@mohsenjamei
دلم از یاد لبت، کاسه خون است
ای دوست قدم از سرو بلندت
سرنگون است ای دوست
به هوای سرکویت بروم هرشب و روز
رخ زردم به وصالت
لاله گون است ای دوست
دیده ام رابه امیدت بدوانم هرسو
چو نبیند اثرت
پهنه جیحون است ای دوست
به همه باغ روم از پی تو
ای گل من گوئیا لیلی من
سیر زمجنون است ای دوست چه کنم؟
این همه اندوه کجاخواهم برد؟
به که گویم که دل از یاد تو
چون است ای دوست
بنوازم به خیالت همه جا و همه دم
مونس هرشب و روزم
ارغنون است ای دوست نوشدارو سوی سهراب فرست
از لب خود حاجت من به توای دوست
کنون است ای دوست ، به دل "بیدل"
خودجلوه نما، رحمی کن
آخرکارمن ازدوست، جنون است ای دوست
#بيدل
دلم از یاد لبت، کاسه خون است
ای دوست قدم از سرو بلندت
سرنگون است ای دوست
به هوای سرکویت بروم هرشب و روز
رخ زردم به وصالت
لاله گون است ای دوست
دیده ام رابه امیدت بدوانم هرسو
چو نبیند اثرت
پهنه جیحون است ای دوست
به همه باغ روم از پی تو
ای گل من گوئیا لیلی من
سیر زمجنون است ای دوست چه کنم؟
این همه اندوه کجاخواهم برد؟
به که گویم که دل از یاد تو
چون است ای دوست
بنوازم به خیالت همه جا و همه دم
مونس هرشب و روزم
ارغنون است ای دوست نوشدارو سوی سهراب فرست
از لب خود حاجت من به توای دوست
کنون است ای دوست ، به دل "بیدل"
خودجلوه نما، رحمی کن
آخرکارمن ازدوست، جنون است ای دوست
#بيدل