آنچه در مورد خدمات به مشتری باید بدانیم. @mahmoodbashash
دوستانی که بازاریابی ایمیلی یا eMail Marketing از پایه های مهم فعالیت های بازاریابی دیجیتال آنها بوده حتما با نام دو خدمت خیلی مهم و معروف در این زمینه یعنی MailChimp و Mandrill آشنا هستند.
سرویس MailChimp یک سرویس ایمیل مارکتینگ است که بر اساس تعداد ایمیل ارسالی در ماه، بسته های مختلفی ارائه می کند. یکی از خصوصیات این سرویس این است که قسمتی از خدمات آن برای تازه کارها و تا 2000عضو در لیست خبرنامه، رایگان می باشد. لذا، برای اکثر کاربرانی که در حدود 2000 عضو در خبرنامه خود دارند، گزینه بسیار خوبی است و چون رایگان هم هست، شاهد هستیم که بسیاری از وب سایت های ایرانی، از این سرویس برای ارسال خبرنامه استفاده می کنند.
در کنار MailChiimp یک سرویس بسیار عالی دیگری هم هست که توسط همین تیم طراحی شده و هدف آن ارسال ایمیل های تراکنشی یا Transactional بوده است یعنی مثلا زمانی که کسی از وب سایت فروشگاه آنلاین شما خرید می کند، ارسال ایمیل هایی مثل خوشامد گویی، تایید کالاها در سبد خرید، تایید دریافت وجه، اعلام زمان ارسال کالا و خلاصه همه این نوع ایمیل ها را می توان از طریق ManDrill ارسال کرد.
تا امروز، چون خدمات ManDrill بسیار جذاب و امن و قابل انعطاف بوده است، بسیاری (یعنی خیلی خیلی زیاد) از وب سایت ها و کاربران حرفه ای، از این خدمت برای ارسال ایمیل های انبوه خبرنامه ای هم استفاده می کرده اند و عملا خدمات MailChimp را زیر سوال برده بود.
استفاده از خدمات ManDrill بسیار بسیار ارزان است. حتی تا 12000ایمیل در ماه هم کاملا رایگان است (بود) و لذا محبوبیت بسیار زیادی دارد.
بسیاری اسکریپت های ارسال ایمیل های خبرنامه ای به صورت اپلیکیشن های مجزی یا به صورت Plugin برای وردپرس ساخته شده که بر اساس API های ManDrill کار می کند.
امروز ایمیلی دریافت کردم که ManDrill تغییرات زیادی در این سیاست خود ایجاد کرده و از یکی دو ماه دیگه، چنین خدمات رایگان ارائه نخواهد کرد و هر کاربر ManDrill حتما باید دارای یک حساب غیر رایگان در MailChimp هم باشد تا بتواند از خدمات ManDrill استفاده کند.
این تغییرات تاثیر بسیار زیادی در انواع خدماتی که بر اساس ManDrill ایجاد شده بود خواهد گذاشت. مخصوصا کاربرانی که امکان پرداخت آنلاین به شرکت MailChimp را نداشته باشند، متاسفانه قادر به ادامه استفاده از خدمات عالی ManDrill نخواهند بود.
من خودم از کاربران ManDrill هستم و با شنیدن این خبر دلخور شدم. حالا باید ببینم برای این سیاست جدید، چه تغییراتی در ساختار کاری بخش ایمیل مارکتینگ فعالیتهام ایجاد کنم.
همین جا این نکته را هم اضافه کنم که گاهی از دوستان و مخاطبین می شنوم که مشاورینی در زمینه دیجیتال مارکتینگ، از عدم کارایی ایمیل مارکتینگ حرف می زنند. راستش این موضوع نیاز به بحث و تبادل نظر زیادی دارد ولی من شخصا با این ایده کاملا مخالف هستم و هنوز ایمیل مارکتینگ را به دلایل متعدد که در پیامی مجزا به آنها خواهم پرداخت، موثر ترین روش بازاریابی می دانم. در هیچ مستند یا پیش بینی هم تا امروز در این مورد که ایمیل مارکتینگ جای خود را به روش های دیگری خواهد داد دیده نشده.
من معتقدم ما نباید هیچ کانال ارتباطی با مخاطب، مخصوصا کانال ایمیل که هنوز پر کاربرد ترین ابزار در اینترنت است را، به راحتی نادیده بگیریم و آن را از استراتژی های خود حذف کنیم. ایمیل مارکتینگ هنوز زنده و سرحال و موثر است و جایگزینی برای آن وجود ندارد.
موفق باشید.
سرویس MailChimp یک سرویس ایمیل مارکتینگ است که بر اساس تعداد ایمیل ارسالی در ماه، بسته های مختلفی ارائه می کند. یکی از خصوصیات این سرویس این است که قسمتی از خدمات آن برای تازه کارها و تا 2000عضو در لیست خبرنامه، رایگان می باشد. لذا، برای اکثر کاربرانی که در حدود 2000 عضو در خبرنامه خود دارند، گزینه بسیار خوبی است و چون رایگان هم هست، شاهد هستیم که بسیاری از وب سایت های ایرانی، از این سرویس برای ارسال خبرنامه استفاده می کنند.
در کنار MailChiimp یک سرویس بسیار عالی دیگری هم هست که توسط همین تیم طراحی شده و هدف آن ارسال ایمیل های تراکنشی یا Transactional بوده است یعنی مثلا زمانی که کسی از وب سایت فروشگاه آنلاین شما خرید می کند، ارسال ایمیل هایی مثل خوشامد گویی، تایید کالاها در سبد خرید، تایید دریافت وجه، اعلام زمان ارسال کالا و خلاصه همه این نوع ایمیل ها را می توان از طریق ManDrill ارسال کرد.
تا امروز، چون خدمات ManDrill بسیار جذاب و امن و قابل انعطاف بوده است، بسیاری (یعنی خیلی خیلی زیاد) از وب سایت ها و کاربران حرفه ای، از این خدمت برای ارسال ایمیل های انبوه خبرنامه ای هم استفاده می کرده اند و عملا خدمات MailChimp را زیر سوال برده بود.
استفاده از خدمات ManDrill بسیار بسیار ارزان است. حتی تا 12000ایمیل در ماه هم کاملا رایگان است (بود) و لذا محبوبیت بسیار زیادی دارد.
بسیاری اسکریپت های ارسال ایمیل های خبرنامه ای به صورت اپلیکیشن های مجزی یا به صورت Plugin برای وردپرس ساخته شده که بر اساس API های ManDrill کار می کند.
امروز ایمیلی دریافت کردم که ManDrill تغییرات زیادی در این سیاست خود ایجاد کرده و از یکی دو ماه دیگه، چنین خدمات رایگان ارائه نخواهد کرد و هر کاربر ManDrill حتما باید دارای یک حساب غیر رایگان در MailChimp هم باشد تا بتواند از خدمات ManDrill استفاده کند.
این تغییرات تاثیر بسیار زیادی در انواع خدماتی که بر اساس ManDrill ایجاد شده بود خواهد گذاشت. مخصوصا کاربرانی که امکان پرداخت آنلاین به شرکت MailChimp را نداشته باشند، متاسفانه قادر به ادامه استفاده از خدمات عالی ManDrill نخواهند بود.
من خودم از کاربران ManDrill هستم و با شنیدن این خبر دلخور شدم. حالا باید ببینم برای این سیاست جدید، چه تغییراتی در ساختار کاری بخش ایمیل مارکتینگ فعالیتهام ایجاد کنم.
همین جا این نکته را هم اضافه کنم که گاهی از دوستان و مخاطبین می شنوم که مشاورینی در زمینه دیجیتال مارکتینگ، از عدم کارایی ایمیل مارکتینگ حرف می زنند. راستش این موضوع نیاز به بحث و تبادل نظر زیادی دارد ولی من شخصا با این ایده کاملا مخالف هستم و هنوز ایمیل مارکتینگ را به دلایل متعدد که در پیامی مجزا به آنها خواهم پرداخت، موثر ترین روش بازاریابی می دانم. در هیچ مستند یا پیش بینی هم تا امروز در این مورد که ایمیل مارکتینگ جای خود را به روش های دیگری خواهد داد دیده نشده.
من معتقدم ما نباید هیچ کانال ارتباطی با مخاطب، مخصوصا کانال ایمیل که هنوز پر کاربرد ترین ابزار در اینترنت است را، به راحتی نادیده بگیریم و آن را از استراتژی های خود حذف کنیم. ایمیل مارکتینگ هنوز زنده و سرحال و موثر است و جایگزینی برای آن وجود ندارد.
موفق باشید.
گزارش تصویری جالبی از جشنواره وب ایران در آپارات قرارداده شده که دیدن اون حتما ایده های جدید و جالبی به شما خواهد داد.
مخصوصا کسانی که در حال راه اندازی کسب و کار آنلاین هستند و می خواهند با حال و هوای فعلی وب ایران بیشتر آشنا شوند و یا سرمایه گذارانی که می خواهند برای سرمایه گذاری در وب ایران برنامه ریزی کنند، حتما این ویدئو را ببینند:
http://www.aparat.com/v/RKd7g
مخصوصا کسانی که در حال راه اندازی کسب و کار آنلاین هستند و می خواهند با حال و هوای فعلی وب ایران بیشتر آشنا شوند و یا سرمایه گذارانی که می خواهند برای سرمایه گذاری در وب ایران برنامه ریزی کنند، حتما این ویدئو را ببینند:
http://www.aparat.com/v/RKd7g
در میان سوال های مخاطبین و دوستان عزیز، بسیار دیده میشه که هنوز تفاوت بین یک #ایده و یک #مدل_کسب_و_کار، برای خیلی ها نا مشخص است و افراد فکر می کنند صرفا با داشتن یک ایده، می توانند برای شروع کسب کارشان، اقدام کنند، سراغ سرمایه گذار ها و مشاورین و حتی مشتری های بالقوه بروند و بتوانند اصطلاحا، ایده خود را بفروشند و نظر جامعه را جلب کنند و نهایتا کسب و کاری راشروع کنند.
ولی واقعیت تلخ اینجا است که کسی برای ایده های خام من و تو، تره هم خورد نمی کند!
ایده، تا زمانی که یک شکل و شمایل ساختار یافته ای نداشته باشد و در قالب استانداردی به نام "مدل کسب و کار" در نیامده باشد، فقط یک عنصر بی هویت و مبهم و گنگ است. موجودی دست و پا گیر که تمام تلاش ما این است که کسی آن را از ما ندزدد! هیچ خاصیت دیگری ندارد!
ولی نگران نباشید. تبدیل ایده به یک مدل کسب و کار و قالبی که به آن "#بوم_کسب_و_کار" یا #Business_Canvas می گویند، خیلی کار پیچیده ای نیست و با صرف وقت و خلاقیت و تفکر سیستمی و مطالعه و بررسی بوم های مشابه، شما هم می تونید در مدت زمان کوتاهی، بوم کسب و کار خود را طراحی کنید و آن را در قالب یک مدل کسب و کار که حالا هویتی کاملا شناخته شده به خود گرفته، روی میز داوری و تصمیم گیری بگذارید.
در این زمینه منابع متعددی وجود دارند و من قرار نیست طراحی بوم کسب و کار به شما یاد بدهم. ولی می تونم دو منبع عالی در این زمینه به شما معرفی کنم که دیگر شما وقت برای جستجو نگذارید.
یک منبع به زبان فارسی که مجموعه ای ویدئوی آموزشی رایگان است که توسط دکتراستارتاپ! ارائه شده:
https://faranesh.com/business/371-business-model-canvas
یک منبع عالی هم از دانشگاهی در جورجیا آمریکا، که هم می تونید باز به طور رایگان فراگیری کنید و هم می تونید گواهی پایان دوره بگیرید. البته دریافت گواهی نامه، رایگان نیست:
https://www.coursera.org/learn/business-model-canvas
امیدوارم براتون مفید باشه.
ولی واقعیت تلخ اینجا است که کسی برای ایده های خام من و تو، تره هم خورد نمی کند!
ایده، تا زمانی که یک شکل و شمایل ساختار یافته ای نداشته باشد و در قالب استانداردی به نام "مدل کسب و کار" در نیامده باشد، فقط یک عنصر بی هویت و مبهم و گنگ است. موجودی دست و پا گیر که تمام تلاش ما این است که کسی آن را از ما ندزدد! هیچ خاصیت دیگری ندارد!
ولی نگران نباشید. تبدیل ایده به یک مدل کسب و کار و قالبی که به آن "#بوم_کسب_و_کار" یا #Business_Canvas می گویند، خیلی کار پیچیده ای نیست و با صرف وقت و خلاقیت و تفکر سیستمی و مطالعه و بررسی بوم های مشابه، شما هم می تونید در مدت زمان کوتاهی، بوم کسب و کار خود را طراحی کنید و آن را در قالب یک مدل کسب و کار که حالا هویتی کاملا شناخته شده به خود گرفته، روی میز داوری و تصمیم گیری بگذارید.
در این زمینه منابع متعددی وجود دارند و من قرار نیست طراحی بوم کسب و کار به شما یاد بدهم. ولی می تونم دو منبع عالی در این زمینه به شما معرفی کنم که دیگر شما وقت برای جستجو نگذارید.
یک منبع به زبان فارسی که مجموعه ای ویدئوی آموزشی رایگان است که توسط دکتراستارتاپ! ارائه شده:
https://faranesh.com/business/371-business-model-canvas
یک منبع عالی هم از دانشگاهی در جورجیا آمریکا، که هم می تونید باز به طور رایگان فراگیری کنید و هم می تونید گواهی پایان دوره بگیرید. البته دریافت گواهی نامه، رایگان نیست:
https://www.coursera.org/learn/business-model-canvas
امیدوارم براتون مفید باشه.
دوستان عزیز، در حال تهیه قسمت دوم مقاله ضد و نقیض های بازاریابی محتوایی هستم. در قسمت اول، مشکلات این روش بازاریابی که بر اساس تولید محتوای بیشتر و توزیع در کانال های دیجیتال بیشتر است را بررسی کردیم. در قسمت دوم، چند پیشنهاد و راه کار ارائه میشه که بتونید این روش بازاریابی را بهتر و موثر تر مورد استفاده قرار دهید.
اگر هنوز قسمت اول را مطالعه نکردید، پیشنهاد می کنم در این آدرس، آن را بخوانید:
http://www.mahmoodbashash.com/the-content-marketing-paradox-part-one
قسمت دوم هم در خبرنامه فردا اعلام خواهد شد. اگر تمایل دارید در خبرنامه عضو شوید و هر هفته شنبه صبح مطالب جدید دریافت کنید، می تونید در این آدرس فرم ثبت نام در خبرنامه را تکمیل و ارسال کنید:
http://www.mahmoodbashash.com/newsletter
توجه کنید که پس از ارسال فرم،یک ایمیل برای شما ارسال خواهد شد. تا زمانی که روی لینک تایید عضویت در ایمیل کلیک نکنید، شما عضو خبرنامه نخواهید شد.
اگر هنوز قسمت اول را مطالعه نکردید، پیشنهاد می کنم در این آدرس، آن را بخوانید:
http://www.mahmoodbashash.com/the-content-marketing-paradox-part-one
قسمت دوم هم در خبرنامه فردا اعلام خواهد شد. اگر تمایل دارید در خبرنامه عضو شوید و هر هفته شنبه صبح مطالب جدید دریافت کنید، می تونید در این آدرس فرم ثبت نام در خبرنامه را تکمیل و ارسال کنید:
http://www.mahmoodbashash.com/newsletter
توجه کنید که پس از ارسال فرم،یک ایمیل برای شما ارسال خواهد شد. تا زمانی که روی لینک تایید عضویت در ایمیل کلیک نکنید، شما عضو خبرنامه نخواهید شد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکی از سوال هایی که ذهن همه بازاریاب ها و فعالین فضای آنلاین را به خود مشغول می کند این است که بهترین زمان برای پست کردن محتوا در شبکه های اجتماعی، چه روزها و ساعت هایی است.
اهمیت این سوال زیاد است به این دلیل که اگر شما محتوای عالی را در زمانی نا مناسب برای مخاطب خود پست نمایید، این محتوا تا زمانی که او واقعا درگیر شود و مطلب را ببیند، احتمالا در میان موج انبوهی از سایر نویزها، گم شده و احتمال اینکه مخاطب شما این محتوا را در زمانی ببیند که آمادگی تعامل با آن را دارد، کاهش خواهد یافت.
به زبان دیگر، شما زمانی به میهمانی می رسید که دیگر زمان آن خاتمه یافته و میهمان ها کم کم دارند محل میهمانی را ترک می کنند و کسی حواسش به لباس زیبای شما نخواهد بود. مثل لحظات آخر بازی فوتبال که می بینیم تماشاچیان کم کم شروع به ترک استادیوم می کنند و توجهی به بازی عالی بازیکنان نخواهند داشت.
پس باید همیشه قبل از ارسال محتوا در شبکه های اجتماعی، به این موضوع توجه کنید که ایا الآن زمان خوبی برای این کار است یا خیر.
خوشبختانه شبکه های اجتماعی مختلف، ابزارها و گزارش هایی در اختیار ما قرار می دهند که اگر تنبلی نکنیم و استفاده از آنها را خوب یاد بگیریم، آنوقت در نبرد بازاریابی محتوایی خود در مقابل رقبا، پیروز خواهیم شد.
یکی از این شبکه های اجتماعی، اینستاگرام است. در یکی از مقاله های اخیرم به این شبکه اشاره کردم و اینکه در میان همه سایر شبکه های دیگر، بیشترین نرخ تعامل مخاطب با محتوا را دارد و بهترین شبکه برای برقراری ارتباط با مخاطبین است.
این شبکه به خودی خود ابزار خاصی برای گزارش دهی ندارد ولی اپلیکیشن های جانبی وجود دارند که از دل داده های موجود در حساب اینستاگرام شما، اطلاعات باور نکردنی استخراج می کنند.
یکی از این اپلیکیشن ها، Iconosquare.com است.
هرچند برای استفاده از امکانات این ابزار باید هزینه ماهانه پرداخت کنید ولی با یک حساب کوتاه مدت رایگان هم می توانید گزارش های جالبی در مورد حساب اینستاگرام خود بدست آورید.
یکی از این گزارش ها، همین بحث بهترین روز و ساعت ارسال مطلب در اینستاگرام را پوشش می دهد.
برای اینکه موضوع را با یک مثال واقعی بررسی کنیم، من گزارش مربوط به حساب خودم در آدرس instagram.com/mahmoodbashash را برای شما نمایش می دهم. این گزارش در زیر همین مطلب پست خواهد شد.
در این گزارش، دایره های سیاه پر رنگ در بیرون جدول، زمان ها و روزهایی است که من بیشتر در این مقاطع زمانی، محتوا پست کرده ام. دایره های کم رنگ تر داخل جدول، زمان هایی است که مخاطبین من بیشترین تعامل را با محتوای من داشته اند.
کاملا واضح است که در مورد حساب من، این دو بر هم منطبق نیستند و من باید در روز و زمان ارسال محتوا، تجدید نظر کنم.
خطوط قرمز را ببینید، روز جمعه 7 شب زمانی است که من بیشترین محتوا را در اینستاگرام پست کرده ام.
خطوط سبز، زمان های مناسبی است که من باید در این روزها و زمان ها، مطلب پست کنم. در واقع، مخاطبین من در روز جمعه، تعامل خیلی زیادی با حساب اینستاگرام من ندارند.
خطوط سبز را دنبال کنید. نیمه شب شنبه. 9 صبح یکشنبه، 12 و یک ظهر دوشنبه و ساعت سه بعد از ظهر پنچشنبه، بهترین زمان ها برای من است تا محتوا در شبکه اینستاگرام پست کنم زیرا مخاطبین من در این زمان ها، بیشتری تعامل را با شبکه اینستاگرام و حساب من در این شبکه دارند.
البته این نمودار مخصوص حساب من در اینستاگرام است و قابل استفاده برای حساب شما نیست. البته شاید بتونید ایده هایی از این نمودار بگیرید. مثلا اینکه جمعه روز مناسبی برای پست کردن محتوا در اینستاگرام نیست.
سایر شبکه ها هم چنین ابزارهای مشابهی دارند و لازم است حتما بر اساس این آمار، اقدام به زمان بندی ارسال محتوا در شبکه های اجتماعی کنید.
امیدوارم مطلب براتون مفید بوده باشه. موفق باشید.
اهمیت این سوال زیاد است به این دلیل که اگر شما محتوای عالی را در زمانی نا مناسب برای مخاطب خود پست نمایید، این محتوا تا زمانی که او واقعا درگیر شود و مطلب را ببیند، احتمالا در میان موج انبوهی از سایر نویزها، گم شده و احتمال اینکه مخاطب شما این محتوا را در زمانی ببیند که آمادگی تعامل با آن را دارد، کاهش خواهد یافت.
به زبان دیگر، شما زمانی به میهمانی می رسید که دیگر زمان آن خاتمه یافته و میهمان ها کم کم دارند محل میهمانی را ترک می کنند و کسی حواسش به لباس زیبای شما نخواهد بود. مثل لحظات آخر بازی فوتبال که می بینیم تماشاچیان کم کم شروع به ترک استادیوم می کنند و توجهی به بازی عالی بازیکنان نخواهند داشت.
پس باید همیشه قبل از ارسال محتوا در شبکه های اجتماعی، به این موضوع توجه کنید که ایا الآن زمان خوبی برای این کار است یا خیر.
خوشبختانه شبکه های اجتماعی مختلف، ابزارها و گزارش هایی در اختیار ما قرار می دهند که اگر تنبلی نکنیم و استفاده از آنها را خوب یاد بگیریم، آنوقت در نبرد بازاریابی محتوایی خود در مقابل رقبا، پیروز خواهیم شد.
یکی از این شبکه های اجتماعی، اینستاگرام است. در یکی از مقاله های اخیرم به این شبکه اشاره کردم و اینکه در میان همه سایر شبکه های دیگر، بیشترین نرخ تعامل مخاطب با محتوا را دارد و بهترین شبکه برای برقراری ارتباط با مخاطبین است.
این شبکه به خودی خود ابزار خاصی برای گزارش دهی ندارد ولی اپلیکیشن های جانبی وجود دارند که از دل داده های موجود در حساب اینستاگرام شما، اطلاعات باور نکردنی استخراج می کنند.
یکی از این اپلیکیشن ها، Iconosquare.com است.
هرچند برای استفاده از امکانات این ابزار باید هزینه ماهانه پرداخت کنید ولی با یک حساب کوتاه مدت رایگان هم می توانید گزارش های جالبی در مورد حساب اینستاگرام خود بدست آورید.
یکی از این گزارش ها، همین بحث بهترین روز و ساعت ارسال مطلب در اینستاگرام را پوشش می دهد.
برای اینکه موضوع را با یک مثال واقعی بررسی کنیم، من گزارش مربوط به حساب خودم در آدرس instagram.com/mahmoodbashash را برای شما نمایش می دهم. این گزارش در زیر همین مطلب پست خواهد شد.
در این گزارش، دایره های سیاه پر رنگ در بیرون جدول، زمان ها و روزهایی است که من بیشتر در این مقاطع زمانی، محتوا پست کرده ام. دایره های کم رنگ تر داخل جدول، زمان هایی است که مخاطبین من بیشترین تعامل را با محتوای من داشته اند.
کاملا واضح است که در مورد حساب من، این دو بر هم منطبق نیستند و من باید در روز و زمان ارسال محتوا، تجدید نظر کنم.
خطوط قرمز را ببینید، روز جمعه 7 شب زمانی است که من بیشترین محتوا را در اینستاگرام پست کرده ام.
خطوط سبز، زمان های مناسبی است که من باید در این روزها و زمان ها، مطلب پست کنم. در واقع، مخاطبین من در روز جمعه، تعامل خیلی زیادی با حساب اینستاگرام من ندارند.
خطوط سبز را دنبال کنید. نیمه شب شنبه. 9 صبح یکشنبه، 12 و یک ظهر دوشنبه و ساعت سه بعد از ظهر پنچشنبه، بهترین زمان ها برای من است تا محتوا در شبکه اینستاگرام پست کنم زیرا مخاطبین من در این زمان ها، بیشتری تعامل را با شبکه اینستاگرام و حساب من در این شبکه دارند.
البته این نمودار مخصوص حساب من در اینستاگرام است و قابل استفاده برای حساب شما نیست. البته شاید بتونید ایده هایی از این نمودار بگیرید. مثلا اینکه جمعه روز مناسبی برای پست کردن محتوا در اینستاگرام نیست.
سایر شبکه ها هم چنین ابزارهای مشابهی دارند و لازم است حتما بر اساس این آمار، اقدام به زمان بندی ارسال محتوا در شبکه های اجتماعی کنید.
امیدوارم مطلب براتون مفید بوده باشه. موفق باشید.
Forwarded from دیجیتال مارکتینگ با محمود بشاش از تورنتو
آدرس وب سایت جهت ارسال سوال های مرتبط با کسب و کار در فضای آنلاین، دیجیتال مارکتینگ، کارآفرینی و استارتاپ: www.yekmentor.com
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوست عزیزی سوال کردند برای راه اندازی وب سایت آموزش زبان انگلیسی آیا بهتر است از سیستم های آماده استفاده کرد یا اینکه از ابتدا برنامه نویسی اختصاصی تحت وب انجام دهیم. نگرانی این دوست این است که سیستم های آماده دارای کیفیت مناسبی نیستند.
به نظر من باید پارامترهایی را برای این انتخاب در نظر داشته باشیم که البته برای اکثر پروژه های مشابه هم، صادق هستند. مثلا دوست عزیز دیگری برای وب سایت فروش محصولات دیجیتال مثل ای بوک و دوره های آموزشی همین سوال را داشتند. یا حتی وب سایت فروش محصولات فیزیکی هم با همین سوال مطرح می شود.
نکته اول این است که همه چیز بستگی به بودجه، امکانات مورد نظر شما که در وب سایت باید وجود داشته باشد، محدودیت زمانی برای رونمایی از وب سایت، امکاناتی که در آینده تصمیم دارید در فازهای بعدی به وب سایت اضافه کنید، تیم برنامه نویسی که در اختیار دارید، میزان پیچیدگی پروژه و مواردی شبیه این ها پارامترهای تصمیم گیری باید باشند.
برای روشن شدن، چند مثال را با هم بررسی می کنیم. همین وب سایت آموزش زبان انگلیسی به صورت آنلاین را در نظر بگیرید. انواع و اقسام اسکریپت های از پیش کد شده در بازار است که با بررسی و تست آنها می توان یکی را که به نیازهای ما نزدیک تر است انتخاب کرد و مورد استفاده قرار داد. قطعا در این حالت، زمان رونمایی از وب سایت بسیار کوتاه خواهد شد و هزینه آن هم بسیار کمتر از حالتی خواهد بود که یک تیم برنامه نویسی بخواهد مشابه آن را تولید کند.
شاید شما نتوانید در ذهن خود مقایسه کنید که این اختلاف زمان رونمایی در دو حالت چقدر می تواند متفاوت باشد. من با تجربه در چندین پروژه تحت وب به شما می گویم که اگر در حالت انتخاب اسکریپت های آماده، وب سایت شما در دو ماه بتواند رونمایی شود. در حالت دوم یعنی برنامه نویسی از پایه، ممکن است در بهترین شرایط، 6 تا 8 ماه طول بکشد. هرچند این به کیفیت و میزان تعهد تیم مجری پروژه هم 100% وابسته است. هستند پروژه هایی که از ابتدا قرار بوده 3 ماهه انجام شوند ولی هنوز بعد از 2 سال، به اتمام نرسیده اند.
لذا باید خودتان را برای یک چالش بسیار جدی آماده کنید.
از نظر هزینه هم این دو روش اصلا قابل مقایسه نیستند. یعنی در حالت استفاده از اسکریپت های آماده، ممکن است فاز اولیه پروژه با هزینه یک پنجم حالتی که بخواهد برنامه نویسی از پایه انجام شود، قابل اجرا باشد.
البته خوب حتما نکات منفی هم وجود دارد. ممکن است شما نیازهایی در وب سایت دیده باشید که هیچ اسکریپت آماده ای قبلا برای آن طراحی نشده باشد. در این صورت شما می توانید نزدیک ترین اسکریپت را خریداری کنید و بخش های دیگر را کد نویسی کنید و به اسکریپت اولیه اضافه کنید.
نکته منفی دیگر این است که معمولا دستکاری اسکریپت های آماده، پیچیده خواهد بود چون شما با هزاران خط سورس برنامه مواجه هستید که تغییر در آن خیلی زمان بر و پیچیده خواهد بود.
البته همیشه هم این ایراد به اسکریپت های آماده گرفته میشه که این ها ممکن است دارای باگ ها و مشکلات امنیتی باشند که ما از آنها خبر نداریم و بعدا ما را دچار مشکل کنند. این موضوع کاملا صحت دارد ولی پاسخ من این است که چطور مطمئن باشیم که تیمی که کدنویسی پروژه ما را از ابتدا قبول می کند، آنقدر دقیق و حرفه ای هستند که هیچ باگی در سیستم نخواهد بود. البته ممکن است چنین تیمی وجود داشته باشد ولی حتما آنقدر گران خواهند بود که انتخاب خوبی برای پروژه ما نباشد.
لذا باید این موارد را در کنار هم ببینید. هیچ چیزی در دنیای وب و برنامه های تحت وب، عالی و 100% نیست. فقط در یک چارچوب مشخص و با واحدهای اندازه گیری مشخص، می تواینم تشخیص دهیم که کدام روش برای پروژه ما بهتر است.
اگر برگردیم به پروژه دوست عزیزمون در مورد راه اندازی وب سایت آموزش زبان انگلیسی، من به طور قطع می تونم اعلام کنم که برنامه نویسی این پروژه از ابتدا، تصمیم مناسبی نیست و حتما می توان اسکریپت های آماده خوبی برای این وب سایت، انتخاب کرد.
من شخصا از وب سایت www.codecanyon.com اسکریپت خریداری می کنم. نمی تونم بگم همه اسکریپت های آن عالی است ولی چون دارای نوعی نظارت و کنترل کیفیت روی تولید کنندگان اسکریپت ها است، انتخاب خوبی است که اسکریپت مورد نظر را از آن خریداری کنید.
البته وب سایت های ایرانی هم برای این منظور است که با کمی جستجو می تونید پیدا کنید و اسکریپت مورد نظر را خریداری کنید.
موفق باشید.
به نظر من باید پارامترهایی را برای این انتخاب در نظر داشته باشیم که البته برای اکثر پروژه های مشابه هم، صادق هستند. مثلا دوست عزیز دیگری برای وب سایت فروش محصولات دیجیتال مثل ای بوک و دوره های آموزشی همین سوال را داشتند. یا حتی وب سایت فروش محصولات فیزیکی هم با همین سوال مطرح می شود.
نکته اول این است که همه چیز بستگی به بودجه، امکانات مورد نظر شما که در وب سایت باید وجود داشته باشد، محدودیت زمانی برای رونمایی از وب سایت، امکاناتی که در آینده تصمیم دارید در فازهای بعدی به وب سایت اضافه کنید، تیم برنامه نویسی که در اختیار دارید، میزان پیچیدگی پروژه و مواردی شبیه این ها پارامترهای تصمیم گیری باید باشند.
برای روشن شدن، چند مثال را با هم بررسی می کنیم. همین وب سایت آموزش زبان انگلیسی به صورت آنلاین را در نظر بگیرید. انواع و اقسام اسکریپت های از پیش کد شده در بازار است که با بررسی و تست آنها می توان یکی را که به نیازهای ما نزدیک تر است انتخاب کرد و مورد استفاده قرار داد. قطعا در این حالت، زمان رونمایی از وب سایت بسیار کوتاه خواهد شد و هزینه آن هم بسیار کمتر از حالتی خواهد بود که یک تیم برنامه نویسی بخواهد مشابه آن را تولید کند.
شاید شما نتوانید در ذهن خود مقایسه کنید که این اختلاف زمان رونمایی در دو حالت چقدر می تواند متفاوت باشد. من با تجربه در چندین پروژه تحت وب به شما می گویم که اگر در حالت انتخاب اسکریپت های آماده، وب سایت شما در دو ماه بتواند رونمایی شود. در حالت دوم یعنی برنامه نویسی از پایه، ممکن است در بهترین شرایط، 6 تا 8 ماه طول بکشد. هرچند این به کیفیت و میزان تعهد تیم مجری پروژه هم 100% وابسته است. هستند پروژه هایی که از ابتدا قرار بوده 3 ماهه انجام شوند ولی هنوز بعد از 2 سال، به اتمام نرسیده اند.
لذا باید خودتان را برای یک چالش بسیار جدی آماده کنید.
از نظر هزینه هم این دو روش اصلا قابل مقایسه نیستند. یعنی در حالت استفاده از اسکریپت های آماده، ممکن است فاز اولیه پروژه با هزینه یک پنجم حالتی که بخواهد برنامه نویسی از پایه انجام شود، قابل اجرا باشد.
البته خوب حتما نکات منفی هم وجود دارد. ممکن است شما نیازهایی در وب سایت دیده باشید که هیچ اسکریپت آماده ای قبلا برای آن طراحی نشده باشد. در این صورت شما می توانید نزدیک ترین اسکریپت را خریداری کنید و بخش های دیگر را کد نویسی کنید و به اسکریپت اولیه اضافه کنید.
نکته منفی دیگر این است که معمولا دستکاری اسکریپت های آماده، پیچیده خواهد بود چون شما با هزاران خط سورس برنامه مواجه هستید که تغییر در آن خیلی زمان بر و پیچیده خواهد بود.
البته همیشه هم این ایراد به اسکریپت های آماده گرفته میشه که این ها ممکن است دارای باگ ها و مشکلات امنیتی باشند که ما از آنها خبر نداریم و بعدا ما را دچار مشکل کنند. این موضوع کاملا صحت دارد ولی پاسخ من این است که چطور مطمئن باشیم که تیمی که کدنویسی پروژه ما را از ابتدا قبول می کند، آنقدر دقیق و حرفه ای هستند که هیچ باگی در سیستم نخواهد بود. البته ممکن است چنین تیمی وجود داشته باشد ولی حتما آنقدر گران خواهند بود که انتخاب خوبی برای پروژه ما نباشد.
لذا باید این موارد را در کنار هم ببینید. هیچ چیزی در دنیای وب و برنامه های تحت وب، عالی و 100% نیست. فقط در یک چارچوب مشخص و با واحدهای اندازه گیری مشخص، می تواینم تشخیص دهیم که کدام روش برای پروژه ما بهتر است.
اگر برگردیم به پروژه دوست عزیزمون در مورد راه اندازی وب سایت آموزش زبان انگلیسی، من به طور قطع می تونم اعلام کنم که برنامه نویسی این پروژه از ابتدا، تصمیم مناسبی نیست و حتما می توان اسکریپت های آماده خوبی برای این وب سایت، انتخاب کرد.
من شخصا از وب سایت www.codecanyon.com اسکریپت خریداری می کنم. نمی تونم بگم همه اسکریپت های آن عالی است ولی چون دارای نوعی نظارت و کنترل کیفیت روی تولید کنندگان اسکریپت ها است، انتخاب خوبی است که اسکریپت مورد نظر را از آن خریداری کنید.
البته وب سایت های ایرانی هم برای این منظور است که با کمی جستجو می تونید پیدا کنید و اسکریپت مورد نظر را خریداری کنید.
موفق باشید.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM