گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
1.48K subscribers
1.02K photos
327 videos
194 files
1.67K links
این‌جا گاهی مطالبی می بینید که شاید در زندگیِ عملی‌تانْ مفید باشند.


در صورت مفید دیدن، لطفا کانال را معرفی کنید.


کتاب ها در سایت عدم خشونت:
ghkeshani.com
و
t.me/ahestegisadegi

t.me/ghkesh : تماس
Download Telegram
گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
شفیعی کدکنی- فرهاد مهراد:در روزهای آخر اسفند در پنج فرسته‌ی بالا 👆
شفیعی کدکنی 3 بار از روزهای آخر اسفند و کوچ بنفشه‌ها می‌‌سُراید
و
فرهاد مهراد یکی‌شان را برای ما می‌خواند تا همیشه به یادمان بماند:
و چه غم‌گسارانه!

در پنج فرسته‌‌ی پیوست بالا یا لینک زیر:

https://t.me/GahFerestGhKeshani/4142

کوچ بنفشه‌ها

در روزهای آخر اسفند
کو
چ بنفشه های مهاجر
زیباست
در نیم روز روشن اسفند
وقتی بنفشه ها را از سایه های سرد
در اطلسِ شمیم بهاران
با خاک و ریشه
میهن سیارشان
در جعبه های کوچک چوبی
در گوشه ی خیابان می آورند
جوی هزار زمزمه در من
می جوشد:

ای کاش
ای کاش آدمی وطنش را
مثل بنفشه ها
در جعبه های خاک
یک روز می توانست
همراه خویشتن
ببرد هر کجا که خواست
در روشنای باران
در آفتاب پاک
=========ه

کوچ بنفشه ها (گونه ی دوم)

(زنده یاد فرهاد مهراد، همین متن را در ترانه ای به همین نام خوانده.)


در روزهای آخر اسفند
د
ر نیم روز روشن،
وقتی بنفشه ها را
با برگ و ریشه و پیوند و خاک،
در جعبه های کوچک چوبین جای می‌دهند،

جوی هزار، 
زمزمه ی درد و انتظار
در سینه می خروشد و بر گونه ها
روان،
جوی هزار در سینه می خروشد و بر گونه ها
روان!

ای کاش
آدمی وطنش را همچون بنفشه ها،
می شد با خود ببرد هر کجا که خواست!
ای کاش،
آدمی وطنش را همچون بنفشه ها،
می شد با خود ببرد هر کجا که خواست!
================ه

و متنِ کامل قطعه‌ی "چشمْ‌روشنیِ صبحِ" اسفندی:

در منزل خجسته ی اسفند

همسایه ی سراچه ی فروردین

با شاخه های ترد بلوغ جوانه ها

باران به چشمْ روشنیِ صبح آمده ست

زشت است اگر که من

یار قدیم و همدم همساغر سحر

در کوچه های خامُش و خلوت نجویم‌اش

یا

با جام شعر خویش

خوش آمد نگویم‌اش!
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.... و ...
«هستی» یا خدا (هرکدام که باشند)

کرد‌ها را آفرید تا
خاورمیانه رنگ شادی را در میانه‌ی نکبت و انحطاطِ فراگیر اش فراموش نکند!
گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
شفیعی کدکنی- فرهاد مهراد:در روزهای آخر اسفند در پنج فرسته‌ی بالا 👆
بنگرید به:
5 فرسته‌ی پیوست تا
روایت
شفیعی کدکنی و
فرهاد مهراد
را از کوچ بنفشه‌ها در
روزهای آخر اسفند
بشنویم
دوستان، دوستان!

نوروزتون مبارک و
روزگارتون بهاری باد!

بهاران خجسته‌باد!
بهاران‌تان خجسته‌تر باد!

در این دوران پرمخاطره و نکبتِ فراگیر و حس تسلیمِ مطلق به جامه‌ای که دیگران برای‌مان می‌دوزند (در برابر حس خودتوان‌مند‌ی، خودیاریگری، خودآستین‌بالازنی)،

این نوروز و بهار و دشواری‌های امیدبخشِ خانه‌تکانی است که با خوشی‌های کوچک‌‌شانْ گرمایی به دل‌های غمین و سفره‌های دائما خالی‌شونده‌مان می‌بخشند.

نوروزتان پرگرما باد!


==========ه
اما دو هدیه لذت‌بخش که در مدرسه محتوای‌شان را نمی‌توانند به ما یاد بدهند:

- تماشای 5 فیلم مستند شاهکار و انسان‌ساز، که حاصل پروژه‌هایی بزرگ اند، و کلاس‌هایی در بیرون چارچوبِ تنگِ آموزش رسمی که ما را هم به طبیعت سیاره و طبیعت بشر نزدیک می‌کنند:

https://t.me/GahFerestGhKeshani/5147


- «کتاب پرسش‌ها» که هم مایه‌ی تفریح  جمعی است و هم آموزش و تمرین مهارت گفتگو و اخلاق مدارا با فکرهای متفاوت:

https://t.me/GahFerestGhKeshani/4161

==========ه
اما باز هم این را یادمان نرود:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/5926
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نوروساینس تنفس

🌿
به قدرت شگفت‌انگیز نفس خود پی ببرید! این ویدیو به بررسی علمی این موضوع می‌پردازد که چگونه تنفس کنترل‌شده می‌تواند به طور چشمگیری بر سلامت عاطفی، عملکرد مغز و توانایی شما در مدیریت استرس تأثیر بگذارد. کشف کنید که چگونه تکنیک‌های ساده سیگنال‌های آرامش‌بخش به مغز شما ارسال می‌کنند و بر همه چیز، از سطح اضطراب گرفته تا تمرکز و تصمیم‌گیری شما تأثیر می‌گذارند.

ما تمرینات تنفسی کاربردی مانند تنفس جعبه‌ای، 4-7-8 و تنفس رزونانس را بررسی خواهیم کرد و توضیح خواهیم داد که چه زمانی و چگونه از هر کدام برای حداکثر بهره‌وری استفاده کنید. اشتباهات رایج را بیاموزید و درک کنید که چرا گنجاندن تمرینات تنفسی در برنامه روزانه شما می‌تواند تغییری اساسی در سلامت کلی روانی و جسمی شما ایجاد کند. آماده شوید تا با تنفس راه خود را به سوی آرامش، وضوح و انعطاف‌پذیری بیشتر باز کنید!

❤️
از کانال یوتیوب
@DrTraceyMarks
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔺 چه چیزها تکان نمی‌خورند وقتی خانه را می‌تکانیم؟🔻


وقتی خانه را می‌تکانیم، چیزهای زیادی تکان می‌خورند. خیلی از این تکان خوردن‌ها را می‌بینیم. برخی‌ها را هم نمی‌بینیم. اما مهم چیزهایی هستند که تکان نمی‌خورند. در این گفتار به یکی از این چیزهای تکان نخوردنی اشاره می‌کنم. دوست داشتید، از این جا 👇 گوش بدید.

https://youtu.be/Py6KsK9v1Lg
گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
🔺 چه چیزها تکان نمی‌خورند وقتی خانه را می‌تکانیم؟🔻 وقتی خانه را می‌تکانیم، چیزهای زیادی تکان می‌خورند. خیلی از این تکان خوردن‌ها را می‌بینیم. برخی‌ها را هم نمی‌بینیم. اما مهم چیزهایی هستند که تکان نمی‌خورند. در این گفتار به یکی از این چیزهای تکان نخوردنی…
خانه‌ تکانیِ درون و بیرون

قبلا، در همین کانال و سایت عدم خشونت، از آغاز نطفه بستن دمکراسی و اسباب آن صحبت شده بوده.

گفته‌شده‌بود رفتار دمکراتیک و منصفانه‌ی من و تو در خانهْ شرط اول مطالبه‌گری دمکراتیک در سطح جامعه است.

کسی که با پای خود همه‌ی اصول دمکراتیک، مدارا و انصاف را نسبت به نزدیکان و خانواده له می‌کند، آیا می‌تواند به تحقق دمکراسی در بیرون چشم بدوزد یا آن را مطالبه کند یا بتواند در بیرون به اصول آن عمل و رفتار کند؟

حسین قاضیان، پژوهش‌گر فهیم سرزمین‌مان، این‌بار به بهانه‌ی خانه‌تکانی، به میزان و کیفیتِ نقش مردان و زنان می‌پردازد تا گوشه‌ای از واقعیت رفتار عملی‌مان را به یادمان بیاورد. (لینکِ
فرسته‌ی پیوست قبلی):

https://t.me/GahFerestGhKeshani/6114


دموکراسی در خانه و خیابان:
https://ghkeshani.com/democracy-at-home-and-street


حسین قاضیان
https://t.me/GHAZIANh
و
✳️ پادکست صوتیِ
«رسانه ی پارسی» او (ماها)،
که به ما، اینا و اونا می‌پردازد.
این که اونا چه کسانی هستند، اینا چه کسانی و ما از چه کسانی تشکیل می‌شویم و این که
«آیا من فقط ناظر هستم و بس! یا فاعل در بیشتر تحولات؟»
🔻 ماها، فصل ۱ - قسمت دوم - دروغگویی 🔻

از همان اولین سنگ‌نوشته‌های تاریخی که در ایران باستان به دست آمده تا به حال، ما از اهورامزدا خواسته‌ایم که این سرزمین را از دروغ در امان بدارد. یعنی مساله دروغ همیشه این قدر مهم بوده. دو چیز را دعا می‌کنیم که سرزمین از شرّش در امان باشد، یکی‌ از آنها دروغ است. و همچنان همه به هم دروغ می‌گوییم و اتفاقا هر روز هم به روش‌های پیچیده‌تر و به‌روزتری دروغ می‌گوییم و خیلی هم در امر دروغ‌گویی پیشرفت کرده‌ایم.

از دولت گرفته که نیچه می‌گوید «به همه زبان‌ها دروغ می‌گوید» تا شهروندان ساده، عابران پیاده، سوپرمارکت سر کوچه، اعضای خانواده،‌ خلاصه هر کسی به‌نوعی.

در این قسمت از پادکست «ماها» می‌خواهیم ببینیم
هر روز چه‌قدر ممکن است دروغ بگوییم و چرا؟

می‌تونید این جا 👇گوش کنید:
https://youtube.com/clip/Ugkx4pxFWqzvn2usSoQ03hUDLzdw5UK8RKBf?si=eky7tC5Nt_wmocQA
✳️ چرا دروغ می‌گوییم؟

این کانال دیوار بزرگی بین عرصه‌ی عمومی و عرصه‌ی خصوصی، و بین رفتار تک‌تکِ افراد و رفتار جمع نمی‌بیند.

اگر دروغ بزرگ و دروغ‌های بزرگ در سطح جامعه می‌بینیم، اگر بزرگان جامعه را در حال دروغ‌گویی می‌بینیم، بعید نیست که آدم‌کوچولوها و کوته‌دستان و عابران ساکت پیاده‌روها هم به‌ انواعی از دروغ آلوده باشند.

گفته شده که حیات و رفتار جمعیْ جمعِ ریاضیِ رفتار تک‌تکِ آدم‌ها نیست، بلکه ترکیب پیچیده‌‌ای است «برساخته» و متفاوت از آن رفتارها.

یعنی همان «داستانِ قطره و اقیانوس» که رفتار دومی به‌کلی پیچیده‌تر از اولی است، اما در زیر تاثیر اولی و در یک کنش و واکنش متقابلِ دایمی، هم‌افزا و برسازنده.

در گفتارِ فرسته‌ی بالا، نگاهی انداخته شده به چیزی به اسم دروغ که در عرصه‌ی جمعی قاتل اعتماد است و نابودکننده‌ی بنیان سرمایه‌‌های اجتماعی.

بدون اعتماد سنگ روی سنگ بند نمی‌شود، کمتر تلاشی موثر می‌‌شود. زندگی جمعی دور باطل می‌زند و عقب‌‌گرد می‌کند، در همه‌ی صحنه‌ها، در خانه و کوچه و خیابان و سیاست و اقتصاد، و از همه بالاتر در «جان و روان و ذهن».

✳️ ملت باید در این زمینه درست بنشیند و خیلی بیشتر از این‌ها وقت بگذارد و فکرش را روی هم بریزد تا ببیند آیا به این پلیدی آلوده شده یا نه و اگر آلوده شده چه راهِ نجات‌ی می‌تواند برای این درد پیدا کند!
==========ه
لطفا در لینک فرسته‌ی بالا گوش کنید.

برای شنیدن این گفتار، ممکن است لازم بشود بعد از بازکردنِ لینک، توضیح کمی پایین‌تر را نگاه کنید تا آن را بشنوید.

✳️ برای شنیدن باقی اپیزودهای [تا این تاریخ‌‌] ارزنده‌ی پادکستِ صوتیِ
رسانه ی پارسی (ماها) کافی است در پادگیرهایی مثل کست باکس این اسم را جستجو کنید تا کمی بیشتر از مشکلاتی بشنویم که از آن‌ها خبر داریم، اما عمدا زیر فرش جاروی‌شان کرده‌ایم، ولی تعفن‌شان در عمل جلوی حرکت و تغییرِ فردی-جمعی‌مان را گرفته.

در پادکست رسانه ی پارسی به «ماها» نگاه می‌کنیم، یعنی به کل جامعه و نه‌فقط به «اونا» یا به «اینا»!
============ه
شرح بیشتر اپیزود:

از همان اولین سنگ‌نوشته‌های تاریخی که در ایران باستان به دست آمده تا به حال، ما از اهورامزدا خواسته‌ایم که این سرزمین را از دروغ در امان بدارد. یعنی مساله دروغ همیشه این قدر مهم بوده. دو چیز را دعا می‌کنیم که سرزمین از شرّش در امان باشد، یکی‌ از آنها دروغ است. و همچنان همه به هم دروغ می‌گوییم و اتفاقا هر روز هم به روش‌های پیچیده‌تر و به‌روزتری دروغ می‌گوییم و خیلی هم در امر دروغ‌گویی پیشرفت کرده‌ایم.

از دولت گرفته که نیچه می‌گوید «به همه زبان‌ها دروغ می‌گوید» تا شهروندان ساده، عابران پیاده، سوپرمارکت سر کوچه، اعضای خانواده،‌ خلاصه هر کسی به‌نوعی.

در این قسمت از پادکست «ماها» می‌خواهیم ببینیم
هر روز چه‌قدر ممکن است دروغ بگوییم و چرا؟

لینک کانال:

https://t.me/GHAZIANh
سندرمِ پای بی‌قرار و حال‌و روزِ ما

شاید باورمان نشود که بعضی از ریشه‌های نکبت‌ی که در آن غوطه‌ور ایم در خیلی از عادت‌های تاریخی-فرهنگی-روانیِ جمع ما است که برآیند و محصول آن‌ها بعضی از عوامل وضعیتِ فعلیِ سیاسی-اجتماعی-اقتصادی فعلی هستند.

سندرمِ "پای بی‌قرار" اسم عارضه‌ای است که بعضی آدم‌ها در خواب دچار می‌شوند.

اما این بار اپیزودِ کوتاه رسانه ی پارسی یا "ماها" این اسم را ، به‌طعنه، روی عادتِ رفتاری‌ای می‌گذارد که، مثل رواج دروغ، کل ما ملت دچار اش هستیم و همه هم ، به‌وقت‌اش، از آن نفع می‌بریم و در عین‌حال از آن شاکی هم هستیم، وقتی که کسی دیگر به‌ضرر ما آن را به‌کار می‌گیرد.

بهتر است قضاوت را به خودِ شما سپرد تا گوش کنید، مصداق‌ها را راستی‌آزمایی کنید، و ببینید که آیا ربطی به وضع‌وحالِ این روزهای ما دارند یا نه!

پادکستِ رسانه ی پارسی (یا "ماها")
شماره ۷- سندرم پای بی‌قرار، ‌‌

یا:

لینک اپیزود در کست‌باکس:

https://castbox.fm/vb/208333878



لینک کانال
https://t.me/GHAZIANh
۲/۱ چرا یک سازمان‌ مردم‌نهاد «باید» کارزار آنلاین راه‌اندازی کند؟
الهام مراد، کنشگر توسعه محلی

در سال ۲۰۱۳، سازمان «شهروند عمومی»، که یکی از سازمان‌های مردم‌نهاد پیشرو در آمریکا است، یک بسیج اجتماعی علیه نفوذ پول‌های کلان در سیاست راه‌اندازی کرد. این سازمان با ایجاد یک کارزار آنلاین و بسیج افکار عمومی در شبکه‌های اجتماعی، توانست بیش از ۷۰۰ هزار امضا جمع‌آوری کند. این حرکت، در کنار اقدامات دیگر سازمان‌های مدنی، منجر به تصویب قوانینی شد که شرکت‌های بزرگ را ملزم به افشای کمک‌های مالی خود به کمپین‌های انتخاباتی کردند.
این مثال نشان می‌دهد که چگونه یک سازمان مردم‌نهاد، نه‌تنها با فعالیت‌های میدانی بلکه با کارزارهای آنلاین، می‌تواند بر تغییر سیاست‌های کلان اثرگذار باشد. اما ادعایی در این یادداشت مطرح می‌شود که فراتر از این‌ است که سمن‌ها(سازمان‌های مردم‌نهاد) می‌توانند با راه‌اندازی کارزار موثر باشند. در این متن تلاش می‌شود که توضیح داده‌شود که چرا سمن‌ها «باید» این روش را در فعالیت‌های خود به‌کار گیرند؟ برای پاسخ به این پرسش باید به سراغ دو موضوع رفت: تقویت سرمایه اجتماعی و به بلوغ رسیدن در جلب مشارکت محلی.

تقویت شبکه‌های مدنی و سرمایه اجتماعی

سرمایه اجتماعی مفهومی چندوجهی است که در علوم اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تعاریف متعددی برای آن ارائه شده است. در یک تعریف کلی، سرمایه اجتماعی به مجموعه‌ای از هنجارها، ارزش‌ها، شبکه‌های اجتماعی و اعتماد متقابل میان افراد و گروه‌ها اشاره دارد که موجب تسهیل همکاری و کنش جمعی در جامعه می‌شود. این مفهوم به عنوان یکی از منابع ناملموس جوامع، نقشی کلیدی در توسعه اقتصادی، انسجام اجتماعی و کارآمدی نهادهای دموکراتیک ایفا می‌کند.
مطالبه‌گری آنلاین هم یکی از راه‌های مؤثر برای استفاده از سرمایهٔ اجتماعی و هم راهی برای تقویت آن است. سازمان‌های مردم‌نهاد، با فعالیت‌های خود می‌توانند ساختارهای پایداری برای تعاملات اجتماعی ایجاد کنند و باعث افزایش اعتماد عمومی و هنجارهای همکاری شوند. این همان سرمایهٔ اجتماعی است که وجود آن در سمن‌ها، امکان موفقیت کارزارهایی که توسط ایشان راه‌اندازی می‌شود را افزایش می‌دهد. از طرف دیگر اعتماد و شبکه‌های ارتباطی، منابعی هستند که با خرج کردن درست، افزایش می‌یابند. با فراگیر شدن یک کارزار و تاثیرگذاری آن متقابلا سرمایه‌اجتماعی‌ به جریان انداخته شده نیز تقویت می‌شود.
به‌عنوان مثال، «صلح سبز»، یکی از سازمان‌های مردم‌نهاد پیشرو در حوزه محیط‌زیست، سالانه ده‌ها کارزار آنلاین راه‌اندازی می‌کند. این سازمان، شبکه‌ای از حامیان وفادار را در سراسر جهان ایجاد کرده که با هر فراخوان، در عرض چند روز میلیون‌ها امضا جمع‌آوری می‌کنند. این سطح از مشارکت، تنها زمانی امکان‌پذیر است که یک سازمان مردم‌نهاد، به‌طور پیوسته در جامعه خود سرمایه‌گذاری کرده و اعتماد عمومی را تقویت کند. راه‌اندازی کارزارهایی که می‌تواند فراگیر شود و موفقیت‌هایی را چه از نظر آگاهی‌رسانی و چه از نظر تغییرهای سیاستی تاثیرگذار باشد نیز متقابلا اعتماد به این سازمان را تقویت و سرمایهٔ اجتماعی‌اش را غنی‌تر می‌کند.
این ارتباط رفت و برگشتی ما را به الزام کنش‌گری از این جنس نزدیک می‌کند اما آن را به طور کامل توضیح نمی‌دهد. برای توضیح کاملتر باید به سراغ مفهوم بعدی یعنی مشارکت برویم.

مشارکت محلی راهی برای حل تمامی مشکلات؟

مشارکت، آن‌گونه که این روزها در قالب توسعهٔ اجتماعات در همراهی با مردم و یا رویکرد تسهیلگری در سمن‌ها شناخته می‌شود امروزه به عنوان یک راه بی چون و چرای ظرفیت‌سازی در جوامع و ارتقای سطح کیفی زندگی اجتماعات دیده می‌شود. اما اگر یک جامعه به مشارکت برای حل مشکلات خود تشویق شود اما در این فرایند مطالبه‌گری از مسئولین لحاظ نشود، در ابتدا ممکن است در اثر مشارکت، انسجام اجتماعی افزایش یابد و مردم برای حل مشکلات کوچک‌تر به همکاری بپردازند. در اثر این رویکرد، در کوتاه‌مدت برخی چالش‌های روزمره کاهش می‌یابد، اما در بلندمدت، بسیاری از مسائل زیرساختی و کلان که نیازمند سیاست‌گذاری و مداخله دولت هستند، بی‌پاسخ خواهند ماند. در نتیجه، دولت به‌تدریج از مسئولیت‌های خود فاصله می‌گیرد و حل مشکلات عمومی را بر عهده خود مردم می‌گذارد.
از طرف دیگر، نبود مطالبه‌گری از مسئولین باعث کاهش پاسخگویی آن‌ها شده و می‌تواند زمینه‌ساز فساد و سوءمدیریت شود. وقتی شهروندان خواسته‌های خود را به‌صورت رسمی و جمعی مطرح نکنند، نهادهای دولتی تحت فشار اجتماعی قرار نمی‌گیرند و در نتیجه، خدمات عمومی ممکن است ناکارآمد، نابرابر یا حتی متوقف شود.
ادامه
۲/۲ ادامه از بخش اول
در چنین وضعیتی، مشارکت اجتماعی بدون مطالبه‌گری از مسئولین، موجب می‌شود که مردم به‌مرور زمان احساس ناتوانی و ناامیدی کنند. وقتی مشکلات اساسی همچنان پابرجا بماند، انگیزه برای مشارکت کاهش می‌یابد و بی‌تفاوتی اجتماعی گسترش پیدا می‌کند.
به بیان ساده‌تر، در رویکرد مشارکتی‌ای که در آن مطالبه‌گری ترویج نشود، بار توسعه بر دوش مردم گذاشته خواهد شد. در ابتدا مردم با ایفای سهم خود از نتایج مشارکت شگفت‌زده خواهند شد اما در ادامه، با عدم ایفای نقش دولت در قبال ایشان، اشتیاق اولیه فروکش کرده و جای خود را به نارضایتی خواهد داد.
بنابراین، اگر سمن‌ها به بلوغی رسیده‌اند که به جای پرداختن سطحی به مسائل به حل ریشه‌ای آن بپردازند و اگر در حل ریشه‌ای مسائل به باور مشارکت جمعی و حضور صاحبان مسئله در بالاترین سطح مشارکت رسیده‌اند،‌ پلهٔ بعدی ورود به فضای مطالبه‌گری است. مطالبه‌گری‌ای که جزئی از روند زندگی مردم باشد و نه لزوما یک کنش انقلابی. این مورد خطاب قرار دادن مسئولین و انتظار ایفای نقش از دولت در توسعه و تغییرات مورد انتظار، مکمل مشارکت مردم خواهد بود و این‌جاست که «باید»ی پرداختن به مطالبه‌گری مشخص خواهد شد.
در ایران،نیز، وجود یک پلتفرم آنلاین قانونی برای مطالبه‌گری، به سمن‌ها کمک کرده‌است که در یک فضای امن و مناسب برای طیف وسیعی از جامعهٔ مخاطب، از فرصت مطالبه‌گری و همراه کردن مخاطبان مختلف از یک سو و از سوی دیگر مخاطب قرار دادن مسئولین و تعامل با ایشان استفاده کنند. «کارزار» فرصتی است که می‌تواند سازمان‌های مردم‌نهاد ایرانی را یک قدم فراتر از تلاش‌هایی که تاکنون انجام داده‌اند پیش ببرد.

منتشر شده در روزنامه هم‌میهن ۱۵ اسفند ۴۰۳
Forwarded from Resonance Project
قدرت امید
Active Hope


"قدرت امید" شیوه‌ی تفکری است که مانند ابزاری برای تغییرات در جهان می‌تواند یاری رسان ما باشد.در این مسیر امید را نه تنها به عنوان یک آرزو و اندیشه ، بلکه در عمل به‌عنوان آغازگر(starter) به کار می‌گیرد و کمک می‌کند تا قدم‌های رو به جلو خود را مشاهده، طراحی و اجرا کنیم.

"Active Hope is about finding, and offering, our best response when facing concerns about our world situation."

منابع درباره‌ی Active hope:
Book review: Active Hope, by Joanna Macy and Chris Johnstone
"Step one: starting from gratitude.
Step two: honoring our pain for the world.
Step three: seeing with new eyes.
Step four: going forth."

راه های دسترسی به پروژه‌ی رزونانس:
https://zil.ink/resonance_project360

موسیقی پادکست:فربد قناعی
طراحی نمایه تصویری: سپهر صادقی

@resonance_project360
گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
قدرت امید Active Hope "قدرت امید" شیوه‌ی تفکری است که مانند ابزاری برای تغییرات در جهان می‌تواند یاری رسان ما باشد.در این مسیر امید را نه تنها به عنوان یک آرزو و اندیشه ، بلکه در عمل به‌عنوان آغازگر(starter) به کار می‌گیرد و کمک می‌کند تا قدم‌های رو به…
زیست‌خانه ی امید (امید اکوهوم)


در پادکست "رادیو رزونانس" (فرسته‌ی قبلی) رضا با طاهره، بانیِ این خانه، گفت‌وگو می‌کند؛ خانه‌ای که می‌خواهد حداقل سه جلوه داشته باشد:
- ساده زیستی
- احترام به زیست-محیط و سیاره
- تولید کمپوست و استفاده از آب‌های خاکستری در خانه.

اما چرا امید و چرا قدرت امید؟
این را هم طاهره برای‌مان روایت می‌کند.

طبیعی است که اگر هم با هر سه‌ی این بحث‌ها مخالف باشیم، شرایط نکبت‌بار امکاناتِ موجود در جیب و در سرزمینِ‌مان مجبورمان می‌کند که به این بحث‌ها توجه کنیم و چاره بجوییم و یاد بگیریم.

در قسمت هفتمِ این پادکست می‌توانیم در گفتگوی این دو شریک بشویم.
==============ه
پادکست‌ها را می‌توانیم با همین گوشی‌هایی بشنویم که سخت معتاد شبکه‌های‌ مجازی‌شان شده‌ایم؛
اما با دقت در انتخابِ سنجیده‌ی این یا آن پادکستِ مفید ولذت‌بخشْ در دوره‌های مفید، آزاد و رایگانی حضور داشته باشیم که بهتر از دانشگاه‌های مدرک‌ساز می‌توانند چیزَکی به ما معرفی کنند تا برای جستجوهای بیشتر و عملِ انسانیِ بهتر اقدام کنیم،
باشد که رستگار شویم!

برای اطلاع بیشتر، لطفا در همین کانال (گاه فرست غلامعلی کشانی) "نقش آموزشی" و "پادکست" را جستجو کنید.

لینک: 👇
https://t.me/GahFerestGhKeshani/6122

============ه
برای تماس با امید اکو هوم در اینستاگرام: 👈 👇
omidecohome


یادآوری: وظیفه‌ی هر مخاطبی است که شخصا محتوای هر منبعی را تک‌به‌تک و هر باره ارزیابی کند و به گفته‌ی این یا آن کس بسنده نکند.
✳️ دو عکس فوری، اما ماندگار و تاریخی!


جون من فقط یه سیلی!
سیلیِ تاریخی در فیلم گوزن‌ها!

فاطی هنرپیشه‌ی تاتری در لاله‌زار و  همسر سید (دادزنِ همان تاتر) است. سید معتادی است خراب و زبون. فاطی ازو طلاق گرفته. سید جایی ندارد بخوابد. در همان اتاق اجاره‌ایِ فاطی می‌خوابد. فاطی به او می‌‌گوید "به‌ تو هم می‌گن مرد!" چرا که جلوی مزاحمت‌های یکی از بازیگرانِ  قلدر تاتر را نمی‌تواند بگیرد. این حرف به سید بَرمی‌خورد.
سید راهی پیدا می‌کند!
در غیابِ فاطی، به سراغ همان هنرپیشه‌‌ی  قلدر می‌رود. به پای‌اش می‌افتد، به پیر و پیغمبر قسم‌اش می‌دهد، التماس‌اش می‌کند تا راضی‌ بشود که جلوی فاطی یک سیلیِ محکمِ غیرت‌مندانه به گوش‌اش بزند. بالاخره قلدر داستان کلافه می‌شود و می‌پذیرد ... .

صحنه:
در راهروی پشت صحنه‌ی تاتر، فاطی هست و سید و طرف (عباس). سید به سراغ‌اش می‌رود و می‌گوید:
ببینم تویی که مزاحم فاطی می‌شی؟ و بعد بدون معطلی سیلیِ محکمی به صورت طرف می‌زند. عباس طبقِ قرارِ قبلی چیزی نمی‌گوید و دستی به صورت‌اش می‌کشد و حیرت‌زده می‌ماند ...
سید هم نگاهی سرافراز به فاطی‌ای می‌‌اندازد که دل‌اش دارد غنج می‌رود ... و

ماجرا ختمِ به‌خیر می‌شود!



دوم:
اسم‌شو نیار، خود‌شو بیار!

پادشاهیْ، با کبکبه و دبدبه، به دلیلی مجبور می‌شود به آسیابی پناه ببرد. شب می‌شود. موقع خواب بستری می‌خواهد. آسیابان چیزی ندارد. مجبور می‌شود جُل و پالان خری را به او پیشنهاد بدهد.

پادشاه عصبانی می‌شود. چند بار این درخواست و آن پیشنهاد تکرار می‌شود، اما شأن پادشاه نمی‌پذیرد.

نزدیکی‌های صبح که سرما استخوان سوز می‌شود، بالاخره آسیابان را یواش صدا می‌زند و با التماس به او می‌گوید:
ببین!
"اسم‌شو نیار، خودشو بیار» ...

و باز هم ماجرا ختمِ به‌خیر می‌شود!

21 فروردین 1405
=================ه

- پرسش برای تامل بیشنر:
این دو قصه به فلاکت‌های ما چه ربطی دارند؟
===========ه
لینک زیر برای دیدن سکانس بالا:

https://t.me/GahFerestGhKeshani/6126
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سید، فاطی و سرگذشت ما که راضی به تسلیم ایم!

در سکانسی از فیلم گوزن‌ها

21 فروردین 1404

ادامه در لینک زیر یا فرسته‌‌ی قبلی: 👇


https://t.me/GahFerestGhKeshani/6124

لطفا کانال گاه فرست را به دیگران معرفی کنید.
Forwarded from گاه‌ فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
با سلام و درودها،

✳️ کلامی‌ با شما خواننده‌ی گرامیِ تازه‌پیوسته و قدیمی،

✳️ مقدم‌تان به‌خیر باد!
امید که مطالب گاه‌ فرست مایه‌ی فایده و رضایت‌مندی در زندگیِ شما بشوند.
==============ه

لینک دسترسی به بخش‌های مختلف کانال گاه فرست:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4226

لینک اولین فرسته‌ی کانال:

http://t.me/gahferestghkeshani/5
==============ه


معمولا از رسانه های مجازی انتظار می‌رود که فعال باشند.


معنای "فعالْ" با توجه به هر رسانه کمی فرق می کند. در مورد تلگرام، فعال بودن لابد انتشار روزانه یک یا چند فرسته است.

کانال گاه فرست با این تعریف، لابد «فعال» نیست.

این کانالِ «غیر خبری» تا الان بیشتر از 5000 فرسته داشته است.

این فرسته ها در باره ی موضوعات خیلی متنوعی بوده‌اند که در عینِ‌حال در رعایت چند اصل با هم اشتراک داشته‌اند.
یکی از مهم ترین این اصل ها، کاهش درد و رنج بشری بوده؛

یکی دیگر توجه به عینی ترین مسائل ملموس و مکرر روزمره ی همگانی بوده؛
و همین‌طور در اصولی دیگر.

صاحب این کی‌بورد، فکر می کند که مگر آدم چقدر حرف باید داشته باشد که هر روز بخواهد و بتواند حتما یک روضه‌ی تازه سرِ مِنبر بخواند؟

درست است که ما با بمباران و انفجار اطلاعاتی روبرو هستیم، اما این هم درست است که لازم نیست با آن هم سرعت بشویم.

خیلی از مطالب، حتی مطالب غیر خبری، تکرار مکررات حکیمانه یا مکرراتِ یاوه است که می‌شنویم و برای دیگران تعریف می‌کنیم یا بازفرست می‌کنیم.

پس بد نیست اساس را بر کم‌گویی و کم‌شِنَوی و گزیده‌گویی و گزیده‌شنوی بگذاریم و
جان و روح و وقت و «عمل» و رفتارِ خویش ازین ورطه برهانیم.

اما به‌جای آن در فکرِ عملِ فردی و جمعی به یکان‌یکانِ حکیمانه‌ترین و واجب‌ترین آموزه‌هایی باشیم که در معرض‌شان قرار گرفته‌بوده‌ایم و فقط لحظاتی به آن‌ها فکر کرده‌ایم و پشتِ‌گوش انداخته‌ایم.

دوستانی که به تازگی به این کانال می‌پیوندند همان حرف‌هایی را که صاحب این قلمْ در طول دو سه سال لازم به انتشار می‌دیده، می‌توانند با کلیک‌کردن روی آدرسِ بالا بخوانند و به یادداشت‌های بالا و پایین آن ها هم سر بزنند، و اگر یاوه نبودند و چیز دندان‌گیری دیدند، سر نخ را بگیرند و خودشان در عمل و نظر دنبال کنند و بیشتر بکاوند و به ده‌ نفر دیگر از نزدیکان پیشنهاد بدهند.
__ه

این کانال، بیشتر
به نیازهای عملی و مفیدِ زندگی می‌پردازد، چیزهایی که در زندگیِ واقعی و عملی به‌کار بیایند و به
-«خودپالایی»،
- «خودتوانمندسازی»،
-"خود‌آستین‌بالازنی" و
- «خودتوان‌بخشیِ» فردی و جمعیِ ما ملتِ «درخودمانده»
توجه می‌کند،
به تقلیل مرارت و تقریر حقیقت؛
و طبعاً و قطعاً به «برون‌آمدنِ دستی از غیب» و بیرون باور ندارد!
=================ه
آدرس‌های دیگر این قلم:
کانال آهستگی سادگی:
https://t.me/AhestegiSadegi

گروه تلگرامیِ تخصصیِ مدرسه محوری / مدرسه زدایی:

https://t.me/madrese_zodaaee

(برای والدین و نزدیکان والدین و جوانان  و دلسوزان تربیت خود ما و نسل‌ تازه‌ی فعلی و آتی)

سایت عدم خشونت (نوشته‌ها و دانلود کتاب‌های رایگان، از سال ۱۳۸۰):

http://ghkeshani.com
گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
با سلام و درودها، ✳️ کلامی‌ با شما خواننده‌ی گرامیِ تازه‌پیوسته و قدیمی، ✳️ مقدم‌تان به‌خیر باد! امید که مطالب گاه‌ فرست مایه‌ی فایده و رضایت‌مندی در زندگیِ شما بشوند. ==============ه لینک دسترسی به بخش‌های مختلف کانال گاه فرست: https://t.me/GahFe…
دوستان قدیمی سلام،
دوستان تازه سلام،

این کانال گاه فرست است و ممکن است مدت‌ها چیزی در این‌جا نوشته نشود.
یادداشت‌ها تاریخ مصرف ندارند، اما رو به اوضاعِ روبروی ما (جمعی یا فردی) دارند
در این تاریخ (۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴) بیشتر از ۹ سال مطلب در این جا نوشته شده.
الان و همیشه اگر بخواهید، می‌توانید از اولین یادداشت‌ها شروع کنید و کم‌کم مرورشان کنید و اگر ارجاعی داده شده، آن‌ها را هم دنبال کنید.
خودِ این کار، شاید جستجوهای شما را غنی‌تر کند (با تاکید بر شاید).

برای مرور خط مشیِ کانال، یادداشت معرفی آن در بالا پیوست شده تا بتوانید از اول شروع کنید.
پس می‌‌توان شروع کرد.

با فروتنی و بهترین آرزوها
کمترین،
غلامعلی کشانی