زیانها و عبرتهای تعدیل نیرو
🔹مفهوم تعدیل نیرو به عنوان یک روش مدیریتی، از دوران پس از جنگ جهانی دوم آغاز شد. نخستین موج بزرگ تعدیل نیروی دستهجمعی در دهه ۱۹۷۰ رخ داد؛ زمانی که افزایش قیمت نفت و رقابت خارجی به بخش تولید آمریکا، به خصوص در «راست بلت» (زوال صنایع سنگین مانند فولاد و خودروسازی) آسیب زیادی زد.
🔹این اخراجها، جوامعی را که به شغلهای کارخانهای وابسته بودند، به کل ویران کرد و منجر به رکود اقتصادی گسترده در سراسر غرب میانه و شمال شرق آمریکا شد.
🔹در دهه ۱۹۸۰، با قدرت گرفتن وال استریت، آزاد شدن بازارهای مالی و ظهور ایدههای مدیریتی «چابک»، اولویت شرکتها به سمت ارزشآفرینی برای سهامداران تغییر کرد.
🔹این تمرکز جدید روی کاهش هزینهها، تعدیل نیرو را به ابزاری عادی برای کم کردن سریع مخارج تبدیل کرد، که اغلب به قیمت از دست رفتن وفاداری و کارایی طولانیمدت کارکنان تمام میشد.
🔹در دهه ۱۹۹۰، تعدیل نیرو که دیگر در همه بخشها به روالی عادی تبدیل شده بود، کارمندان دفتری را هم تحت تاثیر قرار میداد و امنیت شغلی بسیاری را از بین میبرد.
🔹درنهایت ترکیدن حباب داتکام (شکست سرمایهگذاری روی شرکتهای اینترنتی نوپا) در اوایل دهه ۲۰۰۰ و به دنبال آن بحران مالی ۲۰۰۸، تعدیل نیرو را به جزو ناگزیری از بازسازی شرکتها تبدیل کرد.
🔹در این دوران، اخراج کارکنان به عنوان ابزاری سریع برای مقابله با چالشهای اقتصادی به کار گرفته شد.
🔹تعدیل نیروهای ناگهانی میتواند باعث شود کارکنان باقیمانده احساس خیانت کنند. این امر به از بین رفتن اعتماد و مشارکت منجر شده و بهرهوری آینده را مختل میکند.
🔹اغلب اوقات، کارکنان بسیار کارآمد بدون توجه به سهم و مشارکتشان اخراج میشوند که به از دست رفتن دانش و تخصص سازمانی میانجامد.
🔹عدم هماهنگی بین ارزشهای اعلام شده و اقدامات، فرهنگی از ترس و بیاعتمادی ایجاد میکند که خلاقیت و همکاری را سرکوب میکند.
🔹سازمانهایی که با کارکنان خود بدرفتاری میکنند، برند کارفرمایی خود را به خطر میاندازند و ممکن است در آینده برای جذب استعداد با مشکل مواجه شوند.
🔹صرفهجویی مالی ناشی از تعدیل نیرو اغلب با هزینههای پایان خدمت (در صورت پرداخت)، استخدام و آموزش نیروهای جدید و همچنین افت بهرهوری و چالشهای قانونی احتمالی خنثی میشود.
@golpouracademy
🔹مفهوم تعدیل نیرو به عنوان یک روش مدیریتی، از دوران پس از جنگ جهانی دوم آغاز شد. نخستین موج بزرگ تعدیل نیروی دستهجمعی در دهه ۱۹۷۰ رخ داد؛ زمانی که افزایش قیمت نفت و رقابت خارجی به بخش تولید آمریکا، به خصوص در «راست بلت» (زوال صنایع سنگین مانند فولاد و خودروسازی) آسیب زیادی زد.
🔹این اخراجها، جوامعی را که به شغلهای کارخانهای وابسته بودند، به کل ویران کرد و منجر به رکود اقتصادی گسترده در سراسر غرب میانه و شمال شرق آمریکا شد.
🔹در دهه ۱۹۸۰، با قدرت گرفتن وال استریت، آزاد شدن بازارهای مالی و ظهور ایدههای مدیریتی «چابک»، اولویت شرکتها به سمت ارزشآفرینی برای سهامداران تغییر کرد.
🔹این تمرکز جدید روی کاهش هزینهها، تعدیل نیرو را به ابزاری عادی برای کم کردن سریع مخارج تبدیل کرد، که اغلب به قیمت از دست رفتن وفاداری و کارایی طولانیمدت کارکنان تمام میشد.
🔹در دهه ۱۹۹۰، تعدیل نیرو که دیگر در همه بخشها به روالی عادی تبدیل شده بود، کارمندان دفتری را هم تحت تاثیر قرار میداد و امنیت شغلی بسیاری را از بین میبرد.
🔹درنهایت ترکیدن حباب داتکام (شکست سرمایهگذاری روی شرکتهای اینترنتی نوپا) در اوایل دهه ۲۰۰۰ و به دنبال آن بحران مالی ۲۰۰۸، تعدیل نیرو را به جزو ناگزیری از بازسازی شرکتها تبدیل کرد.
🔹در این دوران، اخراج کارکنان به عنوان ابزاری سریع برای مقابله با چالشهای اقتصادی به کار گرفته شد.
🔹تعدیل نیروهای ناگهانی میتواند باعث شود کارکنان باقیمانده احساس خیانت کنند. این امر به از بین رفتن اعتماد و مشارکت منجر شده و بهرهوری آینده را مختل میکند.
🔹اغلب اوقات، کارکنان بسیار کارآمد بدون توجه به سهم و مشارکتشان اخراج میشوند که به از دست رفتن دانش و تخصص سازمانی میانجامد.
🔹عدم هماهنگی بین ارزشهای اعلام شده و اقدامات، فرهنگی از ترس و بیاعتمادی ایجاد میکند که خلاقیت و همکاری را سرکوب میکند.
🔹سازمانهایی که با کارکنان خود بدرفتاری میکنند، برند کارفرمایی خود را به خطر میاندازند و ممکن است در آینده برای جذب استعداد با مشکل مواجه شوند.
🔹صرفهجویی مالی ناشی از تعدیل نیرو اغلب با هزینههای پایان خدمت (در صورت پرداخت)، استخدام و آموزش نیروهای جدید و همچنین افت بهرهوری و چالشهای قانونی احتمالی خنثی میشود.
@golpouracademy
بنگاه های «تابآور در بحران» چه ویژگی هایی دارند؟
🔹در زمان جنگ ۱۲روزه میان ایران و اسرائیل و بعد از آتشبس، برخی کسبوکارها برای ادامه حیات، ناچار به تعدیل نیرو شدند.
🔹برخی اعلام ورشکستگی کردند و بخش دیگری از آنها نیز فعالیتهای خود را به حالت تعلیق درآوردند.
🔹ابهام و نااطمینانی سبب شده حتی پربنیهترین بنگاههای اقتصادی نیز با چالش مواجه شوند، چراکه با توجه به سوءسابقه اسرائیل در نقض آتشبس، تدوین برنامههای میانمدت و طولانیمدت برای بنگاههای اقتصادی دشوار است.
🔹پس کدام کسبوکارها در مواجهه با بحرانهایی نظیر جنگ، تابآوری بیشتری از خود نشان میدهند؟ بهخصوص که محیط کسبوکار کشور حتی پیش از حمله اسرائیل به ایران نیز با معضلات داخلی و خارجی گوناگونی دستوپنجه نرم میکرد.
🔹شرکت دوپونت (DuPont) یکی از مهمترین شرکتهای بخش خصوصی بود که در جنگ جهانی دوم نقش بسیار حیاتی ایفا کرد. این شرکت در زمان جنگ جهانی با تولید نایلونی که در ساخت چتر نجات، پوشاک نظامی، طنابها و تجهیزات دیگر استفاده میشد یا تامین مواد اولیه برای تولید داروها و محصولات پزشکی، تاثیر بسزایی در زندگی مردم ایفا کرد و از میزان رنج مردم جنگدیده کاست.
🔹بسیاری از محصولات دوپونت بعد از جنگ به تولید کالاهای غیرنظامی مثل لباس و محصولات خانگی منتقل شدند که کیفیت زندگی مردم را بهبود داد.
@golpouracademy
🔹در زمان جنگ ۱۲روزه میان ایران و اسرائیل و بعد از آتشبس، برخی کسبوکارها برای ادامه حیات، ناچار به تعدیل نیرو شدند.
🔹برخی اعلام ورشکستگی کردند و بخش دیگری از آنها نیز فعالیتهای خود را به حالت تعلیق درآوردند.
🔹ابهام و نااطمینانی سبب شده حتی پربنیهترین بنگاههای اقتصادی نیز با چالش مواجه شوند، چراکه با توجه به سوءسابقه اسرائیل در نقض آتشبس، تدوین برنامههای میانمدت و طولانیمدت برای بنگاههای اقتصادی دشوار است.
🔹پس کدام کسبوکارها در مواجهه با بحرانهایی نظیر جنگ، تابآوری بیشتری از خود نشان میدهند؟ بهخصوص که محیط کسبوکار کشور حتی پیش از حمله اسرائیل به ایران نیز با معضلات داخلی و خارجی گوناگونی دستوپنجه نرم میکرد.
🔹شرکت دوپونت (DuPont) یکی از مهمترین شرکتهای بخش خصوصی بود که در جنگ جهانی دوم نقش بسیار حیاتی ایفا کرد. این شرکت در زمان جنگ جهانی با تولید نایلونی که در ساخت چتر نجات، پوشاک نظامی، طنابها و تجهیزات دیگر استفاده میشد یا تامین مواد اولیه برای تولید داروها و محصولات پزشکی، تاثیر بسزایی در زندگی مردم ایفا کرد و از میزان رنج مردم جنگدیده کاست.
🔹بسیاری از محصولات دوپونت بعد از جنگ به تولید کالاهای غیرنظامی مثل لباس و محصولات خانگی منتقل شدند که کیفیت زندگی مردم را بهبود داد.
@golpouracademy
داروی بیاثر پولپاشی
🔹سیاستگذاری اقتصادی ایران طی دهههای اخیر، به جای پرداختن به اصلاحات ساختاری، عمدتا بر «پولپاشی» برای رفع کوتاهمدت مشکلات تمرکز داشته است.
🔹این رویکرد پیامدهایی همچون افزایش ناترازیها، تورم مزمن، وابستگی بیشتر به دولت و تضعیف رشد پایدار اقتصادی را در پی داشته است.
🔹کارشناسان این نوع سیاستگذاری را به افیونی تشبیه میکنند که روند سیاستگذاری به آن خو گرفته و در عین حال ذینفعان آن مانع از انجام اصلاحات عمیق میشوند.
🔹در مواجهه با بحرانهایی نظیر نوسانات بازار سرمایه، جهش نرخ ارز، ناترازی انرژی و نظام بانکی، دولتها اغلب با تزریق منابع مالی به دنبال کنترل موقتی بحرانها بودهاند.
🔹وابستگی دولت به درآمدهای نفتی و باور نادرست به امکان حل بحرانها با پولپاشی، از عوامل اصلی تداوم این مسیر است.
🔹با این حال، کاهش درآمدهای نفتی در مقاطع مختلف، ناترازیهای پنهانشده با این مُسکنها را آشکارتر کرده است.
🔹عبور از این چرخه نیازمند تغییر نگرش به سمت اصلاحاتساختاری، آزادسازی اقتصادی و روی آوردن به روشهای مبتنی بر علم است، نه افیون پولپاشی.
@golpouracademy
🔹سیاستگذاری اقتصادی ایران طی دهههای اخیر، به جای پرداختن به اصلاحات ساختاری، عمدتا بر «پولپاشی» برای رفع کوتاهمدت مشکلات تمرکز داشته است.
🔹این رویکرد پیامدهایی همچون افزایش ناترازیها، تورم مزمن، وابستگی بیشتر به دولت و تضعیف رشد پایدار اقتصادی را در پی داشته است.
🔹کارشناسان این نوع سیاستگذاری را به افیونی تشبیه میکنند که روند سیاستگذاری به آن خو گرفته و در عین حال ذینفعان آن مانع از انجام اصلاحات عمیق میشوند.
🔹در مواجهه با بحرانهایی نظیر نوسانات بازار سرمایه، جهش نرخ ارز، ناترازی انرژی و نظام بانکی، دولتها اغلب با تزریق منابع مالی به دنبال کنترل موقتی بحرانها بودهاند.
🔹وابستگی دولت به درآمدهای نفتی و باور نادرست به امکان حل بحرانها با پولپاشی، از عوامل اصلی تداوم این مسیر است.
🔹با این حال، کاهش درآمدهای نفتی در مقاطع مختلف، ناترازیهای پنهانشده با این مُسکنها را آشکارتر کرده است.
🔹عبور از این چرخه نیازمند تغییر نگرش به سمت اصلاحاتساختاری، آزادسازی اقتصادی و روی آوردن به روشهای مبتنی بر علم است، نه افیون پولپاشی.
@golpouracademy