.
🔶️در ستایش سپیده قلیان
قهرمان کسی است که برای چیزی درست و انسانی میجنگد
بردیا موسوی
سپیده، جوانی ۲۸ ساله است. او اکنون آنقدر قدرتمند و صدای ما ستم دیدهها از نظام وحشت و ترور شده که اگر از او مینویسیم به پاس قدردانی است، به پاس احترام به تفکر زندگانی است که جور و ظلم را بر نمیتابند. به پاس و یادبود زندانی در هوای رنج و درد وطن است.
سپیده را از آنجا میشناسم که صدای زنهای زندانی و بیگناه است. از آنجا میشناسم که آزادی را میفهمد و به ما یاد داد که حتی در تاریکترین دوره میتوان شهامت داشت، شجاع بود و ایستاد.
این عادت تلخ ایرانی بودن است که ضرورت دارد آن را بشکنیم و به جای ستایش از مردگان از زندگان پیشرو یاد کنیم. از آنان که تبعیض را در گوشت و تن و روان زندگی کردهاند. آنها که در حاشیه ماندهاند، صدایی ندارند و رنجی مضاعف را به چندین باره مردن هر روزه به دوش میکشند.
وقتی از قهرمان حرف میزنیم، اولین معنای متبادر، انسانی است که رقابتی ورزشی را برنده شده. اما معنای دیگر قهرمان و معادل دیگرش پهلوان، اشاره به کسی دارد که برای چیزی درست و انسانی میجنگد. انسانی که جایگاه نیک را فهمیده و در سوی درست تاریخ ایستاده است. این که جامعه به قهرمان نیاز دارد در این معنا نهفته است و در این الگو که هر تغییری را مدیون نشانهها میداند، برانگیختگی جمعی ایجاد میکند، انرژی تولید میکند و اندیشهها را مجالی برای حرکت است. مسئولیت فردی ما در وجود قهرمانان، رد پایی برای رهایی از رخوت و ملال دارد.
این نوشته برای سپیده قلیان، هم سرشار از احساسات است و نیز لبریز از افتخار به وجود فردی که وقتی از او مینویسیم، تبیین مسئولیت فردی ماست. صدای او باشیم که صدای رساتری برای ما از بیدادگاه وطن بود.
برای مطالعهی مطالب بیشتر به وبسایت شورای مدیریت گذار مراجعه فرمایید
#سپیده_قلیان
#زندان_بوشهر
#سپیدار_اهواز
#زنان_زندانی
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#شورای_گذار
#شورای_مدیریت_گذار
@irantc_official
@irantc_backup
🔶️در ستایش سپیده قلیان
قهرمان کسی است که برای چیزی درست و انسانی میجنگد
بردیا موسوی
سپیده، جوانی ۲۸ ساله است. او اکنون آنقدر قدرتمند و صدای ما ستم دیدهها از نظام وحشت و ترور شده که اگر از او مینویسیم به پاس قدردانی است، به پاس احترام به تفکر زندگانی است که جور و ظلم را بر نمیتابند. به پاس و یادبود زندانی در هوای رنج و درد وطن است.
سپیده را از آنجا میشناسم که صدای زنهای زندانی و بیگناه است. از آنجا میشناسم که آزادی را میفهمد و به ما یاد داد که حتی در تاریکترین دوره میتوان شهامت داشت، شجاع بود و ایستاد.
این عادت تلخ ایرانی بودن است که ضرورت دارد آن را بشکنیم و به جای ستایش از مردگان از زندگان پیشرو یاد کنیم. از آنان که تبعیض را در گوشت و تن و روان زندگی کردهاند. آنها که در حاشیه ماندهاند، صدایی ندارند و رنجی مضاعف را به چندین باره مردن هر روزه به دوش میکشند.
وقتی از قهرمان حرف میزنیم، اولین معنای متبادر، انسانی است که رقابتی ورزشی را برنده شده. اما معنای دیگر قهرمان و معادل دیگرش پهلوان، اشاره به کسی دارد که برای چیزی درست و انسانی میجنگد. انسانی که جایگاه نیک را فهمیده و در سوی درست تاریخ ایستاده است. این که جامعه به قهرمان نیاز دارد در این معنا نهفته است و در این الگو که هر تغییری را مدیون نشانهها میداند، برانگیختگی جمعی ایجاد میکند، انرژی تولید میکند و اندیشهها را مجالی برای حرکت است. مسئولیت فردی ما در وجود قهرمانان، رد پایی برای رهایی از رخوت و ملال دارد.
این نوشته برای سپیده قلیان، هم سرشار از احساسات است و نیز لبریز از افتخار به وجود فردی که وقتی از او مینویسیم، تبیین مسئولیت فردی ماست. صدای او باشیم که صدای رساتری برای ما از بیدادگاه وطن بود.
برای مطالعهی مطالب بیشتر به وبسایت شورای مدیریت گذار مراجعه فرمایید
#سپیده_قلیان
#زندان_بوشهر
#سپیدار_اهواز
#زنان_زندانی
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#شورای_گذار
#شورای_مدیریت_گذار
@irantc_official
@irantc_backup
Telegram
ITC Gallery
.
🔶️کارزارهای غلط، اهداف نادرست
دربارهی کمپین آزادی نازنین زاغری و ۴۰۰ میلیون پوند بدهی
بردیا موسوی
سازمان خیریه فیلیا در وبسایت خود از کمپین روزه گیری متوالی همراهی کنندگان و آغاز تلاشهای تازه برای آزادی نازنین زاغری خبر داده است. شرکت کنندگان در این کارزار از دولت بریتانیا خواستهاند تا بدهی تسلیحاتی خود به ارزش ۴۰۰ میلیون پوند را به جمهوری اسلامی پرداخت کند. گاردین در گزارش دیروز ۲۰ دسامبر خود نوشته است که از شرکت کنندگان خواسته میشود که برای آزادی نازنین زاغری ایمیلی به وزارت خارجه بریتانیا ارسال کنند تا بریتانیا بدهی تسلیحاتی خود را بپردازد و همچنین دولت بریتانیا این موضوع را از نظر قضایی بررسی کنند که چرا تاکنون بدهی خود را پرداخت نکرده است!
شرمآور است. اینکه در این کارزارها اساسا نامی از زینب جلالیان یا سهیلا حجاب، عالیه مطلب زاده یا آتنا دائمی یا زنان ایران در کل نمیبینید، منزجر کننده و تبعیض آمیز است. دو اینکه همراهی برای این درخواست که بریتانیا ۴۰۰ میلیون پوند باج به جمهوری اسلامی پرداخت کند خود نقض حقوق مردم ایران خواهد بود. اصل اساسی دیگر که شرکت کنندگان و ترتیب دهندگان کارزار به آن توجه نمیکنند اصل برائت و بیگناهی زندانی است. ماجرای گروگانگیری افراد دو تابعیتی یک سابقه سیاه در کارنامه جمهوری اسلامی دارد. اینکه شما یاد بگیرید و هر بار به گروگانگیرها باج پرداخت کنید حل کننده این بحران و مناقشه ناتمام نخواهد بود.
بخش دیگر نقد به این کارزارها این است که انگار کسی که صدایی ندارد محکوم به پذیرش صدای حاکم رسانهای است. به جای اینکه این را در نظر بگیرند که با یک فضای رعبآور و سرکوب کننده علیه تمام زنان ایرانی مواجه هستند از سر نادانی شرایطی ایجاد میکنند که ۴۰۰ میلیون پوند به دست حکومت برسد تا بهتر طرح صیانت خانواده یا اینترنت ملی را پیاده کند.
همه میدانند که در شرایط فعلی با عمق تبعیض علیه زنان ایرانی با طرح فرزندآوری و حذف مسائل پیشگیرانه و بهداشت در روابط جنسی روبرو هستیم. دسترسی بهداشتی زنان هدف قرار گرفته و پرداخت هر نوع پولی به گروگانگیرها به زیان این جامعه خواهد بود.
کار درست، مجبور کردن دولتهای غربی برای در نظر گرفتن موضوع حقوق بشر و اهمیت آن به طور یکسان در کنار مسائل هستهای است. این که در خارج از کشور شما به عنوان یک سازمان سیاسی یا حقوق بشری موفق به انجام چنین کاری نشدهاید به این معنا نیست که قرار است تاوانش را زنان داخل ایران با پرداخت پول به گروگانگیرها بدهند. به جای آنکه وقتی ایران میروید حجاب بر سر کنید و زنان ایرانی را به تمسخر بگیرید دولتهای خود را مجبور کنید که به مصالحه و مدارا با جمهوری اسلامی پایان دهد.
برای مطالعهی مطالب بیشتر به وبسایت شورای مدیریت گذار مراجعه کنید
#نازنین_زاغری
#زنان_ایران
#زنان_زندانی
#تهران
#اصفهان
#ایذه
#کرمانشاه
#کرمان
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#شورای_گذار
#شورای_مدیریت_گذار
@irantc_official
@irantc_backup
🔶️کارزارهای غلط، اهداف نادرست
دربارهی کمپین آزادی نازنین زاغری و ۴۰۰ میلیون پوند بدهی
بردیا موسوی
سازمان خیریه فیلیا در وبسایت خود از کمپین روزه گیری متوالی همراهی کنندگان و آغاز تلاشهای تازه برای آزادی نازنین زاغری خبر داده است. شرکت کنندگان در این کارزار از دولت بریتانیا خواستهاند تا بدهی تسلیحاتی خود به ارزش ۴۰۰ میلیون پوند را به جمهوری اسلامی پرداخت کند. گاردین در گزارش دیروز ۲۰ دسامبر خود نوشته است که از شرکت کنندگان خواسته میشود که برای آزادی نازنین زاغری ایمیلی به وزارت خارجه بریتانیا ارسال کنند تا بریتانیا بدهی تسلیحاتی خود را بپردازد و همچنین دولت بریتانیا این موضوع را از نظر قضایی بررسی کنند که چرا تاکنون بدهی خود را پرداخت نکرده است!
شرمآور است. اینکه در این کارزارها اساسا نامی از زینب جلالیان یا سهیلا حجاب، عالیه مطلب زاده یا آتنا دائمی یا زنان ایران در کل نمیبینید، منزجر کننده و تبعیض آمیز است. دو اینکه همراهی برای این درخواست که بریتانیا ۴۰۰ میلیون پوند باج به جمهوری اسلامی پرداخت کند خود نقض حقوق مردم ایران خواهد بود. اصل اساسی دیگر که شرکت کنندگان و ترتیب دهندگان کارزار به آن توجه نمیکنند اصل برائت و بیگناهی زندانی است. ماجرای گروگانگیری افراد دو تابعیتی یک سابقه سیاه در کارنامه جمهوری اسلامی دارد. اینکه شما یاد بگیرید و هر بار به گروگانگیرها باج پرداخت کنید حل کننده این بحران و مناقشه ناتمام نخواهد بود.
بخش دیگر نقد به این کارزارها این است که انگار کسی که صدایی ندارد محکوم به پذیرش صدای حاکم رسانهای است. به جای اینکه این را در نظر بگیرند که با یک فضای رعبآور و سرکوب کننده علیه تمام زنان ایرانی مواجه هستند از سر نادانی شرایطی ایجاد میکنند که ۴۰۰ میلیون پوند به دست حکومت برسد تا بهتر طرح صیانت خانواده یا اینترنت ملی را پیاده کند.
همه میدانند که در شرایط فعلی با عمق تبعیض علیه زنان ایرانی با طرح فرزندآوری و حذف مسائل پیشگیرانه و بهداشت در روابط جنسی روبرو هستیم. دسترسی بهداشتی زنان هدف قرار گرفته و پرداخت هر نوع پولی به گروگانگیرها به زیان این جامعه خواهد بود.
کار درست، مجبور کردن دولتهای غربی برای در نظر گرفتن موضوع حقوق بشر و اهمیت آن به طور یکسان در کنار مسائل هستهای است. این که در خارج از کشور شما به عنوان یک سازمان سیاسی یا حقوق بشری موفق به انجام چنین کاری نشدهاید به این معنا نیست که قرار است تاوانش را زنان داخل ایران با پرداخت پول به گروگانگیرها بدهند. به جای آنکه وقتی ایران میروید حجاب بر سر کنید و زنان ایرانی را به تمسخر بگیرید دولتهای خود را مجبور کنید که به مصالحه و مدارا با جمهوری اسلامی پایان دهد.
برای مطالعهی مطالب بیشتر به وبسایت شورای مدیریت گذار مراجعه کنید
#نازنین_زاغری
#زنان_ایران
#زنان_زندانی
#تهران
#اصفهان
#ایذه
#کرمانشاه
#کرمان
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#شورای_گذار
#شورای_مدیریت_گذار
@irantc_official
@irantc_backup
Telegram
ITC Gallery
.
🔳 جان مریم اکبری منفرد در خطر است
از بیدارزنی
▪️مریم اکبری منفرد، زندانی سیاسی تبعیدی در زندان سمنان علیرغم شرایط نامناسب جسمی از رسیدگی پزشکی و اعزام به مراکز درمانی محروم مانده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا از یک منبع مطلع:
▪️«مریم اکبری منفرد از بیماری کبد چرب رنج می برد و به رسیدگی و درمان نیاز دارد، ولی مسئولین زندان او را از درمان محروم کردهاند. خانم اکبری منفرد همچنین طبق آزمایشهایی که در زندان از او گرفتند، ایمنی بدنش پایین آمده و دکتر به او گفته است نباید لبنیات مصرف کند اما به دلیل پایین بودن کیفیت غذای زندان او تقریبا تمام وعدههای غذایی نان و پنیر میخورد.»
▪️پیشتر حسین تاج وکیل مدافع این زندانی، ضمن اشاره به تداوم محرومیت موکلش از حداقلیترین ظرفیت تسهیلات قانونی، از درخواست اعاده دادرسی مجدد برای پروندهی این زندانی سیاسی خبر داده بود. به گفته او درخواست اعاده دادرسی پیشین وی که بر مبنای لایحه قبلی بوده، بدنبال اعمال تغییراتی در قانون، مورد بی توجهی مراجع قضایی قرار گرفته است.
وی در ادامه در خصوص اعمال محدودیت های جدید برای موکل خود و خانواده وی، گفته بود:
▪️«وضعیت چگونگی ملاقات با وی در پی انتقالش از زندان اوین به زندان سمنان بسیار سخت شده است. شرایط خانم منفرد در زندان سمنان به هیچ عنوان مناسب نیست و برای موکل و خانواده او، محدودیتهای بیشتری نسبت به قبل اعمال شده است؛ محدودیت هایی که هیچ یک محمل قانونی ندارند!»
▪️مریم اکبری منفرد از دیماه ۱۳۸۸، بدون برخورداری از یک روز مرخصی، حکم ۱۵ سال حبس خود را سپری میکند.
#زنان_زندانی_سیاسی
#سنندج
#کرج
#اردبیل
#حمیدیه
#هرمزگان
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#شورای_گذار
#شورای_مدیریت_گذار
@irantc_official
@irantc_backup
🔳 جان مریم اکبری منفرد در خطر است
از بیدارزنی
▪️مریم اکبری منفرد، زندانی سیاسی تبعیدی در زندان سمنان علیرغم شرایط نامناسب جسمی از رسیدگی پزشکی و اعزام به مراکز درمانی محروم مانده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا از یک منبع مطلع:
▪️«مریم اکبری منفرد از بیماری کبد چرب رنج می برد و به رسیدگی و درمان نیاز دارد، ولی مسئولین زندان او را از درمان محروم کردهاند. خانم اکبری منفرد همچنین طبق آزمایشهایی که در زندان از او گرفتند، ایمنی بدنش پایین آمده و دکتر به او گفته است نباید لبنیات مصرف کند اما به دلیل پایین بودن کیفیت غذای زندان او تقریبا تمام وعدههای غذایی نان و پنیر میخورد.»
▪️پیشتر حسین تاج وکیل مدافع این زندانی، ضمن اشاره به تداوم محرومیت موکلش از حداقلیترین ظرفیت تسهیلات قانونی، از درخواست اعاده دادرسی مجدد برای پروندهی این زندانی سیاسی خبر داده بود. به گفته او درخواست اعاده دادرسی پیشین وی که بر مبنای لایحه قبلی بوده، بدنبال اعمال تغییراتی در قانون، مورد بی توجهی مراجع قضایی قرار گرفته است.
وی در ادامه در خصوص اعمال محدودیت های جدید برای موکل خود و خانواده وی، گفته بود:
▪️«وضعیت چگونگی ملاقات با وی در پی انتقالش از زندان اوین به زندان سمنان بسیار سخت شده است. شرایط خانم منفرد در زندان سمنان به هیچ عنوان مناسب نیست و برای موکل و خانواده او، محدودیتهای بیشتری نسبت به قبل اعمال شده است؛ محدودیت هایی که هیچ یک محمل قانونی ندارند!»
▪️مریم اکبری منفرد از دیماه ۱۳۸۸، بدون برخورداری از یک روز مرخصی، حکم ۱۵ سال حبس خود را سپری میکند.
#زنان_زندانی_سیاسی
#سنندج
#کرج
#اردبیل
#حمیدیه
#هرمزگان
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#شورای_گذار
#شورای_مدیریت_گذار
@irantc_official
@irantc_backup
Telegram
ITC Gallery
.
🔳 نامه اعتراضی عالیه مطلب زاده زندانی سیاسی و نایب رئیس انجمن دفاع از آزادی مطبوعات ایران به غلامحسین اژهای رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی
ریاست قوه قضائیه
جناب آقای غلامحسین محسنی اژه ای
سلام
▪️اینجانب عالیه مطلب زاده زندانی سیاسی محبوس در زندان زنان قرچک ورامین در تاریخ ۴ اسفند ۱۴۰۰ برای دومین بار به کرونا مبتلا شده و به همین دلیل به مرخصی استعلاجی رفتم.
لازم به ذکر است اینجانب قبل تر یک بار در مرداد ماه ۱۴۰۰ در زندان اوین پس از ابتلا به کرونا دلتا و آسیب و ابتلا چهل درصدی ریه و همچنین آسیب شدید سیستم ایمنی بدن بنا به تشخیص و تائید پزشک معتمد پزشکی قانونی علائم لانگ کوید داشته و طبق تشخیص ایشان حداقل شش ماه استراحت و طول درمان برای اینجانب در نظر گرفته شده بود ولیکن دادیار ناظر زندان (محسن وزیری) بدون توجه به نظر پزشکی قانونی و موارد ذکر شده دستور بازگشت من به زندان را صادر کرد.
▪️حدود چهار ماه بعد از بازگشت به زندان اوین در تاریخ ۲۰ دی ۱۴۰۰ دادیار ناظر زندان با جلب موافقت دادستان تهران مرا به شکل غیرقانونی و بدون هیچ حکم قضایی به زندان زنان قرچک ورامین تبعید کردند. متاسفانه پس از یک ماه و نیم مجددا این بار در زندان زنان قرچک ورامین مبتلا به کرونا شدم و چنانچه در ابتدا نامه ذکر شد مجددا به مرخصی استعلاجی اعزام شدم.
▪️در مدت زمان مرخصی وکیل و همسرم هر هفته ضمن مراجعه به دادیاری ناظر زندان با ارائه نتایج تست جدید و مدارک پزشکی جهت بهبود شرایط نامساعد جسمی درخواست تمدید مرخصی را داشته اند. اما مناسفانه در دو هفته آخر مرخصی، علیرغم گذشت نیمی از ایام دوره زندان (دوران محکومیت سه ساله) با تماسهای تلفنی متعدد و فشارهای روانی شدید از طرف دادیاری ناظر زندان بر من و خانوادهام بدون رعایت وضعیت بیماری اینجانب برای بازگشت به زندان وارد شد که به ناچار در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ زمانی که در منزل خانم نرگس محمدی به اتفاق ایشان در حال آماده شدن برای بازگشت به زندان بودیم، نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات که بعضی بازجویان بازداشتگاه ۲۰۹ زندان اوین هم در بین آنها بودند با یورش به منزل ایشان با نشان دادن حکم جلب از طرف دادیاری اجرای احکام دادسرای زندان اوین ابتدا اقدام به بازداشت خانم محمدی نمودند و دقایقی بعد از جلب و انتقال خانم محمدی یکی از بازجویان دیگر وزارت اطلاعات به همراه همکاران وارد منزل خانم محمدی شده و اقدام به بازداشت اینجانب کردند.
▪️با درخواست ارائه حکم بازداشت از طرف من ایشان اعلام نمود حکم بازداشت را همراه ندارد و پیرو اعتراض من به شیوه غیرقانونی بازداشت با تقاضای تلفنی بازجو (به عنوان ضابط قضایی) از دادیار ناظر زندان، دقایقی بعد، حکم بازداشت بنده با امضای محمدی (از طرف محسن وزیری دادیار ناظر زندان) یعنی توسط فردی که هیچ اختیار قانونی برای جلب ندارد صادر و از طریق واتساپ ارسال گردید و علیرغم تذکر من به روند غیرقانونی بازداشت، مرا به دادسرای اوین(شهید مقدس) منتقل کردند.
▪️پس از انتقال قاضی اجرای احکام مستقر در اوین با ابراز تعجب و بی اطلاعی از بازداشت من اظهار داشتند از موضوع بازداشت من بی اطلاع هستند و با توجه به اینکه اینجانب در حال تحمل حکم هستم هر نوع اقدام قانونی از طریق دادیاری اجرای احکام و قاضی پرونده باید انجام شود.
▪️جناب اژهای چنانچه پیشتر بسیاری متذکر شدهاند به نظر با این رویه و با تسلط نهادهای امنیتی، قوه قضائیه استقلال لازم در امر قضاوت، صدور حکم و حتی اجرای حکم در ارتباط با زندانیان سیاسی و عقیدتی را ندارد.
▪️چگونه میتوان باور کرد یک زندانی در حال طی دوران محکومیت، زمان بازگشت به زندان نه توسط دایره اجرای احکام، بلکه توسط یک نهاد امنیتی تعیین تکلیف و بازداشت گردد!
▪️این امر نشان میدهد زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران از قوانینی که شما خود تدوین نموده و ملزم به تبعیت و اجرا آن هستید، محروم هستند و وضعیت آنها حتی در مراحل اجرای حکم، خارج از اختیار قوه قضائیه و در واقع تابع اراده ضابطان اطلاعاتی و امنیتی میباشد.
عالیه مطلب زاده
نایب رئیس انجمن دفاع از آزادی مطبوعات ایران
زندان زنان قرچک ورامین
۲۸ فروردین ۱۴۰۱
#زنان_زندانی_سیاسی
#زندانیان_سیاسی
#نرگس_محمدی
#عالیه_مطلب_زاده
#لاهیجان
#زنجان
#خرم_آباد
#یزد
#گنبد_کاووس
#رامهرمز
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#شورای_گذار
#شورای_مدیریت_گذار
@irantc_official
@irantc_backup
🔳 نامه اعتراضی عالیه مطلب زاده زندانی سیاسی و نایب رئیس انجمن دفاع از آزادی مطبوعات ایران به غلامحسین اژهای رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی
ریاست قوه قضائیه
جناب آقای غلامحسین محسنی اژه ای
سلام
▪️اینجانب عالیه مطلب زاده زندانی سیاسی محبوس در زندان زنان قرچک ورامین در تاریخ ۴ اسفند ۱۴۰۰ برای دومین بار به کرونا مبتلا شده و به همین دلیل به مرخصی استعلاجی رفتم.
لازم به ذکر است اینجانب قبل تر یک بار در مرداد ماه ۱۴۰۰ در زندان اوین پس از ابتلا به کرونا دلتا و آسیب و ابتلا چهل درصدی ریه و همچنین آسیب شدید سیستم ایمنی بدن بنا به تشخیص و تائید پزشک معتمد پزشکی قانونی علائم لانگ کوید داشته و طبق تشخیص ایشان حداقل شش ماه استراحت و طول درمان برای اینجانب در نظر گرفته شده بود ولیکن دادیار ناظر زندان (محسن وزیری) بدون توجه به نظر پزشکی قانونی و موارد ذکر شده دستور بازگشت من به زندان را صادر کرد.
▪️حدود چهار ماه بعد از بازگشت به زندان اوین در تاریخ ۲۰ دی ۱۴۰۰ دادیار ناظر زندان با جلب موافقت دادستان تهران مرا به شکل غیرقانونی و بدون هیچ حکم قضایی به زندان زنان قرچک ورامین تبعید کردند. متاسفانه پس از یک ماه و نیم مجددا این بار در زندان زنان قرچک ورامین مبتلا به کرونا شدم و چنانچه در ابتدا نامه ذکر شد مجددا به مرخصی استعلاجی اعزام شدم.
▪️در مدت زمان مرخصی وکیل و همسرم هر هفته ضمن مراجعه به دادیاری ناظر زندان با ارائه نتایج تست جدید و مدارک پزشکی جهت بهبود شرایط نامساعد جسمی درخواست تمدید مرخصی را داشته اند. اما مناسفانه در دو هفته آخر مرخصی، علیرغم گذشت نیمی از ایام دوره زندان (دوران محکومیت سه ساله) با تماسهای تلفنی متعدد و فشارهای روانی شدید از طرف دادیاری ناظر زندان بر من و خانوادهام بدون رعایت وضعیت بیماری اینجانب برای بازگشت به زندان وارد شد که به ناچار در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ زمانی که در منزل خانم نرگس محمدی به اتفاق ایشان در حال آماده شدن برای بازگشت به زندان بودیم، نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات که بعضی بازجویان بازداشتگاه ۲۰۹ زندان اوین هم در بین آنها بودند با یورش به منزل ایشان با نشان دادن حکم جلب از طرف دادیاری اجرای احکام دادسرای زندان اوین ابتدا اقدام به بازداشت خانم محمدی نمودند و دقایقی بعد از جلب و انتقال خانم محمدی یکی از بازجویان دیگر وزارت اطلاعات به همراه همکاران وارد منزل خانم محمدی شده و اقدام به بازداشت اینجانب کردند.
▪️با درخواست ارائه حکم بازداشت از طرف من ایشان اعلام نمود حکم بازداشت را همراه ندارد و پیرو اعتراض من به شیوه غیرقانونی بازداشت با تقاضای تلفنی بازجو (به عنوان ضابط قضایی) از دادیار ناظر زندان، دقایقی بعد، حکم بازداشت بنده با امضای محمدی (از طرف محسن وزیری دادیار ناظر زندان) یعنی توسط فردی که هیچ اختیار قانونی برای جلب ندارد صادر و از طریق واتساپ ارسال گردید و علیرغم تذکر من به روند غیرقانونی بازداشت، مرا به دادسرای اوین(شهید مقدس) منتقل کردند.
▪️پس از انتقال قاضی اجرای احکام مستقر در اوین با ابراز تعجب و بی اطلاعی از بازداشت من اظهار داشتند از موضوع بازداشت من بی اطلاع هستند و با توجه به اینکه اینجانب در حال تحمل حکم هستم هر نوع اقدام قانونی از طریق دادیاری اجرای احکام و قاضی پرونده باید انجام شود.
▪️جناب اژهای چنانچه پیشتر بسیاری متذکر شدهاند به نظر با این رویه و با تسلط نهادهای امنیتی، قوه قضائیه استقلال لازم در امر قضاوت، صدور حکم و حتی اجرای حکم در ارتباط با زندانیان سیاسی و عقیدتی را ندارد.
▪️چگونه میتوان باور کرد یک زندانی در حال طی دوران محکومیت، زمان بازگشت به زندان نه توسط دایره اجرای احکام، بلکه توسط یک نهاد امنیتی تعیین تکلیف و بازداشت گردد!
▪️این امر نشان میدهد زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران از قوانینی که شما خود تدوین نموده و ملزم به تبعیت و اجرا آن هستید، محروم هستند و وضعیت آنها حتی در مراحل اجرای حکم، خارج از اختیار قوه قضائیه و در واقع تابع اراده ضابطان اطلاعاتی و امنیتی میباشد.
عالیه مطلب زاده
نایب رئیس انجمن دفاع از آزادی مطبوعات ایران
زندان زنان قرچک ورامین
۲۸ فروردین ۱۴۰۱
#زنان_زندانی_سیاسی
#زندانیان_سیاسی
#نرگس_محمدی
#عالیه_مطلب_زاده
#لاهیجان
#زنجان
#خرم_آباد
#یزد
#گنبد_کاووس
#رامهرمز
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#شورای_گذار
#شورای_مدیریت_گذار
@irantc_official
@irantc_backup
Telegram
ITC Gallery
.
🔳 زنان خانهدار و تثبیت نقشهای سنتی
عفت گوهری
مانع بازتولید نقشهای سنتی و تعریف حکومتی شویم!
▪️مطابق آمارهای (نه چندان قابل اعتماد!) حکومتی در ایران سهم اشتغال زنان ایران در بخشهای صنعت و کشاورزی علیرغم تحصیلات بیشتر در بعد از انقلاب ۵۷ کاهش یافته و تنها در بخشهای خدماتی افزایش ناچیزی داشته است. همچنین آمار سال ۱۳۹۵ نشان میدهد که تنها چهار میلیون زن در ایران شاغل هستند. و در حالیکه نیمی از جمعیت ایران را زنان تشکیل میدهند، اما ۸۷ درصد از آنان غیرفعال (فاقد درآمد) هستند.
▪️زنان خانهدار بيشترين جمعيت زنان ايران را تشكيل ميدهند که در سالهای اخير با روند افزايشی هم مواجه بوده است. بدیهی است که تبعیض های جنسیتی گسترده که از طریق قوانین ظالمانه اعمال میشود، در ۴۳ سال گذشته نقش اصلی را در این مورد داشته است.
▪️خانهداری زنان در بسیاری از موارد نه یک انتخاب که یک اجبار بوده است. زنان بطور سیستماتیک از ورود به بازار کار منع شده و درهای اشتغال را با انواع قوانین و فشارها به روی زنان میبندند، مسئولیت و وظیفه رسیدگی به کارهای خانه و بچه داری را به عهده آنان می گذارند و آنان را به درون خانه و کنج آشپزخانه می رانند. که این همه حاصلی جز وابستگی اقتصادی، آسیب های جدی روانی، سرکوب بیشتر در چرخه نابرابری قدرت و نقض گسترده حقوق بشر زنان ندارد.
▪️از تبعات دیگر این سیاست این است که زنان خانهدار نسبت به زنان شاغل از كيفيت زندگی (سلامت جسمی و روانی) كمتری برخوردارند. افسردگی از بيماريهای رايج زنان خانهدار است. سلامت اجتماعی، قدرت تصميمگيری، مهارتهای ارتباطی و عزت نفس هم در بين زنان شاغل بيش از زنان خانهدار است. خشونت خانگی نيز در مورد زنان خانهدار بيش از زنان شاغل اعمال ميشود و زنان خانهدار به دليل ناتوانی اقتصادی و فشارهای فرهنگی مجبور به تحمل آن میشوند.
برای مطالعهی ادامهی مطلب به وبسایت شورای مدیریت گذار مراجعه کنید
#زنان_کارگر
#زنان_زندانی_سیاسی
#معلمان_زن
#حقوق_زنان
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#شورای_گذار
#شورای_مدیریت_گذار
@irantc_official
@irantc_backup
🔳 زنان خانهدار و تثبیت نقشهای سنتی
عفت گوهری
مانع بازتولید نقشهای سنتی و تعریف حکومتی شویم!
▪️مطابق آمارهای (نه چندان قابل اعتماد!) حکومتی در ایران سهم اشتغال زنان ایران در بخشهای صنعت و کشاورزی علیرغم تحصیلات بیشتر در بعد از انقلاب ۵۷ کاهش یافته و تنها در بخشهای خدماتی افزایش ناچیزی داشته است. همچنین آمار سال ۱۳۹۵ نشان میدهد که تنها چهار میلیون زن در ایران شاغل هستند. و در حالیکه نیمی از جمعیت ایران را زنان تشکیل میدهند، اما ۸۷ درصد از آنان غیرفعال (فاقد درآمد) هستند.
▪️زنان خانهدار بيشترين جمعيت زنان ايران را تشكيل ميدهند که در سالهای اخير با روند افزايشی هم مواجه بوده است. بدیهی است که تبعیض های جنسیتی گسترده که از طریق قوانین ظالمانه اعمال میشود، در ۴۳ سال گذشته نقش اصلی را در این مورد داشته است.
▪️خانهداری زنان در بسیاری از موارد نه یک انتخاب که یک اجبار بوده است. زنان بطور سیستماتیک از ورود به بازار کار منع شده و درهای اشتغال را با انواع قوانین و فشارها به روی زنان میبندند، مسئولیت و وظیفه رسیدگی به کارهای خانه و بچه داری را به عهده آنان می گذارند و آنان را به درون خانه و کنج آشپزخانه می رانند. که این همه حاصلی جز وابستگی اقتصادی، آسیب های جدی روانی، سرکوب بیشتر در چرخه نابرابری قدرت و نقض گسترده حقوق بشر زنان ندارد.
▪️از تبعات دیگر این سیاست این است که زنان خانهدار نسبت به زنان شاغل از كيفيت زندگی (سلامت جسمی و روانی) كمتری برخوردارند. افسردگی از بيماريهای رايج زنان خانهدار است. سلامت اجتماعی، قدرت تصميمگيری، مهارتهای ارتباطی و عزت نفس هم در بين زنان شاغل بيش از زنان خانهدار است. خشونت خانگی نيز در مورد زنان خانهدار بيش از زنان شاغل اعمال ميشود و زنان خانهدار به دليل ناتوانی اقتصادی و فشارهای فرهنگی مجبور به تحمل آن میشوند.
برای مطالعهی ادامهی مطلب به وبسایت شورای مدیریت گذار مراجعه کنید
#زنان_کارگر
#زنان_زندانی_سیاسی
#معلمان_زن
#حقوق_زنان
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#شورای_گذار
#شورای_مدیریت_گذار
@irantc_official
@irantc_backup
Telegram
ITC Gallery
ما راویان این روزگار شوم و سیاهیم
یادداشت مطهره گونه ای
دینا قالیباف، که چندی پیش روایت خود از تعرض و آزار کلامی و رفتاری جنسی ماموران را منتشر کرده و با خشونت بازداشت شده بود، با اتهام نشر اکاذیب، به دوسال حبس که به مدت پنج سال به تعلیق درآمده و مجازاتهای تکمیلی محکوم شد.
سپیده رشنو نیز برای اجرای حکم حبس چهارسالهاش به زندان اوین فراخوانده شد.
شریفه محمدی و پخشان عزیزی، فعالان سیاسی و مدنی نیز با اتهام واهی بغی، به حکم غیرانسانی اعدام (قتل حکومتی) محکوم شدند.
سپیده، در آخرین پست اینستاگرامش به روشنی اشاره کرده است. موی ما و بدن ما مدرک جرم است.
صدایمان، نگاهمان، رفتارمان و گفتارمان و اندیشیدنمان جرم است.
اصلا بودنمان و تمام وجود ما برای سیستم مردسالار و زن ستیز جمهوری اسلامی جرم است.
ما حیاتمان هم عاریهای است و ولی مطلقه فقیه بر سرمان منت گذاشته که حداقل زنده بمانیم!
شما که ریشههای این شجره خبیثهتان بر دروغ و کذب استوار است.
کدام اکاذیب وقتی خشونت و دنائت و پستی رفتار ماموران انتظامی و امنیتی بر کسی پوشیده نیست.
در یک نمونهی کوچک، پس از آزار روانی پدرم، مرا قپانی کردید و تا دادسرا بردید.
یعنی از پشت دستبند زدید و پابند به پایم پیچیدید!
ما فقط با یک حکومت ظالم طرف نیستیم.
بلکه یک نظام قاتل و جانی با حداکثر قوایش مقابلمان ایستاده و قصد جانمان را کرده است.
روایتگری رفتار دون شان انسان ماموران توسط دینا قالیباف، چیزی جز حقیقت نبوده است و این یکی دیگر از هزاران سند رسوایی شما و شجاعت و شهامت این دختر است که بر صفحهی تاریخ ماندگار خواهد شد.
ما که میدانیم شما از هیچ چیزی، مطلقا هیچچیز!، در اعترافگیری و پر کردن برگههای بازجویی فروگذار نمیکنید و به هر دستاویز غیراخلاقی متوسل میشوید.
ما که دیدهایم چگونه برای موهایمان، ما را به وحشیانهترین شکل ممکن، روی زمین کشان کشان روانهی ونهای چرک گشت شوم ارشاد میکنید. چرا که بدن و موی زنان متعلق به شماست و هرزمان که اراده کنید از آن بهرهکشی میکنید.
ما که میدانیم هیچ مرز و خط قرمزی برای زیر پا گذاشتن انسانیت و اخلاق نمیشناسید.
پس کدام اکاذیب و کدام دروغ؟!
ما که شنیدهایم در خلوتگاههایتان که به نام "خانه امن" شناخته میشوند، چه بلاها و مصیبتهایی بر سر زنان آوردید که هیچگاه مثل قبل نتوانستند زندگی کنند.
ما که شنیدهایم و دیدهایم چطور از حربههای جنسی در هنگام بازجوییها استفاده میکنید.
از کدامین دروغ دم میزنید؟!
وقتی همه میدانیم که در ۱۴۰۱ و درجریان خیزش مهسا، دختران جوان را در قرچک به بهانهی کمبود فضا برای بازجویی و بدون حضور مامور زن، به "سالن ملاقات شرعی" میبردید و وقتی آن دختران باز میگشتند دچار تشنج و حملات عصبی میشدند و با مسکن و آرامبخش صدایشان را خفه میکردید.
کدام اکاذیب را وصلهی شریفترین و دغدغهمندترین فعالین مدنی میکنید؟!
وقتی با چشم خود دیدهایم که تن و بدن زنی که از خانههای امن شما بازگشته بود، جای سالم و عاری از کبودی نداشت!
در بیدادگاههایتان اجازهی صحبت جدی به یک زن را هم نمیدهید و آن را به استهزا و شوخی و تمسخر میگیرید و از صاحبش، یعنی همسر و پدرش، میپرسید و هیچ حق استقلالی برایش قائل نیستید.
کدام دروغ؟! وقتی پستی و شنیع بودنتان تا مغز استخوانمان را سوزانده است.
شما که از خداخواسته طلب مرگ برای زنانی چون ما دارید و فقط میخواهید خبر این رذالت شما که بر ما روا میدارید به گوش مردم نرسد.
اما ما دختری را دیدهایم که آنقدر شکنجهاش کردید و کتکش زدید و بعد هم به او تجاوز کردید تا کشته شد و بعد جنازهاش را کنار خیابان و مقابل یک ساختمان رها کردید و گفتید خودکشی کرده است تا قداست نظام جنایتکارتان آسیب نبیند.
و وقتی گزارش قتل و تجاوز به آن دختر، نیکا شاکرمی، منتشر شد و همهی دنیا از میزان پستی و فرومایگیتان انگشت حیرت به دهان گرفتند، گفتید این هم دروغ است و دهها نفر -از جمله خود من- را به دلیل بازنشر و تحلیل آن بازداشت کردید.
برای شستن و پاک کردن خون و لجن بارگی که تمامیت نظامتان را فرا گرفته است، بیهوده تقلا نکنید.
جایگاهی که در آن قرار دارید چیزی جز یک باتلاق عمیق برای بلعیدن شما و تمام رذالتتان نیست.
پس برعبث نپایید که هنگامهی فروپاشی هیمنهی پوشالی و مقدس نظام شنیعتان عجیب نزدیک است.
#شورای_مدیریت_گذار
#زنان_زندانی_سیاسی
#شورای_گذار
#اعتراضات_سراسری
یادداشت مطهره گونه ای
دینا قالیباف، که چندی پیش روایت خود از تعرض و آزار کلامی و رفتاری جنسی ماموران را منتشر کرده و با خشونت بازداشت شده بود، با اتهام نشر اکاذیب، به دوسال حبس که به مدت پنج سال به تعلیق درآمده و مجازاتهای تکمیلی محکوم شد.
سپیده رشنو نیز برای اجرای حکم حبس چهارسالهاش به زندان اوین فراخوانده شد.
شریفه محمدی و پخشان عزیزی، فعالان سیاسی و مدنی نیز با اتهام واهی بغی، به حکم غیرانسانی اعدام (قتل حکومتی) محکوم شدند.
سپیده، در آخرین پست اینستاگرامش به روشنی اشاره کرده است. موی ما و بدن ما مدرک جرم است.
صدایمان، نگاهمان، رفتارمان و گفتارمان و اندیشیدنمان جرم است.
اصلا بودنمان و تمام وجود ما برای سیستم مردسالار و زن ستیز جمهوری اسلامی جرم است.
ما حیاتمان هم عاریهای است و ولی مطلقه فقیه بر سرمان منت گذاشته که حداقل زنده بمانیم!
شما که ریشههای این شجره خبیثهتان بر دروغ و کذب استوار است.
کدام اکاذیب وقتی خشونت و دنائت و پستی رفتار ماموران انتظامی و امنیتی بر کسی پوشیده نیست.
در یک نمونهی کوچک، پس از آزار روانی پدرم، مرا قپانی کردید و تا دادسرا بردید.
یعنی از پشت دستبند زدید و پابند به پایم پیچیدید!
ما فقط با یک حکومت ظالم طرف نیستیم.
بلکه یک نظام قاتل و جانی با حداکثر قوایش مقابلمان ایستاده و قصد جانمان را کرده است.
روایتگری رفتار دون شان انسان ماموران توسط دینا قالیباف، چیزی جز حقیقت نبوده است و این یکی دیگر از هزاران سند رسوایی شما و شجاعت و شهامت این دختر است که بر صفحهی تاریخ ماندگار خواهد شد.
ما که میدانیم شما از هیچ چیزی، مطلقا هیچچیز!، در اعترافگیری و پر کردن برگههای بازجویی فروگذار نمیکنید و به هر دستاویز غیراخلاقی متوسل میشوید.
ما که دیدهایم چگونه برای موهایمان، ما را به وحشیانهترین شکل ممکن، روی زمین کشان کشان روانهی ونهای چرک گشت شوم ارشاد میکنید. چرا که بدن و موی زنان متعلق به شماست و هرزمان که اراده کنید از آن بهرهکشی میکنید.
ما که میدانیم هیچ مرز و خط قرمزی برای زیر پا گذاشتن انسانیت و اخلاق نمیشناسید.
پس کدام اکاذیب و کدام دروغ؟!
ما که شنیدهایم در خلوتگاههایتان که به نام "خانه امن" شناخته میشوند، چه بلاها و مصیبتهایی بر سر زنان آوردید که هیچگاه مثل قبل نتوانستند زندگی کنند.
ما که شنیدهایم و دیدهایم چطور از حربههای جنسی در هنگام بازجوییها استفاده میکنید.
از کدامین دروغ دم میزنید؟!
وقتی همه میدانیم که در ۱۴۰۱ و درجریان خیزش مهسا، دختران جوان را در قرچک به بهانهی کمبود فضا برای بازجویی و بدون حضور مامور زن، به "سالن ملاقات شرعی" میبردید و وقتی آن دختران باز میگشتند دچار تشنج و حملات عصبی میشدند و با مسکن و آرامبخش صدایشان را خفه میکردید.
کدام اکاذیب را وصلهی شریفترین و دغدغهمندترین فعالین مدنی میکنید؟!
وقتی با چشم خود دیدهایم که تن و بدن زنی که از خانههای امن شما بازگشته بود، جای سالم و عاری از کبودی نداشت!
در بیدادگاههایتان اجازهی صحبت جدی به یک زن را هم نمیدهید و آن را به استهزا و شوخی و تمسخر میگیرید و از صاحبش، یعنی همسر و پدرش، میپرسید و هیچ حق استقلالی برایش قائل نیستید.
کدام دروغ؟! وقتی پستی و شنیع بودنتان تا مغز استخوانمان را سوزانده است.
شما که از خداخواسته طلب مرگ برای زنانی چون ما دارید و فقط میخواهید خبر این رذالت شما که بر ما روا میدارید به گوش مردم نرسد.
اما ما دختری را دیدهایم که آنقدر شکنجهاش کردید و کتکش زدید و بعد هم به او تجاوز کردید تا کشته شد و بعد جنازهاش را کنار خیابان و مقابل یک ساختمان رها کردید و گفتید خودکشی کرده است تا قداست نظام جنایتکارتان آسیب نبیند.
و وقتی گزارش قتل و تجاوز به آن دختر، نیکا شاکرمی، منتشر شد و همهی دنیا از میزان پستی و فرومایگیتان انگشت حیرت به دهان گرفتند، گفتید این هم دروغ است و دهها نفر -از جمله خود من- را به دلیل بازنشر و تحلیل آن بازداشت کردید.
برای شستن و پاک کردن خون و لجن بارگی که تمامیت نظامتان را فرا گرفته است، بیهوده تقلا نکنید.
جایگاهی که در آن قرار دارید چیزی جز یک باتلاق عمیق برای بلعیدن شما و تمام رذالتتان نیست.
پس برعبث نپایید که هنگامهی فروپاشی هیمنهی پوشالی و مقدس نظام شنیعتان عجیب نزدیک است.
#شورای_مدیریت_گذار
#زنان_زندانی_سیاسی
#شورای_گذار
#اعتراضات_سراسری