
حسادت نمیکنند
تهمت نمیزنند
خیانت نمیکنند
قضاوت نمیکنند
بالاترازهمه
اگرازپیششان بروم
پشت سرم بدگویي نميكنند
@mohsenjamei
ﮔﺎهے ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺻﺒرڪﺮﺩ...

ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻫﺎ ڪﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ،

ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ

ڪہ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻧﺪے،

ﺭﻓﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍے.
پروانه به خرس گفت: دوستت دارم...
خرس گفت: الان میخوام بخوابم،باشه بیدار شم حرف میزنیم...
خرس به خواب زمستانی رفت و هیچوقت نفهمید که عمر پروانه فقط 3 روز است...
آدمای زنده به گل و محبت نیاز دارن ومرده ها به فاتحه!
ولی ما گاهی برعکس عمل میکنیم!
به مرده ها سر میزنیم و گل میبریم براشون, ولی راحت فاتحه زندگی بعضیارو میخونیم !
گاهی فرصت باهم بودن کمتر از عمر شکوفه هاست!
بیائیم ساده ترین چیز رو ازهم دریغ نکنیم...

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@mohsenjamei
ماهى به آب گفتا ، من عاشق تو هستم
از لذت حضورت ، مى را نخورده مستم

آيا تو ميپذيرى ، عشق خدائيم را
تا اين که بر نتابى ، ديگر جدائيم را

آب روان به ماهى ، گفتا که باشد اما
لطفا بده مجالى ، تا صبح روز فردا

بايد که خلوتى با ، افکار خود نمايم
اينجا بمان که فردا ، با پاسخت بيايم

ماهي قبول کرد و ، آب روان گذر کرد
تنها براى يک شب ، از پيش او سفر کرد

وقتى که آمدش باز ، تا اين که گويد آرى
يک حجله ديد و عکسى ، بر آن به يادگارى

خود را ز پيش ماهى ، ديشب که برده بودش
آن شاه ماهى عشق ، بى آب مرده بودش

ناليد و يادش افتاد ، از ماهى آن صدايي
وقتى که گفت با عشق ، ميميرم از جدايى

ای کاش که آب می ماند ، آن شب کنار ماهی
ماهی دلش نمی مرد ، از درد بی وفایی

آری من و شما هم ، مانند آب و ماهی
یک لحظه غفلت از هم ، یعنی همین جدایی

💞💞💞💞
@mohsenjamei
من از زندان نمیترسم...!!!
نه از حبسش...نه ازمرگش...
نه ازپاییز بی برگش...
من از دنیا نمیترسم...!!!
نه از غصه اش...نه از دردش...
نه از رنج...و نه از گنجش...

من از دریا نمیترسم...!!!
نه از طوفان...نه سیلابش...
نه از موج...ونه گردابش...
من از دشمن نمیترسم...!!!
نه از تیرش...نه ازخشمش...
نه از پیکار...وازجنگش...
نمیترسم...
نمیترسم...
من از پایان این دیدار میترسم...
از ان روزی که از یاد تو خواهم رفت...
میــــــــــــــــــــــــترسم...!
@mohsenjamei
پشت ﻋﺸﻖ ﺩﻟﻔﺮﯾﺒﺖ ﺧﺎﮎ ﻭﺧﺎﮐﺴﺘﺮ ﺷﺪﻡ
ﺗﺎ ﺑﺨﻮﺩ ﺑﺎﺯ ﺁﻣﺪﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﺴﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺷﺪﻡ

ﺩﻝ ﺑﻪ ﺭﻭﯾﺎﯾﺖ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﻡ ،ﺑﺎﻧﮕﺎﻩ ﺳﺎﺩﻩ ﺍﻡ
ﺭﻓﺘﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﯽ ﻣﺮﻭﺕ ﺧﺎﻡ ﻭﺧﻮﺵ ﺑﺎﻭﺭ ﺷﺪﻡ

ﮔﯿﺮ ﻋﺸﻘﺖ ﺑﻮﺩﻡ ﻭﻫﺮﮔﺰ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ﭼﺮﺍ
ﺁﺧﺮﺵ ﺑﺎ ﻏﺼﻪ ﺍﺕ ،ﺑﺎ ﺩﺭﺩ همبستر ﺷﺪﻡ

ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﺎ ﺟﺎﻡ ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ ﺧﻮﻥ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﺯ
ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺟﺎﻡ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺳﺎﻏﺮ ﺷﺪﻡ

ﻣﻦ ﻋﻘﺎﺏ ﮐﻬﻨﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺩﻟﺖ ﺑﻮﺩﻡ ﻭﻟﯽ
ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﺍﺕ ﺑﺎﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﺑﯽﭘﺮ ﺷﺪﻡ

ﻫﯽ ﻗﺴﻢ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﻭﻟﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺗﻮ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﮑﺮﺩ
ﺳﯿﻨﻪ ﺍﻡ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﺑﺪﺗﺮ ﺷﺪﻡ

ﮐﺎﺵ ﺯﺧﻢ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﻡ ﻻﺍﻗﻞ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺷﻮﺩ
ﮔﺮﭼﻪ ﺩﺭ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻋﺸﻘﺖ یاره بی ﯾﺎﻭﺭ ﺷﺪﻡ ...


محمد روزگار

خنده وقتی روی لب های تو جا خوش می کند
باز هم از آنچه هستی دلنشین تر می شوی

شیک می پوشی و زیبایی فراوان می شود
بین اول های دنیا اولین تر می شوی

گرچه من با نازِ چشمانِ تو ویران می شوم
ناز کن، عیبی ندارد، نازنین تر می شوی


#جواد_مزنگی
@mohsenjamei
موقع مردن من گریه و زاری ،، ممنوع
همگی مست بیاییدوخماری ،، ممنوع
😔😔😔
موقع غسل و کفن خنده کنید از ته دل
ریزش اشک چنان ابر بهاری ،، ممنوع
😭😭
سر گورم بنشینید و همه مست کنید

خواندن فاتحه وروضه وقاری ،،ممنوع
🍃🍂🍃🍂🍃
همه اصلاح شده صاف و مرتب باشید
تا شب هفتم من لحظه شماری ،،ممنوع

جای خرما به جماعت مِی نابی بدهید
🍷🍷🍷
اینکه گل بر سر گورم بگذاری ،، ممنوع

شیون و ناله و فریاد و به سر کوبیدن
😭😭😔😔
لحظهٔ دفن من و خاکسپاری ،، ممنوع

آمده وقت جدایی و سفر در پیش است
باز می گویمتان گریه و زاری ،، ممنوع

🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤

🍃⚘⚘🍃
@mohsenjamei☕️
@mohsenjamei
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم

چو گلدان خالی، لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم

اگر داغ دل بود ما دیده ایم
اگر خون دل بود ما خورده ایم

اگر دل دلیل است، آورده ایم
اگر داغ شرط است، ما برده ایم

اگر دِشنۀ دشمنان، گردنیم
اگر خنجر دوستان، گُرده ایم

گواهی بخواهید، اینک گواه:
همین زخم هایی که نشمرده ایم

دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست، عمری به سر برده ایم...

#قیصر_امین_پور
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@mohsenjamei
دردیاری که در او نیست کسی یار کسی

کاش یارب که نیفتد به کسی کار کسی

هر کس آزار من زار پسندید ولی

نپسندید دل زار من آزار کسی

آخرش محنت جانکاه به چاه اندازد

هر که چون ماه برافروخت شب تار کسی

سودش این بس که بهیچش بفروشند چو من

هر که با قیمت جان بود خریدار کسی

سود بازار محبت همه آه سرد است

تا نکوشید پی گرمی بازار کسی
ﺑﺎﻍ ﺍﮔﺮ ﻣﺘﺮﻭﻛﻪ ﺷﺪ
ﺩﻳﻮﺍﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﭼﻜﺎﺭ

ﻗﻠﺐ ﺑﺸﻜﺴﺘﻪ ﺩﮔﺮ
ﺗﻴﻤﺎﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﭼﻜﺎﺭ


ﻣﺎﻫﻲ ﻋﺸﻖ ﻣﺮﺍ ﺩﺭﻳﺎ
ﻫﻮﺍﻳﻲ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ

ﺗُﻨﮓ ﺧﺎﻟﻲ ﺁﻩِ ﺑﻮﺗﻴﻤﺎﺭ
می خواهد چڪار

┅═•❃ 💟❃•═┅
@mohsenjamei
@mohsenjamei

دریا هم که باشی

گاهی در چارچوب خودت نمی گنجی
سر می کوبی به صخره و ساحل
دست و پا می زنی کسی حرفت را نمی فهمد
پس از جدالی سخت با خودت
بی رمق غمگین تنها به خودت باز می گردی
دنياي بي رحمي است
اما تو از دنیا بی رحم تر باش
بجنگ با هر چه تورا از آرزوهایت دور می کند
"به ارزوهایت برس شایدفردایی نباشد"‌...........
از سخن‌چینان شنیدم....
آشنایت نیستم
خاطراتت را بیاور .....
تا بگویم کیستم

سیلیِ هم صحبتی از موج خوردن.....
سخت نیست

صخره‌ام.....
هر قدر بی مهری کنی می‌ایستم

#فاضل_نظری
@mohsenjamei
@mohsenjamei
بِه سَـــــــلامتـے خُـــــودم

کِہ از خُـــــودم بیخـــــودم

غمـــــو غـــــــصه هامو

مـــــیریزم

تو خُـــــودم...میخـــــورم
@mohsenjamei
آن‌هایی که از اندیشه‌های نو می‌ترسند قبل از شروع محکوم به فنا هستند.
برج‌ها؛ آسمان خراش‌هایی که نمی‌توانستن ساخته شوند و ساخته شدند.
روش‌های درمانی ناشدنی که بالاخره ایجاد شدند.
اختراعات غیرممکن که اختراع شدند.
همه این‌ها اول مخلوق ذهن خیالباف کسانی بودن که از نظر بقیه "دیوانه" خطاب می‌شدند!