تاثیرگذاری، آن چیزی است که برند شخصی برای ما می‌سازد و حتی با پول هم قابل دستیابی و خریدن نیست.

و متاسفانه بسیاری از کارآفرین‌ها با تولید محتوای آشغال، برند شخصی خودشان را خراب می‌کنند.

برای ساخت برند شخصی آبرومند روی این سه نکته تمرکز کن:

۱. فقط روی یک چیز تولید محتوا کن. هر برند معروفی به یک چیز خیلی ویژه شناخته می‌شود. قبل از شروع، روی آن «یک چیز» فکر کن.

۲. محتوا را در قالب داستان تولید کن. لوکس‌ترین آپارتمان در AirBNB هم هرگز حس خانه را به ما نخواهد داد اگر داستان جذابی پشت آن نباشد. قصه مانند خانه برای ما است. داستان‌ها، برند ما را انسانی می‌کنند و اعتبار، اعتماد، و حس تعلق ایجاد می‌کنند.

۳. شخصیت حقیقی خودت را ظاهر کن و این فقط با جلوی دوربین آمدن ایجاد نمی‌شود. نظرات و تفکرات شخصی خودت باید در همه محتوای تو نمایان باشد.

پیشنهاد کلیدی: زندگی خودت را مستندسازی کن. دقت کردی هیچ فیلم هالیوودی در مورد افراد معروف نمی‌تواند تاثیر عمیق روی مخاطب داشته باشد در حالی که یک فیلم معمولی مستند، ما را روی صندلی میخکوب می‌کند؟
مخاطبین ما فقط دنبال توصیه‌های هوشمندانه و نصیحت‌های بیزنسی ما نیستند. آنها دوست دارند با سبک زندگی ما و همه چالش‌های خوب و بد آن تعامل داشته باشند.

‏اگر می‌خواهی از شکنجه روانی کمبود ایده برای تولید محتوا خلاص بشی، اینو تا ته بخون.

‏ما دو‌ دسته هوادار داریم.

‏۱. هواداران وفاداری که ممکنه سال‌ها در حال دنبال کردن، تعامل، و پیگیری مطالب ما بوده‌اند.

‏۲. هواداران تازه‌واردی که اخیرا ما را پیدا کرده‌اند و دنبال کننده ما شده‌اند.

‏اولی‌ها، حتی یادشان نیست ما دیروز چه محتوایی پست کرده‌ایم.
‏چرا؟ خب می‌دونی که شبکه‌های اجتماعی برای ایجاد نویز و پرت کردن حواس مردم اختراع شده‌اند و ما و نظرات و محتوامون جزو بی‌اهمیت ترین عوامل این اکوسیستم هستند.

‏دومی‌ها هم اصلا حوصله اسکرول کردن ندارند.
‏چرا؟ چون در دسترس بودن محتوا در ده‌ها پلتفرم باعث شده مردم فقط به اون چیزی که همین حالا توسط الگوریتم براشون انتخاب شده توجه کنند و نیازی به اسکرول کردن زیاد ندارند.

‏هیچ‌کدام از این دو دسته هم ایده‌های ناب ما برایشان اهمیت ندارد.

‏آنها به دلایل دیگری مثل علاقه به سبک نوشتاری ما، نظرات شخصی و خاص ما، تجارب چندین ساله ما و دلایل دیگری ما را دنبال می‌کنند.

‏پس به جای وقت تلف کردن برای پیدا کردن یک ایده خاص و خارق‌العاده، فقط کافی است همان مطالب قبلی را با نگاه، قلم، رویکرد، و قالبی متفاوت بازنشر کنیم.

‏با این رویکرد، هرگز دچار کمبود ایده محتوایی نشده و سرعت و تداوم تولید محتوای ما حفظ خواهد شد.

‏از طرفی برای مخاطب هم خیلی مفیدتر است که ایده‌های کاربردی ما را در قالب‌های مختلف مصرف کند تا این‌که هر بار با یک ایده خارق‌العاده و عجیب روبرو شود که بیشتر باعث سردرگمی او خواهد شد.

این فیدبک را بارها مخاطبینم بیان کرده‌اند که من قلم شیوایی دارم و خوانندگان محتوای من با آن ارتباط برقرار می‌کنند و لذت می‌برند.

دوست دارم چند تا از راه‌کارهایی که می‌تواند به تو برای تبدیل شدن به یک نویسنده خوب کمک کند را به اشتراک بگذارم.

قدیمی‌ترها می‌دانند که هیج فرمول جادویی برای رسیدن به این نقطه رویایی از کیفیت در تولید محتوا وجود نداره ولی جوان‌ترها همیشه می‌پرسند که راز این کیفیت در چیست و دنبال راه‌کارهای سریع‌تر هستند.

برای این دسته از مخاطبین جوانم چند توصیه دارم که به آنها برای تبدیل شدن به یک نویسنده بهتر کمک خواهد کرد.

این توصیه‌ها بیشتر بر اساس تجربه‌هایی است که شخصا در طی سال‌ها فعالیت کسب کرده‌ام و شاید بعضی از آنها کمی عجیب به نظر برسند. با این حال امیدوارم برایت مفید هم باشند.

۱. اهداف مشخصی برای بهبود مهارت نوشتن خودت تعیین کن و پیشرفت خودت رو اندازه‌گیری کن. برای مثال، می‌تونی هدف داشته باشی که روزانه یک تعداد مشخصی کلمه بنویسی، کلمات جدید یاد بگیری، یا یک ژانر یا سبک خاص نوشتن رو مسلط بشی.

۲. از زبان ساده و مختصر استفاده کن تا پیام خودت رو به صورت شفاف و موثر منتقل کنی. از کلمات غیرضروری، اصطلاحات تخصصی، یا جملات پیچیده‌ای که ممکنه خواننده‌هات رو گیج کنن، خودداری کن. کلمات را مناسب برای مخاطب و هدف خودت انتخاب کن.

۳. به صورت مرتب بخون و خودت رو با انواع مختلف نوشتار در زبان فارسی آشنا کن. خواندن می‌تونه بهت کمک کنه تا دایره‌لغات، دستور زبان، و تکنیک‌ها و سبک‌های نویسندگان دیگه رو یاد بگیری. همچنین می‌تونی از نوشته‌هایی که می‌خونی یادداشت برداری و نقطه‌های قوت و ضعفشون رو شناسایی کنی و به عنوان منبع برای نوشتار خودت استفاده کنی.

۴. در زمان شخصی خودت تمرین کن و تا می‌تونی بنویس. نویسندگی یک مهارت است که نیاز به تمرین و بازخورد دائم داره. می‌تونی درباره‌ هر چیزی که بهش علاقمند هستی، مثل داستان‌های شخصی، نظرات، یا سناریوهای خلاقانه بنویسی.

۵. بازخورد بگیر و از اشتباهات خودت یاد بگیر . بازخورد برای بهبود مهارت نوشتن ضروری است و به تو کمک می‌کنه تا نقاط قوت و ضعف خودت رو شناسایی کنی. می‌تونی از همکاران، راهنماها، ویراستاران، یا نقادان آنلاین بازخورد بخوای. همچنین می‌تونی به پلتفرم‌ها یا جامعه‌های آنلاین بپيوندی كه در آنجا می‌تونی نوشتار خود را به اشتراك بگذاری و بازخورد از سایر نويسندگان يا خوانندگان دريافت كنی. همیشه پذیرای انتقاد سازنده باش و از آنها برای بهبود کیفیت نوشتار خودت استفاده کن.

یکی از دوستان خوب من هم به صورت تخصصی روی حرفه نویسندگی کار کرده و محتوا و مطالب آموزشی عالی در این زمینه داره. پیشنهاد می‌کنم او را هم در پلتفرم‌های مختلف دنبال کنی:

@shahinkalantari

تبلیغات دهان به دهان یا همان Word Of Mouth (WOM) از موثرترین روش‌های تبلیغاتی است و ضریب تبدیل خوبی دارد.

در جلساتی که با مخاطبینم دارم، اکثر آنها مهم‌ترین بهانه‌ای که برای عدم فعالیت کافی و موثر در فضای آنلاین ارائه می‌دهند این است که مخاطبینمان ما را از تبلیغات دهان به دهان پیدا می‌کنند.

ولی اگر فکر می‌کنید که تبلیغات دهان به دهان فقط عبارت است از این‌که دوستان و آشنایان، شما را زباناً به دیگران معرفی کنند، به نظرم دارید اشتباه فکر می‌کنید و کسب و کار خود را به شدت محدود نگاه می‌دارید.

همه کانال‌های ارتباطی شما با مخاطب، شامل شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت، و خبرنامه الکترونیک شما هم ممکن است توسط مخاطبینتان برای دوستانشان ارسال شوند.

از این زاویه، حضور در تعداد بیشتری از پلتفرم‌ها می‌تواند آزادی عمل بیشتری به محدوده وسیع‌تری از مخاطبین شما بدهد و تبلیغات دهان به دهان در سطح وسیع‌تری منتشر شود.

یادتان باشد که محتوایی که منتشر می‌کنید باید آنقدر خوب باشد که وقتی دست به دست می‌شود، باعث ایجاد ارزش برای دریافت کننده آن باشد.

مردم معمولا تبلیغات شما را برای دیگران نمی‌فرستند چون احساس می‌کنند که به کارمند فروش شما تبدیل شده‌اند.

ولی مردم با علاقه، محتوای ارزشمند و مفید شما را برای دوستان خود می‌فرستند چون آنها را در نگاه دوستانشان فردی مفید و موثر نشان می‌دهد.

پس فرمول جدید تبلیغات دهان به دهان عبارت است از: بازاریابی محتوایی.

بازاریابی محتوایی همان چیزی است که هر روز به گوش همه ما می‌رسد ولی تعداد محدودی از مدیران کسب و کارها آن را جدی می‌گیرند.

حتما اصطلاح «نیش مارکتینگ» یا «نیچ مارکتینگ» زیاد به گوشتان خورده است - مترادف همان اصطلاح معروف انگلیسی Niche Marketing.

و همیشه هم با خود گفته‌اید که بالاخره نیش درست است یا نیچ! و بعد که سرچ کرده‌اید متوجه شده‌اید که هردو درست هستند☺

ولی آیا می‌دانید معنی دقیق و پنهان این اصطلاح چیست؟

در واقع تمام کارشناسان می‌گویند که در فعالیت‌های کسب و کار و تولید محتوا، بر یک حوزه تخصصی تمرکز کنید.

مثلا به جای فروش محصولات بهداشتی، بر فروش کرم‌های مرطوب کننده پوست برای خانم‌های بالای ۵۰ سال تمرکز کنید.

اما اکثر کارآفرین‌ها و مدیران کسب و کارها وقتی این پیشنهاد را می‌شنوند، درک نادرستی از آن داشته و مفهوم اشتباهی از آن برداشت می‌کنند. آنها بیشتر حس می‌کنند که باید خودشان را به شدت محدود نگاه دارند.

ولی این چیزی است که در واقع به معنای تمرکز بر یک حوزه تخصصی است:
محتوا، بازاریابی، محصولات، و خدمات خود را برای خدمت رسانی به مخاطبین «ایده آل» خود متمرکز کنید.

همه چیزی که انجام می‌دهید باید بهینه شده باشد تا افرادی را که بیشتر دلتان می‌خواهد به آنها خدمت ارائه دهید، جذب کنید.

این به این معنی نیست که آنها باید تنها افرادی باشند که به آنها خدمت می‌کنید.

هدف شما این است که گزینه‌ای «عالی» برای مخاطبین خاصی باشید، نه گزینه‌ای «قابل قبول» برای همه.

وقتی مردم تصمیم می‌گیرند که به چه کسی توجه کنند، چه کسی را توصیه کنند، و یا از چه کسی خرید کنند، به دنبال شخصی هستند که بهترین تطابق را با نیازهای خاص آنها دارد.

شما می‌توانید هم رویکرد عمومی و هم توجه به حوزه تخصصی داشته باشید. درواقع هردوی این رویکردها می‌توانند در کنار هم وجود داشته باشند.

خوب است که شما مهارت‌های متنوع داشته باشید و بتوانید چندین کار را انجام دهید.

اما این به این معنی نیست که نمی‌توانید - یا نباید - خود را در یک حوزه تخصصی محدود کنید.

حوزه تخصصی برای شفاف سازی این موضوع است که شما به چه کسانی خدمت می‌کنید، نه محدود کردن توانایی‌های خودتان.

در واقع، منظور از نیش، محدودسازی توانایی‌ها و خدمات نیست بلکه محدود سازی یا بهتر است بگویم شفاف سازی مخاطب هدف شما است.

حوزه تخصصی شما می‌تواند - و احتمالا باید - در داده‌های روان شناختی (Psychographic) ریشه داشته باشد، نه فقط در داده‌های جمعیتی (Demographic).

منظورم این است که بر روی خدمت رسانی به افرادی كه به دنبال يك نتيجه خاص هستند تمركز كنيد، نه لزوماً افرادي كه تصادفاً به يك جنسيت، سن، حرفه يا سطح درآمد خاص تعلق دارند.

توجه کنید که حوزه تخصصی یک تعهد مادام العمر نیست.

حوزه تخصصی شما در طول زمان تغییر خواهد کرد، پس نگران این نباشید که در یک حوزه تخصصی برای همیشه به دام خواهید افتاد.

تمرکز بر یک حوزه تخصصی، از نداشتن هیچ حوزه تخصصی بهتر است - حتی اگر در نهایت جهت خود را در آینده تغییر دهید.

و شما به عنوان یک کارآفرین، احتمالا این کار را خواهید کرد.

معرفی پلتفرم خلاقانه 5F برای رشد حساب‌های سوشال‌مدیا، مخصوص تولید کنندگان محتوا.

تولید کنندگان محتوا معمولا به دنبال پلتفرم‌های اثبات شده و سرعت بخش هستند.
چارچوب و پلتفرمی که من همین امروز آن را یاد گرفتم چارچوب 5F است. این پلتفرم دارای مواردی است که همه با حرف F شروع می‌شوند:

Free your mind
Find your voice
Fix your expectations
Follow accounts you admire
Focus on posts that are working

و پیشنهاد معادل فارسی آنها به این صورت است:
ذهن خود را آزاد کنید.
صدای خود را پیدا کنید.
انتظارات خود را اصلاح کنید.
حساب‌هایی را که دوست دارید دنبال کنید.
روی پست‌هایی که جواب می‌دهند تمرکز کنید.

اگر شما فقط این ۵ کار را انجام دهید، حساب شما سریع تر از آنچه که ممکن است تصور کنید رشد خواهد کرد.

۱. ذهن خود را آزاد کنید.
وقتی در حال نوشتن هستید، باید ذهن خود را از همه پریشانی‌ها پاک کنید.
گوشی خود را کنار بگذارید و چند نفس عمیق بکشید.
بگذارید ذهن شما در لحظه حال حضور پیدا کند.
بگذارید ایده ها در شما جریان پیدا کنند.

هر آنچه در شما جاری می‌شود را بنویسید. برای این کار حتما یک اپ دم دستی داشته باشید. هرگز روی قدرت ذهن خود برای به یاد آوردن ایده‌ها حساب نکنید.
شما می‌توانید بعداً آنچه در این لیست کار نمی‌کند را حذف یا اصلاح کنید.
اما شما باید ذهن خود را آزاد کنید.
در حالت ایده‌آل، این کار را هر روز در یک زمان مشخص انجام دهید. من چون هر روز برای این فعالیت زمان ندارم، در روز شنبه یا یک‌شنبه آخر هفته بر این کار متمرکز می‌شوم و حتما دقت کرده‌اید که پست‌ها و خبرنامه من در همین روزهای هفته منتشر می‌شوند.

استمرار، ذهن شما را برای تمرکز آموزش می‌دهد.
این موضوع مانند منبع انرژی است که از وجود آن آگاه نبودید.
این تمرین برای شما بسیار حیاتی است تا بتوانید محتوای خوبی تولید کنید.

۲. صدای خود را پیدا کنید.
این به نظرم از پایه‌های بسیار مهم این پلتفرم است.
شاید ممکن است بگویید مگر صدای ما گم شده است؟ پاسخ من مثبت است. ما معمولا آنقدر تحت تاثیر نویزهای موجود در فضای آنلاین هستیم که گاهی صدای واقعی خودمان را فراموش می‌کنیم و زمانی به خودمان می‌آییم و می‌بینیم که فقط داریم دیگران را تقلید می‌کنیم.

آدم ها در نهایت می‌خواهند در مورد داستان شما بشنوند.
و آنها می‌خواهند با صداقت شما ارتباط برقرار کنند.

وقتی شما صدای واقعی خود را پیدا کرده باشید، سایر افراد قادر خواهند بود ارتباط با شما را به سطح عمیق‌تری رشد بدهند. در غیر این‌صورت، ارتباط‌های شما با مخاطب، سطحی و ضعیف باقی خواهد ماند.

و وقتی شما هم صادقانه، صدای خود را پیدا کرده باشید، همه چیز به صورت صاف و ساده پیش می‌رود و نیازی به تظاهر و دورویی نخواهید داشت.

با این روش، شما جامعه‌ای از افرادی را می‌سازید که شما را می‌شناسند، دوست دارند، و به شما اعتماد دارند.

و شما آزادی خواهید داشت تا پس از این مرحله، توانایی‌های بیشتری از خودتان را کشف کنید.

۳. انتظارات خود را اصلاح کنید.
بیایید واقع بین باشیم. هر پستی که شما می‌نویسید قرار نیست برنده باشد و فورا وارد اکسپلور شود یا کلی تعامل ایجاد کند.

در واقع، بیشتر پست‌های شما قرار است بازنده‌های بزرگی باشند.
شما ممکن است فقط ۱ یا ۲ لایک روی یک پست بگیرید.
نگذارید این اتفاق، شما را پشیمان و دل‌سرد کند.
به فرآیند پایبند بمانید، و مداوم باشید. ببینید چند بار این موضوع را تکرار کردم!
شما در نهایت پیشرفت خواهید کرد.

بسیاری از بزرگ‌ترین افراد موفق با این تجربه روبرو شده‌اند که برای مدتی هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. و سپس همه چیز شروع به اتفاق افتادن خواهد کرد.

شما برای مدت طولانی برنده نخواهید شد و باید برای این شرایط آمادگی داشته باشید.
و سپس شما یکباره برنده می‌شوید. و برای این شرایط هم باید آماده باشید!
این بازی مرموز سوشال مدیا است که باید به آن عادت کنید.

۴. حساب‌هایی را که دوست دارید دنبال کنید.
حساب هایی را که الهام بخش شما هستند را دنبال کنید. اصلا فکر نکنید که حتما باید حساب‌هایی که دارای صدها هزار فالوور هستند را دنبال کنید. بسیاری از اکانت‌های تازه‌کار ممکن است برای شما بسیار موثرتر باشند.

این ها افرادی هستند که شما را در سفری که در پیش دارید هدایت خواهند کرد.
با نگاه کردن به توییت‌ها و محتوای آنها، شما ایده‌های خودتان را برای محتوایی که تولید می‌کنید، توسعه خواهید داد.

هرکس حساب‌های خاصی را دنبال می‌کند که الهام بخش او هستند و احتملا کپی کردن آنچه دیگران دنبال می‌کنند برای شما نتیجه مطلوبی نخواهد داشت.

۵. روی پست‌هایی که جواب می‌دهند تمرکز کنید.
این موضوع هم در مورد پست‌های خودتان و هم پست‌های دیگران صادق است.

ببینید پست های شما و سایر افراد چگونه عمل می‌کنند، و پست‌های با عملکرد بالاتر را در لیستی جداگانه اضافه کنید چون بعدا به آنها نیاز خواهید داشت.
این لیست را خوب بررسی کنید و ببینید چه عواملی باعث می‌شود که یک پست، برنده شود. و البته روی روش‌های غیر اصولی و فیک تمرکز نکنید.

این پست‌ها، بهترین و عالی‌ترین الهام بخش شما برای تولید محتوای موثر تر در آینده خواهند بود.

۱۰۰٪ از مدیران کسب‌و‌کارها در کانادا هدفشان برای ساخت یک وب‌سایت را جذب مخاطب بیشتر و در نهایت افزایش مشتری و افزایش فروش بیان می‌کنند.

ولی فقط ٪۱ از آنها از طراح وب‌سایتشان می‌خواهند که بخش وبلاگ برای وب‌سایتشان در نظر بگیرد!

معنی این آمار این است که ٪۹۹ از این مدیران نمی‌دانند که وب‌سایت یک ابزار مارکتینگ است نه ابزار تبلیغات.

و ٪۹۹ از آنها اولین درخواستی که از طراح وب‌سایتشان دارند این است که مخاطبینشان بتوانند آنها را در گوگل پیدا کنند.

معنی این درخواست این است که ٪۹۹ از آنها نمی‌دانند که تنها روش کسب رتبه بهتر در گوگل، تولید محتوای مفید در وب‌سایتشان است.

به همین دلیل، حدود ٪۹۹ از وب‌سایت‌های شرکت‌های کوچک در کانادا هرگز از سطح یک کارت‌ویزیت ارتقاء پیدا نمی‌کنند.

#دکترمنتور #تولید_محتوا #وبلاگ

می‌دانم که اقدام به عمل یا همانCall To Actionبخش جدایی ناپذیر هر قیف بازاریابی است.

ولی فرض کن که محتوا، خودش نقش CTA را بازی کند، عالی میشه، نه؟

محتوای آموزشی باعث افزایش اعتماد مخاطب می‌شود، برند شخصی ما را تقویت می‌کند، و ما را به عنوان یک متخصص مطرح می‌کند.

همه این‌ها هم بدون نیاز به یک CTA در انتهای محتوا اتفاق می‌افتد.

با حال نیست؟

‏هوش مصنوعی، نویسندگان ضعیف را حذف خواهد کرد.

‏حالا که با وجود هوش مصنوعی، همه‌ نویسنده شده‌اند، محتوای ضعیف و متوسط به کالای دم‌دستی تبدیل شده است.

‏در این اوضاع، ارزش و اعتبار نویسندگان خوب هر روز بیشتر خواهد شد.

‏از رشد هوش مصنوعی نترس.

گوراو، دوست جوان من از هندوستان هر هفته حدود ۱۰۰۰دلار درآمد دارد، بدون حتی یک خط کدنویسی.

او هروقت من را می‌بیند که به شدت مشغول کار هستم، با تعجب نگاهم می‌کند.

روزی به من‌گفت از چهار ابزار برای کارهایش استفاده می‌کند:

۱-کنوا
۲-چت جی‌پی‌تی
۳-نوشن
۴-گامرود

کمی اصرار کردم تا بیشتر راهنماییم کند. خب من همه این ابزارها را می‌شناختم ولی ۱۰۰۰دلار درآمد هفتگی از آرزوهای دست نیافتنی به نظر می‌رسد. خیلی دوست داشتم از رمز و راز او سر در بیاورم.

ولی او به من گفت که رمز موفقیت، در یادگیری امکانات ابزارها است تا بتوانیم با بهره‌وری بیشتری از آنها استفاده کنیم.
او به من گفت که منابع عالی برای یادگیری آنها سراغ دارد که فقط گوشه‌ای از هزاران منبع آموزشی در اینترنت است. خلاصه قبول کرد تا چند تا از آنها را به من معرفی کند. من هم آنها را با شما به اشتراک می‌گذارم. امیدوارم مورد استفاده شما هم قرار بگیرد🥰

ادامه مطلب را این‌جا دنبال کنید:

https://digitalk.substack.com/p/content-creator-tools

‏گاهی بهترین ایده‌ها، بدترین عامل حواس پرتی ما هستند.

‏ایده‌ خوب همیشه می‌تواند جذاب و کارساز باشد ولی به قول شاعر، هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.

‏و شاید الآن زمان مناسبی برای آن نباشد…

‏چیزی که او می‌گوید: ما اصلا مارکتینگ نمی‌کنیم و مشتری‌هایمان ما را به دیگران معرفی می‌کنند.

‏چیزی که من می‌شنوم: ما هیچ طرح مدون اجرایی برای شناسایی مخاطب هدف، استراتژی، تاکتیک، بودجه، و زمان‌بندی مارکتینگ نداریم.

‏بازاریابی دهان به دهان خوب است، به شرطی که کنترلش دست ما باشد.

‏برای ساخت یک بیزنس آنلاین موفق، این‌ کارها را انجام بده:

‏• شناسایی مخاطب هدف
‏• طراحی ۱ تا ۳ پیشنهاد جذاب
‏• محتوای بلاگ بهینه شده
‏• انتشار دائمی در سوشال مدیا
‏• هدایت ترافیک به فرم خبرنامه
‏• رشوه برای عضویت در خبرنامه
‏• ارسال ۲ خبرنامه در هفته
‏• ساده سازی فرایند خرید

‏یک تولید کننده محتوا چگونه پول می‌سازد؟
‏۱-فروش محصولات دیجیتال:
‏برای تفکیک زمان ما از میزان درآمد ما.

‏۲-درآمد از تبلیغات:
‏درآمد ثابت و دائمی از خبرنامه.

‏۳-کوچینگ و مشاوره تلفنی:
‏راهی برای درآمد بیشتر از هواداران ما.

‏هر سه روش قابلیت رشد دارند.
‏رمز موفقیت: ساده سازی همه چیز.

‏تمام زحمات تو برای جذب مخاطب، با یک CTA اشتباه، نقش بر آب می‌شه.

‏به جای ساخت وب‌سایت خفن و صفحه پیچیده ووکامرس، از ابزارهای ساده استفاده کن. مثل:

‏⁦carrd⁩
‏⁦NotionHQ⁩
‏⁦gumroad⁩
‏⁦Calendly⁩

‏بعید می‌دونم نیازی وجود داشته باشه که با ترکیب‌ این‌ها قابل انجام نباشه.

‏چیس، دوست خوبم، به من یادآوری کرد که کپی‌رایتینگ بیشتر از این‌که به تولید و نوشتن مربوط بشه، به تحقیق و مطالعه مربوطه.

‏پول تو تحقیقه.