💢 ژرفنمایی: فرزانگی تقلبی
✍🏼 مهدی خسروانی
🔰 یکی از مفهومهای سلبی سنجشگرانهاندیشی «ژرفنمایی» است.
این جملات را در نظر بگیرید:
«معرفت همانا نوع دیگری از جهل است»، «راه فضیلت از رذیلت میگذرد»، «سطحی بودن یکی از انواع مهم ژرف بودن است» و «فاصلهی عشق و نفرت به اندازهی یک تار موست».
🔰 میدانیم که در بین سخنان ژرف اندیشمندان بزرگ، گاه، جملاتی یافت میشوند که ظاهری ناسازهای (پارادوکسیکال) دارند؛ ولی تأمل در این گونه جملات مشخص میکند که بر خلاف ظاهرشان از حقیقتی ژرف حکایت میکنند.
🔰 اکنون فرض کنید که اتفاقاً یکی از کسانی که مجبورید در هفته چند ساعتی را با او بگذرانید (مثلاً دوست یا استاد یا یکی از نزدیکانتان) بسیار علاقهمند باشد که او را اندیشمندی ژرف بدانند. در این صورت، کاملاً این استعداد را پیدا میکند که قضیه را برعکس ببیند؛ یعنی گمان کند برای ژرفگویی شرط لازم و کافی این است که نخست چند واژهی مهم دست و پا کند، سپس متضاد آنها را نیز پیدا کند (ترجیحاً به گونهای که با واژههای مهم اصلی ترکیبی آهنگین بسازند!) و آنگاه جفتـواژههای به دست آمده را با زور در جملاتی کوتاه جای دهد.
🔰 حال، اگر شما شخص بداقبالی باشید و آن دوست، استاد، یا خویشاوندتان عمری پیدا کند تا قاعدهی طلاییاش را به کار ببندد مجبورید گهگاه شنیدن جملاتی مثل چهار جملهی ژرفنمای فوق را تحمل کنید. این در حالی است که اندیشمندان به راستی ژرفنگر فقط گاهی اوقات (شاید یک بار در طول عمرشان) چنین جملاتی را میگویند یا مینویسند و ناسازهای بودن سخنانشان نیز بسیاری اوقات صرفاً بر حسب تصادف است.
🔰 نوع دیگر ژرفنمایی نیز به نحو مشابه زمانی پیش میآید که تصور شود در پس هر سخن پیش پا افتاده و بدیهیای میتوان به دنبال معنایی عمیق گشت. حاصل این نوع دوم از ژرفنمایی جملاتی است نظیر: پیرها هم روزی جوان بودهاند»، «همهی ما هنگام تولد کودکیم»، «آدم بزرگها همیشه با هم مهربان نیستند» و «آسان میتوان در دفترچهی تلفن دیگران جایی داشت اما به سختی میتوان در دل کسی جای گرفت!» (این آخری از افاضات گویندگان یکی از شبکههای رادیویی خودمان است).
🔰 البته شکی نیست که میتوان صد فقره از جملات اینچنینی را جمع کرد و به هر کدام از آنها یک صفحه اختصاص داد و کتابی صد صفحهای ساخت و با انتخاب عنوانی فریبنده آن را به مخاطب سادهلوح قالب کرد. ولی بعید است که چنین شاهکاری جز برای گویندگان رادیو و تلویزیون برای کس دیگری مفید باشد.
#سنجشگرانهاندیشی #تفکر_نقادانه #تفکر_انتقادی
🆔 @islahweb
✍🏼 مهدی خسروانی
🔰 یکی از مفهومهای سلبی سنجشگرانهاندیشی «ژرفنمایی» است.
این جملات را در نظر بگیرید:
«معرفت همانا نوع دیگری از جهل است»، «راه فضیلت از رذیلت میگذرد»، «سطحی بودن یکی از انواع مهم ژرف بودن است» و «فاصلهی عشق و نفرت به اندازهی یک تار موست».
🔰 میدانیم که در بین سخنان ژرف اندیشمندان بزرگ، گاه، جملاتی یافت میشوند که ظاهری ناسازهای (پارادوکسیکال) دارند؛ ولی تأمل در این گونه جملات مشخص میکند که بر خلاف ظاهرشان از حقیقتی ژرف حکایت میکنند.
🔰 اکنون فرض کنید که اتفاقاً یکی از کسانی که مجبورید در هفته چند ساعتی را با او بگذرانید (مثلاً دوست یا استاد یا یکی از نزدیکانتان) بسیار علاقهمند باشد که او را اندیشمندی ژرف بدانند. در این صورت، کاملاً این استعداد را پیدا میکند که قضیه را برعکس ببیند؛ یعنی گمان کند برای ژرفگویی شرط لازم و کافی این است که نخست چند واژهی مهم دست و پا کند، سپس متضاد آنها را نیز پیدا کند (ترجیحاً به گونهای که با واژههای مهم اصلی ترکیبی آهنگین بسازند!) و آنگاه جفتـواژههای به دست آمده را با زور در جملاتی کوتاه جای دهد.
🔰 حال، اگر شما شخص بداقبالی باشید و آن دوست، استاد، یا خویشاوندتان عمری پیدا کند تا قاعدهی طلاییاش را به کار ببندد مجبورید گهگاه شنیدن جملاتی مثل چهار جملهی ژرفنمای فوق را تحمل کنید. این در حالی است که اندیشمندان به راستی ژرفنگر فقط گاهی اوقات (شاید یک بار در طول عمرشان) چنین جملاتی را میگویند یا مینویسند و ناسازهای بودن سخنانشان نیز بسیاری اوقات صرفاً بر حسب تصادف است.
🔰 نوع دیگر ژرفنمایی نیز به نحو مشابه زمانی پیش میآید که تصور شود در پس هر سخن پیش پا افتاده و بدیهیای میتوان به دنبال معنایی عمیق گشت. حاصل این نوع دوم از ژرفنمایی جملاتی است نظیر: پیرها هم روزی جوان بودهاند»، «همهی ما هنگام تولد کودکیم»، «آدم بزرگها همیشه با هم مهربان نیستند» و «آسان میتوان در دفترچهی تلفن دیگران جایی داشت اما به سختی میتوان در دل کسی جای گرفت!» (این آخری از افاضات گویندگان یکی از شبکههای رادیویی خودمان است).
🔰 البته شکی نیست که میتوان صد فقره از جملات اینچنینی را جمع کرد و به هر کدام از آنها یک صفحه اختصاص داد و کتابی صد صفحهای ساخت و با انتخاب عنوانی فریبنده آن را به مخاطب سادهلوح قالب کرد. ولی بعید است که چنین شاهکاری جز برای گویندگان رادیو و تلویزیون برای کس دیگری مفید باشد.
#سنجشگرانهاندیشی #تفکر_نقادانه #تفکر_انتقادی
🆔 @islahweb
اخلاق در عصر روسو: از لویاستراوس تا دریدا- پارەی نخست
نویسنده: توبین سیبرز
ترجمه: از انگلیسی: اصلاحوب
ساختارگرایی وجود دارد، لوی استراوس در سایۀ روسو ادعا میکند که انسانها به طبیعت تعلق دارند و شالودهشکنی نخستین کار خود را به عنوان چالشی برای ساختارگرایی به ویژه در برابر انسانشناسی ساختاری لوی استراوس ارائه میدهد.
🔗 ادامهی جستار
#اخلاق_نقد #تفکر_انتقادی #تفکر_نقادانه #تفکر_نقدی #اخلاق #سنجشگرانەاندیشی
🌐 www.islahweb.org
🆔 @islahweb
نویسنده: توبین سیبرز
ترجمه: از انگلیسی: اصلاحوب
ساختارگرایی وجود دارد، لوی استراوس در سایۀ روسو ادعا میکند که انسانها به طبیعت تعلق دارند و شالودهشکنی نخستین کار خود را به عنوان چالشی برای ساختارگرایی به ویژه در برابر انسانشناسی ساختاری لوی استراوس ارائه میدهد.
🔗 ادامهی جستار
#اخلاق_نقد #تفکر_انتقادی #تفکر_نقادانه #تفکر_نقدی #اخلاق #سنجشگرانەاندیشی
🌐 www.islahweb.org
🆔 @islahweb