🎂تولد هفتسالگی قرمز جیییغه!!!🎈
🪭باورتون میشه؟!!!🍷👠💄
یعنی قرمز جیییغ رو سال اول دانشکده پزشکی ساختم و الان سال هفتمم.👩🏻⚕
یعنی با بیشتر اعضای کانال
هفتساله که دوستم.🫂
هفتسال پیش بود که رضا از دانشگاه اومد خونه و پیکسل قرمز جیییغ رو بهم هدیه داد و هنوز وصله به جامدادیم🥹
و هفتساله که توی این کانال مینویسم.👩🏻💻
دوست دارم به این مناسبت این تکست موردعلاقهمو از علیرضا جیجی و سیجل براتون بخونم:
🪭باورتون میشه؟!!!🍷👠💄
یعنی قرمز جیییغ رو سال اول دانشکده پزشکی ساختم و الان سال هفتمم.👩🏻⚕
یعنی با بیشتر اعضای کانال
هفتساله که دوستم.🫂
هفتسال پیش بود که رضا از دانشگاه اومد خونه و پیکسل قرمز جیییغ رو بهم هدیه داد و هنوز وصله به جامدادیم🥹
و هفتساله که توی این کانال مینویسم.👩🏻💻
دوست دارم به این مناسبت این تکست موردعلاقهمو از علیرضا جیجی و سیجل براتون بخونم:
ما رو گذاشتن لب تیغ
هم دشمن هم رفیق
آخر از دست میره همهچی پس
چه فایده این همه جیغ و داد
قبل این که پر توو جیب من
بشه کارتای گلد و سیلک و بلک
میزدیم گل کوچیک با بچهمحلامون
خوش بودیم راحت
این دنیا دیگه زورمون کرده
دورمون کرده وضع مالی ما رو
میگذروندیم باهم ثانیهها رو
الان تلفنم سالی یه بارو
عکسارو میبینم خالیه جامو
بعضی اوقات میگم کافیه کارو
باید برگردم شهرم و خونهم
بره زهرش توو خونم
سلامتی اونا که بودن و رفتن🥂
سلامتی اونا که روحمو کندن
سلامتی اوناااا
که خونمو کمرنگ میکنن
بودیم ما لایق توو اون دقایق
سلامتی همه رفقای ناب که لاستیک مرامشون
جاش مونده روو قلب❤️🩹
لاستیک خرابشونم🙌
❤🔥1💋1🤗1
ghrmzejiiigh🫀
🍜 نودل قارچ و لوبیا چیتی
شاید باورتون نشه ولی شاید هم بشه چون شبیه مدیتیشنه آشپزی.
آدمای بد زندگیتو از یادت میبره ولی هی اون لحظه یادت میاد که ماکارونی که پخته بودی با ولع میخوردی و فلانی لیاقت تیست کردن دستپختتو نداشت.😎
آدمای بد زندگیتو از یادت میبره ولی هی اون لحظه یادت میاد که ماکارونی که پخته بودی با ولع میخوردی و فلانی لیاقت تیست کردن دستپختتو نداشت.😎
❤🔥1💘1
یکی از عمومردکها بعد از یکسال اومده دایرکت اینستاگرامم(تعجبم از اینه که چرا باوجود این که بلاکشون میکنم و اینستاگرام باید اکانتهای دیگه طرف هم بلاک بکنه بازم میتونن بیان) حالا متن نمایش:
-پری چطوری؟ اتفاقی دیدمت اینجا!
و سعی داشت با چربزبانی و شرطبندی سر این که من بلاکش نکرده بودم و توهم توطئه دارم که میگم پیج جدید زده اومده دایرکت و طبیعی نشون دادن مکالمه بعد از رفتار زشت مجازی پارسالش، دوباره سر صحبت را باز کند
اما من در جوابش گفتم که من رفتار آدما یادم میمونه و آلزایمر ندارم!
هیچی دیگه دمشو گذاشت رو کولش رفت:))
-پری چطوری؟ اتفاقی دیدمت اینجا!
و سعی داشت با چربزبانی و شرطبندی سر این که من بلاکش نکرده بودم و توهم توطئه دارم که میگم پیج جدید زده اومده دایرکت و طبیعی نشون دادن مکالمه بعد از رفتار زشت مجازی پارسالش، دوباره سر صحبت را باز کند
اما من در جوابش گفتم که من رفتار آدما یادم میمونه و آلزایمر ندارم!
هیچی دیگه دمشو گذاشت رو کولش رفت:))
💘2
کارهای جالب کشیک دیروز:
✅از یه شیرخوار تست PPD گرفتم.
✅برای یه پسربچه C.P(فلج مغزی) یه سوند تمیزی گذاشتم بیا و ببین.😁
😂 انقدر خسته بودم منی که روی املای کلمات حساسم، نومونی رو نوشته بودم: Pnoumony رزیدنتمون گفت آبرومونو بردی y هم گذاشتی آخرش🤣
خدمتکار منو دید که وارد بخش شدم گفت "دکتر کوچک" اومد.😍 پرسید چندسالته؟
(من ماه دیگه میشم ۲۶ ساله) گفتم ۲۶سالمه برای اولینبار روی سنم پافشاری نکردم.😂
گفت مثلا بهت میخوره ۱۹ ساله باشی.
حالا من داشتم دنبال یه تختهای میگشتم روش ضرب بگیرم.آخر زدم به تخته کمدای بخش.🤣🧿
✅از یه شیرخوار تست PPD گرفتم.
✅برای یه پسربچه C.P(فلج مغزی) یه سوند تمیزی گذاشتم بیا و ببین.😁
😂 انقدر خسته بودم منی که روی املای کلمات حساسم، نومونی رو نوشته بودم: Pnoumony رزیدنتمون گفت آبرومونو بردی y هم گذاشتی آخرش🤣
خدمتکار منو دید که وارد بخش شدم گفت "دکتر کوچک" اومد.😍 پرسید چندسالته؟
(من ماه دیگه میشم ۲۶ ساله) گفتم ۲۶سالمه برای اولینبار روی سنم پافشاری نکردم.😂
گفت مثلا بهت میخوره ۱۹ ساله باشی.
حالا من داشتم دنبال یه تختهای میگشتم روش ضرب بگیرم.آخر زدم به تخته کمدای بخش.🤣🧿
❤🔥1
یکی از همخونهای هام رزیدنته، یکی دیگه اینترن.
این حجم از کثیفی و زباله هم مال این دوتا ست چون من زبالههام اکثرش بازیافتیه و کلا هم جدا میبرم.
(حتی چندشم میشه اینجا آشغالامو بندازم!)
طرف سی و خردهای سالشه هنوز یاد نگرفته چجوری زندگی کنه.دوتا یخچال در اختیار خانمهاست که تا خرخره پر میکنن و من فقط به اندازه یه ظرف توی یخچال جا دارم و به اندازه اونا هم اجاره میدم.بعد من باید توی آشپزخونه موش بگیرم. موشی که از کثافتی که اینا میزنن پیداش شده.
شما این حجم از کثافت رو باور نمیکنین.آبروی هرچی دانشجوی پزشکیه بردن.🐭🫳
#با_موش_ها
پ.ن: هیچکدوم از اون ظرفا و کاسه کوزهها هم مال من نیست.
این حجم از کثیفی و زباله هم مال این دوتا ست چون من زبالههام اکثرش بازیافتیه و کلا هم جدا میبرم.
(حتی چندشم میشه اینجا آشغالامو بندازم!)
طرف سی و خردهای سالشه هنوز یاد نگرفته چجوری زندگی کنه.دوتا یخچال در اختیار خانمهاست که تا خرخره پر میکنن و من فقط به اندازه یه ظرف توی یخچال جا دارم و به اندازه اونا هم اجاره میدم.بعد من باید توی آشپزخونه موش بگیرم. موشی که از کثافتی که اینا میزنن پیداش شده.
شما این حجم از کثافت رو باور نمیکنین.آبروی هرچی دانشجوی پزشکیه بردن.🐭🫳
#با_موش_ها
پ.ن: هیچکدوم از اون ظرفا و کاسه کوزهها هم مال من نیست.
😱2🙈1
ghrmzejiiigh🫀
لونا با آخرین اسکناسهای ته جیب و باقیماندهٔ حساب بانکیاش، چندتا شوینده، چتکه و دستمال خرید و یک جاروبرقی اجاره کرد تا اولین روز کاری خود را در یک شرکت نظافتی آغاز کند.آن روز او را همراه یک نظافتچی دیگر برای نظافت خانهای متروکه فرستاند.به محض رسیدن همکارش…
به حمام که رسید نگاهش به کاشیهای دیوار خشک ماند.چندتا موش از سر و روی حمام بالا میرفتند.او وحشت کرد اما نتوانست جیغ بکشد.انگار اینبار باید با این جانوران موذی هم مثل تمام موانع سر راهش برای داشتن یک زندگی معمولی، مبارزه میکرد.
باورم نمیشه!
این داستانکی که دوسال پیش براساس سریال Maid(خدمتکار) نوشته بودم، درمورد وضع الانم صدق کنه.🤦🏻♀
💘1
ghrmzejiiigh🫀
Photo
#مدیریت_بحران
دیشب تا موشه رو دیدم زنگ زدم به مامانم و زدم زیر گریه ولی مامانم حرف خوبی زد.گفت تو میخوای پزشک بشی که بری تو صحرا و جون مردم رو نجات بدی بعد از یه موش میترسی؟!😁
امروز رفتم خدمتکار رو صدا کردم و طفلک جهادی اومد ضدعفونی و تمیزکادی کرد.موشه با آشغالا رفت و تأدیب همخونهایها هم انجام شد.😎✅
دیشب تا موشه رو دیدم زنگ زدم به مامانم و زدم زیر گریه ولی مامانم حرف خوبی زد.گفت تو میخوای پزشک بشی که بری تو صحرا و جون مردم رو نجات بدی بعد از یه موش میترسی؟!😁
امروز رفتم خدمتکار رو صدا کردم و طفلک جهادی اومد ضدعفونی و تمیزکادی کرد.موشه با آشغالا رفت و تأدیب همخونهایها هم انجام شد.😎✅