جشنواره منطقهای تئاتر سوره در اصفهان پایان یافت
زارعی: رسالت سنگینی بر عهده هنرمندان تئاتر است/ راه یابی پنج گروه نمایشی به جشنواره سراسری تئاتر سوره
yon.ir/W9atg
@hozeyehonarich
زارعی: رسالت سنگینی بر عهده هنرمندان تئاتر است/ راه یابی پنج گروه نمایشی به جشنواره سراسری تئاتر سوره
yon.ir/W9atg
@hozeyehonarich
نگاهی به رمان «برادر انگلستان» اولین رمان علیرضا قزوه/
از خیالات به خاطرات
yon.ir/9QyBE
@hozeyehonarich
از خیالات به خاطرات
yon.ir/9QyBE
@hozeyehonarich
http://yon.ir/l70jc
در این داستان تخیلی كه برای گروه سنی "ج" و "د" نگاشته شده جك و آنی در جنگل "فراگ كریك" حركت میكنند. روی بلندترین درخت جنگل، خانهی درختی سحرآمیز وجود داشت كه نردبان طنابی زیر آن تاب میخورد. آنها از نردبان بالا رفته، وارد خانهای درختی شدند. در آن خانه تعدادی كتاب و طومار قرار داشت كه جك و آنی جواب معماهای خود را در آن مشاهده كردند. آنها برای حل معمای سوم راهی دشتهای آفریقا شدند تا در این سفر خیالی با حیوانات مختلف آن سرزمین آشنا شوند و..
او در داستان لطیف «خانهی درختی من» کوشیده است خواننده را همراه قهرمان کتابش به آغوش طبیعت بکشانَد، او را وادارد تا همچون «سام» با جلوههای گوناگون آن آشنا شود، زیباییها و شگفتیهای آفرینش را کشف کند و با دیدی نو به هستی بنگرد.
نقاشیهای ساده و گویای کتاب، که اثر نویسنده است، بر جذابیّت داستان افزوده است.
این کتاب، علاوه بر جایزهی بینالمللی هانس کریستین اندرسن، جایزهی نیوبری را نیز به خود اختصاص داده است.
نویسنده: جینكریگ هدجرج
مترجم: پروین علیپور
موضوع : داستانهای تخیلی - ادبیات نوجوانان
ناشر : سوره مهر حوزه هنری
@hozeyehonarich
در این داستان تخیلی كه برای گروه سنی "ج" و "د" نگاشته شده جك و آنی در جنگل "فراگ كریك" حركت میكنند. روی بلندترین درخت جنگل، خانهی درختی سحرآمیز وجود داشت كه نردبان طنابی زیر آن تاب میخورد. آنها از نردبان بالا رفته، وارد خانهای درختی شدند. در آن خانه تعدادی كتاب و طومار قرار داشت كه جك و آنی جواب معماهای خود را در آن مشاهده كردند. آنها برای حل معمای سوم راهی دشتهای آفریقا شدند تا در این سفر خیالی با حیوانات مختلف آن سرزمین آشنا شوند و..
او در داستان لطیف «خانهی درختی من» کوشیده است خواننده را همراه قهرمان کتابش به آغوش طبیعت بکشانَد، او را وادارد تا همچون «سام» با جلوههای گوناگون آن آشنا شود، زیباییها و شگفتیهای آفرینش را کشف کند و با دیدی نو به هستی بنگرد.
نقاشیهای ساده و گویای کتاب، که اثر نویسنده است، بر جذابیّت داستان افزوده است.
این کتاب، علاوه بر جایزهی بینالمللی هانس کریستین اندرسن، جایزهی نیوبری را نیز به خود اختصاص داده است.
نویسنده: جینكریگ هدجرج
مترجم: پروین علیپور
موضوع : داستانهای تخیلی - ادبیات نوجوانان
ناشر : سوره مهر حوزه هنری
@hozeyehonarich
💷 اسکناس ۱۰ پوندی جدید با تصویر جین آستین منتشرشد. امروز دویستمین سالمرگ این نویسنده معروف است. روی این اسکناس جملهای از آستین آمده: «تاکید میکنم هیچ لذتی بالاتر از مطالعه نیست.»
@hozeyehonarich
@hozeyehonarich
" یادی از مرحوم استاد سید ضیاءالدین امامی دهکردی به مناسبت برگزاری نکوداشت ایشان در شهرکرد"
@hozeyehonarich
امروز سه شنبه (۹۶/۴/۲۷)، بزرگداشت چهار هنرمند ارزنده ی معاصر در رشته ی هنر خطاطی استان و کشور به واسطه ی کسب درجه ی استادی شان در سالن غدیر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرکرد برگزار شد. باید گفت تا کنون هیچ یک از هنرمندان خطاط استان چهارمحال و بختیاری موفق به ارتقا به این درجه در رشته ی خطاطی نشده بودند و بدین روی، از استادان فاطمی، چمانی، مردانی دهکردی و بلالی دهکردی تقدیر شد.
همچنین در این همایش، مقام یکی از بزرگترین نقاشان و نگارگران ایران، مرحوم استاد سید ضیاءالدین امامی دهکردی به واسطهی جایگاه والا و تاثیرگذارش بر هنر تذهیب، نگارگری و نقاشی ایران، نکو داشته شد. نام استاد امامی همواره به عنوان بنیان گذار مکتب هنری نور به عنوان سبکی جدید که مبدعش خود اوست عجین شدهاست. اهالی هنر لقب نگارگر سایهها را به او دادهاند که زیبنده ی این هنرمند ایرانی است.
ضیاءالدین امامی بیش از نُه دهه ی پیش، در محله ای قدیمی در شهرکرد موسوم به جلو خان متولد شد. او فرزند مرحوم آیتالله محمد باقر امامی دهکردی و مرحومه بیگم خانم امامی است. او جزو دانشجویان راه یافته به دانشکده هنرهای تزیینی تهران در سال اول افتتاح آن بود و پس از فراغت از تحصیل سالها به تدریس در دانشگاه هنر تهران و دانشکده هنر پردیس اصفهان پرداخت.
بر اساس نظر کارشناسان، مشهورترین اثر او تقویم تسبیح ذرات نام دارد که پس از چاپ توسط وزارت ارشاد در کشور آمریکا عرضه شد و نسخههای فراوانی از آن به فروش رفت. از این روست که تاثیرگذاری استاد امامی، تنها در سطح ملی نیست و گسترهای بینالمللی دارد.
شاید برخی تصور کنند این اولین مراسم نکوداشت مقام ایشان در ایران باشد. در واقع نزدیک به یک دهه پیش و در هفتمین روز درگذشت ایشان، با همت فرهنگستان هنر و موسسه فرهنگی هنری صبا بزرگداشت مقام او در تهران برگزار شد و در این مراسم، بزرگانی و هنرمندانی چون منصوره حسینی، حبیب الله آیتاللهی، سید مهدی حسینی و دیگران درباره ی استاد امامی سخنرانی کردند. برای مثال جملهای از سید مهدی حسینی نقاش و استاد دانشگاه جالب توجه است که گفت "امامی یک اعتبار ملی است و به این کشور و این ملت تعلق دارد".
در مراسم امروز سخنرانی پروفسور سید محمد حسن امامی دهکردی، برادر زاده ی استاد امامی، استاد تمام و معاون پژوهشی پیشین دانشگاه علوم پزشکی اصفهان که مدت قابل توجهی در محضر استاد ضیاءالدین بودهاند نیز جالب و بسیار شنیدنی بود.
آنچه قلم و اندیشه استاد ضیاءالدین امامی روایت کرد، برآمده از فرهنگی غنی و هویتی دیرپا است که باید تداوم داشته باشد.
س. ساعی دهکردی
@hozeyehonarich
@hozeyehonarich
امروز سه شنبه (۹۶/۴/۲۷)، بزرگداشت چهار هنرمند ارزنده ی معاصر در رشته ی هنر خطاطی استان و کشور به واسطه ی کسب درجه ی استادی شان در سالن غدیر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرکرد برگزار شد. باید گفت تا کنون هیچ یک از هنرمندان خطاط استان چهارمحال و بختیاری موفق به ارتقا به این درجه در رشته ی خطاطی نشده بودند و بدین روی، از استادان فاطمی، چمانی، مردانی دهکردی و بلالی دهکردی تقدیر شد.
همچنین در این همایش، مقام یکی از بزرگترین نقاشان و نگارگران ایران، مرحوم استاد سید ضیاءالدین امامی دهکردی به واسطهی جایگاه والا و تاثیرگذارش بر هنر تذهیب، نگارگری و نقاشی ایران، نکو داشته شد. نام استاد امامی همواره به عنوان بنیان گذار مکتب هنری نور به عنوان سبکی جدید که مبدعش خود اوست عجین شدهاست. اهالی هنر لقب نگارگر سایهها را به او دادهاند که زیبنده ی این هنرمند ایرانی است.
ضیاءالدین امامی بیش از نُه دهه ی پیش، در محله ای قدیمی در شهرکرد موسوم به جلو خان متولد شد. او فرزند مرحوم آیتالله محمد باقر امامی دهکردی و مرحومه بیگم خانم امامی است. او جزو دانشجویان راه یافته به دانشکده هنرهای تزیینی تهران در سال اول افتتاح آن بود و پس از فراغت از تحصیل سالها به تدریس در دانشگاه هنر تهران و دانشکده هنر پردیس اصفهان پرداخت.
بر اساس نظر کارشناسان، مشهورترین اثر او تقویم تسبیح ذرات نام دارد که پس از چاپ توسط وزارت ارشاد در کشور آمریکا عرضه شد و نسخههای فراوانی از آن به فروش رفت. از این روست که تاثیرگذاری استاد امامی، تنها در سطح ملی نیست و گسترهای بینالمللی دارد.
شاید برخی تصور کنند این اولین مراسم نکوداشت مقام ایشان در ایران باشد. در واقع نزدیک به یک دهه پیش و در هفتمین روز درگذشت ایشان، با همت فرهنگستان هنر و موسسه فرهنگی هنری صبا بزرگداشت مقام او در تهران برگزار شد و در این مراسم، بزرگانی و هنرمندانی چون منصوره حسینی، حبیب الله آیتاللهی، سید مهدی حسینی و دیگران درباره ی استاد امامی سخنرانی کردند. برای مثال جملهای از سید مهدی حسینی نقاش و استاد دانشگاه جالب توجه است که گفت "امامی یک اعتبار ملی است و به این کشور و این ملت تعلق دارد".
در مراسم امروز سخنرانی پروفسور سید محمد حسن امامی دهکردی، برادر زاده ی استاد امامی، استاد تمام و معاون پژوهشی پیشین دانشگاه علوم پزشکی اصفهان که مدت قابل توجهی در محضر استاد ضیاءالدین بودهاند نیز جالب و بسیار شنیدنی بود.
آنچه قلم و اندیشه استاد ضیاءالدین امامی روایت کرد، برآمده از فرهنگی غنی و هویتی دیرپا است که باید تداوم داشته باشد.
س. ساعی دهکردی
@hozeyehonarich
📣 زمان تشییع پیکر حبیب الله کاسه ساز مشخص شد
🔺پیکر مرحوم حبیب الله کاسه ساز ۹ صبح روز جمعه از مقابل خانه سینما به سمت قطعه هنرمندان تشییع می شود.
@hozeyehonarich
🔺پیکر مرحوم حبیب الله کاسه ساز ۹ صبح روز جمعه از مقابل خانه سینما به سمت قطعه هنرمندان تشییع می شود.
@hozeyehonarich
در پی درگذشت تهیهکننده بزرگ سینمای دفاع مقدس
رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری پیام تسلیت داد/ بدرود، حبیب سینمای ایران
http://yon.ir/6J7eh
@hozeyehonarich
رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری پیام تسلیت داد/ بدرود، حبیب سینمای ایران
http://yon.ir/6J7eh
@hozeyehonarich
کارگاه عکاسی کیارنگ علایی
3 تا 5 مرداد
علاقه مندان برای ثبت نام به حوزه هنری انقلاب اسلامی چهارمحال و بختیاری مراجعه یا در وقت اداری با شماره ی 03832245085 تماس حاصل نمایند
@hozeyehonarich
3 تا 5 مرداد
علاقه مندان برای ثبت نام به حوزه هنری انقلاب اسلامی چهارمحال و بختیاری مراجعه یا در وقت اداری با شماره ی 03832245085 تماس حاصل نمایند
@hozeyehonarich
jren.ir/2894
🔶بدرود مرد نجیب و بیادعای سینمای ایران
🔸نگاهی کوتاه بر آثار و فعالیتهای سینمایی «حبیبالله کاسه ساز»
🎬سینما
@hozeyehonarich
🔶بدرود مرد نجیب و بیادعای سینمای ایران
🔸نگاهی کوتاه بر آثار و فعالیتهای سینمایی «حبیبالله کاسه ساز»
🎬سینما
@hozeyehonarich
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
📖 چند خط از یک کتاب
✍️...یاد قلاب کمربند پدرم افتادم که چطور بر کتف و کمرم فرود میآمد و صدای مادرم که سپر بلای من شده بود و التماس میکرد: «غلط کرده رفته... دیگه نمیره... تو رو خدا نزن... به جاش من رو بزن!» اما او مرا میکشاند و میزد. بدون اینکه در پشت رگهای متورم چشمان دریدهشدهاش اثری از مهر پدری باشد. همیشه از این نگاه او گریزان بودم. زمانی که کلمات سرگردان و ناهماهنگ از میان دهانش، که نمیدانم چرا همیشه مرا به یاد سرب گداخته میانداخت، به طرفم نشانه میرفت، بیشتر از اینکه شبیه پدرم باشد یک جلاد بود که نمیتوانستم از او متنفر باشم یا از چنگش بگریزم. نیرویی همیشه دست و پایم را میگرفت و دهانم را میبست و حتی چشمانم را، تا مبادا در چشمانش بُراق شوم یا حالتش را به خاطر بسپارم. مادرم همیشه میگفت: «دختر بیچارة من! وقتی میبینی تو حال خودش نیست، عین بره دم دستش واینستا، فرار کن.» ولی واقعیت این بود که روزها اصلاً حال عادی نداشت. روزبهروز حالش بدتر میشد. اگر من دم دستش نبودم، حتماً مادرم را میزد. نفرینهای مادرم آن روزها تن آدم را میلرزاند.
یکی دو هفتهای بود که مورد توجه معلم قرآن مدرسه قرار گرفته بودم. خانمی بود قدبلند، با صورتی کوچک و بینی باریک و استخوانی که هرگز نمیتوانم او را بدون لبخند در ذهنم تصویر کنم. حرف «ر» را خیلی واضح و مجزا از حرفهای دیگر تلفظ میکرد. روزی که قاری قرآن برای همیشه از مدرسه رفت، معلم قرآن برای انتخاب قاری جدید سر کلاسمان آمد و سورۀ «حشر» را مقابل بچهها گذاشت تا هرکس یک آیه از آن را بخواند. نوبت به من رسید. آیۀ 21 را باید میخواندم. هیجان تازهکارها در تمام سلولهای بدنم دویده بود. احساس میکردم از پس این کار برنمیآیم. اما نمیدانم چطور شد که خودم را به دست کلمات سپردم. دیگر این من نبودم که آنها را تلاوت میکردم، من جزئی از کلمات شده بودم. مثل غریقی خود را به دست امواج سپردم...
📚«روزی که دیر نمیشد» به کوشش حسین فتاحی
🌸 @hozeyehonarich
🌾🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
📖 چند خط از یک کتاب
✍️...یاد قلاب کمربند پدرم افتادم که چطور بر کتف و کمرم فرود میآمد و صدای مادرم که سپر بلای من شده بود و التماس میکرد: «غلط کرده رفته... دیگه نمیره... تو رو خدا نزن... به جاش من رو بزن!» اما او مرا میکشاند و میزد. بدون اینکه در پشت رگهای متورم چشمان دریدهشدهاش اثری از مهر پدری باشد. همیشه از این نگاه او گریزان بودم. زمانی که کلمات سرگردان و ناهماهنگ از میان دهانش، که نمیدانم چرا همیشه مرا به یاد سرب گداخته میانداخت، به طرفم نشانه میرفت، بیشتر از اینکه شبیه پدرم باشد یک جلاد بود که نمیتوانستم از او متنفر باشم یا از چنگش بگریزم. نیرویی همیشه دست و پایم را میگرفت و دهانم را میبست و حتی چشمانم را، تا مبادا در چشمانش بُراق شوم یا حالتش را به خاطر بسپارم. مادرم همیشه میگفت: «دختر بیچارة من! وقتی میبینی تو حال خودش نیست، عین بره دم دستش واینستا، فرار کن.» ولی واقعیت این بود که روزها اصلاً حال عادی نداشت. روزبهروز حالش بدتر میشد. اگر من دم دستش نبودم، حتماً مادرم را میزد. نفرینهای مادرم آن روزها تن آدم را میلرزاند.
یکی دو هفتهای بود که مورد توجه معلم قرآن مدرسه قرار گرفته بودم. خانمی بود قدبلند، با صورتی کوچک و بینی باریک و استخوانی که هرگز نمیتوانم او را بدون لبخند در ذهنم تصویر کنم. حرف «ر» را خیلی واضح و مجزا از حرفهای دیگر تلفظ میکرد. روزی که قاری قرآن برای همیشه از مدرسه رفت، معلم قرآن برای انتخاب قاری جدید سر کلاسمان آمد و سورۀ «حشر» را مقابل بچهها گذاشت تا هرکس یک آیه از آن را بخواند. نوبت به من رسید. آیۀ 21 را باید میخواندم. هیجان تازهکارها در تمام سلولهای بدنم دویده بود. احساس میکردم از پس این کار برنمیآیم. اما نمیدانم چطور شد که خودم را به دست کلمات سپردم. دیگر این من نبودم که آنها را تلاوت میکردم، من جزئی از کلمات شده بودم. مثل غریقی خود را به دست امواج سپردم...
📚«روزی که دیر نمیشد» به کوشش حسین فتاحی
🌸 @hozeyehonarich
🌾🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
http://yon.ir/3fNCk
«روزی که دیر نمیشد» مجموعه داستانهای کوتاهی است که به کوشش حسین فتاحی جمعآوری شدهاست.
وی در ابتدای کتاب گریزی به مفهوم ادبیات میزند و آن را زبان برتر هر ملتی میداند. بشر در عمر دراز خود به این نتیجه رسیده است که برای انتقال تجربهها، زیباییها، آرمانها، و خواستهای فرارویش، از زبان برترش استفاده کند، زیرا زبان برتر و آنچه با این زبان عرضه میشود، به فطرت انسانها نزدیکتر است و بیشتر بر آنها اثر میگذارد.
دلیل این تأثیر مضاعف کاملاً روشن است: چون هنر حقیقتی است بسیار بزرگ و بسیار ارزشمند که خداوند در ذات و فطرت انسانها نهاده است. طبیعی است که آنچه از مجرای این حقیقت بزرگ عرضه شود، بهتر بر فطرت انسانها مینشیند.
اما همه میدانند که رسیدن به این زبان برتر و رسیدن به این بیان هنرمندانه کار ساده و راحتی نیست و تجربه میخواهد. فوت و فنی دارد که باید آموخت و تجربه کرد. نوشت و باز نوشت و اصلاح کرد و نوشت و نوشت، تا به آن چیزی که در ذهن بوده رسید و نزدیک شد.
نوشتههای پیش روی شما در این کتاب، سیاهمشقهایی است از جمعی دوستان جوان هنرمند که شیفتۀ رسیدن به این زبان برتر بودند؛ به کلاسهای آموزشی قصهنویسی حوزۀ هنری آمدند، تجربه اندوختند و تجربههایشان را به کار انداختند، نوشتند، اصلاح کردند، دوباره نوشتند و بارها و بارها... تا چه در نظر آید.
گردآوری: حسین فتاحی
موضوع: داستان کوتاه
ناشر: سوره مهر
@hozeyehonarich
«روزی که دیر نمیشد» مجموعه داستانهای کوتاهی است که به کوشش حسین فتاحی جمعآوری شدهاست.
وی در ابتدای کتاب گریزی به مفهوم ادبیات میزند و آن را زبان برتر هر ملتی میداند. بشر در عمر دراز خود به این نتیجه رسیده است که برای انتقال تجربهها، زیباییها، آرمانها، و خواستهای فرارویش، از زبان برترش استفاده کند، زیرا زبان برتر و آنچه با این زبان عرضه میشود، به فطرت انسانها نزدیکتر است و بیشتر بر آنها اثر میگذارد.
دلیل این تأثیر مضاعف کاملاً روشن است: چون هنر حقیقتی است بسیار بزرگ و بسیار ارزشمند که خداوند در ذات و فطرت انسانها نهاده است. طبیعی است که آنچه از مجرای این حقیقت بزرگ عرضه شود، بهتر بر فطرت انسانها مینشیند.
اما همه میدانند که رسیدن به این زبان برتر و رسیدن به این بیان هنرمندانه کار ساده و راحتی نیست و تجربه میخواهد. فوت و فنی دارد که باید آموخت و تجربه کرد. نوشت و باز نوشت و اصلاح کرد و نوشت و نوشت، تا به آن چیزی که در ذهن بوده رسید و نزدیک شد.
نوشتههای پیش روی شما در این کتاب، سیاهمشقهایی است از جمعی دوستان جوان هنرمند که شیفتۀ رسیدن به این زبان برتر بودند؛ به کلاسهای آموزشی قصهنویسی حوزۀ هنری آمدند، تجربه اندوختند و تجربههایشان را به کار انداختند، نوشتند، اصلاح کردند، دوباره نوشتند و بارها و بارها... تا چه در نظر آید.
گردآوری: حسین فتاحی
موضوع: داستان کوتاه
ناشر: سوره مهر
@hozeyehonarich
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅ یک روز مانده تا اکران فیلم سینمایی #ساعت_پنج_عصر
✅ پیش فروش روز اول در بسیاری از سینماهای کشور در حال تکمیل شدن است.
#سینما_بهمن_شهرکرد
🆔 @cinemashahrekord
@hozeyehonarich
✅ پیش فروش روز اول در بسیاری از سینماهای کشور در حال تکمیل شدن است.
#سینما_بهمن_شهرکرد
🆔 @cinemashahrekord
@hozeyehonarich
🍃🍃🍃🍃انتظار🍃🍃🍃🍃
بیا که آینه ی روزگار،زنگاری است
بیا که زخمِ زبان های دوستان کاری است
به انتظار نشستن در این زمانه ی یأس
برای منتظران چاره نیست ناچاری است
به ما مخند اگر شعرهای ساده ی ما
قبولِ طبع شما نیست کوچه بازاری است
چه قاب ها و چه تندیس های زرینی
گرفته ایم به نامت که کنج انباری است!
نیامدی که کَپرهای ما کلنگی بود
کنون بیا که بناهایمان طلاکاری است
به این خوشیم که یک شب به نامتان شادیم
تمامِ سال اگر کارمان عزاداری است
نه این که جمعه فقط صبحِ زود بیدارند
که کار منتظرانت همیشه بیداری است
به قول خواجه ی ما در هوای طره ی تو
«چه جای دم زدن نافه های تاتاری است»
#سعید_بیابانکی
از مجموعه شعر #جامه_دران
نشر #فصل_پنجم
@hozeyehonarich
بیا که آینه ی روزگار،زنگاری است
بیا که زخمِ زبان های دوستان کاری است
به انتظار نشستن در این زمانه ی یأس
برای منتظران چاره نیست ناچاری است
به ما مخند اگر شعرهای ساده ی ما
قبولِ طبع شما نیست کوچه بازاری است
چه قاب ها و چه تندیس های زرینی
گرفته ایم به نامت که کنج انباری است!
نیامدی که کَپرهای ما کلنگی بود
کنون بیا که بناهایمان طلاکاری است
به این خوشیم که یک شب به نامتان شادیم
تمامِ سال اگر کارمان عزاداری است
نه این که جمعه فقط صبحِ زود بیدارند
که کار منتظرانت همیشه بیداری است
به قول خواجه ی ما در هوای طره ی تو
«چه جای دم زدن نافه های تاتاری است»
#سعید_بیابانکی
از مجموعه شعر #جامه_دران
نشر #فصل_پنجم
@hozeyehonarich
🏴در سوگ درگذشت حبیب سینمای ایران
🔹 سردار نقدی: حبیب اللّه کاسه ساز به عشق شهدا فیلم میساخت.
🔹جعفری جوزانی: باید حبیب را برای محسناتش ستایش کنیم/ عسگرپور: ما امروز دوستی مومن راستگو و درستکار بدرقه میکنیم.
🔹 قمیشی: چرا مسئولین فرهنگی امثال کاسهساز را تا زندهاند ارج نمینهند؟
🔹 سیروس الوند: کاسهساز مردی معتقد، مومن و مدبر بود.
🔹 سیدجواد هاشمی:حبیب؛ آرامش سینمای ایران بود.
📡@hozeyehonarich
🔹 سردار نقدی: حبیب اللّه کاسه ساز به عشق شهدا فیلم میساخت.
🔹جعفری جوزانی: باید حبیب را برای محسناتش ستایش کنیم/ عسگرپور: ما امروز دوستی مومن راستگو و درستکار بدرقه میکنیم.
🔹 قمیشی: چرا مسئولین فرهنگی امثال کاسهساز را تا زندهاند ارج نمینهند؟
🔹 سیروس الوند: کاسهساز مردی معتقد، مومن و مدبر بود.
🔹 سیدجواد هاشمی:حبیب؛ آرامش سینمای ایران بود.
📡@hozeyehonarich
فراخوان چهارمین جشنواره مشارکت ملی گردشگری با رویکرد میهمان نوازی
در بخش های
عکس، ،فیلم،ایده وسفرنامه نویسی
مهلت ارسال آثار 26 مرداد ماه
@hozeyehonarich
متن فراخوان 👇👇👇👇
در بخش های
عکس، ،فیلم،ایده وسفرنامه نویسی
مهلت ارسال آثار 26 مرداد ماه
@hozeyehonarich
متن فراخوان 👇👇👇👇