مجله روانشناسی مانَگ
134 subscribers
146 photos
14 videos
2 files
108 links
🟣مجله آنلاین و گاهنامه روانشناسی مانگ

🌐آدرس سایت مانگ جهت مطالعه‌ی کامل نوشتار👇🏻
https://manag.ir/

📲صفحه اینستاگرام👇🏻
https://instagram.com/manag_magazine?igshid=NmE0MzVhZDY=

👤ارتباط با ادمین👇🏻
@Manag_admin
Download Telegram
مجله روانشناسی مانَگ
ادامه مطلب را در ذیل بیابید👇 📲https://www.instagram.com/p/CkRAasbIYtc/?igshid=YmMyMTA2M2Y= 🔹️https://t.me/manag_magazine
🔴 نه، من سیاسی نیستم!

زمانیکه حرف از سیاست به میان می‌آید، همه تصور می‌کنند یکسری افرادی که علوم سیاسی خوانده‌اند و پیراهن یقه دیپلمات به تن می‌کنند و کلمات قلمبه و سلمبه استفاده می‌کنند، باید حرف از سیاست بزنند؛ اما اینطور نیست. سیاست برای گروه خاصی نیست، سیاست برای همه است و شاید بهتر باشد که اینطور گفته شود: ما با سیاست، زندگی می‌کنیم.
 
▪️سیاست به مثابه اکسیژن، ضروری
ما در لحظه به لحظه زندگی‌، تاثیر و نقش سیاست و نوع فعالیت سیاست‌مداران را بر زندگی خود، احساس می‌کنیم. نوع سیاست یک کشور در هر حوزه‌ای، می‌تواند جامعه را فربه‌تر و همینطور از آن طرف، ذلیل‌تر کند؛ به گونه‎ای که مردم، حتی به ابتدایی‌ترین نیاز‌هایشان نیز محتاج شوند. پس اگر قطره‌ای تفکر کنیم، متوجه این امر می‌شویم که چقدر رفتار‌های سیاسی، مهم هستند.
 
▫️سیاست و حال خوب
تمام تصمیم‌گیری‌های سیاسی (فرهنگی، اقتصادی، محیط زیستی و...)، تاثیر مستقیم و غیر مستقیم بر بدنه جامعه می‌گذارند. بزرگترین هدف هر انسانی هم رسیدن به حال خوب است. مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری، حال خوب یا بهزیستی را به این صورت تعریف می‌کند: «حال خوب، یک نتیجه مثبت است که برای مردم و برای بسیاری از بخش‌های جامعه معنادار است، زیرا به ما می‌گوید که مردم درک می‌کنند که زندگی‌شان به خوبی پیش می‌رود». حال خوب به معنای نبود مشکلات و معضلات همیشگی نیست، بلکه بدین معناست که مردم، توانایی حل مشکلات را داشته باشند و بتوانند آنها را بیان کنند. اگر سیاست‌های یک جامعه، نتواند مطالبات اصلی مردم جامعه خودش را برطرف کند، این یک تهدید بزرگ و اساسی برای حال خوب تک تک افراد و جامعه، به‌عنوان یک موجود مستقل است.
 
▪️امنیت روانی
امنیت، انواع گوناگونی دارد و یکی از مهم‌ترین آنها، امنیت روانی افراد جامعه است. امنیت روانی یا روانشناختی، به عنوان یک عامل تعیین کننده در سلامت روان به طور گسترده مورد توجه قرار گرفته است. مزلو امنیت روانی را این گونه تعریف می کند: «احساس اطمینان، امنیت و آزادی به ویژه در ارضای نیازهای خود در حال حاضر (و در آینده)». اگر شما ترسِ این را داشته باشید فردا که بیدار شوید، سفره‌تان کوچک‌تر، روابطتان کمرنگ‌تر، نقش شما در جامعه ضعیف‌تر و آزادی‌تان نابود‌تر شود، بدین معناست که امنیت روانی شما، نحیف و مچاله شده است.
سیاست‌های یک حکومت اگر نتواند به میزان قابل توجهی، امنیت روانی را به مردم تزریق کند، آن جامعه دچار فروپاشی تدریجی می‌شود.
 
▫️نماینده مردم (!)
اما نمی‌شود که هر لحظه به سیاست فکر کرد، ما هم زندگی شخصی خودمان را داریم، پس باید چه کرد؟
افراد جامعه با ارسال نمایندگانی که توسط خودشان انتخاب می‌شوند، مسئولیت تصمیم‌گیری‌های سیاسی خود را تحویل یک متخصص در این زمینه می‌دهند و توقع دارند که مطالبه‌شان را در هر زمینه‌آی، محقق کنند. اما مشکل از کجا آغاز می‌شود؟ زمانیکه نماینده کشور، نماینده واقعی مردم نباشد!
نماینده‌ای که بر معترضین و مطالبات به حق آنها، اَنگ «اغتشاش» بزند، نماینده اکثریت نیست؛ نماینده اقلیت است. سال‌هاست که مردم، با صندوق‎های رای و مشارکت‌شان «قهر» کرده‌اند؛ چون این یک رفتار طبیعی است. سیستم موجود بر حاکمیت، آزادی ورود نمایندگان واقعی مردم را نمی‌دهد و همین می‌شود که مردم، نمی‌دانند به چه کسانی، مطالبات به حق‌شان را ارائه کنند.
 
▪️من، سیاسی هستم.
پس این گزاره که «من سیاسی نیستم»، یک گزاره کاملا اشتباه و آسیب‌زننده‌ است. شما به عنوان یک شهروند و یک فردی که در جامعه زندگی می‌کنید و از همه مهم‌تر، به عنوان یک انسان که به دنبال «حال خوب» برای خود و دیگر افراد هستید، باید سیاسی باشد و از اتفاقات امروز جامعه خود، ‌آگاه باشید و نقش خودتان را به هر نحوی که می‌توانید، ایفا کنید.

 #مهسا_امینی
👍2
مجله روانشناسی مانَگ
ادامه مطلب را در ذیل بیابید👇 📲https://www.instagram.com/p/CkjANCUojNx/?igshid=YmMyMTA2M2Y= 🔹️https://t.me/manag_magazine
🔵اینا همش دروغ میگن!
▪️زمانی که به دنبال شنیدن خبری در طول روز هستیم، سراغ یکسری رسانه‌هایی می‌رویم و سراغ دیگر رسانه‌ها، نمی‌رویم. دلایل متعددی وجود دارند که تاثیرگذار هستند بر علاقه ما به اینکه کدام رسانه را دنبال کنیم: جهت‌گیری‌های مشخصی که ژورنالیست‌ها دارند، اعتبار خبر یک رسانه و ... . این رویه، یک رویه طبیعی رسانه‌ای برای اکثر کشور‌هاست. اما چه اتفاقی می‌افتد، زمانی که تمام رسانه‌های یک کشور، همصدا باشند؟
▫️شاید در نگاه اول، بگویید که «خب، همصدایی، یک نگاه یکپارچه بر تمام اخبار می‌گذارد و اعتبارش بیشتر می‌شود»، اما بیایید حال این سناریو را بررسی کنیم: «اخبار داخلی، واقعیت را نشان نمی‌دهند».
نبود رسانه آزاد، جریان نقد اخبار و فعالیت ژورنالیستی را به بن‌بست می‌کشاند و در این زمان، شاهد ظهور رسانه‌های فارسی زبان در خارج از کشور هستیم.
▪️چوپان دروغگو!
چوپان، چند بار دروغ می‌گوید، زمانی که راست می‌گوید، کسی حرفش را باور نمی‌کند. پدیده «اعلان اشتباه» یا به اصطلاح «چوپان دروغگو»، پدیده‌ای است که شما، یک خبر یا یک گزاره اشتباه را می‌شنوید و اگر این اعلان‌ها، مکرر اعلام شود، باعث ایجاد «بی اعتمادی» می‌شوند.
ترس، به اجداد ما کمک کرد تا در یک دنیای خطرناک زنده بمانند. این هیجان ابتدایی، پس از سال‌ها تکامل، تبدیل به ترس پیچیده‌تری شد که یکی از وجوه امروزی آن، ترس از دریافت اعلان یا اخبار اشتباه است. بنابراین ما مغزی را به ارث برده‌ایم که در ترس خوب است و حتی زمانی که واقعاً ایمن هستید، مواد شیمیایی تهدید کننده را آزاد می کند!
▫️سوگیری گروه خاص
پس از اینکه افراد جامعه، رسانه مد‌نظر خود را انتخاب کردند، دیگر برای همیشه، سعی می‌کنند که اخبار را از آن شبکه خبری، دنبال کنند؛ چون ما وقت نداریم که تمام کانال‌ها را رصد کنیم و اخبار رسانه‌ها را با یکدیگر مقایسه کنیم، به این دلیل، دچار نوعی «سوگیری» طبیعی می‌شویم تا در وقت و انرژی روانی خود، صرفه‌جویی کنیم.
سوگیری، تمایل به جانبداری از یک نظریه یا قضیه بدون بررسیِ درستی یا نادرستی آن است و با خودداری و امتناع از در نظر گرفتن دیدگاه‌های جایگزین منطقی همراه است. سوگیری‌های شناختی ممکن است به افراد در تصمیم گیری سریعتر کمک کند، اما این تصمیمات همیشه دقیق نیستند. برخی از دلایل رایج سوگیری‎های شناختی عبارتند از: حافظه ناقص، توجه کم، محدودیت های طبیعی در توانایی مغز برای پردازش اطلاعات، ورودی عاطفی و فشارهای اجتماعی.
اما این سوگیری، طبیعی است؛ طبیعی از این منظر که ما در اکثر تصمیم‌گیری‌های خود، وابسته به نوعی تصمیم‌گیری هستیم که در وقت و انرژی ما، سرمایه گذاری می‌کند. اگر شما در بررسی یک شبکه و یک روزنامه خاص به اعتبار حقیقی آن پی‌بردید، سعی می‌کنید که همیشه اخبار آن را دنبال کنید.
▪️انتقاد به‌جا، اما اشتباه!
رسانه‌ها، بی‌طرف نیستند. رسانه‌ها به صورت یک پکیج خبری، سعی در انتقال هدف مشخص خود دارند. اما زمانی فرا می‌رسد که رسانه‌هایی که داخل کشور نیستند، اکثرا اخبار واقعی را منتقل می‌کنند و خبرگذاری‌های داخلی، تنها اخباری گلچین شده که هدف خاصی دارند را به مخاطبین تزریق می‌کنند. در این وضعیت، بازدید آن رسانه‌های خارجی، بیشتر می‌شود و رسانه‌های داخلی، دیگر اعتباری کسب نمی‌کنند.
انتقاد‌هایی وارد است و می‌شنویم که شبکه‌های فلان و بهمان، از کشوری خاص بودجه دریافت می‌کنند و نباید آن‌ها را نگاه کنیم، اما وقتی آن شبکه، اخباری را نشان می‌دهد که مردم دوست دارند آن‌ها را بشنوند و  اعتبار‌سنجی مردم به روی آن شبکه‌ها است و از آن طرف، رسانه‌های داخلی، خواسته‌های مردم را به هر روشی «مسخره» می‌کنند، طبیعی است که رسانه‎های داخلی اعتبار خود را از دست می‌دهند.
▫️وای بر آن روزی که چوپان دروغگو، راست بگوید.
اگر رسانه‌های داخلی، واقعیت را بازگو کنند، کسی آن را باور نخواهد کرد، چون «اعتبار» خود را توسط مردم، از دست داده‎اند. حال باید چه کرد تا از اخبار واقعی، مطلع شویم؟
دید «نقادانه» در این وضعیت، شاید بتوان گفت که منطقی‌ترین راه حل باشد اما سخت است، چون هیجانات سرکوب شده مردم در این روز‌ها، به اوج خود رسیده و حال در فوران هستند.
هنگام ارزیابی افکار و رفتارهای خود، مهم است که از سوگیری های شناختی آگاه باشید و در صورت امکان، سعی کنید با تأثیرات آنها مقابله کنید.
  #مهسا_امینی
👍3
🔴به تفکر انتقادی نیازمندیم!
آیا تا به حال برایتان پیش آمده که نظرات مختلف را بشنوید، ولی در ذهن خود بدون هیچ منطق و سنجشی، جبهه گرفته و عقاید طرف مقابلتان را زیر سوال ببرید؟ آیا تا به حال شده بدون آنکه از صحت موضوعی اطمینان داشته باشید، آن را بازنشر کرده یا باورش کنید؟ نداشتن تفکر انتقادی در مواجه با اخبار ضد و نقیضی که این روزها آن‎ها را دریافت می‎کنیم، باعث می‌شود ما دچار سوگیری یا تعصب شویم؛ بر موضوعی که از صحت آن اطمینان نداریم پافشاری کنیم؛ و یا با دیگران دچار جدل شویم. کنشگری‎های میدانی این روزهایمان، قطعا به تفکر انتقادی هم نیاز دارند؛ پس با ما در این مطلب همراه باشید.
 
🔹️اهمیت تفکر انتقادی
چگونه می‎توان این موارد را کنترل کرد؟ با به کارگیری تفکر انتقادی. ما از دوران کودکی تا به حال، درباره تفکر انتقادی آموزشی ندیده‌ایم و یا اگر هم خواسته‎ایم نقدی کنیم، مجبور به سکوت شده‌ایم. می‌توان ادعا کرد که فراگرفتن و به کار بستن این مهارت برای بقای یک جامعه، حیاتی است! شاید به همین دلیل است که «یونیسف»، سواد تحلیلی را جزء ملاک‌های باسوادی در نظر گرفته است.
 
🔸️تفکر انتقادی چیست؟
تفکر انتقادی، هنر تحلیل، ارزش‌گذاری و اندیشیدن با هدف انتقاد منصفانه از یک موضوع و ارتقا دادن آن است. واقعیت این است که جهانی بدون مهارت‌های انتقادی، جهانی‎ست که باید از آن ترسید. اما چرا؟ دانش به تنهایی نمی‌تواند به ما کمکی در حل مسائلی که به طور فردی و جمعی تجربه می‌کنیم داشته باشد. شتاب فزاینده تولید اطلاعات و دسترسی نامتوازن به آن‎ها از طریق رسانه‌ها، موجب افزایش خطاهای داوری و ناتوانی در ارزیابی شده‎اند. و این احتمال وجود دارد ما اطلاعات غلط را باور کرده و از واقعیت‌های موجود فاصله بگیریم. 
ذهن ما برای جلوگیری از خستگی، تا جای ممکن سعی می‌کند به طور خودکار عمل کند و پیوسته بودن تفکر انتقادی ممکن است ذهن ما را خسته کند. با این حال، از نظر شناختی، این تفکر خودکار یک نقطه ضعف است! نکته قابل توجه این است که انرژی شناختی و تفکر انتقادیِ خود را برای چیزهای مهم ذخیره کنیم.
 
🔹️پیش نیاز تفکر انتقادی
یکی از علل نداشتن تفکر انتقادی، فقدان دانش است. کسی که همواره به دنبال کسب دانش بیشتر  است، به تفکر انتقادی هم نزدیک می‎شود. اگر ما سواد و دانش کافی نداشته باشیم، توانایی تشخیص درست از غلط را هم نخواهیم داشت و ممکن است همواره تحت‎تاثیر هر چیزی قرار بگیریم؛ همانطور که «یونگ» هم درکهن‎الگوی پیر فرزانه به این موضوع اشاره می‎کند. این کهن الگو، کهن الگو خرد است و در ناهشیار جمعی ما جای دارد. سیاستمداران و افرادی که با اقتدار صحبت می‌کنند ـ‎اما نه صادقانه‎ـ اغلب از نظر کسانی که تحت تاثیر این کهن‎الگو هستند، بسیار عاقل و خردمند به نظر می‌رسند.
فردی که تحت سلطه کهن‎الگوی پیر فرزانه قرار دارد، ممکن است با استفاده از الفاظی که به نظر عمیق می‌رسند ـ‎اما واقعا پوچ هستندـ تعداد زیادی مرید دور خود جمع کند. کهن‎الگوها همیشه درون مایه‎ای هیجانی دارند. در صورتی که افراد تحت تاثیر دانش کاذب و مطالب پوچ یک مبلغ «قدرتمند» قرار بگیرند و آن را خرد واقعی برداشت کنند، جامعه به خطر می‎افتد. لذا داشتن دانش، یکی از پیش نیازهای ضروری برای تفکر انتقادی است.
 
🔸️یادگیری تفکر انتقادی
ممکن است فکر کنید که برای تفکر انتقادی باید باهوش (Smart) باشید؛ اما این نتیجه یادگیری تفکر انتقادی است که به شما در مهارت حل مسئله کمک می‌کند.
از خود بخواهید که انتقادی فکر کنید: وقتی می‌خوانید یا به صحبت‌های دیگران گوش می‌دهید، خود را مجبور کنید که بیشتر توجه کرده و سوال بپرسید.
یاد بگیرید و به دنبال خطاهای رایج فکری باشید: یکی از اشتباهات جدی‌ در تفکر، سوگیری میانبر شناختی است؛ سوگیری نسبت به یک دیدگاه یا استدلال تثبیت شده برای یک موقعیت، زمانی که سایر احتمالات پربارتر وجود دارند. سوگیری فرد ممکن است آنقدر قوی باشد که او را به سمت تفکری بسته سوق داده و از در نظر گرفتن هر دیدگاه دیگری بی‌میل کند.
 
🔹️موانع تفکر انتقادی
1- قضاوت شهودی یا «عدم تحلیل»: که معمولاً با عنوان ادراکات یا احساسات تجربه می‎شود. ادراکات یا احساسات عموماً باعث می شوند که فرد دیدگاه‌هایی را که با سوگیری‌ها و تجربیات شخصی خودش یا گروهش سازگار است، ترجیح ‌دهد.
2- نداشتن دانش و مهارت تجزیه و تحلیل: صداقت فکری و قضاوت تأملی باید به کار گرفته شود تا به شما امکان دهد ماهیت، حدود و یقین دانشی که دارید را در نظر بگیرید تا بتوانید آنچه را که از شما برای به دست آوردن دانش لازم برای ایجاد یک تفکر انتقادی خارج از قضاوت لازم است ارزیابی کنید.
#مهسا_امینی
3
🔺️ادامه مطلب

3- عدم تمایل به تفکر: مهم نیست که فرد چقدر در تجزیه و تحلیل، ارزیابی و استنتاج مهارت دارد؛ اگر «مایل» به تفکر انتقادی نباشد، احتمالاً نقدی هم صورت نمی‎گیرد.
4- نادیده گرفتن حقیقت: مهم است که «حقایق» را از «باورها» متمایز کنیم. گاهی اوقات «حقیقت» برای مردم مناسب نیست؛ بنابراین تصمیم می‎گیرند آن را نادیده گرفته یا سعی کنند دانش یا درک خود را دستکاری کرده تا با «باور خود» سازگار شود. حتی برخی از مردم ممکن است درگیر افکار آرزویی شده و بپندارند: فلان چیز حقیقت دارد، زیرا می‌خواهند که چنین باشد!
 
🔸️هنر پرسشگری و تفکر انتقادی به ما کمک می‌کند تا از سوگیری‌های شناختی و البته تعصبات، فاصله گرفته و شنوای نظرات دیگران باشیم. تفکر انتقادی به ما این امکان را می‌دهد که با کمک آن، «منابع» اعتقادات و باورهایمان، اطلاعات اشتباه یا بدون منبع موجه نباشند. این روزها بهتر است فحاشی را کنار گذاشته و با تفکر انتقادی و منطقی وارد مباحثه‎ای شویم؛ اگر هم شخصی تاب و توان صحبت منطقی را ندارد، با او وارد مباحثه نشویم!
اگر دوست دارید درمورد تفکر انتقادی اطلاعات بیشتری کسب کنید، کتاب‌ «تفکر انتقادی» نوشته «لیندا الدر» و «ریچارد پل» و کتاب «ورزیدگی در تفکر انتقادی» نوشته «لارن استارکی» را به شما توصیه
 می‎کنیم.
#مهسا_امینی
3