#مناسبتی_محرم
▪️ ضرورت تعظیم شعائر حسینی(ع)
ماه محرم یک تکالیف و عبادات مخصوصی دارد که در همه ایام این عبادات را می شود انجام داد، اما بهار آن عبادات، در ماه محرم است.
جزئیات متن
@labbayk_ir
▪️ ضرورت تعظیم شعائر حسینی(ع)
ماه محرم یک تکالیف و عبادات مخصوصی دارد که در همه ایام این عبادات را می شود انجام داد، اما بهار آن عبادات، در ماه محرم است.
جزئیات متن
@labbayk_ir
#مناسبتی_محرم
🏴باز اين چه شورش است که در خلق عالم است
باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز اين چه رستخيز عظيم است کز زمين
بي نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
اين صبح تيره باز دميد از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله درهم است
گويا طلوع ميکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامي ذرات عالم است
گرخوانمش قيامت دنيا بعيد نيست
اين رستخيز عام که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جاي ملال نيست
سرهاي قدسيان همه بر زانوي غم است
جن و ملک بر آدميان نوحه مي کنند
گويا عزاي اشرف اولاد آدم است
▪️@labbayk_ir
🏴باز اين چه شورش است که در خلق عالم است
باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز اين چه رستخيز عظيم است کز زمين
بي نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
اين صبح تيره باز دميد از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله درهم است
گويا طلوع ميکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامي ذرات عالم است
گرخوانمش قيامت دنيا بعيد نيست
اين رستخيز عام که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جاي ملال نيست
سرهاي قدسيان همه بر زانوي غم است
جن و ملک بر آدميان نوحه مي کنند
گويا عزاي اشرف اولاد آدم است
▪️@labbayk_ir
#مناسبتی_محرم
▪️روز اول،حضرت مسلم بن عقیل(ع)
در نامههای مردم کوفه وفا مجوی
در سینهی خرابهی اینها صفا مجوی
آقای بیکسان بنگر بیکسی من
در کوچههای کوفه یکی آشنا مجوی
اینجا تنور خانه فقط گرم آتش است
در سفرههایشان نمکی جز جفا مجوی
رفته ز یاد قصه ی باران کوفه آه...
در دست پر ز سنگ یتیمان، دعا مجوی
بهر رسیدنت همه گویند: العجل
اما میان سینهی یک تن بیا مجوی
ای ارشد قبیلهی هاشم فدای تو
جز خون برای موی سفیدت حنا مجوی
فکر اسیری حرمت جان من گرفت
در دیدهی حرامی اینان حیا مجوی
با خواهران بگو که در این کوچهها دگر
غیر از سر بریده سر نیزهها مجوی
مسلم فدایی تو شده اینطرف میا
ای زادهی گرامی شاه نجف میا
شاعر:مجتبی روشن روان
@labbayk_ir
▪️روز اول،حضرت مسلم بن عقیل(ع)
در نامههای مردم کوفه وفا مجوی
در سینهی خرابهی اینها صفا مجوی
آقای بیکسان بنگر بیکسی من
در کوچههای کوفه یکی آشنا مجوی
اینجا تنور خانه فقط گرم آتش است
در سفرههایشان نمکی جز جفا مجوی
رفته ز یاد قصه ی باران کوفه آه...
در دست پر ز سنگ یتیمان، دعا مجوی
بهر رسیدنت همه گویند: العجل
اما میان سینهی یک تن بیا مجوی
ای ارشد قبیلهی هاشم فدای تو
جز خون برای موی سفیدت حنا مجوی
فکر اسیری حرمت جان من گرفت
در دیدهی حرامی اینان حیا مجوی
با خواهران بگو که در این کوچهها دگر
غیر از سر بریده سر نیزهها مجوی
مسلم فدایی تو شده اینطرف میا
ای زادهی گرامی شاه نجف میا
شاعر:مجتبی روشن روان
@labbayk_ir
#مناسبتی_محرم
🏴روز دوم محرم،ورود کاروان به کربلا
او تا رسید گریۀ دنیا شروع شد
سینه زنی عالم بالا شروع شد
این حس مادرانه كه دست خودش نبود
دلشوره های زینب كبری شروع شد
وقت مرور خاطره های گذشته شد
اشك حرم میانۀ صحرا شروع شد
ذكر حدیث پیرهن سرخ كودكی
حرف از لباس یوسف زهرا شروع شد
وقتی لباس حنجر او را خراش داد
صحبت ز طشت و حضرت یحیی شروع شد
"واللهِ هاهنا ذُبِح طفلُنا الرَّضیع"
دیگرلهوف خوانی آقا شروع شد
"واللهِ هاهنا سبِی...روضه خوان بس است"
شرمندگی حضرت سقا شروع شد
یك تیغ كند كار خودش را تمام كرد
غارت نمودن تنش اما شروع شد
@labbayk_ir
🏴روز دوم محرم،ورود کاروان به کربلا
او تا رسید گریۀ دنیا شروع شد
سینه زنی عالم بالا شروع شد
این حس مادرانه كه دست خودش نبود
دلشوره های زینب كبری شروع شد
وقت مرور خاطره های گذشته شد
اشك حرم میانۀ صحرا شروع شد
ذكر حدیث پیرهن سرخ كودكی
حرف از لباس یوسف زهرا شروع شد
وقتی لباس حنجر او را خراش داد
صحبت ز طشت و حضرت یحیی شروع شد
"واللهِ هاهنا ذُبِح طفلُنا الرَّضیع"
دیگرلهوف خوانی آقا شروع شد
"واللهِ هاهنا سبِی...روضه خوان بس است"
شرمندگی حضرت سقا شروع شد
یك تیغ كند كار خودش را تمام كرد
غارت نمودن تنش اما شروع شد
@labbayk_ir