💢 کاربردهای نوین tDCS ؛ تقویت تصویر پردازی ذهنی
#مدینا_مقاله
🔹 در پژوهشی که محققان دانشگاه UNSW انجام داده اند، مشخص شد قدرت تصورات ذهنی، با تحریک پذیری مناطق مختلف مغز مرتبط است. تحریک پذیری مغز، احتمال شروع فعالیت نورون ها را مطرح میکند و از شخصی به شخص دیگر متفاوت است.
🔸 در زمینه تصویرپردازی ذهنی، قشر پری فرونتالِ تحریک پذیر باعث می شود که فرد بتواند تصاویر واقعی تری را تجسم کند و برعکس، قشر بینایی کمتر تحریک پذیر، تصاویر ذهنی قوی تری را ایجاد میکند. ( م: دلیل آن این است که زمانی که نورونهای قشر بینایی فعالیت بیشتری دارند، به سیگنال های تصورات ذهنی، به اصطلاح پارازیت می اندازند و در توانایی فرد برای ایجاد یک تصویر واضح در ذهن، اختلال ایجاد می کنند.)
🔹 در طی این مطالعه، برای شناسایی ارتباط بین تحریک پذیری مغز و استحکام تصورات از روش چند ابزاری استفاده شده است، از جمله آنالیز داده های fMRI و القاء توهمات ضعیف با تحریک مغناطیسی (TMS).
🔸 پس از مشخص شدن ارتباط بین تحریک پذیری مغز و قدرت تصور ، محققان، با استفاده از تحریک غیر تهاجمی مغز با روش tDCS، تحریک پذیری قشر بینایی افراد را تغییر دادند تا ببینند آیا این امر باعث ایجاد تغییر در قدرت تصویرگری آنها شده است یا خیر هر مرحله از تحقیق شامل 16-37 شرکت کننده بود که در کل بیش از 150 نفر را شامل می شد.
🔹 محققان برای اندازه گیری میزان وضوح تصاویر ذهنی شرکت کنندگان، از روش آزمایشگاهی استفاده کردند که از یک توهم بصری به نام "رقابت دو چشمی" برای اندازه گیری مستقیم قدرت حسی تصاویر ذهنی استفاده می کنند. این روش مطمئن تر و دقیق تر از سؤال از شرکت کنندگان در مورد میزان قوت تصاویر ذهنی آنان است.
🔸 نتایج نشان داد دستکاری سطح تحریک پذیری مغز باعث تغییر استحکام تصورات می شود ، و علاه بر این، نشان می دهد که این پیوند فقط رابطه همبستگی نیست ، بلکه علّی است .
🔹 همانطور که میدانید در بسیاری از اختلالات روانی ، تصاویر ذهنی می توانند غیر قابل کنترل و آسیب زا باشند. در همین راستا، این نتایج نشان از یک پیشرفت مهیج برای استفاده از tDCS در درمان‌های بالقوه تنظیم تصورات است. این روش درمانی احتمالا می تواند به افراد با توانایی تصور کمتر از نرمال یا بیش از حد و مرضی کمک کند.
🔸 گرچه تحقیقات بیشتر در مورد tDCS، از جمله نحوه عملکرد آن در مدت زمان طولانی تر، برای ارزیابی نحوه استفاده از آن در روشهای درمانی بالقوه مورد نیاز است و می تواند راهنمای پژوهشگران آینده باشد.
⬅️ همان گونه که پیشتر، در مقاله مربوط به اختلال آفانتزی گفته بودیم، تصویرسازی ذهنی نقش مهمی در زندگی روزمره و فرآیندهای ذهنی دارد. چه در به یادآوری گذشته ، چه در برنامه ریزی آینده ؛ تصویر پردازی ذهنی یک روند اساسی است، و هر فرآیند شناختی که شامل تصویر پردازی ذهنی باشد ، از اختلال در آن آسیب و متعاقبا از قدرت و بهبود آن تاثیر خواهد گرفت. اینجاست که این فرآیند شناختی و روش های بهبود آن اهمیت می یابند.
✅ در ادامه میتوانید فایل PDF مربوط به این مقاله را دانلود و جهت اطلاعات بیشتر مطالعه فرمایید.
🌀 آخرین مقالات علوم اعصاب را در کانال تلگرام مدیناطب دنبال کنید...
👉 @Medinateb
#مدینا_مقاله
🔹 در پژوهشی که محققان دانشگاه UNSW انجام داده اند، مشخص شد قدرت تصورات ذهنی، با تحریک پذیری مناطق مختلف مغز مرتبط است. تحریک پذیری مغز، احتمال شروع فعالیت نورون ها را مطرح میکند و از شخصی به شخص دیگر متفاوت است.
🔸 در زمینه تصویرپردازی ذهنی، قشر پری فرونتالِ تحریک پذیر باعث می شود که فرد بتواند تصاویر واقعی تری را تجسم کند و برعکس، قشر بینایی کمتر تحریک پذیر، تصاویر ذهنی قوی تری را ایجاد میکند. ( م: دلیل آن این است که زمانی که نورونهای قشر بینایی فعالیت بیشتری دارند، به سیگنال های تصورات ذهنی، به اصطلاح پارازیت می اندازند و در توانایی فرد برای ایجاد یک تصویر واضح در ذهن، اختلال ایجاد می کنند.)
🔹 در طی این مطالعه، برای شناسایی ارتباط بین تحریک پذیری مغز و استحکام تصورات از روش چند ابزاری استفاده شده است، از جمله آنالیز داده های fMRI و القاء توهمات ضعیف با تحریک مغناطیسی (TMS).
🔸 پس از مشخص شدن ارتباط بین تحریک پذیری مغز و قدرت تصور ، محققان، با استفاده از تحریک غیر تهاجمی مغز با روش tDCS، تحریک پذیری قشر بینایی افراد را تغییر دادند تا ببینند آیا این امر باعث ایجاد تغییر در قدرت تصویرگری آنها شده است یا خیر هر مرحله از تحقیق شامل 16-37 شرکت کننده بود که در کل بیش از 150 نفر را شامل می شد.
🔹 محققان برای اندازه گیری میزان وضوح تصاویر ذهنی شرکت کنندگان، از روش آزمایشگاهی استفاده کردند که از یک توهم بصری به نام "رقابت دو چشمی" برای اندازه گیری مستقیم قدرت حسی تصاویر ذهنی استفاده می کنند. این روش مطمئن تر و دقیق تر از سؤال از شرکت کنندگان در مورد میزان قوت تصاویر ذهنی آنان است.
🔸 نتایج نشان داد دستکاری سطح تحریک پذیری مغز باعث تغییر استحکام تصورات می شود ، و علاه بر این، نشان می دهد که این پیوند فقط رابطه همبستگی نیست ، بلکه علّی است .
🔹 همانطور که میدانید در بسیاری از اختلالات روانی ، تصاویر ذهنی می توانند غیر قابل کنترل و آسیب زا باشند. در همین راستا، این نتایج نشان از یک پیشرفت مهیج برای استفاده از tDCS در درمان‌های بالقوه تنظیم تصورات است. این روش درمانی احتمالا می تواند به افراد با توانایی تصور کمتر از نرمال یا بیش از حد و مرضی کمک کند.
🔸 گرچه تحقیقات بیشتر در مورد tDCS، از جمله نحوه عملکرد آن در مدت زمان طولانی تر، برای ارزیابی نحوه استفاده از آن در روشهای درمانی بالقوه مورد نیاز است و می تواند راهنمای پژوهشگران آینده باشد.
⬅️ همان گونه که پیشتر، در مقاله مربوط به اختلال آفانتزی گفته بودیم، تصویرسازی ذهنی نقش مهمی در زندگی روزمره و فرآیندهای ذهنی دارد. چه در به یادآوری گذشته ، چه در برنامه ریزی آینده ؛ تصویر پردازی ذهنی یک روند اساسی است، و هر فرآیند شناختی که شامل تصویر پردازی ذهنی باشد ، از اختلال در آن آسیب و متعاقبا از قدرت و بهبود آن تاثیر خواهد گرفت. اینجاست که این فرآیند شناختی و روش های بهبود آن اهمیت می یابند.
✅ در ادامه میتوانید فایل PDF مربوط به این مقاله را دانلود و جهت اطلاعات بیشتر مطالعه فرمایید.
🌀 آخرین مقالات علوم اعصاب را در کانال تلگرام مدیناطب دنبال کنید...
👉 @Medinateb
Telegram
attach 📎
#مدینا_مقاله
💢 عنوان مقاله :
Cortical excitability controls the strength of mental imagery
👥 تیم‌تحقیقاتی :
Rebecca Keogh Is a corresponding author, Johanna Bergmann, Joel Pearson.
Acces to articles on medinateb telegram channel
🗓 تاریخ انتشار :
May 2020
اردیبهشت ۱۳۹۹
📕 منبع :
University of New South Wales
🌀 دانلود آخرین مقالات علوم اعصاب در کانال تلگرام مدینا طب...
@Medinateb
💢 عنوان مقاله :
Cortical excitability controls the strength of mental imagery
👥 تیم‌تحقیقاتی :
Rebecca Keogh Is a corresponding author, Johanna Bergmann, Joel Pearson.
Acces to articles on medinateb telegram channel
🗓 تاریخ انتشار :
May 2020
اردیبهشت ۱۳۹۹
📕 منبع :
University of New South Wales
🌀 دانلود آخرین مقالات علوم اعصاب در کانال تلگرام مدینا طب...
@Medinateb
Telegram
attach 📎
Forwarded from MTG
مدیناکوییز: می‌دانیم عمده اطلاعات حسی از هر سمت بدن به نیمکره مخالف خود در مغز منتقل می‌شوند. کدام یک از حواس زیر از این قاعده مستثنی است؟
Anonymous Quiz
15%
بینایی
11%
شنوایی
10%
لامسه
64%
بویایی
#مدیناکوویز
#مدینا_تصویر
🔹می‌دانیم عمده اطلاعات حسی از هر سمت بدن به نیمکره مخالف خود در مغز منتقل می‌شوند. کدام یک از حواس زیر از این قاعده مستثنی است؟
🔸بینایی - شنوایی - لامسه - بویایی
✅ لینک کوییز جهت پاسخ:
https://t.me/medinateb/1176
👉 @Medinateb
#مدینا_تصویر
🔹می‌دانیم عمده اطلاعات حسی از هر سمت بدن به نیمکره مخالف خود در مغز منتقل می‌شوند. کدام یک از حواس زیر از این قاعده مستثنی است؟
🔸بینایی - شنوایی - لامسه - بویایی
✅ لینک کوییز جهت پاسخ:
https://t.me/medinateb/1176
👉 @Medinateb
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 آزمایشگاه ملی نقشه برداری مغز در حاشیه سمپوزیوم 2020 با همکاری مدیناطب-پارند:
✅ چهل و نهمین وبینار آموزشی از سلسله وبینارهای آزمایشگاه ملی نقشه برداری مغز
🔹 سخنران :
دکتر مسعود نصرت آبادي
دکتری روانشناسی سلامت
🔸موضوع :
پیشرفت های تحریک الکتریکی مغز در ۱۰ سال گذشته
🔹این وبینار رایگان دوشنبه ۲۳ تیر ۹۹، ساعت ۱۱ الی ۱۲ با استقابل خوب شرکت کنندگان برگزار شد.
از همراهی شما سپاس گزاریم🌹
👉 @Medinateb
✅ چهل و نهمین وبینار آموزشی از سلسله وبینارهای آزمایشگاه ملی نقشه برداری مغز
🔹 سخنران :
دکتر مسعود نصرت آبادي
دکتری روانشناسی سلامت
🔸موضوع :
پیشرفت های تحریک الکتریکی مغز در ۱۰ سال گذشته
🔹این وبینار رایگان دوشنبه ۲۳ تیر ۹۹، ساعت ۱۱ الی ۱۲ با استقابل خوب شرکت کنندگان برگزار شد.
از همراهی شما سپاس گزاریم🌹
👉 @Medinateb
💢 آیا می توان از tDCS به منظور یادآوری خاطرات بهره جست؟
#مدینا_مقاله
🔹 مطالعه روانشناسان UCLA شواهد محكمی را مبنی بر نقش مهم منطقه خاصی از مغز در فراخوانی حافظه ارائه می دهد ؛ قشر پیش پیشانی قدامی-جانبی ، که علاوه بر حافظه، برای تفکر سطح بالا از جمله نظارت و یکپارچه سازی اطلاعات پردازش شده در سایر مناطق مغز اهمیت دارد.
این تحقیق ، همچنین نشان می دهد که استفاده از یک جریان الکتریکی برای تحریک این ناحیه، توانایی افراد را در بازیابی خاطرات بهبود می بخشد.
🔸 روانشناسان آزمایش هایی را با سه گروه از افراد انجام دادند که میانگین سنی آنها 20 سال و هر گروه شامل 13 زن و 11 مرد بودند.
به شرکت کنندگان 80 کلمه در صفحه رایانه نشان داده شد و به همراه هر کلمه، کلمات "خود" یا "دیگری" روی صفحه ظاهر شده تا شخص خود یا فرد دیگری را در حالت تعامل با کلمه اول تصور کنند. (برای مثال ، ترکیب "طلا" و "دیگری" ممکن است باعث شود آنها دوست خود را با گردنبند طلایی تصور کنند.)
🔹 روز بعد ، شرکت کنندگان برای سه آزمایش به آزمایشگاه بازگشتند : حافظه ،توانایی استدلال و درک بصری.
به هر یک از شرکت کنندگان دستگاه tDCS متصل بود تا جریان الکتریکی ضعیفی را از طریق الکترود روی پوست سر ارسال کرده و میزان تحریک پذیری نورون ها را در قشر پیش پیشانی قدامی_جانبی سمت چپ کاهش یا افزایش دهد.
🔸 طی نیمه اول مطالعه یک ساعته ، همه شرکت کنندگان تحریک "شم" را دریافت کردند. این روش، امکان تعیین یک خط پایه برای عملکرد شرکت کنندگان در شرایط عادی را فراهم نمود . و برای 30 دقیقه دوم مطالعه، شرکت کنندگان به سه گروه تقسیم شدند:
🔹 گروه اول جریان الکتریکی دریافت کردند که باعث افزایش تحریک پذیری نورون ها شود، گروه دوم تحت جریانی بودند که فعالیت نورون ها را سرکوب می کند و گروه سوم همچنان تحریک شم را دریافت کردند. سپس، زمان تجزیه و تحلیل داده ها فرا رسید تا مشخص شود کدام گروه بهترین یادآوری را در کلماتی که روز قبل مشاهده کرده بود، داشت.
🔸 محققان بیان كردند : در طول سی دقیقه اول مطالعه - هنگامي كه از هيچ تحريك مغزي استفاده نشده بود - اختلاف بين نمرات سه گروه وجود نداشت. بنابراین، هرگونه تغییر در نمرات حافظه در نیمه دوم ، مربوط به تاثیر تحریک الکتریکی می باشد.
🔹 نتایج نشان داد گروهی که در نیمه دوم مطالعه، سیگنال های تحریکی دریافت کرده بودند ، نسبت به مرحله تحریک شم ، نمرات حافظه شان 15.4 درصد افزایش یافت.
نمرات کسانی که در هر دو جلسه تحریک شم دریافت کردند ، از جلسه اول تا جلسه دوم فقط 2.6 درصد افزایش یافت ؛ یک تغییر آماری ناچیز که احتمالاً به دلیل آشنایی بیشتر آنها با تکلیف بود . و در کمال تعجب، نمرات گروهی که فعالیت نورون آنها به طور موقت سرکوب شده بود ، 5درصد افزایش نشان میداد، حتی بیشتر از گروه شم ، البته این افزایش نمرات از نظر آماری معنی دار نبود.
🔸 محققان خاطر نشان کردند زمانی که خاطره ای به دلیل بی توجهی شکل نگرفته است، تحریک الکتریکی کمکی نمی کند. اما در مواردی که خاطرات شکل گرفته اما بازیابی آن دشوار است ، تحریک tDCS می تواند به دستیابی به آن کمک کند.
🔹 در بررسی توانایی استدلال و درک بصری، محققان تفاوت معنی داری در عملکرد این سه گروه مشاهده نکردند.
✅ در ادامه میتوانید فایل PDF مربوط به این مقاله را دانلود و جهت اطلاعات بیشتر مطالعه فرمایید.
🌀 آخرین مقالات علوم اعصاب را در کانال تلگرام مدیناطب دنبال کنید...
@Medinateb
#مدینا_مقاله
🔹 مطالعه روانشناسان UCLA شواهد محكمی را مبنی بر نقش مهم منطقه خاصی از مغز در فراخوانی حافظه ارائه می دهد ؛ قشر پیش پیشانی قدامی-جانبی ، که علاوه بر حافظه، برای تفکر سطح بالا از جمله نظارت و یکپارچه سازی اطلاعات پردازش شده در سایر مناطق مغز اهمیت دارد.
این تحقیق ، همچنین نشان می دهد که استفاده از یک جریان الکتریکی برای تحریک این ناحیه، توانایی افراد را در بازیابی خاطرات بهبود می بخشد.
🔸 روانشناسان آزمایش هایی را با سه گروه از افراد انجام دادند که میانگین سنی آنها 20 سال و هر گروه شامل 13 زن و 11 مرد بودند.
به شرکت کنندگان 80 کلمه در صفحه رایانه نشان داده شد و به همراه هر کلمه، کلمات "خود" یا "دیگری" روی صفحه ظاهر شده تا شخص خود یا فرد دیگری را در حالت تعامل با کلمه اول تصور کنند. (برای مثال ، ترکیب "طلا" و "دیگری" ممکن است باعث شود آنها دوست خود را با گردنبند طلایی تصور کنند.)
🔹 روز بعد ، شرکت کنندگان برای سه آزمایش به آزمایشگاه بازگشتند : حافظه ،توانایی استدلال و درک بصری.
به هر یک از شرکت کنندگان دستگاه tDCS متصل بود تا جریان الکتریکی ضعیفی را از طریق الکترود روی پوست سر ارسال کرده و میزان تحریک پذیری نورون ها را در قشر پیش پیشانی قدامی_جانبی سمت چپ کاهش یا افزایش دهد.
🔸 طی نیمه اول مطالعه یک ساعته ، همه شرکت کنندگان تحریک "شم" را دریافت کردند. این روش، امکان تعیین یک خط پایه برای عملکرد شرکت کنندگان در شرایط عادی را فراهم نمود . و برای 30 دقیقه دوم مطالعه، شرکت کنندگان به سه گروه تقسیم شدند:
🔹 گروه اول جریان الکتریکی دریافت کردند که باعث افزایش تحریک پذیری نورون ها شود، گروه دوم تحت جریانی بودند که فعالیت نورون ها را سرکوب می کند و گروه سوم همچنان تحریک شم را دریافت کردند. سپس، زمان تجزیه و تحلیل داده ها فرا رسید تا مشخص شود کدام گروه بهترین یادآوری را در کلماتی که روز قبل مشاهده کرده بود، داشت.
🔸 محققان بیان كردند : در طول سی دقیقه اول مطالعه - هنگامي كه از هيچ تحريك مغزي استفاده نشده بود - اختلاف بين نمرات سه گروه وجود نداشت. بنابراین، هرگونه تغییر در نمرات حافظه در نیمه دوم ، مربوط به تاثیر تحریک الکتریکی می باشد.
🔹 نتایج نشان داد گروهی که در نیمه دوم مطالعه، سیگنال های تحریکی دریافت کرده بودند ، نسبت به مرحله تحریک شم ، نمرات حافظه شان 15.4 درصد افزایش یافت.
نمرات کسانی که در هر دو جلسه تحریک شم دریافت کردند ، از جلسه اول تا جلسه دوم فقط 2.6 درصد افزایش یافت ؛ یک تغییر آماری ناچیز که احتمالاً به دلیل آشنایی بیشتر آنها با تکلیف بود . و در کمال تعجب، نمرات گروهی که فعالیت نورون آنها به طور موقت سرکوب شده بود ، 5درصد افزایش نشان میداد، حتی بیشتر از گروه شم ، البته این افزایش نمرات از نظر آماری معنی دار نبود.
🔸 محققان خاطر نشان کردند زمانی که خاطره ای به دلیل بی توجهی شکل نگرفته است، تحریک الکتریکی کمکی نمی کند. اما در مواردی که خاطرات شکل گرفته اما بازیابی آن دشوار است ، تحریک tDCS می تواند به دستیابی به آن کمک کند.
🔹 در بررسی توانایی استدلال و درک بصری، محققان تفاوت معنی داری در عملکرد این سه گروه مشاهده نکردند.
✅ در ادامه میتوانید فایل PDF مربوط به این مقاله را دانلود و جهت اطلاعات بیشتر مطالعه فرمایید.
🌀 آخرین مقالات علوم اعصاب را در کانال تلگرام مدیناطب دنبال کنید...
@Medinateb
Telegram
attach 📎
#مدینا_مقاله
💢 عنوان مقاله :
Anodal Transcranial Direct Current Stimulation to the Left Rostrolateral Prefrontal Cortex Selectively Improves Source Memory Retrieval
👥 تیم‌تحقیقاتی :
Andrew J. Westphal, Tiffany E. Chow, Corey Ngoy, Xiaoye Zuo.
Acces to articles on medinateb telegram channel
🗓 تاریخ انتشار :
May 2019
📕 ژورنال :
Journal of Cognitive Neuroscience.
🌀 دانلود آخرین مقالات علوم اعصاب در کانال تلگرام مدینا طب...
@Medinateb
💢 عنوان مقاله :
Anodal Transcranial Direct Current Stimulation to the Left Rostrolateral Prefrontal Cortex Selectively Improves Source Memory Retrieval
👥 تیم‌تحقیقاتی :
Andrew J. Westphal, Tiffany E. Chow, Corey Ngoy, Xiaoye Zuo.
Acces to articles on medinateb telegram channel
🗓 تاریخ انتشار :
May 2019
📕 ژورنال :
Journal of Cognitive Neuroscience.
🌀 دانلود آخرین مقالات علوم اعصاب در کانال تلگرام مدینا طب...
@Medinateb
Telegram
attach 📎
💢 تاثیر tACS بر کاهش علائم افسردگی
#مدینا_مقاله
🔹 محققان دانشکده پزشکی UNC با استفاده از جریان الکتریکی متناوب ضعیف که از طریق الکترودهای متصل به پوست سر ارسال می شود (tACS)، با موفقیت الگوی الکتریکی طبیعی در قسمت خاصی از مغز را هدف قرار داده و علائم افسردگی را در حدود 70 درصد از شرکت کنندگان در یک مطالعه بالینی بهبود بخشیده اند.
🔸 تحقیقات قبلی نشان داده است که افراد مبتلا به افسردگی دارای نوسانات نامتعادل آلفا - به صورت بیش فعالی در سمت چپ قشر پیشانی - هستند. فرضیه تحقیق آن بود که با هدف قرار دادن این نوسانات با روش tACS ، امواج آلفا در دو سمت قشر پیشانی هم گام می شود، و با دست یابی به این هدف، علائم افسردگی نیز کاهش می یابد.
🔹 بنابراین، رویکرد مورد استفاده، بر نوسانات خاص آلفای هر فرد متمرکز بود. امواج آلفا با طول موج 8 تا 12 هرتز در الکتروانسفالوگرام (EEG) دیده می شود، و اغلب زمانی ظاهر می شود که چشم ها در حالت بیداری بسته باشند، مانند خیال پردازی های روزانه یا در حین مراقبه یا ایده پردازی ؛ یا اساساً زمانی که محرک های حسی مانند آنچه که می بینیم یا می شنویم حذف می شود.
🔸 شرکت کنندگان پژوهش، 32 فرد مبتلا به افسردگی بودند که قبل از شروع مطالعه، با مقیاس رتبه بندی افسردگی مونتگومری_اسبرگ ( MADRS ) ارزیابی شده و سپس به سه گروه تقسیم شدند.
گروه کنترل، تحریک پلاسیبو را دریافت کردند - یک محرک الکتریکی مختصر برای القا حس مداخله در ابتدای جلسه tACS.
🔹گروه آزمایشی اول مداخله tACS با 40 هرتز را دریافت کردند، طول موجی خارج از محدوده ای که محققان تصور می کردند بر نوسانات آلفا تأثیر می گذارد.
و گروه سوم مداخله درمانی را دریافت کردند، جریان الکتریکی 10 هرتزی tACS که امواج آلفا را به طور طبیعی در هر فرد هدف قرار می داد.
🔸 هر فرد ۵ جلسه ۴۰ دقیقه ای را در ۵ روز متوالی گذراند، در حالی که هیچ یک از شرکت کنندگان و محققان نمی دانستند کدام فرد در کدام گروه قرار دارند.( مطالعه دوسویه_کور) و پس از اتمام مرحله اجرا، هر شرکت کننده با استفاده از MADRS، بلافاصله بعد از جلسات، پس از دو هفته و پس از چهار هفته ، ارزیابی شد.
🔹 نتایج نشان داد شرکت کنندگان در
گروه tACS با طول موج 10 هرتز،بلافاصله پس از اتمام جلسات، کاهش نوسانات آلفا در قشر پیشانی چپ را نشان می دهند، به طوری که با امواج قشر پیشانی راست همگام شده بودند.
🔸 در ارزیابی پس از دو هفته ، هفتاد درصد افراد در گروه درمانی در حداقل 50 درصد از علائم افسردگی کاهش نشان دادند. این میزان پاسخ به طور قابل توجهی بالاتر از دو گروه دیگر بود. به علاوه، برخی از شرکت کنندگان چنان کاهش چشمگیر داشتند که پرونده های مطالعه موردی برای آنان نوشته شد. شرکت کنندگان دو گروه دیگر، در طی دو ارزیابی اولیه هیچ گونه کاهش علائمی را تجربه نکردند.
نتایج حاصله، در ارزیابی پس از چهار هفته تکرار نشد.
🔹 این واقعیت که از اینگونه مطالعات چنین نتایج مثبتی حاصل می شود، نوید بخش آن است که این رویکرد می تواند به بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی کمک کند.
این تیم در حال حاضر بر دو مطالعه پیگیری طولانی مدت بر مورد های مشابه کار می کند.
✅ در ادامه میتوانید فایل PDF مربوط به این مقاله را دانلود و جهت اطلاعات بیشتر مطالعه فرمایید.
🌀 آخرین مقالات علوم اعصاب را در کانال تلگرام مدیناطب دنبال کنید...
@Medinateb
#مدینا_مقاله
🔹 محققان دانشکده پزشکی UNC با استفاده از جریان الکتریکی متناوب ضعیف که از طریق الکترودهای متصل به پوست سر ارسال می شود (tACS)، با موفقیت الگوی الکتریکی طبیعی در قسمت خاصی از مغز را هدف قرار داده و علائم افسردگی را در حدود 70 درصد از شرکت کنندگان در یک مطالعه بالینی بهبود بخشیده اند.
🔸 تحقیقات قبلی نشان داده است که افراد مبتلا به افسردگی دارای نوسانات نامتعادل آلفا - به صورت بیش فعالی در سمت چپ قشر پیشانی - هستند. فرضیه تحقیق آن بود که با هدف قرار دادن این نوسانات با روش tACS ، امواج آلفا در دو سمت قشر پیشانی هم گام می شود، و با دست یابی به این هدف، علائم افسردگی نیز کاهش می یابد.
🔹 بنابراین، رویکرد مورد استفاده، بر نوسانات خاص آلفای هر فرد متمرکز بود. امواج آلفا با طول موج 8 تا 12 هرتز در الکتروانسفالوگرام (EEG) دیده می شود، و اغلب زمانی ظاهر می شود که چشم ها در حالت بیداری بسته باشند، مانند خیال پردازی های روزانه یا در حین مراقبه یا ایده پردازی ؛ یا اساساً زمانی که محرک های حسی مانند آنچه که می بینیم یا می شنویم حذف می شود.
🔸 شرکت کنندگان پژوهش، 32 فرد مبتلا به افسردگی بودند که قبل از شروع مطالعه، با مقیاس رتبه بندی افسردگی مونتگومری_اسبرگ ( MADRS ) ارزیابی شده و سپس به سه گروه تقسیم شدند.
گروه کنترل، تحریک پلاسیبو را دریافت کردند - یک محرک الکتریکی مختصر برای القا حس مداخله در ابتدای جلسه tACS.
🔹گروه آزمایشی اول مداخله tACS با 40 هرتز را دریافت کردند، طول موجی خارج از محدوده ای که محققان تصور می کردند بر نوسانات آلفا تأثیر می گذارد.
و گروه سوم مداخله درمانی را دریافت کردند، جریان الکتریکی 10 هرتزی tACS که امواج آلفا را به طور طبیعی در هر فرد هدف قرار می داد.
🔸 هر فرد ۵ جلسه ۴۰ دقیقه ای را در ۵ روز متوالی گذراند، در حالی که هیچ یک از شرکت کنندگان و محققان نمی دانستند کدام فرد در کدام گروه قرار دارند.( مطالعه دوسویه_کور) و پس از اتمام مرحله اجرا، هر شرکت کننده با استفاده از MADRS، بلافاصله بعد از جلسات، پس از دو هفته و پس از چهار هفته ، ارزیابی شد.
🔹 نتایج نشان داد شرکت کنندگان در
گروه tACS با طول موج 10 هرتز،بلافاصله پس از اتمام جلسات، کاهش نوسانات آلفا در قشر پیشانی چپ را نشان می دهند، به طوری که با امواج قشر پیشانی راست همگام شده بودند.
🔸 در ارزیابی پس از دو هفته ، هفتاد درصد افراد در گروه درمانی در حداقل 50 درصد از علائم افسردگی کاهش نشان دادند. این میزان پاسخ به طور قابل توجهی بالاتر از دو گروه دیگر بود. به علاوه، برخی از شرکت کنندگان چنان کاهش چشمگیر داشتند که پرونده های مطالعه موردی برای آنان نوشته شد. شرکت کنندگان دو گروه دیگر، در طی دو ارزیابی اولیه هیچ گونه کاهش علائمی را تجربه نکردند.
نتایج حاصله، در ارزیابی پس از چهار هفته تکرار نشد.
🔹 این واقعیت که از اینگونه مطالعات چنین نتایج مثبتی حاصل می شود، نوید بخش آن است که این رویکرد می تواند به بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی کمک کند.
این تیم در حال حاضر بر دو مطالعه پیگیری طولانی مدت بر مورد های مشابه کار می کند.
✅ در ادامه میتوانید فایل PDF مربوط به این مقاله را دانلود و جهت اطلاعات بیشتر مطالعه فرمایید.
🌀 آخرین مقالات علوم اعصاب را در کانال تلگرام مدیناطب دنبال کنید...
@Medinateb
Telegram
attach 📎
#مدینا_مقاله
💢 عنوان مقاله :
Double-blind, randomized pilot clinical trial targeting alpha oscillations with transcranial alternating current stimulation (tACS) for the treatment of major depressive disorder (MDD)
👥 تیم‌تحقیقاتی :
Morgan L. Alexander, Sankaraleengam Alagapan, Courtney E. Lugo, Juliann M. Mellin, Caroline Lustenberger, David R. Rubinow & Flavio Fröhlich
Acces to articles on medinateb telegram channel
🗓 تاریخ انتشار :
March 2019
📕 ژورنال :
Translational Psychiatry
🌀 دانلود آخرین مقالات علوم اعصاب در کانال تلگرام مدینا طب...
@Medinateb
💢 عنوان مقاله :
Double-blind, randomized pilot clinical trial targeting alpha oscillations with transcranial alternating current stimulation (tACS) for the treatment of major depressive disorder (MDD)
👥 تیم‌تحقیقاتی :
Morgan L. Alexander, Sankaraleengam Alagapan, Courtney E. Lugo, Juliann M. Mellin, Caroline Lustenberger, David R. Rubinow & Flavio Fröhlich
Acces to articles on medinateb telegram channel
🗓 تاریخ انتشار :
March 2019
📕 ژورنال :
Translational Psychiatry
🌀 دانلود آخرین مقالات علوم اعصاب در کانال تلگرام مدینا طب...
@Medinateb
Telegram
attach 📎
💢 تاثیر استفاده از روش نوروفیدبک بر عملکرد بهینه
#مدینا_مقاله
🔹 وضعیت برانگیختگی - ترس ، اضطراب یا آرام بودن - بر توانایی ما در تصمیم گیری ، داوری و عملکرد بهینه در محیط های پویا اثر می گذارد. در واقع، همیشه میزان بالایی از برانگیختگی مناسب نیست. به عنوان مثال تصور کنید که در حال عبور از یک پل تعادلی هستید. اگر پل تنها 1 متر از زمین فاصله داشته باشد ، سرعت عمل و آرامش شما در عبور از پل به طرز چشمگیری بهتر از زمانی ست که پل 60 متر بالاتر از زمین باشد. برای داشتن بهترین عملکرد ، برانگیختگی شما باید در حد بهینه ای باشد؛ نه آنقدر زیاد که شما را به لبه پل سوق دهد.
🔸 مطابق با قانون یرکس_دادسون رابطه معکوس U شکل بین سطح برانگیختگی و عملکرد نشان دهنده این است که حالت برانگیختگی ای وجود دارد که برای رفتار در یک موقعیت معین بهینه است. در این مطالعه جدید ، محققان نشان داده اند که می توانند با استفاده از نوروفیدبک برانگیختگی فرد را از سمت راست منحنی یرکس دادسون به سمت چپ یعنی به سمت وضعیت بهینه حرکت دهند.
🔹 در پژوهش مذکور، محققان با استفاده از نوروفیدبک آنلاین به دنبال تغییر وضعیت برانگیختگی فرد به منظور بهبود عملکرد در وظایف حرکتی حسی حساس مانند خلبانی یک پرواز بودند. آنها از رابط كامپيوتر-مغز (BCI) استفاده كردند تا از طريق الكتروسفالوگرافي (EEG) در زمان تکلیف ، حالت هاي برانگيختگي شركت كنندگان را در طی ناوبري هوايي واقعيت مجازی، كنترل كنند. این سیستم یک سیگنال نوروفیدبک تولید کرده که به شرکت کنندگان کمک می کند با کاهش برانگیختگی خود در شرایط دشوار پرواز عملکرد بهتری را به نمایش بگذارند.
🔸 20 فرد مورد مطالعه در یک سناریوی واقعیت مجازی وارد شدند که در آن باید یک هواپیمای شبیه سازی شده را در مرزهای مستطیلی حرکت می دادند. این بازی به عنوان تکلیف اجتناب از مرز شناخته شده و نیازمند هوشمندی در حرکات حسی حرکتی است و حتی استرس های شناختی را نیز ایجاد میکند ، مانند باریک تر کردن مرز ها در هر 30 ثانیه ، که باعث برانگیختگی بیشتر و در نتیجه منجر به عدم موفقیت در تکلیف یا برخورد به مرزها می شود. عملکرد شرکت کنندگان با زمان و مسافتی که می توانستند طی کنند ارزیابی می شد.
🔹 سه روش نوروفیدبک (BCI ، شم و سکوت) به طور تصادفی برای هر پرواز اختصاص داده شد. در شرایط BCI ، افراد صدای ضربان قلب مصنوعی را می شنیدند که به عنوان تابعی از سطح برانگیختگی وابسته به وظیفه استنباط شده بوده و هر چه سطح برانگیختگی بالاتر می رفت صدا هم بلندتر می شد و برعکس. در شرایط شم و سکوت این بازخورد وجود نداشت.
🔸 در گروه BCI، حدود 20 درصد بهبود عملکرد نسبت به دو گروه دیگر دیده شد. آنها با وجود دشوار شدن تکالیف که نیاز به سطح بالایی از هماهنگی بینایی و حرکتی داشت ، قادر به پرواز طولانی تر بودند. نتایج نشان داد که نوروفیدبک در واقع باعث کاهش برانگیختگی افراد شده و باعث می شود که آرام بمانند و طی پرواز به فراتر از نقطه ی عملکرد معمولی شان برسند.
🔹 این پروژه اولین به کاری گیری سیستم BCI را نشان میدهد که از نوروفیدبک آنلاین برای تغییر حالت برانگیختگی و بهبود عملکرد مطابق با قانون یرکس دادسون استفاده می کند.
🔸 نکته جالب توجه در مورد رویکرد جدید این است که در حوزه های مختلف قابل استفاده است مانند برنامه های بالینی که از خود تنظیمی به عنوان یک درمان هدفمند ، برای بیماری های اعصاب و روان یا تنظیم برانگیختگی و احساسات در شرایط بالینی استفاده می کنند.
✅ در ادامه میتوانید فایل PDF مربوط به این مقاله را دانلود و جهت اطلاعات بیشتر مطالعه فرمایید.
🌀 آخرین مقالات علوم اعصاب را در کانال تلگرام مدیناطب دنبال کنید...
@Medinateb
#مدینا_مقاله
🔹 وضعیت برانگیختگی - ترس ، اضطراب یا آرام بودن - بر توانایی ما در تصمیم گیری ، داوری و عملکرد بهینه در محیط های پویا اثر می گذارد. در واقع، همیشه میزان بالایی از برانگیختگی مناسب نیست. به عنوان مثال تصور کنید که در حال عبور از یک پل تعادلی هستید. اگر پل تنها 1 متر از زمین فاصله داشته باشد ، سرعت عمل و آرامش شما در عبور از پل به طرز چشمگیری بهتر از زمانی ست که پل 60 متر بالاتر از زمین باشد. برای داشتن بهترین عملکرد ، برانگیختگی شما باید در حد بهینه ای باشد؛ نه آنقدر زیاد که شما را به لبه پل سوق دهد.
🔸 مطابق با قانون یرکس_دادسون رابطه معکوس U شکل بین سطح برانگیختگی و عملکرد نشان دهنده این است که حالت برانگیختگی ای وجود دارد که برای رفتار در یک موقعیت معین بهینه است. در این مطالعه جدید ، محققان نشان داده اند که می توانند با استفاده از نوروفیدبک برانگیختگی فرد را از سمت راست منحنی یرکس دادسون به سمت چپ یعنی به سمت وضعیت بهینه حرکت دهند.
🔹 در پژوهش مذکور، محققان با استفاده از نوروفیدبک آنلاین به دنبال تغییر وضعیت برانگیختگی فرد به منظور بهبود عملکرد در وظایف حرکتی حسی حساس مانند خلبانی یک پرواز بودند. آنها از رابط كامپيوتر-مغز (BCI) استفاده كردند تا از طريق الكتروسفالوگرافي (EEG) در زمان تکلیف ، حالت هاي برانگيختگي شركت كنندگان را در طی ناوبري هوايي واقعيت مجازی، كنترل كنند. این سیستم یک سیگنال نوروفیدبک تولید کرده که به شرکت کنندگان کمک می کند با کاهش برانگیختگی خود در شرایط دشوار پرواز عملکرد بهتری را به نمایش بگذارند.
🔸 20 فرد مورد مطالعه در یک سناریوی واقعیت مجازی وارد شدند که در آن باید یک هواپیمای شبیه سازی شده را در مرزهای مستطیلی حرکت می دادند. این بازی به عنوان تکلیف اجتناب از مرز شناخته شده و نیازمند هوشمندی در حرکات حسی حرکتی است و حتی استرس های شناختی را نیز ایجاد میکند ، مانند باریک تر کردن مرز ها در هر 30 ثانیه ، که باعث برانگیختگی بیشتر و در نتیجه منجر به عدم موفقیت در تکلیف یا برخورد به مرزها می شود. عملکرد شرکت کنندگان با زمان و مسافتی که می توانستند طی کنند ارزیابی می شد.
🔹 سه روش نوروفیدبک (BCI ، شم و سکوت) به طور تصادفی برای هر پرواز اختصاص داده شد. در شرایط BCI ، افراد صدای ضربان قلب مصنوعی را می شنیدند که به عنوان تابعی از سطح برانگیختگی وابسته به وظیفه استنباط شده بوده و هر چه سطح برانگیختگی بالاتر می رفت صدا هم بلندتر می شد و برعکس. در شرایط شم و سکوت این بازخورد وجود نداشت.
🔸 در گروه BCI، حدود 20 درصد بهبود عملکرد نسبت به دو گروه دیگر دیده شد. آنها با وجود دشوار شدن تکالیف که نیاز به سطح بالایی از هماهنگی بینایی و حرکتی داشت ، قادر به پرواز طولانی تر بودند. نتایج نشان داد که نوروفیدبک در واقع باعث کاهش برانگیختگی افراد شده و باعث می شود که آرام بمانند و طی پرواز به فراتر از نقطه ی عملکرد معمولی شان برسند.
🔹 این پروژه اولین به کاری گیری سیستم BCI را نشان میدهد که از نوروفیدبک آنلاین برای تغییر حالت برانگیختگی و بهبود عملکرد مطابق با قانون یرکس دادسون استفاده می کند.
🔸 نکته جالب توجه در مورد رویکرد جدید این است که در حوزه های مختلف قابل استفاده است مانند برنامه های بالینی که از خود تنظیمی به عنوان یک درمان هدفمند ، برای بیماری های اعصاب و روان یا تنظیم برانگیختگی و احساسات در شرایط بالینی استفاده می کنند.
✅ در ادامه میتوانید فایل PDF مربوط به این مقاله را دانلود و جهت اطلاعات بیشتر مطالعه فرمایید.
🌀 آخرین مقالات علوم اعصاب را در کانال تلگرام مدیناطب دنبال کنید...
@Medinateb
Telegram
attach 📎
#مدینا_مقاله
💢 عنوان مقاله :
Regulation of arousal via online neurofeedback improves human performance in a demanding sensory-motor task
👥 تیم‌تحقیقاتی :
Josef Faller, Jennifer Cummings, Sameer Saproo, Paul Sajda.
Acces to articles on medinateb telegram channel
🗓 تاریخ انتشار :
March 2019
📕 منبع :
Proceedings of the National Academy of Sciences..
🌀 دانلود آخرین مقالات علوم اعصاب در کانال تلگرام مدینا طب...
@Medinateb
💢 عنوان مقاله :
Regulation of arousal via online neurofeedback improves human performance in a demanding sensory-motor task
👥 تیم‌تحقیقاتی :
Josef Faller, Jennifer Cummings, Sameer Saproo, Paul Sajda.
Acces to articles on medinateb telegram channel
🗓 تاریخ انتشار :
March 2019
📕 منبع :
Proceedings of the National Academy of Sciences..
🌀 دانلود آخرین مقالات علوم اعصاب در کانال تلگرام مدینا طب...
@Medinateb
Telegram
attach 📎
💢 استفاده همزمان از دو روش fMRI و EEG ؛ عملی یا دور از دسترس ؟
#مدینا_مقاله
🔹 در طول دو دهه گذشته ، اندازه گیری ارتباط مناطق مختلف مغز از تأكید بر فعالیت مناطق بطور مجزا پیشی گرفته است، زیرا بررسی شبکه ها کلیه اتصالات را در تمام مناطق مغز توصیف می کند. متعاقبا، روش های اندازه گیری اتصالات نیز مورد توجه خاصی قرار گرفته است.
🔸 تحقیقات جدید نشان می دهد که چگونه دو روش بسیار متفاوت اندازه گیری فعالیت مغز می توانند داده های معنی دار در شبکه های مغزی را بطور همزمان ارائه دهند : تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی fMRI و الکتروانسفالوگرافی EEG که برای ارائه اطلاعات در مورد جنبه های بسیار مختلف ارتباط عصبی بین مناطق مغز استفاده می شود.
🔹 متاسفانه ارزیابی همزمان این ارتباط‌ها توسط fMRI و EEG ، بنا به تفاوت های این دو روش، دشوار است.fMRI ابعاد بسیار کند ارتباطات را بر اساس مصرف انرژی نورون ها ضبط می کند ، در حالی که EEG ارتباط سریع نورون ها را در زمان تکلیف، از طریق اندازه گیری سیگنال های الکتریکی تولید شده توسط سلول های عصبی مغز آشکار می کند؛که خود باعث ایجاد مانعی دیگر میگردد، زیرا اسکنرهای MRI که برای اندازه گیری fMRI استفاده می شوند با سیگنال های EEG تداخل پیدا می کنند. اسکنرها از میدان های مغناطیسی که جریان های خود را تولید می کنند استفاده می کنند، نتیجه آن که در سیگنال های EEG آرتیفکت تولید می شود.
🔸 هدف از پژوهش حاضر بررسی این سوال است که چگونه داده‌های اندازه گیری شده توسط fMRI با گذشت زمان تغییر می کند و آیا این تغییرات با تغییرات الکتروفیزیولوژیک در اتصالات، که توسط EEG اندازه گیری می شود، همگام است؟
🔹 محققان مشاهده کردند که داده‌های fMRI با وجود اینکه به دلیل مسائل مربوط به پارازیت مورد انتقاد قرار گرفته بودند ،با تغییرات اتصالات در طول زمان كه توسط EEG اندازه گیری شده بود ارتباط داشتند. به طور مشابه ، داده‌های EEG ، که قبلاً به دلیل اندازه گیری های فضایی ضعیف ارتباطات مغز مورد انتقاد قرار گرفته بودند ، با تغییرات اتصالات در fMRI همبستگی دارند و در مطالعه ارتباط کلی مغز معنی دار هستند.
🔸 این همبستگی تأیید می کند که کاستی های هر دو روش قابل رفع است و می توان داده های معنی داری از ترکیب آنها به دست آورد.
محققان امیدوارند با استفاده از رویکردهای تحلیلی جدید ، بتوانند تلفیق EEG و fMRI را به منظور بهبود بخشیدن محدودیت های آن ها، بدون از بین بردن مزایای هر روش محقق کنند تا پایه ای محکم برای مطالعات آینده در زمینه آسیب شناسی و کاوش در مغز فراهم کنند.
✅ در ادامه میتوانید فایل PDF مربوط به این مقاله را دانلود و جهت اطلاعات بیشتر مطالعه فرمایید.
🌀 آخرین مقالات علوم اعصاب را در کانال تلگرام مدیناطب دنبال کنید...
👉 @Medinateb
#مدینا_مقاله
🔹 در طول دو دهه گذشته ، اندازه گیری ارتباط مناطق مختلف مغز از تأكید بر فعالیت مناطق بطور مجزا پیشی گرفته است، زیرا بررسی شبکه ها کلیه اتصالات را در تمام مناطق مغز توصیف می کند. متعاقبا، روش های اندازه گیری اتصالات نیز مورد توجه خاصی قرار گرفته است.
🔸 تحقیقات جدید نشان می دهد که چگونه دو روش بسیار متفاوت اندازه گیری فعالیت مغز می توانند داده های معنی دار در شبکه های مغزی را بطور همزمان ارائه دهند : تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی fMRI و الکتروانسفالوگرافی EEG که برای ارائه اطلاعات در مورد جنبه های بسیار مختلف ارتباط عصبی بین مناطق مغز استفاده می شود.
🔹 متاسفانه ارزیابی همزمان این ارتباط‌ها توسط fMRI و EEG ، بنا به تفاوت های این دو روش، دشوار است.fMRI ابعاد بسیار کند ارتباطات را بر اساس مصرف انرژی نورون ها ضبط می کند ، در حالی که EEG ارتباط سریع نورون ها را در زمان تکلیف، از طریق اندازه گیری سیگنال های الکتریکی تولید شده توسط سلول های عصبی مغز آشکار می کند؛که خود باعث ایجاد مانعی دیگر میگردد، زیرا اسکنرهای MRI که برای اندازه گیری fMRI استفاده می شوند با سیگنال های EEG تداخل پیدا می کنند. اسکنرها از میدان های مغناطیسی که جریان های خود را تولید می کنند استفاده می کنند، نتیجه آن که در سیگنال های EEG آرتیفکت تولید می شود.
🔸 هدف از پژوهش حاضر بررسی این سوال است که چگونه داده‌های اندازه گیری شده توسط fMRI با گذشت زمان تغییر می کند و آیا این تغییرات با تغییرات الکتروفیزیولوژیک در اتصالات، که توسط EEG اندازه گیری می شود، همگام است؟
🔹 محققان مشاهده کردند که داده‌های fMRI با وجود اینکه به دلیل مسائل مربوط به پارازیت مورد انتقاد قرار گرفته بودند ،با تغییرات اتصالات در طول زمان كه توسط EEG اندازه گیری شده بود ارتباط داشتند. به طور مشابه ، داده‌های EEG ، که قبلاً به دلیل اندازه گیری های فضایی ضعیف ارتباطات مغز مورد انتقاد قرار گرفته بودند ، با تغییرات اتصالات در fMRI همبستگی دارند و در مطالعه ارتباط کلی مغز معنی دار هستند.
🔸 این همبستگی تأیید می کند که کاستی های هر دو روش قابل رفع است و می توان داده های معنی داری از ترکیب آنها به دست آورد.
محققان امیدوارند با استفاده از رویکردهای تحلیلی جدید ، بتوانند تلفیق EEG و fMRI را به منظور بهبود بخشیدن محدودیت های آن ها، بدون از بین بردن مزایای هر روش محقق کنند تا پایه ای محکم برای مطالعات آینده در زمینه آسیب شناسی و کاوش در مغز فراهم کنند.
✅ در ادامه میتوانید فایل PDF مربوط به این مقاله را دانلود و جهت اطلاعات بیشتر مطالعه فرمایید.
🌀 آخرین مقالات علوم اعصاب را در کانال تلگرام مدیناطب دنبال کنید...
👉 @Medinateb
Telegram
attach 📎
#مدینا_مقاله
💢 عنوان مقاله :
Concurrent EEG- and fMRI-derived functional connectomes exhibit linked dynamics
👥 تیم‌تحقیقاتی :
Jonathan Wirsich
, Anne-Lise Giraud
, Sepideh Sadaghiani
Acces to articles on medinateb telegram channel
🗓 تاریخ انتشار :
May 2020
📕 منبع :
NeuroImage
🌀 دانلود آخرین مقالات علوم اعصاب در کانال تلگرام مدینا طب...
@Medinateb
💢 عنوان مقاله :
Concurrent EEG- and fMRI-derived functional connectomes exhibit linked dynamics
👥 تیم‌تحقیقاتی :
Jonathan Wirsich
, Anne-Lise Giraud
, Sepideh Sadaghiani
Acces to articles on medinateb telegram channel
🗓 تاریخ انتشار :
May 2020
📕 منبع :
NeuroImage
🌀 دانلود آخرین مقالات علوم اعصاب در کانال تلگرام مدینا طب...
@Medinateb
Telegram
attach 📎
Forwarded from نوروساینس کاربردی
〰〰〰〰〰〰〰〰
مرکز پارند با همکاری شرکت دانش‌بنیان مدیناطب برگزار می کند
🔸کارگاه آنلاین تحریک الکتریکی فراجمجمه‌ای (tES)
tDCS, tACS, tRNS, tPCS, CES
۱۴ مرداد ماه؛ ساعت ۱۰ الی ۱۷
🔸کارگاه آنلاین نوروفیدبک مقدماتی؛ ۱۵ و ۱۶ مرداد ماه؛ ساعت ۱۰ الی ۱۷
▪️مدرس کارگاه: دکتر مسعود نصرت‌آبادی؛ روانشناس سلامت؛ مدرس و پژوهشگر علوم اعصاب کاربردی
📝 امکان ثبت نام در هر دو کارگاه و یا هر کارگاه به تنهایی وجود دارد.
📍مباحث عملی در قالب فیلم های ضبط شده در اختیار شرکت کنندگان قرار خواهد گرفت
📍پس از اتمام کارگاه، امکان تمرین عملی مباحث مطرح شده در کارگاه با هماهنگی واحد آموزش وجود دارد. توضیحات بیشتر را در هنگام ثبت نام مسئولان آموزش در اختیار شما قرار خواهند داد.
〰〰〰〰〰〰〰〰
☎️ برای ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن ۸۸۷۷۶۴۰۰-۰۲۱ تماس بگیرید.
مدیناطب، اسپانسر رسمی دوره‌های آموزشی پارند
@appliedneuroscience
@medinateb
مرکز پارند با همکاری شرکت دانش‌بنیان مدیناطب برگزار می کند
🔸کارگاه آنلاین تحریک الکتریکی فراجمجمه‌ای (tES)
tDCS, tACS, tRNS, tPCS, CES
۱۴ مرداد ماه؛ ساعت ۱۰ الی ۱۷
🔸کارگاه آنلاین نوروفیدبک مقدماتی؛ ۱۵ و ۱۶ مرداد ماه؛ ساعت ۱۰ الی ۱۷
▪️مدرس کارگاه: دکتر مسعود نصرت‌آبادی؛ روانشناس سلامت؛ مدرس و پژوهشگر علوم اعصاب کاربردی
📝 امکان ثبت نام در هر دو کارگاه و یا هر کارگاه به تنهایی وجود دارد.
📍مباحث عملی در قالب فیلم های ضبط شده در اختیار شرکت کنندگان قرار خواهد گرفت
📍پس از اتمام کارگاه، امکان تمرین عملی مباحث مطرح شده در کارگاه با هماهنگی واحد آموزش وجود دارد. توضیحات بیشتر را در هنگام ثبت نام مسئولان آموزش در اختیار شما قرار خواهند داد.
〰〰〰〰〰〰〰〰
☎️ برای ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن ۸۸۷۷۶۴۰۰-۰۲۱ تماس بگیرید.
مدیناطب، اسپانسر رسمی دوره‌های آموزشی پارند
@appliedneuroscience
@medinateb
💢 دیدگاه کانون محور و بررسی شبکه ها، چه مولفه دیگری برا کاوش در مغز لازم است؟
#مدینا_مقاله
🔹 در نظرِ بیشتر افراد، مغز به مناطقی تقسیم می شود که هر کدام وظایف مختلفی مانند زبان یا مهارت های حرکتی ظریف دارند. یک مطالعه جدید توسط محققان پنسیلوانیا نشان می دهد که داستان دیگری علاوه بر منطقه بندی وجود دارد: ضخامت بافت مغز و شبکه های مغزی ممکن است نقش مهمی در پیوند مغز و رفتار داشته باشد.
🔸 علوم اعصاب مدتهاست که ارتباط بین مناطق خاص مغز و رفتارهای خاص را تشخیص داده است و این تصوری اساسی است که مناطق مختلف مغز وظیفه های مختلفی را بر عهده دارند.به عنوان مثال ، ما می دانیم که چه بخشی از مغز مسئولیت پردازش اطلاعات بصری را بر عهده دارد ، یا اینکه بعضی از مناطق مغز بیشتر وظایف شناختی مرتبه بالاتر را بر عهده دارند. این میراثی از مطالعات سنتی تصویربرداری عصبی است ، که سعی می کند برای عملکرد مغز نقشه ای ترسیم کند.
🔹 با این وجود ، منطقه بندی مغز نتوانسته است تمام ارتباطات مغز و رفتار را کاملاً توضیح دهد. در مطالعات تصویر برداری مدرن، محققان به دنبال کشف تقابل اتصالات بین نواحی مغز هستند ، اما، مولفه دیگری نیز مطرح است که تا کنون به آن پرداخته نشده بود : تاثیر ضخامت بافت بر رفتار و شبکه های مغزی
🔸 ضخامت قشر مغز به عمق لایه بیرونی بافت عصبی در مغز اطلاق می شود که مسئول محاسبات عصبی است و اتصالات عملکردی چگونگی ارتباط نواحی مغز با یکدیگر را توصیف می کند. به علاوه، اتصال در اشاره به ارتباطات بین نورون ها، گروههای نورونها یا مناطق دیگر مغز به کار می رود.
🔹 مطالعه حاضر بخشی از پروژه human connectome است که از داده های جمع آوری شده توسط آخرین فن آوری های تصویربرداری عصبی ، از جمله تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی - fMRI - تصویربرداری های ساختاری از مغز ، ارزیابی های رفتاری ، شناختی ، روانسنجی و جمعیت شناختی، در یک گروه 818 نفره بهره می برد.
از آزمون های رفتاری برای جمع آوری اختلافات بین فردی در زمینه هوش ، تمایلات پرخاشگرانه و رضایت از زندگی شرکت کنندگان استفاده شد. و همچین به منظور سنجش رابطه بین ضخامت قشر مغز با اتصالات عملکردی بین نواحی مختلف قشری، 200 ناحیه مجزا مغز در حالت استراحت ارزیابی شده است.
🔸 پژوهشگران دریافتند که هر دو الگوی ضخامت قشر و اتصالات عملکردی با رفتارهای خاص ارتباط معنی داری دارند.
بنابر نتایج به دست آمده این الگوهای بهتر از فرضیات قبلی رفتارهای مثبت مانند نحوه عملکرد فرد در حافظه و تست های شناختی ، احساس رضایت از زندگی و دستیابی به موفقیت تحصیلی را تبیین می کنند.
به علاوه، در توصیف رفتارهای منفی مانند مصرف مواد، رفتار های خلاف قانون یا عصبانیت نیز کارآمدند.
🔹 نتایج حاصل از الگوهای ضخامت بافت و شبکه های مغز، با وجود اینکه جنبه های متفاوتی از ساختار و اتصالات را نشان می دهند، سازگاری دارند. امکان تماشای خصوصیات ساختاری مغز و اتصالات عملکردی در یک مطالعه، از اهمیت ویژه ای برای درک رابطه مغز و رفتار برخوردار است و میتواند سرنخی برای مطالعات نوین آینده باشد.
✅ در ادامه میتوانید فایل PDF مربوط به این مقاله را دانلود و جهت اطلاعات بیشتر مطالعه فرمایید.
🌀 آخرین مقالات علوم اعصاب را در کانال تلگرام مدیناطب دنبال کنید...
@Medinateb
#مدینا_مقاله
🔹 در نظرِ بیشتر افراد، مغز به مناطقی تقسیم می شود که هر کدام وظایف مختلفی مانند زبان یا مهارت های حرکتی ظریف دارند. یک مطالعه جدید توسط محققان پنسیلوانیا نشان می دهد که داستان دیگری علاوه بر منطقه بندی وجود دارد: ضخامت بافت مغز و شبکه های مغزی ممکن است نقش مهمی در پیوند مغز و رفتار داشته باشد.
🔸 علوم اعصاب مدتهاست که ارتباط بین مناطق خاص مغز و رفتارهای خاص را تشخیص داده است و این تصوری اساسی است که مناطق مختلف مغز وظیفه های مختلفی را بر عهده دارند.به عنوان مثال ، ما می دانیم که چه بخشی از مغز مسئولیت پردازش اطلاعات بصری را بر عهده دارد ، یا اینکه بعضی از مناطق مغز بیشتر وظایف شناختی مرتبه بالاتر را بر عهده دارند. این میراثی از مطالعات سنتی تصویربرداری عصبی است ، که سعی می کند برای عملکرد مغز نقشه ای ترسیم کند.
🔹 با این وجود ، منطقه بندی مغز نتوانسته است تمام ارتباطات مغز و رفتار را کاملاً توضیح دهد. در مطالعات تصویر برداری مدرن، محققان به دنبال کشف تقابل اتصالات بین نواحی مغز هستند ، اما، مولفه دیگری نیز مطرح است که تا کنون به آن پرداخته نشده بود : تاثیر ضخامت بافت بر رفتار و شبکه های مغزی
🔸 ضخامت قشر مغز به عمق لایه بیرونی بافت عصبی در مغز اطلاق می شود که مسئول محاسبات عصبی است و اتصالات عملکردی چگونگی ارتباط نواحی مغز با یکدیگر را توصیف می کند. به علاوه، اتصال در اشاره به ارتباطات بین نورون ها، گروههای نورونها یا مناطق دیگر مغز به کار می رود.
🔹 مطالعه حاضر بخشی از پروژه human connectome است که از داده های جمع آوری شده توسط آخرین فن آوری های تصویربرداری عصبی ، از جمله تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی - fMRI - تصویربرداری های ساختاری از مغز ، ارزیابی های رفتاری ، شناختی ، روانسنجی و جمعیت شناختی، در یک گروه 818 نفره بهره می برد.
از آزمون های رفتاری برای جمع آوری اختلافات بین فردی در زمینه هوش ، تمایلات پرخاشگرانه و رضایت از زندگی شرکت کنندگان استفاده شد. و همچین به منظور سنجش رابطه بین ضخامت قشر مغز با اتصالات عملکردی بین نواحی مختلف قشری، 200 ناحیه مجزا مغز در حالت استراحت ارزیابی شده است.
🔸 پژوهشگران دریافتند که هر دو الگوی ضخامت قشر و اتصالات عملکردی با رفتارهای خاص ارتباط معنی داری دارند.
بنابر نتایج به دست آمده این الگوهای بهتر از فرضیات قبلی رفتارهای مثبت مانند نحوه عملکرد فرد در حافظه و تست های شناختی ، احساس رضایت از زندگی و دستیابی به موفقیت تحصیلی را تبیین می کنند.
به علاوه، در توصیف رفتارهای منفی مانند مصرف مواد، رفتار های خلاف قانون یا عصبانیت نیز کارآمدند.
🔹 نتایج حاصل از الگوهای ضخامت بافت و شبکه های مغز، با وجود اینکه جنبه های متفاوتی از ساختار و اتصالات را نشان می دهند، سازگاری دارند. امکان تماشای خصوصیات ساختاری مغز و اتصالات عملکردی در یک مطالعه، از اهمیت ویژه ای برای درک رابطه مغز و رفتار برخوردار است و میتواند سرنخی برای مطالعات نوین آینده باشد.
✅ در ادامه میتوانید فایل PDF مربوط به این مقاله را دانلود و جهت اطلاعات بیشتر مطالعه فرمایید.
🌀 آخرین مقالات علوم اعصاب را در کانال تلگرام مدیناطب دنبال کنید...
@Medinateb
Telegram
attach 📎
#مدینا_مقاله
💢 عنوان مقاله :
Neuroimaging contrast across the cortical hierarchy is the feature maximally linked to behavior and demographics
👥 تیم‌تحقیقاتی :
Feng Han, Yameng Gu , Gregory L. Brown , Xiang Zhang , Xiao Liu
Acces to articles on medinateb telegram channel
🗓 تاریخ انتشار :
26 July 2020
۵ مرداد ۱۳۹۹
📕 منبع :
NeuroImage
🌀 دانلود آخرین مقالات علوم اعصاب در کانال تلگرام مدینا طب...
@Medinateb
💢 عنوان مقاله :
Neuroimaging contrast across the cortical hierarchy is the feature maximally linked to behavior and demographics
👥 تیم‌تحقیقاتی :
Feng Han, Yameng Gu , Gregory L. Brown , Xiang Zhang , Xiao Liu
Acces to articles on medinateb telegram channel
🗓 تاریخ انتشار :
26 July 2020
۵ مرداد ۱۳۹۹
📕 منبع :
NeuroImage
🌀 دانلود آخرین مقالات علوم اعصاب در کانال تلگرام مدینا طب...
@Medinateb
Telegram
attach 📎
💢 نوروفیدبک می تواند به افزایش عزت نفس مبتلایان به افسردگی کمک کند.
#مدینا_مقاله
🔹 متخصصان بالینی دریافتند که بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی (MDD) ، که علائمشان بهبود یافته است ، قادر به تقویت برخی از اتصالات مغزی خود و کاهش احساس گناه با کمک نوروفیدبک بوده و در نتیجه می توانند عزت نفس خود را افزایش دهند.
🔸 اختلال افسردگی اساسی (MDD) ،در اثر مجموعه ای از عوامل اجتماعی ، روانی و بیولوژیکی ایجاد می شود. علائم آن با از دست دادن مداوم علاقه و لذت در زندگی روزمره و احساسات منفی مانند خلق و خوی پایین ، سرزنش خود و عزت نفس پایین مشخص می شود.
🔹 براساس داده های سازمان بهداشت جهانی (WHO) ، سال گذشته، افسردگی بیش از 300 میلیون نفر در جهان را تحت تأثیر قرار داده و به ناتوان کننده ترین بیماری روانی دوران معاصر تبدیل شده است. با توجه به جدی بودن آن، جوامع پزشکی و علمی به طور فزاینده به دنبال درک اختلال افسردگی هستند و هدف از این امر ، توسعه روشهای درمانی جدید و بهبود کیفیت زندگی مبتلایان است.
🔸 مطالعه MDD از طریق fMRI ، این یافته را نشان می دهد که افراد مبتلا به افسردگی ، حتی در صورت بهبودی علائم ، بین دو ناحیه خاص از مغز، ارتباط کمتر از معمول را نشان می دهند که مستقیماً با تفسیر تعاملات اجتماعی و تجربه احساس گناه ارتباط دارد: قسمت فوقانی-قدامی لوب گیجگاهی راست (ATL) و سینگولای تحتانی- قدامی (SCC)
مطالعه حاضر، امکان تقویت اتصالات این مناطق را از طریق نوروفیدبک ، مورد پژوهش قرار داده است.
🔹 براي انجام پژوهش ، 28 شركت كننده بهبود یافته از افسردگی، به طور تصادفي به دو گروه تقسيم شدند. گروه كنترل در طی نوروفیدبک، همان سطح اتصالات مغزي خود را حفظ می کردند، و گروه آزمایش که تمرین داده شدند تا اتصالات مورد نظر را در حين جلسه نوروفیدبک افزايش دهد.
🔸 روش انجام، از طریق بازخورد تصویری بر روی صفحه نمایش بود. شرکت کنندگان خاطره خاصی را از گذشته خود تصور می کردند که باعث احساس گناه یا عصبانیت نسبت به دیگران می شد. و با تلاش برای تغییر نحوه احساس خود، رنگ صفحه نمایش را که منعکس کننده اتصالات مغزیشان بود را هم تغییر می دادند.
🔹 محققان، در توضیح این که چرا این مطالعه بر روی افراد بهبود یافته، انجام شده است، بیان کردند : نشانگر مغزی خود سرزنشی بیش از حد در بیمارانی که دارای علائم افسردگی اساسی بودند و علائم آن ها رفع شده بود ، همچنان وجود دارد ، بنابراین ممکن است مقدم بر علائم افسردگی باشد و در آسیب پذیری بیشتر افراد در ابتلا به افسردگی دخیل باشد.
🔸 حتی در مراحل اولیه ، نتیجه کاملاً چشمگیر بود: مقایسه نتایج fMRI قبل و بعد از اجرا، نشان داد تنها در یک جلسه تمرینی نوروفیدبک، شرکت کنندگان گروه آزمایش ارتباط محکم تری را بین مناطق ذکر شده نشان دادند و در عین حال، افزایش عزت نفس را نیز گزارش دادند. این در حالی بود که در گروه کنترل، چنین پیشرفتی یافت نشد، نتیجه ای که اثربخشی تمرین نوروفیدبک را اثبات می کند.
✅ در ادامه میتوانید فایل PDF مربوط به این مقاله را دانلود و جهت اطلاعات بیشتر مطالعه فرمایید.
🌀 آخرین مقالات علوم اعصاب را در کانال تلگرام مدیناطب دنبال کنید...
@Medinateb
#مدینا_مقاله
🔹 متخصصان بالینی دریافتند که بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی (MDD) ، که علائمشان بهبود یافته است ، قادر به تقویت برخی از اتصالات مغزی خود و کاهش احساس گناه با کمک نوروفیدبک بوده و در نتیجه می توانند عزت نفس خود را افزایش دهند.
🔸 اختلال افسردگی اساسی (MDD) ،در اثر مجموعه ای از عوامل اجتماعی ، روانی و بیولوژیکی ایجاد می شود. علائم آن با از دست دادن مداوم علاقه و لذت در زندگی روزمره و احساسات منفی مانند خلق و خوی پایین ، سرزنش خود و عزت نفس پایین مشخص می شود.
🔹 براساس داده های سازمان بهداشت جهانی (WHO) ، سال گذشته، افسردگی بیش از 300 میلیون نفر در جهان را تحت تأثیر قرار داده و به ناتوان کننده ترین بیماری روانی دوران معاصر تبدیل شده است. با توجه به جدی بودن آن، جوامع پزشکی و علمی به طور فزاینده به دنبال درک اختلال افسردگی هستند و هدف از این امر ، توسعه روشهای درمانی جدید و بهبود کیفیت زندگی مبتلایان است.
🔸 مطالعه MDD از طریق fMRI ، این یافته را نشان می دهد که افراد مبتلا به افسردگی ، حتی در صورت بهبودی علائم ، بین دو ناحیه خاص از مغز، ارتباط کمتر از معمول را نشان می دهند که مستقیماً با تفسیر تعاملات اجتماعی و تجربه احساس گناه ارتباط دارد: قسمت فوقانی-قدامی لوب گیجگاهی راست (ATL) و سینگولای تحتانی- قدامی (SCC)
مطالعه حاضر، امکان تقویت اتصالات این مناطق را از طریق نوروفیدبک ، مورد پژوهش قرار داده است.
🔹 براي انجام پژوهش ، 28 شركت كننده بهبود یافته از افسردگی، به طور تصادفي به دو گروه تقسيم شدند. گروه كنترل در طی نوروفیدبک، همان سطح اتصالات مغزي خود را حفظ می کردند، و گروه آزمایش که تمرین داده شدند تا اتصالات مورد نظر را در حين جلسه نوروفیدبک افزايش دهد.
🔸 روش انجام، از طریق بازخورد تصویری بر روی صفحه نمایش بود. شرکت کنندگان خاطره خاصی را از گذشته خود تصور می کردند که باعث احساس گناه یا عصبانیت نسبت به دیگران می شد. و با تلاش برای تغییر نحوه احساس خود، رنگ صفحه نمایش را که منعکس کننده اتصالات مغزیشان بود را هم تغییر می دادند.
🔹 محققان، در توضیح این که چرا این مطالعه بر روی افراد بهبود یافته، انجام شده است، بیان کردند : نشانگر مغزی خود سرزنشی بیش از حد در بیمارانی که دارای علائم افسردگی اساسی بودند و علائم آن ها رفع شده بود ، همچنان وجود دارد ، بنابراین ممکن است مقدم بر علائم افسردگی باشد و در آسیب پذیری بیشتر افراد در ابتلا به افسردگی دخیل باشد.
🔸 حتی در مراحل اولیه ، نتیجه کاملاً چشمگیر بود: مقایسه نتایج fMRI قبل و بعد از اجرا، نشان داد تنها در یک جلسه تمرینی نوروفیدبک، شرکت کنندگان گروه آزمایش ارتباط محکم تری را بین مناطق ذکر شده نشان دادند و در عین حال، افزایش عزت نفس را نیز گزارش دادند. این در حالی بود که در گروه کنترل، چنین پیشرفتی یافت نشد، نتیجه ای که اثربخشی تمرین نوروفیدبک را اثبات می کند.
✅ در ادامه میتوانید فایل PDF مربوط به این مقاله را دانلود و جهت اطلاعات بیشتر مطالعه فرمایید.
🌀 آخرین مقالات علوم اعصاب را در کانال تلگرام مدیناطب دنبال کنید...
@Medinateb
Telegram
attach 📎
#مدینا_مقاله
💢 عنوان مقاله :
Blame-rebalance fMRI neurofeedback in major depressive disorder: A randomised proof-of-concept trial
👥 تیم‌تحقیقاتی :
Roland Zahne, Julie H.Weingartnera, Rodrigo Basilioa, Patricia Badoa,, Paulo Mattosa, João R. Satoa, Ricardo de Oliveira-Souzaa, Leo F.Fontenellea, Allan H. Younge, Jorge Molla.
Acces to articles on medinateb telegram channel
🗓 تاریخ انتشار :
August 2019
📕 منبع :
NeuroImage: Clinical
🌀 دانلود آخرین مقالات علوم اعصاب در کانال تلگرام مدینا طب...
@Medinateb
💢 عنوان مقاله :
Blame-rebalance fMRI neurofeedback in major depressive disorder: A randomised proof-of-concept trial
👥 تیم‌تحقیقاتی :
Roland Zahne, Julie H.Weingartnera, Rodrigo Basilioa, Patricia Badoa,, Paulo Mattosa, João R. Satoa, Ricardo de Oliveira-Souzaa, Leo F.Fontenellea, Allan H. Younge, Jorge Molla.
Acces to articles on medinateb telegram channel
🗓 تاریخ انتشار :
August 2019
📕 منبع :
NeuroImage: Clinical
🌀 دانلود آخرین مقالات علوم اعصاب در کانال تلگرام مدینا طب...
@Medinateb
Telegram
attach 📎
💢کاربرد tDCS در درمان اختلالات خوردن؛ افزایش یا کاهش اشتها ؟
#مدینا_مقاله
🔹 روش های جدیدی که برای درمان چاقی مرضی آزمایش می شوند شامل تکنیک های عصبی غیر تهاجمی مانند تحریک فراجمجمعه ای با جریان مستقیم (tDCS) هستند. مطالعات انجام شده تا به امروز نشان می دهد كه این روش به كاهش اشتها ، مصرف مواد غذایی و وزن بدن كمك می كند ، اما مطالعه حاضر، بیش از این را آشکار میکند.
🔸 این پژوهش به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی دو سویه کور با کنترل تصادفی انجام داده شد تا اثربخشی tDCS در کاهش اشتها و وزن، از طریق تعدیل تحریک پذیری نورون ها در قشر پیش پیشانی جانبی سمت چپ، را آزمایش کند.
🔹 محققان 38 زن 20 تا 40 ساله را به عنوان شرکت کننده انتخاب کردند که شاخص توده بدنی (BMI) آنها بین 30 تا 35 بود که مربوط به چاقی کلاس 1 (خفیف) بوده و آنها در دو گروه شم و آزمایش قرار دادند.
🔸 در طی چهار مرحله اجرا، مجموعا 17 جلسه سی دقیقه ای tDCS در طول یک ماه اجرا شد و به مدت شش ماه اشتها و وزن شرکت کنندگان مورد بررسی قرار گرفت. تفاوت این پژوهش با آزمایشات قبلی در این است که مطالعات پیشین فقط تأثیرات فوری tDCS را روی اشتها بررسی کرده ، تعداد جلسات کمتر بوده و پیگیری نیز انجام نشده است.
🔹 در مرحله اول ، برای داوطلبان یک جلسه tDCS اجرا شد و سپس بلافاصله ارزیابی حافظه کاری انجام شد. زیرا قشر پیش پیشانی سمت چپ با حافظه کاری و تنظیم اشتها همراه است. هدف از مرحله اول، تایید ناحیه صحیح تحریک بود.
🔸 همچین نمونه خون داوطلبان، به منظور سنجش ژنتیکی میزان دوپامین گرفته شد زیرا شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه اثر گذاری تحریک الکتریکی با واسطه گری رهاسازی دوپامین محقق می شود.
🔹 در مرحله دوم ، داوطلبان تحت ده جلسه tDCS قرار گرفتند و در مرحله سوم ، داوطلبان به مدت دو هفته در بیمارستان بستری و تحت رژیم های غذایی کم کالری قرار گرفتند. در این دوره ، شش جلسه tDCS دیگر نیز اجرا شد.
🔸 مرحله چهارم شامل پیگیری شش ماهه پس از پایان دوره مداخله ، و نظارت بر وزن و اشتها بود. اثرات درمان بر اشتها با استفاده از مقیاس های استاندارد برای ارزیابی گرسنگی ، احساس سیری ، میل به غذا و مصرف آینده مواد غذایی اندازه گیری شد.
🔹 در طی آنالیز داده ها، مشخص شد درمان tDCS در دو گروه از افراد نتایج متضادی به همراه داشته است. گروهی که میزان بالاتری از دوپامین داشتند، به طور چشم گیری کاهش اشتها را نشان داده و به مرور زمان ، گرسنگی پایین تر، میل کمتر به خوردن غذا و مصرف کمتر مواد غذایی در آینده را داشتند و به درمان پاسخ دادند.
🔸 با این حال ، جالب ترین كشفی كه در این كارآزمایی بالینی وجود دارد ، اثر پارادوكسیکالی است كه در گروه دیگری از افراد مشاهده شد. در این زنان با میزان پایین تر دوپامین ، tDCS اثر متضاد داشت و باعث افزایش گرسنگی ، تمایل بیشتر به خوردن و مصرف بیشتر مواد غذایی در طی دوره مداخله شد.
نتایج و تفاوت های حاصل، در طول دوره پیگیری شش ماهه ثابت باقی ماند.
🔻 نتایج جالب این پژوهش نشان می دهد، با دانستن ژئوتایپ افراد، میتوان از یک روش اجرا tDCS، دو نتیجه متضاد را به دست آورد. بنابراین این روش، هم در مورد چاقی و کاهش اشتها، و هم در زمینه درمان آنورکسیا( بی اشتهایی عصبی ) و افزایش اشتها کارآمد است.
✅ در ادامه میتوانید فایل PDF مربوط به این مقاله را دانلود و جهت اطلاعات بیشتر مطالعه فرمایید.
🌀 آخرین مقالات علوم اعصاب را در کانال تلگرام مدیناطب دنبال کنید...
@Medinateb
#مدینا_مقاله
🔹 روش های جدیدی که برای درمان چاقی مرضی آزمایش می شوند شامل تکنیک های عصبی غیر تهاجمی مانند تحریک فراجمجمعه ای با جریان مستقیم (tDCS) هستند. مطالعات انجام شده تا به امروز نشان می دهد كه این روش به كاهش اشتها ، مصرف مواد غذایی و وزن بدن كمك می كند ، اما مطالعه حاضر، بیش از این را آشکار میکند.
🔸 این پژوهش به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی دو سویه کور با کنترل تصادفی انجام داده شد تا اثربخشی tDCS در کاهش اشتها و وزن، از طریق تعدیل تحریک پذیری نورون ها در قشر پیش پیشانی جانبی سمت چپ، را آزمایش کند.
🔹 محققان 38 زن 20 تا 40 ساله را به عنوان شرکت کننده انتخاب کردند که شاخص توده بدنی (BMI) آنها بین 30 تا 35 بود که مربوط به چاقی کلاس 1 (خفیف) بوده و آنها در دو گروه شم و آزمایش قرار دادند.
🔸 در طی چهار مرحله اجرا، مجموعا 17 جلسه سی دقیقه ای tDCS در طول یک ماه اجرا شد و به مدت شش ماه اشتها و وزن شرکت کنندگان مورد بررسی قرار گرفت. تفاوت این پژوهش با آزمایشات قبلی در این است که مطالعات پیشین فقط تأثیرات فوری tDCS را روی اشتها بررسی کرده ، تعداد جلسات کمتر بوده و پیگیری نیز انجام نشده است.
🔹 در مرحله اول ، برای داوطلبان یک جلسه tDCS اجرا شد و سپس بلافاصله ارزیابی حافظه کاری انجام شد. زیرا قشر پیش پیشانی سمت چپ با حافظه کاری و تنظیم اشتها همراه است. هدف از مرحله اول، تایید ناحیه صحیح تحریک بود.
🔸 همچین نمونه خون داوطلبان، به منظور سنجش ژنتیکی میزان دوپامین گرفته شد زیرا شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه اثر گذاری تحریک الکتریکی با واسطه گری رهاسازی دوپامین محقق می شود.
🔹 در مرحله دوم ، داوطلبان تحت ده جلسه tDCS قرار گرفتند و در مرحله سوم ، داوطلبان به مدت دو هفته در بیمارستان بستری و تحت رژیم های غذایی کم کالری قرار گرفتند. در این دوره ، شش جلسه tDCS دیگر نیز اجرا شد.
🔸 مرحله چهارم شامل پیگیری شش ماهه پس از پایان دوره مداخله ، و نظارت بر وزن و اشتها بود. اثرات درمان بر اشتها با استفاده از مقیاس های استاندارد برای ارزیابی گرسنگی ، احساس سیری ، میل به غذا و مصرف آینده مواد غذایی اندازه گیری شد.
🔹 در طی آنالیز داده ها، مشخص شد درمان tDCS در دو گروه از افراد نتایج متضادی به همراه داشته است. گروهی که میزان بالاتری از دوپامین داشتند، به طور چشم گیری کاهش اشتها را نشان داده و به مرور زمان ، گرسنگی پایین تر، میل کمتر به خوردن غذا و مصرف کمتر مواد غذایی در آینده را داشتند و به درمان پاسخ دادند.
🔸 با این حال ، جالب ترین كشفی كه در این كارآزمایی بالینی وجود دارد ، اثر پارادوكسیکالی است كه در گروه دیگری از افراد مشاهده شد. در این زنان با میزان پایین تر دوپامین ، tDCS اثر متضاد داشت و باعث افزایش گرسنگی ، تمایل بیشتر به خوردن و مصرف بیشتر مواد غذایی در طی دوره مداخله شد.
نتایج و تفاوت های حاصل، در طول دوره پیگیری شش ماهه ثابت باقی ماند.
🔻 نتایج جالب این پژوهش نشان می دهد، با دانستن ژئوتایپ افراد، میتوان از یک روش اجرا tDCS، دو نتیجه متضاد را به دست آورد. بنابراین این روش، هم در مورد چاقی و کاهش اشتها، و هم در زمینه درمان آنورکسیا( بی اشتهایی عصبی ) و افزایش اشتها کارآمد است.
✅ در ادامه میتوانید فایل PDF مربوط به این مقاله را دانلود و جهت اطلاعات بیشتر مطالعه فرمایید.
🌀 آخرین مقالات علوم اعصاب را در کانال تلگرام مدیناطب دنبال کنید...
@Medinateb
Telegram
attach 📎