محسن جامعی شاعر و ترانه سرا
88 subscribers
204 photos
46 videos
2 files
26 links
کانال رسمی
شاعر و ترانه سرا جوان
شعرهایی از بقیه و گاهی هم شعر های خودم
(زیاد حوصلتونو سر نمیبرم )
مرسی از حضورتون
محسن جامعی

ایدی ارتباطی :
@mohsenjamei

ممنون از حضورتون
Download Telegram
October 18, 2017
زنان اگر مجبور شوند،
روی دیوارهای زندان آسمان آبی را نقاشی خواهند کرد. اگر پارچه های زخم بندی سوزانده شود، پارچه های بیشتری خواهند بافت.
اگر خرمنها نابود شوند، بذرهای بیشتری خواهند پاشید.
آنجا که دری نیست، زنان در خواهند ساخت و آن را باز خواهند کرد و از آن عبور خواهند کرد و به راههای جدید و زندگی های جدید گام خواهند نهاد.

#کلاریسا_پینکولا_استس
کتاب #زنانیکه_با_گرگها_میدوند

@mohsenjamei💫💫💫
October 19, 2017
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
October 19, 2017
October 19, 2017
اسب سواری ، مرد افلیجی را سر راه خود دید که از او کمک می خواست، مرد سوار دلش به حال او سوخت، از اسب پیاده شد و او را از جا بلند کرد و روی اسب گذاشت تا او را به مقصد برساند

مرد افلیج وقتی بر اسب سوار شد
دهنه ی اسب را کشید و گفت :
اسب را بردم ، و با اسب گریخت!

اما پیش از آنکه دور شود صاحب اسب، داد زد : تو ، تنها اسب را نبردی ، جوانمردی را هم بردی!

اسب مال تو
اما گوش کن ببین چه می گویم!
مرد افلیج اسب را نگه داشت
مرد سوار گفت :

هرگز به هیچ کس نگو چگونه اسب را به دست آوردی ، زیرا می ترسم که دیگر «هیچ سواری» به پیاده ای رحم نکند!

@mohsenjamei🌿🌹🌿
October 19, 2017
October 20, 2017
October 20, 2017
October 20, 2017
October 21, 2017
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸

دستی که ورق می زند ایـن خاطـره ها را
بایـــد بنویســـــد غـم ِ جـان کنـدنِ مــا را

مانـدیم و شما بال گشودیـــد از این شهـــر
رفتیــــــد به جایی که ببینیــد خــــدا را

گفتیـــــد: به سـرمنزل مقصـود رسیـــــدیم
دیگــــر پس از آن روز ، ندیدیــم شمـــا را

تقـدیر همـان بود بمانیـم و بمیریــم
آلوده کنیـــــــم از نَفَس ِ خویش فضــــا را

انصاف همیــن نیست که از آن همـــه خوبی
بـر کوچه بگیریــــم فقط نام ِ شمـــــا را

🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸

@mohsebjamei
October 21, 2017
October 22, 2017
آدم از یک جایی به بعد
دیگر خودش را به در و دیوار نمیکوبد،
از هر چه هست و نیست شاکی نمیشود،
از آدم ها فاصله نمیگیرد
از هیچ کس، دیگر متنفر نمیشود.
دیگر گریه نمیکند غصه نمی خورد
از حرف کسی نمی رنجد.
دیگر شعر نمیخواند، موسیقی گوش نمیدهد،
به کسی زنگ نمی زند، کسی هم به او زنگ نمی زند.
دیگر صدایی، اتفاقی، بوی عطری، اسمی، زنگ تلفنی، نامه ای، خاطره ای، حرفی، رنگ پیراهنی
حواسش را پرت نمی کند.
آدم از یک جایی به بعد، دیگر منتظر نمی ماند،
دیگر عجله نمی کند، دیگر حوصله اش سر نمی رود، دیگر بی قرار نمی شود.
می دانی؟
آدم از یک جایی به بعدفقط تماشا می کند...

فقط تماشا ميكند
توبه اين حال رسيدي؟
#من_درد_مشترکم_مرا_فریاد_کن
@mohsenjamei
October 22, 2017
همیشه که قرار نیست زندگی کرد ....

#محسن_جامعی
@mohsenjamei
October 22, 2017
عشق ، بازی بود ومن ، بازیچه ی ناچیز تو
کیش و ماتم کرد ، شطرنج غرورآمیز تو

بارها گفتم بهارم طی شد ، اما روزگار
بست پایم را ، به زنجیر غم پاییز تو

شوق رویش در نگاهم را ، نگاهت حس نکرد
گل نرویید از دلم ، در باغ حاصل خیز تو

جنبش مشروطه ی عشقم ، به ناکامی کشید
بی خبر چون بود ، از سردارخود ، تبریز تو

باز می رنجی و می رنجانی ام، با نام عشق
آنچه می گویم شود ، ایراد و دستاویز تو

تا پلنگ برکه باشی ، بازتابی زخمی ام
سرخ و خون آلود ، از چنگال خشم تیز تو



مات تنهایی خود شد ، شاه بازی عاقبت
محو شد نقش سفیدش ، در سیاه میز تو..
@mohsenjamei
October 22, 2017
October 22, 2017
ما عادَت كرده ايم دائما آدم هاى رفته ى زندگیمان را مرور کنیم
مُدام خاطره هاى مُشترك مرده را برای خودمان زنده کنیم
و از فِلان كافه اى كه ميرفتيم گرفته تا
فلان فَصل سال كه بيشتَر عاشقى كرده ايم ؛
که از همه ى آهنگ هايى كه كنار هم گوش داده ايم
متنفر باشيم !
و توى دلمان به هَرچه آهنگ است لَعنت بفرستیم !
درواقع انقدرعشق کور و کرمان کرده که هيچ وقت نخواستیم آدم هاى مانده زندگیمان را ببینیم
هَمان هايى كه با يك لَبخندشان،ميشود كُل گذشته را در گذشته جا گذاشت و رفت ...
همان هايى كه كُنج دلت جا گرفته اند
فقط كافيست هواى دلت اَبرى شود
از راه ميرسند و گَرد آرامش به پا ميكنند
و ما چه بیرَحمانه فراموش میکنیم
حَواسمان به "ماندنى" هاى زندگیمان باشد...!
@mohsenjamei
October 23, 2017
October 23, 2017
به اندازه لیاقت و ظرفیت آدم ها به آن ها محبت کن
@mohsenjamei
چون آن ها دچار توهم ، خود بزرگ بینی ، دل زدگی ، جو زدگی ، سرگیجه و سپس حالت تهوع خواهند شد
و زمانی که حتی نمی توانند ادای خوب بودن تو را در بیاورند
از تو کینه به دل خواهند گرفت و شروع به رفتار نامعقول خواهند کرد !
آرام آرام محبت کن و اگر ناسپاسی دیدی
آرام آرام خارج شو ، انگار نه انگار که از اول بودی ...
يادت باشه
هميشه به هر كسي به اندازه لياقتش بها بدي ، نه به اندازه مرامت
انسان است و فراموش کار از تنهایش دربیاید
تنهایت را دور میزند پشت میکند به تو
به گذشته ات...!
حتی روزی میرسد که به توهم میگوید:
شما!؟

#نسرین_بهجت
October 24, 2017