@mohsenjamei
اين متن عاليه👇👌👌
به خدا گفتم! چرا مرا از خاک آفریدی؟ چرا از آتش نيستم !؟
تا هرکه قصد داشت بامن بازی کند، او را بسوزانم !
خدا گفت: تو را از خاک آفريدم
تا بسازي ! . . . نه بسوزاني !
تو را از خاک، از عنصري برتر ساختم . . . تا با آب گـِل شوي و زندگي ببخشي . . . از خاک آفریدم تا اگر آتشت زنند ! . . . بازهم زندگي کني و پخته تر شوي . . . باخاک ساختمت تا همراه باد برقصي . . . تا اگر هزار بار تو را بازی دادند، تو برخيزي ! . . . سر برآوري ! . . .
در قلبت دانهٔ عشق بکاري ! . . .
و رشد دهي و از ميوهٔ شيرينش زندگی را دگرگون سازی ! . . .
پس به خاک بودنت ببال . . .
اين متن عاليه👇👌👌
به خدا گفتم! چرا مرا از خاک آفریدی؟ چرا از آتش نيستم !؟
تا هرکه قصد داشت بامن بازی کند، او را بسوزانم !
خدا گفت: تو را از خاک آفريدم
تا بسازي ! . . . نه بسوزاني !
تو را از خاک، از عنصري برتر ساختم . . . تا با آب گـِل شوي و زندگي ببخشي . . . از خاک آفریدم تا اگر آتشت زنند ! . . . بازهم زندگي کني و پخته تر شوي . . . باخاک ساختمت تا همراه باد برقصي . . . تا اگر هزار بار تو را بازی دادند، تو برخيزي ! . . . سر برآوري ! . . .
در قلبت دانهٔ عشق بکاري ! . . .
و رشد دهي و از ميوهٔ شيرينش زندگی را دگرگون سازی ! . . .
پس به خاک بودنت ببال . . .
:
صبح است دلاراممٖ، ای حضرتِ مستانه
مضمونِ دوبیتی ها، دردانه ی این خانه
امروز چه خوش یُمن است صبحانه کنار تو
لبخند حلالت باد، خوش مزه ی دیوانه
@mohsenjamei
صبح است دلاراممٖ، ای حضرتِ مستانه
مضمونِ دوبیتی ها، دردانه ی این خانه
امروز چه خوش یُمن است صبحانه کنار تو
لبخند حلالت باد، خوش مزه ی دیوانه
@mohsenjamei
🍁🌾🍁🌾🍁
پروانه شدم ، بال زدم ، سوخت دو بالم
ديوانه شدم ، داد زدم ، واي به حالم
اينبار بسازم به همين بي پر و بالي
عاشق شوم و عشق رسانم به كمالي
🆔@mohsenjamei
پروانه شدم ، بال زدم ، سوخت دو بالم
ديوانه شدم ، داد زدم ، واي به حالم
اينبار بسازم به همين بي پر و بالي
عاشق شوم و عشق رسانم به كمالي
🆔@mohsenjamei
ﻣﻮﺭﭼﮕﺎﻥ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ نمی زنند ، ﺍﻣﺎ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺩﺍﻧﻪ ﺟﻤﻊ می کنند.
ﺯﻧﺒﻮﺭﻫﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ نمی زنند ، ﺍﻣﺎ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽﺧﺎﻧﻪ می سازند.
ﭘﺮﺳﺘﻮﻫﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ نمی زنند، ﺍﻣﺎ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺑﻪ ﺳﻔﺮ می روند. ....
ﺁﺩﻣﻬﺎ.......
ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮﺏ حرف می زنند ،
ﺗﻨﻬﺎ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺟﻤﻊ می کنند .
ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻨﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ
ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺳﻔﺮ می کنند.......
براستی ﮐﻪ ﺁﺩﻣﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ اﺳﺖ ....
@mohsenjamei
ﺯﻧﺒﻮﺭﻫﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ نمی زنند ، ﺍﻣﺎ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽﺧﺎﻧﻪ می سازند.
ﭘﺮﺳﺘﻮﻫﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ نمی زنند، ﺍﻣﺎ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺑﻪ ﺳﻔﺮ می روند. ....
ﺁﺩﻣﻬﺎ.......
ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮﺏ حرف می زنند ،
ﺗﻨﻬﺎ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺟﻤﻊ می کنند .
ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻨﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ
ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺳﻔﺮ می کنند.......
براستی ﮐﻪ ﺁﺩﻣﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ اﺳﺖ ....
@mohsenjamei
مرا خسته کردی و
خود خسته رفتی
ســـــفر کـــــرده با
خانه ی من چه کردی
جهانِ من از گریه است
خــــــیسِ بـــــاران
تو با سقف کاشانه ی
مــــــــن چه کردی
@mohsenjamei
خود خسته رفتی
ســـــفر کـــــرده با
خانه ی من چه کردی
جهانِ من از گریه است
خــــــیسِ بـــــاران
تو با سقف کاشانه ی
مــــــــن چه کردی
@mohsenjamei
چاي دم كن با محبت ميهمانت ميشوم
من همان قند دو پهلوي لبانت ميشوم
در دل تنگم عجب جا كرده اي جانان من
گر بخواهي در دل تنگ تو جانت ميشوم
يك اشاره از تو بنيادِ دلم را ميكٓند
گر تو خواهي بهتر از جان جهانت ميشوم
ناز كم كن من كه گفتم ميخرم ناز تو را
انقدر ميخواهمت اهو، شبانت ميشوم
شب شدي تو ماهتابم ، روز خورشيد مني
مهرباني ديدم از تو ، مهربانت ميشوم
چشمهء عشقي كه ميجوشي درون سينه ام
حكم درياييّ و من اب روانت ميشوم
گفته بودي دوست داري يك نفر مهمان كني
چاي دم كن با محبت ميهمانت ميشوم....
@mohsenjamei
من همان قند دو پهلوي لبانت ميشوم
در دل تنگم عجب جا كرده اي جانان من
گر بخواهي در دل تنگ تو جانت ميشوم
يك اشاره از تو بنيادِ دلم را ميكٓند
گر تو خواهي بهتر از جان جهانت ميشوم
ناز كم كن من كه گفتم ميخرم ناز تو را
انقدر ميخواهمت اهو، شبانت ميشوم
شب شدي تو ماهتابم ، روز خورشيد مني
مهرباني ديدم از تو ، مهربانت ميشوم
چشمهء عشقي كه ميجوشي درون سينه ام
حكم درياييّ و من اب روانت ميشوم
گفته بودي دوست داري يك نفر مهمان كني
چاي دم كن با محبت ميهمانت ميشوم....
@mohsenjamei
دل ز ما پیوسته آن غارتگرِ جان بشکند
از شکست دل چه باکش آنکه پیمان بشکند
شد درونِ سینه زندانی دلِ دیوانه ام
اخر این وحشی صفت درد های زندان بشکند
از مَذمّت کم نگردد خوبی دلدارِ ما
قیمت یوسف کجا از سنگ بهتان بشکند ؟
از نگاهِ گاه گاهش میبرم بر حق پناه
چشمِ مستش توبه ها از اهلِ ایمان بشکند
عشق آمد آرزوهای دگر در هم شکست
پور آذر بی امان بت های بی جان بشکند
ظالم آخر می خورد از صبرِ مظلومان شکست
کس ندید از ضربه های پتک ، سندان بشکند
مدعی گفتا به من دل را رها کن از نگار
پاسخی باید که از او سخت دندان بشکند
@mohsenjamei
از شکست دل چه باکش آنکه پیمان بشکند
شد درونِ سینه زندانی دلِ دیوانه ام
اخر این وحشی صفت درد های زندان بشکند
از مَذمّت کم نگردد خوبی دلدارِ ما
قیمت یوسف کجا از سنگ بهتان بشکند ؟
از نگاهِ گاه گاهش میبرم بر حق پناه
چشمِ مستش توبه ها از اهلِ ایمان بشکند
عشق آمد آرزوهای دگر در هم شکست
پور آذر بی امان بت های بی جان بشکند
ظالم آخر می خورد از صبرِ مظلومان شکست
کس ندید از ضربه های پتک ، سندان بشکند
مدعی گفتا به من دل را رها کن از نگار
پاسخی باید که از او سخت دندان بشکند
@mohsenjamei
بی تو شهرم قفس است ای همه آزادی من
غم مرا همنفس است ای تو همه شادی من
بی تو آوارم و در خویش فرو ریخته ام
ای همه سقف و ستون و همه آبادی من...
💞 @mohsenjamei
غم مرا همنفس است ای تو همه شادی من
بی تو آوارم و در خویش فرو ریخته ام
ای همه سقف و ستون و همه آبادی من...
💞 @mohsenjamei
🍁🌾🍁🌾🍁
یه لحظه صبر کن رفیق
لا به لای شلوغی و کلافگی و سخت گرفتن های زندگی خواستم یه چیزی بهت بگم !
یه نگاه به پشت سرت بنداز
مثل همه ی روزایی که گذشت
این روزا هم میگذره
خواستم بگم حواست هست دیگه؟
ما یک بار زندگی میکنیم
حالا ادامه بده...🔺
🆔 @mohsenjamei
یه لحظه صبر کن رفیق
لا به لای شلوغی و کلافگی و سخت گرفتن های زندگی خواستم یه چیزی بهت بگم !
یه نگاه به پشت سرت بنداز
مثل همه ی روزایی که گذشت
این روزا هم میگذره
خواستم بگم حواست هست دیگه؟
ما یک بار زندگی میکنیم
حالا ادامه بده...🔺
🆔 @mohsenjamei
یک معلم بازنشسته مسن به دیدن پسرش به آمریکا رفت
پسر یک نشان کوچک روی یقه کت او نصب کرد و گفت حالا تنها هم میتوانی بیرون بروی
پدر هرجا میرفت احترام میدید
هنگامی که پیاده عبورمیکرد از خیابان،ماشین ها به احترامش می ایستادند
در فروشگاه ها و مغازه ها برایش صندلی میگذاشتند .
می دانید روی نشان چه نوشته بود؟
فقط یک جمله ؛
من یک معلم بازنشسته هستم💕
پسر یک نشان کوچک روی یقه کت او نصب کرد و گفت حالا تنها هم میتوانی بیرون بروی
پدر هرجا میرفت احترام میدید
هنگامی که پیاده عبورمیکرد از خیابان،ماشین ها به احترامش می ایستادند
در فروشگاه ها و مغازه ها برایش صندلی میگذاشتند .
می دانید روی نشان چه نوشته بود؟
فقط یک جمله ؛
من یک معلم بازنشسته هستم💕
درچشمهایم سوره ے عشق
میخوانے ومن با
نزول خنـده هاے
بیکـــرانت
سجاده ے عاشقے
پهـن میکنـم
آیه آیـه مـرا
در آغـوشت بخوان
تا برایت امن ترین نگاه
ایمانم را درویش کنم
@mohsenjamei
میخوانے ومن با
نزول خنـده هاے
بیکـــرانت
سجاده ے عاشقے
پهـن میکنـم
آیه آیـه مـرا
در آغـوشت بخوان
تا برایت امن ترین نگاه
ایمانم را درویش کنم
@mohsenjamei
فقيري سه عدد پرتقال خريد...
اولي رو پوست كند خراب بود
دومي رو پوست كند اونم خراب بود
بلند شد لامپ رو خاموش كرد و سومي رو خورد.
گاهي وقتا بايد خودمون را به نديدن و نفهميدن بزنيم
تا بتونيم زندگى كنيم...!
وقتى گرسنه اى،يه لقمه نون خوشبختيه..
وقتى تشنه اى،يه قطره آب خوشبختيه
وقتى خوابت مياد،يه چرت كوچيك خوشبختيه…
خوشبختى يه مشتى از لحظاته…
يه مشت از نقطه هاى ريز،كه وقتى كنار هم قرار مى گيرن،يه خط رو ميسازن به اسم زندگى…
@mohsenjamei
اولي رو پوست كند خراب بود
دومي رو پوست كند اونم خراب بود
بلند شد لامپ رو خاموش كرد و سومي رو خورد.
گاهي وقتا بايد خودمون را به نديدن و نفهميدن بزنيم
تا بتونيم زندگى كنيم...!
وقتى گرسنه اى،يه لقمه نون خوشبختيه..
وقتى تشنه اى،يه قطره آب خوشبختيه
وقتى خوابت مياد،يه چرت كوچيك خوشبختيه…
خوشبختى يه مشتى از لحظاته…
يه مشت از نقطه هاى ريز،كه وقتى كنار هم قرار مى گيرن،يه خط رو ميسازن به اسم زندگى…
@mohsenjamei
کاش
زمان در آغوش مادر متوقف می شد
دیگر نه مادر غم جوانیم را میدید
و نه من
خط های روی پیشانیش را
😔
@mohsenjamei
زمان در آغوش مادر متوقف می شد
دیگر نه مادر غم جوانیم را میدید
و نه من
خط های روی پیشانیش را
😔
@mohsenjamei
خجالت کم کن از احساس و راحت کن زبانت را🙈
بگو من دوستت دارم لطافت دِه بیانت را
به تُرکی گو: سنه قوربان،عزیزیمسَن منیم یاریم
و من ترکی قادان آلّام و میبوسم 💋لبانت را😉
@mohsenjamei
بگو من دوستت دارم لطافت دِه بیانت را
به تُرکی گو: سنه قوربان،عزیزیمسَن منیم یاریم
و من ترکی قادان آلّام و میبوسم 💋لبانت را😉
@mohsenjamei
زنــــدگی یعنی
همین صبح همین حالا
یعنی درآغوشت تاهمیشه تا فردا
زندگی یعنی نگاه تو
کوک کردن قلبم
با صدای تو سلام صبح بخیر
@mohsenjamei
همین صبح همین حالا
یعنی درآغوشت تاهمیشه تا فردا
زندگی یعنی نگاه تو
کوک کردن قلبم
با صدای تو سلام صبح بخیر
@mohsenjamei
🍁🌾🍁🌾🍁
نشو محبوب آن یاری که خود یار کسی باشد
نرو بالای دیواری که دیوار کسی باشد
نکن کاری که با خواری بیافتی در گرفتاری
گرفتاری اگر او هم گرفتار کسی باشد
بسوز ای دل... بساز ای دل... مریض آن کسی بودی
که فکرش را نمی کردی پرستار کسی باشد
اگر این عشق آزار است, عاشق نیستم دیگر
که بیزارم از آن کاری که آزار کسی باشد..
🆔 @mohsenjamei
نشو محبوب آن یاری که خود یار کسی باشد
نرو بالای دیواری که دیوار کسی باشد
نکن کاری که با خواری بیافتی در گرفتاری
گرفتاری اگر او هم گرفتار کسی باشد
بسوز ای دل... بساز ای دل... مریض آن کسی بودی
که فکرش را نمی کردی پرستار کسی باشد
اگر این عشق آزار است, عاشق نیستم دیگر
که بیزارم از آن کاری که آزار کسی باشد..
🆔 @mohsenjamei
به هر حال یک روز باید تلگرامت را پاک کنی
و بروی سراغ زندگی ات
سراغ تنهایی های تحمیل شده به خانواده ات
حرف های تا گلو بالا آمده همسرت
دلشکستگی های ریز و درشت محبوبت
و کار های ناتمام به تعویق انداخته ات...
یک روز باید ترک عادت کنی
گوشی لعنتی ات را خاموش کنی
و بخوابی
و بخندی
و زندگی کنی....
یک روز که کاش خیلی دیر نباشد
باید این درد دل های چند خطی را
دوستت دارم های استیکری را
تبریک های بی هیجان توو خالی را
قهر و آشتی های بی پایه تکراری را
تمامش کنی
و یک جور دیگری آدم خوب های زندگی ات را درک کنی....
باید یک روز تمام گروه های مجازی را به قصد آغوشی واقعی ترک کنی
باید کاری کنی
#پریسا_زابلی_پور
@mohsenjamei
و بروی سراغ زندگی ات
سراغ تنهایی های تحمیل شده به خانواده ات
حرف های تا گلو بالا آمده همسرت
دلشکستگی های ریز و درشت محبوبت
و کار های ناتمام به تعویق انداخته ات...
یک روز باید ترک عادت کنی
گوشی لعنتی ات را خاموش کنی
و بخوابی
و بخندی
و زندگی کنی....
یک روز که کاش خیلی دیر نباشد
باید این درد دل های چند خطی را
دوستت دارم های استیکری را
تبریک های بی هیجان توو خالی را
قهر و آشتی های بی پایه تکراری را
تمامش کنی
و یک جور دیگری آدم خوب های زندگی ات را درک کنی....
باید یک روز تمام گروه های مجازی را به قصد آغوشی واقعی ترک کنی
باید کاری کنی
#پریسا_زابلی_پور
@mohsenjamei