♥♡♥♡♥
دست از دامان شب برداشتم
تا بیاویزم به گیسوی سحر
تیرگی پا میکشد از بامها
#صبح میخندد به راه شهر من
#سهراب_سپهری
@mohsenjamei
دست از دامان شب برداشتم
تا بیاویزم به گیسوی سحر
تیرگی پا میکشد از بامها
#صبح میخندد به راه شهر من
#سهراب_سپهری
@mohsenjamei
@mohsenjamei
بندگی کن ای دلم اینجا کسی یارتونیست .
کسی خریدار دل صادق دراین بازارنیست.
اسمان دارد گلایه ازجفادرحق عشق .
مثل باران هیچکس گویی عزادارتونیست.
قسمت پروانه شدسوختن اززهجر فراق .
ذره ،ذره اب شدشمع ولی غمخوارنیست.
راه پرپیچ وخمی داردجهان عاشقی .
ماکه ره گم کرده ایم ،راه بلدانگارنیست.
خلوتی بایدکه عاشق باخودش خلوت کند.
چون خریدار دل بشکسته جزمعبود نیست.
بندگی کن ای دلم اینجا کسی یارتونیست .
کسی خریدار دل صادق دراین بازارنیست.
اسمان دارد گلایه ازجفادرحق عشق .
مثل باران هیچکس گویی عزادارتونیست.
قسمت پروانه شدسوختن اززهجر فراق .
ذره ،ذره اب شدشمع ولی غمخوارنیست.
راه پرپیچ وخمی داردجهان عاشقی .
ماکه ره گم کرده ایم ،راه بلدانگارنیست.
خلوتی بایدکه عاشق باخودش خلوت کند.
چون خریدار دل بشکسته جزمعبود نیست.
@mohsenjamei
➣بلند شو، برقص ..
➣فراموش ڪن ..
➣شب، از ڪنار ماه
➣عبور خواهد ڪرد!
➣وقتی، گل هاے پيراهنٺ
➣عطر حياط، را
➣مسٺ می ڪنند؛ بانو ..
➣بلند شو، برقص ..
➣فراموش ڪن ..
➣شب، از ڪنار ماه
➣عبور خواهد ڪرد!
➣وقتی، گل هاے پيراهنٺ
➣عطر حياط، را
➣مسٺ می ڪنند؛ بانو ..
@mohsenjamei
اگردیدی کسی ...
خیلی زود وابستت شد ...
بدون خیلی تنهاست ...
بدون که آرزوش میشی ...
بدون نمیتونه ناراحتت کنه ...
بدون که از ناراحتیت ناراحت و
از خوشحالیت خوشحال میشه ...
اگرتحمله این آدمو نداری قبل ازاین که همه زندگیش بشی ...
خودتو بکش کنار ...
💎🎈
اگردیدی کسی ...
خیلی زود وابستت شد ...
بدون خیلی تنهاست ...
بدون که آرزوش میشی ...
بدون نمیتونه ناراحتت کنه ...
بدون که از ناراحتیت ناراحت و
از خوشحالیت خوشحال میشه ...
اگرتحمله این آدمو نداری قبل ازاین که همه زندگیش بشی ...
خودتو بکش کنار ...
💎🎈
Forwarded from محسن جامعی شاعر و ترانه سرا
عشق ، بازی بود ومن ، بازیچه ی ناچیز تو
کیش و ماتم کرد ، شطرنج غرورآمیز تو
بارها گفتم بهارم طی شد ، اما روزگار
بست پایم را ، به زنجیر غم پاییز تو
شوق رویش در نگاهم را ، نگاهت حس نکرد
گل نرویید از دلم ، در باغ حاصل خیز تو
جنبش مشروطه ی عشقم ، به ناکامی کشید
بی خبر چون بود ، از سردارخود ، تبریز تو
باز می رنجی و می رنجانی ام، با نام عشق
آنچه می گویم شود ، ایراد و دستاویز تو
تا پلنگ برکه باشی ، بازتابی زخمی ام
سرخ و خون آلود ، از چنگال خشم تیز تو
مات تنهایی خود شد ، شاه بازی عاقبت
محو شد نقش سفیدش ، در سیاه میز تو..
@mohsenjamei
کیش و ماتم کرد ، شطرنج غرورآمیز تو
بارها گفتم بهارم طی شد ، اما روزگار
بست پایم را ، به زنجیر غم پاییز تو
شوق رویش در نگاهم را ، نگاهت حس نکرد
گل نرویید از دلم ، در باغ حاصل خیز تو
جنبش مشروطه ی عشقم ، به ناکامی کشید
بی خبر چون بود ، از سردارخود ، تبریز تو
باز می رنجی و می رنجانی ام، با نام عشق
آنچه می گویم شود ، ایراد و دستاویز تو
تا پلنگ برکه باشی ، بازتابی زخمی ام
سرخ و خون آلود ، از چنگال خشم تیز تو
مات تنهایی خود شد ، شاه بازی عاقبت
محو شد نقش سفیدش ، در سیاه میز تو..
@mohsenjamei
@mohsenjamei
"داستان خاکسپاری #حافظ"
ادوارد براون #شرق شناس نامی که سفرهای زیادی به #ایران داشته مینویسد؛
در روزی که حافظ در میگذرد،برخی از مردم کوچه و بازار(ارازل و اوباش)به فتوای مفتی شهر #شیراز به خیابان میریزند و مانع دفن جسد حافظ در مصلی شهر میشوند،
به این دلیل که او #شراب خوار و بی دین بوده و نباید در این محل دفن شود،
فرهیختگان و اندیشمندان شهر با این کار به مخالفت بر میخیزند،
بعد از بگو مگوی و جر و بحث زیاد،یک نفر از آن میان پیشنهاد میدهد که #کتاب او را بیاورند و از آن فال بگیرند،هر چه آمد بدان عمل کنند،
کتاب #شعر را به کودکی میدهند،او آن را باز میکند و این #غزل نمایان میشود؛
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست
همه جا خانه #عشق است چه #مسجد چه کنشت... همه از این شعر حیرت زده میشوند
و سرها را بزیر می افکنند،
بالاخره دفن صورت می پذیرد و از آن زمان
حافظ "لسان الغیب" نامیده شد.
#حافظ_جان_روزت_مبارک
"داستان خاکسپاری #حافظ"
ادوارد براون #شرق شناس نامی که سفرهای زیادی به #ایران داشته مینویسد؛
در روزی که حافظ در میگذرد،برخی از مردم کوچه و بازار(ارازل و اوباش)به فتوای مفتی شهر #شیراز به خیابان میریزند و مانع دفن جسد حافظ در مصلی شهر میشوند،
به این دلیل که او #شراب خوار و بی دین بوده و نباید در این محل دفن شود،
فرهیختگان و اندیشمندان شهر با این کار به مخالفت بر میخیزند،
بعد از بگو مگوی و جر و بحث زیاد،یک نفر از آن میان پیشنهاد میدهد که #کتاب او را بیاورند و از آن فال بگیرند،هر چه آمد بدان عمل کنند،
کتاب #شعر را به کودکی میدهند،او آن را باز میکند و این #غزل نمایان میشود؛
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست
همه جا خانه #عشق است چه #مسجد چه کنشت... همه از این شعر حیرت زده میشوند
و سرها را بزیر می افکنند،
بالاخره دفن صورت می پذیرد و از آن زمان
حافظ "لسان الغیب" نامیده شد.
#حافظ_جان_روزت_مبارک
#عبرت
هیچ مگسی در اندیشه فتح ابرها نیست،
و هیچ گرگی، گرگ دیگر را به خاطر اندیشه اش نمیکشد!
هیچ کلاغی به طاووس، رشک نمیبرد،
و قناری میداند قار قار هم شنیدن دارد.
هیچ موشى ، به فیل بخاطر بزرگی اش حسادت نمیکند.
و زنبور میداند که گل، مال پروانه هم هست.
و رودخانه به قورباغه هم اجازه خواندن میدهد!
کوه از مرگ نمیترسد و هیچ سنگی به سفر فکر نمیکند.
زمین میچرخد تا آفتاب به سمت دیگری هم بتابد و خاک در رویاندن ، زشت و زیبا نمیکند!
هیچ موجودی در زمین، بیشتر از انسان همنوعانش را قضاوت نمیکند، و همنوعانش را به خاک و خون نمیکشد!
ای انسان دنیا، تنها به تو تعلق ندارد
@mohsenjamei🌿🌹🌿
هیچ مگسی در اندیشه فتح ابرها نیست،
و هیچ گرگی، گرگ دیگر را به خاطر اندیشه اش نمیکشد!
هیچ کلاغی به طاووس، رشک نمیبرد،
و قناری میداند قار قار هم شنیدن دارد.
هیچ موشى ، به فیل بخاطر بزرگی اش حسادت نمیکند.
و زنبور میداند که گل، مال پروانه هم هست.
و رودخانه به قورباغه هم اجازه خواندن میدهد!
کوه از مرگ نمیترسد و هیچ سنگی به سفر فکر نمیکند.
زمین میچرخد تا آفتاب به سمت دیگری هم بتابد و خاک در رویاندن ، زشت و زیبا نمیکند!
هیچ موجودی در زمین، بیشتر از انسان همنوعانش را قضاوت نمیکند، و همنوعانش را به خاک و خون نمیکشد!
ای انسان دنیا، تنها به تو تعلق ندارد
@mohsenjamei🌿🌹🌿
با
من
تویی
شب تا سحر
من مستِ خواب و بی خبر
خوش
آنکه
می آرد
به ســــر
با دولتِ بیــــدار تو ...
#حزین_لاهیجی
@mohsenjamei
من
تویی
شب تا سحر
من مستِ خواب و بی خبر
خوش
آنکه
می آرد
به ســــر
با دولتِ بیــــدار تو ...
#حزین_لاهیجی
@mohsenjamei
@mohsenjamei
در دلم باز هوایی است که طوفانی توست
چشم آفاق کبودی است که بارانی توست
منم و ظلمت این خانه ی ویران بی تو
تا شبستان که ای دوست چراغانی توست؟
نقد جان در کف اش این صیرفی عاشق_من
دربه در طالب آن گوهر انسانی توست
در کدامین چمنی میچمی ای طرفه غزال ؟
نی کی جز غزلم لایق چوپانی تست ؟
هیچ کس جز من و جز رنج نخواهد دانست
راز جادویی آن خط که به پیشانی توست
شرح رنگین بهاران و جهان آرایی اش
گل من !شمه ای از قصه طولانی تست
باتو می گردد ازاین سوی به آن سوی چشمم
آفتابا !غرضم آینه گردانی تست
من هنوز از نفست بوی قفس میشنوم
یعنی این زمزمه،آواز گلستانی توست؟!
دور باد از تو دم سرد خزانم،کامروز
برگ ریزان من،آغاز گل افشانی توست
#حسین_منزوی
در دلم باز هوایی است که طوفانی توست
چشم آفاق کبودی است که بارانی توست
منم و ظلمت این خانه ی ویران بی تو
تا شبستان که ای دوست چراغانی توست؟
نقد جان در کف اش این صیرفی عاشق_من
دربه در طالب آن گوهر انسانی توست
در کدامین چمنی میچمی ای طرفه غزال ؟
نی کی جز غزلم لایق چوپانی تست ؟
هیچ کس جز من و جز رنج نخواهد دانست
راز جادویی آن خط که به پیشانی توست
شرح رنگین بهاران و جهان آرایی اش
گل من !شمه ای از قصه طولانی تست
باتو می گردد ازاین سوی به آن سوی چشمم
آفتابا !غرضم آینه گردانی تست
من هنوز از نفست بوی قفس میشنوم
یعنی این زمزمه،آواز گلستانی توست؟!
دور باد از تو دم سرد خزانم،کامروز
برگ ریزان من،آغاز گل افشانی توست
#حسین_منزوی
نه كه نتونه از پس زندگيش بر بياد ،
نه كه نتونه چارتا دوست كنار خودش نگه داره و دور هم جمع بشن،
نه كه نتونه واسه خودش انگشتر و عطر و ... بگيره ،
نه اينكه نتونه تنهايى يا با دوستاش بره سفرهاى هيجان انگيز ؛
همه را تنهايى ميتونه ؛
مگه همه زندگى ، بحث تونستنه؟
عشق دلگرمي هم هست ،
بودنِ يه آدم خاص تو حياط خلوت دل ، خيلي چيزهاست ؛
بي عشقى نداشتن تلخيه، همين.
#عليرضا_شيرى
@mohsenjamei
نه كه نتونه چارتا دوست كنار خودش نگه داره و دور هم جمع بشن،
نه كه نتونه واسه خودش انگشتر و عطر و ... بگيره ،
نه اينكه نتونه تنهايى يا با دوستاش بره سفرهاى هيجان انگيز ؛
همه را تنهايى ميتونه ؛
مگه همه زندگى ، بحث تونستنه؟
عشق دلگرمي هم هست ،
بودنِ يه آدم خاص تو حياط خلوت دل ، خيلي چيزهاست ؛
بي عشقى نداشتن تلخيه، همين.
#عليرضا_شيرى
@mohsenjamei
@mohsenjamei
گفتم که با فراق مدارا کنم، نشد
یک روز را بدون تو فردا کنم، نشد
در شعر شاعران همه گشتم که مصرعی
در شأن چشمهای تو پیدا کنم، نشد
گفتند عاشق که شدی؟ گریهام گرفت
میخواستم بخندم و حاشا کنم، نشد
بیزارم از رقیب که تا آمدم تو را
از دور چند لحظه تماشا کنم، نشد
شاعر شدم که با قلم ساحرانهام
در قاب شعر، عشق تو را جا کنم، نشد
👤 #سجاد_ساماني
📚 #غزل_معاصر
گفتم که با فراق مدارا کنم، نشد
یک روز را بدون تو فردا کنم، نشد
در شعر شاعران همه گشتم که مصرعی
در شأن چشمهای تو پیدا کنم، نشد
گفتند عاشق که شدی؟ گریهام گرفت
میخواستم بخندم و حاشا کنم، نشد
بیزارم از رقیب که تا آمدم تو را
از دور چند لحظه تماشا کنم، نشد
شاعر شدم که با قلم ساحرانهام
در قاب شعر، عشق تو را جا کنم، نشد
👤 #سجاد_ساماني
📚 #غزل_معاصر
ما اسیر غم
و اصلا غم ما نیست ترا
با اسیر غم
خود رحم چرا نیست ترا
#وحشی_بافقی
#دلتنگتــــــــــم_جــــــــــانااا👌👍❤️
@mohsenjamei
و اصلا غم ما نیست ترا
با اسیر غم
خود رحم چرا نیست ترا
#وحشی_بافقی
#دلتنگتــــــــــم_جــــــــــانااا👌👍❤️
@mohsenjamei
@mohsenjamei
خوب کــردی
که رخ از آینــــه
پنهـــان کردی
هر پریشان نظـــری
لایقِ دیدار تو
نیست!
#صائب_تبریزی
خوب کــردی
که رخ از آینــــه
پنهـــان کردی
هر پریشان نظـــری
لایقِ دیدار تو
نیست!
#صائب_تبریزی
آن شبنم افتاده به خاڪم ڪه ندارم
بال و پر پرواز به خورشید نگاهت
برخرمن این سوخته ی دشت محبت
ای برق! ڪجا شد نگه گاه به گاهت؟
#شفیعی_کدکنی
@mohsenjamei
🍃 🍂 🍃 🍂
بال و پر پرواز به خورشید نگاهت
برخرمن این سوخته ی دشت محبت
ای برق! ڪجا شد نگه گاه به گاهت؟
#شفیعی_کدکنی
@mohsenjamei
🍃 🍂 🍃 🍂
فراموشت کردم ...
اما هنوز اسمت برایم ارزشمندترین است
فراموشت کردم ....
اما هنوز وقتی تو را میبینم قلبم تند میزند
فراموشت کردم ...
اما شب ها به یادت میوفتم و با بغض نبودت میخوابم
فراموشت کردم ...
اما هنوز تو را میخواهم
فراموشت کردم اما هنوز به تو فکر میکنم
شاید فراموشت نکردم ..
@mohsenjamei
نمیتونم نهـــــ......
اما هنوز اسمت برایم ارزشمندترین است
فراموشت کردم ....
اما هنوز وقتی تو را میبینم قلبم تند میزند
فراموشت کردم ...
اما شب ها به یادت میوفتم و با بغض نبودت میخوابم
فراموشت کردم ...
اما هنوز تو را میخواهم
فراموشت کردم اما هنوز به تو فکر میکنم
شاید فراموشت نکردم ..
@mohsenjamei
نمیتونم نهـــــ......