تصاویری از ویزیت اهالی روستا کلاونگاه توسط پزشک درمانگاه اوزکلا بخش بلده در حسینیه روستا
همگـی عیـد بگیریـد کـه عید آمده است
ایـن همـان عیـد خدای احد دادگر است
هـر طـرف مـی‌نگرم قافلـه در قافلـه دل
هر دلی بال زنـان سوی علـی رهسپر است
🌸🌸🌸
به اطلاع اهالی محترم روستای کلاونگاه می رساند، به مناسبت فرا رسیدن عید غدیر، مراسم جشنی در روز دوشنبه و در حسینیه روستا بعد از نماز مغرب و عشاء همراه با سخنرانی و مولودی خوانی به صرف شام برگزار می گردد. لذا از همه عزیزان دعوت بعمل می آید تا در این جشن الهی حضور بهم رسانند.
🎙️روابط عمومی روستای کلاونگاه (آوای کوهستان)
ایـن همـان عیـد خدای احد دادگر است
هـر طـرف مـی‌نگرم قافلـه در قافلـه دل
هر دلی بال زنـان سوی علـی رهسپر است
🌸🌸🌸
به اطلاع اهالی محترم روستای کلاونگاه می رساند، به مناسبت فرا رسیدن عید غدیر، مراسم جشنی در روز دوشنبه و در حسینیه روستا بعد از نماز مغرب و عشاء همراه با سخنرانی و مولودی خوانی به صرف شام برگزار می گردد. لذا از همه عزیزان دعوت بعمل می آید تا در این جشن الهی حضور بهم رسانند.
🎙️روابط عمومی روستای کلاونگاه (آوای کوهستان)
انّا للّه و انّا الیه الراجعون
🥀🥀🥀🥀🥀
با نهایت تأسف و تاثر درگذشت مرحومه " فهیمه پیش آهنگ " فرزند ( مرحوم رحیم پیش آهنگ ) ، را به خانواده و بازماندگان آن مرحومه تسلیت عرض نموده و از درگاه خداوند متعال برای آن مرحومه علو درجات و غفران الهی و برای بازماندگانش صبری جزیل خواستاریم .
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
مراسم تشییع و تدفین آن مرحومه متعاقباً اعلام میگردد.
🥀🥀🥀🥀🥀
با نهایت تأسف و تاثر درگذشت مرحومه " فهیمه پیش آهنگ " فرزند ( مرحوم رحیم پیش آهنگ ) ، را به خانواده و بازماندگان آن مرحومه تسلیت عرض نموده و از درگاه خداوند متعال برای آن مرحومه علو درجات و غفران الهی و برای بازماندگانش صبری جزیل خواستاریم .
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
مراسم تشییع و تدفین آن مرحومه متعاقباً اعلام میگردد.
به اطلاع می رساند
مراسم تشییع و تدفین مرحومه مغفوره "فهیمه پیش آهنگ" فردا دوشنبه ۴ تیرماه ساعت ۱۰ صبح در گلزار شهدای روستای کلاونگاه برگزار می گردد حضور شما عزیزان موجب شادی روح آنمرحومه و تسلی خاطر بازماندگان می باشد.
مراسم تشییع و تدفین مرحومه مغفوره "فهیمه پیش آهنگ" فردا دوشنبه ۴ تیرماه ساعت ۱۰ صبح در گلزار شهدای روستای کلاونگاه برگزار می گردد حضور شما عزیزان موجب شادی روح آنمرحومه و تسلی خاطر بازماندگان می باشد.
خانواده های محترم پیش آهنگ ، رحمانی ، ملا
درگذشت مرحومه مغفوره شادروان "فهیمه پیش آهنگ" خدمت شما تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای آنمرحومه رحمت و غفران الهی و برای شما صبری و شکیبایی را مسئلت داریم.
▪️شورا و دهیاری روستای کلاونگاه
▪️پایگاه مقاومت بسیج شهید محسن رحمانی
▪️هیئت امنا حسینیه و مسجد روستای کلاونگاه
درگذشت مرحومه مغفوره شادروان "فهیمه پیش آهنگ" خدمت شما تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای آنمرحومه رحمت و غفران الهی و برای شما صبری و شکیبایی را مسئلت داریم.
▪️شورا و دهیاری روستای کلاونگاه
▪️پایگاه مقاومت بسیج شهید محسن رحمانی
▪️هیئت امنا حسینیه و مسجد روستای کلاونگاه
به اطلاع اهالی روستای کلاونگاه می رساند
فردا جمعه ۸ تیرماه صندوق اخذ رأی از ساعت هشت تا ده و نیم در حسینیه روستای کلاونگاه برای دریافت آراء اهالی محترم روستا حاضر خواهد بود. لذا از همه عزیزان تقاضا می‌شود با حضور به موقع در برگزاری منظم تر این امر ما را یاری کنند
فردا جمعه ۸ تیرماه صندوق اخذ رأی از ساعت هشت تا ده و نیم در حسینیه روستای کلاونگاه برای دریافت آراء اهالی محترم روستا حاضر خواهد بود. لذا از همه عزیزان تقاضا می‌شود با حضور به موقع در برگزاری منظم تر این امر ما را یاری کنند
دختر کوچولوی موقرمز،که شبیه شخصیت های کارتونی اون موقع بود، عشق رحیم بود... اصلأ رحیم دلش برای هر سه تا دخترش غش می‌رفت و اونها رو خیلی دوست داشت جوری که این عشق زیبای پدر دختری رو همه به راحتی متوجه می شدن .
یادمه آخرین باری که مرحوم رحیم رو دیدم یک هفته قبل از فوت دردناکش بود.
با چند نفر از دوستان به عیادتش رفتیم.اندام به شدت لاغر و چشمهای بی فروغ رحیم نشون میداد که چه درد سختی رو تحمل می‌کنه طوری که حتی من می ترسیدم برای خداحافظی با اون دست بدم که نکنه دردش بگیره اما توی اون وضعیت من هنوز یادمه که رحیم با چه عشق و لذتی به دخترهای کوچیکش نگاه می‌کرد... نمی‌دونم اگه اون زنده بود و می دید که فهیمه جونش از پیشش رفته چه حالی بهش دست میداد...؟؟!!
من الان نمیتونم حال دوست خوبم قدرت رو بفهمم نمیتونم حال حلیمه خانم رو درک کنم نمیتونم حال خواهرای مهربون اون مرحومه رو بفهمم اما یه چیزی رو می‌دونم و اون هم اینه که الان اون دختر کوچولوی موقرمز کنار باباش نشسته و به چشم های مهربون اون نگاه می‌کنه و شاید هم داره قصه ی پر غصه ی سالهای دوری رو برای بابا تعریف می‌کنه....
✍️ سهراب تورانی
یادمه آخرین باری که مرحوم رحیم رو دیدم یک هفته قبل از فوت دردناکش بود.
با چند نفر از دوستان به عیادتش رفتیم.اندام به شدت لاغر و چشمهای بی فروغ رحیم نشون میداد که چه درد سختی رو تحمل می‌کنه طوری که حتی من می ترسیدم برای خداحافظی با اون دست بدم که نکنه دردش بگیره اما توی اون وضعیت من هنوز یادمه که رحیم با چه عشق و لذتی به دخترهای کوچیکش نگاه می‌کرد... نمی‌دونم اگه اون زنده بود و می دید که فهیمه جونش از پیشش رفته چه حالی بهش دست میداد...؟؟!!
من الان نمیتونم حال دوست خوبم قدرت رو بفهمم نمیتونم حال حلیمه خانم رو درک کنم نمیتونم حال خواهرای مهربون اون مرحومه رو بفهمم اما یه چیزی رو می‌دونم و اون هم اینه که الان اون دختر کوچولوی موقرمز کنار باباش نشسته و به چشم های مهربون اون نگاه می‌کنه و شاید هم داره قصه ی پر غصه ی سالهای دوری رو برای بابا تعریف می‌کنه....
✍️ سهراب تورانی
تصاویری از مراسم رای گیری روستای کلاونگاه جمعه ۸ تیرماه